جزء 25 (انتقام سخت(اقدام متقابل در برابر جنایت دشمن))
سوره مبارکه شوری - 39 تا 42
#روایات
۱- رَوَى إِسْمَاعِیلُ بْنُ الْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِینَارٍ عَنْ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَال
وَ حَقُّ مَنْ أَسَاءَکَ أَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ الْعَفْوَ یَضُرُّ انْتَصَرْتَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ[1].
ترجمه: امام سجّاد (علیه السلام)- حقّ کسی که با تو بد میکند، این است که؛ او را عفو کنی و اگر بدانی که این عفو تو ضرر دارد، از دیگران [در برابر بدرفتاری او] کمک بخواهی، که خدای تبارکوتعالی فرمود: وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ، فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیل.
2- عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ حَفْصِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ کَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاسِ[2].
3- وَ قَالَ امیرالمومنین ع یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُوم[3].
۴- لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً[4].
۵- إنّ النّاس إذا رأوا الظّالم فلم یأخذوا على یدیه أوشک أن یعمّهم اللَّه بعقاب منه[5].
۶-الباقر (علیه السلام)- وَ لَا تَخَافُوا فِی اللهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فَإِنِ اتَّعَظُوا وَ إِلَی الْحَقِّ رَجَعُوا فَلَا سَبِیلَ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ هُنَالِکَ فَجَاهِدُوهُمْ بِأَبْدَانِکُمْ وَ أَبْغِضُوهُمْ بِقُلُوبِکُمْ غَیْرَ طَالِبِینَ سُلْطَاناً وَ لَا بَاغِینَ مَالًا وَ لَا مُرِیدِینَ بِظُلْمٍ ظَفَراً حَتَّی یَفِیئُوا إِلَی أَمْرِ اللَّهِ وَ یَمْضُوا عَلَی طَاعَتِهِ[6].
ترجمه: امام باقر (علیه السلام)- در راه خدا، از سرزنش سرزنشکنندگان نهراسید، [و آنها را به راه حق دعوت کنید]، اگر نصیحت را پذیرفتند و به حق بازگشتند، ایراد و مجازاتی بر آنها نیست؛ إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بهغیر الحَقِّ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ، امّا در این صورت، با بدنهایتان به پیکار با آنها برخیزید و درد دلهایتان با آنها دشمنی کنید امّا بهدنبال سلطنت و مال نباشید و درصورت پیروزی، ارادهی ظلم نکنید تا اینکه به امر خدا برگردند و بر طاعت او گردن نهند.
#نکات تفسیری
المیزان:
" و الذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون"
مراد از آیه شریفه این است که براى رفع ظلم مقاومت مىکنند. پس این آیه با جمله قبلى که مىفرمود:" و چون خشم مىگیرند عفو مىکنند" منافات ندارد، براى اینکه مقاومت در برابر ظلم و جلوگیرى از اینکه در اجتماع رخنه یابد بر هر کسى که قدرت بر آن داشته باشد به حکم فطرت واجب است، هم چنان که فرموده:" و إن استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر"و نیز فرموده:" فقاتلوا التی تبغی حتى تفیء إلى أمر الله".
[وجه اینکه در جمله" و جزاء سیئة سیئة مثلها" عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را" سیئه" نامید]
" و جزاء سیئة سیئة مثلها ..." این آیه حکم مظلوم را که طلب یارى مىکند بیان مىنماید که چنین کسى در انتصار خود مىتواند در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد که چنین تلافى و انتقامى ظلم و بغى نیست. در اینجا این سؤال پیش مىآید که اگر تلافى مظلوم، ظلم و بغى نیست چرا آیه مورد بحث آن را هم" سیئة" خوانده؟ بعضى در پاسخ از آن گفتهاند: چون در مقابل سیئه ستمگر قرار گرفته، هم چنان که قرآن کریم در جاى دیگر فرموده:" فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم"[1].
" فمن عفا و أصلح فأجره على الله"- وعده جمیلى است به کسانى که به جاى انتقام عفو و اصلاح مىکنند. و ظاهرا مراد از اصلاح این باشد که مظلوم بین خود و پروردگارش را اصلاح کند. بعضى هم گفتهاند: مراد از اصلاح، اصلاح بین خود و ظالم بر خویش است، به اینکه عفو و اغماض کند.
[مظلوم حق مقابله به مثل دارد گو اینکه صبر و گذشت فضیلتى برتر است]
" و لمن انتصر بعد ظلمه فأولئک ما علیهم من سبیل ... لمن عزم الأمور" ضمیر در کلمه" ظلمه" به مظلوم برمىگردد، و اضافه ظلم به این ضمیر از باب اضافه مصدر به مفعول خودش است.
این سه آیه توضیح و پیشگیرى از شبههاى است که ممکن است از آیه قبلى که فرمود:" فمن عفا و أصلح فأجره على الله" به ذهن آید، چون ممکن بود کسى که بر او ظلم شده توهم کند: این دستور حق انتصار او را ضایع کرده، و خلاصه اجازه داده همه مظلومین از حق خود صرفنظر کنند. لذا براى دفع این شبهه فرمود:" کسانى که بعد از ستم دیدن در مقام گرفتن حق خود برآیند هیچ مانعى جلوگیرشان نیست" و در شرع الهى هیچ مجوزى نیست که حق آنان را باطل کند.
نکته دیگر، اینکه فرمود:" تنها محکومیت از آن کسانى است که به مردم ظلم مىکنند، و مىخواهند بدون حق در زمین طغیان کنند" آرى ستمکاران محکومند به اینکه از ایشان انتقام گرفته شود، و این معنا را در ذیل کلام تاکید نموده و فرموده:" أولئک لهم عذاب ألیم".
نمونه:
در توصیف دیگر که هفتمین توصیف مؤمنان راستین است مىفرماید:
" و کسانى که هر گاه ستمى به آنان رسد تسلیم ظلم نمىشوند و از دیگران یارى مىطلبند" (و الذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون).
ناگفته پیداست که در برابر وظیفه" انتصار" در مقابل ستم، دیگران نیز وظیفه یارى کردن دارند، چرا که یارى طلبیدن بدون یارى کردن لغو و بیهوده است، در حقیقت هم مظلوم موظف به مقاومت در برابر ظالم و فریاد بر آوردن است، و هم مؤمنان دیگر موظف به پاسخگویى او هستند، همانگونه که در آیه 72 سوره انفال مىخوانیم: و إن استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر:
" هر گاه آنها از شما براى حفظ دین خود یارى بطلبند بر شما است که آنها را یارى کنید".
این برنامه مثبت و سازنده به ظالمان هشدار مىدهد که اگر دست به ستم بیالایند مؤمنان ساکت نمىنشینند، و در برابر آنها بپا مىخیزند، و هم به مظلومان اعتماد مىبخشد که اگر استغاثه کنند دیگران بیارى آنها مىشتابند.
به هر حال وظیفه هر مظلومى این است که اگر به تنهایى قادر بر دفع ظلم و ستم نیست سکوت نکند، و با استفاده از نیروى دیگران به مقابله با ظلم قیام نماید، و وظیفه همه مسلمانان است که به نداى او پاسخ مثبت دهند.
ولى از آنجا که یارى کردن یکدیگر نباید از مسیر عدالت خارج شود، و به انتقامجویى، و کینهتوزى، و تجاوز از حد منتهى گردد، در آیه بعد فورا آن را مشروط ساخته، مىافزاید: توجه داشته باشید" کیفر بدى مجازاتى همانند آن است" (و جزاء سیئة سیئة مثلها).
مبادا به خاطر اینکه بعضى از دوستان شما مورد ستم واقع شدهاند از حد بگذرانید، و خود مبدل به افراد ظالمى شوید، به خصوص اینکه در جوامعى همچون جامعه عرب در آغاز اسلام احتمال تجاوز از حد به هنگام پاسخ گفتن به ظلم احتمال قابل توجهى بوده، و مىبایست حساب یارى مظلوم از انتقامجویى جدا شود.
