نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 5 (مومنین عافیت طلب و عزت مدار)

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۰۲ ب.ظ

سوره مبارکه نساء/ 71 تا 80

 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمیعاً (71)

وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهیداً (72)

وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنی‏ کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً (73)

فَلْیُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً (74)

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً (75)

الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً (76)

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ قیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ قَریبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتیلاً (77)

أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثاً (78)

ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً (79)

مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً (80)

 

۹۸/۱۲/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j5

نظرات  (۱۹)

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۱ محمدجعفر مصلحی
#تفسیر نمونه

تفسیر نمونه    ج‏4    2

[سوره النساء (4): آیه 71]

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً (71)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید آمادگى خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دسته‏هاى متعدد یا به صورت دسته واحد (طبق شرایط موجود) به سوى دشمن حرکت نمائید.

تفسیر: آماده باش دائمى‏

نخست مى‏گوید:" اى کسانى که ایمان آورده‏اید با کمال دقت مراقب دشمن باشید مبادا غافلگیر شوید و از ناحیه آنها خطرى به شما برسد."

 (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ‏)

دستور مى‏دهد که براى مقابله با دشمن از روشها و تاکتیکهاى مختلف استفاده کنید و" در دسته‏هاى متعدد یا به صورت اجتماع، براى دفع دشمن حرکت کنید".

(فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً).

آنجا که لازم است در دسته‏هاى مختلف و پراکنده حرکت کنید از این طریق وارد شوید و آنجا که ایجاب مى‏کند همگى به صورت یک ارتش بهم پیوسته به میدان دشمن بشتابید، اجتماع را فراموش نکنید.

جالب اینکه معنى" حذر" بقدرى وسیع است که هر گونه وسیله مادى و معنوى را در بر مى‏گیرد، از جمله اینکه مسلمانان باید در هر زمان از موقعیت دشمن، و نوع سلاح، و روشهاى جنگى، و میزان آمادگى، و تعداد اسلحه و کارایى آنها با خبر باشند، زیرا تمام این موضوعات در پیش گیرى از خطردشمن و حاصل شدن مفهوم" حذر" مؤثر است.

مسلما اگر مسلمانان همین یک آیه را در زندگى خود پیاده کرده بودند در طول تاریخ پر ماجراى خویش هرگز گرفتار شکست و ناکامى نمى‏شدند.

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۲ محمدجعفر مصلحی

 

# تفسیر نمونه

تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 5

[سوره النساء (4): آیات 72 تا 73]

وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً (72) وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً (73)

تفسیر:

به دنبال فرمان عمومى جهاد و آماده باش در برابر دشمن که در آیه سابق بیان شد در این آیه اشاره به حال جمعى از منافقان کرده مى‏فرماید:

" این افراد دو چهره که در میان شما هستند با اصرار مى‏کوشند از شرکت در صفوف مجاهدان راه خدا خوددارى کنند." (وَ إِنَّ مِنْکُمْ‏ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَ‏)

(لیبطئن از ماده" بطؤ" به معنى کندى در حرکت مى‏باشد، و چنان که جمعى از اهل لغت و مفسران در اینجا ذکر کرده‏اند هم معنى لازم و هم متعدى دارد یعنى هم خودشان در حرکت کندند و هم دیگران را تشویق به این کار مى‏کنند، و شاید با توجه به اینکه جمله از باب تفعیل است فقط معنى متعدى را دارد منتها گاهى خود را وادار به کندى مى‏کند و گاهى دیگران را)

" ولى هنگامى که مجاهدان از میدان جنگ باز مى‏گردند و یا اخبار میدان جنگ به آنها مى‏رسد، در صورتى که شکست و یا شهادتى نصیب آنها شده باشد، اینها با خوشحالى مى‏گویند چه نعمت بزرگى خداوند به ما داد که همراه آنها نبودیم تا شاهد چنان صحنه‏هاى دلخراشى بشویم".

(فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً)

ولى اگر با خبر شوند که مؤمنان واقعى پیروز شده‏اند، و طبعا به غنائمى دست یافته‏اند، اینها همانند افراد بیگانه‏اى که گویا هیچ ارتباطى در میان آنها و مؤمنان برقرار نبوده از روى تاسف و حسرت مى‏گویند:" اى کاش ما هم با مجاهدان بودیم و سهم بزرگى عائد ما مى‏شد"!

(وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً).

این افراد دو چهره که متاسفانه در هر اجتماعى بوده و هستند در برابر پیروزى و شکستهاى مؤمنان واقعى فورا قیافه خود را عوض مى‏کنند، هرگز در غمها با آنها شریک نیستند و در مشکلات و گرفتارى‏ها همکارى نمى‏کنند، ولى انتظار دارند در پیروزى‏هاى آنان سهم بزرگى داشته باشند و همانند مؤمنان و مجاهدان واقعى امتیازاتى پیدا کنند.

 

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۴ محمدجعفر مصلحی

#تفسیر نمونه

تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 7

[سوره النساء (4): آیه 74]

فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (74)

أقول :

انسان باید پیرو امر حق باشد حالا هر نتیجه ای حاصل شد فرقی نمیکند یُقتل او یَغلب

برخی فک میکنند حتما باید به مقصود و مطلوب برسند و مدام در ناراحتی اند که چرا مقصود حاصل نشد در صورتی که این ناراحتی بخاطر این است که اینها خودشان هدف گذاری کرده اند و دنبال اهداف مدنظر خودشان هستند اما صحیح این است که اهداف را خدا تعیین کند و انسان به دنبال این اهداف باشد.

تفسیر: آماده ساختن مؤمنان براى جهاد

در آغاز آیه مى‏فرماید:" آنهایى باید در راه خدا پیکار کنند که آماده‏اند زندگى پست جهان ماده را با زندگى ابدى و جاویدان سراى دیگر مبادله نمایند".

(فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ) یعنى تنها کسانى مى‏توانند جزء مجاهدان واقعى باشند که آماده چنین معامله‏اى گردند، و به راستى دریافته باشند که زندگى جهان ماده در برابر مرگ افتخار آمیز در مسیر زندگى جاویدان اهمیتى ندارد، ولى آنها که حیات مادى را اصیل وگرانبها و بالاتر از اهداف مقدس الهى و انسانى میدانند هیچگاه مجاهدان خوبى نخواهند بود.

