نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 20 (حمایت از زنان سرپرست خانوار)

دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۲۲ ب.ظ

سوره مبارکه قصص - 24   

 

فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ (24)

۹۹/۱۲/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j20

نظرات  (۵)

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۱۵ فاطمه بیطرفان

#شرح کلی موضوع

نظام جمهوری اسلامی به عنوان شاکله اصلی و زمینه ساز تحقق تمدن اسلامی؛ ناگزیر از توجه نظام مند به تمام مختصات حکومت اسلامی است؛ بخشی از این مختصات مربوط به حل مسائل و مشکلات افراد نیازمند و توجه ویژه به زنان بی سرپرست و بد سرپرست است.

با مراجعه به متون فقهی و منابع غنی اسلامی و در نظر داشتن هندسه جامعه اسلامی، می توان ادعا کرد که در نظام اسلامی زنی با عنوان زن خودسرپرست و یا سرپرست خانوار معنا ندارد و در خصوص زنان بی سرپرست ، حاکمیت اسلامی عزتمندانه سرپرستی این قشر از افراد آسیب پذیر را برعهده دارد.

در بحث از مبانی مسئولیت حاکم جامعه اسلامی به عنوان سرپرست جامعه، به حمایت از زنان بی سرپرست و بدسرپرست باید به دو دسته از ادله اشاره کرد:

1-  ادله ی عام هستند که یا به طور غیر مستقیم به بحث مورد نظر ارتباط پیدا می کند، یا آنکه به جهت کلی بودن و عمومیت داشتن اقسام بی سرپرستان، از جمله این قشر از زنان را شامل می شود.

2- ادله ی خاص هستند که مستقیما حاکم را به حمایت از این قشر از زنان موظف می کند.

مقاله مبانی فقهی مسئولیت حکومت در برابر زنان بی سرپرست و بد سرپرست

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۱۷ فاطمه بیطرفان

# آیات مرتبط

1- وَإِنْ یَتَفَرَّقَا یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَکَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَکِیمًا( سوره نساء-130)

2- یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ کَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا( سوره نساء- 19)

3- وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکُمْ أَزْکَى لَکُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ( سوره بقره-230)

 

.

 

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۱۸ فاطمه بیطرفان

# روایات

- فِی رِسَالَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع إِلَى الْحَسَنِ ع لَا تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنَ الْأَمْرِ مَا یُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِکَ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَرْخَى لِبَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَ لَا تَعْدُ بِکَرَامَتِهَا نَفْسَهَا وَ اغْضُضْ بَصَرَهَا بِسِتْرِکَ وَ اکْفُفْهَا بِحِجَابِکَ وَ لَا تُطْمِعْهَا أَنْ تَشْفَعَ لِغَیْرِهَا فَیَمِیلَ عَلَیْکَ مَنْ شَفَعَتْ لَهُ عَلَیْکَ مَعَهَا وَ اسْتَبْقِ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیَّةً فَإِنَّ إِمْسَاکَکَ نَفْسَکَ عَنْهُنَّ وَ هُنَّ یَرَیْنَ أَنَّکَ ذُو اقْتِدَارٍ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَرَیْنَ مِنْکَ حَالًا عَلَى انْکِسَار[1]

2- قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ یَا بُنَیَّ إِذَا قَوِیتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُمَلِّکَ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَافْعَلْ فَإِنَّهُ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا وَ أَرْخَى لِبَالِهَا وَ أَحْسَنُ لِحَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ فَدَارِهَا عَلَى کُلِّ حَالٍ وَ أَحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَهَا لِیَصْفُوَ عَیْشُکَ

 

- اصول کافی ج 5، حدیث 3، ص 509[1]

 

 

 

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۱۹ فاطمه بیطرفان

# امام و آقا

1-شما باید ببینید، زن به جهت زن بودن، چه تکالیفی دارد و برای تحمل این تکالیف، احتیاج به چه هدایتهایی دارد؛ چه توصیه‏هایی باید به زنان بشود و چه قوانینی لازم است، برای اینکه آن‏ها از حقوق اجتماعی و انسانی خود برخوردار بشوند؛ چه سازمانهایی احیاناً باید به وجود بیاید که بخشی از کارها را به عهده بگیرد. شما این‏ها را بررسی کنید؛ آن وقت به دستگاه‏های مختلف مثل مجلس، یا شورای عالی انقلاب فرهنگی توصیه کنید، تا مصوبه بگذرانند و این کارها انجام بگیرد. وقتی ما این مجموعه را نداشتیم، نداشته‏ایم؛ ولی حالا که داریم، بایستی خیلی کار و حرکت بکند.[1]

2- اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه می‏کند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‏های زن در داخل خانواده تکیه می‏کند، به‏هیچ‏وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‏های عمومی مردم منع کند. عده‏یی بد و یا کج‏ فهمیدند؛ یک عده‏ی مغرض هم از این کج‏فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‏ها و فعالیت‏های اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‏طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شئون مختلف. زینب کبری نمونه‏ی دیگر است. زن‏های معروف صدر اسلام و زن‏های برجسته، نمونه‏های دیگرند؛ این‏ها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، همراه شده است با بدآموزی‏های القاءشده‏ی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ این‏ها باهم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری به وجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایه‏ی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده- که حوضچه‏ی آرامش زندگیِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است- به وجود زن آرام می‏گیرد و سکینه و اطمینان پیدا می‏کند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هرکدام یک‏فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینه‏ی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی کرد.[2]

3- آنچه که باید در زمینه‌ی مسائل فقهی انجام بگیرد، کار فقهی به وسیله‌ی فقیه ماهر و مسلط به مبانی فقهی است؛ آن هم با نگاه به متد فقه، به شیوه‌ی استفاده‌ی فقاهتی؛ نه اینکه کسی بر طبق میل خودش، برای انطباق با آنها، برای اینکه خودش را هماهنگ کند با فلان معاهده‌ی جهانی، فلان کنوانسیون جهانی - که فراهم آورندگانش با مردمی که در این سرزمین با مبانی اسلامی زندگی میکنند و اعتقاد به مبانی اسلامی دارند، اصلاً از لحاظ مبانی فکری متفاوتند - بیاید از گوشه‌ی احکام اسلامی بساید و ببُرّد؛ این کاملاً غلط است؛ اصلاً قابل دفاع نیست. بدون تردید آنچه که در احکام اسلامی و در فقه اسلامی مطابق مصلحت آمده است، همین‌هاست، و همین درست است؛ که با یک مداقه و در بخشهای مختلف، این معلوم میشود.
خواهران عزیز، کسانی که در زمینه‌ی مسائل زنان فعالند و فکر میکنند و کمبودهائی را ملاحظه میکنند، راه علاج را این نبینند که ما در احکام فقهىِ اسلامی تصرف کنیم؛ نه، احکام فقهىِ اسلامی آنجائی که با تحقیق استنباط شده و منطبق با مبانی اسلامی است، کاملاً درست و مطابق با مصلحت است. نباید ما به خاطر اینکه در فلان مجمع جهانی، در فلان اجلاس بین‌المللی، فلان چیز تصمیم‌گیری شده و فلان کنوانسیونِ مثلاً جهانی به وجود آمده، ما بیائیم با نگاه تنگ‌نظرانه و آمیخته‌ی با رعب و مرعوبیت، در تفکرات خودمان و فقه خودمان تصرف کنیم؛ این هم به نظر من درست نیست.[3]

