جزء 9
داستان جنگ بدر
خداوند در سوره انفال به داستان جنگ بدر می پردازد.
جنگ بدر به عنوان اولین جنگی که در اسلام رخ داد، به یک نماد قدرت و عزت و پیروزی در اسلام تبدیل شد.
تعداد اصحاب حضرت مهدی عج به اندازه یاران رسول الله ص در بدر است.
به تعبیر گام دوم نخستین و ریشه ای ترین جهادی که جوانان در امروز دارند این است که نهال امید را پرورش دهند.
خداوند از جنگ بدر به عنوانی نمادی که در اوج بی امکاناتی مشرکین را شکست دادند یاد می کند. و این گونه روحیه امید به وعده های الهی را در مومنین پرورش می دهد. وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (123) آل عمران
متن گام دوم:
امّا پیش از همهچیز، نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است ... شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. نشانههای امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است.
خلاصه ای از داستان بدر از فروغ ابدیت:
بر اساس اخبار گزارشگران، رسول گرامى روز دوشنبه هشتم ماه رمضان سال دوم هجرت، براى هدف یاد شده سرزمین مدینه را به عزم «ذفران» که مسیر کاروان قریش بود، ترک گفت و پرچمى را به دست مصعب و پرچم دیگرى را به دست على بن ابى طالب داد. در حقیقت، اعضاى این سپاه را 82 نفر مهاجر و 170 نفر خزرجى و 61 اوسى تشکیل مىداد و مجموعا سه اسب و هفتاد شتر بیش نداشتند. {تعداد و تجهیزات کم}
عشق شهادت و جانبازى در جامعه آن روز اسلام، آنچنان شدید بود که برخى از افراد نابالغ نیز در آن شرکت کرده بودند و رسول گرامى آنان را به مدینه بازگردانید. {مثل هشت سال دفاع مقدس}
قریش کلیه دارایى مهاجران را در مکّه ضبط کرده و به آنان اجازه رفت و آمد به محل زندگى نمىدادند و کلیه اموال منقول و غیر منقول آنان، در مکّه متروک مانده بود. {تطبیق با تحریم های امروز}
پیامبر ص لشگر را برای گرفتن کاروان تجاری مهیا کرده بود ولی ابوسفیان که از حرکت مسلمین باخبر شد طی یک مانور تبلیغاتی قریش را تحریک کرد که لشگری را برای مقابله با مسلمین بفرستند.
پیامبر ص که از این واقعه با خبر شد، شورای نظامی تشکیل داد و با یاران خود به مشورت نشست.
در این هنگام، پیامبر برخاست و فرمود: نظر شما در این باره چیست؟ «1»
نخست ابو بکر برخاست و گفت: بزرگان و دلاوران قریش، در این ارتش شرکت کردهاند. هرگز قریش به آیینى ایمان نیاوردهاند و از اوج عزت به حضیض ذلت سقوط نکردهاند و از طرفى ما از مدینه با آمادگى کامل بیرون نیامدهایم. «2» (یعنى مصلحت این است جنگ نکنیم و به مدینه بازگردیم).
پیامبر فرمود: اجلس؛ بنشین. سپس عمر برخاست و همین سخن را تکرار کرد و رسول خدا دستور داد که بنشیند. {مشورت های منافقین و ضعیف الایمان ها}
مقداد پس از او، برخاست و گفت: اى پیامبر خدا قلبهاى ما با شما است و آنچه را خداوند به تو دستور داده همان را تعقیب کن. به خدا سوگند، هرگز ما به شما سخنى را که بنى اسرائیل به موسى گفتند نخواهیم گفت. هنگامى که موسى آنان را دعوت به جهاد کرد، بنى اسرائیل به «کلیم اللّه» گفتند: اى موسى! تو و پروردگارت بروید جهادکنید و ما در همینجا نشستهایم، ولى ما ضد این سخن را به شما عرض مىکنیم: در ظل عنایات پروردگارت جهاد کن و ما نیز در رکاب شما مىجنگیم. « ثم قام المقداد بن عمرو فقال: یا رسول الله، امض لأمر الله فنحن معک، و الله لا نقول لک کما قالت بنو إسرائیل لنبیّها: فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ 5: 24 [1]، و لکن اذهب أنت و ربّک فقاتلا إنّا معکما مقاتلون» {حرکت جوانان انقلابی در یاری امام ره در جنگ و اکنون}
پیامبر از شنیدن سخنان مقداد، خوشحال گردید و در حق او دعا کرد.
. اظهار نظر کنندگان تا آن لحظه همگى «مکى» بودند؛ به همین دلیل، پیامبر براى به دست آوردن نظرهاى انصار سخن خود را تکرار کرد و فرمود: نظریههاى خود را ابراز کنید. «2»
سعد بن معاذ انصارى برخاست و گفت: گویا منظور شما ما هستیم؟ رسول گرامى فرمود: بلى، گفت: اى پیامبر خدا ما به تو ایمان آورده و تو را تصدیق کردهایم که آیین تو حق است. در این باره پیمانها و مواثیق سپردهایم، هرچه شما تصمیم بگیرید ما از تو پیروى مىکنیم. به آن خدایى که تو را به رسالت مبعوث کرده است، هرگاه وارد این دریا شوید (اشاره به بحر احمر) ما نیز پشت سر شما وارد مىشویم و یک نفر از ما از پیروى شما سرباز نمىزند. ما هرگز از روبهرو شدن با دشمن نمىترسیم. شاید ما در این راه، خدمات و جانبازىهایى از خود نشان بدهیم که دیدگان شما روشن گردد. ما را به فرمان خداوند به هر محلّى که صلاح است روانه کن. «1»
سخنان این افسر رشید چنان تحریکآمیز و هیجانانگیز بود که پیامبر بلافاصله فرمان حرکت صادر فرمود و گفت: حرکت کنید و بشارت باد به شما « سیروا و ابشروا فان الله قد وعدنی إحدى الطائفتین» که یا با کاروان رو به رو خواهید شد و اموال آنان را مصادره خواهید کرد و یا با نیروهاى امدادى که براى نجات کاروان آمدهاند نبرد خواهید کرد. اکنون من کشتارگاه قریش را مىنگرم که صدمات سنگینى بر آنها وارد شده است.
ستون اسلام به فرماندهى پیامبر اکرم به راه افتاد و در نزدیکى آبهاى «بدر»، موضع گرفتند. «3»
ابوسفیان به ترفندی کاروان را از دسترس مسلمین دور کرد و عبور داد. و به لشگر قریش پیام داد که کاروان عبور کرده و شما به مکه بازگردید.
ابو جهل بر خلاف نظر ابو سفیان اصرار ورزید که ما باید به منطقه «بدر» برویم و در آنجا سه روز بمانیم و شترانى را بکشیم و شراب بخوریم و زنان رامشگر بر ایمان آواز بخوانند، صیت قدرت و توانایى ما به گوش عرب برسد و تا ابد از ما حساب ببرند.
سخنان فریبنده ابو جهل، قریش را بر آن داشت که از آن نقطه حرکت کنند و در نقطه مرتفعى از بیابان، پشت تپهاى فرود آیند. باران شدیدى بارید که راه رفتن را براى قریش سخت کرد و آنان را از پیش روى بازداشت.
اما باران در منطقه سرازیرى بیابان (العدوة الدنیا) که رسول گرامى در آنجا تمرکز داشت اثر سوئى نگذاشت.
«بدر» منطقه وسیعى است که نقطه جنوبى آن بلند (العدوة القصوى) و منطقه شمالى آن پست و سرازیر (العدوة الدنیا) مىباشد.
بامدادان، روز هفدهم رمضان سال دوم هجرت، قریش از پشت آن تپه ریگ به دشت «بدر» سرازیر شدند. هنگامى که چشم پیامبر به قریش افتاد، رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا، قریش با کبر و اعجاب به جنگ تو و تکذیب رسولت برخاسته است، پروردگارا کمکى را که به من وعده فرمودهاى، محقق نما و آنان را از امروز هلاک ساز. « قال صلّى الله علیه و سلّم: اللَّهمّ إنک أنزلت علیّ الکتاب، و أمرتنی بالقتال، و وعدتنی إحدى الطائفتین، و أنت لا تخلف المیعاد، اللَّهمّ هذه قریش قد أقبلت بخیلائها و فخرها تحادک [1] و تکذب رسولک، اللَّهمّ فنصرک الّذی وعدتنی، اللَّهمّ أحنهم الغداة»
...
سه نفر از دلاوران نامى قریش، از صفوف قریش بیرون آمدند و مبارز طلبیدند. این سه نفر عبارت بودند از: «عتبه»، برادرش «شیبة» فرزندان «ربیعه» و فرزندان عتبه «ولید». هر سه نفر غرق در سلاح در وسط میدان غرش کنان، اسب دوانیده هماورد طلبیدند. سه جوان رشید از جوانان انصار، به نامهاى: «عوف»، «معوذ» و «عبد اللّه رواحه» براى نبرد آنان از اردوگاه مسلمانان به سوى میدان آمدند. وقتى «عتبه» شناخت که آنان از جوانان مدینه هستند، گفت: ما با شما کارى نداریم.
سپس یک نفر داد زد: محمد! کسانى از اقوام ما که هم شأن ما هستند، آنها را به سوى ما بفرست. «1» پیامبر رو به «عبیده»، «حمزه» و «على» کرد و فرمود: برخیزید. سه افسر دلاور سر و صورت خود را پوشانیده روانه رزمگاه شدند. هر سه نفر خود را معرفى کردند. «عتبه» هر سه نفر را براى مبارزه پذیرفت و گفت همشأن ما شما هستید.
امیرالمومنین ع در نامه به معاویه می فرمایند: « و عندی السّیف الذی اعضضته بجدّک و خالک و أخیک فی مقام واحد»
کشته شدن دلاوران قریش، سبب شد که حمله عمومى آغاز گردد.
چیزى نگذشت که آثار پیروزى نمایان شد. دشمن کاملا مرعوب گشته و پا به فرار گذاشت. سربازان اسلام که از روى ایمان نبرد مىکردند و مىدانستند که کشتن و کشته شدن هر دو سعادت است؛ از هیچ عاملى نمىترسیدند و چیزى از پیش روى آنان جلوگیرى نمىکرد.
در این نبرد، چهارده نفر از مسلمانان و هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر گشتند
پیامبر اسلام دستور داد کشتههاى مشرکان را در چاهى بریزند. وقتى اجساد آنان در میان چاه قرار گرفت، پیامبر گرامى آنان را یک یک به نام صدا زد و گفت: عتبه، شیبه، امیّه، ابو جهل و ... آیا آنچه را که پروردگار شما وعده داده بود، حق و پابرجا یافتید؟
من آنچه را که پروردگارم وعده داده بود حق و حقیقت یافتم. در این موقع، گروهى از مسلمانان به پیامبر گفتند: آیا کسانى را که مردهاند صدا مىزنید؟ پیامبر فرمود: شما از آنان شنواتر نیستید آنان قدرت بر جواب ندارند. ابن هشام مىگوید پیامبر در آن لحظه با آنان نیز چنین سخن گفت: چه بستگان بدى براى پیامبر بودید. مرا تکذیب کردید و دیگران تصدیق نمودند. مرا از زادگاهم بیرون کردید، مردم دیگر مرا جا دادند. با من به جنگ برخاستید و دیگران مرا یارى کردند. آیا آنچه را که پروردگار وعده کرده بود حق و پابرجا یافتید؟
پس از جنگ بدر
در این هنگام پیامبر، با نخستین اختلاف یارانش، در نحوه تقسیم غنیمت روبهرو گردید. هر دستهاى، خود را سزاوارتر مىدانست.
قانون عدل و انصاف ایجاب مىکرد که همه ارتش در آن سهیم باشند، زیرا همه در جنگ نقش و مسئولیت داشتند و هیچ قسمتى بدون فعالیّت واحدهاى دیگر نمىتوانست پیشرفت کند. از این نظر، پیامبر در میان راه غنیمتها را به طور مساوى تقسیم کرد و براى کسانى که از مسلمانان کشته شده بودند، سهمى جدا کرد و به بازماندگان آنها پرداخت.
عمل پیامبر (تقسیم غنایم میان سربازان اسلام به طور مساوات) خشم سعد وقاص را برانگیخت. او به پیامبر چنین گفت: آیا مرا که از اشراف بنى زهرهام، با این آبکشها و باغبانهاى یثرب، یکسان مىبینید؟ پیامبر از شنیدن این سخن سخت آزرده گردید و فرمود: هدف من از این جنگ، حمایت از بىچارگان در برابر زورمندان است. من براى این برانگیخته شدهام که تمام تبعیضها و امتیازهاى موهوم را ریشهکن سازم و تساوى در حقوق را در میان مردم جاى گزین آن کنم. «تفسیر قمی: فَقَالَ سَعْدُ بْنُ أَبِی وَقَّاصٍ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَ تُعْطِی فَارِسَ الْقَوْمِ الَّذِی یَحْمِیهِمْ- مِثْلَ مَا تُعْطِی الضَّعِیفَ فَقَالَ النَّبِیُّ ص ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ وَ هَلْ تُنْصَرُونَ إِلَّا بِضُعَفَائِکُمْ!»
کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ لَکارِهُونَ (5)
جهاد و دفاع و موشک سازی حق است. ولی عده ای که مومن و انقلابی هم هستند از این کراهت دارند.
جنگ خارج از خانه: جنگ در سوریه
یُجادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ (6)
- احساس می کنند این کار موجب جنگ و کشتار می شود، ولی نمی دانند که چه برکاتی می توانند داشته باشد. موجب اعتلای کلمه توحید می شود.
- برکات جنگ
o کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (216) بقره
o
امام ره در منشور روحانیت:
. هر روز ما در جنگ برکتى داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختهایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روى پاى خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشههاى انقلاب پر بار اسلامىمان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال مىتوان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامى ما از رشد آن چنانى برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت
صحیفه امام، ج21، ص: 284
همه اینها از برکت خونهاى پاک شهداى عزیز هشت سال نبرد بود، همه اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با امریکا و غرب و شوروى و شرق نشأت گرفت. جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه کوتهنظرند آنهایى که خیال مىکنند چون ما در جبهه به آرمان نهایى نرسیدهایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگى و صلابت بیفایده است! در حالى که صداى اسلامخواهى آفریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلامشناسى مردم در امریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنى در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست.
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ (7)
لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (8)
آنچه ما دوست داریم لزوما حق نیست. خوبی و حق همیشه در راحتی نیست.
نگاه کنید که اگر جنگ بدر رخ نمی داد و فقط به کاروان تجاری می رسیدند، چنین اعتلایی برای بدر و بدریون حاصل می شد؟
إِذْ تَسْتَغیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفینَ (9)
- در سختی ها و فشارها باید به درگاه الهی برویم و از او فریاد رسی بخواهیم.
وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (10)
- آرامش قلب در جنگ اقتصادی
- امیدواری مردم که در این جنگ هم پیروز بیرون می آییم.
- پیروزی را از خدا بخواهیم
إِذْ یُوحی رَبُّکَ إِلَى الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ (12)
- ترس اسرائیل و مستکبران از ایران و مقاومت
- در جنگ اخیر غزه و درخواست آتش بس نمونه ای از آن دیده شد.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمُ الَّذینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ (15) وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (16)
- عدم فرار از جنگ و عاقبت فرار از جنگ کردن
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ (17)
- امتحان الهی: این جنگ اقتصادی هم امتحان الهی است.
- سربلندی در امتحانات خیلی مهم است. در انتها سرافکندگی برای مفسدین و محتکرین و ... می ماند. و سربلندی برای مدیران جهادی و کاسبان با انصاف و ... می ماند.
ذلِکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکافِرینَ (18)
- در این جنگ هم پیروز می شویم. و تمام این تحریم ها و فشار ها و کید های آمریکا و صهیونیست و سعودی به خودشان برمی گردد و از بین می رود.
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَکُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئاً وَ لَوْ کَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ (19)
- مهمترین نکته در جنگ ایمان است، نه کثرت
- ماه رمضان هم ماه تقویت ایمان ما است و ارتباط با خدا گرفتن
وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ (21)
- این گونه نباید باشیم که به دستورات خدا و رهبری بگوییم گوش به فرمان تو ایم ولی این گونه نباشیم
وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (26)
- یادآوری تاریخ بسیار در ادامه راه و جلوگیری از کید دشمنان مهم است.
- امروزه دشمن دارد چهره پهلوی را بزک می کند.
- قبل از انقلاب اوضاع این گونه نبود.
o از لحاظ اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی
o مثال: کجا قبل از انقلاب چنین مجالس قرآنی به این وسعت برقرار می شد؟ و قس علی هذا
- گام دوم:
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بندهی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل دربارهی گذشته است.
برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید.
إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ (36)
- آیه امید بخش
- خرجی که آمریکا در منطقه کرده است، جایگاهش را بالا نبرده است و نفرت از خودش را زیاد کرده است.
- وضعیت سعودی هم همین گونه است.
- و این خرج ها موجب حسرت شان خواهد شد.
- صحبت های ترامپ همین را هم نشان می دهد که خرج آنها به نتیجه نمی رسد.
- در جنگ بدر هم همین گونه بود
وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ (40)
- جمع بندی
بهترین یاور و لشکر خود خداست.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (45)
- راهکار در هنگام جنگ زیاد یاد خدا کردن است.
- در جنگ اقتصادی هم همین گونه است. ما باید یاد خدا را در میان خود زیاد کنیم تا در این جنگ پیروز باشیم
- یکی از راهکارها راه اندازی جلسات خانوادگی قرآن است
- 1#روایت
- کافی-: عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ شَیْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ إِلَّا الذِّکْرَ فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْفَرَائِضَ فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ وَ الْحَجَّ فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ إِلَّا الذِّکْرَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ حَدّاً یَنْتَهِی إِلَیْهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- یا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا[1] فَقَالَ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَدّاً یَنْتَهِی إِلَیْهِ قَالَ وَ کَانَ أَبِی ع کَثِیرَ الذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَ لَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَ مَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ کُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لَازِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ کَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ کَانَ یَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ کَانَ لَا یَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّکْرِ وَ الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِینُ وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْبَیْتُ الَّذِی لَا یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ لَا یُذْکَرُ اللَّهُ فِیهِ تَقِلُّ بَرَکَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّیَاطِینُ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ أَعْمَالِکُمْ لَکُمْ أَرْفَعِهَا فِی دَرَجَاتِکُمْ وَ أَزْکَاهَا عِنْدَ مَلِیکِکُمْ وَ خَیْرٍ لَکُمْ مِنَ الدِّینَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ خَیْرٍ لَکُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّکُمْ فَتَقْتُلُوهُمْ وَ یَقْتُلُوکُمْ فَقَالُوا بَلَى فَقَالَ ذِکْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَثِیراً ثُمَّ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ مَنْ خَیْرُ أَهْلِ الْمَسْجِدِ فَقَالَ أَکْثَرُهُمْ لِلَّهِ ذِکْراً وَ قَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أُعْطِیَ لِسَاناً ذَاکِراً فَقَدْ أُعْطِیَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ قَالَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى- وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ[2] قَالَ لَا تَسْتَکْثِرْ مَا عَمِلْتَ مِنْ خَیْرٍ لِلَّهِ.
- 2- حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: شِیعَتُنَا الَّذِینَ إِذَا خَلَوْا ذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیراً.
-
- گام دوم:
- سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزهداری و پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همهجا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبهروز بیشتر و باکیفیّتتر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمدهی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.
وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ (46)
- عدم نزاع مردم و مسئولین به خصوص در حالت جنگ
إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دینُهُمْ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (49)
- نقش منافقین در جنگ اقتصادی
- الان هم می گویند که شما در برابر آمریکا و فشارهایش دوام نمی آورید و بروید با ترامپ مذاکره کنید
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (55) الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ (56)
- آمریکا و غربی های عهد شکن بدترین موجودات روی زمین اند.
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (57)
- باید طوری آنها را شکست دهیم که دیگر طمع نکنند که به ما ظلم و تعدی کنند
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (60)
- تسلیحات و موشک سازی
وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ (62) وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ (63) یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ (64)
- نقش اتحاد مردم در انقلاب و استمرار انقلاب
- دشمن تمام تلاشش را می کند که در سد آهنین مردم رخنه کند و بین آنها فاصله بیاندازد
- ولی کور خوانده است. همین سیل اخیر نشان داد که چقدر مردم متحد هستند
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ (65)
- استقامت
#کرونا
همان طور که در جنگ بدر بدون هیچ امکاناتی پیروز شدند
با توکل بر خدا در جنگ با کرونا با شرایط تحریم پیروز خواهیم شد
# آیات: داستان جنگ بدر در سوره آل عمران آیات 123 تا 129 هم آمده است.
وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (123) إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلینَ (124) بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ (125) وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ (126) لِیَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خائِبینَ (127) لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ (128) وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (129)