 (وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً) مسلما چنین سربازانى شکست در قاموسشان وجود ندارد و در هر دو صورت خود را پیروز مى‏بینند، چنین روحیه‏اى به تنهایى کافى است که وسائل پیروزى آنها را بر دشمن فراهم سازد.

 [سوره النساء (4): آیه 75]

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً (75)

تفسیر: استمداد از عواطف انسانى‏

در آیه گذشته از مؤمنان دعوت به جهاد شده، ولى روى ایمان به خدا و رستاخیز. و استدلال سود و زیان تکیه شده است، اما این آیه دعوت به سوى جهاد بر اساس تحریک عواطف انسانى مى‏کند

(وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ‏ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ‏)

سپس براى شعله‏ور ساختن عواطف انسانى مؤمنان مى‏گوید:" این مستضعفان همانها هستند که در محیطهایى خفقان بار گرفتار شده و امید آنها از همه جا بریده است، لذا دست به دعا برداشته و از خداى خود مى‏خواهند که از آن محیط ظلم و ستم بیرون روند".

(الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها).

ضمنا از این آیه چند نکته دیگر استفاده مى‏شود

1- جهاد اسلامى همانطور که قبلا هم اشاره شد براى بدست آوردن مال و مقام و یا منابع طبیعى و مواد خام کشورهاى دیگر نیست، براى تحصیل بازار مصرف، و یا تحمیل عقیده و سیاست نمى‏باشد، بلکه تنها براى نشر اصول فضیلت و ایمان و دفاع از ستم دیدگان و زنان و مردان بال و پرشکسته و کودکان محروم و ستم دیده است و به این ترتیب جهاد دو هدف جامع دارد که در آیه فوق به آن اشاره شده یکى" هدف الهى" و دیگرى" هدف انسانى" و این دو در حقیقت از یکدیگر جدا نیستند و به یک واقعیت باز مى‏گردند.

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۶ محمدجعفر مصلحی

#تفسیر نمونه

 [سوره النساء (4): آیه 76]

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً (76)

تفسیر:

یعنى در هر حال زندگى خالى از مبارزه نیست منتها جمعى در مسیر حق و جمعى در مسیر باطل و شیطان پیکار دارند. و به دنبال آن مى‏گوید:" با یاران شیطان پیکار کنید و از آنها وحشت نداشته باشید".

أقول :

انسان یا ایمان دارد یا کافر است و در هر دو حال در حال قتال است یعنی باید در حال قتال باشد

 (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً) دلیل این ضعف و ناتوانى روشن است، زیرا از یک سو افراد با ایمان در مسیر اهداف و حقایقى گام بر مى‏دارند که با قانون آفرینش هماهنگ و هم صدا است و رنگ ابدى و جاودانى دارد آنها در راه آزاد ساختن انسانها و از بین بردن مظاهر ظلم و ستم پیکار مى‏کنند، در حالى که طرفداران طاغوت در مسیر استعمار و استثمار بشر و شهوات زودگذرى که اثر آن ویرانى اجتماع و بر خلاف قانون آفرینش است تلاش و کوشش مى‏نمایند و از سوى دیگر افراد با ایمان به اتکاى نیروهاى معنوى آرامشى دارند که پیروزى آنها را تضمین مى‏کند و به آنها قوت مى‏بخشد در حالى که افراد بى‏ایمان تکیه گاه محکمى ندارند.

 [سوره النساء (4): آیه 77]

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِیلاً (77)

شان نزول:

جمعى از مفسران مانند مفسر بزرگ شیخ طوسى نویسنده" تبیان" و نویسندگان تفسیر" قرطبى" و" المنار" از ابن عباس چنین نقل کرده‏اند که‏ جمعى از مسلمانان هنگامى که در مکه بودند، و تحت فشار و آزار شدید مشرکان قرار داشتند، خدمت پیامبر (ص) رسیدند و گفتند: ما قبل از اسلام عزیز و محترم بودیم، اما پس از اسلام وضع ما دگرگون شد، آن عزت و احترام را از دست دادیم، و همواره مورد آزار دشمنان قرار داریم، اگر اجازه دهید با دشمن مى‏جنگیم تا عزت خود را بازیابیم آن روز پیامبر ص فرمود: من فعلا مامور به مبارزه نیستم- ولى هنگامى که مسلمانان به مدینه آمدند و زمینه آماده براى مبارزه مسلحانه شد و دستور جهاد نازل گردید بعضى از آن افراد داغ و آتشین از شرکت در میدان جهاد مسامحه مى‏کردند، و از آن جوش و حرارت خبرى نبود، آیه فوق نازل شد و به عنوان تشجیع مسلمانان و ملامت از افراد مسامحه کار حقایقى را بیان نمود.

تفسیر: آنها که مرد سخنند

قرآن در اینجا مى‏گوید:" راستى شگفت‏انگیز است حال جمعیتى که در یک موقعیت نامناسب با حرارت و شور عجیبى تقاضا مى‏کردند که به آنها اجازه جهاد داده شود، و به آنها دستور داده شد که فعلا خوددارى کنید و به خود سازى و انجام نماز و تقویت نفرات خود و اداى زکات بپردازید، اما هنگامى که زمینه از هر جهت آماده شد و دستور جهاد نازل گردید، ترس و وحشت یکباره وجود آنها را فرا گرفت، و زبان به اعتراض در برابر این دستور گشودند" (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً).

قرآن به این گونه افراد دو جواب مى‏دهد:

 نخست جوابى است که لابلاى عبارت: یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً. گذشت یعنى آنها به جاى اینکه از خداى قادر قاهر بترسند از بشر ضعیف و ناتوان وحشت دارند، بلکه وحشتشان از چنین بشرى بیش از خدا است!

دیگر اینکه به چنین افراد باید گفته شود به فرض اینکه با ترک جهاد چند روزى آرام زندگى کنید، بالآخره" این زندگى فانى و بى ارزش است، ولى جهان ابدى براى پرهیزکاران با ارزشتر است، به خصوص اینکه پاداش خود را بطور کامل خواهند یافت و کمترین ستمى به آنها نمى‏شود".

(قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا)

آیه فوق ضمنا اشاره به حقیقت مهمى مى‏کند و آن اینکه مسلمانان در مکه برنامه‏اى داشتند، و در مدینه برنامه‏اى دیگر، دوران سیزده‏ساله مکه دوران سازندگى انسانى مسلمانان بود و پیامبر (ص) کوشید با تعلیمات پى در پى و شبانه روزى خود از همان عناصر بت‏پرست و خرافى عصر جاهلیت، آن چنان انسانهایى بسازد که در برابر بزرگترین حوادث زندگى، از هیچگونه مقاومت و فداکارى مضایقه نکنند، اگر دوران مکه وجود نداشت هیچگاه آن پیروزى‏هاى چشمگیر و پیاپى در مدینه نصیب مسلمانان نمى‏شد.

دوران مکه دوران دانشگاه و ورزیدگى و آمادگى مسلمانان بود و به همین دلیل حدود نود سوره از یکصد و چهارده سوره قرآن در مکه نازل شد که بیشترجنبه عقیده‏اى و مکتبى داشت، ولى دوران مدینه دوران تشکیل حکومت و پایه ریزى یک اجتماع سالم بود، و به همین دلیل نه جهاد در مکه واجب بود و نه زکات، زیرا جهاد از وظائف حکومت اسلامى است همانطور که تشکیل بیت المال نیز از شئون حکومت مى‏باشد.

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۷ محمدجعفر مصلحی

#تفسیر نمونه

[سوره النساء (4): آیات 78 تا 79]

أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً (78) ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً (79)

تفسیر:

با توجه به آیات قبل و آیات بعد چنین استفاده مى‏شود که این دو آیه نیز مربوط به جمعیتى از منافقان است که در صفوف مسلمانان جاى گرفته بودند، همانطور که در آیات قبل خواندیم، آنها از شرکت در میدان جهاد وحشت داشتند و هنگامى که دستور جهاد صادر گردید ناراحت شدند، قرآن‏ به آنها در برابر این طرز تفکر دو پاسخ مى‏گوید:

پاسخ اول همان بود که در آخر آیه قبل گذشت. قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏:

پاسخ دوم همان است که در آیه مورد بحث مى‏خوانیم و آن اینکه فرار از مرگ چه سودى مى‏تواند براى شما داشته باشد،" در حالى که در هر کجا باشید مرگ به دنبال شما مى‏شتابد و بالآخره روزى شما را در کام خود فرو خواهد برد حتى اگر در برجهاى محکم باشید" پس چه بهتر که این مرگ حتمى و اجتناب‏ناپذیر در یک مسیر سازنده و صحیح همچون جهاد صورت گیرد، نه بیهوده و بى اثر.

(أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ) جالب توجه اینکه در آیات متعددى از قرآن مجید همانند آیه 99 سوره حجر و آیه 48 مدثر از مرگ تعبیر به" یقین" شده است، اشاره به اینکه هر قوم و جمعیتى، هر عقیده‏اى داشته باشند و هر چیز را بتوانند انکار کنند، این واقعیت را نمى‏توانند منکر شوند که زندگى بالآخره پایانى دارد، و از آنجا که افراد انسان به خاطر عشق به حیات، و یا به گمان اینکه مرگ را با فنا و نابودى مطلق مساوى مى‏دانند همواره از نام آن و مظاهر آن گریزانند این آیات هشدارى به آنها مى‏دهد و در آیه مورد بحث با تعبیر (یدرککم) به آنها گوشزد مى‏کند که فرار کردن از این واقعیت قطعى عالم هستى بیهوده است، زیرا معنى ماده" یدرککم" این است که کسى از چیزى فرار کند و آن به دنبالش بدود.

در آیه 8 سوره جمعه نیز این حقیقت به صورت آشکارترى بیان شده: قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ‏:

آیا با توجه به این واقعیت عاقلانه است که انسان خود را از صحنه جهاد و نیل به افتخار شهادت کنار بکشد و در خانه در میان بستر بمیرد؟ به فرض که با عدم شرکت در جهاد چند روز بیشترى عمر کند و مکررات را تکرار نماید و از پاداشهاى مجاهدان راه خدا بى‏بهره شود، به عقل و منطق نزدیک است؟!

سرچشمه پیروزیها و شکستها:

قرآن در ذیل همین آیه بیکى دیگر از سخنان بى اساس و پندارهاى باطل منافقان اشاره کرده مى‏گوید:" آنها هر گاه به پیروزى برسند و نیکیها و حسناتى به دست آورند مى‏گویند از طرف خدا است" یعنى ما شایسته آن بوده‏ایم که خدا چنین مواهبى را به ما داده.

(وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‏) ولى هنگامى که شکستى دامنگیر آنها شود و یا در میدان جنگ آسیبى ببینند مى‏گویند:" اینها بر اثر سوء تدبیر پیامبر ص و عدم کفایت نقشه‏هاى نظامى او بوده است" و مثلا شکست جنگ احد را معلول همین موضوع مى‏پنداشتند.

(وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ‏)

در هر حال قرآن به آنها پاسخ مى‏گوید که از نظر یک موحد و خداپرست تیزبین" همه این حوادث و پیروزیها و شکستها از ناحیه خدا است" که بر طبق لیاقتها و ارزشهاى وجودى مردم به آنها داده مى‏شود (قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‏).

سپس در آیه بعد چنین مى‏فرماید:" تمام نیکیها و پیروزى‏ها و حسناتى‏

تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 21

که به تو مى‏رسد از ناحیه خدا است و اگر آنچه از بدیها و ناراحتیها و شکستها دامنگیر تو مى‏شود از ناحیه خود تو است"! (ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ‏).

و در پایان آیه به آنها که شکستها و ناکامى‏هاى خود را به پیامبر ص نسبت مى‏دادند و به اصطلاح اثر قدم پیامبر ص مى‏دانستند پاسخ مى‏گوید که ما" تو را فرستاده خود به سوى مردم قرار دادیم و خداوند گواه بر این مطلب است و گواهى او کافى است" آیا ممکن است فرستاده خدا سبب شکست و ناکامى و بدى براى مردم باشد.

(وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً).

 [سوره النساء (4): آیات 80 تا 81]

مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً (80) وَ یَقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً (81)

تفسیر: سنت پیامبر همچون وحى الهى است‏

در این آیه موقعیت رسول ص در برابر مردم و" حسنات" و" سیئات" آنان، بیان شده است، نخست مى‏فرماید:" هر کس اطاعت پیامبر ص کند اطاعت خدا کرده است".

(مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ‏).

سپس مى‏فرماید:" اگر کسانى سرپیچى کنند و با دستورات تو به مخالفت برخیزند مسئولیتى در برابر اعمال آنها ندارى و موظف نیستى که به حکم اجبار آنها را از هر خلافکارى باز دارى، وظیفه تو تبلیغ رسالت و امر بمعروف و نهى از منکر و راهنمایى افراد گمراه و بى خبر است".

بنا بر این در حوادثى مانند جنگ احد که شاید آیه ناظر به آن هم باشد پیامبر ص وظیفه داشته است که از نظر فنون جنگى حد اکثر دقت و مراقبت را در طرح نقشه جنگ و حفاظت مسلمانان از شر دشمن به خرج دهد، و مسلما اطاعت از پیامبر ص در این دستورات اطاعت خدا بوده، ولى اگر کسانى دستور پیامبر ص را زیر پا گذاشتند و به همان دلیل گرفتار شکست شدند، مسئولیت آن متوجه خود آنها است نه پیامبر ص.

و لذا در روایات متعددى که در تفسیر برهان در ذیل آیه وارد شده آمده است مى‏خوانیم:

سپس در آیه دوم اشاره به وضع جمعى از منافقان و یا افراد ضعیف الایمان کرده و مى‏گوید:" آنها به هنگامى که در صف مسلمانان در کنار پیغمبر ص قرار میگیرند براى حفظ منافع و یا دفع ضرر از خویش با دیگران هم صدا شده و اظهار اطاعت فرمان پیامبر ص مى‏کنند، و مى‏گویند با جان و دل حاضریم از او پیروى کنیم" (وَ یَقُولُونَ طاعَةٌ).

اما هنگامى که مردم از خدمت پیامبر ص خارج شدند، آن دسته از منافقان و افراد ضعیف الایمان گفته‏ها و پیمانهاى خویش را به دست فراموشى مى‏سپارند و در جلسات شبانه تصمیمهایى بر ضد سخنان پیغمبر ص مى‏گیرند.

(فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ‏).

از این جمله استفاده مى‏شود که منافقان در زمان پیامبر ص بیکار نمى‏نشستند و با اجتماعات شبانه خود و مشورت با یکدیگر نقشه‏هایى براى کار شکنى در برنامه‏هاى پیغمبر ص طرح مى‏نمودند.

ولى خداوند به پیغمبرش دستور مى‏دهد که" از آنها روى بگرداند و از نقشه‏هاى آنها وحشت نکند و هیچگاه آنها را تکیه گاه در برنامه‏هاى خود قرار ندهد، تنها بر خدا تکیه کند خدایى که بهترین یار و مددکار و مدافع است".

(فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلًا).

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۸ محمدجعفر مصلحی
#تفسیر نور

تفسیر نور    ج‏2    102

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً «71»

پیام‏ها:

2- آمادگى رزمى در سایه ایمان ارزش دارد. «الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ»

4- مسلمانان باید از تاکتیک‏هاى مختلف، براى مقابله با دشمن استفاده کنند.

«ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً»

 

وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً «72»

نکته‏ها:

در آیه‏ى پیش، خطر دشمنان خارجى مطرح بود، اینجا خطر دشمنان داخلى و عوامل نفوذى و منافق مطرح است.

پیام‏ها:

1- صحنه‏هاى جنگ، وسیله‏ى خوبى براى شناخت افراد ضعیف الایمان و منافقان است. وَ إِنَّ مِنْکُمْ‏ ...

6- منافقان، عدم شرکت در جنگ، فرار از جبهه و نجات از مرگ را رمز موفّقیت و سعادت مى‏دانند. «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ»

 

وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً «73»

پیام‏ها:

2- به خاطر منافع دنیوى، منافقان عاطفه را از دست مى‏دهند. «کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ»

5- آنکه در غم مؤمنان شریک نیست، ولى مى‏خواهد در بهره‏ها سهیم باشد، خصلتى از منافقان دارد. لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ‏ ... یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ‏

 

فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً «74»

پیام‏ها:

1- هدف از جنگ در اسلام، فقط خداست، نه کشورگشایى، نه استثمار ونه انتقام.«فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

3- جهاد اکبر و مبارزه با دنیا پرستى، مقدّمه‏ى جهاد اصغر و مبارزه با دشمن است. فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ‏ ...

4- مجاهد فى سبیل‏اللَّه هرگز مغلوب نیست. (به جاى‏ «یَغْلِبْ» مى‏فرماید: «یُقْتَلُ»

5- در جبهه‏ى حقّ، فرار و شکست مطرح نیست، یا شهادت یا پیروزى. «فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ»

 

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً «75»

نکته‏ها:

امام باقر علیه السلام فرمود: مقصود از مستضعفانى که در تحت حکومت ظالمانند، ما هستیم. و امام صادق علیه السلام در پاسخ به اینکه مستضعفان چه کسانى هستند؟ فرمود: کسانى که نه مؤمن هستند و نه کافر.[1]

پیام‏ها:

3- اسلام مرز نمى‏شناسد، هرجا که مستضعفى باشد، جهاد است.

4- ارتش اسلام باید به حدى مقتدر باشد که نجات بخش تمام محرومان جهان باشد. «ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ»

 

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً «76»

نکته‏ها:

گرچه نیرنگ‏هاى شیطانى کفّار بزرگ است، «وَ مَکَرُوا مَکْراً کُبَّاراً»[2] و نزدیک است کوهها از مکر کفّار، از جا کنده شود، «وَ إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ»[3] ولى در برابر اراده‏ى خداوند، سست و ضعیف است.