4- مسئله‌ی اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلی نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتی ندارم، مادامی‌که با آن مسائل اصلی معارضه و تنافی پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکی از کارهایی که در این زمینه‌ی سوّم ]تفاوت برابری جنسی و عدالت[ که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلی که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضی از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکی از کارها این است که آن تحصیلاتی را که به آن مشاغل منتهی میشود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضی‌ها جنجال میکنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همه‌جا بد نیست. تبعیض آنجایی که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتی‌که شما در یک تیم فوتبال، یکی را میگذارید مهاجم، یکی را میگذارید مدافع، یکی را میگذارید دروازه‌بان، خب این تبعیض است دیگر. اگر آن کسی که باید در خط دفاع واایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسی که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازه‌بان که بلد نیست این کار را، خب تیم میبازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است؛ یکی را اینجا میگذارند، یکی را آنجا میگذارند، یکی را آنجا میگمارند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسی برای بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور این‌جوری شرکت کردی، و این‌جوری نمره آوردی، حتماً باید بروی فلان درس را بخوانی، که این درس نه با طبیعت زنانه‌ی او سازگار است، نه با اهداف عالی او سازگار است، نه شغلی که به دنبال این درس به او داده میشود، متناسب با او است. این چیزها را به نظر من در زمینه‌ی اشتغال زنان باید در نظر گرفت. و خلاصه این را که زن نتواند همه‌ی مشاغلی را که مرد به عهده میگیرد به عهده بگیرد، نباید ننگ دانست یا نقص دانست؛ نخیر، آن چیزی بد است که متناسب با طبیعت الهی [نباشد]. این، آن عرایض ما است که البتّه حالا چیزهای دیگری هم یادداشت کردیم، که به نظر من همین اندازه کافی است.
مسئله‌ی زنان، مسئله‌ی مهمّی است؛ بهترین کسانی هم که این مسئله را میتوانند دنبال کنند و حل کنند خود خانمها هستند. و خانم تحصیل‌کرده و خوش‌فکر و بااستعداد و خوش‌قلم و خوش‌قریحه کم نداریم؛ امروز در کشور ما بحمدالله خیلی زیاد است. عرض کردم؛ هیچ‌وقت در تاریخ کشور ما این‌همه زن تحصیل‌کرده و فرزانه و برجسته ما نداشتیم؛ نه در محیطهای حوزوی، نه در محیطهای دانشگاهی. این‌همه نویسنده‌ی زن، این‌همه شاعر زن، این‌همه محقّق زن، پژوهشگر زن، در رشته‌های مختلف نداشتیم؛ خوشبختانه امروز به برکت نظام اسلامی [داریم‌]. اینها به برکت اسلام است، به برکت جمهوری اسلامی است، به برکت همان نگاه روشن امام به مسئله‌ی زن است، که اشاره کردند.(۵) هیچ‌وقت ما چنین وضعیّتی را در کشورمان نداشتیم. باید خدا را شکر کنیم و از توفیقات او سپاسگزاری کنیم و از او افزایش این توفیق را بخواهیم و شکر این توفیق را بکنیم؛ شکرش هم همین است که عرض کردم: نگاه به رهنمود الهی و سلب نگاه از رهنمودهای مادّی که امروز متصدّی و مباشر آن هم غربی‌ها و آمریکایی‌هایند که خیلی هم پررویند، خیلی هم طلبگارند، خیلی هم هوچی هستند، و اگر کسی بر خلافشان حرف بزند، هجوم تبلیغاتی هم میکنند، [امّا] نباید اعتنا کرد؛ باید انشاءالله پیش بروید.[4]

 

- 16/10/1369[1]

- 05/05/1384[2]

- 13/04/1386[3]

-03/01/1393[4]

 

 

 

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۲۰ فاطمه بیطرفان

#متفرقه

1-پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام سیاسی- اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر موازین دین مبین اسلام، اصول 20،10،21،29 قانون اساسی بر تامین نیازهای افراد بی سرپرست و زنان سرپرست خانوار به عنوان اقشار آسیب پذیر جامعه تأکید نموده است. قانونگذار نظام اسلامی با توجه به اصل حفظ نهاد خانواده، اصل برقراری عدالت اجتماعی، اصل پیشگیری از مفاسد اجتماعی، اصل رعایت حقوق شهروندی موظف بوده است تا این گروه را زیر چتر حمایتی خود قرار دهد. از جانب دیگر مطابق با آموزه های مذهب تشیع، حاکمان حکومت  اسلامی ملزم به بذل توجه ویژه در امور اقتصادی و اجتماعی افرادی هستند که از عهده مخارج خود برنیامده و مشکلات بسیاری را متحمل می شوند. امام صادق ع می فرماید: پیغمبر ص فرمودند: من از هر مومنی به خود سزاوارترم و اولویت دارم و پس از من این سزاواری را علی ع دارد . به حضرت عرض شد: معنی این سخن چیست؟ فرمود: فرمایش پیغمبر اسلام است که هر که بمیرد و از خود بدهی یا بازماندگان بی سرپرست بجا گذارد، برعهده من است ( که دینش را ادا کنم و از بازماندگانش سرپرستی نمایم) و هر که بمیرد و مال از خود بجا گذارد، از آن ورثه است، پس هرگاه فردی مالی نداشته باشد، برخود ولایت ندارد و چون مخارج عیال خود را نپردازد، بر آنها حق امر و نهی ندارد و پیامبر اسلام ص و امیرالمومنین و امامان بعد از ایشان ملزم هستند که ( مخارج آنها را بپردازند) از این رو ایشان نسبت به خود مردم اولویت دارند و تنها چیزی که موجب شد عموم یهود به دین اسلام روی آوردند همین سخن رسول خداص بود، زیرا ایشان نسبت به خود و عیالات خود آسوده خاطر شدند. بر این مبنا در دوران غیبت رسول خدا ص نیز این مسئولیت بر عهده مسئولین حکومت اسلامی بوده و توجه ویژه ایشان را میطلبد.[1]

 

2-بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانواده هستند.

از نظر قوانین و مقررات حقوقی اسلام، زن وظیفه ای در تأمین نیازهای اقتصادی خانواده ندارد و می تواند در آمد فعالیت های خود را صرف امور شخصی خود یا پس انداز نماید. در این رابطه خداوند در قرآن کریم می فرماید: «... وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْ...» زنان از آنچه بدست می آرند نصیبی است.

بنابراین زن در سرپرستی خانواده نیز وظیفه ای ندارد و اگر این امور را عهده دار شود عملی پرمشقت است که از روی فداکاری، احسان و تبرع انجام می دهد و اسلام نمی پسندد که زنان را موظف به آن نماید.

به طور کلی در دیدگاه اسلام، مسئولیت های مهم زن، تربیت نسل انسانی، گرم نگهداشتن محیط خانه و فراهم سازی رشد و شکوفایی فضایل اخلاقی در خانواده است. ساختار جسمی و روحی زن با این مسئولیت مهم و ظریف تناسب دارد. درگیری و خشونت، ورود به چالش های اجتماعی و حضور در نبردهای سیاسی با آنچه که خداوند در سرنوشت و طبیعت او قرار داده است، همخوانی کمتری دارد. حال اگر زنانی که به دلایل مختلف علاوه بر مسئولیت های فرزند پروری مجبور شده اند که به تنهایی نقش اقتصادی خانواده را بر دوش کشیده و جای خالی پدر را نیز در خانواده پر کنند، گرفتار تعدد نقش خواهند شد که بنابر نظر فوق احتمالا تعارض بین این نقش ها به وجود خواهد آمد و اگر قوانینی در جامعه نباشد تا از آنها حمایت نماید و از تعارض نقش های آنان بکاهد مشکلات جدی برای این دسته از خانواده ها بوجود خواهد آمد.[2]

3-در کشور آمریکا،سرپرست اقتصادی 47 درصد از خانوار ها ، زنان هستند . ای آمار برای کشور فرانسه 49 درصد و برای کشور مرفه لوکزامبورگ 59 درصد است که نشان از تحمیل وظایف سنگین اقتصادی بر زنان در کشور های غربی می باشد .

آمار فوق در جمهوری اسلامی ایران 12 درصد می باشد . [3]

4-جمعیت کشور در طول ۴۰ سال اخیر دو برابر شده و به حدود ۸۰ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است و زنان با جمعیت بیش از ۳۹ میلیون نفر حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند.

تامین وضع و امکانات اشتغال برای همگان اعم از زن و مرد (بند ۲ اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۵۸ اصلاحی ۱۳۶۸)، حق برخورداری از آموزش تا بالاترین سطوح تحصیلی با توجه خاص به دختران مناطق محروم و دختران دارای معلولیت ( بندهای ۷۶، ۷۷، ۷۹ و ۸۴ قانون حمایت از حقوق و مسئولیت‌های زنان در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی مصوب ۱۳۸۵)، حق اشتغال و برخورداری از مزد و مزایای برابر در کار دارای شرایط مساوی (بندهای ۱۰۱ و ۱۰۴ قانون حمایت از مسئولیت‌های زنان در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی مصوب ۱۳۸۵)، تامین برابری کارمندان دارای اوضاع مشابه دستگاه‌های اجرایی در انتصاب مشاغل سازمانی و پرداخت حقوق و دستمزد (بند ۴ ماده ۶۸ و ماده ۸۹ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶)، حق بهره‌مندی زنان از اطلاعات آموزش‌ها و کسب مهارت‌ها و امکانات کار جهت اشتغال مناسب و حق برخورداری از حمایت در این امور برای زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار (بند ۱۰۲ از قسمت ب قانون حمایت از حقوق و مسئولیت‌های زنان در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی مصوب ۱۳۸۵) بخش‌های مهمی از قوانین بالادستی است که پس از انقلاب به آموزش و اشتغال زنان پرداخته است.

افزایش سطح سواد و تحصیلات در هر کشور یکی از مهم‌ترین عوامل توسعه است. در سال ۵۵ فقط یک سوم زنان سواد داشته و نرخ باسوادی آنها ۲۳ درصد پایین‌تر از مردان بود از سویی میزان باسوادی زنان روستایی یک‌سوم میزان باسوادی زنان شهری گزارش شده است. در سال‌های نزدیک به انقلاب اسلامی هنوز بیش از نیمی از جمعیت ۶ ساله به بالای کشور سواد خواندن و نوشتن نداشتند بعد از انقلاب با اجرای برنامه‌های گسترده در زمینه سوادآموزی بر میزان جمعیت با سواد کشور افزوده شد؛ به‌ طوری که در سال ۹۵ میزان افراد باسواد کل کشور به ۸۷.۶ درصد رسید.

در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ۷۰ درصد از جمعیت شش ساله و بیشتر از توانایی خواندن و نوشتن محروم بوده و ایران یکی از پنج کشوری بود که بالاتر از ۱۰ میلیون نفر بی‌سواد داشت. همچنین میزان این محرومیت در بین زنان و مردان و مناطق شهری و روستایی بسیار متفاوت بود. در سال ۵۵ فقط یک‌سوم زنان سواد داشته و نرخ باسوادی آنها ۲۳ درصد پایین‌تر از مردان بود از سویی میزان باسوادی زنان روستایی یک‌سوم میزان باسوادی زنان شهری گزارش شده است.

 زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور می‌توانند نقش مهمی در عرصه اقتصادی و پیشبرد اهداف توسعه ایفا کنند. ایران تلاش بسیاری کرده است تا با اصلاح قوانین و مقررات و بسترسازی فرهنگی زمینه حضور بیشتر زنان در عرصه اقتصادی را فراهم کند. از این رو در ۳۰ سال منتهی به سال ۹۵ نرخ مشارکت اقتصادی زنان با نرخ رشد سالانه ۱.۶ درصد به ۱۳.۲ درصد در سال ۹۵ رسیده است. همگام با افزایش نرخ مشارکت اقتصادی، دولت با اجرای طرح‌های متعددی از جمله طرح‌های حمایتی، اشتغال‌‌زایی و آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای به وضع اشتغال زنان توجه کرده است تا با هدایت آنها به بازار کار زمینه بهره‌گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را فراهم کند. نمود این تلاش در افزایش ۲.۸ درصدی نرخ اشتغال زنان در ۳۰ سال اخیر و رسیدن به نرخ ۷۷.۴ درصدی تجسم یافته است.[4]

 

- مقاله حکومت و زنان سرپرست خانوار[1]

- همان[2]

- کتاب صعود چهل ساله، ص282[3]

 

 

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی