جزء 23 (نظام تشویق و تنبیه)
سوره مبارکه ص - 28
2. تنبیه در قران
# آیات_مرتبط
وَ لَقَد اَهْلَکْنا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُم لَمّا ظَلَمُوا وَ جائَتْهُم رُسُلُهُمْ بِالْبَیّنات وَ ما کانوا لِیؤمنوا کَذلِکَ نَجْزی القومُ المجرمینَ(یونس _13)
نکته: بیان جنس تنبیه و یاد آوری آن جنبه بازدارنگی دارد.
# آیات_مرتبط
من یشاقِقِ اللّه و رَسُولَهُ فانَّ اللّه شَدیدُ الْعِقاب(انفال_13)
نکته: خطوط قرمز تنبیه های سنگینی دارد.
# آیات_مرتبط
فالتقَمهُ الحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمُ فَلَوْلا اَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لَلَبِثَ فی بَطْنِه اِلی یَوْمِ یُبْعَثوُن(صافات-142-144)
وَ لَو تَقَوَّلَ عَلَینا بعض الاقاویل لاخذْنا مِنْه بِالْیَمین ثُمَّ لَقَطَعنا مِنْه الْوَتین فَما مِنْکُم مِنْ اَحَدٍ عَنْه حاجِزین(الحاقه43-47)
نکته: تنبیه برای همه حتی نزدیک ترین شخص
# آیات_مرتبط
اِنَّ اللّه لایَغْفِر أَن یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِر مادُوَن ذالِکَ لِمَنْ یَشاء وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّه فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مبینا(نساء 116)
اِنَّ الَّذینَ امَنُوا ثُمَّ کَفَروُا ثُمَّ اَمَنوُا ثُمَّ کَفَروُا ثُمّ ازْدادوا کفرا لم یَکُن اللّه لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِیَهْدیِهمْ سَبیلاً(نساء 137)
نکته:خطوط قرمز عفو
# آیات_مرتبط
وَالّلاتِی تَخافوُنَ نُشُوزَهُنَّ فَعَظُوهُنَّ واهْجِروُهُنَّ فِی الْمَضاجِع وَ اْضرِبوُهُنَّ فَاِنْ اَطَعْنَکُمْ فَلا تبغوا عَلَیْهنَّ سَبیلا(نساء 34)
اَلَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدّوُا عَنْ سَبِیلِ اللّه زِدْناهُمْ عَذابَا فَوْق الْعَذاب بِما کانوا یفسدون(نحل -88)
نکته:مرحله ای بودن اجرای تنبیه
# آیات_مرتبط
قاتِلوُهُم یُعَذِّبْهُمُ اللّه بِاَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُم عَلَیْهِم وَ یَشْفِ صُدوُرَ قَومٍ مُومِنین(توبه-14)
وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعوُنَ فِی الْکُفْر اِنَّهُم لَن یضروا اللّه شَیئا یریدُ اللّه ُ اَلاّ یجعل لهم حَظّا فی الاْخِرَهِ و لهم عذابٌ عظیم(آل عمران-176)
نکته:تنبیه متخلفان، مایه ی تشویق افراد پای بند به مقررات
#آیات_ مرتبط
وَمَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا کَرِیمًا(احزاب_31)
نکته: موقعیت افراد و حساسیت جایگاه افراد می طلبد که تشویق و تنبیهشان هم مضاعف باشد
#روایات_ مرتبط
رهبر جامعه باید از مجاهدت های آنها قدردانی کند تا تشویق شوند
وَ جَزَاکُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ أَحْسَنَ مَا یَجْزِی الْعَامِلِینَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاکِرِینَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِیتُمْ فَأَجَبْتُم[1]
[1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 364
#روایات_ مرتبط
آقازاده هم باشی از تنبیه نباید در امان باشی
فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللَّهُ مِنْکَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَى اللَّهِ فِیکَ وَ لَأَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلَّا دَخَلَ النَّارَ وَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِی فَعَلْتَ مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَةٌ وَ لَا ظَفِرَا مِنِّی بِإِرَادَةٍ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ أُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِم.[1]
ترجمه
ز خدا پروا کن، به این قوم اموالشان را برگردان، اگر بر نگردانى آن گاه که خداوند به من قدرت دستیابى به تو را بدهد چنانت عقوبت کنم که عذر خواهم نزد حق باشد، و با شمشیرم گردنت را بزنم شمشیرى که احدى را با آن نزدم جز اینکه وارد جهنّم شد. به خدا قسم اگر حسن و حسینم آنچه را تو انجام دادى انجام مىدادند، از من نرمشى نمىدیدند، و به مرادى نمىرسیدند، تا اینکه حق را از آنان باز ستانم، و باطلى را که از ستمشان به وجود آمده نابود سازم.[2]
#روایات_ مرتبط
اهمیت و لزوم تشویق و تنبیه
لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِیءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِی ذَلِکَ تَزْهِیداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِیباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ کُلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَه[1]
ترجمه:
و نباید نیکوکار و بدکار نزد تو بیک پایه باشد که آن نیکوکاران را از نیکوئى کردن بىرغبت سازد و بد کرداران را به بدى کردن وادارد، و هر یک از ایشان را بآنچه گزیده جزاء ده (نیکوکار را پاداش و بد کردار را کیفر ده)[2]
شرح:
و إذا لم یکن للمحسن ما یرفعه و للمسیء ما یضعه زهد المحسن فی الإحسان و استمر المسیء على الطغیان و قال أبو الطیب و کان یقال قضاء حق المحسن أدب للمسیء و عقوبة المسیء جزاء للمحسن[3]
#روایات_ مرتبط
کار خوب تشویق دارد مخصوص از کودک
عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِیِّ أَوْ غَیْرِهِ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: عَطَسَ غُلاَمٌ لَمْ یَبْلُغِ اَلْحُلُمَ عِنْدَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ لَهُ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَارَکَ اَللَّهُ فِیکَ .[1]
[1] الکافی , جلد۲ , صفحه۶۵۵
#روایات_ مرتبط
با تشویق انگیزه برای عمل کردن زیاد می شود.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِیِّ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا اَلْجِهَادَ اَلْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ اَلْجِهَادُ اَلْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا اَلْجِهَادُ اَلْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ اَلنَّفْسِ[1] .
[1] الکافی , جلد۵ , صفحه۱۲
#روایات_ مرتبط
تشویق به تعلیم دین
اَلْقُطْبُ اَلرَّاوَنْدِیُّ فِی لُبِّ اَللُّبَابِ ، عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِنَّ اَلْمُعَلِّمَ إِذَا قَالَ لِلصَّبِیِّ بِسْمِ اَللَّهِ کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ وَ لِلصَّبِیِّ وَ لِوَالِدَیْهِ بَرَاءَةً مِنَ اَلنَّارِ. [1]
[1] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد۱۵ , صفحه۱۶۶
#روایات_ مرتبط
حاکم باید نسبت به تشویق و تنبیه جدی باشد
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَجِبُ عَلَى الْوَالِی أَنْ یَتَعَهَّدَ أُمُورَهُ، وَ یَتَفَقَّدَ أَعْوَانَهُ، حَتَّى لَا یَخْفَى عَلَیْهِ إِحْسَانُ مُحْسِنٍ، وَ لَا إِسَاءَةُ مُسِیءٍ ثُمَّ لَا یَتْرُکَ أَحَدَهُمَا بِغَیْرِ جَزَاءٍ، فَإِنَّهُ إِنْ فَعَلَ[1] ذَلِکَ تَهَاوَنَ الْمُحْسِنُ، وَ اجْتَرَأَ الْمُسِیءُ، وَ فَسَدَ الْأَمْرُ، وَ ضَاعَ الْعَمَل[2]
#روایات_ مرتبط
اهمیت تشویق و تنبیه
لمع من کلام الإمام الصادق أبى عبد الله جعفر بن محمد علیهما السلام
وَ اجْعَلْ إِحْسَانَکَ إِلَى الْمُحْسِنِ، تُعَاقِبُ بِهِ الْمُسِیءَ، فَلَا عُقُوبَةَ لِلْمُسِیءِ أَبْلَغَ مِنْ أَنْ یَرَاکَ قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَى غَیْرِهِ، وَ لَمْ تُحْسِنْ إِلَیْهِ، وَ لَا سِیَّمَا إِنْ کَانَ ذَلِکَ مِنْکَ بِاسْتِحْقَاقٍ فَإِنَّ الْمُسْتَحِقَّ یَزِیدُ فِیمَا هُوَ عَلَیْهِ، وَ الْمُقَصِّرَ یَنْتَقِلُ عَمَّا هُوَ فِیهِ.[1]
#نکات_تفسیری
متقی و فاجر نباید به یک چشم دیده شود.
