جزء 20 (رونق صنعت گردشگری هدفمند)
سوره مبارکه نمل - 69
#آیات مرتبط
1- قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ( سوره روم-42)
2- قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ( سوره عنکبوت-20)
3- قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ( سوره آل عمران-137)
4- وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ( سوره یوسف-109)
5- وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ( نحل-36)
6- أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا کَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ( غافر-21)
7- أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا( محمد- 10)
8- أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَیْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ( انعام-6)
#روایات
1- فی کتاب الخصال و سئل الصادق علیه السلام عن قول الله تعالى: أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ قال: معناه: أو لم ینظروا فی القرآن
آیا در زمین گردش نکردند. مقصود این است که آیا در قرآن نمینگرید؟[1]
2- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ جَمِیعاً عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَى الْحَلَبِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ زَیْدِ بْنِ الْوَلِیدِ الْخَثْعَمِیِّ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع.... عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَ عَنَى بِذَلِکَ أَیِ انْظُرُوا فِی الْقُرْآنِ فَاعْلَمُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُم و مَا أَخْبَرَکُمْ عَنْه
ابوربیع شامی گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «... تفسیر این آیه: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ چیست»؟ فرمود: «مقصودش این است که در قرآن بنگرید و بدانید که عاقبت آن کسانی که پیش از شماها بودهاند چگونه بوده است و چه گزارشی از حال آنها به شما داده است».[2]
3- قال الشیخ الطبرسی (ره) روی عن ابن عباس أنه قال: من قرأ القرآن و عمله سار فی الأرض لأن فیه أخبار الأمم
کسی که قرآن را بخواند و بفهمد، [گویا] تمام زمین را سیر کرده است، چون در آن (قرآن) خبرهای امّتها موجود است.[3]
4- قَالَ جَابِرٌ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَقَرَأَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) الَّذِینَ کَفَرُوا حَتَّی بَلَغَ إِلَی أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ هَلْ لَکَ فِی رَجُلٍ یَسِیرُ بِکَ فَیَبْلُغُ بِکَ مِنَ الْمَطْلَعِ إِلَی الْمَغْرِبِ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ قَالَ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ وَ مَنْ لِی بِهَذَا فَقَالَ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَتَبْلُغَنَّ الْأَسْبَابَ وَ اللَّهِ لَتَرْکَبَنَّ السَّحَابَ وَ اللَّهِ لَتُؤْتَنَّ عَصَا مُوسَی وَ اللَّهِ لَتُعْطَنَ خَاتَمَ سُلَیْمَانَ ثُمَّ قَالَ هَذَا قَوْلُ رَسُولِ اللَّه (صلی الله علیه و آله).
امام باقر (علیه السلام)- جابر (رحمة الله علیه) گوید: از امام باقر (علیه السلام) دربارهی این آیهی أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ پرسیدم. امام باقر (علیه السلام) آیه را خواند: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا تا رسید به أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فرمود: «میخواهی به تو شخصی را معرفی کنم که قدرت داشت، در یک روز تو را از مشرق به مغرب برساند»؟ گفتم: «چنین کسی کیست»؟ فرمود: «امیرالمؤمنین (علیه السلام). مگر فرمایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را نشنیدهای: بهوسیلهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به اسباب خواهید رسید به خدا سوار ابر میشوید و به خدا سوگند! عصای موسی (علیه السلام) و انگشتر سلیمان (علیه السلام) را به شما خواهند داد به خدا قسم این فرمودهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) است».[4]
5- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال ... قَوْلُهُ وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ یَقُولُ أَعْمَالًا فِی الْأَرْض.
همچنین و آثَارًا فِی الأَرْضِ بهمعنای اعمال و کارهاست.[5]
- تفسیر نورالثقلین، ج3، حدیث 171، ص 507[1]
2- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۴۸۸ / الکافی، ج۸، ص۲۴۸/ نورالثقلین ۴۸۸
3- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۴۹۰/ کنزالدقایق، ج۱۰، ص۲۱۳
4- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۲۰۰/ تأویل الآیات الظاهرهْ، ص۵۷۴
-
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۸۶/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۷[5]
#نکات تفسیری
1-قرآن بارها با جملهى «سِیرُوا»* یا «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا»* مردم را براى سیر در زمین تشویق کرده و در اکثر موارد براى انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگى مجرمان بوده است.
پیامها:
1-بازدید از آثار بجا مانده از ستمگران تاریخ، یکى از ابزار رشد و تربیت است (سِیرُوا ... فَانْظُرُوا)
2-تاریخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد که بر اساس آن اصول، عبرتهاى گذشته مىتواند براى امروز درس باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
3-سفرها باید هدفدار باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا
4- حفظ آثار گذشتگان، براى پندگیرى آیندگان لازم است. «فَانْظُرُوا
5- مناطقى که با قهر خدا قلع و قمع شده، مناطق ملى است و بازدید از آنها باید براى همگان بدون مانع باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا[1]
2- در آیات گذشته سخن از انکار معاد از سوى کفار متعصب بود که با سخریه و استهزاء رستاخیز را تکذیب مىکردند.
از آنجا که بحث منطقى با چنین قوم لجوجى بیهوده بوده است، بعلاوه دلائل فراوانى براى معاد در آیات دیگر قرآن اقامه شده، دلائلى که حتى در زندگى روزمره در جهان گیاهان، در عالم جنین و مانند آن مشاهده مىشود، لذا در آیات مورد بحث، بجاى اینکه دلیلى براى آنها ذکر کند آنها را به مجازاتهاى الهى که در پیش دارند تهدید و انذار مىکند.
روى سخن را به پیامبر ص کرده مىگوید:" بگو در روى زمین سیر کنید و آثار گذشتگان را ببینید، و بنگرید عاقبت کار مجرمان و گنهکاران به کجا رسید"؟ (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ).
شما مىگوئید این وعدهها به نیاکان ما نیز داده شد و آنها نیز به آن اعتنا نکردند و ضررى هم ندیدند، اما اگر کمى در جهان سیر کنید و آثار این گذشتگان مجرم و گنهکار و منکر توحید و معاد را که مخصوصا در اطراف همین سرزمین حجاز شما قرار دارد بنگرید مىدانید مطلب چنین نیست.
نوبت شما هم مىرسد، عجله نکنید، شما هم اگر مسیر خود را اصلاح نکنید به همان سرنوشت شوم گرفتار خواهید شد. اینکه در این آیه بجاى" مکذبین" (تکذیب کنندگان معاد)" مجرمین" گفته شده، اشاره به اینکه تکذیب آنها به خاطر آن نبود که در تحقیق و بررسى اشتباه کرده باشند، بلکه سرچشمه آن لجاجت و عناد و آلوده شدن به انواع جرمها بود.[2]
3- قرآن مجید دورانهاى گذشته را با زمان حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند میدهد، و پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر را با گذشتگان براى درک حقایق لازم و ضرورى میداند، زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسئولیت آیندگان روشن مىشود، در آیه فوق میگوید: قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ ...
" خداوند سنتهایى در اقوام گذشته داشته که این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد و به صورت یک سلسله قوانین حیاتى در باره همگان، گذشتگان و آیندگان، اجرا مىشود. در این سنن پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد و متحد و بیدار پیشبینى شده، و شکست و نابودى ملتهاى پراکنده و بى ایمان و آلوده به گناه نیز پیشبینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است.
در حقیقت تاریخ گذشتگان آینه زندگى روحى و معنوى جامعههاى بشرى و هشدارى است براى آیندگان.
روى این جهت قرآن مجید به مسلمانان دستور مىدهد" بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملتهاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سرانجام کار آنها بکجا رسید"؟.
آثار گذشتگان، حوادث پند دهندهاى براى آیندگان است و مردم مىتوانند با بهرهبردارى از آنها از مسیر حیات و زندگى صحیح آگاه شوند.[3]
4- ویرانه کاخهاى ستمگران، و بناهاى شگفتانگیز اهرام مصر و برج بابل و کاخهاى کسرى و آثار تمدن قوم سبا و صدها نظائر آن که در گوشه و کنار جهان پراکندهاند، هر یک در عین خاموشى هزار زبان دارند و سخنها مىگویند، و اینجا است که شاعران نکته سنج به هنگامى که در برابر خرابههاى این کاخها قرار مىگرفتند، تکان شدیدى در روح خود احساس کرده و اشعار شورانگیزى مىسرودند. لذا قرآن مجید دستور مىدهد که مسلمانان در روى زمین به سیر و سیاحت بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین و یا در روى خاک با چشم خود ببینند و از مشاهده آن عبرت گیرند.[4]
- تفسیر نور، ج 6، ص 449[1]
- تفسیر نمونه، ج 15، ص 531[2]
- تفسیر نمونه، ج 15، ص 102[3]
- تفسیر نمونه، ج15، ص 103[4]
# امام و آقا
1- این بناهای باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشید و بقیهی چیزهائی که در این استان هست. انسان از دو نظر ممکن است به این مراکز باستانی نگاه کند؛ اینها را باید از هم تفکیک کرد. یک نگاه این است که اینها متعلق به جباران تاریخ بوده. هر کدامی که نگاه میکنیم، به یک نحوی به یکی از جباران تاریخ و طاغوتهای بشری ارتباط پیدا میکند. بله، از این جهت نگاه منفی به اینها هست. غالب متدینین و انسانهائی که نفرت طبیعی از استبداد و از جباریت دارند، با این دید وقتی به این بناهای باستانی نگاه میکنند، طبعاً برای آنها جاذبهای ندارد. لیکن یک جنبهی دیگر هم وجود دارد و آن این است که این بناها محصول سرپنجهی هنرمند ایرانی است؛ محصول فکر راقی و روشنبین ایرانی است در سالها و قرنها پیش از این؛ این جنبهی مثبت قضیه است. همهی بناهائی که از لحاظ تاریخی - چه در اینجا، چه در اصفهان، چه در بقیهی نقاط کشور - وجود دارد، از این قبیل است. درست است که جباران استفاده کردند، اما خالق و آفرینندهی این مجموعهها کیست؟ ذهن ایرانی است، سرانگشت هنرمند ایرانی است، روحیهی بلندنظر ایرانی است، ابتکار و ذوق ایرانی است؛ این برای یک ملت افتخار است. با این دید وقتی نگاه بکنیم، میبینیم اینها مثبت است؛ چه تخت جمشید، چه بقیهی مناطق دیگر. اینها را نشان بدهید. در دنیا از چیزهائی که جنبهی افتخارآمیز هم خیلی ندارد، گاهی اوقات به عنوان مفاخر تاریخی استفاده میکنند. آن کسانی که مفاخر تاریخی را ندارند، برای خودشان خلق میکنند! ما این همه مفاخر تاریخی داریم، این همه چیزهائی که مایهی تفاخر تاریخی ملت ایران است، اعتماد به نفس ملت ایران است؛ چرا اینها را نشان ندهیم؟[1]
2-«راهیان نور» یکی از جلوههای پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. دوران دفاع مقدّس را حقیقتاً بایستی گرامی شمرد، عزیز شمرد و پاسداری کرد، چون آن هشت سال -هشت سال دفاع مقدّس- تضمینکنندهی حیثیّت کشور و هویّت ملّت و امنیّت فعلی و عزّت ملّت ایران شد. هرچه میتوانید در این زمینه مطالعه کنید، دقّت کنید، پیگیری کنید، مطمئنّاً به این نتیجه خواهید رسید که اگر این هشت سال دفاع مقدّس با آن خصوصیّات در این قطعهی از تاریخ کشور ما وجود نمیداشت، امروز کشور ما و ملّت ما مطمئنّاً نه از عزّت، نه از امنیّت، نه از سلامت، نه از استقلال و نه از آزادی برخوردار نبود. آن هشت سال -هشت سال بظاهر جنگ و فشار و ترس و هول و مشکلات فراوان- در باطن خود یک نعمت الهی بود؛ یکی از الطاف خفیّهی الهی بود که به این کشور و این ملّت عطا شد.[2]
3- هر کشوری یک ثروتی دارد: بعضیها ثروتهای اقلیمی دارند؛ بعضیها ثروتهای جغرافیایی دارند؛ بعضیها ثروتهای زیرزمینی دارند؛ بعضیها ثروتهای انسانی -انسانهای باهوش، برجسته- دارند؛ بعضیها نفت دارند؛ بعضیها عقل دارند پول ندارند، بعضی پول دارند عقل ندارند؛ از این قبیل در دنیا ملّتهایی داریم. نقطهقوّت هر کشوری بایستی برای او عزیز و محترم باشد، از آن محافظت کند.... واقعاً یکی از ایّامالله، ایّام جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس است؛ این را باید زنده نگه بداریم، این یک ثروت است.
اشتباه میکنند کسانی که خیال میکنند یا باید اسم جنگ را نیاورد، یا اگر اسمش را آورد، بر ضدّش حرف زد؛ جلسه تشکیل میدهند برای آثار و ادبیّات جنگ، آنوقت شعر ضدّ جنگ در آن جلسه میخوانند؛ اینها خطا و اشتباه میکنند. اینها مثل کسانی هستند که کتابهای خطّیِ نفیس بازماندهی یک ملّت را -نُسخ منحصر به فرد را- آتش بزنند و از بین ببرند؛ مثل کسانی هستند که نفت یک کشور را استخراج کنند و بریزند داخل دریا و از بین ببرند؛ ثروت ملّی را -که میتواند تاریخ را بسازد، آینده را بسازد و ذکر آنها مثل ذکر «وَ ذَکِّرهُم بِایّامِ الله»[۸] مایهی ساختن حال و آیندهی کشور بشود- دارند از بین میبرند. فیلم میسازند، فیلم ضدّ جنگ میسازند؛ کتاب مینویسند؛ باید مراقب بود. [اینها] دو مقوله را با هم اشتباه میکنند؛ یک مقوله این است که آیا جنگ فینفسه چیز خوبی است یا چیز بدی است؟ خب معلوم است جنگ چیز خشنی است؛ جنگ، کشتن دارد، نابود شدن دارد، مجروح شدن دارد، معلوم است؛ این یک مقوله است. یک مقولهی دیگر این است که یک ملّتی که مورد تهاجم قرار میگیرد از جهات مختلف، اگر چنانچه قوّت خود را، نیروی خود را به میدان نیاورد و در مقابل دشمن نَایستد، چه اتّفاقی خواهد افتاد؟ این مقوله را با آن مقوله مخلوط میکنند. دفاع مقدّس یک حرکت حیاتی بود، یک نفس کشیدن بود برای این ملّت؛ نفس نمیکشیدیم، میمردیم؛ این را باید زنده نگه داشت. خب، اگر شما بخواهید از ثروت استفاده کنید، باید فنّاوریاش را بلد باشید؛ من میگویم این راهیان نور یک فنّاوری است؛ این یک فنّاوری است برای استفادهی از این ثروت عظیم. این معدن طلای عظیمی که در اختیار ما است، این را یا میشود بدون فنّاوری رها کرد، یا میشود مثل خیلی از معادن ما -که متأسّفانه بدون اینکه ارزش افزودهای برایش بهوجود بیاید، همینطوری میدهند به دست این و آن میرود- رد کرد که برود، یا میتوان آن را با فنّاوری، دارای ارزش افزوده کرد.[3]
#داستان و شعر
خاقانى" در قصیده معروف خود به هنگام اشک ریختن در برابر ایوان مدائن مىگوید:
! بر دیده من خندید کاینجا ز چه مىگرید؟ خندند بر آن دیده کاینجا نشود گریان
و عالم معروف مرحوم شیخ ابیوردى در قصیده معروفش در برابر تخت جمشید مىگوید:
جم عبرت مردم شد، افسر ز سرش گم شد سر خشت سر خم شد، هان اى سر باهش هان!
این پند خموشان است گر پند زبان خواهى رو آیه" اورثنا" از مکتب قرآن خوان[1]
تفسیر نمونه، ج 3، ص 103[1]
# نظر شخصی و بیان مصادیق
از جمله کارهای زیبا جهت بهره برداری از گنج دفاع مقدس ساخت باغ موزه دفاع مقدس است.
# شرح کلی موضوع
قرآن مجید کرارا مردم را به سیر در ارض و مشاهده آثار گذشتگان، سرزمینهاى ویران شده اقوامى که به عذاب گرفتار شدهاند، کاخهاى در هم شکسته شاهان، قبرهاى در هم ریخته و استخوانهاى پوسیده مستکبران، اموال و ثروتهاى بى صاحب مانده ثروتمندان مغرور، دعوت کرده است، مخصوصا تصریح مىکند که مطالعه این آثار که تاریخ زنده و گویا و ملموس پیشینیان است دلها را بیدار و چشمها را بینا مىکند و به راستى چنین است، گاهى مشاهده یکى از این آثار آن چنان طوفانى در دل و جان انسان بر پا مىکند که مطالعه چندین کتاب تاریخ قطور چنان اثرى ندارد.
در اسلام نیز جهانگردى وجود دارد، و به آن اهمیت زیادى داده شده اما نه بسان توریستهاى هوسران و هوسباز امروز بلکه براى تحقیق و بررسى آثار و سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط مختلف جهان، و این همان چیزى است که قرآن نام آن را" سیر فى الارض" گذارده و طى آیات متعددى به آن دستور داده است.[1]
پس یکی از وظایف دولت اسلامی فراهم کردن زیرساخت های مکان های تاریخی، زیارتگاه ها، یادمان شهدا... جهت تسهیل در عبرت آموز ی از تاریخ پیشینیان است، که این عبرت آموزی ثمراتی ا زجمله : افزایش اعتماد به نفس جمعی، بهره برداری از ثروت معنوی گذشتگان و .... دارد.
- تفسیر نمونه، ج 15، ص104[1]