البته کار ظالم باید" سیئه" و بدى نامیده شود، اما کیفر او مسلما" سیئه" نیست، و اگر در آیه از آن تعبیر به" سیئه" شده، در واقع به خاطر قرینه مقابله است، یا اینکه از دیدگاه ظالم که مجازات مىشود" سیئه" مىباشد، این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر از آن به" سیئه" به خاطر این است که مجازات آزار و ایذاء است و آزار و ایذاء ذاتا بد است، هر چند به هنگام قصاص و کیفر ظالم کار خوبى محسوب مىشود.
این شبیه تعبیرى است که در آیه 194 سوره بقره آمده است: فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم و اتقوا الله:" هر کس به شما تعدى کند به مانند آن بر او تعدى کنید، و از خدا بپرهیزید (و زیاده روى نکنید).
کسانى شایسته عفوند که از مرکب ظلم پیاده شوند، و از گذشته خود نادم گردند، و در مقام اصلاح خویش بر آیند، نه ظالمانى که عفو، آنها را جسورتر و جرىتر مىکند.
و به تعبیر روشنتر عفو و مجازات هر کدام جاى ویژهاى دارد، عفو در جایى است که انسان قدرت بر انتقام دارد، و اگر مىبخشد از موضع ضعف نیست، این عفو سازنده است، هم براى مظلوم پیروز چرا که به او تسلط بر نفس و صفاى دل مىبخشد، و هم براى ظالم مغلوب که او را به اصلاح خویش وا مىدارد.
و کیفر و انتقام و مقابله به مثل در جایى است که هنوز ظالم از مرکب شیطان پیاده نشده، و مظلوم پایههاى قدرت خود را محکم نکرده، و عفو از موضع ضعف است، اینجاست که باید اقدام به مجازات کند.یارى طلبیدن عیب نیست، ظلم کردن عیب است
این آیات در حقیقت تاکید و توضیح و تکمیلى است براى آیات گذشته، در زمینه انتصار، و مجازات ظالم، و عفو و گذشت در موارد مناسب، و هدف از آن این است که مجازات و انتقام گرفتن از ظالم حق مظلوم است و هیچکس حق ندارد مانعى بر سر راه او ایجاد کند، در عین حال هر گاه مظلوم، پیروز و مسلط بر ظالم شد اگر صبر کند و انتقام نگیرد فضیلت بزرگى خواهد بود.
نخست مىفرماید:" کسى که بعد از مظلوم شدن یارى بطلبد ایرادى بر او نیست" (و لمن انتصر بعد ظلمه فأولئک ما علیهم من سبیل).
نه کسى حق دارد مانع از این کار شود، و نه او را ملامت و سرزنش و مجازات کند، و نه در یارى کردن چنین مظلومى تردید به خود راه دهد، چرا که انتصار و استمداد حق مسلم هر مظلومى است، و یارى مظلومان وظیفه هر انسان آزاده و بیدارى است.
" مجازات و کیفر تنها از آن کسانى است که به مردم ستم مىکنند، و در زمین به ناحق ظلم روا مىدارند" (إنما السبیل على الذین یظلمون الناس و یبغون فی الأرض بغیر الحق).
آنها علاوه بر کیفر و مجازات در دنیا،" در آخرت نیز عذاب دردناکى در انتظارشان است" (أولئک لهم عذاب ألیم).
نور:
پیامها:
- دفاع لازم است گرچه با استمداد از مؤمنان باشد و سکوت و ظلم پذیرى ممنوع است. «ینتصرون»
- در برابر خودىها گذشت و بخشش و در برابر ستمکاران، استمداد و دفاع لازم است. «یغفرون- ینتصرون»
- انتقام عادلانه در مقابل خشونت جایز است. «و جزاء سیئة سیئة مثلها»
- عفو و اصلاح از کسى که قدرت انتقام دارد، پاداش بزرگى در پى خواهد داشت. «فمن عفا و أصلح فأجره على الله»
- قصاص و مجازات باید مطابق جنایت باشد (نه متفاوت با آن که موجب افراط و تفریط شود). «جزاء سیئة سیئة مثلها»
- مقدمه و بستر اصلاح گذشت است، در شرایط انتقام و کیفر، اصلاح زمینهاى ندارد. «فمن عفا و أصلح»
- عفو از بدى دیگران کافى نیست باید او را اصلاح کرد. «عفا و أصلح»
- تشویق به عفو و اصلاح، براى دفاع از ظالم نیست. «إنه لا یحب الظالمین»
- ظالم محبوب خدا نیست خواه ابتدائا ظلم کند یا در انتقام پا را از حق فراتر گذارد. «إنه لا یحب الظالمین»
- انتقام براى کسى است که قدرت دارد، ولى هر کس توان ندارد حق اوست که از دیگران استمداد طلبد. «لمن انتصر بعد ظلمه»
- انتقام از ستمگر، حق مشروع انسان است که نه در دنیا مورد سرزنش است و در آخرت عقاب دارد. «و لمن انتصر بعد ظلمه فأولئک ما علیهم من سبیل»
به نظر مىرسد «ظلم»، مربوط به اشرار است گرچه افراد عادى و فقیر باشند ولى «بغى» مربوط به توطئهگران و استعمارگران است.
- ظلمى را باید افشا کرد که رنگ فتنه و فساد و جنبه اجتماعى داشته باشد.
- گرچه وظیفه مردم در دنیا استمداد و افشاگرى است ولى خداوند هم به حساب ظالمان خواهد رسید. «لهم عذاب ألیم»
[1] پس هر کس به شما ظلم کرد، شما هم به او ظلم کنید به مثل آن ظلمى که او به شما کرده.
سوره بقره، آیه 194.
#امام و آقا
حضرت آقا:
۱- پیامها و نامهها پیام به کنگره عظیم حج ۱۳۸۳/۱۰/۲۹
اتحاد، راهی برای مقابله با متجاوزان
...[امروز]روزی است که باید آیهی «انّما المؤمنون اخوة» و آیه «لاتقولوا لمن القی الیکم السّلام لست مؤمناً» و آیهی «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» را بار دیگر بر دلهای خود تلاوت کنیم، باید چه در هنگام بمباران نجف و فلُّوجه و موصل، چه هنگام زلزلهی دریائی در اقیانوس هند که دهها هزار خانواده را داغدار کرد، چه در هنگام اشغال عراق و افغانستان، و چه در حوادث خونبار هر روزهی فلسطین، تکلیف الهی را بر دوش خویش، احساس کنیم. ما مسلمانان را دعوت به اتحاد میکنیم، این اتحاد، نه علیه مسیحیان یا سایر ادیان و ملتها، بلکه برای مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ افروزان، برای اجرای اخلاق و معنویت و احیاء عقلانیت و عدالت اسلامی و پیشرفت علمی و اقتصادی و بازیابی عزت اسلامی است.
۲- بیانات بیانات در دیدار مدرّسان، فضلا و طلّاب حوزهی علمیّهی مشهد ۱۳۶۸/۰۴/۲۰
سکوت در مقابل رؤساى ظالم قابل قبول نیست
سکوت علماى دین در مقابل سلاطین و رؤساى ظالم و ضدّدینى و سیاستهاى استکبارى -چه شرقى و چه غربى- قابل قبول نیست و وظیفهی دفاع از دین که خداى متعال بر عهدهی علماى دین و مرشدین ملّت و معلّمین امّت گذاشته، اختصاص به زمان و مکان خاصّى ندارد. در همهی اقطار اسلامى، در درجهی اوّلْ مسئولیّت دفاع از اسلام و قرآن و شریعت اسلامى بر عهدهی علما است و هیچ شرایطى آنها را معاف نمیکند از دفاع از حریم مقدّس دین. این وظیفه بر عهدهی همه است.
۳-بیانات درخطبه های نماز جمعه ۱۳۷۲/۱۲/۱۳
خصم ظالم باشید
امام علی علیهالسّلام میفرماید: «وکونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً.» خصم ظالم باشید. «خصم»، غیر از «دشمن» است. یک وقت کسی دشمن ظالم است؛ یعنی از ظالم بدش میآید و دشمن اوست. این، کافی نیست. «خصم او باش»، یعنی «مدّعیاش باش.» خصم یعنی «دشمنی که مدّعی است»، «دشمنی که گریبان ظالم را را میگیرد و او را رها نمیکند. بشریت بعد از امیرالمؤمنین علیهالسلام، تا امروز، به سبب نگرفتن گریبان ستمکاران، بدبخت و روسیاه شد. اگر دستهای با ایمان، گریبان ظالمان و ستمکاران را میگرفتند، ظلم دردنیا اینقدر پیش نمیرفت؛ بلکه از بن برمیافتاد. امیرالمؤمنین این را میخواهد: «کونا للظّالم خصماً.» خصم ظالم باش. در دنیا، هرجا ظلم هست و ظالمی هست، تو که اینجا هستی، خود را خصمش بدان. نمیگوییم «اکنون راه بیفت؛ و از این سوی دنیا به آن سوی دنیا برو و گریبان ظالم را بگیر.» میگوییم «حتماً خصومت خودت را نشان بده. هروقت و هرجا فرصتی دست داد، خصم او باش و گریبانش را بگیر.» یک وقت انسان نمیتواند نزدیک ظالم برود و ابراز خصومت نماید؛ لذا از راه دور، مخاصمه میکند. ببینید امروز، به خاطر عملنکردن به همین یک کلمه وصیت امیرالمؤمنین علیهالسّلام، در دنیا چه منجلابی ایجاد شده است و بشریت چه بدبختیهایی دارد! ببینید ملتها و بخصوص مسلمانان چه مظلومیتی دارند! اگر به همین یک وصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام عمل میشد، امروز بسیاری از ظلمها و مصیبتهاىِ ناشی از ظلمها، وجود نمیداشت.
۴- بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۳/۰۸/۲۴
هرکه ضعف نشان بدهد بلع خواهد شد
عراق را اشغال کردند و به مردم آن، به زن و مرد عراق، اهانت کردند؛ کرامت این مردم را پامال کردند؛ غیرت این مردم را ندیده گرفتند؛ به دین و دنیای آن لطمه زدند. ببینید در فلوجه و در موصل و در نجف و در کربلا و در سایر نقاط این کشور قدیمی چه کردند و چه می کنند. دنیای اسلام همین طور ایستاده و نگاه می کند؛ با سکوت این کار را برگزار می کند! چرا؟ از ترس. دولتها به جای این که از خدا بترسند، به جای این که از ضعفهای درون خودشان بترسند، از زورگوها ملاحظه می کنند و می ترسند! می توانیم؛ ما می توانیم
امروز سیاست دنیای استکبار رفتن به سراغ کشورهای اسلامی است؛ یکی پس از دیگری. هر کدام از کشورهای اسلامی که ضعف نشان بدهند، بلع خواهند شد؛ نابود خواهند شد.
۵- بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهید سلیمانی ۱۳۹۹/۰۹/۲۶
آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، شهید سلیمانی را قهرمان ملت ایران و قهرمان امت اسلامی خواندند و گفتند: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود اما سیلی سختتر «غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج آمریکا از منطقه» است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.
حضرت امام:
۱-حرمت سکوت در صورت جری شدن ستمگران
اگر سکوت علمای دین و پیشوایان مذهب، موجب جرأت ستمگران بر انجام حرامهای دیگر و ایجاد بدعتها بشود، سکوت بر ایشان حرام، و انکار بر آنان واجب؛ هر چند در جلوگیری حرام مورد ارتکاب، مؤثر نباشد.
تحریر الوسیله ج ۱ ص ۳۴۳
۲ -اگر کسی تعدی بکند، دهان او را خُرد می کنیم.
قرآن شریف دستور داده است که اگر یک طایفه ای از مسلمین بر طایفۀ دیگر بغی کردند و تعدی کردند، بر همۀ مسلمین واجب است که بر ضد او قیام کنند؛ فضلاً، از اینکه غیرمسلم بَغی کند بر مسلم …اگر یک طایفه ای از کفار هجوم بیاورند به مملکت اسلامی، تکلیف همۀ مسلمین است که به او هجوم بیاورند و او را از صفحۀ روزگار نابود کنند... ما بادی به جنگ نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسی تعدی بکند، دهان او را خُرد می کنیم.
صحیفه امام، ج 13، ص 340 ـ 341.
۳- بر همه مسلمین واجب است علیه بغی کننده قیام کنند
ما تابع اسلام هستیم؛ هر چه فرموده است عمل میکنیم. اگر فرموده بود که دفاع هم نکنید، ما مینشستیم سر جایمان. فرموده دفاع کنید، باید بکنید ... به جای اینکه اینهایی که میگویند ما مسلمان هستیم، این کشورهایی که میگویند ما اساس کارمان بر اسلام است، اینها [باید] به یک آیهای از قرآن عمل میکردند. ما همه قبول داشتیم که اگر یک طایفهای بغی کردند و طغیان کردند و به طایفهای دیگر از مسلمین چه [ظلم] کردند، همه باید با او جنگ کنند تا او برگردد به حکم خدا. وقتی برگشت آن وقت بنشینند اصلاح کنند.
امام خمینی (ره)؛ 14 فروردین 1361
#شعر و ضرب المثل
دشمنت ترسان اگر بیند تُرا
از خیابانت چو گُل چیند تُرا
ضرب تیغ او قوی تر می فتد
هم نگاهش مثل خنجر می فتد
#متفرقه
آیت الله جوادی آملی:
انتقام از ظالمین از خصوصیات اولیای الهی
...مردان الهی کسانی هستند که اهل «إنتصار» هستند،«إنتصار» یعنی انتقام، نه یعنی نصرت خواهی از دیگری! فرمود خدا میتواند «إنتصار» کند،«إنتَصَرَ» یعنی «إنتَقَمَ». در سوره مبارکه که به نام پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هست، در آنجا فرمود خدای سبحان اگر میخواست از آنها «إنتصار» میگرفت؛ یعنی انتقام میگرفت. در سوره مبارکهای که به نام حضرت است در آیه چهارم فرمود: ﴿وَ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لاَنتَصَرَ مِنْهُمْ﴾؛اگر خدا میخواست از ظالمین انتقام میگرفت؛ ولی میخواست شما را بیازماید و ببیند شما ملت زیر سلطه و ستمپذیری هستید یا نه؟ ﴿وَ لکِن لِیَبْلُوَا بَعْضَکُم بِبَعْضٍ﴾، ولی ﴿وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ﴾، پس «إنتَصَرَ» یعنی «إنتَقَمَ»؛ یعنی زیر بار ظلم نرفت، همان بیان نورانی حضرت امیر که فرمود: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاء، چقدر این بیان نورانی است! فرمود سنگپذیر نباشید، اگر سنگی آمد فوراً از آنجایی که آمد برگردانید، مثل دفاع هشت ساله، به کسی سنگ نزنید، ولی سنگ آمده را برگردانید: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاء،اینکه ما آن کلمات را میبوسیم برای همین است. فرمود ذلتپذیر نباشید، زیر بار ظلم نروید لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیل، اینجا هم همین است! مردان الهی کسانی هستند که اهل انتقام میباشند، نه حمله کنند! ولی اجازه حمله هم نمیدهند. امیدواریم این نظام تا ظهور صاحب اصلی آن محفوظ بماند.
#نظرات شخصی
از نظر آموزههای اسلامی غلظت و شدت از فضایل اخلاقی مسلمان در قبال دشمنان است، همانگونه که رحمت و نرمی لینت از صفات مسلمان نسبت به همکیشان است. از آیات قرآن به دست میآید که غلظت و شدت نسبت به دشمنان میبایست در همه افراد ملت اسلام از امام تا امت نهادینه شده و بهعنوان یک صفت درآید. این بدان معناست که جامعه اسلامی از یک ساختار نهادینه شده غلظت و شدت با دشمن برخوردار است، بهگونهای که راه نفوذی برای دشمن نمیماند و سختگیری و شدت عمل مسلمانان در مواقع ضروری در کنار غلظت همیشگی، امری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (123 توبه)
#آیات_مرتبط
1- الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (194 بقره)
2- أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ(39 حج)
۳- وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ المْسْجِدِ الحْرَامِ حَتىَ یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَالِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ(191 بقره)
۴- وَ إِمَّا تخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلىَ سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یحُبُّ الخَائنِینَ(58 انفال)
۵- وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (45 مائده)
۶- قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنینَ (14 توبه)
۷- وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَامَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُمِنکُمْ کَمَا تَسْخَرُون(38 هود)
۸- لَّا یحُبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَ کاَنَ اللَّهُ سمَیعًا عَلِیمًا(148 نساء)