نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 24: نقش خواص در بیداری امت اسلامی

شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۳۲ ب.ظ

سوره مبارکه غافر - 28 تا 45

 

وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَ إِنْ یَکُ کاذِباً فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ إِنْ یَکُ صادِقاً یُصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذی یَعِدُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ (28)

یا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ظاهِرینَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ یَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جاءَنا قالَ فِرْعَوْنُ ما أُریکُمْ إِلاَّ ما أَرى‏ وَ ما أَهْدیکُمْ إِلاَّ سَبیلَ الرَّشادِ (29)

وَ قالَ الَّذی آمَنَ یا قَوْمِ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ مِثْلَ یَوْمِ الْأَحْزابِ (30)

مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذینَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ یُریدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ (31)

وَ یا قَوْمِ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنادِ (32)

یَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرینَ ما لَکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (33)

وَ لَقَدْ جاءَکُمْ یُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَیِّناتِ فَما زِلْتُمْ فی‏ شَکٍّ مِمَّا جاءَکُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَکَ قُلْتُمْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً کَذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ (34)

الَّذینَ یُجادِلُونَ فی‏ آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذینَ آمَنُوا کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ (35)

وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا هامانُ ابْنِ لی‏ صَرْحاً لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36)

أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى‏ إِلهِ مُوسى‏ وَ إِنِّی لَأَظُنُّهُ کاذِباً وَ کَذلِکَ زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبیلِ وَ ما کَیْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فی‏ تَبابٍ (37)

وَ قالَ الَّذی آمَنَ یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشادِ (38)

یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ (39)

مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ (40)

وَ یا قَوْمِ ما لی‏ أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنی‏ إِلَى النَّارِ (41)

تَدْعُونَنی‏ لِأَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِکَ بِهِ ما لَیْسَ لی‏ بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَى الْعَزیزِ الْغَفَّارِ (42)

لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنی‏ إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا وَ لا فِی الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ (43)

فَسَتَذْکُرُونَ ما أَقُولُ لَکُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ (44)

فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ (45)

۰۰/۰۹/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j24

نظرات  (۱۳)

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۵۱ علی شمسایی

کلمات کلیدی:

رجل مومن من آل فرعون – موسی – فرعون – بینات - هامان

 

مقدمه:

در این جا مقابله بین موسی و فرعون ذکر شده است که در آن هر گروه از حق و باطل گفته های خویش را حاضر می کنند و نقش بسزایی در تبین این حرف ها بر گردن خواص هر گروه است در طرف حق مومن آل فرعون نقش تبیین و بیان مواضع موسی را بر عهده می گیرد و در طرف باطل هم هامان این وظیفه را دارد که مواضع را به گوش مردم عادی و عوام برساند

 

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۵۲ علی شمسایی

شرح کلی موضوع :

در دسته بندی امت ها چندین نوع گروه بندی وجود دارد که یکی از این ها تقسیم جامعه به دو قشر عوام و خواص است که خواص به کسانی گفته می شود دارای تحلیل بوده و رای و نظر آنان در جامعه ذی نفوذ و موثر است و در طرف مقابل عوام وجود دارد که دارای تحلیل نبوده و متاثر از خواص موضع گیری می کنند

خواص یا نخبگان اقلیت جامعه هستند ولی نظرشان باعث تغییر نظر اکثریت جامعه می شود و در بیداری اسلامی نقش بسزایی دارند

در این نگاه خواص موتور های پیشران جامعه هستند و جامعه را به حرکت در می آورند و برای تحول در یک جامعه بایستی در خواص آن تحول ایجاد شود

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۵۴ علی شمسایی

آیات متشابه و نکات تفسیری:

  1. وَ إِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بی‏ وَ بِرَسُولی‏ قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ‏[1]
  • ایمان آوردن گروهی  خاص به نام حوایین به حضرت عیسی و پیروی آنها از حضرت عیسی
 

[1] المائدة : 111

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۵۶ علی شمسایی
  •  
  1. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ کَما قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذینَ آمَنُوا عَلى‏ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرین‏[1]
  • گروهی خاص به نام حواریین و نصرت و اقتدار دین خدا
  • «حواریون» به یاران خاص حضرت عیسى‏ گفته مى‏شود که دوازده نفر بودند و نامشان در انجیل‏هاى کنونى ذکر شده است.[2] ریشه‏ى این کلمه از «حور» به معناى شستن و سفید کردن است و به خاطر پوشیدن لباس‏هاى سفید و داشتن قلب‏هاى پاک و یا این‏که هم خود باطنى پاک داشتند و هم دیگران را دعوت به پاکى مى‏کردند، این واژه درباره‏ى آنان بکار رفته است.[3]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما حواریّون ما هستند، حواریّون عیسى‏ علیه السلام او را در برابر دشمنان و یهود یارى نکردند، ولى شیعیان، ما را یارى مى‏کنند و در راه ما شهید یا شکنجه و تبعید مى‏شوند. خداوند در برابر این همه سختى که به خاطر ما مى‏کشند، پاداش نیکو به آنان عطا کند. «ینصروننا و یقاتلون دوننا و یحرقون و یعذبون و یشردون فى البلاد جزءاهم الله عنا خیرا»[4][5]
  • در این آیه که آخرین آیه سوره صف مى‏باشد باز تکیه و تاکید روى امر" جهاد" است که محور اصلى سوره را تشکیل مى‏دهد، منتهى از طریقى دیگر این مساله را تعقیب مى‏کند، و مطلبى مهمتر از عنوان بهشت و نعمتهاى بهشتى‏ارائه داده، مى‏فرماید:" اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یاوران خدا باشید" (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ‏).آرى یاوران خدا، خدایى که تمام قدرتها از او سرچشمه مى‏گیرد و به او بازمى‏گردد، خداوندى که قدرتش بى‏پایان و شکست‏ناپذیر است، و عجب اینکه در اینجا بندگان را به یارى خود طلبیده است، و این افتخارى است بى‏مانند، هر چند معنى و مفهومش همان یارى پیامبر و آئین او است ولى لطف و رحمت شگرفى در آن نهفته است.سپس به یک نمونه تاریخى اشاره مى‏کند تا بدانند این راه بدون رهرو نبوده و نیست، مى‏افزاید:" همانگونه که عیسى بن مریم بر حواریین گفت: چه کسانى یاوران من به سوى خدا هستند"؟! (کَما قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصارِی إِلَى اللَّهِ‏).و" حواریون" در پاسخ با نهایت افتخار عرض کردند: ما یاوران خدا هستیم" (قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ‏).و در همین مسیر با دشمنان حق به مبارزه برخاستند" گروهى از بنى اسرائیل ایمان آوردند (و به حواریین پیوستند) و گروهى کافر شدند" (فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ).اینجا بود که نصرت و یارى ما به کمک آنها شتافت" ما کسانى را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنان تقویت کردیم، و سرانجام بر آنها غالب شدند" (فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلى‏ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِینَ‏).شما نیز حواریون محمد ص هستید، و به این افتخار مفتخرید که یاوران اللَّه مى‏باشید، و همانگونه که حواریون بر دشمنان غلبه کردند شما نیز پیروز خواهید شد، و سربلندى و افتخار در این جهان و جهان دیگر از آن شما خواهد بود.این موضوع منحصر به یاران و اصحاب رسول اللَّه ص نبود و همیشه طرفداران حق که در یک درگیرى مستمر در برابر اهل باطل قرار دارند از یاوران خدایند و سرانجام پیروزى نصیب آنها خواهد بود.[6]
  • و المراد بنصرتهم لله أن ینصروا نبیه فی سلوک السبیل الذی یسلکه إلى الله على بصیرة کما قال: «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»: یوسف: 108.[7]
  • أنصارا لله معناه کونهم أنصارا للنبی ص فی نشر الدعوة و إعلاء کلمة الحق بالجهاد، و هو الإیمان بالنبی ص و طاعته فیما یأمر و ینهى عن قول جازم و عمل صادق- کما هو مؤدى سیاق آیات السورة.[8]
 

[1] الصف : 14

[2] . تفسیر نمونه.

[3] تفسیر نور جل9 ص622

[4] . تفسیر کنز الدقائق.

[5] همان

[6] تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 94

[7] المیزان جلد 19 ص260

[8] المیزان جلد 19 ص260

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۵۸ علی شمسایی
  1. فَلَمَّا أَحَسَّ عیسى‏ مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُون‏[1]
  • در اینجا تنها گروه اندکى به این دعوت پاسخ مثبت دادند، اینها همان افراد پاکى بودند که قرآن از آنان به عنوان" حواریون" نام برده است" حواریون" (شاگردان ویژه مسیح) گفتند: ما یاوران (آیین) خدا هستیم، به او ایمان آوردیم و تو گواه باش که ما اسلام آورده و تسلیم آیین حق شده‏ایم[2]
  • آنها نخست ایمان خود را به آنچه نازل شده بود اظهار داشتند، ولى چون ایمان به تنهایى کافى نبود، مساله عمل به دستورهاى آسمانى و پیروى از مسیح ع را که گواه زنده ایمان راسخ آنها بود پیش آوردند، زیرا هنگامى که ایمان در روح و جان انسان رسوخ کند، حتما در عمل او انعکاس مى‏یابد، و بدون عمل ممکن است تنها یک ایمان پندارى باشد نه واقعى، و سپس از خدا تقاضا کردند نام آنها را در زمره شاهدان و گواهان که در این جهان، مقام رهبرى امتها را دارند و در جهان دیگر مقام شفاعت و گواهى بر اعمال را ثبت نماید[3]
 

[1] آل‏عمران : 52

[2] ‏تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 563

[3] ‏تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 564

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۰۰ علی شمسایی
  1. الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ [1]
  • حضور گروهی خاص در جنگ احد و پیروزی به سبب ایمان آنها
  • مؤمنان کسانى هستند که (چون) مردم (منافق) به ایشان گفتند: بى شک مردم (کافر مکّه) بر ضد شما گرد آمده (و بسیج شده) اند، پس از آنان بترسید، (آنها به جاى ترس) بر ایمانشان بیافزود و گفتند: خداوند ما را کفایت مى‏کند و او چه خوب نگهبان و یاورى است. عوامل تبلیغاتى دشمن و برخى از مردمان ساده اندیش و ترسو، به رزمندگان و مجاهدان تلقین و نصیحت مى‏کنند که دشمن قوى است و کسى نمى‏تواند حریف آنان بشود، پس بهتر است درگیر جنگ نشوید. امّا مسلمانان واقعى، بدون هیچ ترس و هراسى، با آرامش خاطر و با توکّل به خداوند، به آنان پاسخ مى‏گویند[2]
  • اینها همان کسانى بودند که جمعى از مردم (اشاره به کاروان عبد القیس و بروایتى اشاره به نعیم بن مسعود است که آورنده این خبر بودند) به آنها گفتند: لشکر دشمن، اجتماع کرده و آماده حمله‏اند، از آنها بترسید اما آنها نه تنها نترسیدند، بلکه بعکس بر ایمان آنها افزوده شد و گفتند: خدا ما را کافى است و او بهترین حامى است". به دنبال این استقامت و ایمان و پایمردى آشکار، قرآن، نتیجه عمل آنها را بیان کرده و میگوید: فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ‏:" آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند" چه نعمت و فضلى از این بالاتر که بدون وارد شدن، در یک برخورد خطرناک با دشمن، دشمن از آنها گریخت و سالم و بدون درد سر به مدینه مراجعت نمودند
  • تاثیر سریع تربیت الهى‏: مقایسه روحیه مسلمانان در میدان جنگ" بدر" با روحیه آنها در حادثه" حمراء الاسد" که شرح آن گذشت، اعجاب انسان را برمى‏انگیزد که چگونه یک جمعیت شکست‏خورده فاقد روحیه عالى و نفرات کافى با آن همه مجروحان در مدتى به این کوتاهى که شاید بیک شبانه روز کامل نمى‏رسید، چنین تغییر قیافه دادند و با عزمى راسخ و روحیه‏اى بسیار خوب، آماده تعقیب دشمن شدند تا آنجا که قرآن در باره آنها میگوید: هنگامى که خبر اجتماع دشمن براى حمله، به آنهارسید آنها نه تنها نهراسیدند بلکه ایمانشان و بدنبال آن استقامتشان افزوده شد. و این خاصیت ایمان بهدف است که هر قدر انسان مشکلات و مصائب را بیشتر و نزدیکتر ببیند، پایمردى و استقامت او بیشتر مى‏شود و در حقیقت تمام نیروهاى معنوى و مادى او براى مقابله با خطر، بسیج میگردد. این دگرگونى عجیب در این فاصله کوتاه، انسان را بسرعت و عمق تاثیر تربیتى آیات قرآن و بیانات گیرا و مؤثر پیغمبر اسلام ص آشنا مى‏سازد که این خود در سر حد یک اعجاز است[3]

 

 

[1] آل عمران173

[2] تفسیر نور، ج‏1، ص: 653

[3] تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 177

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۰۲ علی شمسایی
  1. فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرین‏[1]
  • حضور گروهی خاص در سپاه طالوت و جهت گیری مومنانه آنها
  • این جمله به خوبى نشان مى‏دهد که همان گروه اندک که از آزمایش تشنگى سالم به در آمدند همراه او حرکت کردند، ولى همانها نیز وقتى فکر کردند که به زودى در برابر ارتش عظیم و نیرومند جالوت قرار مى‏گیرند فریادشان از کمى نفرات بلند شد و این سومین مرحله آزمایش بود، زیرا تنها گروه کوچک‏ترى از این گروه اندک، اعلام آمادگى و وفادارى کامل کردند، چنان که قرآن در ادامه این آیه‏ مى‏فرماید:" آنها که مى‏دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز و وعده‏هاى الهى ایمان داشتند) گفتند: چه بسیار گروه‏هاى کوچکى که به فرمان خدا بر گروه‏هاى عظیمى پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) همراه است" (قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ‏).[2] این جمله به خوبى نشان مى‏دهد کسانى که ایمان راسخ به روز رستاخیز داشتند به بقیه هشدار دادند که نباید به" کمیت" جمعیت نگاه کرد، بلکه باید" کیفیت" را در نظر گرفت، زیرا بسیار شده که جمعیت کم از نظر نفرات، اما با کیفیتى بالا، از جهت ایمان و اراده و تصمیم و متکى به عنایات الهى به اذن اللَّه بر جمعیتهاى انبوه پیروز شدند[3]
  • این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنى‏اسرائیل مى‏دهد که از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتندکه آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروه‏هاى اندک که به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مى‏شوند.[4]
 

[1] البقرة : 249

[2] " فئة" از ماده" فى‏ء" در اصل به معنى بازگشت است و از آنجا که جمعیتى که پشتیبان یکدیگرند هر یک به کمک دیگرى باز مى‏گردد، به آنها" فئه"( بر وزن هبه) اطلاق شده است.

[3] تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 243

[4]  تفسیر نور، ج‏1، ص: 388

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۷ علی شمسایی
  1. لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ  یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ[1]
  • حضور امتی خاص در بین اهل کتاب به دلیل جهت گیری مومنانه آنها
 

[1] آل عمران 113 و 114

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۸ علی شمسایی
  1. وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیدا[1]
  • امتی که خاص است و به خاطر جهت گیری هایی که دارد برای دیگران الگو است
  • یعنى شما با داشتن این عقائد و تعلیمات، امتى نمونه هستید همانطور که پیامبر در میان شما یک فرد نمونه است.
  • شما با عمل و برنامه خود گواهى مى‏دهید که یک انسان مى‏تواند هم مرد دین باشد و هم مرد دنیا، در عین اجتماعى بودن جنبه‏هاى معنوى و روحانى خود را کاملا حفظ کند، شما با این عقائد و برنامه‏ها گواهى مى‏دهید که دین و علم، دنیا و آخرت، نه تنها تضادى با هم ندارند بلکه یکى در خدمت دیگرى است. [2]
 

[1] البقرة : 143

[2] تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 484

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۹ علی شمسایی
  1. وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ [1]
  • امتی خاص که مردم را به حق راهنمایی می کنند
  • و از قوم‏موسى، گروهى مردم را به حقّ راهنمایى مى‏کنند و به حقّ، دادگرى مى‏کنند.[2]
  • هدایت شدن به حقّ، نشانه‏ى دورى از تعصّب و شناخت حقّ و پیروى از آن است و این گروه هدایت یافته‏ى یهود، کارى به سایر لجوجان بهانه‏گیر نداشتند.[3]
  • شاید مراد از این گروه، یهودیانى باشند که دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را لبیک گفتند، البتّه در جاى دیگر مطلق آمده و اختصاصى به قوم یهود ندارد. «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ‏ یَعْدِلُونَ»[4] در روایات متعدّد، آمده است که اینان گروهى هستند که به نبوّت پیامبر صلى الله علیه و آله اقرار کرده و همراه حضرت حجّت علیه السلام ظهور مى‏کنند.[5][6]
  • پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: اى مردم! صراط مستقیمى که پیروى از آن لازم است، من هستم پس از من، علىّ علیه السلام و آنگاه فرزندان من از نسل او، «أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ» امامانى که مردم را به حقّ هدایت کرده و به حقّ دادگرى مى‏کنند.[7] [8]
  • حاصل معنایش این است که: همه بنى اسرائیل خدا و رسول را مخالفت نکرده و بر ضلالت و ظلم پافشارى نداشتند، بلکه پاره‏اى از ایشان مردمى بودند که دیگران را به سوى حق راهنمایى نموده و در میان ایشان به حق و عدالت حکم مى‏کردند. بنا بر این معنا، آیه مورد بحث از مواردى است که خداوند هدایت را به غیر خود و به غیر انبیاء و امامان نسبت داده، نظیر حکایتى که از مؤمن آل فرعون کرده و با اینکه ظاهرا پیغمبر نبوده در باره‏اش فرموده:" وَ قالَ الَّذِی آمَنَ یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ"[9] و بعید نیست که مراد از امت از قوم موسى در آیه مورد بحث، انبیاء و امامانى باشند که بعد از موسى در میان بنى اسرائیل پدید آمدند و قرآن در باره‏شان در چند مورد و از آن جمله فرموده:" وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ"[10] چون اگر هدایت‏ به حق را که در آیه مورد بحث است بر معناى حقیقیش حمل کنیم جز از پیغمبران و امامان ساخته نیست‏[11]

 

 

[1] اعراف159

[2] تفسیر نور، ج‏3، ص: 193

[3] همان

[4] . اعراف، 181.

[5] . تفسیر اثنى‏عشرى.

[6] تفسیر نور، ج‏3، ص: 193

[7] . تفسیر نورالثقلین.

[8]  تفسیر نور، ج‏3، ص: 193

[9] آنکه ایمان داشت گفت: یا قوم مرا پیروى کنید تا به راه کمال هدایت‏تان کنم. سوره مؤمن آیه 38

[10] و از ایشان امامانى قرار دادیم که به امر ما هدایت مى‏کردند، چون صبر کرده و به آیات ما یقین مى‏داشتند. سوره الم سجده آیه 24

[11] ترجمه تفسیر المیزان، ج‏8، ص: 370

 

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۹ علی شمسایی

روایات :

و قال صلّى اللّه علیه و آله: لا تصلح عوامّ امّتی إلّا بخواصّها. قیل: ما خواصّ امّتک یا رسول اللّه؟ فقال: خواصّ امّتی أربعة: الملوک، و العلماء، و العبّاد، و التجّار

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۲۰ علی شمسایی

تفسیر :

در این آیات داستان مقابله حضرت موسی و فرعون است که فرعون بنا بر نابودی موسی داشته که مومن آل فرعون به کمک موسی می آید و از او در مقابل فرعون دفاع می کند و آنان را از این کار بر حذر می دارد

در این جا مومن آل فرعون فردی صاحب نفوذ بوده و از فرعونیان بوده و ایمان خود را مخفی می داشته

۱۷ دی ۰۰ ، ۱۷:۲۱ علی شمسایی

کلام امام و آقا:

مقام معظم رهبری در این مورد می‌فرمایند: «اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و حسین‌بن‌علی‌ها به کربلا کشانده نمی‌شوند. اگر خواص، بد بفهمند، یا فهمیدند با هم اختلاف پیدا کردند معلوم است که در تاریخ کربلا تکرار خواهد شد.» (13) ایشان در یکی از خطبه‌های نماز جمعه[1] علت لغزش خواص را انحراف از چهار چیز دانسته که با رنگ باختن این چهار اصل زمینه انحراف پدید آمد:
1ـ‌عبودیت
2ـ معرفت
3ـ عدالت
4ـ محب

مشکل حضرت علی(ع) در زمان حکومتش خواص بودند که حق را فهمیدند و به آن عمل نکردند و یا اینکه بد فهمیدند و در بین آنها اختلاف به وجود آمد و همین امر موجب شد که حضرت علی(ع) در نهایت مظلومیت در مسجد و به هنگام نماز به دست همان خواص به شهادت برسد و شهادت امام در محراب برای مردم تعجب‌برانگیز باشد. و این سؤال برایشان پدید آمد که مگر علی نماز هم می‌خواند! چرا این سؤال در ذهن مردم خطور می‌کند؟ چون دشمنان آن حضرت و خواص باطل و خواص کج‌اندیش که فریفته ثروت، قدرت، شوکت و شهرت شده بودند علیه آن حضرت تبلیغات تخریبی نمودند و جو را علیه امام مسموم کردند. در این زمان یعنی نظام جمهوری اسلامی جایگاه خواص چگونه است؟

با نگرش به گفتار حضرت علی(ع) و رهبری نظام به خوبی آشکار می‌شود خواص جامعه چه کسانی هستند و الان در چه وضعیتی قرار دارند و آیا آن چهار اصل را به درستی انجام می‌دهند؟ آیا خواص جامعه به عبادت خود می‌پردازند؟ آیا خواص جامعه ما بندگی خدا را می‌کنند یا بندگی و عبودیت اقوام، جناح‌ها و گروههای سیاسی خود را؟ آیا خواص جامعه ما دغدغه عدالت اجتماعی را دارند؟ آیا آنها به فکر طبقه محروم جامعه که از فقر اقتصادی ایمان خود را از دست می‌دهند، افتاده‌اند و چاره‌ای اندیشیده‌اند تا فاصله طبقاتی کمتر شود؟

تورم، بیکاری، ناهنجاری‌های اجتماعی و... مشکلاتی است که باید خواص مشکل‌گشای آنها باشند. آیا بهتر نبود که خواص جامعه ما به جای تحریک خشونت، محبت را در جامعه تزریق می‌کردند تا امروز عقده‌ها تبدیل به انفجار نمی‌شد؟ و چه زیبا بود که مسئولان و خواص حق‌طلب به جای دعواهای سیاسی، قدرت‌طلبی و ثروت‌اندوزی، معرفت خود را نسبت به ولی‌نعمتهای انقلاب و نظام افزایش می‌داند تا امروز دچار این تشویش‌ها و نگرانی‌ها نمی‌شدیم. چه زیباست خواص جامعه ما، خودشان را وقف بدنه اصلی جامعه قرار دهند و از قوم‌گرایی و جناح‌بندی‌های سیاسی و انحصارگرایی پرهیز کنند چرا که اگر خواص جامعه، عوام را فراموش کنند، قطعا عوام نیز آنهارا فراموش خواهند کرد. اگر خواص جامعه تحلیل‌های غلط به جامعه ارائه کنند، به طور طبیعی مسیر حرکت جامعه به انحراف کشیده خواهد شد.

اگر خواص جامعه اختلاف‌‌نظرهایی مبنایی داشته باشند، جامعه شهروندان نیز به دو دستگی روی خواهند آورد. بنابراین شایسته است که خواص چهار اصل عبادت ـ معرفت ـ عدالتو محبت را افزایش دهند تا جامعه دینی ما دچار افسردگی و ازهم‌گسیختگی نگردد و همان چیزی که امام علی(ع) فرمودند خشنودی عامه، ناخشنودی خواص را در هدایت جامعه بی‌اثر خواهد ساخت و این همان رویه‌ای بود که رهبر انقلاب اسلامی دنبال می‌کردند.

 

 

[1] آیت‌الله خامنه‌ای ـ روزنامه قدس ـ ویژه‌نامه ـ سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه در خرداد ماده 1375.:

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی