نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 14 (عدالت و احسان)

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ب.ظ

سوره مبارکه نحل - 90   

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (90)

۹۹/۱۲/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j14

نظرات  (۷)

#آیات

1-وَ أُمِرْتُ‏ لِأَعْدِلَ‏ بَیْنَکُمُ  (42 شوری)

2-لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ‏ النَّاسُ‏ بِالْقِسْط (25 حدید)

3-وَ أَنْفِقُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ‏ (195 بقره)

4-یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (21 نور)

5-وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (104 آل‌عمران)

#روایات

1-نهج البلاغة‌ قَالَ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى‏ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏ الْعَدْلُ‏ الْإِنْصَافُ‏ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ.[1]

ترجمه : امام علی ع در خصوص این ایه شریفه که فرمود : «همانا خداوند به عدل و نیکی کردن فرمان می دهد» می‌فرماید : " عدل آنست که حق مردم را به آنها برسانى، و احسان آن است که بر آنها تفضل کنى"

2-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْفَتَّالُ فِی رَوْضَةِ الْوَاعِظِینَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: جِمَاعُ التَّقْوَى فِی قَوْلِهِ تَعَالَى- إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان‏‌[2]

حضرت رسول گرامی اسلام (ص) می‌فرماید : «مجموعه تقوا در این گفتار خدا است، که مى‏فرماید: خداوند به عدل و احسان فرمان مى‏دهد»

3-عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ أَسْرَعَ الْخَیْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ، وَ إِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عِقَاباً الْبَغْیُ.[3]

حضرت رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند : همانا بر و نیکی ، خیری است که ثوابش از همه خوبی ها سریع تر می آید و بغی و ظلم شری است که مجازاتش از همه بدی ها سریعتر می آید.

4- حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی جَدِّی الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ الثَّقَفِیِّ عَنْ سَعِیدِ بْنِ شُرَحْبِیلَ عَنِ ابْنِ لَهِیعَةَ عَنْ أَبِی مَالِکٍ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع أَخْبِرْنِی‏ بِجَمِیعِ‏ شَرَائِعِ‏ الدِّینِ‏ قَالَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُکْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ.[4]

ابی مالک میگوید که به امام زین العابدین گفتم که من را از راه های دین با خبر کن. حضرت فرمودند که : سخن حق و حکم کردن به عدل و وفاء به عهد.

5-عن أبی جعفر علیه السلام قال: فی کتاب على علیه السلام: ثلث‏ خصال‏ لا یموت‏ صاحبهن حتى یرى وبالهن: البغی و قطیعة الرحم و الیمین الکاذبة یبارز الله بها، الحدیث[5].

امام باقر ع می فرمایند : در کتاب علی ع است که : سه خصلت است که کسی که آن خصلت ها را دارد نمی میرد مگر اینکه نتیجه آن را می بیند : ظلم ، قطع رحم و قسم دروغی که خداوند به وسیله آن آشکار میکند.

6- امام صادق (ع) :  ثَلَاثَةُ أَشْیَاءَ یَحْتَاجُ النَّاسُ طُرّاً إِلَیْهَا الْأَمْنُ‏ وَ الْعَدْلُ‏ وَ الْخِصْب‏[6]

سه چیز است که همه مردم به آن‌ها نیاز دارند؛ امنیت ، عدالت و آسایش

7- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ عَدْلُ‏ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ‏ عِبَادَةِ سَبْعِینَ سَنَةً قِیَامٍ لَیْلُهَا وَ صِیَامٍ نَهَارُهَا وَ جَوْرُ سَاعَةٍ فِی حُکْمٍ أَشَدُّ وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ مَعَاصِی سِتِّینَ سَنَةً.[7]

رسول اکرم (ص) می فرمایند : ساعتی عدالت بهتر از 70 سال عبادت است که شب‌هایش به نمازو روزهایش به روزه بگذرد.

8- عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْعَدْلُ‏ أَحْلَى‏ مِنَ‏ الشَّهْدِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَطْیَبُ رِیحاً مِنَ الْمِسْک[8]

امام صادق ع می فرمایند : عدالت از عسل شیرین تر ، از کره نرم تر و از مشک خوشبوتر است.

 

[1] نهج البلاغه ، کلمات قصار ، جمله 231

[2] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏11، ص: 266

[3] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 460

[4] الخصال، ج‏1، ص: 113

[5] تفسیر نور الثقلین، ج‏3، ص: 79

[6] تحف العقول، النص، ص: 320

[7] بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج‏72، ص: 352

[8] الکافی (چاپ الإسلامیة)، ج‏2، ص: 147

#نکات_تفسیری

1-.«عَدل» دورى از افراط و تفریط است که هم در عقاید مطرح است و هم در رفتار شخصى و جامعه و سفارش این آیه هم به فرد است و هم به حکومت‏ها[1]. عدل همان قانونى است که تمام نظام هستى بر محور آن مى‏گردد، آسمان‌ها و زمین و همه موجودات با عدالت بر پا هستند، جامعه انسانى -که گوشه کوچکى از این عالم پهناور است- نیز نمى‏تواند از این قانون عالم شمول، بر کنار باشد و بدون عدل به حیات سالم خود ادامه دهد.[2]

2- از آنجا که عدالت با همه قدرت و شکوه و تاثیر عمیقش در مواقع بحرانى و استثنایى به تنهایى کارساز نیست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن مى‏آورد. به تعبیر روشنتر در طول زندگى انسانها مواقع حساسى پیش مى‏آید که حل مشکلات به کمک اصل عدالت به تنهایى امکان پذیر نیست، بلکه نیاز به ایثار و گذشت و فداکارى دارد، که با استفاده از اصل" احسان" باید تحقق یابد[3]. عدل واحسان در کنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشک، دلها را التیام نمى‏دهد.[4]

3-جوامع بزرگ بشرى در آغاز از جوامع خانه‏اى که گره آن ازدواج است تشکیل مى‏شود، سپس بعد از گسترش توالد و تناسل و توسعه افراد خانواده رفته رفته جامعه‏اى بزرگتر تشکیل مى‏شود بنام قبیله و عشیره و دودمان، و همچنین این اجتماع رو به کثرت و تزاید مى‏گذارد تا بصورت امتى عظیم در می‌آید.[5] وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ در خصوص خویشاوندان و بستگان است که جامعه کوچک محسوب مى‏شود، و با توجه به اینکه جامعه بزرگ از جامعه کوچکتر یعنى جامعه فامیلى ترکیب شده، هر گاه، این واحدهاى کوچکتر از انسجام بیشترى برخوردار گردند، اثر آن در کل جامعه ظاهر مى‏شود، و در واقع وظائف و مسئولیتها به صورت صحیحى در میان مردم تقسیم مى‏گردد، چرا که هر گروه در درجه اول به ضعفاى بستگان خود مى‏پردازد، و از این طریق همه این گونه اشخاص زیر پوشش حمایت نزدیکان خود قرار مى‏گیرند.[6]پس در احسان، رسیدگى به بستگان و صله‏رحم اولویّت دارد[7].

 

4-" فحشاء" اشاره به گناهان پنهانى، به معناى کردار و گفتار زشتى است که زشتیش بزرگ باشد ، " منکر" اشاره به گناهان آشکار دارد.[8]

5- بغى، هر گونه تجاوز از حق خویش و ظلم و خود برتربینى نسبت به دیگران است[9] ، لذا فعلا از این کلمه معناى استعلاء و استکبار و گردن‏کلفتى نسبت به دیگران و ظلم و تعدى نسبت به آنان فهمیده مى‏شود[10].

 

[1] تفسیر نور، ج‏4، ص: 570

[2] تفسیر نمونه، ج‏11، ص: 366

[3] تفسیر نمونه، ج‏11، ص: 367

[4] تفسیر نور، ج‏4، ص: 571

[5] المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏12، ص: 332

[6] تفسیر نمونه، ج‏11، ص: 369

[7] تفسیر نور، ج‏4، ص: 571

[8] تفسیر نمونه، ج‏11، ص: 370

[9] تفسیر نمونه، ج‏11، ص: 370

[10] المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏12، ص: 333

 

#امام_آقا

1-یک عدّه‌ای بخطا تصوّر میکنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند اینها از غرب به عالَم اسلام آمده است، یا متفکّرین اسلامی اینها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب سه چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است؛ در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربی‌ها که اینها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند -نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند- [آنها] گفتند و عمل نکردند؛ [این مفاهیم] در اسلام بود و در زمان پیغمبر(ص) عمل شد.اصل بعثت همه‌ی انبیا و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط -یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی- در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین اینها مفاهیم قدیمیِ اسلامی است.[1]

2-عدالت، اساس کار حیات طیّبه‌ی انسانی است. شما برای تعجیل فرج امام زمان (ارواحنا فداه) هم که دعا میکنید، میگویید ایشان بیایند که عدالت را برقرار کنند؛ این است دیگر. یَملَاُ اللهُ‌ بِه الاَرضَ‌ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا؛ با اینکه آن بزرگوار دین را هم، تقوا را هم، اخلاق را هم به جامعه تزریق خواهد کرد امّا شما نمیگویید: «یملا الله به الارض دیناً»؛ [بلکه] میگویید: «عدلاً»؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که عدل، نیاز اصلی حیات طیّبه‌ی انسانی است.[2]

3-انفاق کردن یعنی خرج‌کردن از مال، و بدیهی است که مراد از این خرج‌کردن، آن خرجی نیست که انسان برای خودش می‌کند، چون خرج کردن برای خود را هر انسانی می‌کند و بی‌تقواها بیشترش را برای خورد و خوراک و لذت و شهوترانی خودشان خرج می‌کنند. پس مقصود آن نیست، بلکه مقصود انفاق در راه خداست. یعنی در راه هدفهای والا و در راه آرمانهای الهی خرج‌کردن بسیار مهم است! و این انفاق دارای دو فایده است: یک فایده، فایده نقد و تخلف ناپذیر و همگانی، و آن عبارت است از فایده‌ای که به انفاق کننده می‌رسد. و فایده دوم: فایده متحمل و نه‌چندان همگانی که به انفاق شونده می‌رسد. درست عکس آن چیزی که در تصور عمومی وجود دارد. همه خیال می‌کنند ما که انفاق می‌کنیم و خرج می‌کنیم به انفاق شونده، یعنی به آن کسی که پول می‌دهیم فایده می‌رسد، در حالی که اینطور نیست، یعنی قبل از آنکه به او فایده برسد اولین فایده به ما که انفاق می‌کنیم ‌رسیده است. من یک وقتی در گذشته پیرامون بحث انفاق و زکوة می‌گفتم: شما که دست در جیب کردی و این پول را درآوردی تا رساندی دست گیرنده فایده بردی و واقعیت همین است. چرا؟ چون اصل قضیه دل‌کندن از آن چیزی است که شما آن را متعلق به خودتان می‌دانید و این کار بزرگ است.[3]

4-جوان یک کشور اگر بخواهد مثل موتور پیش‏برنده‏اى آن ملت را پیش ببرد، احتیاج دارد به اینکه سرحال، بانشاط، تندرست، قوى و دل‏بسته‏ى به کار و پیشرفت باشد. براى اینکه این روحیه را در جوان ایرانى از بین ببرند، تلاش مى‏کنند با توطئه‏هاى گوناگون؛ با ترویج فساد، با ترویج فحشاء، با ترویج مواد مخدر، با باندهاى هدایت‏شده، جوان ایرانى را منصرف کنند. جوان ایرانى باید بهوش باشد.[4]

5-سلام بر حسین بن على که با یاران معدود خویش براى برچیدن بساط ظلم‏ غاصبان خلافت بپاخاست و از ناچیز بودن عِده و عُده به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد «هیهات منّا الذِّلَّةُ» اش را به گوش حق طلبان رساند که در نظر دنیاگرایان و ملت‏پرستان، آنچه از این اولیاى معظم الهى صادر شده بر خلاف عقل و شرع است. قیام بدون تجهیزات کافى را عقل آنان نمى‏پسندد و شرع آنان اجازه نمى‏دهد. و نیز به عقیده آنان حرکت از کشورى به کشورى دیگر که داراى حکومت و تشکیلاتى مى‏باشد، مخالف با عقل و ملیت بوده و بالاخره مخالف با موازین شرعى و الهى است و همچنین صلح با نمرودیان و فرعونیان و ملحدان و ستمگران و سازش با ظالمان به صورت مسلمان و با زهدفروشان داغ بر پیشانى، طریق صواب و عقل و شرع بوده و هست. و با این انگیزه، تسلیم و سازش با امریکاى جهانخوار و وابستگان به او لزوم عقلى و شرعى دارد و تخلف از آن مخالف شرع و عقل است. و دفاع از ملت مظلوم عراق که زیر چکمه دژخیمان به جان آمده‏اند و فوج فوج علماى عظام و ابرار بى‏پناه آنان به شهادت مى‏رسند و زنان و کودکان آنان زیر لگدهاى ستمگران مى‏سوزند و مى‏میرند و فریاد «یا لَلمسلمین» مى‏کشند، بر خلاف عقل و شرع مى‏باشد! این انگیزه ملیگرایى و خلود در ارض است که مصالح مسلمانان را فراموش کرده و دفاع از مصالح مسلمین را در حصار ملت خاص قرار داده و قلم سرخ بر قرآن کریم و احادیث رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و ائمه معصومین- علیهم السلام- و سیره مستمره انبیاى عظام و اولیاى معظم- علیه السلام- در طول تاریخ کشیده است.[5]

 

[1] بیانات نوروزی خطاب به ملت ایران، 3 / 1 / 1399

[2] بیانات در دیدار رئیس و مسئولین قوه قضائیه ، 5 / 4 / 1398

[4] بیانات در دیدار اقشار مخختلف مردم ، 14 /3 / 1387

[5] صحیفه امام، ج‏20، ص: 87

 

 

#داستان

ایثار حاتم طائی : سالی قحطی شد و تمام مردم در فشار و مضیقه بودند ، و هر چه داشتند خورده بودند زن حاتم می گوید : شی بود که چیزی از خوراک در منزل ما پیدا نمی شد حتی حاتم و دو نفر از بچه هایم (عدی و سفانه ) از گرسنگی خوابمان نمی برد . حاتم عدی را و من سفانه را با زحمت مشغول نمودیم تا خوابشان ببرد .
حاتم با گفتن داستان مرا مشغول کرد تا خواب روم ، اما از گرسنگی خوابم نمی برد ولی خود را به خواب زدم که او گمان کند من خوابیده ام ، چند دفعه مرا صدا کرد ، من جواب ندادم .
حاتم داشت از سوراخ خیمه به طرف بیابان نگاه می کرد ، شبهی به نظرش رسید ، وقتی نزدیک شد دید زنی است که به طرف خیمه می آید . حاتم صدا زد : کیستی ؟ زن گفت : ای حاتم بچه های من دارند از گرسنگی مانند گرگ فریاد می کنند .
حاتم گفت : زود برو بچه هایت را حاضر کن ، به خدا قسم آنها را سیر می کنم وقتی که این سخن را از حاتم شنیدم فورا از جایم حرکت کردم و گفتم : به چه چیزی سیر می کنی ؟ !
گفت : همه را سیر می کنم ، برخاست و تنها یکی اسبی داشتم که اساس به وسیله آن بار می کردیم آن را ذبح نمود و آتش روشن کرد و قدری از گوشت را به آن زن داد و گفت : کباب درست کن با بچه هایت بخور . بعد به من گفت : بچه ها را بیدار کن آنها هم بخورند و سپس گفت : از پستی است که شما بخورید و یک عده در کنار شما گرسنه بخوابند . آمد و یک یک آنها را بیدار کرد و گفت : برخیزید آتش روشن کنید ، و همه از گوشت اسب خوردند؛ اما خود حاتم چیزی از آن نخورد و فقط نشسته بود و خوردن آنها را تماشا می کرد و لذت می برد

#نظر_شخصی

برخی از مشکلاتی که امروز نظام اسلامی با آن دست و پنجه نرم میکند ، ناشی از عمل نکردن به محتوای این آیه شریفه است. مردم یک کشوری که رسیدن به عدالت -در همه شئون- را سرلوحه هدف خود قرار داده است ، نمی‌توانند فقط با دلخوش کردن به دستورهای حکومتی منتظر عدالت باشند. هر عضوی که در نظام اسلامی تنفس می‌کند نسبت به مسئله عدالت مسئول است . لذا خداوند متعال بلافاصله بعد از دستور به عدالت دستور به احسان را مطرح می نمایند. مردم در جامعه اسلامی نقش فعال دارند. این نقش فقط در انتخابات مطرح نیست بلکه مردم با ایثار و تفضل و انفاق خود جامعه اسلامی را رشد می دهند و ظرفیت پذیرش عدالت را در این جامعه بالاتر می‌برند. از طرفی رذالت های اخلاقی هم با دستورهای حکومتی برطرف نمی‌شود. جمهوری اسلامی با تجربه 40 ساله خود ، توانست خیلی از فسادهای رایج زمان طاغوت را از ریشه براندازد اما کلید رهایی از برخی گناهان به عهده خود مردم است. برای مثال معزل بی‌حجابی که از فرهنگ منحوس غربی ناشی شده است ، باید با فرهنگ سازی در بین عامه مردم و امر به معروف و نهی از منکر رفع شود. البته نقش دستگاه های حکومتی نفی نمی‌گردد لکن این از مواردی است که اگر حکومت وظیفه خود را انجام دهد که به عقیده ما هم‌اکنون این اتفاق رخ نداده است- تکلیف از سایر مردم برداشته نخواهد شد. این سه نهی ای که در انتهای این آیه توسط خداوند متعال صورت گرفته ، همه مقدمه ای برای رسیدن به همان هدف اصلی است. جامعه ای که مرتکب فحشاء یا منکر و یا بغی بشود ، نمی‌تواند مسئول متقی تربیت کند که او عدالت را در سطح جامعه گسترش دهد و بر فرض محال اگر این اتفاق بیفتد ، جامعه بی تقوا پذیرای عدالت نخواهد بود. لذا اصلی ترین وظیفه حکومت دینی آماده سازی شرایط اجتماعی برای قیام به قسط مردم است. همانطور که در آیه شریفه فرمود : لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ‏ النَّاسُ‏ بِالْقِسْطِ (25 حدید) .

#شرح_کلی_موضوع

هدف اصلی همه انبیاء رساندن جامعه اسلامی به عدالت بوده است. لذا خداوند متعال در ابتدای این آیه امر به عدالت را بیان می‌فرمایند. این امر نشان‌دهنده اهمیت بالای عدالت می‌باشد. البته حکومت به تنهایی قادر به پیاده ساختن عدل در گستره نظام اسلامی نیست و مردم هم باید با حکومت برای ایجاد عدالت به میدان بیایند. لذا خداوند متعال بلافاصله پس از دستور به عدل، دستور به احسان را مطرح می‌نمایند. اگر مردم در جامعه اسلامی با یکدیگر مراعات نکنند و غنی دست فقیر و قوی دست ضعیف را نگیرند ، عدالت در جامعه محقق نخواهد شد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی