جزء 5 (غربزدگان و مناصب اسلامی)
سوره مبارکه نساء - 51 و 52
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا ﴿۵۱﴾ أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا ﴿۵۲﴾
# شان نزول:
بسیارى از مفسران در شان نزول آیات فوق چنین گفتهاند که بعد از حادثه" احد" یکى از بزرگان یهود بنام" کعب بن اشرف" به اتفاق هفتاد نفر از یهودیان به سوى مکه آمد، تا با مشرکان مکه بر ضد پیامبر اسلام ص هم پیمان شوند و پیمانى را که با پیامبر اسلام ص داشتند بشکنند،" کعب" به منزل ابو سفیان وارد شد و ابو سفیان او را گرامى داشت و یهود در خانههاى قریش بطور پراکنده میهمان شدند، یکى از اهل مکه به کعب گفت: شما اهل کتابید و محمد نیز داراى کتاب است، حقیقت این است که ما احتمال مىدهیم این کار توطئهاى باشد که براى از بین بردن ما چیده شده است، اگر مىخواهید با شما هم پیمان شویم نخستین شرط آن این است که در برابر این دو بت (اشاره به دو بت بزرگ کردند)، سجده کنید و به آنها ایمان بیاورید، آنان چنین کردند.
سپس" کعب" به اهل مکه پیشنهاد کرد که سى نفر از شما و سى نفر از ما
به کنار خانه کعبه برویم و شکمهاى خود را بر دیوار خانه کعبه بگذاریم و با پروردگار کعبه عهد کنیم که در نبرد با محمد کوتاهى نکنیم، این برنامه نیز انجام شد، و پس از پایان آن، ابو سفیان رو به کعب کرده، گفت: تو مرد دانشمندى هستى و ما بیسواد و درس نخوانده!، به عقیده تو،" ما" و" محمد" کدام به حق نزدیکتریم، کعب گفت: آئین خود را براى من کاملا تشریح کن ابو سفیان گفت:
ما براى حاجیان، شتران بزرگ قربانى مىکنیم، و به آنها آب مىدهیم، میهمان را گرامى میداریم، و اسیران را آزاد کرده، و صله رحم بجا مىآوریم، و خانه پروردگار خود را آباد نگه مىداریم، و بر گرد آن طواف مىکنیم، و ما اهل حرم خدا سرزمین مکهایم، ولى محمد از دین نیاکان خود دست برداشته، و قطع پیوند خویشاوندى کرده، و از حرم خدا و آئین کهن ما بیرون رفته، و آئین محمد آئینى است تازه و نوپا- کعب گفت: به خدا سوگند آئین شما از آئین محمد بهتر است!، در این هنگام آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
( تفسیر نمونه، ج3، ص: 417-418)