یکسان معامله کردن با هر دو طایفه[محسن و خطاکار]، و لغو کردن آنچه صلاح این و فساد آن اقتضا دارد، خلاف عدالت خداست. و آیه شریفه 28 سوره مبارکه ص مىخواهد مقابله بین کسانى که ایمان آورده و عمل صالح کردهاند، با کسانى که اینطور نیستند بیان کند، حال چه اینکه ایمان نداشته باشند، و یا ایمان داشته و عمل صالح نداشته باشند، و به همین جهت دوباره مقابله را بین متقیان و فجار قرار داد.[1]
[1] ترجمه تفسیر المیزان، ج17، ص: 300
#نکات_تفسیری
درس هایی در نظام تشویق و تنبیه
[1] تفسیر نور، ج8، ص: 56
[2] تفسیر نور، ج8، ص: 50
[3] تفسیر نور، ج8، ص: 50
[4] تفسیر نور، ج7، ص: 421
[5] تفسیر نور، ج7، ص: 366
[6] تفسیر نور، ج7، ص: 358
[7] تفسیر نور، ج7، ص: 349
[8] تفسیر نور، ج7، ص: 267
[9] تفسیر نور، ج7، ص: 255
[10] تفسیر نور، ج7، ص: 205
[11] تفسیر نور، ج7، ص: 187
[12] تفسیر نور، ج7، ص: 115
[13] تفسیر نور، ج6، ص: 468
[14] تفسیر نور، ج6، ص: 163
[15] تفسیر نور، ج5، ص: 221
[16] تفسیر نور، ج3، ص: 563
[17] تفسیر نور، ج3، ص: 353
[18] تفسیر نور، ج3، ص: 200
[19] تفسیر نور، ج2، ص: 594
[20] تفسیر نور، ج2، ص: 176
[21] تفسیر نور، ج1، ص: 482
[22] تفسیر نور، ج1، ص: 243
[23] تفسیر نور، ج10، ص: 476
#نکات_تفسیری
یاد مرگ و سرای آخرت بهترین تشویق
اعتقاد به عالم پس از مرگ و بقاى آثار اعمال آدمى، و جاودانگى کارهاى او اعم از خیر و شر، اثر بسیار نیرومندى بر فکر و اعصاب و عضلات انسانها مىگذارد و به عنوان یک عامل مؤثرى در تشویق به نیکىها و مبارزه با زشتىها مىتواند مؤثر شود.
اثراتى که ایمان به زندگى پس از مرگ مىتواند در اصلاح افراد فاسد و منحرف و تشویق افراد فداکار و مجاهد و ایثارگر بگذارد به مراتب بیش از اثرات دادگاهها و کیفرهاى معمولى است چرا که مشخصات دادگاه رستاخیز با دادگاههاى معمولى بسیار متفاوت است، در آن دادگاه نه تجدید نظر وجود دارد، و نه زر و زور روى فکر ناظرانش اثر مىگذارد، نه ارائه مدارک دروغین در آن فایدهاى دارد.[1]
[1] تفسیر نمونه، ج18، ص: 477
#نکات_تفسیری
با تشویق انگیزه بازگشت را برای مجرمان فراهم کنیم
قرآن مجید هیچگاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمىبندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مىکند، در آیه بعد چنین مىگوید:" مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد که خداوند گناهانشان را مىبخشد و سیئات اعمال آنها را تبدیل به حسنات مىکند، و خداوند آمرزنده و مهربان است" (إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).[1]
[1] تفسیر نمونه، ج15، ص: 160
#نکات_تفسیری
علنی شدن تنبیه بازدارنده است.
اصولا در یک جامعه سالم باید" تخلف از قانون" با اهمیت تلقى شود، مسلما اگر تخلف تکرار گردد آن اهمیت شکسته مىشود و تجدید آن تنها با علنى شدن کیفر متخلفان است.این واقعیت را نیز از نظر نباید دور داشت که بسیارى از مردم براى حیثیت و آبروى خود بیش از مساله تنبیهات بدنى اهمیت قائلند، و همین علنى شدن کیفر ترمز نیرومندى بر روى هوسهاى سرکش آنها است.[1]
[1] تفسیر نمونه، ج14، ص: 361
#امام و آقا
تکریم امت سرلوحه فرمایش حضرت امام
حضرت امام ره می فرماید: " ... و واقعاً مفتخرم به اینکه ما یک وقتی واقع هستیم که یک همچو ملتی داریم و یک همچو سپاهی داریم و یک همچو ارتشی داریم و یک همچو قوای مسلحی داریم و یک همچو ملت و اشخاص داریم و همچو دست اندرکارانی داریم که همۀ آنها انشاءالله برای خدا عمل می کنند ...." [1]
در جای دیگری می فرماید: " ... نظیر مجاهدین این زمان، نظیر این جوانهای این زمان، از اول تاریخ تا حالا نبوده است. اگر آنها بوده اند اما کم بوده اند ... "[2]
#امام و آقا
دیدن و بحساب آوردن زحمت، سبب تشویق افراد می شود
امام راحل(ره) در این مورد می فرماید: " ... باید با اخبار مردم را تعلیم کرد، و باید اخبار به صورتی باشد که مفید باشد. باید کاری شده باشد تا اخبار باشد آن اشخاصی که در اطراف ایران زحمت می کشند، وقتی خبرشان را دادید تشویق می شوند، این طور نیست که همه "لله" کار کنند و چه بنویسند و چه ننویسند فرقی نکند، ما مکلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق کنیم تا امثالشان زیاد شود[1]
[1] صحیفه امام / ج 19 / ص 362-363
#امام و آقا
مدیران تشویق بموقع و تنبیه بموقع و مناسب را جدی بگیرند
تشویق و تنبیه را باید جدی گرفت. شماها فرمانده هستید؛ نسبت به زیردستانتان اینگونه برخورد کنید. امیر المؤمنین، مرد شاعر مخلص خودش یعنی «حسان بن ثابت» را که معاویهییها از او میخواستند به طرف آنها برود و او نمیرفت، به خاطر گناهی که کرده بود، خواباند و شلاق زد. گفت: یا امیر المؤمنین! من را که اینقدر به شما خدمت کردهام، اینقدر شعر برایت گفتهام، اینقدر از شما دفاع کردهام، میزنی؟! حد اقل معنای حرکت و نگاه امیر المؤمنین این بود که بله، آن به جای خود، این هم به جای خود. اگر کار خوبی کردیم، ثواب ما را خدا باید بدهد. برطبق این ارزش، در دنیا اگر مقابلی وجود دارد، بایستی آن مقابل به ما داده بشود. اگر کار بدی هم کردیم، نبایستی بگویند چون فلانی آدم خوبی است، این کار بد او بدون مجازات بماند. این دقتها، بنیهی سپاه را قوی خواهد کرد. وقتی اینطور برخوردها نشد، درون سپاه، خودش را میخورد.[1]
[1] بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه27/06/1370
#امام و آقا
مسئولین کار درست را باید با معرفی به جامعه تشویق نمود
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع مسئولین قضایی «تشویق قضات عادل و درستکار» را مکمل «تنبیه و برخورد با متخلفان» خواندند و خطاب به مسئولان قضائی خاطرنشان کردند: قضات عادل، شجاع، قاطع، منصف و پرکاری را که بهشدت خداترس هستند و عالمانه و بدون ملاحظه قضاوت میکنند، مشهور و به جامعه معرفی کنید.[1]
[1] بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضایه 12/.4/1396
#امام و آقا
ارزش خوب کار کردن باید دانسته شود و خاطی مجازات شود
مدیران بخشهای مختلف، باید به مراقبت نسبت به محوطهی کارخودشان و تشویق و تنبیه، خیلی اهمیت بدهند. منظورمان از تنبیه، تنبیه قضایی و نوع کار قضایی نیست؛ بالاخره ترتیب اثر داده بشود. اگر کسی خوب و صحیح و مطابق برنامه کار میکند، باید تشویق شود. کسی هم که تخطی میکند، کار بد انجام میدهد، رعایت مصلحت نظام و مفاهیم مطلوب برای نظام را نمیکند و برخلاف اسلام و مفاهیم انقلاب چیزی را میگنجاند، باید با او برخورد شود.[1]
[1] بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما 70/05/1369
#امام و آقا
تناسب پاداش با زحمت
در میزان الهی، کفههای دشواری و پاداش همیشه با هم برابر هستند. امکان ندارد که کاری دشوارتر باشد، اما پاداش آن با کاری که دشواریاش کمتر از آن است برابر باشد، یا از آن کمتر باشد. در میزان الهی، همه چیز با محاسبه است؛ «مثقال ذرة» (۱) که در قرآن خواندهاید؛ یعنی بهقدر سنگینیِ یک ذره. ذره یعنی آن ذرات و غباری که شما با چشم آنها را نمیبینید؛ مگر هنگامیکه از یک روزنه نوری داخل اتاق بتابد، بعد شما این ذرات شناور را در فضا میبینید. یکذره، یعنی یک دانه از آنها، چقدر سنگینی دارد؟ به قدر سنگینی آن، در میزان الهی محاسبه است. بنابراین اگر شما کار نیکی انجام بدهید، این کار نیک در ترازوی محاسبهی الهی بهحساب میآید و وقتی آن را با نیت خالص و برای خدا و با انگیزهی معنوی و الهی انجام دهید، همان ذره پیش خدای متعال بتدریج به یک کوه؛ کوه ثواب، تبدیل میشود؛ به کار خودتان به این چشم نگاه کنید.[1]
[1] بیانات در دیدار جمعی از پرستاران03/04/1383
#داستان و شعر
نمونه هایی از تشویق در اسلام[1]
1_ امام سجاد علیه السلام و تشویق فرزدق
در «رجال کشی» آمده است: هشام بن عبدالملک در زمان ولیعهدی خود به زیارت خانه ی خدا آمد و وارد مسجدالحرام شد پس از طواف خانه ی خدا می خواست حجرالاسود را ببوسد، ولی انبوهی جمعیت به او اجازه نمی داد. بنابراین، منبری برای او آماده کردند که وی بر روی آن نشست و اهل شام، پیرامون او را گرفتند. در این هنگام، علی بن الحسین علیه السلام با چهره ای نورانی و زیبا وارد مسجدالحرام شد و خانه ی خدا را طواف کرد. چون خواست حجرالاسود را استلام کند، مردم برای او راه باز کردند و او دست خود را به حجرالاسود رساند. مردمی که پیرامون هشام بودند شگفت زده شدند که چگونه ولیعهد اجازه نیافت حجرالاسود را ببوسد، ولی برای این جوان ناشناس، راه گشوده شد؟
از هشام پرسیدند که آن جوان کیست. وی پاسخ داد: او را نمی شناسم. در این هنگام، فرزدق؛ شاعر دربار مروانیان که در کنار هشام ایستاده بود، گفت: «ای هشام! اگر تو او را نمی شناسی، من او را می شناسم». آن گاه در قصیده ای 80 بیتی، امام سجاد علیه السلام را معرفی کرد. هشام از این کار فرزدق سخت برآشفت. از این رو، او را به زندان افکند و حقوق او را از بیت المال قطع کرد. چون امام سجاد علیه السلام از این موضوع آگاه شد، به اندازه ی مخارج چهل سال را به فرزدق عطا فرمود و افزود: «اگر می دانستم که به بیش از این نیاز داری، عطا می کردم».[2]
2_ امام باقر علیه السلام و تشویق کمیت بن زید اسدی
روزی کمیت بن زید اسدی، شاعر بزرگ شیعی بر امام باقر علیه السلام وارد شد و اشعاری را خدمت ایشان خواند. امام باقر علیه السلام هدیه ای به همراه جامه ای به او داد. کمیت گفت: به خدا سوگند! من شما را به خاطر مسایل دنیوی برنگزیدم. اگر چنین می خواستم به کسانی روی می آوردم که دنیا را در چنگ خود دارند. شمارا برای ارزش های عالی انسانی و دینی برگزیده ام. از این رو، لباس شما را که نمونه ای از معیار انتخاب شماست، برمی گزینم.
#داستان و شعر
نمونه هایی از تنبیه در اسلام[1]
1_ علی علیه السلام و تنبیه نجاشی
نجاشی، شاعری زبردست و از یاران علی علیه السلام بود که با اشعار حماسی خود در جنگ صفین اصحاب علی علیه السلام را به جنگ با شامیان ترغیب می کرد. روزی در ماه مبارک رمضان از کوچه های کوفه می گذشت که یکی از خوارج، او را صدازد و گفت: «بره ی فربه ای دارم. بیا تا آن را بکشم و کبابی لذیذ نوش جان کنیم.»
نجاشی به خانه ی او رفت و پس از خوردن کباب، شراب نوشیدند. سپس با وضع نامناسبی از خانه ی آن مرد خارجی بیرون آمد. مردم او را نزد علی علیه السلام آوردند. حضرت به او 80 تازیانه زد. سپس او را زندانی کرد. بامداد روز بعد، او را خواست و بیست تازیانه ی دیگر به او زد. نجاشی گفت: «80 تازیانه حدّ شراب را به من زدی. این بیست تازیانه چه بود؟ علی علیه السلام فرمود: برای گستاخی ات که در ماه رمضان، شراب نوشیده و حرمت ماه رمضان راشکسته ای».
2_ علی علیه السلام و تنبیه نسبت دهندگان ناروا
دو مرد با هم نزاع می کردند. یکی از آنان، به فرد مقابل، دشنام داد و گفت: پدرت دیوانه است (دیوانه پدر)! دیگری نیز همان نسبت را به او داد. آنان را نزد علی علیه السلام آوردند. حضرت، تازیانه را به دست اولی داد و گفت: 20 ضربه به او بزن. سپس تازیانه را از دستش گرفت و به دست دومی داد و گفت: تو نیز 20 ضربه به او بزن بدین ترتیب، هر دو را تنبیه کرد.
[1] جایگاه تشویق و تنبیه در اسلام ص 45-47
#نظرات شخصی:
در دولت اسلامی نباید تشویق و تنبیه به گونه ای باشد که اخلاص را در عاملین از بین برده و رسیدن به تشویق وگریز از تنبیه هدف اصلی شود.باید تشویق و تنبیه همچنان وسیله بودن خود را حفظ نمایندو در جهت ایجاد انگیزه در جهت دستیابی به مراتب بالاتر باشد، لذاست که مقدم بر نظام تشویق و تنبیه ، ایجاد روحیه مسئولیت پذیری و ایثار است. اگر این روحیه در جامعه وجود داشته باشد، آنوقت است که تشویقات و تنبیهات هم جایگاه خود را خواهند یافت، و هدف افراد انجام وظیفه و مسئولیت خواهد بود و تشویق و تنبیه هدف نخواهد بود بلکه محرک خواهد بود تا تلاش بیشتری صورت پذیرد.
#صعود
گزارشات مستمر دولت اسلامی از موفقت ها و پیشرفت ها خود می تواند محرک باشد و سبب می شود که مردم تشویق شوند و انگیزه و اراده کار در آنها افزایش یابد.
#شرح کلی موضوع
با توجه به کثرت آیات و روایات و این که نظام پاداش و جزاء از جمله مهم ترین رویکرد های دعوتی قرآن نیز می باشد، مسئولین جامعه اسلامی باید در تمام ارکان حکومتی به این موضوع اهمیت بدهند، لیکن این امر باید پله ای برای تحقق اهدافی والا باشد و نباید طوری عمل شود که هدف گذاری نهایی فهم شود. باید به فراخور و تناسب در همه ارکان، تشویق و تنبیه نظام مند جدی گرفته شود تا این خود محرکی باشد که فرهنگ خوب بودن وخوب کار کردن در جامعه نهادینه شود تا دولت گام های بلند بعدی را با پشتوانه مردمی درجهت تمدن سازی اسلامی بردارد.
1_ تشویق در قران
# آیات_مرتبط
آمِنوا بِاللّه وَ رَسولِهِ وَ اَنفِقوا مِمّا جَعَلَکُم مُسْتَخْلَفینَ فِیهِ فَالَّذینَ امِنوا مِنْکُمْ وَ اَنْفَقُوا لَهُم اَجْرٌ کَبیرٌ(حدید _ 7)
نکته: دستور به یک امری اگر همراه مشوق آن باشد در این صورت کارساز تر است. و اثر گذارتر می شود
# آیات_مرتبط
وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهَ رَبِّهِم وَ اَقاموُا الْصَّلوهَ وَانْفَقوُا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّا وَ عَلانِیَهً وَ یَدرَؤُنَ بِالْحَسَنَه الْسیِّئَهَ اولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الْدّار جَنّاتِ عَدْنٍ یَدْخُلوُنَها وَ مَنْ صَلَحَ من ابائِهِم وَ اَزواجِهِمْ وَ ذُرّیاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَهِ یَدْخُلوُنَ عَلَیْهِمْ مِنْ کل بابٍ. سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الْدّار(رعد-22 -24)
نکته: مشوق هایی که در نظر گرفته می شود توصیف شود و برای مخاطبین روشن باشد تا انگیزه را بیشتر نماید.
# آیات_مرتبط
وَاَنْفِقوُا فی سَبیلِ اللّه وَ لاتُلْقُوا بِایْدیکُمْ اِلی الْتَهْلُکَهِ وَ اَحْسِنُوا اِنَّ اللّه یُحِبُ الْمُحْسِنین(بقره_195)
نکته: تشویق می تواند معنوی و تربیتی باشد.
# آیات_مرتبط
مَنْ عمل سَیّئه فَلایُجْزی اِلا مِثْلها وَ مَنْ عمل صالِحا من ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدخُلوُنَ الْجَنَّه یُرْزَقونَ فیها بغَیر حِسابٍ(غافر_40)
نکته: تشویق بیشتر از تنبیه مد نظر باشد و تنبیه عادلانه باشد ولیکن، تشویق لزوما حد مشخصی ندارد.
# آیات_مرتبط
بَلی مَن کَسَبَ سیئَهً وَ اَحاطَتْ بِهِ خَطیئَه فَاُولئِکِ اَصْحابُ الْنّارِ هُمْ فیها خالِدون وَالَّذینَ امَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات اولئکَ اَصْحابُ الْجَنَّه هُمْ فیها خالِدون.(بقره81-82)
نکته: برای تشویق در میزانش نبایدوسواس به خرج داد ولی در تنبیه تا میتوان اغماض کرد مگر این که به نقطه حادی برسد
# آیات_مرتبط
یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا اتَّقواللّه وَ قولوا قَولاً سَدیدا یُصْلِحْ لَکُمْ اَعْمالکم وَ یَغْفِرلَکُم ذُنوبکم وَ مَن یطِعِ اللّه وَ رَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزا عَظیما(احزاب 70-71)
نکته: تشویق می تواند جنبه جذب هم داشته باشد، بدین معنا که لازم نیست همیشه بعد از عمل باشد و میتواند مقدم شود تا جاذبه ایجاد نماید
# آیات_مرتبط
یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوا اِنْ تَتَّقوا اللّه یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا وَ یُکَفِّرْ عَنْکُم سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْلَکُمْ وَ اللّه ذوُ الْفَضْلِ الْعَظیم(انفال 29)
نکته: خطاکار را هم می شود تشویق کرد به شرطی که رویکردش تغییر کند و تشویقش میتواند نادیده گرفتن گذشته اش باشد.
# آیات_مرتبط
وَ لِکُلّ دَرَجاتٌ مِمّا عَمِلوُا وَ ما رَبُّک بَغافِل عَمّا یَعْمَلون(انعام-132)
نکته : تشویق می تواند هدف مند باشد و مسیر رشدی را ترسیم نماید
لایَسْتَوی مِنْکُم من اَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ اُولئِکَ اَعْظَمُ دَرَجَهً مِنَ الَّذین اَنْفِقُوا مِن بَعْدُ وَ قاتِلوا وَ کُلاًّ وَعَدَاللّه الْحُسْنی وَ اللّه بِما تَعْمَلوُن خَبیرٌ(حدید_10)
نکته: تشویق می تواند دارای مراتب باشد. و القای اهمیت کارهای مراتب بالاتر را بکند.
#آیات_ مرتبط
لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ إِنْ شاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً (احزاب-24)
نکته: دریافت پاداش بر اساس صداقت در عمل است. «بِصِدْقِهِمْ»[1]
#آیات_ مرتبط
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ (روم-15)
وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (روم-16)
نکته: بیان سرنوشت دیگران تشویق و تحذیر است
#آیات_ مرتبط
لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِیادَةٌ وَ لا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (یونس_26)
نکته: تشویق علاوه بر مزد است.
#آیات_ مرتبط
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(توبه-103)
نکات:
تشویقها لازم نیست، همیشه مادّى باشد، گاهى تشویق معنوى کارسازتر است. «إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»
تشویق، سنگینى تکلیف را سبک مىکند. «سَکَنٌ لَهُمْ»[2]
[1] تفسیر نور، ج7، ص: 349
[2] تفسیر نور، ج3، ص: 499