نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

سوره مبارکه توبه - 102 تا 107

 

وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (102)

خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (103)

أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ (104)

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (105)

وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ (106)

وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ (107)

 

۰۰/۰۹/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j11

نظرات  (۳۷)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۱ سیدحسین مرتضوی

#آیات مرتبط

1) لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (117  توبه)

مسلماً خدا رحمت ویژه اش را بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار [جنگ تبوک] از او پیروی کردند، ارزانی داشت، پس از آنکه نزدیک بود دل های گروهی از آنان [به سبب سختی مسیر جنگ از حق] منحرف شود [و از ادامه مسیر بازایستند و به مدینه برگردند] سپس خدا توبه آنان را پذیرفت زیرا خدا نسبت به آنان بسیار رؤوف و مهربان است. (ترجمه انصاریان)

 

2) وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ( ١١٨  توبه)

و [نیز رحمتش] شامل حال آن سه نفری [بود] که [با بهانه تراشیِ واهی از شرکت در جنگ] بازمانده بودند [و همه مسلمانان به دستور پیامبر با آنان قطع رابطه کردند] تا جایی که زمین با همه وسعت و فراخی اش بر آنان تنگ شد و [از شدت غصه، اندوه و عذاب وجدان] دل هایشان هم در تنگی و مضیقه قرار گرفت، و دانستند که هیچ پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست؛ پس خدا به رحمتش بر آنان توجه کرد تا توبه کنند؛ زیرا خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است. (ترجمه انصاریان)

 

3) وَ قَالَ‌ مُوسَى‌ یَا قَوْمِ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ آمَنْتُمْ‌ بِاللَّهِ‌ فَعَلَیْهِ‌ تَوَکَّلُوا إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُسْلِمِینَ‌ (84  یونس)

و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خدا ایمان آورده اید، پس بر او توکل کنید اگر از تسلیم شدگان [در برابر فرمان های حق] هستید.(ترجمه انصاریان)

 

4) إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۚ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیر(116  توبه)

یقیناً خداست که مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطره اوست؛ زنده می کند و می میراند؛ و شما را هیچ سرپرست و یاری جز خدا نیست. (ترجمه انصاریان)

 

5) قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (88  مومنون)

بگو: اگر معرفت و شناخت دارید [بگویید:] کیست که [حاکمیّت مطلق و] فرمانروایی همه چیز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته اش به کسی [از عذاب] پناه داده نمی شود. (ترجمه انصاریان)

 

6) اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ(255  بقره)

خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است [که نزد ایشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.(ترجمه انصاریان)

 

 

7) إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ (120  آل عمران)

اگر به شما خیر و خوشی [و پیروزی و غنیمت] رسد، آنان را بدحال [و دلتنگ] می کند، و اگر بدی و ناخوشی [و حادثه تلخی] رسد به سبب آن خوشحال می شوند؛ و اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند؛ مسلماً خدا به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد. (ترجمه انصاریان)

 

8) یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ (8  منافقون)

می گویند: اگر به مدینه بازگردیم، مسلماً آنکه عزیزتر است [یعنی عبدالله بن ابی سلول، رئیس منافقان] آن را که خوارتر است [یعنی پیامبر که هنوز به پندار آنان تمکن لازم را به دست نیاورده] از آنجا بیرون می کند. در حالی که عزت و اقتدار برای خدا و پیامبر او و مؤمنان است، ولی منافقان [به این حقیقت] معرفت و آگاهی ندارند. (ترجمه انصاریان)

 

 

9) هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (3  حدید)

اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست. (ترجمه انصاریان)

 

10) الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ (173  آل عمران)

همان کسانی که مردمِ [منافق و عوامل نفوذی دشمن] به آنان گفتند: لشکری انبوه از مردم [مکه] برای جنگ با شما گرد آمده اند، از آنان بترسید. ولی [این تهدید] بر ایمانشان افزود، و گفتند: خدا ما را بس است، و او نیکو وکیل و [نیکو کارگزاری] است. (ترجمه انصاریان)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۳ سیدحسین مرتضوی

#روایات

1) جع، جامع الأخبار عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ‏ لَیَخْشَعُ‏ لَهُ‏ کُلُ‏ شَیْ‏ءٍ وَ یَهَابُهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ قَالَ إِذَا کَانَ مُخْلِصاً لِلَّهِ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى هَوَامَّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعَهَا وَ طَیْرَ السَّمَاءِ.

همه اشیاء در برابر مؤمن، خاشع اند و از هیبت او مى هراسند. اگر براى خدا اخلاص ورزد، خداوند همه چیز، حتى گزندگان و درندگان زمین و پرندگان هوا را از او می ترساند.

(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏67، ص: 248)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۵ سیدحسین مرتضوی

#روایات

2) سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ فَقَالَ التَّوَکُّلُ عَلَى اللَّهِ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ تَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ فِی أُمُورِکَ کُلِّهَا فَمَا فَعَلَ بِکَ کُنْتَ عَنْهُ رَاضِیاً تَعْلَمُ أَنَّهُ لَا یَأْلُوکَ خَیْراً وَ فَضْلًا وَ تَعْلَمُ أَنَّ الْحُکْمَ فِی ذَلِکَ لَهُ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ بِتَفْوِیضِ ذَلِکَ إِلَیْهِ وَ ثِقْ بِهِ فِیهَا وَ فِی غَیْرِهَا.

از ایشان درباره کلام خدای عز و جل سوال شد که می فرمایند «و هر کس به خدا توکل کند او براى وى بس است» توکل کردن بر خدا درجاتى دارد: یکى از آنها این است که در تمام کارهایت به خدا توکل کنى و هر چه با تو کرد از او خشنود باشى و بدانى که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضّلى کوتاهى نمى کند و بدانى که در این باره حکم، حکم اوست، پس با واگذارى کارهایت به خدا بر او توکل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش.

(کافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 65 ، ح 5)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۷ سیدحسین مرتضوی

#روایات

3) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
مَنْ تَوَکَّلَ عَلَى اللّه کَفاهُ مَؤنَتَهُ وَرِزْقَهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ؛
هر کس به خدا توکل کند، خداوند هزینه او را کفایت مى کند و از جایى که گمان نمى برد به او روزى مى دهد.
(کنزالعمال، ج3، ص103، ح5693)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۸ سیدحسین مرتضوی

#روایات

4) قال رسول الله صلى الله علیه و آله :
یَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ ما مِنْ مَخْلوقٍ یَعْتَصِمُ دونى إِلاّ قَطَعْتُ أسْبابَ السَّماواتِ وَأسبابَ الأَْرْضِ مِنْ دونِهِ فَإِنْ سَأَلَنى لَمْ اُعْطِهِ وَإِنْ دَعانى لَمْ اُجِبْهُ؛
خداوند عزوجل مى فرماید: هیچ مخلوقى نیست که به غیر من پناه ببرد، مگر این که دستش را از اسباب و ریسمان هاى آسمانها و زمین کوتاه کنم، پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم.
(امالى طوسى، ص585، ح1210)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۸ سیدحسین مرتضوی

#روایات

5) امام صادق علیه‌ السلام :اِنَّ اللّه‌َ تَعالى اَوحى اِلى داوُودَ علیه‌ السلام ، اَنْ بَلِّغ قَومَکَ اَ نَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍمِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتى فَیُطیعُنى اِلاّ کانَ حَقّـا عَلَىَّ اَن اُعینَهُ عَلى طاعَتى فَاِن سَاَ لَنى اَعطَیتُهُ وَ اِن دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِنِ اعتَصَمَ بى عَصَمتُهُ و اِنِ استَـکفانى کَفَیتُهُ و اِن تَوَکَّلَ عَلَىَّ حَفِظتُهُ و اِن کادَهُ جَمیعُ خَلقى کِدتُ دونَهُ ؛

خداوند متعال به داوود علیه‌ السلام وحى فرمود که : به قوم خود برسان که هیچ بنده‌اى ازایشان نیست که به فرمان‌بردارى از خودم فرمانش دهم و او فرمان برد ، جز آن‌که بر مناست که او را بر اطاعتم کمک کنم . پس اگر از من بخواهد ، عطایش مى‌کنم ، اگر مرابخواند ، پاسخش مى‌دهم ، اگر به من پناهنده شود ، پناهش مى‌دهم ، اگر از من کفایت طلبد ، کفایتش مى‌کنم ، اگر به من توکّل کند ، او را حفظ مى‌کنم و اگر همه آفریدگانم علیه او نقشه کشند ، من به سود او نقشه مى‌کشم.

(قصص الأنبیاء ، ص ۱۹۸، ح ۲۵۱)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۳۹ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

1) ضمنا این نکته روشن مى‏شود که منظور از مؤمنان در این آیه (105) همانگونه که در روایات فراوانى نیز آمده است- تمام افراد با ایمان نیست، بلکه گروه خاصى از آنها است که به فرمان خدا از اسرار غیب آگاهند یعنى جانشینان راستین پیامبر ص.

نکته مهمى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که، همانگونه که سابقا اشاره کردیم مساله عرض اعمال اثر تربیتى فوق العاده‏اى در معتقدان به آن دارد، زیرا هنگامى که من بدانم علاوه بر خداوند که همه جا با من است پیامبر ص و پیشوایان محبوب من همه روز یا همه هفته از هر عملى که انجام مى‏دهم، در هر نقطه و هر مکان اعم از خوب و بد همه آگاه مى‏شوند، بدون شک بیشتر رعایت میکنم و مراقب اعمال خود خواهم بود.

درست مثل اینکه کارکنان مؤسسه‏اى بدانند همه روز یا همه هفته گزارش تمام جزئیات اعمال آنها به مقامات بالاتر داده مى‏شود و آنها از همه آنها با خبر مى‏گردند.

(تفسیر نمونه،جلد 8، صفحه 128)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۰ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

2) آیه اى که گذشت و نظیر این آیه بود، و در سیاق کلام راجع به منافقین بود، یعنى آیه « و سیرى الله عملکم و رسوله ثم تردون الى عالم الغیب و الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون »که در دیدن اعمال منافقین تنها خدا و رسول را ذکر کرد، و مؤ منین را اسم نبرد، خالى از اشاره به این معنا نیست که خطاب در آیه مورد بحث مخصوص مؤ منین است ، زیرا اگر این آیه را در کنار آن بگذاریم چنین بنظر مى رسد که حقیقت اعمال منافقین یعنى آن مقصودى که از کارهاى خود دارند از آنجائى که بر عامه مردم پوشیده است ، تنها خدا و رسول او بوسیله وحى او از آن آگاهند، و اما حقیقت کارهاى مؤ منین ، یعنى آن منظورى که از کارهایشان دارند، و آن آثار و خواصى که در کارهاى ایشان است ، که عبارتست از شیوع تقوا و اصلاح شؤ ون اجتماع اسلامى ، و امداد فقراء در زندگى ، و خیر و برکت در اموال خود، هم خدا مى داند و هم رسول و هم خود مؤ منین در میان خود، و لذا در آیه مورد بحث فرمود بزودى خدا و رسول و مؤ منین عمل شما را مى بینند.

( ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۹، صفحه ۵۱۵)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۳ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

3) (آیه 105):

1- انسان در عمل آزاد است، نه مجبور. «اعْمَلُوا»

2- توجّه به اینکه اعمال ما زیر نظر خداست، مانع گناه است. «فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ»

3- هر چه بیننده‏ى اعمال بیشتر باشد، شرم وحیاى انسان از خلافکارى بیشتر است، به خصوص اگر بیننده، خدا و پیامبر و مؤمنان باشند. «فَسَیَرَى اللَّهُ‏، وَ رَسُولُهُ، وَ الْمُؤْمِنُونَ»

4- عمل معیار سنجش است، آنچه در دنیا بر اولیاى خدا عرضه مى‏شود عمل است، آنچه هم در قیامت مورد حساب قرار مى‏گیرد، عمل است. «اعْمَلُوا، فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ‏، فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

5- اعمال انسان حقایقى دارد که در قیامت براى او روشن خواهد شد. «فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ‏، فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

(تفسیر نور، ج‏3، ص: 500)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۵ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

4) (173  آل عمران)‏:

مقایسه روحیه مسلمانان در میدان جنگ" بدر" با روحیه آنها در حادثه" حمراء الاسد" که شرح آن گذشت، اعجاب انسان را برمى‏انگیزد که چگونه یک جمعیت شکست‏خورده فاقد روحیه عالى و نفرات کافى با آن همه مجروحان در مدتى به این کوتاهى که شاید بیک شبانه روز کامل نمى‏رسید، چنین تغییر قیافه دادند و با عزمى راسخ و روحیه‏اى بسیار خوب، آماده تعقیب دشمن شدند تا آنجا که قرآن در باره آنها میگوید: هنگامى که خبر اجتماع دشمن براى حمله، به آنها رسید آنها نه تنها نهراسیدند بلکه ایمانشان و بدنبال آن استقامتشان افزوده شد. و این خاصیت ایمان بهدف است که هر قدر انسان مشکلات و مصائب را بیشتر و نزدیکتر ببیند، پایمردى و استقامت او بیشتر مى‏شود و در حقیقت تمام نیروهاى معنوى و مادى او براى مقابله با خطر، بسیج میگردد. این دگرگونى عجیب در این فاصله کوتاه، انسان را بسرعت و عمق تاثیر تربیتى آیات قرآن و بیانات گیرا و مؤثر پیغمبر اسلام ص آشنا مى‏سازد که این خود در سر حد یک اعجاز است.

(تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 178 و 177)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۵ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

5) (173  آل عمران):

1- در برابر تبلیغاتِ و جنگ روانى دشمن نهراسید. «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً»

3- قوى‏ترین اهرم در برابر تهدیدات دشمن، ایمان و توکّل به خداست. «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ»

4- مؤمن وقتى در گرداب بلا قرار مى‏گیرد، توکّل و اتصال خود را با خدا بیشتر مى‏کند. «فَزادَهُمْ إِیماناً»

5- هم حرکت وتلاش لازم است، هم ایمان وتوکّل. «اسْتَجابُوا ... حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ»

(تفسیر نور، ج‏1، ص: 653)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۶ سیدحسین مرتضوی

#نکات تفسیری

6) (8  منافقون):

1- خداوند، پیروزى و عزّت مؤمنان را به شرط مؤمن ماندن تضمین کرده است.

وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ ...

2- عزّت، در انحصار خدا، پیامبر و مؤمنان است. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ»

3- به یاوه سرایى دشمن پاسخ دهید و به کسانى‏که خود را عزیزترین مردم و پیامبر را ذلیل‏ترین مى‏پندارند بگویید: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ»

4- منافقان از شناخت حقایق عاجزند. نه قدرت درک این مطلب را دارند که خداوند در برابر تحریم اقتصادى، مؤمنان را روزى مى‏دهد: «لا یَفْقَهُونَ» و نه اینکه عزّت حقیقى از آنِ اهل ایمان است. «لا یَعْلَمُونَ»

(تفسیر نور، ج‏10، ص: 61و 60)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۷ سیدحسین مرتضوی

#امام وآقا

1)   توحید یعنی عبودیت خدای متعال به صورت انحصاری
در بعثت آنچه لبّ مطلب است عبارت است از توحید؛ توحید یعنی عبودیّت خدای متعال به‌صورت انحصاری؛ یعنی هواها، هوسها، شهوتها، غضبها بر زندگی انسان حاکم نباشد؛ یعنی دیکتاتوری‌ها، استبدادها، منیّتها اداره‌کننده‌ی زندگی انسان نباشند؛ منشأ مدیریّت زندگی انسان عبارت باشد از علم الهی و قدرت الهی و رحمت الهی و فیض الهی و هدایت الهی؛ این معنای توحید است. در درجه‌ی اوّل همه‌ی آن کسانی که با منیّت خود، با تکبّر خود، با استبداد خود، با ظلم خود میخواهند بر امور جامعه‌ی بشری و جوامع بشری تسلّط پیدا کنند، با شعار توحید عقب‌زده میشوند، لذا دشمنی میکنند. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الإِنسِ وَالجِنِّ یوحی بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۱) همه‌ی پیغمبران با صاحبان زر و زور،‌ با مستبدّان عالم،‌ با زورگویان عالم، ‌با فراعنه‌ی عالم روبه‌رو شدند، مواجه شدند و با‌ آنها مبارزه کردند. بدون مبارزه‌ی حق، باطل مجبور به عقب‌نشینی نمیشود. اینکه بشریّت روزبه‌روز از اوّل تاریخ بشر تا امروز به معارف الهی نزدیک شده و نزدیک‌تر شده است، به‌خاطر مبارزه است؛ چون حق باید مبارزه کند. الَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ؛(۲) بدون مبارزه‌ی با مستبدّان و زورگویان و بدخواهان بشر و ظالمین و ستمگران نمیشود حق را پیش برد؛ مبارزه لازم است و پیغمبران این کار را کردند؛ و توحید، متضمّن کلّیّات و اصول و خطوط اصلی این مبارزه است.

۱ - سوره مبارکه الأنعام آیه ۱۱۲

۲ - سوره مبارکه النساء آیه ۷۶

یانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۳۹۷/۰۱/۲۵ )

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۷ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

2) حرکت انبیاء، حرکتی برای توحید
مجموعه‌ی روحانیّت -که شماها جوانهای روحانی جزو بخش پُرشور و تأثیرگذارِ در حرکت روحانیّت هستید- کارش ادامه‌ی کار انبیا است؛ با این دید باید کار روحانیّت را نگاه کرد. درسی که شما میخوانید، برنامه‌ای که برای آینده‌تان میریزید، با این نگاه باشد؛ شما دنباله‌روی کار انبیا هستید. خب، کار انبیا در سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف [چنین آمده]: وَ اِلیٰ عادٍ اَخاهُم هودًا قالَ‌ یٰقَومِ‌ اعبُدُوا اللَهَ‌ ما لَکُم مِن اِلٰهٍ غَیرُه‌؛(۱) مسئله، مسئله‌ی توحید است. حرکت انبیا، حرکت برای توحید است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبیا، دعوت به توحید است. دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست، عقیده‌ی به توحید، یک پایه و استوانه‌ یا زمینه‌ی اساسیِ یک جهان‌بینی است که زندگی را میسازد. عقیده‌ی به توحید یعنی جامعه‌ی توحیدی به وجود آوردن؛ جامعه‌ای که بر مبنای توحید شکل بگیرد و اداره بشود؛ عقیده به توحید این است؛ اگر این نبود، دشمنی‌های با انبیا هم به وجود نمی‌آمد. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ‌ الاِنسِ‌ وَ الجِنِّ‌ یوحی بَعضُهُم اِلىٰ‌ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۲) این دشمنی‌ها به‌خاطر این است که انبیا آمدند، شکل جامعه را مورد اعتراض و تعرّض خودشان قرار دادند؛ یک شکل جدید را، یک هندسه‌ی جدید را برای شیوه‌ی زندگی بشر ارائه کردند. آن شیوه‌ی زندگی، همان حیات طیّبه است که یکی از برادرها این آیه‌ی شریفه را تلاوت کردند: یٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛(۳) حیات، حیات طیّبه است. مَن عَمِلَ صٰلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثىٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهو حَیوٰ‌ةً طَیِّبَة‌؛(۴) یعنی فراتر از این حیات ظاهری یک چیزی وجود دارد که به آن گفته میشود حیات طیّبه.

...

اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنوا فِی الحَیوٰةِ الدُّنیا؛(۵) خداوند نصرت میکند شما را -این هم یک بخش دیگر- و همچنین مثل انبیا بلاشک دشمنان و مخالفین و معارضینی هم خواهید داشت، پس همان وضعیّت است؛ خود را برای آن آماده کنید. همه‌ی شما هم جوان هستید، بعد از این ان‌شاءالله شاید شصت سال، هفتاد سال شما وقت دارید که زندگی کنید و کار کنید و تلاش کنید. خودتان را آماده کنید برای پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال تلاش کردن و کار کردن و زحمت کشیدن، و بدانید که در پایان این راه، دنیا دگرگون خواهد شد بر اثر تلاش شما و بدون تردید به سمت مطلوب پیش خواهد رفت؛ حتماً این‌جور خواهد شد.

۱ - سوره مبارکه الأعراف آیه ۶۵

۲ - سوره مبارکه الأنعام آیه ۱۱۲

۳ - سوره مبارکه الأنفال آیه ۲۴

۴ - سوره مبارکه النحل آیه ۹۷

۵ - سوره مبارکه غافر آیه ۵۱

(بیانات در دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران، ۱۳۹۶/۰۶/۰۶)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۸ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

3) اعتقاد به توحید باید منشأ اثر و عمل باشد
«لااله‌الّا‌الله» صرفاً یک مسئله‌ی اعتقادی و ذهنی محض نیست؛ «لااله‌الّا‌الله» منشأ اثر است، منشأ عمل است. همین دولت اسلامی‌ای که آقای رئیس‌جمهور اشاره کردند که در مدینه به وجود آمد، ناشی از «لااله‌الّا‌الله» است؛ یعنی حکومت جز به دست خدای متعال و مبعوثین خدا، در ادیان الهی معنی ندارد؛ برای همین هم به‌مجرّدی که پیغمبر فرمود: قولوا لا اِلٰهَ‌ اِلَّا ‌اللهُ تُفلِحوا، صاحبان زر و زور در همان محیط محدود و کوچک مکّه در مقابل او صف‌آرایی کردند؛ بعد در مدینه که دولت اسلامی تشکیل شد، باز حکومتها و امپراتوری‌ها و قدرتهای جهانی در مقابل اسلام صف‌آرایی کردند؛ این صف‌آرایی از روز اوّل تا امروز وجود داشته است و از روز اوّل تا امروز، عقب‌نشینی در این مصاف، سرنوشت باطل بوده است و پیشروی، سرنوشت حق بوده است. همان جمعیّت محدودی که در مکّه با آن فشار زندگی میکردند، امروز یک جامعه‌ی عظیم بشری است با افتخارات فراوان، با امکانات فراوان و با امید فراوان و با آینده‌ی روشن. این را باید فهمید: امّت اسلامی باید از بُن دندان به توحید برگردد.

(بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۳۹۷/۰۱/۲۵)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۹ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

4) تفکر توحیدی
شما آقایان میدانید که امروز، نیاز به معارف اسلامی در دنیا، با آنچه که در گذشته وجود داشته است، تفاوتهای خیلی زیاد و فاصله‌های عجیب و ژرفی دارد. در گذشته، ارتباطات این قدر نبود. تهاجم افکار غلط و انحرافی، این همه نبود. تأثیرش بر افکار مردم، این قدر نبود. طلب و خواهش و آمادگی فکر درست و دینی و اسلامی، این همه نبود. امکان گسترش فکر توحیدی، این همه نبود؛ ولی امروز اوضاع طور دیگر است.
امروز، در داخل کشور و مرزهای خود ما، ملت بزرگی زندگی میکنند که برای آنها، اسلام دیگر یک امر زاید و تشریفاتی و خارج از بنا و موازین و رفتار زندگی نیست؛ بلکه اسلام همه چیز زندگی و مبنای نظام اجتماعی است. امروز، توحید در زندگی عمومی و اجتماعی ملت و کشور ما، قاعده‌ی زندگی است. مبنای حکومت و اداره‌ی کشور و مدیریت امور و مبنای زندگی همه جانبه‌ی مردم، توحید و معارف اسلامی است. مردم، به فرا گرفتن دین و اطلاع از حقایق آن شایقند.

(بیانات در دیدار مسئولان، اساتید و طلّاب بنیاد فرهنگى باقرالعلوم (علیه السّلام)، ۱۳۶۸/۱۱/۰۱)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۹ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

5) اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت؛ معنای آزادی در قرآن
در اسلام مبنای اصلی آزادی انسان، توحید است. البته دوستان بعضی از موارد دیگر را هم ذکر کردند - آنها هم درست است - اما آن نقطه‌ی کانونی، توحید است. توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الّا اللّه و لا نشرک به شیئا».(۱) نمیگوید «لا نشرک به احدا» - البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است - میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بی‌دلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همین جور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همین جور است - آنجائی که به اراده‌ی الهی منتهی نشود - همه‌ی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک. «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»؛(۲) کفر به طاغوت وجود دارد، بعدش هم ایمان به خدا. خب، این معنایش همان آزادی است. یعنی شما از همه‌ی قیود، غیر از عبودیت خدا، آزادید.

۱ - سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۴

۲ - سوره مبارکه البقرة آیه ۲۵۶

(بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی، ۱۳۹۱/۰۸/۲۳)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۰ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

6) اعتقاد و التزام به توحید و مبدأ، حلّال مسائل بشر
در باب محتوای اسلامی[در تهیه الگوی اسلامی - ایرانیِ پیشرفت]، دوستان اشارات خیلی خوبی داشتند. اولین مسئله‌ای که باید در نظر گرفته شود، مسئله‌ی مبدأ است، مسئله‌ی توحید است؛ «انّا للَّه و انّا الیه راجعون».(۱) مهمترین مشکل دنیائی که امروز رنگین‌ترینش در غرب متجلی است و به آن داریم اشاره میکنیم، جدائی از خدا و اعتقاد به خدا و التزام به اعتقاد به خداست. البته شاید اعتقاد ظاهری و صوری و اینها وجود دارد، لیکن به اعتقاد به خدا التزام نیست. اگر مسئله‌ی مبدأ حل شد، بسیاری از مسائل حل خواهد شد. «یسبّح له ما فی السّماوات و ما فی الأرض»،(۲) «و للَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه علیما حکیما».(۳) وقتی انسان به این مسئله معتقد شد، این توحیدی که این معنا را به ما نشان میدهد، یک نیروی عظیم و تمام نشدنی را در اختیار بشر میگذارد. «هو اللَّه الّذی لا اله الّا هو الملک القدّوس السّلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبّر سبحان اللَّه عمّا یشرکون».(۴) وقتی انسان اینجور توحیدی را معتقد بود، وقتی توانستیم این اعتقاد را در بدنه‌ی زندگیِ خودمان بسط دهیم، این مشکل اساسی بشریت را حل خواهد کرد.

۱ - سوره مبارکه البقرة آیه ۱۵۶

۲ - سوره مبارکه الحشر آیه ۲۴

۳ - سوره مبارکه الفتح آیه ۴

۴ - سوره مبارکه الحشر آیه ۲۳

(بیانات در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی، ۱۳۸۹/۰۹/۱۰)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۱ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

7) توحید ، رکن اصلی بینش اسلامی
آن مجموعه‌ی معارفی که خطوط اصلی عملکرد و وظایف ما از آنها به دست می‌آید - یعنی جهان‌بینی و بینش اسلامی - فصول متعدّدی دارد؛ همه هم در عمل و اقدام فرد و دولت دارای تأثیر است؛ که من پنج نقطه‌ی مؤثّرتر و مهمتر را انتخاب کرده‌ام و عرض می‌کنم.از این پنج نقطه، یکی توحید است توحید، یعنی اعتقاد به این‌که این ترکیب پیچیده‌ی بسیار عجیب و شگفت‌آور و قانونمند کائنات و عالم آفرینش، از کهکشانها و سحابیها و حفره‌های عظیم آسمانی و کرات بی‌شمار و میلیونها منظومه‌ی شمسی بگیرید، تا سلول کوچک جزء فلان پیکر، فلان جسم و ترکیب ریز شیمیایی - که آن‌قدر نظم در این ترکیب عظیمِ متنوّع و پیچیده وجود دارد که هزاران قانون از آن استنباط کرده‌اند؛ چون وقتی نظم غیرقابل تخلّف شد، از آن قوانین تکوینی و بی‌تخلّف استفاده می‌شود - ساخته و پرداخته‌ی یک فکر و اندیشه و تدبیر و قدرت است و تصادفاً به وجود نیامده است. این اعتقاد امری است که هر ذهن سالم و هر انسان عاقل و صاحب تفکّر و دور از شتابزدگی در فکر یا بی‌حوصلگی در تصمیم‌گیری یا پیشداوری در قضایا این را قبول می‌کند. نقطه‌ی بعدی این‌که این فکر و تدبیر و اندیشه و قدرت عظیم و بی‌نهایت و توصیف‌ناپذیری که این ترکیب عجیب و پیچیده را به وجود آورده، فلان بت ساخته‌ی بشر، یا فلان انسانِ محدودِ مدّعیِ خدایی، یا فلان سمبل و نمادِ افسانه‌ای و اسطوره‌ای نیست؛ بلکه ذات واحد مقتدر لایزالی است که ادیان به او «خدا» می‌گویند و او را با آثارش می‌شناسند. بنابراین، هم اثبات این قدرت و اراده و مهندسیِ پشت سر این هندسه‌ی عظیم و پیچیده است؛ هم اثبات این‌که آن مهندس بی‌نظیر و غیرقابل توصیف، این چیزهای کوچکِ دم‌دستِ بی‌ارزشی که بشر یا خودش می‌سازد، یا مثل خودش کسی آنها را می‌سازد، یا از قبیل خودش یک موجود زایل شدنی است، نیست؛ بلکه «هو اللَّه الّذی لا اله الّا هو الملک القدّوس السّلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبّر سبحان اللَّه عمّا یشرکون».(۱»

همه‌ی ادیان در این بخش از جهان‌بینی مشترکند؛ ادیان قدیم، ادیان ابراهیمی، ادیان پیش از ادیان ابراهیمی؛ حتی همین ادیان شرک‌آلود هندی فعلی. اگر کسی وِداها را نگاه کند، عرفان توحیدی خالصی در کلمات وِداها موج می‌زند که نشان‌دهنده‌ی این است که سرمنشأ، سرمنشأ شفّاف و زلالی بوده است. بنابراین، توحید رکن اصلی بینش و نگاه و تلقّیِ این اسلامی است که ما می‌خواهیم براساس آن این حکومت و این نظام و این حرکت را راه بیندازیم.

۱ - سوره مبارکه الحشر آیه ۲۳

(بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۹/۰۹/۱۲)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۱ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

8) جذب اجزای مساعد و دفع دشمنان، لازمه جامعه اسلامی ولایی
این‌که در قرآن می‌فرماید: «یهدی به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»(۱)، کسانی که به خدا ایمان پیدا کنند، خداوند آنها را هدایت می‌کند و به راههای سِلم و همزیستی سوق می‌دهد، به خاطر مبنای توحیدی جامعه‌ی اسلامی است. ولایت هم معنایش همین است. ولایت، یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیرقابل انفصال و انفکاک. جامعه‌ی اسلامی که دارای ولایت است، یعنی همه‌ی اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه - یعنی ولیّ - متصل است. لازمه‌ی همین ارتباط و اتصال است که جامعه‌ی اسلامی در درونِ خود یکی است و متحد و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب می‌کند و اجزایی را که با آن دشمن باشند، به شدت دفع می‌کند و با آن معارضه می‌نماید. یعنی «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم»(۲)، لازمه‌ی ولایت و توحید جامعه‌ی اسلامی است.

۱ - سوره مبارکه المائدة آیه ۱۶

۲ - سوره مبارکه الفتح آیه ۲۹

(بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان و طلّاب به‌مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه، ۱۳۶۸/۰۹/۲۹)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۲ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

9) ضرر نرسیدن به مؤمن در دیدگاه توحیدی

 وقتی شما [با نگاه توحیدی] میدانید وجود شما، پیدایش شما، حیات شما، تنفس شما با یک هدفی تحقق پیدا کرده است، دنبال آن هدف میگردید و برای رسیدن به آن هدف، تکاپو و تلاش میکنید. از نظر خدای متعال که آفریننده‌ی هستی است، خود این تکاپو هم اجر و پاداش دارد. به هر نقطه‌ای که رسیدید، در واقع به هدف رسیدید. این است که در دیدگاه توحیدی، خسارت و ضرر برای مؤمن اصلاً متصور نیست. فرمود: «ما لنا الّا احدی الحسنیین»؛(۱) یکی از دو بهترین در انتظار ماست؛ یا در این راه کشته میشویم، که این بهترین است؛ یا دشمن را از سر راه برمیداریم و به مقصود میرسیم، که این هم بهترین است. پس در اینجا ضرری وجود ندارد.

۱ - سوره مبارکه التوبة آیه ۵۲

(بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌، ۱۳۸۹/۰۸/۰۴)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۳ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

10) مهمترین تأثیر روانی توحید در روح یک انسان این است که در راه خدا، در راه تکلیف، در راه آنچه که هدف وجود خود تشخیص می­دهد، از دشمنان این راه نهراسد. نمی­گویم ضعف اعصاب نداشته باشد، گاهی دلش هم اضطرابی پیدا نکند، نه؛ ترس فعال نداشته باشد، بیم فعال نداشته باشد. ترس و بیمی که او را از پیمودن راه خدا باز بدارد، در وجود او نباشد. این ترس­ها، این بیم­‌ها، این هراس‌­هایی که جلوگیر فضیلت­‌هاست، زمینه­‌ی بسیار خوب رشد نامردمی­‌هاست، رشد جنایت­ها و فاجعه­‌هاست، این ترس­‌ها و بیم­‌ها را به یک کناری بیندازد.

(بخشی از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در روز ۵۳/۰۷/۰۹ در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۴ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

11) مهمترین و با ارزش‏ترین اعتقادات ماست- اصل توحید است. مطابق این اصل، ما معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان تنها ذات مقدس خداى تعالى است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز. این اصل به ما مى‏آموزد که انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانى نباید اطاعت کند مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد؛ و بنا بر این هیچ انسانى هم حق ندارد انسانهاى دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند. و ما از این اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مى‏آموزیم که هیچ فردى حق ندارد انسانى و یا جامعه و ملتى را از آزادى محروم کند، براى او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسیار ناقص است و یا بنا به خواسته‏ها و امیال خود تنظیم نماید. و از این اصل ما نیز معتقدیم که قانونگذارى براى بشر تنها در اختیار خداى تعالى است، همچنان که قوانین هستى و خلقت را نیز خداوند مقرر فرموده است. و سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانین الهى است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادى او و تسلیم در برابر سایر انسانهاست و بنا بر این بنا، انسان باید علیه این بندها و زنجیرهاى اسارت و در برابر دیگران که به اسارت دعوت مى‏کنند قیام کند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگى تسلیم و بنده خدا باشند. و از این جهت است که مبارزات اجتماعى ما علیه قدرتهاى استبدادى و استعمارى آغاز مى‏شود و نیز از همین اصل اعتقادى توحید، ما الهام مى‏گیریم که همه انسانها در پیشگاه خداوند یکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند. اصل برابرى انسانها و اینکه تنها امتیاز فردى نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکى از انحراف و خطاست؛ بنا بر این با هر چیزى که برابرى را در جامعه بر هم مى‏زند و امتیازات پوچ و بى‏محتوا را در جامعه حاکم مى‏سازد باید مبارزه کرد.

(امام خمینی، حدیث بیداری، صفحه 177)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۵ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

12) ثمره اعتقاد به قدرت خدا

وقتی که مطلب الهی شد، دیگر خوف از قدرت ها [نیست؛] هیچ قدرتی مثل قدرت خدا نیست. خوف از قدرت ها کسانی باید داشته باشند که اعتقاد به خدای تبارک و تعالی ندارند. مسلمین، مؤمنینی که اعتقاد دارند به مبدأ قدرت، این ها از قدرت ها نباید بترسند. پیغمبر اکرم که ایمان به قدرت مطلق خدای تبارک و تعالی داشت، در صورتی که عددشان کم بود و چیزی نبود و فقیر هم بودند، از همین فقیرها بیچاره بودند، لکن قدرت ایمان داشتند و قیام کردند و قدرت ها را یکی بعد از دیگری شکستند، و همه را دعوت به توحید کردند، توحید را در جامعه رشد دادند.(1)

ما باید برای خدا کار بکنیم. کسی که برای خدا کار می کند، در هیچ جهت، شکست نمی خورد. بر فرض این که بریزند و یکی از قدرت های بزرگ- مثلًا، فرض کنید- بریزند و همه ایران را از بین ببرند، ما باز شکست نخورده ایم. در تاریخ محفوظ است این فداکاری همه ملت ما و هر کس بخواهد جلوی این را بگیرد، دیگر نمی تواند. تاریخ ثبت کرده است این امور را .(2)

شاه هم تکیه کرده بود بر امریکا و انگلیس و چین و اسرائیل و همه این ها. لکن تکیه گاه ها سست است. آن تکیه گاهی غیرسست و سنگین و مستحکم است که خدا باشد. خدا تکیه گاه است. و من به ایشان [یاسر عرفات ] و به ملت خودم و به ملت ایشان این توصیه را می کنیم همیشه، به این که همیشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به این قدرت ها نداشته باشند؛ اعتماد بر مادیات نکنند بلکه اعتماد بر معنویات بکنند. قدرت خدا فوق همه قدرت هاست. و لهذا ما دیدیم که ملتی که مستضعف بود و هیچ نداشت بر تمام قوا غلبه کرد، و ان شاءالله می کند. و ما از هیچ چیز نمی ترسیم وقتی که با خدا باشیم؛ برای این که اگر کشته بشویم و با خدا باشیم سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم.(3)

1- صحیفه امام  ج 5، ص 36

2- صحیفه امام  ج 16، ص 403

3- صحیفه امام  ج 6، ص 180

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۵ سیدحسین مرتضوی

#امام و آقا

13) تشکیل دولت بزرگ اسلامی در دنیا

و من از ملت خودم و از همه شما و از همه ملت های مُسْلم می خواهم که اتکال به خدا بکنید؛ در همه کارها اتکال به خدا بکنید. قدرت ها در مقابل قدرت خدا هیچ است، قوه ها در مقابل قوه الهی نابود است. اتکال به خدا بکنید، غلبه به هر چیز می کنید. پیغمبر اسلام با آنکه یک نفر بود در مقابل همه دشمن ها، با اتکال به خدا غلبه کرد بر همه. و وقتی وارد مکه شد- مکه ای که او را آنقدر زجر داده بودند- وارد مکه شد، پیروزمندانه با فتح، با نصر وارد شد و دنیا را روشن کرد. نهضت رسول اکرم نهضت انسانی بود، نهضت الهی بود؛ مثل قدرت های دیگر نبود که شیطانی است [و] برای منافع شخصی یا برای دولتداری قیام کردند و آدمکشی می کنند. خیر، یک قدرت الهی دنبال این بود.

تعلیمات الهی بود که ملت هایی که به سنگ پرستی و بت پرستی و آتش پرستی و بدتر از این ها مبتلا بودند، این ها را. .. موحد کرد، و نور توحید و پرچم توحید را بر همه ممالک اسلام سایه افکن کرد. برای اینکه اتکالش به خدا بود، جبرئیل امین پشت سرش بود. شما هم اتکال به خدا کنید. تا جبرئیل امین پشت سر شما با شما همراه باشد، فرشتگان با شما همراه باشند.

(صحیفه امام  ج 6، ص 243)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۶ سیدحسین مرتضوی

#شعر و داستان

1) خاطره‌ای از رفتار امام(ره) در برابر کمبود تجهیزات
من این خاطره را بارها نقل کرده‌ام: در روزهای سوم چهارم جنگ بود، توی اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده هم بودم، مسئولین کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر - آن وقت رئیس جمهور بنی‌صدر بود، نخست وزیر هم مرحوم رجائی بود - چند نفری از نمایندگان مجلس و غیره، همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث میکردیم، مشورت میکردیم. نظامیها هم بودند. بعد یکی از نظامیها آمد کنار من، گفت: این دوستان توی اتاق دیگر، یک کار خصوصی با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکوری بود، مرحوم فلاحی بود - اینهائی که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذی در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توی یادداشتها نگه داشته‌ام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهای ما اینهاست؛ مثلاً اف  ۵، اف ۴، نمیدانم سی ۱۳۰، چی، چی، انواع هواپیماهای نظامىِ ترابری و جنگی؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آماده‌ی به کار داریم که تا فلان روز آمادگیاش تمام میشود. اینها قطعه‌های زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعه‌هائی هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - میگفتند ما این قطعه‌ها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام میشود. بیشترینش سی ۱۳۰ بود. همین سی ۱۳۰ هائی که حالا هم هست که حدود سی روز یا سی و یک روز گفتند که برای اینها امکان پرواز وجود دارد. یعنی جمهوری اسلامی بعد از سی و یک روز، مطلقاً وسیله‌ی پرنده‌ی هوائی نظامی - چه نظامی جنگی، چه نظامی پشتیبانی و ترابری - دیگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما چه پنهان، توی دلم یک قدری حقیقتاً خالی شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهای روسی مرتباً می‌آید. حالا خلبانهایش عرضه‌ی خلبانهای ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم میآمدند؛ انواع کلاسهای گوناگون میگ داشتند.گفتم خیلی خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری میگویند؛ میگویند ما هواپیماهای جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیمای سی ۱۳۰ است و ترابری است، تا سی روز و سی و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد. بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم. امام نگاهی کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون میکنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جائی عین عبارات ایشان را نوشته باشم - این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ طور نمیشود. منطقاً حرف امام برای من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛ اما به حقانیت امام و روشنائی دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم، میدانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد، آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همینها را هرچی میتوانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.همان هواپیماهای اف ۵ و اف ۴ و اف ۱۴ و اینهائی که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلی از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائی ما کار میکند! بیست و نُه سال از سال ۵۹ میگذرد، هنوز دارند کار میکنند!

(بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، ۱۳۸۸/۰۵/۰۵)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۶ سیدحسین مرتضوی

#شعر و داستان

2) تمثیلی درباره فواید توحید

وقتی قندها را در چای می ریزی، این قندها ابتدا در چای حلّ می شود و بعد در هم حلّ می گردند. یعنی تا در چای حلّ نشوند در هم حلّ نخواهند شد. انسانها هم تا در فرمان خدا و در دین خدا حل نشوند در یکدیگر حل نخواهند شد. اوّل باید در خدا حل شوند تا بتوانند در یکدیگر حلّ شوند. انسانهایی که ادّعا می کنند در هم حلّ شده اند قبل ازاینکه در خدا حل شوند، ادّعای دروغی می کنند، اگر چه عاشق و معشوق یکدیگر باشندخل: وحدت میان انسان ها، مستلزم یگانگی آن ها با خداست، مانند قندی که ابتدا در چای حل می شود و سپس در سایر قندهایی که چای ریخته اند.

(مثل ها و پند ها-حائری شیرازی،ج2، ص 28)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۷ سیدحسین مرتضوی

#شعر و داستان

3)

خردمند گوید که در یک سرای

چو فرمان دو گردد نماند به جای    (فردوسی)

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۷ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

1) جامعه توحیدی که تنها خداوند را می پرستد و تنها به رضایت او می اندیشد، از هیچ قدرتی هراس ندارد و از اقتدار اجتماعی بی نظیری برخوردار می شود. در چنین جامعه ای، تعصّبات جاهلانه نسبت به شهر و محلّه و ... وجود ندارد؛ بلکه رنگ و بوی توحیدی، به موحّدان یکپارچگی می بخشد و ایشان را در برابر مستکبران و کافران در یک صف، همراه می کند. اگر جامعه، تنها خداوند را شایسته پرستش بداند، بسیاری از نابسامانی ها ریشه کن خواهد شد، زیرا جامعه موحّد، سبک زندگی خویش را بر محور وظیفه محوری، آخرت طلبی و کسب رضایت الهی شکل می دهد. هدف انقلاب نیز ثابت کردن کلمة الله، پیاده کردن عدالت، برداشتن ظلم و ستم و پیاده کردن حکومت الهی بر مبنای توحید میباشد.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۸ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

2) نگاه توحیدی دگرگون کننده تمامی مسائل زندگی انسان میباشد، امروز جبهه استکبار در مقابل این نگاه توحیدی قرار دارد. آمریکا مصداق کامل جبهه استکبار بوده و ظلم خود را در سراسر جهان گسترانیده است. مشکل اصلی آنها فضای تجدد است که در آن متولد شده و تنفس می کنند. عقلانیت ابزاری گرا و مصرف گرایی از آموزه های تجدد میباشد و متاسفانه در مقطعی از زمان کشور ما به دست چنین اشخاصی مدیریت شده است.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۹ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

3) براساس منطق قرآن نیز ما موظفیم با همین نگاه توحیدی شئونات زندگی فردی و اجتماعی خود را برنامه ریزی کنیم. مثلا اینکه نماینده جمهوری اسلامی زمانی که پشت میز مذاکره قرار می گیرد،  نگاه توحیدی به موضوع داشته و براساس هویت دینی و الهی از کفر و طاغوت هراسی به خود راه ندهد. با وجود آنکه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) موضوع اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون را مورد تاکید قرار می دهند اما متأسفانه برخی کلید مشکلات کشور را در در دستان طاغوتها دیده و به آنها دل خوش کرده اند و این مسئله به خاطر این میباشد که ایشان به جای عقلانیت دینی، به عقلانیت مدرن رو آورده اند و همه چیز را با محاسبات دنیوی بررسی میکنند . مسئولین ما باید نگاه توحیدی را در رسالت و مسئولیت خود بکار ببندند که از آثار و برکات این نگاه اقتدار میباشد.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۹ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

4) نگاه توحیدی زندگی انسان را عوض می کند و در همه جا اثرگذار استیک انسان موحد زمانی در قبال بمباران ها، تحریم ها و شیطنت ها به قدرت الهی باور دارد، این ها را ناچیز دانسته و صبر و توانایی و قدرت و اقتدار او نیز ناشی از همین است. امام خمینی (ره)، شخصی با این نگاه توحیدی بود و زمانی هم که فرمود "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند"، واقعا تعارف نبود . این نگاه کسانی که تمام  ذهن و فکرشان این است که با یک کشور قدرتمند ارتباط گیرند و فکر می کنند تمام مشکلات این گونه حل می شود، نگاه توحیدی نیست.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۱:۰۰ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

5) شهید فخری زاده شهید دانش و صاحب تفکر و اندیشه بود و کار او برای نظام در مسیر الی الله و سیر و سلوک الهی بود و 30 سال در مسیر علمی که برگزیده بود مداومت و مقاومت کرد و در نهایت نیز در این راه به شهادت رسید.

نگاه شهید به علم در راستای انقلاب و پیشرفت انقلاب بود و به علم نگاه مجرد نداشت؛ علم به تنهایی برای او ارزشی نداشت و فلسفه، عرفان و فیزیک را با هم در آمیخته بود. این شهید علم را به عنوان یک وسیله در راه توحید می دانست و در تلاش بود تا از علم برای بهره برداری معنوی استفاده کند.

همچنین سایر شهدای شاخص ما نیز با همین نگاه توحیدی، فتح الفتوحاتی انجام داده اند، مانند شهید شهریاری در عرصه هسته ای  و شهید تهرانی مقدم در موشک، که آنها با دستان خالی و بدون امکانات و تجهیزات کافی، دست به کار های عظیمی درحرفه خود زده اند.

شهید حاج قاسم سلیمانی نیز که در نوع خود الگو میباشد، بار ها با حضور در جبهه های نظامی حق علیه باطل، نشان دادند عِده و عُده فراوان دشمن، عامل پیروزی آنها نمیباشد و ایشان با دست خالی در بسیاری از کارزار ها پیروز میدان بودند، با همین نگاه توحیدی.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۱:۰۱ سیدحسین مرتضوی

#نظرات شخصی و بیان مصادیق

6) صاحب مکتب نگاه توحیدی در قرن معاصر

بی شک نگاه توحیدی حضرت امام به همه مسائل منجر به متفاوت شدن حوزه های زندگی ایشان از سایر زمامداران و مردم شده است. نمونه بارز نگاه توحیدی حضرت امام و شاگردان تراز اول ایشان، همین جمهوری اسلامی میباشد.

جمهوری اسلامی نظامی است مبتنی بر توحید، اصل دوم قانون اساسی می‌گوید این حکومت بر اساس لا اله الا الله است؛ یعنی بنیاد حکومت جمهوری اسلامی نگاه توحیدی است، نگاه توحیدی ساختار حکومت را تغییر می دهد و  زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی و حیات سیاسی را نیز عوض می کند، و به نظر یکی از محرومیت های جامعه الآن ما عدم توجه به این مسئله است.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۱:۰۲ سیدحسین مرتضوی

#متفرقه

1) ضمانت اخلاقیات

اگر کسی عدالت و ایثار نمی کند، ضمانت اجرای آن کجاست؟ یا مثلا در عالم پزشکی این ضمانت کجاست؟ برخی از علمای ما می‌گفتند منشأ و مبدأ اخلاقیات مدح و ذم جامعه است، اما از نگاه توحیدی همه امور ضامن اخلاقیات است، اخلاقیات باطن ما را می‌سازد. ضمانت اجرای اخلاقیات ما نگاه توحیدی است، حق متعال عوالم را برای انسان گشوده است و ما با هر قدمی که برمی داریم، وجود خودمان را می‌سازیم، اگر اهل ایثار و یا خدای نکرده اضرار به مردم یا حرام‌خوری یا حب دنیا باشیم، همان گونه وجودمان ساخته می‌شود.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۱:۰۲ سیدحسین مرتضوی

#متفرقه

2) توحید که در لغت به‌معنای یکی‌کردن و یکی‌شمردن آمده است، به‌منزلة پایه‌ای‌ترین اصل اعتقادی اسلام، معنایی جز یگانه دانستن خداوند و یکتاپرستی ندارد. این اصل در قرآن با عباراتی نظیر قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ و وَإِلهُکمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ بیان شده است. توحید به‌معنای یگانه دانستن خدا و یکتاپرستی، دارای مراتبی است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: توحید در وجوب وجود، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت تکوینی، توحید در ربوبیت تشریعی، ‍توحید در الوهیت، توحید در عبادت، توحید در استعانت، توحید در خشیت، توحید در خوف و خشیت، توحید در رجا، توحید در محبت و توحید در وجود استقلالی.

۱۳ دی ۰۰ ، ۰۱:۰۳ سیدحسین مرتضوی

#متفرقه

3) چراجامعه توحیدی جامعه ای است که رو به با عظمت شدن دارد؟

1-تک تک افراد این جامعه توحیدی میباشند.

2- ارتباطات افراد این جامعه بر روی نظام مشخصی است که بهترین حالت را رو به رسیدن به هدف دارد که لازمه این بلوغ فکری افراد و در کل مانند یک واحد دیدن جامعه است و خصوصیات عدم تکبر و حسد نسبت به هم و دارا بودن محبت و ایثار نسبت به همدیگر می باشد بطوریکه هرگاه کسی دید فردی بهتر از او می تواند در جایگاه او بنشیند جای خود را به او می دهد. یعنی تک تک افراد، کل جامعه را مانند یک واحد دیده و بدون در نظر گرفتن خود، بهترین حالت را برای رسیدن به هدف ایجاد می نماید حتی اگر لازمه آن فدا کردن خود یا ایثار نمودن باشد. (دید اجتماعی اجزاء جامعه)

3- تمام افراد این جامعه در ارتباط با هم چنانند که اگر ضعف و خلائی در فردی از افراد جامعه مشاهده نمودند بعلت رحمت و جامعه نگری همه دست به دست هم داده و مشکل آن فرد را حل می کنند لذا هیچ بخشی از قسمتهای جامعه نیست که مشکلی داشته و معطل بماند. (دید اجتماعی اجزاء جامعه)

4- تمام اجزاء جامعه سعی در بهبود و ارتقاء تک تک افراد جامعه داشته و به دلیل کلی نگری اجتماعی همه در مسیر تعالی، یکدیگر را رشد و ارتقاء می دهند.(دید اجتماعی اجزاء جامعه)


5- در این جامعه طراحی اجزاء با در نظر گرفتن ارتباط آنها نسبت به هم به بهترین و ایده آل ترین حالت است که نتیجه آن هدر نرفتن توان جامعه اثرگذاری بیشتر اجزاء جامعه بر روی هم در جهت تسریع در به هدف رسیدن جامعه است و این به خاطر آن است که تک تک افراد جامعه کلی نگر بوده و برای رسیدن به هدف به بهترین نحو توجه دارند و یا جامعه دارای مدیریت و رهبری عالی است که افراد جامعه آنرا پذیرفته و گوش به فرمان او هستند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی