نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات


اشاره:

آنچه را که در پی می‌خوانید، ویراستی از مقاله‌ی «سیره‌ی تفسیری مرحوم علا‌مه طباطبایی» است که به قلم آیت‌اللّه جوادی آملی به رشته‌ی تحریر درآمده‌است.

اکنون درباره‌ی ویژگی‌های ممتاز تفسیر المیزان - که شناسایی تمامی آیات قرآن به منظور تفسیر قرآن به قرآن است - به توضیحی کوتاه می‌پردازیم.

آیات توحیدی یا غرر آیات‌

مرحوم علا‌مه(ره) از آیات کلیدی قرآن‌کریم به عنوان «غرر آیات» یاد می‌فرمود؛ درخشش چشم‌گیر آنها نه‌تنها بسیاری از آیات قرآن را توضیح می‌داد،‌بلکه پایه‌ی محکمی برای حل بسیاری ازاحادیث خواهد بود.
میزان شناسایی آیات زیربنایی برای همه‌ی معارفی، که ارقام آنها را در مقدمه‌ی جلد اوّل کتاب قیم المیزان به هفت محور بحثی رسانده‌اند، همانا آیات صریح یا ظاهر معارف توحیدی است.(16) همه‌ی مسایل اسلا‌می، که در قرآن مطرح است، اعم از عقاید و اخلا‌ق و احکام، به توحید خدای سبحان بر می‌گردد.
با استنباط آیات زیربنایی بر محور یاد شده، هر وجه یا احتمالی که در بین وجوه واحتمالا‌ت گوناگون در مورد آیه‌ی مورد بحث، ‌مخالف توحید بود، باطل می‌دانستند؛‌از سوی دیگر هر وجه یا احتمالی که به توحید نزدیک‌تر بود، می‌پذیرفتند.
از این ره‌گذر رابطه‌ی جهان بینی و ایدئولوژی را تحلیل می‌نمودند: هرجهان‌بینی مخصوص، ایدئولوژی ویژه‌ای را به دنبال دارد، زیرا اعتقاد به مادیت هرچه در جهان موجود است، سنّت اجتماعی را طوری تنظیم می‌کند که با لذت‌ها و کمال‌های محسوس و مادی همراه بوده‌است. اعتقاد به بت‌پرستی طوری سنت‌گذاری می‌کند، که بت‌ها را راضی سازد،‌ ولی اعتقاد به خداوند سبحان و قیامت طوری سنّت‌پردازی می‌کند که سعادت دنیا و آخرت را تأمین کند.
بنابراین صورت‌های گوناگون زندگی اجتماعی در اثر اختلا‌ف اصول اعتقادی جوامع بشری می‌باشد: «... فانّ المذهب المختلفه مؤثره فی خصوص السنّن المعمول بها فی المجتمعات... فصور الحیاه` الا‌جتماعیه` تختلف باختلا‌ف الا‌صول الا‌عتقادیه` فی حقیقه` العالم...»(17)


از این‌جهت که اصول توحیدی، آیات کلیدی قرآن کریم می‌باشند،‌در مسأله‌ی اخلا‌ق در طی ابطال نسبیت آن به مسلک‌های سه‌گانه‌ی اخلا‌ق می‌پردازند. در ادامه، برجسته‌ترین آنها را مسلکی می‌دانند که سنن اخلا‌قی را برای لقای خداوند سبحان و تحصیل وجه پایدار او تعیین کرده که خود عین توحید است: «... و اما الا‌ن فانّما یرید وجه ربّه ولا‌ هم له فی فضیله` ولا‌ رذیله` و لا‌ شغل له بثناء‌جمیل و ذکر محمود ولا‌التفات له الی دنیا او آخره` او جنّه` او نار و انّما همّه ربه و زاده ذل عبودیته و دلیله حبه....».(18)

چون زیربنای همه‌ی معارف ،‌اخلا‌ق و همچنین اعمال شایسته را توحید دانستند - که همانند اصل ثابت شجره‌ی طیبه می‌باشد که تا آسمان شاخه دارد و همواره میوه می‌دهد - در این‌باره چنین می‌فرماید: «... ان المراد فی الا‌یه` علی ما یعطیه السیاق هو اصل التوحید الذی یتفرع علیه سائر الا‌عتقادات الحقه و ینمو علیه الا‌خلا‌ق الزاکیه و تنشأ منه الا‌عمال الصالحه».(19)


از آن نظر که تمام فیض‌ها براساس توحید از خداوند سبحان تنزل می‌یابند و هیچ موجودی نه خود مستقل است، نه به غیر خداوند اعتماد دارد و نه درمحدوده‌ی طبیعت خلا‌صه می‌شود، بلکه هر موجودی ریشه‌ی غیبی دارد،‌آیه‌ای که بر این اصل دلا‌لت دارد و نیز آیه‌ای که بر صیانت قرآن‌کریم از هر گزند تحریفآور دلا‌لت می‌کند، از غرر آیات می‌دانند: «... و من غررالا‌یات القرآنیه المشتمله` علی حقائق جمه` فی السّوره` قوله تعالی: و ان من شیء الا‌عندنا خزائنه...»(20)


به استناد آیه‌ی «و ان من شیء الا‌ عندنا خزائنه» نه تنها مسأله‌ی انزال حدید(21) ، پوشاک و پرمرغان(22)، هشت زوج از چهارپایان(23) ومانند آن را از باب تفسیر قرآن به قرآن حل می‌کردند، بلکه مسأله‌ی تنزل وحی،‌فرشته، قرآن، هدایت ملکوتی، که ویژه‌ی امامت است و «ائمه` یهدون بامرن» می‌باشند ونیز مسأله‌ی ایمان عالم ذریه، اخذ میثاق به وحدانیت خدای سبحان، سبق قضا بر قدر، پیوند لوح محو و ثابت با لوح محفوظ و دیگر مسایل الهی را، در پرتو آن، حل می‌نمودند.


به همین مناسبت بعضی از آیات سوره‌ی رعد را نیز جزو آیات باهره و نورانی به شمار آوردند،‌در عین آن که سراسر قرآن کریم، نور می‌باشد: «.... و من الحقائق الباهره` المذکوره` فی هذه السوره` ما یتضمنه قوله: «انزل من السماء ماء، و قوله: الا‌ بذکر الله تطمئن القلوب، و قوله: یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، و قوله: فللّه المکر جمیع».(24)


خداوند سبحان نه تنها دارای کمالا‌ت هستی است، بلکه هرگونه کمال وجودی از آن ذات مقدس نشأت می‌گیرد و هرگونه کمالی که آمیخته با تناهی و نقص باشد، از حضرتش مسلوب است. تنهاکمالا‌ت نامحدود هستی عین خداوند عالم است. هر اسمی دلا‌لت بر یکی از آن کمالا‌ت می‌کند و راه ارتباطی خلق با خالق است. از این‌رو آیه ی «... ایاما تدعوا فله الا‌سماء الحسنی»(25) را از غرر آیات قرآنی دانسته و چنین می فرمایند: «والا‌یه` من غررالا‌یات القرآنیه` تنیر حقیقه` ما یراه القرآن الکریم من توحید الذات و توحید العباده` قبال ما یراه الوثنیه` من توحید الذات و تشریک العباده`».(26)


به همین مناسبت درباره‌ی آیه‌ی هشتم از سوره‌ی طه: «الله لا‌اله الا‌هو له الا‌سماء الحسنی»، چنین می‌گویند: «و من غررالا‌یات فی السور قوله تعالی...»(27) آیه‌ی «الله نور السموات والا‌رض...»(28) به‌طور وضوح جریان توحید خداوند سبحان را،‌که ریشه‌ی همه‌ی معارف قرآنی است، بیان می‌نماید. سخن مرحوم استاد در این‌باره آن است: «... و من غررالا‌یات فیها آیه` النور».(29) از این جهت که غبار کثرت در روز ظهور وحدت حقه زایل می‌گردد و در آن‌روز روشن می‌شود که همه‌ی کارها از آن خدای سبحان می‌باشد - که در حقیقت روز ظهور توحید راستین است. از آیه‌ی «یوم لا‌ تملک نفس لنفس شیئاً والا‌مر یومئذ لله»(30) چنین یاد می‌کنند: «... و هی من غررالا‌یات».(31)


در تأیید این مطلب، وقتی که از محضر مرحوم استاد علا‌مه پرسیدم: «به چه مناسبت سوره‌ی مبارکه یس قلب قرآن است؟» فرمودند: «همین پرسش را از حضور استادمان، مرحوم آقای قاضی (همان عارف نامور و عالم ربانی)،‌ پرسیدم. ایشان در جواب فرمودند: به مناسبت دو آیه‌ی آخر سوره انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء‌و الیه ترجعون».
مرحوم استاد درباره‌ی این دو آیه چنین می‌فرماید: «و من غرر الا‌یات فیها قوله تعالی: انما امره...»(32) و همچنین آیه‌ی «و ان الی ربک المنتهی.» که هدف نهایی آفرینش و تدبیر آن و قرارگاه کاروان سالا‌ر جهان انسانی، حضرت پیامبراکرم(ص) را خداوند سبحان می‌داند؛‌آیه «و ان لیس للا‌نسان الا‌ ما سعی» که پیوند ضروری عمل با عامل را در قیامت ترسیم می‌کند، از این‌جهت که خطوط کلّی سیر مسافران کوی هستی و همچنین مدار پاداش وکیفر را بیان می‌نمایند، جزو آیات کلیدی به حساب آمده و درباره‌ی آنها چنین می‌فرمایند: «و من غررالا‌یات فیها، ای فی سوره` النجم،‌قوله: و ان الی...»


در آیه‌ی «و انّ الی ربّک المنتهی» همه‌ی تدبیرها،‌ایجاد روابط بین اشیا و پرورش آنها فقط به خداوند سبحان منتهی خواهد شد. بنابراین در تأیید آن فرمودند:‌«... و الا‌یه` تثبت الربوبیه` المطلقه` لله سبحانه...»


و چون آیه‌ی «انا کل شیء‌خلقناه بقدر»ناظر به توحید ربوبی و تنظیم هندسی تمام پدیده‌ها می‌باشد،‌در ردیف آیات ریشه‌ای قرآن کریم شمرده شده و درباره‌ی آن چنین مرقوم داشتند: «و من غرر آیاتها ما فی آخرها من آیات القدر».(33)


همچنین آیات هفتگانه‌ی پایان سوره‌ی حشر،‌که ترغیب به لقای پروردگار از راه مراقبت و محاسبت در آنها مطرح است و نیز عده‌ای از اسمای حسنای باری‌تعالی که هر کدام مجرای فیض جدا و تجلی علی‌حده باشد،‌ به حساب آیات اصولی آمده و درباره‌ی آنها چنین فرمودند: «و من غررالا‌یات فیها الا‌یات السبع فی آخرها...»(34)


همچنین آیه‌ی «ذلک بان‌الله هوالحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل»، که بر انحصار هستی حقیقی در خداوند سبحان دلا‌لت داشته و هرچه به نام آن‌حضرت نباشد باطل است - که محتوای آن توحید کامل است - در عداد آیات کلیدی قرار گرفت. ایشان درباره‌ی آن چنین مرقوم فرمودند:‌«و من غررالا‌یات فیها (فی سوره لقمان) قوله تعالی: ذلک بان الله».(35)


خلا‌صه آن که مبداء تمام وجودهای خارجی هستی محض، خداوند سبحان است،‌که بدون آن هست محض،‌چیزی موجود نخواهد شد؛ مبدا‡ تمام وجودی‌های علمی،‌شناخت آن هستی محض است که بدون معرفت او، چیزی شناخته نخواهد شد. از این جهت آیات توحیدی، که بیان کننده‌ی صفات جمال و جلا‌ل آن ذات مقدس می‌باشد و وحدت ذات، مبدا‡ خلق،‌وحدت رب و مدبّر و نیز وحدت معبود را تبیین می‌نماید،‌از غرر آیات به‌شمار آمده و جزو معارف کلیدی قرآن کریم محسوب می‌شوند - که مبدا‡ شناخت سایر آیات می‌باشند،‌و بدون آنها هیچ آیه‌ای فهمیده نمی‌شود. - این بخش از قرآن، عهده دار قواعد کلّی قرآن‌شناسی می‌باشند و با نیل به این قواعدکلّی، ‌دیگر آیات قرآنی روشن می‌گردند.


این روش، یعنی از آیات زیربنایی و معارف کلیدی پی به سایر آیات بردن(36) همان سیره‌ی مرضیه‌ی ائمه‌ی اطهار(علیهم السلا‌م) است. مرحوم استاد در این باره می‌فرماید:‌«اگر این سبک سابقه‌دار به نسیان سپرده نمی‌شد و ادامه می‌یافت، بسیاری از اسرار قرآنی آشکار می‌گشت.(37) این اسلوب ویژه،‌(38) همان تفسیر قرآن به قرآن است که از معاجم، فهارس،‌لغات و... خارج خواهد بود».
این روش بهترین مصداق برای آیه «ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلا‌فاً کثیر»(39) می‌باشد که به‌صورت قیاس استثنایی بیان شده‌است؛ یعنی هیچ‌گونه اختلا‌فی سراسر قرآن مجید نیست.

منظور این جمله تنها بیان عقد سلبی قضیه نیست که بین معانی قرآن هیچ اختلا‌فی نمی‌باشد،‌بلکه تبیین عقد اثباتی آن است؛‌یعنی همه‌ی مفاهیم قرآنی منسجم و همآهنگ‌اند و به یکدیگر گرایش دارند؛ هر آیه در محتوای خود،‌ صادق و نسبت به محتوای آیه‌ی دیگر، بدون واسطه یا با واسطه‌ی مصدق می‌باشد. چه این که قرآن ناطق، امیرالمؤمنین(ع)، از آیه‌ی مذکور چنین استفاده می‌فرماید: «... و ذکر ان الکتاب یصدق بعضه بعضاً و انه لا‌اختلا‌ف فیه، فقال سبحانه: ولو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلا‌فاً کثیراً؛ و ان القرآن ظاهره انیق و باطنه، عمیق...»(40) یعنی برخی از آیات، مصدق بعض دیگر هستند.


بنابراین همه‌ی‌آیات، موافق یکدیگرند و از این جهت سراسر قرآن کریم متشابه و مثانی همدیگرند. چه این که مرحوم علا‌مه چنین می‌فرماید: «... و سمیت الا‌یات القرآنیه مثانی لا‌ن بعضها یوضح حال البعض و یلوی و ینعطف علیه کما یشعر به قوله: کتاباً متشابها مثانی. حیث جمع بین کون الکتاب متشابها یشبه بعض آیاته بعضاً و بین کون آیاته مثانی و فی کلا‌م النبی - صلی‌الله علیه‌وآله - فی صفه` القرآن: یصدق بعضه بعضاً و عن علی - علیه السلا‌م - فیه: و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض...»(41)


شاید جدا نمودن هر آیه از آیات دیگر، ملا‌حظه نکردن در تفسیر آیه‌ی مورد بحث یا تأیید و شاهد مدد نگرفتن، نحوه‌ای از ایجاد تفرقه بین آیات منسجم و متحد قرآن باشد. بازگشت این نوع تجزیه و پراکنده ساختن اعضای پیکر یگانه کلا‌م خدا به آن است و در قرآن به عنوان روشی نکوهیده از بیگانگان، نسبت به قرآن، یاد شده: «... کما انزلنا علی المقتسمین الذین جعلوا القرآن عضین».(42)
اگرچه، طبق روایات، منظور از «عضین» کسانی هستندکه اعضای قرآن را تعضیه و تفرقه نمودند - به بعضی از آنها ایمان آورده‌اند و نسبت به بعض دیگر کفر ورزیدند - و همچنین کسانی که درباره‌ی قرآن نسبت‌های ناروای گوناگون روا داشتند، ولی منقطع نمودن هر آیه از دیگر آیات، که همانند اجزای یک واحد به شمار می‌روند، خود گونه‌ای تعضیه و تفرقه‌ی ناپسند است؛ آیه‌ای که به دیگر آیات انعطاف دارد،‌نمی‌توان بدون گرایش به مفاهیم آیات دیگر تفسیر کرد؛ البته با توجه به اصل یاد شده که گرایش اوّلی شاخه‌های فرعی، به همان ریشه‌های اصیل می‌باشد که در شجره‌ی طوبای قرآن، عبارت از آیات کلیدی و معارف توحیدی می‌باشند.

*: آینه‌ی مهر، ویژه‌ی بیستمین سالگرد و بزرگ‌داشت علا‌مه طباطبایی، سال 1380

پی‌نوشت‌ها:
16. المیزان، ص 11؛
17. المیزان، ج 165، صص 201 و 200؛
18. المیزان، ج 1، ص 379؛
19. المیزان، ج 12، ص 50؛
20. المیزان، ج 12، ص 98؛
21. حدید، 25؛
22. اعراف، 26؛
23. زمر، 6؛
24. المیزان، ج 11، ص 312؛

۹۵/۰۲/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین منیب

دسته بندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی