نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 22: قیام لله شرط اقتدار امت اسلامی

شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۳۰ ب.ظ

سوره مبارکه سبا - 46

 

قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ (46)

۰۰/۰۹/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j22

نظرات  (۱۹)

معنای موعظه 

))وَعَظَه‏ یَعِظُه‏ وَعْظاً، وعِظَةً، کعِدَةٍ، و مَوْعِظَةً: ذَکَّرَهُ ما یُلَیِّنُ قَلْبَه من الثَّوابِ و العِقَاب‏

و قَالَ ابنُ فَارِسٍ: الوَعْظُ: هو التَّخْوِیفُ و الإِنْذَارُ.

و قَالَ الخلِیلُ: هو التَّذْکِیرُ فی الخَیْرِ بما یُرَقِّقُ القَلْب(( تاج العروس

قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ (46 سبا )

و المعنى: قل لهم: إنما أوصیکم بالعظة أن تنهضوا و تنتصبوا لوجه الله متفرقین حتى یصفو فکرکم و یستقیم رأیکم اثنین اثنین و واحدا واحدا و تتفکروا فی أمری فقد صاحبتکم طول عمری على سداد من الرأی و صدق و أمانة لیس فی من جنة. ما أنا إلا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید فی یوم القیامة فأنا ناصح لکم غیر خائن . المیزان ج 16ص388

معنای قیام 1

القاف و الواو و المیم أصلانِ صحیحان، یدلُّ أحدُهما على جماعةِ ناسٍ، و ربَّما استُعِیر فى غیرهمْ، و الآخَر على انتصابٍ أو عَزْم.( معجم مقائیس )

قیام للشی‏ء هو المراعاة للشی‏ء و الحفظ له، و قیام هو على العزم على الشی‏ء . راغب

#نکات-ادبی

معنای قیام 2 ( جمع بندی نهائی ) 

با توجه به این دو لغت نامه باید گفت قیام برای کاری به معنای عزم بر آن است ولی باتوجه به بررسی برخی استعمالات قرآنی معلوم می شود که قیام عزم کردنی است که هیچ خلل و تزلزلی در آن راه ندارد مثلا در آیه سوره کهف (( قیما )) در مقابل (( عوجا )) قرار گرفته : الحْمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَنزَلَ عَلىَ‏ عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَ لَمْ یجَعَل لَّهُ عِوَجَا(1) قَیِّمًا ...

یا در مسائل خیلی سخت و دشوار از واژه استقامت استفاده شده مثل : (( فاستقم کما امرت و من تاب معک )) [1]  که حضرت ذیل آیه فرمودند که این آیه مرا پیر کرد .

همچنین آیه : (( ان لو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا )) [2] هم در مورد عزم در شرائط سخت بکار رفته .

همچنین : (( و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السموات و الارض لن ندعوا من دونه الها ... )) [3]

از لحن و محتوای کلامشان می توان عزم راسخ بدون تزلزل را برداشت کرد ...

لذا در مجموع می توان پذیرفت که قیام عزم کردنی است که خلل و تزلزلی در آن رخ نمی دهد ...

 

[1] هود 112

[2] جن 16

[3] کهف 14

#نکات-ادبی

برخی نکات آیات جوادی آملی 

  1. ان تقوم لله ... ثم تتفکروا یک موعظه است دو موعظه نیست . در واقع ان تقوم مقدمه تفکر است و مجموعا حقیقت واحده است مثل اینکه در محاورات عرفی می گوئیم همه جمع شویم ببینیم امام چه می گوید . موعظه واحده تفکری است که با این مقدمه انجام شود .
  2. در موعظه جذبه به سمت حق خوابیده صرف سخنرانی و بیان نکته نیست .
  3. این آیه دعوت به یک نهضت علمی در مورد سنجش بیانات قرآن و رسول خدا می کند و مدعی است که با تفکر و بررسی علمی این بیانات حقانیت آن مشخص می شود .
  4. اگر اقدامات برای خدا باشد حکمت جوشش می کند ( جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه ... )
  5. مشرکان الله را قبول دارند . استدلال آیه شاید اینگونه باشد برفرض که شک دارید این قرآن و این رسول از جانب الله نیست بر اساس همان متیقن خودتان که وجود الله است بدون اینکه هوس ها و اغراض مادی و ... خود را در نظر بگیرد خالصانه بخاطر او و به دور از هیاهو و غوغا به فکر و اندیشه و بررسی بنشینید ببینید می شود اینها حرف ها را قبول کرد یا نه ...

#تفسیری

 

  • نکته ای دیگر اینکه (( ان تقوموا )) مضارع است و دال بر دوام و استمرار دارد لذا می توان استفاده از چنین عبارتی را تاکید بیشتر بر عزم راسخ و بدون تزلزل دانست یعنی طوری برای خدا عزم کنید که ذره ای از هواهای نفسانی و وساوس دیگران نتوان در شما خلل ایجاد کند و در اوج حق خواهی در امر پیامبر به تفکر بپردازید ...

#نظر شخصی

  • معنای واژه تفکر

    الفِکْرُ بالکسر اسم منه، و هو لمعنیین: أحدهما القوة المودعة فی مقدمة الدماغ. و ثانیهما أثرها أعنی ترتب أمور فی الذهن یتوصل بها إلى مطلوب یکون علما أو ظنا

    فروق اللغه : التفکر تصرف القلب بالنظر فی الدلائل‏

# نکات ادبی

  • واژه عقل

    التحقیق

    أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو تشخیص الصلاح و الفساد فی جریان الحیاة مادّیّا و معنویّا ثم ضبط النفس و حبسه علیها. و من لوازمه: الإمساک، و التدبّر، و حسن الفهم، و الإدراک، و الانزجار، و معرفة ما یحتاج الیه فی الحیاة، و التحصّن تحت برنامج العدل و الحقّ، و التحفّظ عن الهوی

#نکات- ادبی

  • جمع بندی بحث تفاوت تعقل و تفکر

    با توجه به معنای این دو واژه تفاوت تفکر و تعقل روشن می شود. عقل آن نیروئی است که که هم حقیقت را درک می کند و هم در عمل شخص خودش را نشان می دهد و موجب دوری از قبائح و نزدیکی به حسنات می شود  که در بعد کشف حقیقت به وسیله تفکر و استدلال مقدماتی را کنار هم میگذارد و حقیقت را کشف می کند و این معنا مویدی است بر اینکه تفکر بعدی از ابعاد قوه عقل است . 

    در واقع باید گفت گاهی می شود که انسان با تفکر و با کنار هم گذاشتن مقدماتی به کشف حقیقتی نائل می شود ولی هیچ رغبتی نسبت به ترک یا فعل آن پیدا نمیکند در اینجا شخص صرفا تفکر کرده ولی گاهی اوقات هم هست که فهم این حقیقت طوری وارد قلب می شود که شخص را خود به خود متحول می کند و وادار به یک عمل قلبی یا جوارحی میکند که در اینجا از حد تفکر فراتر رفته و باید بگوئیم که تعقل کرده است فلذا است که در روایات برای این حقیقت جنودی معرفی کرده است که این جنود الهی جنود شیطانی را از بین می برند و همچنین دستور داده شده که هوای نفس خود را بوسیله عقلتان بکشید و ازبین ببرید .

#نکات-ادبی

  • (( بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

    قال اللَّه تعالى: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى .

    خداى تعالى در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‏هایى است که خداى عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام براى خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه‏هاى گوناگون عالم طبیعت رهانده‏ ....

    قیام للَّه است که موسى کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق‏ و صَحْو  کشاند. قیام براى خداست که خاتم النبیین- صلى اللَّه علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام‏ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏ رساند... ))

# امام و آقا

  • یکی از مواضعی که قرآن اوج عزت و اقتدار انسان را نشان می دهد آیات مربوط به خلقت حضرت آدم در سوره بقره [1]می باشد . دوعبارت کلیدی وجود دارد که تناسب زیادی با موضوع ما دارد .

  • علم آدم الاسماء کلها [2]
  • الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات والارض ...[3]

 

 

[1] بقره 39-30

[2] بقره31

[3] بقره 33

# آیات

  • علامه طباطبائی در توضیح این آیات می فرمایند :

    أن العلم بأسماء هؤلاء المسمیات یجب أن یکون بحیث یکشف عن حقائقهم و أعیان وجوداتهم، دون مجرد ما یتکفله الوضع اللغوی من إعطاء المفهوم فهؤلاء المسمیات المعلومة حقائق خارجیة، و وجودات عینیه و هی مع ذلک مستورة تحت ستر الغیب غیب السماوات و الأرض، و العلم بها على ما هی علیها کان أولا میسورا ممکنا لموجود أرضی لا ملک سماوی و ثانیا دخیلا فی الخلافة الإلهیة[1]

     

    با تامل در بیان المیزان می توان دونکته مهم را فهم کرد

     اولا اینکه اسمائی که ملائکه از آن خبر نداشتند حقائق و باطن ملائکه و باطن تمام آسمان ها و زمین است نه اینکه صرفا یکسری الفاظ و لغات باشند .

    و ثانیا نقطه ای که آدم علیه السلام در آن قرار داشتند اشراف و احاطه به همه عوالم و موجودات از جمله ملائکه داشته است فلذا است که خطاب سجده به ملائکه می شود چرا که همگی تعلق و فقر خود را به این مقام مشاهده کردند ولی ابلیس که کافر بود نمی توانست این حقیقت را مشاهده کند لذا اینطور استدلال کرد که (( انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین )) [2]یعنی در واقع کفر ابلیس او را محجوب از مشاهده حقیقت آدم کرد و فقط ظاهر او را دید .
     

    [1] المیزان ج 1 ص 117

    [2] اعراف 12

    #تفسیری

خداوند غالبا در خطاب با مومنین به صورت مستقیم وارد تخاطب می شود ولی با دیگرانی مثل مشرکین با بکار بردن واژه (( قل )) به پیغمبر دستور صحبت کردن می دهد ...

شاید یکی از حکمت های چنین مواجهه ای مربوط به رویگردانی و عدم توجه به حق تعالی است .

مشرکین به حسب اینکه به رب خود پشت کرده اند رب العالمین نیز توجه مستقیم نمی کند و فقط از باب اتمام حجت یا از باب رحمت خود کلام خود را بالواسطه به اینها می رساند ولی مومنین چون ذیل ولایت الهی قرار گرفتند به اقتضای ولایت که معنای قرب و نزدیکی در آن مندرج شده خداوند خواسته واسطه را تا حد ممکن حذف کند کان می خواهد مومنین وقتی با آیات قرآن مواجه می شوند احساس واسطه ای بین خود و خدا نکنند لذا مستقیم وارد تخاطب می شود ..

 

# شخصی

در بیان رابطه تزکیه و درک و فهم 

  •  یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏
  • یَا هِشَامُ مَنْ سَلَّطَ ثَلَاثاً عَلَى ثَلَاثٍ فَکَأَنَّمَا أَعَانَ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ مَنْ أَظْلَمَ نُورَ تَفَکُّرِهِ بِطُولِ أَمَلِهِ وَ مَحَا طَرَائِفَ حِکْمَتِهِ بِفُضُولِ کَلَامِهِ‏[1] وَ أَطْفَأَ نُورَ عِبْرَتِهِ بِشَهَوَاتِ نَفْسِهِ فَکَأَنَّمَا أَعَانَ هَوَاهُ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ وَ مَنْ هَدَمَ عَقْلَهُ أَفْسَدَ عَلَیْهِ دِینَهُ وَ دُنْیَاه‏
  • یَا هِشَامُ کَیْفَ یَزْکُو[2] عِنْدَ اللَّهِ عَمَلُکَ وَ أَنْتَ قَدْ شَغَلْتَ قَلْبَکَ عَنْ أَمْرِ رَبِّکَ وَ أَطَعْتَ هَوَاکَ عَلَى غَلَبَةِ عَقْلِک‏
  •  لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْل‏
  •  یَا هِشَامُ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ دَلِیلًا وَ دَلِیلُ الْعَقْلِ التَّفَکُّرُ وَ دَلِیلُ التَّفَکُّرِ الصَّمْتُ وَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مَطِیَّةً وَ مَطِیَّةُ الْعَقْلِ التَّوَاضُع‏
 

 

 

 

 

آدرس روایات بالا : 

اصول کافی ج1 ابتدای کتاب عقل و جهل 

 

#روایات 

وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (179 )

وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی‏ أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (180 )

 

 

نکات قابل توجه :

 

  1. فهم عمیق کار قلب دانسته شده  و غفلت سبب ندیدن و نفهمیدن حقیقت .
  2.  راه مداوای این غفلت توجه به اسماء الهی دانسته شده است.

نمیفرماید چشم ندارند بلکه می فرمایند با این چشم ها نمیبینند یا به تعبیری دیگر به حسب پرده هایی که روی چشمان دل هایشان انداخته شده امکان دیدن ندارند و تشبیه به انعام را هم می توان به حسب یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا که در آیات قبل اشاره شد دانست . فلذا است که در جای جای قرآن اهل ایمان توصیه به ذکر الهی شده اند .

 

# تفسیری

آیه 46 سوره حج هم به این معنا اشاره دارد که نتنها تفقه شان قلب است بلکه عقل و سمع و بصری هم که در این مباحث مطرح می شود از شوون قلب به حساب می آیند :

 

أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی‏ فِی الصُّدُورِ

 

#تفسیری

جمع بندی آیات و روایات اخیر

  1. با توجه به آیات سوره اعراف، حج و روایت هشام روشن می شود تفکر ، تعقل و تفقه هر سه جزو شوون قلب به حساب می آیند .

لذا وقتی قلب را غشاوت فرابگیرد راه تفکر ، تعقل و تفقه نیز بسته می شود ...

إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّیْلِ وَ النهَّارِ لاَیَاتٍ لّأِوْلىِ الْأَلْبَابِ(190)

الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(191 )

نکته

           اهل ذکر بودن مقدم بر تفکر شده که موید بر مباحث پیشین است .  

 

لذا ابتدائا باید از حجاب تعلقات در بیاید تا آفتاب حقیقت در جان او نور افشانی کند . لذا است که در عین اینکه تفکر پایه تربیت اسلامی است ولی تزکیه بر تعلیم تقدم دارد (( یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه )) یعنی به میزانی که نفس پاک باشد و فطرت از زیر غبار غفلت نمایان شده باشد تفکر می تواند کشف حقیقت کند لذا است که شخص با فطرت اولیه ی حقیقت جو ابتدائیاتی را می تواند با تفکر بفهمد اگر به این فهم ملتزم شد و طبق آن عمل کرد به حسب طهارت بیشتری که در وی بوجود آمده فهم های جدیدتر و عمیقتری برایش رقم می خورد لذا در این آیه بعد از تزکیه از کلمه ((فاء)) یا (( ثم )) استفاده نکرده بلکه از (( واو )) استفاده کرده یعنی میخواهد بگوید در عین اینکه تزکیه تقدم دارد ولی اینها در معیت و همراهی باهم رقم میخورد ...

 

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی