نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 5 (مبارزه با اکل مال به باطل)

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۲۳ ب.ظ

سوره مبارکه نساء - 29   

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿۲۹﴾

 

 

۹۹/۱۲/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j5

نظرات  (۲۷)

۱۴ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۲۸ مریم قدسیان

#آیه
و لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقاً من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون (بقره-۱۸۸)

 

۱۴ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۳۱ مریم قدسیان

#آیه 

یا ایها الذین آمنوا انّ کثیراً من الاحبار والرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل اللّه و الذین یکنزون الذهب والفضة و لاینفقونها فی سبیل اللّه فبشّرهم بعذاب الیم (توبه- ۳۴)

۱۴ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۳۳ مریم قدسیان

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران-۱۳۰)

۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۱۴ مریم قدسیان

#آیه

وَ آتُوا الْیَتَامَی‌ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیث‌َ بِالطَّیِّب‌ِ وَ لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَهُم‌ْ إِلَی‌ أَمْوَالِکُم‌ْ إِنَّه‌ُ کَان‌َ حُوبَاً کَبِیرَاً (نساء-۲)

خوردن مال یتیم به عنوان یکی از مصادیق اکل مال به باطل

۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۰ مریم قدسیان

#آیه

وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَ قَدْ نهُواْ عَنْهُ وَ أَکلْهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ  وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنهْمْ عَذَابًا أَلِیمًا(نساء- 161)

ربا به عنوان یکی از مصادیق اکل مال به باطل

۱۷ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۶ مریم قدسیان

#نکات تفسیری

تفسیر نور- ذیل آیه 188 سوره بقره

 

رشوه، یکى از گناهان بزرگى است که مفاسد اجتماعى متعدّدى را به دنبال دارد، از جمله:

حذف عدالت، یأس و ناامیدى ضعفا، جرأت و جسارت اقویا، فساد و تباهى حاکم و قاضى، از بین رفتن اعتماد عمومى. با توجّه به این آثار و عوارض منفى، در روایات شدیداً از این عمل انتقاد شده است؛

* رسول اکرم صلى الله علیه و آله خطاب به حضرت على علیه السلام فرمود: «یا علىّ! من السُّحت ثمن المیتة والکلب والخمر و مهر الزانیة والرشوة فى الحکم» «1» اى على! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه یکسان و حرام است.

* حضرت على علیه السلام در ذیل آیه شریفه‏ى «أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ» «2» فرمود: اینان کسانى هستند که مشکل مردم را حل نموده و در برابر، هدایاى آنان را مى‏پذیرند. «3»

* امام صادق علیه السلام رشوه را در حد کفر به خدا مى‏داند.

* رسول اکرم صلى الله علیه و آله رشوه دهنده و گیرنده و واسطه را لعنت کرد و فرمود: بوى بهشت به صاحب رشوه نمى‏رسد. «4»

* در حدیث دیگر مى‏خوانیم: هر حاکمى که نسبت به گرفتارى‏هاى مردم بى تفاوت باشد، خداوند لطفش را نسبت به او مى‏پوشاند و اگر هدیه قبول کند تا کار مردم را انجام دهد، در زنجیر است و اگر رشوه بگیرد، مشرک مى‏باشد. «5»

* حضرت على علیه السلام رشوه گیرنده را از حقّ ولایت محروم مى‏داند. «6» همچنین فرمودند: هیچ گروهى گرفتار رشوه نشدند، مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانى شدند! «7»

بعضى براى توجیه خلاف خود، نام‏هاى مختلف بر رشوه مى‏گذارند، از جمله: هدیه، تحفه، حقّ‏الزحمه، چشم روشنى و .... شخصى به نام «اشعث‏بن قیس»، حلوائى به در خانه على علیه السلام به عنوان هدیه آورد تا در محکمه شاید امام به نفع او حکم صادر کند. امام فرمود: به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحقّ از دهان مورچه‏اى بگیرم این کار را نخواهم کرد. «8»

شخصى به رسول اکرم صلى الله علیه و آله گفت: من متصدى و مسئول کارى هستم، مردم برایم هدایایى مى‏آورند، چگونه است؟! حضرت در جواب فرمود: چه شده است که عُمّال ما از هدایا سخن مى‏گویند! آیا اگر در خانه مى‏نشستند کسى به آنان هدیه مى‏داد؟! «9»

 

پیام‏ها:

1- مالکیّت باید از راه صحیح باشد. مانند: حیازت، تجارت، زراعت، صنعت، ارث، هدیه، امثال آن، ولى تصرف از طریق باطل و رشوه ایجاد مالکیّت نمى‏کند. «لا تَأْکُلُوا اموال الناس بِالْباطِلِ»

2- جامعه در حکم یک پیکر واحد است. «بَیْنَکُمْ، أَمْوالَکُمْ»

3- رشوه، حرام است و انسان حقّ ندارد براى تصاحب اموال مردم رشوه دهد.

 «تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ»

4- اسلام، مردم را مالک اموالشان مى‏داند. «أَمْوالِ النَّاسِ»

5- لغزش‏هاى آگاهانه خطرناک است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» 

( تفسیر نور، ج‏1، ص: 295-296)

 

__________________________________________________

 (1). بحار، ج 77، ص 54.

 (2). مائده، 42.

 (3). بحار، ج 104، ص 273.

 (4). بحار، ج 104، ص 274.

 (5). وسائل، ج 12، ص 63.

 (6). نهج ‏البلاغه، خطبه 131.

 (7). نهج ‏الفصاحه، ح 2693.

(8). نهج‏ البلاغه، خطبه 224.

 (9). نهج‏ الفصاحه، ح 539.

 

 

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۵۸ مریم قدسیان

 

#نکات تفسیری

تفسیر المیزان- ذیل آیه 34 سوره توبه

 

[اشاره به اهمیت اقتصادیات در نظام بشرى و وجه اینکه از میان گناهان احبار و رهبان" اکل مال به باطل" ذکر شده است‏]

 

قرآن کریم هر چند در سوره بقره، نساء، مائده و غیر آن، براى اهل کتاب و مخصوصا براى یهود جرائم و گناهان بسیارى بطور مفصل برشمرده، و لیکن در این آیه متعرض جرائم و تعدیات مالى آنان شده، چون اولا تعدى به حقوق مالى مردم در میان گناهان اهمیت خاصى دارد، و ثانیا در مقامى که گفتگو از تباه‏کارى‏هاى ایشان نسبت به مجتمع بشرى صالح است ذکر اینگونه جرائم از ایشان مناسبت دارد، زیرا با نشان دادن تعدیات آنان به خوبى ثابت مى‏شود که اگر زمام حکومت بشر به دست اهل کتاب بیفتد، چه بر سر بشر خواهد آمد. آرى، هیچ جرم و گناهى بقدر تعدى به حقوق مردم، جامعه را فاسد نمى‏سازد. زیرا مهم‏ترین چیزى که جامعه انسانى را بر اساس خود پایدار مى‏دارد، اقتصادیات جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعى قرار داده‏، و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنایات و تعدیات و مظالم را دقیقا آمارگیرى کنیم و به جستجوى علت آن بپردازیم خواهیم دید که علت بروز تمامى آنها یکى از دو چیز است: یا فقر مفرطى است که انسان را به اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنى، آدم‏کشى، گرانفروشى، کم‏فروشى، غصب و سایر تعدیات وادار مى‏کند، و یا ثروت بى حساب است که انسان را به اسراف و ول خرجى در خوردن، نوشیدن، پوشیدن، تهیه سکنى و همسر، و بى بند و بارى در شهوات، هتک حرمتها، شکستن قرقها و تجاوز در جان، مال و ناموس دیگران وامى‏دارد.

و همه این مفاسد که از این دو ناحیه ناشى مى‏شود هر یک به اندازه خود تاثیر مستقیمى در اختلال نظام بشرى دارد، نظامى که باید حیازت اموال و جمع‏آورى ثروت و احکام مجعول براى تعدیل جهات مملکت و جدا ساختن آن از خوردن مال به باطل را ضمانت کند، وقتى این نظام مختل گردد و هر کس به خود حق دهد که هر چه بدستش مى‏رسد تصاحب کند، و از هر راهى که برایش ممکن باشد ثروت جمع نماید قهرا سنخ فکرش چنین مى‏شود که از هر راهى که ممکن شد باید مال جمع‏آورى کرد چه مشروع و چه نامشروع، و بهر وسیله شده باید غریزه جنسى را اقناع و اشباع کرد چه مشروع و چه نامشروع، و هر چند به‏ جاهاى باریک هم بکشد.

و پر واضح است که وقتى کار بدینجا بکشد شیوع فساد و انحطاطهاى اخلاقى چه بلائى بر سر اجتماع بشرى درمى‏آورد، محیط انسانى را به صورت یک محیط حیوانى پستى در مى‏آورد که جز شکم و شهوت هیچ همى در آن یافت نمى‏شود، و به هیچ سیاست و تربیتى و با هیچ کلمه حکمت‏آمیز و موعظه‏اى نمى‏شود افراد را کنترل نمود.

و شاید همین جهت باعث بوده که در آیه مورد بحث از میان همه گناهان تنها مساله اکل مال به باطل آنهم از ناحیه احبار و رهبان که خود را مربى امت و مصلح اجتماع قلمداد مى‏کنند ذکر شود.

 

[مواردى از تعدیات مالى کشیشان‏]

بعضى از خود مسیحیان مواردى چند از تعدیات کشیشان را برشمرده‏اند از آن جمله:

پیشکش‏هایى را که مریدها، بخاطر ظاهر عابد، و زاهدنماى ایشان تقدیم مى‏دارند، رباخوارى و مصادره اموال مخالفین، رشوه‏خوارى در قضا و داورى، فروختن قباله‏هاى مغفرت و بهشت و امثال آن.

 

( ترجمه تفسیر المیزان، ج‏9، ص: 330)

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۴۹ مریم قدسیان

#نکات تفسیری

تفسیر نمونه- ذیل آیه 29 سوره نساء

"یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ" این آیه در واقع زیر بناى قوانین اسلامى را در مسائل مربوط به "معاملات و مبادلات مالى" تشکیل مى‏دهد، و بهمین دلیل فقهاى اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مى‏کنند، آیه خطاب به افراد با ایمان کرده و مى‏گوید:" اموال یکدیگر را از طرق نابجا و غلط و باطل نخورید" یعنى هر گونه تصرف در مال دیگرى که بدون حق و بدون یک مجوز منطقى و عقلانى بوده باشد ممنوع شناخته شده و همه را تحت عنوان" باطل" که مفهوم وسیعى دارد قرار داده است.

مى‏دانیم" باطل" در مقابل" حق" است و هر چیزى را که ناحق و بى هدف و بى- پایه باشد در برمى‏گیرد.

بنا بر این هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوى، معاملاتى که حد و حدود آن کاملا نامشخص باشد، خرید و فروش اجناسى که فایده منطقى و عقلایى در آن نباشد، خرید و فروش وسائل فساد و گناه، همه در تحت این قانون کلى قرار دارند، و اگر در روایات متعددى کلمه" باطل" به قمار و ربا و مانند آن تفسیر شده درحقیقت معرفى مصداق‏هاى روشن این کلمه است نه آنکه منحصر به آنها باشد.    

(تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 355)

 

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۰۴ مریم قدسیان

 

#نکات تفسیری

تفسیر المیزان- ذیل آیه 29 سوره نساء

این آیه شبه اتصالى به آیات قبل دارد، چون مشتمل است بر نهى از خوردن مال به باطل، و آیات سابق مشتمل بود بر نهى از خوردن مهر زنان از راه سخت‏گیرى و تعدى، پس در حقیقت در این آیه از یک مساله خصوصى به مساله‏اى کلى انتقال حاصل شده است.

معناى کلمه (اکل)- خوردن- معروف است، و آن این است که خوردنى را به وسیله‏ لقمه گرفتن و جویدن و بلعیدن مثلا داخل جوف کنیم، و چون معناى تسلط و انفاذ در این عمل نهفته است، لذا به این اعتبار کلمه (اکل) را در مواردى که تسلط و انفاذ در کار باشد نیز استعمال مى‏شود مثلا مى‏گویند:" اکل فلان المال" (فلانى مال را خورد) که معنایش این است که در آن تصرف کرد، و بر آن مسلط شد، و در این تعبیر عنایت در این است که مهم‏ترین غرض آدمى در هر تصرفى که مى‏کند همان خوردن است، او مى‏خواهد به وسیله تصرف در اشیا در درجه اول قوت خود- و عایله خویش- را تامین کند، چون شدیدترین حاجت بشر در بقاى وجودش همانا غذا خوردن است، و به همین مناسبت است که تصرفات او را خوردن مى‏نامند، البته نه همه تصرفاتش را بلکه آن تصرفى را خوردن مى‏خوانند که توأم با نوعى تسلط باشد و با تسلط خود تسلط دیگران را از آن مال قطع سازد، مثلا آن مال را تملک نماید، و یا تصرفى از این قبیل کند، گویا با چنین تصرفى سلطه خود را بر آن مال انفاذ نموده، در آن تصرف مى‏کند، همانطور که خورنده غذا در آن تصرف نموده، آن را مى‏خورد.

کلمه" باطل" (هم در عقاید استعمال دارد، و هم اخلاق، و هم اعمال) و در اعمال عبارت است از آن عملى که غرض صحیح و عقلایى در آن نباشد.

و اگر در آیه شریفه، جمله" لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ" را مقید کرده به قید (بینکم)، که بر نوعى جمع شدن دور یک مال و در وسط قرار گرفتن آن مال دلالت دارد، به این منظور بوده که اشاره و یا دلالت کند بر اینکه أکلى که در آیه از آن نهى شده خوردن بنحوى است که دست بدست آن جمع بگردد، و از یکى بدیگرى منتقل شود، در نتیجه مجموع جمله" لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ" وقتى مقید شود بقید (بالباطل) نهى از معاملات ناقله از آن استفاده مى‏شود، یعنى معاملاتى که نه تنها مجتمع را به سعادت و رستگاریش نمى‏رساند، بلکه ضرر هم مى‏رساند، و جامعه را به فساد و هلاکت مى‏کشاند، و این معاملات باطل از نظر دین عبارتند از: امثال ربا و قمار و معاملات کتره‏اى که طرفین و یا یک طرف نمى‏داند چه مى‏دهد و چه مى‏گیرد، حدود و مشخصات کالا و یا بها مشخص نیست،- مانند معامله با سنگریزه و هسته خرما،- به اینگونه که سنگریزه یا هسته خرما را به طرف اجناس فروشنده پرتاب کنم، روى هر جنسى افتاد، با پرداخت مثلا پنجاه تومان، آن جنس مال من باشد و امثال این معاملات که اصطلاحا آن را غررى مى‏گویند.

و بنا بر این استثنایى که در جمله:" إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ" وجود دارد استثناء منقطع است، (مثل این مى‏ماند که کسى بگوید: هیچ معامله باطلى نکنید، مگر آن معامله‏اى که صحیح باشد) که اینجور استثنا آوردن جز بخاطر افاده نکته‏اى جایز نیست، و نکته آن در آیه مورد بحث پاسخ به سؤالى است که ممکن است بشود، و یا جلوگیرى از توهمى است که ممکن است شنونده بکند، زیرا بعد از آنکه از خوردن مال به باطل نهى کرد، و نوع معاملاتى که در جامعه فاسد جریان داشت و اموال از راه معاملات ربوى و غررى و قمار و امثال آن دست به دست مى‏گشت، به نظر شرع باطل بود، جاى این توهم بود که بطور کلى معاملات باعث انهدام ارکان مجتمع مى‏شود، و اجزاى جامعه را متلاشى و مردم را هلاک مى‏کند.

لذا پاسخ داد که نه، همه معاملات اینطور نیستند، بلکه یک نوع معامله وجود دارد که نه تنها آن مفاسد را ندارد، بلکه توانایى آن را دارد که پراکندگى‏هاى جامعه را جمع و جور کند، و جامعه را از نظر اقتصاد پاى بر جا سازد، و استقامتش را حفظ نماید، و آن تجارتى است که ناشى از رضایت طرفین و هم از نظر شرع مقدس صحیح باشد، و این است آن تجارتى که حوایج جامعه را بر آورده خواهد کرد.

(ترجمه تفسیر المیزان، ج‏4، ص: 500-501)

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۲ مریم قدسیان

#نکات تفسیری 

تفسیر نور-ذیل آیه 29 سوره نساء

امام صادق علیه السلام به هنگام تلاوت این آیه فرمود: کسى که قرض بگیرد و بداند که نمى‏تواند بازپرداخت کند، مال باطل خورده است. «1» امام باقر علیه السلام در ذیل آیه فرمود: ربا، قمار، کم‏فروشى و ظلم از مصادیق باطل است. «2»

( تفسیر نور، ج‏2، ص: 53)

_______________________________________________

 (1). کافى، ج 5، ص 95.

 (2). تفسیر نورالثقلین.

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۵۰ مریم قدسیان

 

#نکات تفسیری- مصادیق اکل مال به باطل

ذیل آیه 29 سوره نساء

حدثنا أحمد بن عثمان بن حکیم الأوذى، ثنا أحمد بن مفضل، ثنا أسباط، عن السدى قوله: لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ قال: أما أکلهم بینهم بالباطل فبالزنا و القمار و النجش و الظلم.

( تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم)، ج‏ 3، ص: 926)

 

قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ؛ أی لا یأکل بعضکم مال بعض بالظلم و شهادة الزّور و الیمین الفاجرة و الرّبا و القمار و غیر ذلک من الغصب و السرقة و الخیانة.

( تفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم (الطبرانی)، ج‏ 2، ص: 224)

 

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ  بالظلم و الغصب و شهادة الزور و الحلف الکاذب، و غیر ذلک‏

( تفسیر ابن وهب المسمی الواضح فی تفسیر القرآن الکریم، ج‏ 1، ص: 249)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۲۹ مریم قدسیان

#نکات تفسیری

ذیل آیه 188 سوره بقره

خطوط اصلى اقتصاد اسلامى‏

این آیه اشاره به یک اصل کلى و مهم اسلامى مى‏کند که در تمام مسائل اقتصادى حاکم است، و به یک معنى مى‏شود تمام ابواب فقه اسلامى را در بخش اقتصاد، زیر پوشش آن قرار داد، و به همین دلیل فقهاى بزرگ ما در بخشهاى زیادى از فقه اسلامى به این آیه تمسک مى‏جویند، مى‏فرماید:" اموال یکدیگر را در میان خود به باطل و ناحق نخورید" (وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ).

در اینکه منظور از" باطل" در اینجا چیست، تفسیرهاى مختلفى ذکر کرده‏اند، بعضى آن را به معنى اموالى که از روى غصب و ظلم به دست مى‏آید دانسته‏اند.

و بعضى اشاره به اموالى که از طریق قمار و مانند آن فراهم مى‏گردد.

و بعضى آن را اشاره به اموالى مى‏دانند که از طریق سوگند دروغ (و انواع پرونده‏سازى‏هاى دروغین به دست مى‏آید).

ولى ظاهر این است که مفهوم آیه عمومیت دارد و همه این مسائل و غیر اینها را شامل مى‏شود، زیرا" باطل" که به معنى زایل و از بین رونده است، همه را در بر مى‏گیرد، و اگر در بعضى از روایات، از امام باقر علیه السلام تفسیر به" سوگند دروغ"، و در روایتى از امام صادق علیه السلام تفسیر به" قمار" شده است، در واقع از قبیل بیان‏ مصداقهاى روشن است.

بنا بر این هر گونه تصرف در اموال دیگران از غیر طریق صحیح و به ناحق مشمول این نهى الهى است.

تمام معاملاتى که هدف صحیحى را تعقیب نمى‏کند و پایه و اساس عقلایى ندارد مشمول این آیه است.

ذکر این نکته نیز لازم است که تعبیر به" اکل" (خوردن) معنى وسیع و گسترده‏اى دارد که هر گونه تصرفى را شامل مى‏شود، و در واقع این تعبیر کنایه‏اى است از انواع تصرفات، و" اکل" یک مصداق روشن آن است.

  (تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 5)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۳۱ مریم قدسیان

#روایات

عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَکُونُ عِنْدَهُ الشَّیْ‏ءُ تَبْلُغُ بِهِ وَ عَلَیْهِ الدَّیْنُ- أَ یُطْعِمُهُ عِیَالَهُ حَتَّى یَأْتِیَهُ اللَّهُ بِمَیْسَرَةٍ فَیَقْضِیَ دَیْنَهُ، أَوْ یَسْتَقْرِضَ عَلَى ظَهْرِهِ فَقَالَ: یَقْضِی بِمَا عِنْدَهُ دَیْنُهُ، وَ لَا یَأْکُلُ أَمْوَالَ النَّاسِ إِلَّا وَ عِنْدَهُ مَا یُؤَدِّی إِلَیْهِمْ حُقُوقَهُمْ، إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ»

(البحار، ج34، ص: 45 - البرهان، ج 1، ص: 188- الصافی، ج 1، ص: 171)

 

 

عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ عِنْدَهُ شَیْ‏ءٌ یَتَبَلَّغُ بِهِ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ أَ یُطْعِمُهُ عِیَالَهُ حَتَّى یَأْتِیَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِمَیْسَرَةٍ، أَوْ یَقْضِیَ دَیْنَهُ أَوْ یَسْتَقْرِضَ عَلَى ظَهْرِهِ فِی خُبْثِ الزَّمَانِ- وَ شِدَّةِ الْمَکَاسِبِ، أَوْ یَقْبَلَ الصَّدَقَةَ وَ یَقْضِیَ بِمَا کَانَ عِنْدَهُ دَیْنَهُ قَالَ یَقْضِی بِمَا کَانَ عِنْدَهُ دَیْنَهُ وَ یَقْبَلَ الصَّدَقَةَ- وَ لَا یَأْخُذَ أَمْوَالَ النَّاسِ إِلَّا وَ عِنْدَهُ وَفَاءٌ بِمَا یَأْخُذُ مِنْهُمْ- أَوْ یُقْرِضُونَهُ إِلَى مَیْسَرَةٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ- إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ» فَلَا یَسْتَقْرِضْ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَّا وَ عِنْدَهُ وَفَاءٌ- وَ لَوْ طَافَ عَلَى أَبْوَابِ النَّاسِ- فَرَدُّوهُ بِاللُّقْمَةِ وَ اللُّقْمَتَیْنِ وَ التَّمْرَةِ وَ التَّمْرَتَیْنِ، إِلَّا أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلِیٌّ یَقْضِی دَیْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ، إِنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مِنْ مَیِّتٍ یَمُوتُ- إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ لَهُ وَلِیّاً یَقُومُ فِی عِدَتِهِ وَ دَیْنِهِ .

(البحار، ج23، ص: 35 - البرهان، ج 1، ص: 363- الصافی، ج 1، ص: 349)

 

این روایت به اشکال و اسناد مختلف در چند منبع ذکر شده است.

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۳۲ مریم قدسیان

#روایات

بیان مصایقی از اکل مال به باطل

عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ رَجُلٌ- فَقَالَ لَهُ:

أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ» قَالَ:

عَنَى بِذَلِکَ الْقِمَارَ...»

(البرهان،ج 1، ص: 363. البحار، ج 16 (م)، ص: 349.)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۳۴ مریم قدسیان

# روایات

بیان مصایقی از اکل مال به باطل

عَنِ الْبَاقِرِ وَ الصَّادِقِ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) أَنَّهُ الْقِمَارُ، وَ السُّحْتُ، وَ الرِّبَا، وَ الْأَیْمَانُ.

( نهج البیان، ج1، ص: 87)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۴۱ مریم قدسیان

#آیه

سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (مائده-42)

 

#نکات تفسیری

 هر مالى که از راه حرام کسب شود سحت است و سیاق آیه دلالت دارد بر اینکه مراد از" سحت" در آیه شریفه همان رشوه است.

(ترجمه تفسیر المیزان، ج‏5، ص: 558)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۵۵ مریم قدسیان

#روایات

مصادیق سحت

فِی الْکَافِی عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ، سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنِ الْغُلُولِ فَقَالَ. کُلُّ شَیْ‏ءٍ غُلَّ مِنَ الْإِمَامِ فَهُوَ سُحْتٌ. وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ وَ شِبْهِهِ سُحْتٌ. وَ السُّحْتُ أَنْوَاعٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا أُجُورُ الْفَوَاجِرِ وَ ثَمَنُ الْخَمْرِ وَ النَّبِیذِ الْمُسْکِرِ وَ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَةِ، فَأَمَّا الرِّشَا فِی الْحُکْمِ فَإِنَّ ذَلِکَ الْکُفْرُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِرَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.

(تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص: 633)

۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۵۸ مریم قدسیان

# آیه

وَ تَرى‏ کَثیراً مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (مائده-62)

 

#آیه

لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ (مائده-63)

 

# نکات تفسیری

قرآن این دسته از منافقان اهل کتاب را، به خاطر پرده‏درى و جرئت و بى‏پروایى در برابر هر گونه گناه و به خصوص ستمگرى و بالاخص خوردن اموال نامشروع همانند رشوه، و ربا و مانند آن مذمت مى‏کند.

 (تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 446)

 

#نکات تفسیری

«سحت» در اصل به معناى جدا کردن پوست و نیز به معناى شدّت گرسنگى است، سپس به هر مال نامشروع به خصوص رشوه گفته شده است، زیرا این گونه اموال، صفا و طراوت و برکت را از اجتماع انسانى مى‏برد. همان طور که کندن پوستِ درخت باعث پژمردگى یا خشکیدن آن مى‏گردد. بنابراین «سحت» معناى وسیعى دارد و اگر در بعضى روایات مصداق خاصّى از آن ذکر شده، دلیل اختصاص نیست.

 (تفسیر نور، ج‏2، ص: 327)

 

 

۲۰ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۰۷ مریم قدسیان

#متفرقه- مربوط به روایات

از کتاب "ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن"، ج 1، ص 684

 صاحب تبیان مى‏گوید: مال باطل یا از راه ظلم و خیانت و دزدى و غصب است و یا از طریق قمار و لهو و لعب و مانند آنها که هر دو وجه درست است. قال ابو جعفر یعنى بالیمین الکاذبة یقطعون بها الاموال، یعنى مال باطل چیزى است که با سوگند دروغ بدست مى‏آید حضرت صادق نیز گفته است خداوند مى‏دانست که در امّت اسلام حاکمانى خواهند بود که بر خلاف حقّ حکومت مى‏کنند لذا مؤمنین را از تن دادن بحکومتشان نهى کرده است و مردم هم مى‏دانند که بحقّ حکم نمى‏کنند کسانى را هم که بوسیله مال باطل خود را بآنها نزدیک مى‏کنند نهى کرده است. (تبیان 2/ 138- کشف الاسرار 1/ 513).

۲۰ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۴ مریم قدسیان

#شعر و داستان

 

ربا خواری  از نردبانی فتاد               شنیدم هم اندر زمان جان بداد

پسر چند روزی گرستن گرفت               دگر با حریفان نشستن گرفت

به خواب اندرش دید و پرسید حال         که چون رستی از حشر و نشر سوال

بگفت ای پسر قصه بر من مخوان           به دوزخ در افتادم از نردبان

 

(بوستان سعدی)

۲۰ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۷ مریم قدسیان

#شعرو داستان

 

ایا قاضی حیلت گر، حرام آشام رشوت خور

که بی دینی است دین تو و بی شرعی شعار تو

دل بیچاره یی راضی نباشد از قضای تو

زن همسایه یی آمن نبوده در جوار تو

ز بی دینی تو چون گبری و زند تو سجل تو

ز بی علمی تو چون گاوی و نطق تو خوار تو

چو باطل را دهی قوت ز بهر ضعف دین حق

تو دجالی درین ایام و جهل تو حمار تو

اگر خوی زمان گیری و گر ملک جهان گیری

مسیحی هم پدید آید کزو باشد دمار تو

ترا در سر کلهداریست چون کافر از آن هرشب

ببندد عقد با فتنه سر دستار دار تو

چو زر قلب مردودست و تقویم کهن باطل

درین ملکی که ما داریم یرلیغ تتار تو

کنی دین دار را خواری و دنیادار را عزت

عزیز تست خوار ما عزیز ماست خوار تو

دل مشغولت از غفلت قبول موعظت نکند

تو این دانه کجا خواهی که که دارد غرار تو

ترا بینند در دوزخ بدندان سگان داده

زبان لغوگوی تو، دهان رشوه خوار تو

 

(سیف فرغانی)

۲۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۰۲ مریم قدسیان

#متفرقه

 

برگرفته از مقاله "اکل مال به باطل در بینش فقهى شیخ انصارى"، اسماعیل اسماعیلی، مجله فقه، 1373، شماره 1

ملاک شناخت باطل
باطل دو نوع است: باطل شرعى و باطل عرفى. چیزى که از ناحیه شرع بر بطلان آن تصریح شده باشد, باطل شرعى, نام دارد. مانند: ربا, قمار, ظلم, غصب و... چیزى که در تشخیص و فهم عرف, باطل باشد, باطل عرفى نامیده مى شود.
اکنون باید دید منظور از (باطل) در این آیات چیست؟ باطل شرعى و یا عرفى؟
به عبارت دیگر, در مواردى که از شرع دستورى نرسیده, تشخیص باطل از غیر باطل و شناختن مصداقهاى آن به چه کسى محول است؟
باطل در آیات شریفه, هر دو قسم را در بر مى گیرد. نظر عرف در تشخیص این گونه امور اعتبار دارد. فهم باطل نیز, مانند الفاظ دیگر, به عرف مربوط مى شود. همان گونه که شیخ انصارى در بسیارى از موارد, تشخیص مصداق باطل را به عرف, مربوط مى داند.

 

خلاصه سخن شیخ انصارى

  1- ملاک در تشخیص باطل, فهم عرف است. هر چه را عرف باطل بداند مصداق اکل مال به باطل مى باشد.
  2- در مواردى که بین فهم عرف و فهم شرع تفاوت باشد, باید نظر شرع, مقدم داشته شود. حق المارة, حق شفعه, و حق الخیار را که شارع مجاز شمرده است, از مصادیق (اکل ما به باطل) نیست, هر چند عرف, آنها را باطل بداند.
 3- در مسأله لزوم بیع, چون عرف بر هم زدن معامله را ناروا مى داند و شرع نیز تصرف بدون جهت را در مال فروخته شده مجاز نمى داند, اگر بیع, لازم نباشد, تصرف در آن (اکل مال به باطل) خواهد بود.

 

در منابع اسلامى, در بسیارى از موارد, تعبیر (اکل سحت), مرادف با (اکل مال به باطل) به کار رفته است. بر امورى چون رشوه, قمار, غصب و نیز درآمدهایى که از طریق جادوگرى, لهو و لعب, و خرید و فروش اعیان نجسه, مانند: مردار,شراب و ... به دست آید, (اکل سحت) اطلاق شده است.
گرچه واژه (سحت), در اصل به معناى قطع کردن, بریدن و استیصال است و با مفهوم (باطل) تفاوت دارد, ولى از آن جا که به کسبهاى حرام و اموالى که از راههاى خلاف شرع و به شیوه هاى غیرعادلانه به دست آید, (سحت) گفته شده, معنایى شبیه باطل دارد. در معناى سُحت گفته اند:
(کل کسب لایحل فهو السحت) هر کسبى که حلال نباشد, سحت است.
(انّه کل ما لاتحل کسبه)
خلاصه معناى سحت آن که: هر چیزى که کسب آن حلال نباشد, سحت است.
سحت نیز, هچون باطل, عمومیت دارد. گرچه در پاره اى از آیات و روایات, بر مصادیق خاصى تطبیق و تفسیر شده, ولى پیداست که اختصاصى به آن موارد ندارد و هر نوع حرام خوارى و درآمد نامشروع را شامل مى شود.
قطب الدین راوندى, در ذیل آیه: (اکالون السحت) با اشاره به موارد متعدد (سُحت) در روایات, مى نویسد:
(والایة تدل على جمیع ذلک بعمومها) آیـه, همـه این موارد را در برمى گیرد.

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۴۲ مریم قدسیان

#روایات

  1. الامام علی «ع»: .. قد علمتم أنّه لا ینبغی أن یکون الوالی على الفروج، و الدّماء، و المغانم، و الاحکام، و امامة المسلمین، البخیل فتکون فی أموالهم نهمته؛ و لا الجاهل فیضلّهم بجهله؛ و لا الجافی فیقطعهم بجفائه؛ و لا الحائف للدّول فیتّخذ قوما دون قوم؛ و لا المرتشی فی الحکم فیذهب بالحقوق و یقف بها دون المقاطع؛ و لا المعطّل للسّنة فیهلک الأمّة. [1]

ترجمه:  دانستید که روانیست آن کس که بر ناموس و خون و غنایم و زمامدارى مسلمانان ولایت دارد بخیل باشد، زیرا حرص او موجب تصرف در آن اموال خواهد شد؛ نیز نباید نادان باشد، تا به جهل و نادانى خود مردمان را گمراه نسازد؛ نیز نباید سخت و خشن باشد تا با این خشونت رابطه مردمان را با خود نبرد؛ همچنین نباید در تقسیم اموال بیعدالتى کند و دسته‏اى را با دسته‏اى دیگر فرق گذارد؛ نیز براى حکم کردن میان مردم رشوه نگیرد، تا از راه این ارتشا حقوق مردم را ضایع نکند و از اجراى حدود خدا در نماند؛ و سنت را معطّل نگذارد، که تعطیل سنت سبب هلاک امت است.

 

الامام علی «ع»: .. قد علمتم أنّه لا ینبغی أن یکون الوالی على الفروج، و الدّماء، و المغانم، و الاحکام، و امامة المسلمین، البخیل فتکون فی أموالهم نهمته؛ و لا الجاهل فیضلّهم بجهله؛ و لا الجافی فیقطعهم بجفائه؛ و لا الحائف للدّول فیتّخذ قوما دون قوم؛ و لا المرتشی فی الحکم فیذهب بالحقوق و یقف بها دون المقاطع؛ و لا المعطّل للسّنة فیهلک الأمّة. [1]

ترجمه:  دانستید که روانیست آن کس که بر ناموس و خون و غنایم و زمامدارى مسلمانان ولایت دارد بخیل باشد، زیرا حرص او موجب تصرف در آن اموال خواهد شد؛ نیز نباید نادان باشد، تا به جهل و نادانى خود مردمان را گمراه نسازد؛ نیز نباید سخت و خشن باشد تا با این خشونت رابطه مردمان را با خود نبرد؛ همچنین نباید در تقسیم اموال بیعدالتى کند و دسته‏اى را با دسته‏اى دیگر فرق گذارد؛ نیز براى حکم کردن میان مردم رشوه نگیرد، تا از راه این ارتشا حقوق مردم را ضایع نکند و از اجراى حدود خدا در نماند؛ و سنت را معطّل نگذارد، که تعطیل سنت سبب هلاک امت است.

 

[1] - الحیاة ، ترجمه احمد آرام ، ج‏2 ، ص : 311

 

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۴:۴۴ مریم قدسیان

#روایات

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا أَهْلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْه‏.

ترجمه: و اما بعد، همانا ملت­های پیش از شما هلاک شدند زیرا حق مردم را نپرداختند، پس دنیا را را با رشوه دادن بدست آوردند و مردم را به راه باطل بردند و آنان اطاعت کردند.

[1] - شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 18، ص: 77، نامه 79

 
۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۱۹ مریم قدسیان

#امام و آقا

وقتی مناسبات غلط اقتصادی در جامعه حاکم باشد، وقتی رانت‌خواری رواج داشته باشد، وقتی سوءاستفاده‌ی از قدرت برای به دست آوردن ثروتهای بادآورده رواج داشته باشد، کسی که تولید کننده و زحمتکش واقعی است، ناامید می‌شود. کشاورزی که زحمت می‌کشد، صنعتکاری که تولید می‌کند، سرمایه‌داری که سرمایه‌گذاری می‌کند، معدنکاری که عرق می‌ریزد، معلمی که در مدرسه درس می‌گوید، استادی که در دانشگاه تدریس می‌کند، قاضی‌یی که وقت و اعصاب خود را به کارِ صحیح صرف می‌کند، وقتی ببینند راه برای مناسبات غلط اقتصادی در جامعه باز است و با آن برخورد نمی‌شود، مأی

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۲۰ مریم قدسیان

# امام و آقا

وقتی مناسبات غلط اقتصادی در جامعه حاکم باشد، وقتی رانت‌خواری رواج داشته باشد، وقتی سوءاستفاده‌ی از قدرت برای به دست آوردن ثروتهای بادآورده رواج داشته باشد، کسی که تولیدکننده و زحمتکش واقعی است، ناامید می‌شود. کشاورزی که زحمت می‌کشد، صنعتکاری که تولید می‌کند، سرمایه‌داری که سرمایه‌گذاری می‌کند، معدنکاری که عرق می‌ریزد، معلمی که در مدرسه درس می‌گوید، استادی که در دانشگاه تدریس می‌کند، قاضی‌یی که وقت و اعصاب خود را به کارِ صحیح صرف می‌کند، وقتی ببینند راه برای مناسبات غلط اقتصادی در جامعه باز است و با آن برخورد نمی‌شود، مأیوس می‌ش

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۵:۳۷ مریم قدسیان

#امام و آقا

منصب حکومتی، جایگاه قدرت و منابع مالی است؛ وسوسه‌ها در اینجا انسان را راحت نمیگذارد. حالا شما به خودتان نگاه نکنید که متدینید و سطح بالا هستید و مقاومت میکنید در مقابل این وسوسه‌ها؛ در درجات پائین ممکن است در مقابل این وسوسه‌ها نتوانند مقاومت بکنند. شما باید مراقب باشید، شما باید چشم بصیرِ بینای خودتان را بر سرتاسر این دستگاهی که زیر اشراف شما است و تحت مدیریت شما است، آنچنان بگسترانید که نگذارید در یک گوشه‌ای ناسلامتیِ اقتصادی به‌وجود بیاید و این وسوسه‌ها کارگر بشود. حتّی قبل از آنکه دستگاههای نظارتی وارد بش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی