جزء 28 (اخلاق انتخابات)
سوره مبارکه صف - 2 و 3
لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً (95 نسا )
إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِیلاً (142) مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً ( نسا 143)
الصّادق (علیه السلام)- عِدَهٌ الْمُؤْمِنِ أَخَاهُ نَذْرٌ لَا کَفَّارَهٌ لَهُ فَمَنْ أَخْلَفَ فَبِخُلْفِ اللَّهِ بَدَأَ وَ لِمَقْتِهِ تَعَرَّضَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- قول و وعدهی مؤمن به برادرش، نذر اوست که کفّاره ندارد. هرکس در این وعده، خلف وعده کند، وعدهی الهی را زیر پا نهاده و در معرض خشم خدا قرار میگیرد. و این همان کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: یَا أَیُّهَا الذِینَ آَمَنُوا لمَ تَقُولونَ مَا لا تَفْعَلونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللهِ أَن تَقُولوا مَا لا تَفْعَلونَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۰
الکافی، ج۲، ص۳۶۳/ وسایل الشیعهْ، ج۱۲، ص۱۶۵/ البرهان؛ «فیخلف» بدل «فبخلف» و «کبر مقتا عندالله ... الی آخر» محذوف/ نورالثقلین
العسکری (علیه السلام)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ مُخَاطَبَهْ لِأَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الَّذِینَ وَعَدُوهُ أَنْ یَنْصُرُوهُ وَ لَا یُخَالِفُوا أَمْرَهُ وَ لَا یَنْقُضُوا عَهْدَهُ فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)، فَعَلِمَ اللَّهُ أَنَّهُمْ لَا یَفُونَ بِمَا یَقُولُونَ، فَقَالَ لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ ... وَ قَدْ سَمَّاهُمُ اللَّهُ مُؤْمِنِینَ بِإِقْرَارِهِمْ وَ إِنْ لَمْ یَصْدُقُوا.
امام عسکری (علیه السلام)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ این آیه یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را مورد خطاب قرار میدهد که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وعده دادند که او را یاری میکنند و با دستور او مخالفت نمیکنند و عهد خود را دربارهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمیشکنند. خداوند میدانست که آنان به آنچه میگویند، وفا نمیکنند. پس فرمود: لمَ تَقُولونَ مَا لا تَفْعَلونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللهِ أَن تَقُولوا مَا لا تَفْعَلونَ خداوند آنان را به اعتراف و اقرار خودشان، مؤمنین نامید، اگرچه راست نگفته اند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۸۲/ القمی، ج۲، ص۳۶۵؛ «لایوفون» بدل «لایفون»/ نورالثقلین/ البرهان
الهادی (علیه السلام)- رِسَالَتُهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ عَلَی أهْلِ الْجَبْرِ وَ التَّفْویضِ ... وَ أَمَّا قَوْلُهُ فِی السَّبَبِ الْمُهَیِّجِ فَهُوَ النِّیَّهْ الَّتِی هِیَ دَاعِیَهْ الْإِنْسَانِ إِلَی جَمِیعِ الْأَفْعَالِ وَ حَاسَّتُهَا الْقَلْبُ فَمَنْ فَعَلَ فِعْلًا وَ کَانَ بِدِینٍ لَمْ یُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَی ذَلِکَ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ عَمَلًا إِلَّا بِصِدْقِ النِّیَّهْ وَ لِذَلِکَ أَخْبَرَ عَنِ الْمُنَافِقِینَ بِقَوْلِهِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) تَوْبِیخاً لِلْمُؤْمِنِینَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ الْآیَهْ فَإِذَا قَالَ الرَّجُلُ قَوْلًا وَ اعْتَقَدَ فِی قَوْلِهِ دَعَتْهُ النِّیَّهْ إِلَی تَصْدِیقِ الْقَوْلِ بِإِظْهَارِ الْفِعْلِ وَ إِذَا لَمْ یَعْتَقِدِ الْقَوْلَ لَمْ تَتَبَیَّنْ حَقِیقَتُهُ وَ قَدْ أَجَازَ اللَّهُ صِدْقَ النِّیَّهْ وَ إِنْ کَانَ الْفِعْلُ غَیْرَ مُوَافِقٍ لَهَا لِعِلَّهْ مَانِعٍ یَمْنَعُ إِظْهَارَ الْفِعْلِ فِی قَوْلِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ.
امام هادی (علیه السلام)- نامه آن حضرت (علیه السلام) در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض... و امّا «سبب محرّک» یعنی نیستی که انسان را به هر کار وا میدارد، سه و عضو مربوط به آن قلب است، پس هرکه عملی انجام دهد و از صمیم دل با آن موافق نباشد خدا آن را نپذیرد، جز اینکه صدق نیّت و اخلاص پیش آرد، از اینرو خدا دربارهی منافقان فرموده: به زبان خود چیزی میگویند که در دلهایشان نیست! و خداوند از آنچه کتمان میکنند، آگاهتر است. (آل عمران/۱۶۷) سپس در مقام توبیخ مؤمنان این آیه را بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نازل کرده: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ و چون کسی حرفی زند و قلبش به آن معتقد باشد «نیّت» او را وادارد تا با کردار، گفتارش را تصدیق کند، و اگر بدان پایبند نباشد حقیقتش [در عمل] آشکار نمیشود، آری آنجا که مانعی در کار است که نمیگذارد بر وفق عقیده کار کند خدا همان نیّت راستین را میپذیرد، هرچند عمل با آن تطبیق نکند، چنانکه [دربارهی عمّار یاسر و امثالش] فرموده است: بهجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند درحالیکه قلبشان آرام و با ایمان است. (نحل/۱۰۶).
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
تحف العقول، ص
أمیرالمومنین (علیه السلام)- هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَالِکَبْنَالْحَارِثِ الْأَشْتَر ... إِیَّاکَ وَ الْمَنَّ عَلَی رَعِیَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ أَوِ التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ وَ التَّزَیُّدَ یَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ وَ الْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.
امام علی (علیه السلام)- این فرمانی است از بندهی خدا امیرمؤمنان (علیه السلام) به مالک اشتر پسر حارث ... پرهیز کن از اینکه در احسانت با زیردستان به آنها منّت گذاری، یا کارت را بیشتر به حساب آنها گذاری، یا به آنها وعده بدهی و تخلّف کنی؛ زیرا منّتنهادن احسان را نابود کند، و بیشتر به حسابنهادن نور حق را از بین میبرد، و خلف وعده مایهی دشمنی پیش خدا و خلق است، خداوند سبحان فرموده است: کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
نهج البلاغهً، ص۴۴۴/ تحف العقول، ص۱۴۶/ شرح نهج البلاغهْ، ج۱۷، ص۱۱۳/ مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۱۷۱/ نورالثقلین
«شیخ طوسى» گویند: حسن بصرى گوید: این آیه درباره منافقین نازل گردید که با زبان خود چیزى مى گفتند که به آن عمل نمیکردند و نیز گویند: درباره قومى نازل شده که مى گفتند هر وقت دشمنى را ببینیم، فرار نمى کنیم و روى برنمى گردانیم ولى وقتى که دشمن را دیدند، فرار کردند. قتاده گوید: درباره قومى نازل شده که گفته بودند قتال و پیکار مینمائیم ولى دروغ مى گفتند. ابن عباس و مجاهد گویند: درباره عده اى نازل شده که گفته بودند ما اگر بدانیم محبوبترین اعمال در نزد پروردگار جهاد است درباره آن کوشش و شتاب به عمل خواهیم آورد ولى وقتى که جهاد واجب گردید شانه خالى کردند.
به گفته مفسّران، شأن نزول آیه درباره کسانى است که خواهان جهاد بوده ولى همین که فرمان جهاد صادر شد، بهانه تراشى و عذرخواهى کردند. البتّه محتواى آیه مربوط به تمام کسانى است که شعار مىدهند ولى عمل نمىکنند. عمل نکردن به گفتار، گاهى به خاطر ناتوانى است و گاهى از روى بىاعتنایى که این مورد توبیخ است. عالم بىعمل، به درخت بى ثمر، ابر بى باران، نهر بى آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغى که کتاب حمل مىکند، تشبیه شده است.
ایمان باید با عمل و صداقت همراه باشد وگرنه مستحقّ سرزنش و توبیخ است. قبل از این که انتقاد کنید، به بیان نقاط مثبت بپردازید. شما که ایمان دارید، چرا عمل نمىکنید؟ یکى از روشهاى تربیت، توبیخ بجا و به موقع است. وفاى به عهد، واجب و خلف وعده، از گناهان کبیره است. چه زشت است که تمام هستى در حال تسبیح خداوند باشند، ولى انسان با سخنان بدون عمل، خداوند را به غضب آورد. گفتار بدون عمل، خطرناک است. اگر امروز کار شما با وعدهها و شعارهاى دروغین حل شود، اما نزد خداوند وضع خطرناکى خواهید داشت.
از نشانه هاى مهم مؤمنان راستین این است که گفتار و کردارشان صد در صد هماهنگ باشد، و هر قدر انسان از این اصل دور شود از حقیقت ایمان دور شده است مقت در اصل به معنى بغض شدید است نسبت به کسى که کار قبیحى انجام داده است و لذا در میان عرب جاهلى کسى که همسر پدرش را به نکاح خود در مى آورد نکاح مقت مى گفتند، در جمله کَبُرَ مَقْتاً واژه مقت با کبر که آن نیز دلیل بر شدت و عظمت است توام شده و دلیل بر خشم عظیم خدا است نسبت به گفتار خالى از عمل علامه طباطبائى در المیزان مى گوید: فرق است بین اینکه انسان سخنى را بگوید که انجام نخواهد داد، و بین اینکه انجام ندهد کارى که مى گوید، اولى دلیل بر نفاق است و دومى دلیل بر ضعف اراده ظاهرا منظور این است که گاه انسان سخنى مى گوید که از اول تصمیم دارد انجام ندهد این یک نوع نفاق است، اما گاه از اول تصمیم بر عمل دارد ولى بعدا پشیمان مى شود، این دلیل ضعف اراده است به هر حال آیه فوق هر گونه تخلف از عهد و پیمان و وعده، و حتى به گفته بعضى نذر را نیز شامل مى شود.
مردم توجه باید داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعدههای غیر عملی ملاک نیست... وعدههای غیر عملی دادن، وعدههای بزرگ دادن، اینها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ گاهی علامت منفی هم هست.۱۳۸۶/۱۰/۱۲
رقابت این نیست که کسانی بیایند برای جلب نظر مردم، وعدههای خلاف قانون اساسی، خلاف قوانین عادی بدهند؛ اینها نباید باشد.۱۳۹۰/۱۰/۱۹
مردم، مردمِ هوشیاری هستند و آنچه از دولتها انتظار دارند، حرکت معقول و منطقی به سمت اهدافی است که اعلام شده است.۱۳۷۶/۰۶/۰۲
وقتی پیمان با خدا و معاهدهای که دلهای مؤمن با خدا بستهاند صادقانه باشد، همهی کارها پیش خواهد رفت؛ همهی مشکلات برطرف خواهد شد.۱۳۹۵/۰۵/۱۱
وقتی انسان نسبت به تعهدی که با خدای خود دارد، بیتوجهی نشان داد و خلف وعده کرد، نفاق بر قلب او مسلط میشود.۱۳۸۴/۰۷/۱۴
راه درست برای کسی که پیرو امیرالمؤمنین است، این است که شاخصههای حکومت علوی [پایبندیِ کامل به دین خدا ، عدالت و تقوا] را در نظر داشته باشد؛ همان اندازهای که میتواند و قدرت دارد، طبق آنچه که ساز و کارهای جهانی اقتضاء میکند - دوران صنعت و صنعتهای پیچیده و روشهای فوق مدرن صنعتی و اینها اقتضائاتی دارد - اینها را رعایت کند تا آن جهتگیری یک سر سوزن منحرف نشود. این میشود یک انسان والا؛ میشود یک حاکم علوی. چنین جامعهای قدرتمند میشود؛ چنین جامعهای پولادین میشود؛ جامعهای که مردمش راست بگویند و از مسؤولانشان راست بشنوند؛ آنچه را که وعده میدهند، آنچه را که میگویند، آنچه را که به عنوان پرچم بلند میکنند، همان را عمل میکنند و «لِم تقولون مالاتفعلون»(۱) نباشند. این، آن روش درست است و این به برکت امیرالمؤمنین ممکن است.۱۳۸۱/۰۶/۳۰
یکی از اساسیترین کارها برای اینکه ما جلوی اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگری نباشند. چطور میتوانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوئیم اسراف نکنید؛ «أ تأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم»؛(۱) «یا أیّها الّذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون. کبر مقتا عند اللَّه ان تقولوا ما لا تفعلون».(۲) اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، سادهزیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد.۱۳۸۸/۰۲/۲۲
سرِ دیگر قضیهی مردمسالاری این است که حالا بعد از آنکه [مردم] من و شما را انتخاب کردند، ما در قبال آنها وظایف جدّی و حقیقی داریم. بعضی دوستان این روایات را از نهجالبلاغه و غیر نهجالبلاغه جمع کردند که البته مجال نیست که من همهی آنها را بخوانم؛ دو سه نمونهاش را میخوانم. «و ایّاک والمنّ علی رعیتک باحسانک او التّزیّد فیما کان من فعلک او ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک فانّ المنّ یبطل الاحسان و التّزیّد یذهب بنور الحقّ والخلف یوجب المقت عنداللَّه و النّاس».(۱) میفرماید: نه سر مردم منّت بگذارید که ما این کارها را برای شما کردیم یا میخواهیم بکنیم؛ نه آنچه را که برای مردم انجام دادید، دربارهاش مبالغه کنید؛ - مثلاً کار کوچکی انجام دادید، آن را بزرگ کنید - و نه اینکه وعده بدهید و عمل نکنید. بعد فرمود: اگر منّت بگذارید، احسانتان باطل خواهد شد. مبالغه، نور حق را خواهد برد؛ یعنی همان مقدار راستی هم که وجود دارد، آن را در چشم مردم بیفروغ خواهد کرد. اگر خلف وعده کنید، «یوجب المقت اللَّه و النّاس»؛در نظر مردم و در نظر خدا این مقت و گناه است. «قال اللَّه تعالی: کبر مقتا عنداللَّه ان تقولوا ما لاتفعلون».(۲) هرچند اینها کلام امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام خطاب به مالک اشتر است، اما خطاب به ما هم هست.۱۳۷۹/۰۹/۱۲
هم متن آیه و تفسیر وترجمه آن و هم بیانات حضرت آقا موید این مطلب است که عمل نکردن به وعده بسیار قبیح و موجب ناخشنودی خدا ست. و از آن قبیح تر دادن وعده ایست که از ابتدا خلاف واقع باشد و اصلا وعده دهنده از اول قصد عمل به آن را نداشته باشد که این مصداق نفاق است و در نزد خدا بسیار بزرگ و زشت است تا آنجاییکه از ان به عنوان کبر مقتا یاد میشود.
این دو آیه خطاب به جامعه مسلمین و کسانی است که وعده غیرصادق میدهند یعنی وعدهایی می دهند که از ابتدا نیز قصد عمل به آن ها را ندارند. این کار بسیار زشت است و از گناهانی است که نزد خدا بسیار قبیح است. لازمه رشد جامعه ایمانی یاری رساندن به ولی خداست که در ادامه آیات این مورد تذکر داده میشود که اگر مسلمانان در یاری پیامبر کوتاهی کنند و به سمت دشمنان متمایل شوند و به وعدهها و عهد هایشان با خدا و رسولش عمل نکنند به سرنوشت قوم موسی ع و اقوام ناشکر و نافرمان مشابه دچار خواهند شد.