جزء 27 (عدالت گستری ، هدف حاکمیت دینی)
سوره مبارکه حدید - 25
#روایت
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی السَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ وَ لَا یُقِیمُ النَّاسَ إِلَّا السَّیْفُ وَ السُّیُوفُ مَقَالِیدُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ[1].
[1] ( 1) انما کان الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف لانه به یسلم الکفّار و به یستقیم الفجار و به ینتظم أمور الناس لما فیه من شدة البأس و به یثاب الشهداء و به یکون الظفر على الاعداء و به یغنم المسلمون و یفیء الیهم الارضون و به یؤمن الخائفون و به یعبد اللّه المؤمنون. و المقالید: المفاتیح یعنى ان السیوف مفاتیح الجنة للمسلمین و مفاتیح النار للکفار.( فى). و قال المجلسیّ- رحمه اللّه-:
الکافی(ط - الإسلامیة)، جلد 5، صفحه: 3
#روایت
عَلِیُّ بْنُ إِبْراهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ فَرَضَ الْجِهَادَ وَ عَظَّمَهُ وَ جَعَلَهُ نَصْرَهُ وَ نَاصِرَهُ وَ اللَّهِ مَا صَلَحَتْ دُنْیَا وَ لَا دِینٌ إِلَّا بِهِ.[1]
#نکات_تفسیری
تفسیر نمونه:
نکته جالب دیگر در جمله" لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ" این است که از" خود جوشى مردم" سخن مىگوید، نمىفرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه مىگوید: هدف این بوده که مردم مجرى قسط و عدل باشند! آرى مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند، و این راه را با پاى خویش بپویند.
ولى از آنجا که به هر حال در یک جامعه انسانى هر قدر سطح اخلاق و اعتقاد و تقوا بالا باشد باز افرادى پیدا مىشوند که سر به طغیان و گردنکشى بر مىدارند و مانع اجراى قسط و عدل خواهند بود لذا در ادامه آیه مىفرماید:
" ما آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدى است، و نیز منافعى براى مردم"!
(وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ).
آرى تجهیزات سهگانه انبیاء الهى براى اجراى عدالت وقتى مىتواند به هدف نهایى برسد که از ضمانت اجرایى آهن و" باس شدید" آن برخوردار باشد.
" باس" در لغت به معنى شدت و قوت و قدرت است و به مبارزه و جنگ نیز باس گفته مىشود، و لذا بعضى از مفسران آن را به معنى وسائل جنگى اعم از دفاعى و تهاجمى تفسیر کردهاند، در روایتى از امیر مؤمنان على ع نقل شده در تفسیر این آیه فرمود: یعنى السلاح و غیر ذلک:" منظور اسلحه و غیر آن است"[1].
روشن است که این از قبیل بیان مصداق است.
آیه فوق ترسیم گویایى از چهره اسلام در زمینه تعلیم و تربیت، و گسترش عدل و داد، و اجراى قسط در جامه انسانى است.
نخست از" بینات" و دلائل روشن و" کتب آسمانى" و" معیار سنجش ارزشها، و بیان احکام و قوانین" کمک مىگیرد، یعنى پایه را بر انقلاب فکرى و فرهنگى مىگذارد، و از عقل و منطق استمداد مىجوید.
اما اگر اینها مؤثر نیفتاد و کار به بن بست کشید، یعنى زورمندان قلدرى پیدا شدند که نه در برابر بینات سر تسلیم فرود مىآورند و نه براى کتاب و میزان ارزشى قائلند، در اینجا نوبت به" حدید" که در آن" باس شدید" است مىرسد، و با سلاح بر مغز این گردنکشان مىکوبند تا در برابر قسط و عدل تسلیم شوند، و البته از یارى مردم با ایمان در این مسیر کمک گرفته مىشود.
رهبران الهى در یک دست کتب آسمانى، و در دست دیگر شمشیر دارند، نخست مردم را با منطق به سوى حق و عدل دعوت مىکنند، هر گاه زورگویانى تسلیم منطق نشوند در برابر آنها به زور متوسل مىشوند.
[1] ( 1 و 2) تفسیر" نور الثقلین" جلد 5 صفحه 250( حدیث 100 و 101).
#آقا
[امیرالمومنین (علیه السلام) ] از لحظهای که این مسئولیت [خلافت ] را قبول کرد، تا لحظهای که فرق مبارکش در محراب عبادت شکافته شد، یک روز و یک ساعت از مطالبهی آن حقی و حقیقتی که اسلام به خاطر او بنا شده بود، دست برنداشت؛ نه رودربایستی، نه مجامله، نه ملاحظه، نه ترس، نه ضعف، مانع او نشد.
«لیقوم النّاس بالقسط».(۱) انبیاء برای اجرای عدالت آمدهاند؛ برای نزدیک کردن مردم به خدا آمدهاند؛ برای اجرای مقررات الهی در بین مردم آمدهاند. و امیرالمؤمنین رسالتش در وصایت پیغمبر و خلافت اسلامی این است. یک لحظه از این راه عقبنشینی نکرد. در حرکت، کوتاهی نکرد. رفقای قدیمی از او بریدند؛ متوقعان بهشان برخورد؛ از او جدا شدند؛ علیه او جنگهای براندازی راه افتاد. کسانی که تا دیروز او را ستایش میکردند، عدالتِ او را که دیدند، تبدیل به دشمن خونیِ او شدند؛ لکن ملامت ملامتگران - «لا تأخذهم فی اللَّه لومة لائم» (۲) ذرهای در امیرالمؤمنین اثر نگذاشت؛ راه را محکم ادامه داد؛ بعد هم در همین راه به شهادت رسید؛ «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله». شخصیت امیرالمؤمنین و ظواهری که ما میبینیم، اینهاست. ببینید چقدر شگفتآور است! چقدر این تابلو پُر از ظرافت و پُر از زیبائی و شگفتی است.[1]
[1] بیانات مقام معظم رهبری 06/05/1386
#امام
تمام انبیا از صدر بشر و بشریت، از آن وقتی که آدم - علیه السلام - آمده تا خاتم انبیا - صلی الله علیه و آله و سلم - تمام انبیا برای این بوده است که جامعه را اصلاح کنند؛ فرد را فدای جامعه میکردند. ما فردی بالاتر از خود انبیا نداریم. ما فردی بالاتر از ائمه نداریم - علیهم السلام - این فردها خودشان را فدا میکردند برای جامعه. خدای تبارک و تعالی میفرماید که انبیا را ما فرستادیم، بینات به آنها دادیم، آیات به آنها دادیم، میزان برایشان دادیم و فرستادیم لِیَقوُمَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. غایت این است که مردم قیام به قسط بکنند، عدالت اجتماعی در بین مردم باشد، ظلمها از بین برود، ستمگریها از بین برود، ضعفا به آنها رسیدگی بشود، قیام به قسط بشود. دنبالش هم میفرماید: وَ انْزَلْنَا الْحَدید. تناسبِ این چیست؟ تناسب این است که با حدید باید اینها انجام بگیرد؛ با بینات، با میزان و با حدید. فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ؛ یعنی، اگر شخصی یا گروهی بخواهند یک جامعه را تباه کنند، یک حکومتی را که حکومت عدل است، تباه کنند، با بینات با آنها باید صحبت کرد. نشنیدند، با موازین، موازین عقلی صحبت کرد. نشنیدند با حدید.[1]
[1] صحیفه امام خمینی، جلد 15، صفحات 213
#آیات_مرتبط
ٱللَّهُ ٱلَّذِی أَنزَلَ ٱلکِتَبَ بِلحَقِّ وَٱلمِیزَان وَمَا یُدرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیب (17 شوری)
إِنَّا أَنزَلنَا إِلَیکَ ٱلکِتَبَ بِٱلحَقِّ لِتَحکُمَ بَینَ ٱلنَّاسِ بِمَا أَرَىکَ ٱللَّهُ و َلَا تَکُن لِّلخَائِنِینَ خَصِیما(105 نساء)
وَأَقِیمُواْ ٱلوَزنَ بِٱلقِسطِ وَلَا تُخسِرُواْ ٱلمِیزَانَ(9 الرحمن)
قُل أَمَرَ رَبِّی بِٱلقِسطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِد وَٱدعُوهُ مُخلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ کَمَا بَدَأَکُم تَعُودُونَ (29 اعراف)
إِنَّ ٱللَّهَ یَأمُرُکُم أَن تُؤَدُّواْ ٱلأَمَنَتِ إِلَى أَهلِهَا وَإِذَا حَکَمتُم بَینَ ٱلنَّاسِ أَن تَحکُمُواْ بِٱلعَدلِ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ سَمِیعَا بَصِیرا (58 نساء)
لَهُۥ مُعَقِّبَت مِّن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِۦ یَحفَظُونَهُۥ مِن أَمرِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِم وَإِذَا أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوم سُوءا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ (11 رعد)