پیام‏ها:

1- لازمه‏ى ایمان، جهاد با کفّار است. «الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ»

5- مثلث کفر، طاغوت وشیطان، اتحاد محکمى دارند. «کَفَرُوا، بِالطَّاغُوتِ‏، الشَّیْطانُ»

8- پایان خط طاغوت و راه شیطان، ناکامى است. «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً»

 

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا «77»

نکته‏ها:

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ»، «کفّوا السنتکم» است، گویا شعارهاى توخالى مى‏دادند که آیه نازل شد، دست بردارید.[4]

تفسیر نور، ج‏2، ص: 110

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: وَ اللَّهِ لَلَّذِی صَنَعَهُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع‏[5] کَانَ خَیْراً لِهَذِهِ الْأُمَّةِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ اللَّهِ لَقَدْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ- أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ‏ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ إِنَّمَا هِیَ طَاعَةُ الْإِمَامِ‏ وَ طَلَبُوا الْقِتَالَ‏ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ‏ مَعَ الْحُسَیْنِ ع- قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ قَرِیبٍ‏ ... نُجِبْ دَعْوَتَکَ‏ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ‏ أَرَادُوا تَأْخِیرَ ذَلِکَ إِلَى الْقَائِمِ ع.

امام باقر علیه السلام یکى از نمونه‏ها را صلح امام حسن علیه السلام معرّفى فرمودند که آن صلح از آنچه خورشید بر آن مى‏تابد براى امّت اسلام بهتر بود.[6]

در روایات متعددى مى‏خوانیم که مراد از اجل قریب که مردم تقاضاى تأخیر جهاد را تا آن زمان دارند، قیام حضرت مهدى علیه السلام است.[7] یعنى افرادى مى‏گویند: تا زمان قیام امام زمان علیه السلام نباید حکم قتال بیاید.

پیام‏ها:

2- در آغاز هر انقلابى، تحمل مشکلات و سعه‏ى صدر لازم است. «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ»

7- با نماز که یاد خداست، آرامش درونى کسب کنید و با زکات، خلاهاى اقتصادى را پر کنید. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»

12- خودسازى، مقدّم بر جامعه‏سازى است، آنکه اهل نماز و زکات نباشد، اهل اخلاص و ایثار نخواهد بود. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ» 13- آنان که زود داغ مى‏شوند، زود هم سرد مى‏شوند. آرى هر داغى، سرد مى‏شود، ولى هیچ پخته‏اى خام نمى‏شود. کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ‏ ... فَلَمَّا کُتِبَ‏ ... لِمَ کَتَبْتَ‏

14- انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. گاهى از شعار تا عمل فاصله زیاد است. فَلَمَّا کُتِبَ‏ ... إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ‏

17- عامل مهم ترک جبهه و جهاد، دلبستگى‏هاى دنیوى است. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى‏ أَجَلٍ»

19- اعتراض به فرمان خدا، نشانه‏ى بى‏تقوایى است. لِمَ کَتَبْتَ‏ ... خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏

 

ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً «79»

نکته‏ها:

به تعبیر یکى از علما، زمین که به دور خورشید مى‏گردد، همواره قسمتى که رو به خورشید است، روشن است و اگر طرف دیگر تاریک است، چون پشت به خورشید کرده وگرنه خورشید، همواره نور مى‏دهد. بنابراین مى‏توان به زمین گفت: اى زمین هر کجاى تو روشن است از خورشید است و هر کجاى تو تاریک است از خودت مى‏باشد. در این آیه نیز به انسان خطاب شده که هر نیکى به تو رسد از خداست و هر بدى به تو رسد از خودت است.

 

[1] ( 1). تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 257.

[2] ( 1). نوح، 22.

[3] ( 2). ابراهیم، 46.

[4] ( 1) تفسیر نوالثقلین کافى ج 2 ص 114.

[5] ( 3) أی صلحه مع معاویة.

[6] ( 1). کافى ج 8 ص 330.

[7] ( 2). تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 257.

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۰۸ محمدجعفر مصلحی
#آیات مرتبط

لَیْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى‏ وَ لا عَلَى الَّذینَ لا یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَى الْمُحْسِنینَ مِنْ سَبیلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (91)

وَ لا عَلَى الَّذینَ إِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْیُنُهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ یَجِدُوا ما یُنْفِقُونَ (92)

 «إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَسْتَئذِنُونَکَ وَ هُمْ أَغْنِیَآءُ رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ. «توبه 91 تا 93»»

البته کسانی هستند که برای شرکت نکردن در جهاد عذر دارند و عذر آنها مقبول است. همین ها هم باید در همین حال خیرخواه ولی الهی باشند

کسانی هستند که التماس ولی الهی را می کنند که در جهاد شرکت کنند ولی امکان آن نیست. اینها از شدت ناراحتی به گریه می افتند مانند نوجوانانی که می خواستند در جبهه ها حاضر شوند و امکاننش نبود.

نتیجه کندی در پیروی از دستور ولی الهی این است که خداوند بر قلب متخلفین مهر می زند.

 

 

«وَ إِذَآ أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ ءَامِنُواْ بِاللَّهِ وَ جَهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ اسْتَئذَنَکَ أُوْلُواْ الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قَالُواْ ذَرْنَا نَکُن مَّعَ الْقَعِدِینَ. «86 توبه»

جالب است که کسانی برای فرار از جهاد دنبال بهانه اند که از رفاه بیشتری برخوردار بوده اند.

مناطق فقیرنشین شهر رو مقایسه کنید با مناطق مرفه نشین شهر. می بینید که تعداد شهدای این دومنطقه با هم قابل مقایسه نیست

 

 

(یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ و أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَفِرِینَ یُجَهِدُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ ذَ لِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَآءُ وَاللَّهُ وَ سِعٌ عَلِیمٌ). «54 مائده»

بدانیم جبهه حق به ما نیازی ندارد بلکه این ما هستیم که برای کمال خود به جبهه حق و یاری آن نیاز داریم. خداوند اراده کند کسان بهتری را جایگزین می کند. کسانی که

  1. خدا آنها را دوست دارد و آنها نیز
  2. در برابر مومنین فروتن اند و در برابر کافران شدید
  3. در راه خدا جهاد می کنند
  4. از سرزنش هراسی ندارند

 

 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حجرات15)

نشانه مومن بودن جهاد است

 

 

إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ (140آل عمران)

وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ (141)

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ (142)

البته در جهاد کشته و مجروح شدن هست اما باید دانست این برای هر دو طرف جنگ هست.

جهاد یکی از ارکان سنت تمحیص خداوند است.

اگر فکر کرده اید که بدون جهاد ممکن است وارد بهشت شوید، خیال باطل است

 

 

أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ (39 حج )

الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ (40)

اگر نبود که کسانی روانه جهاد شوند هیچ ذکری از خدا روی زمین باقی نمی ماند

قسمتی از وصیت شهید عزیز قاسم سلیمانی : برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می دانید منزّه ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی ماند؛ قرآن آسیب می بیند.

 

 

یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‏ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ (21مائده)

قالُوا یا مُوسى‏ إِنَّ فیها قَوْماً جَبَّارینَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ (22)

قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذینَ یَخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غالِبُونَ وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (23)

قالُوا یا مُوسى‏ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ (24)

قالَ رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلاَّ نَفْسی‏ وَ أَخی‏ فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقینَ (25)

قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقینَ (26)

 

نمونه ای از کسانی که از تبعیت ولی الهی تخلف کردند و دچار عذاب تیه شدند

کسانی که فقط دنبال راحتی هستند بدانند به راحتی نخواهند رسید چرا که

عَوَالِی اللآَّلِی، عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ فَلَا یَجِدُونَهَا وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی خِدْمَتِی وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الْفَخْرَ فِی التَّقْوَى وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهُ بِالْأَنْسَابِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَه‏( مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏12 ؛ ص173)

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۴۹ علی رضاییان

#روایت

پیامبر صلی الله علیه و آله از شخصی شنید که در دعا می‌گوید: «اسئلک خیر ما تسئل»خدایا! بهترین چیزی که از تو درخواست می‌شود به من عطا کن، فرمود: اگر این دعا مستجاب شود، در راه خدا شهید می‌شود.
مستدرک، ج۲، ص۲۴۳. 

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۵۳ علی رضاییان

این نظر آخر مربوط به جزء چهارم هست

تو نظرات جزء ۴ هم وارد شد

مدیر محترم لطفا اینجا حذفش کنه

۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۵۵ علی رضاییان

این نظر آخر مربوط به جزء چهارم هست اشتباهی اینجا فرستادم

تو نظرات جزء ۴ هم وارد شد 

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۹ محمدجعفر مصلحی
احادیث

899. رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏وآله: تَرکُ الدُّنیا أمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ، وأشَدُّ مِن حَطمِ السُّیوفِ فی سَبیلِ اللّه

[1] الفردوس: ج 2 ص 70 ح 2395 عن ابن مسعود، کنز العمّال: ج 3 ص 192 ح 6113.

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏وآله: ترک دنیا کردن، از صبر زرد، تلخ‏تر و از در هم شکستن شمشمیرها در راه خدا سخت‏تر است.

710. الإمام علیّ علیه‏السلام فی خُطبَتِهِ لَمَّا اضطَرَبَ عَلَیهِ أصحابُهُ فی أمرِ الحُکومَةِ: أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ لَم یَزَل أمری مَعَکُم عَلى ما احِبُّ حَتّى نَهَکَتکُمُ الحَربُ، وقَد وَاللّهِ أخَذَت مِنکُم وتَرَکَت، وهِیَ لِعَدُوِّکُم أنهَکُ. لَقَد کُنتُ أمسِ أمیرا فَأَصبَحتُ الیَومَ مَأمورا! وکُنتُ أمسِ ناهِیا فَأَصبَحتُ الیَومَ مَنهِیّا! وقَد أحبَبتُمُ البَقاءَ، ولَیسَ لی أن أحمِلَکُم عَلى ما تَکرَهونَ. «1»

امام على علیه‏السلام در خطبه‏اش که پس از برآشفتن یارانش از کار حکمیّت ایراد کرد: اى مردم! کار من با شما پیوسته چنان بود که من دوست داشتم، تا آن که جنگ، شما را فرسوده ساخت، و به خدا سوگند که شمارى از شما را گرفت و شمارى را باقى گذاشت؛ هرچند براى دشمن شما فرساینده‏تر بود.

من تا دیروز، فرمانده بودم و امر و نهى مى‏کردم؛ ولى امروز [کار به جایى رسیده که [به من امر و نهى مى‏شود! شما زنده ماندن را دوست دارید و من نمى‏توانم شما را به آنچه دوست ندارید، وا دارم.

711. عنه علیه‏السلام فِی استِنفارِ النّاسِ إلى أهلِ الشّام بَعدَ فَراغِهِ مِن أمرِ الخَوارِج: افٍ‏ «2» لَکُم، لَقَد سَئِمتُ عِتابَکُم! أرَضیتُم بِالحَیاةِ الدُّنیا مِنَ الآخِرَةِ عِوَضا؟ وبِالذُّلِّ مِنَ العِزِّ خَلَفا؟ إذا دَعَوتُکُم إلى جِهادِ عَدُوِّکُم دارَت أعیُنُکُم؛ کَأَنَّکُم مِنَ المَوتِ فی غَمرَةٍ «3»، ومِنَ الذُّهولِ فی سَکرَةٍ. «4»

امام على علیه‏السلام در فرا خواندن مردم به جنگ با شامیان، پس از یکسره کردن کار خوارج: آه از شما! خسته شدم، از بس که سرزنشتان کردم! آیا به جاى آخرت، به زندگى دنیا رضایت داده‏اید؟! و عزّت را بر ذلّت برگزیده‏اید؟! هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان فرا خواندم، چشمانتان پیچ و تاب برداشت، آن سان که گویى در سَکرات مرگْ گرفتار آمده‏اید، یا در گیجىِ مستى به سر مى‏برید!

______________________________


(1) نهج البلاغة: الخطبة 208، المعیار والموازنة: ص 175، وقعة صفّین: ص 484 نحوه، بحار الأنوار: ج 32 ص 535 ح 450 وج 100 ص 41 ح 48.

(2) افٍّ: معناه الاحتقار والاستقلال، وهی صوت إذا صوّت به الإنسان عُلِمَ أنّه متضجّر متکرِّه (النهایة: ج 1 ص 55 «أفف»).

(3) رَجُلٌ مُغتَمِرٌ: سَکرانُ، کأنّه اغتَمَرَهُ السُّکر؛ أی غطّى على عَقلِهِ وسَتَرَهُ (تاج العروس: ج 7 ص 320 «غمر»).

(4) نهج البلاغة: الخطبة 34، بحار الأنوار: ج 34 ص 74 ح 935؛ مطالب السؤول: ص 59 نحوه.

 

2828. رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: مَن لَقِیَ اللّهَ بغیرِ أثَرٍ مِن جِهادٍ لَقِیَ اللّهَ و فیهِ ثُلْمَةٌ. «3»

2828. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس بدون آن که نشانى از جهاد در خود داشته باشد، خدا را دیدار کند، هنگام ملاقات با او، در خود خللى یابد.

 

2829. عنه صلى الله علیه و آله: مَن ماتَ و لَم یَغْزُ، و لَم یُحدِّثْ بهِ نَفسَهُ، ماتَ على شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ. «4»

2829. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که جهاد نکرده یا آرزوى جهاد نداشته باشد و بمیرد به نوعى نفاق مرده است.

______________________________
 

(3) کنز العمّال: 10495.

(4) صحیح مسلم: 3/ 1517/ 158.

2831. عنه صلى الله علیه و آله: ما مِن خُطْوَةٍ أحَبُّ إلى اللّهِ مِن خُطْوَتَینِ: خُطْوَةٌ یَسُدُّ بِها مُؤمنٌ صَفّا فی سبیلِ اللّهِ، و خُطْوَةٌ یَخْطوها مُؤمنٌ إلى ذِی رَحِمٍ قاطِعٍ یَصِلُها. «1»

2831. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ گامى نزد خدا دوست داشتنى‏تر از دو گام نیست: گامى که مؤمن با آن صفى را که در راه خدا بسته مى‏شود پُر مى‏کند و گامى که مؤمن براى رابطه برقرار کردن با خویشاوندى که از او بریده بر مى‏دارد.

 

2833. الإمامُ علیٌّ علیه السلام: إنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أوْلیائهِ، و هُو لِباسُ التَّقوى، و دِرْعُ اللّهِ الحَصینَةُ، و جُنَّتُهُ الوَثیقَةُ. «3»

2833. امام على علیه السلام: همانا جهاد یکى از درهاى بهشت است که خداوند آن را براى اولیاى خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوى و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست.

 

2835. عنه علیه السلام: إنّ اللّهَ فَرضَ الجِهادَ و عَظَّمَهُ و جَعلَهُ نَصْرَهُ و ناصِرَهُ. و اللّهِ، ما صَلُحتْ دُنیا و لا دِینٌ إلّا بهِ. «5»

2835. امام على علیه السلام: خداوند جهاد را واجب گردانید و آن را بزرگ داشت و یارى خود و یاور خود قرارش داد. به خدا سوگند کار دنیا و دین جز با جهاد درست نمى‏شود.

 

2836. عنه علیه السلام‏ فی کتابهِ إلى عامِلِه مِخْنَفٍ: فإنَّ جِهادَ مَن صَدَفَ عَن الحقِّ رَغْبةً عنهُ، و عَبَّ فی نُعاسِ العَمى و الضَّلالِ اخْتِیارا لَهُ، فَریضَةٌ على العارِفِینَ. «6»

2836. امام على علیه السلام‏ در نامه‏اى به کارگزار خود مخنف نوشت: همانا جهاد کردن با کسى که به سبب بیزارى از حق، از آن روى گردانده و کورى و گمراهى را برگزیده و در خوابِ آن فرو رفته، بر آگاهان واجب است.

______________________________
(1) الأمالی للمفید: 11/ 8.

 (3) نهج البلاغة: الخطبة 27.

 (5) وسائل الشیعة: 11/ 9/ 15.

(6) شرح نهج البلاغة: 3/ 182.

2837. عنه علیه السلام: إنَّ الجِهادَ أشْرَفُ الأعمالِ بعدَ الإسلامِ، و هُو قِوامُ الدِّینِ، و الأجْرُ فیهِ عَظیمٌ مَع العِزّةِ و المَنَعةِ، و هُو الکَرّهُ، فیهِ الحَسَناتُ و البُشْرى بالجنّةِ بَعد الشَّهادَةِ. «1»

2837. امام على علیه السلام: همانا جهاد شریفترین کارها بعد از اسلام است. جهاد مایه پایدارى دین است و علاوه بر آن که عزّت و اقتدار مى‏آورد اجرى بزرگ دارد. جهاد، سخت است و پاداش دار و در آن نوید بهشت است پس از شهادت.

 

2838. عنه علیه السلام: زَکاةُ البَدَنِ الجِهادُ و الصِّیامُ. «2»

2839. عنه علیه السلام: زَکاةُ الشَّجاعةِ الجِهادُ فی سبیلِ اللّهِ. «3»

______________________________
(1) بحار الأنوار: 33/ 447/ 659.

(2) غرر الحکم: 5452.

(3). غرر الحکم: 5455.

 

 

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۲۷ محمدجعفر مصلحی

#بیانات

 

جهاد عبارت است از تلاشى که در مقابل یک دشمنى‌اى انجام میگیرد؛ هر جور تلاشى جهاد نیست. جهاد عبارت است از آن تلاشى که در برابر یک چالش خصمانه از سوى طرف مقابل صورت میگیرد

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26859

با توجه به این تعریف میتوان گریزی زد به جهاد علمی ، فرهنگی ، اقتصادی .

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۲۸ محمدجعفر مصلحی
#بیانان
 
من همیشه به بعضی از دوستان که می آیند سؤالی می کنند و چیزی می گویند، می گویم میدان مبارزه است. ما یک روز با رژیم طاغوت مبارزه می کردیم و طرف مقابل ما پلیس شاه بود؛ امروز با نظام قدرت طلبِ خونریزِ جهانی داریم مبارزه می کنیم. مبارزه مشکلاتی دارد؛ این مشکلات را باید تحمل کنیم و به جان بخریم. بنده خودم برای تحمل مشکلات آماده هستم؛ در هر مسؤولیتی که باشم. ملت ما هم نشان داده اند که آماده اند؛ همان طور که یکی از برادران عزیز ما الان گفت. ملت ما امتحان خوبی داده اند. مبارزه، سختی دارد؛ عقب نشینی و پیشرفت دارد؛ اما همه چیز باید با حساب و کتاب باشد. در جنگ، عقب نشینی هم گاهی تاکتیک است. عقب نشینی غیر از فرار است؛ نباید فرار کرد؛ نباید منهزم شد. عقب نشینىِ تاکتیکی یکی از فنون جنگ است؛ مثل پیشروىِ تاکتیکی است. فرار یعنی عقب نشینىِ بی نقشه؛ کمااین که پیشروىِ بی نقشه هم منجر به شکست خواهد شد. همه چیز باید با میزان و با حساب باشد؛ منتها در جهت حرکت به جلو.
 
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3290
۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۰۸ محمدجعفر مصلحی

#بیانات
جوان در این مملکت کم نبود؛ خیلی از این جوانها اصلاً اعتنا نکردند به این‌که جنگی در مرزهای این کشور هست؛ مشغول خورد و خواب خودشان شدند. اگر کسی برای آنها از جبهه سخن میگفت، احیاناً پوزخندی هم میزدند. تابستانها خوزستان گرم است؛ زمستانها منطقه‌ی شمال غربی سرد است. از پای کولر راحت و آب خنک داخل یخچال و آغوش گرم پدر و مادر بیرون آمدن؛ از کنار مزرعه‌ی محصول بر زمین مانده بیرون آمدن؛ یا کارِ کارخانه‌ای را که ممکن بود بعداً از او بگیرند، یا اداره‌ای را که ممکن بود بعداً دیگر به آن‌جا راهش ندهند، رها کردن و بیرون آمدن و رفتن به خوزستان گرم و شمال غرب سرد، برای همه گوارا نبود. خیلیها نکردند؛ نشستند تماشا کردند. وقتی شهرها را بمباران کردند، از آن شهرهایی که بمباران میشدند، رخت و لباس برداشتند و به شهر دور دست‌تر رفتند. یک عدّه این‌گونه عمل کردند. اینها هم ایرانی بودند، خیلیهایشان هم مسلمان بودند؛ اما آن همّت را نداشتند. در چنین هنگامه‌ای، عدّه‌ی دیگری پیدا شدند؛ از جاهای مختلف، از قشرهای مختلف، در سنین مختلف، زن و مرد؛ اینها آن راحتی را، آن خنکای تابستان را، آن کرسی گرم زمستان را رها کردند؛ آغوش پدر و مادر را رها کردند؛ محصول روی زمین مانده را رها کردند؛ کارِ کارخانه و اداره را رها کردند؛ درس دانشگاه و مدرسه را رها کردند و به سمت جبهه راه افتادند. چرا؟ چون احساس کردند که دشمن مرزها را شکسته و وارد میهن اسلامی شده است. اگر جوان، ایثارگرانه به استقبال دشمن نرود، دشمن به سراغ او در شهر و در خانه‌ی او خواهد آمد. اینها وظیفه‌ی جهاد اسلامی را ادراک کردند، فهمیدند، همت گماشتند و رفتند. اینها بسیجی هستند. اینها همان کسانی هستند که خداوند متعال در قرآن فرمود: «فضّل اللَّه المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما».(۱) مجاهدین یعنی همینها؛ قاعدین یعنی آنها که در خانه نشستند. قاعد، یعنی نشسته؛ مجاهد، یعنی تلاشگر راه خدا.

 

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23857

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۰۹ محمدجعفر مصلحی

#حدیث

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص509

1- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ ثَلَاثَةٌ دَعْوَتُهُمْ مُسْتَجَابَةٌ الْحَاجُّ فَانْظُرُوا کَیْفَ‏ تَخْلُفُونَهُ‏ وَ الْغَازِی فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَانْظُرُوا کَیْفَ‏ تَخْلُفُونَهُ‏ وَ الْمَرِیضُ فَلَا تَغِیظُوهُ وَ لَا تُضْجِرُوهُ‏ «1».

- باید مراقب خانواده های مجاهدان و مدافعان حرم باشیم 

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۰۹ محمدجعفر مصلحی

#بیانات
کسی که در صحنه‌های انقلاب هیچ حاضر نبوده، از ارزش بسیار زیادی محروم است؛ این را بدانید. آن کسی که در طول جنگ، غالباً در میدان جنگ بوده، اگرچه حالا چهار ورق هم از ما عقب ماند، اما از ارزش بسیار والایی برخوردار است؛ که «فضّل‌اللَّه المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». البته آن کسی هم که نرفته، لابد عذر و علت و جهتی داشته، یا مورد احتیاج نبوده است - «وکلّا وعداللَّه الحسنی» (۴) - اما آن کس که رفته و مصداق مجاهد قرار گرفته، قطعاً از ارزش والا و بالایی برخوردار است. در محاسبات وافکار و حسابهایتان، اینها را در نظر داشته باشید. البته معلوم است که اینها را محاسبه هم میکنید؛ ما هم تأکید میکنیم.

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۱۱ محمدجعفر مصلحی

#پیام تاریخی و کم نظیر امام در مورد مجاهدان :

در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمی‌دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصلۀ طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافلۀ نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!

خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکۀ بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی‌تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند!

آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش می‌آید. و همۀ ما نیز روز محاسبۀ بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده‌اند مطمئن باشند که از معاملۀ با خدا طفره رفته‌اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کرده‌اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبۀ حق خواهند کشید. که من مجدداً به همۀ مردم و مسئولین عرض می‌کنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بی‌هنر امروز و قاعدین کوته‌نظر دیروز به صحنه‌ها برگردند.

من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش می‌کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند. اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می‌کنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئلۀ جنگ نیست

 

صحیفه امام جلد 21 - صفحه 92

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۱۵ محمدجعفر مصلحی

#شعر
سر سعدی چو خواهد رفتن از دست
همان بهتر که در پای تو باشد

با توجه به این نکته معروف و مهم که اگر شهید نشویم میمیریم!

 

 

در جهان نتوان اگر مردانه زیست           
همچو مردان، جان سپردن زندگیست

 

 

ای خوشا با فرق خونین در لقای یار رفتن
سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن

 


 

۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۱۸ محمدجعفر مصلحی

نکته پایانی :

 

عافیت طلبی امری مذموم نیست(دعای 23 صحیفه : <!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا سَأَلَ اللَّهَ الْعَافِیَةَ وَ شُکْرَهَا) بلکه آسایش و راحت طلبی نکوهیده است

 

لذا در عنوان بحث تجدیدنظر فرمایید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی