نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 6

شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ب.ظ

داستان ولایت. غدیر خم، خاتم بخشی، منافقین غربگرا
23 ماجرای ورود بنی اسرائیل به سرزمین مقدس و تخطی از دستورات ولی و سرگردانی 40 ساله

۹۸/۰۲/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j6

نظرات  (۴)

داستان ورود به ارض مقدسه:
چون داستان برای عوام غریب تره باید توجه داشت که مخاطب بداند کلیت داستان چیست و چه اتفاقی افتاده

در صورت ثبات قدم در مسیر حق خداوند قطعا همراهی خواهد کرد وَ قَالَ اللَّهُ إِنىّ‏ِ مَعَکُمْ  لَئنِ‏ْ أَقَمْتُمُ الصَّلَوةَ وَءَاتَیْتُمُ الزَّکَوةَ وَ ءَامَنتُم بِرُسُلىِ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا)

 امید پیروزی بدون تلاش خنده دار است
نقش خواص با بصیرت
نبی خدا هم بدون کمک جامعه کاری از پیش نمیبرد
انتخاب راحت طلبی به جای جهاد سختی های بیشتر از جهاد در پی دارد
و لسوف یاتی الله، تهدیدی برای همه ی زمان ها،

ورود به ارض مقدسه

در آیه ی 12 ابتدا ایشان را به 12 گروه تقسیم میکند و 12 سرپرست بر ایشان میگمارد و وعده ی پیروزی به شرط ایمان و اقامه ی صلاة و ایتاءزکات و... میدهد.

(پیام: در صورت ثبات قدم در مسیر حق خداوند قطعا همراهی خواهد کرد وَ قَالَ اللَّهُ إِنىّ‏ِ مَعَکُمْ  لَئنِ‏ْ أَقَمْتُمُ الصَّلَوةَ وَءَاتَیْتُمُ الزَّکَوةَ وَ ءَامَنتُم بِرُسُلىِ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا)

سپس در آیات 20 تا 26 اشاره به دستور ورود به ارض مقدس میکند:

ءَاتَیْتُمُ الزَّکَوةَ وَ ءَامَنتُم بِرُسُلىِ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا دستور این است که به سرزمینی وارد شوید که مقرر داشته شده است برای شما

 

با شنیدن دستور و دیدن ساز و برگ و تجهیزات و عده و عُده ی آن سرزمین بنی اسرائیل استنکاف میکند از ورود به آنجا و این ادعای مضحک را میکند که تا آن قوم از آن سرزمین بیرون نیایند ما وارد آن سرزمین نمی شویم

قَالُواْ یَامُوسىَ إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتىَ‏ یخَْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن یخَْرُجُواْ مِنهَْا فَإِنَّا دَاخِلُونَ(22)

پیام:خنده دار است، اگر تصور کنیم بدون تلاش و مجاهدت دشمن عرصه را خالی خواهد کرد و پس از آن ما قصد حرکت داشته باشیم. اهل کفر و استکبار و چنگ و دندان آن مقدار از عرصه را که برای خود تصاحب کرده اند را نگاه خواهند داشت. ما برای بازپس گیری صحنه احتیاج به صرف هزینه و مجاهدت های فراوان داریم.

 

پیام: خواص با بصیرت نقش کلیدی در روشنگری جامعه دارند.

سپس اشاره به نقش دو نفر از سپاه بنی اسرائیل میکند. به گفته ی ترجمه ی فیض الاسلام این دونفر، یوشع ابن نون و کالب ابن یوقنا ،از دوازده سردار و مهترى بودند که موسى (علیه السّلام) دستور داد بروند و از حال و چگونگى مردم آن سرزمین خبر و آگهى آورند، ببنى اسرائیل بودند.

این دو نفر که با توجه به ادبیات قرآن استخراج میشود که به وعده های الهی ایمان داشته و توکلشان به خدا بوده، به روشنگری و بصیرت دهی به عموم مردم میکنند. خداوند با اختصاص این آیه در این سیاق نقش روشنگری خواص را در جامعه نشان میدهد

سپس به سر باز زدن بنی اسرائیل از جنگ اشاره دارد و اینکه موسی خود را تنها میبیند و شکایت به خدای متعال میبرد.

قَالُواْ یَمُوسىَ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِیهَا  فَاذْهَبْ أَنتَ وَ رَبُّکَ فَقَتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَعِدُونَ(24)

قَالَ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ لَا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسىِ وَ أَخِى  فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَ بَینْ‏َ الْقَوْمِ الْفَسِقِینَ(25)

پیام: نبی خدا هم که باشی بدون همراهی امت نمیتوان در مقابل باطل ایستاد. و خداوند وعده ی پیروزی را فقط در قبال ثبات قدم اهل حق داده است وگرنه این طور نیست که در هر حالی جبهه ی حق را پیروزی برساند.

موسی ع از جنگ و پیروزی بر آن قوم باز ماند، اگر قومی اهل سرپیچی و عصیان باشد بهترین ولی خدا هم در راس کار باشد نمیتواند کار خود را انجام دهد. از امیرالمومنین ع در ولایت که بالاتر نداریم: در نهج البلاغه این طور آمده است که شما با سرپیچی از دستورات و یاری نکردن من باعث شدید نظرات من خراب شود و فردی بدون کارآیی جلوه کنم.  َ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِی‏ طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ وَ لَکِنْ لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاع‏

این شکست در حالی بود که اگر اینجا هم فئه ی قلیله ای می آمدند و حرف این دو نفر از خواص با بصیرت را میپذیرفتند و موسی ع را یاری میکردند همان اتفاقی می افتاد که در داستان طالوت و جالوت به آن اشاره کردیم. در آنجا گفته شد اگر حتی گروه کمی پای آرمان های جبهه ی حق بایستند خدا پیروزی را میرساند. در این آیات روی دیگر سکه را خدا به نمایش میگذارد که اگر جبهه ی حق یاری نشود، ولو اینکه جبهه هم حق باشد چیزی غیر زا شکست عاید نخواهد شد.

پیام: اگر قومی به خاطر راحت طلبی دست از مبارزه بردارد، خدا ایشان را به وضعیتی سخت تر از شرایط مبارزه دچار خواد کرد

سپس به سزای این نافرمانی به خاطر راحت طلبی اشاره میکند. ایشان چهل سال در بیابان های آنجا سرگردان بودند و نمیتوانستند راه را پیدا کنند. قومی که به خاطر راحت طلبی دست از جهاد بکشد چهـــــــــــــــل سال باید عذاب بکشد

قَالَ فَإِنَّهَا محَُرَّمَةٌ عَلَیهِْمْ  أَرْبَعِینَ سَنَةً  یَتِیهُونَ فىِ الْأَرْضِ  فَلَا تَأْسَ عَلىَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ(26)

به واسطه ی این نافرمانی خداوند ایشان را چهل سال در عذاب سرگردانی قرار داد.

همین اتفاقی که برای امیرالمومنین ع افتاد. قومی که به خاطر سختی جهاد دست از یاری امیرالمومنین ع کشیدند به فلاکتی دچار شدند که تحمل آن بسیار سخت تر از تحمل سختی های جهادد بود. بعد از یاری نکردن امام حسن ع وضع ایشان بد تر شد. کار به جایی رسید که پس از یاری نکردن سیدالشهدا ایشان حتی نمیتوانستند از ترس جانشان حتی مذهب خود را اظهار کنند. این شرایط ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که قومی بیایند پای کار باقی مانده حجج خدا بر زمین بایستند.

پیام:و لسوف یاتی الله، تهدیدی برای همه ی زمان ها، اگر میل به یهود و نصری کنیم از ترس سختی خداوند بقیه الله را بر سر ما نخواهد آورد

* یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْیهَُودَ وَ النَّصَارَى أَوْلِیَاءَ  بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ  وَ مَن یَتَوَلهَُّم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنهُْمْ  إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(51)

فَترََى الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نخَْشىَ أَن تُصِیبَنَا دَائرَة

و خداوند عزیز است.این آیه که میفرماید:

فَسَوْفَ یَأْتىِ اللَّهُ بِقَوْمٍ یحُِبهُُّمْ وَ یحُِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلىَ الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلىَ الْکَافِرِینَ یجَُاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا یخََافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ  

مورد خطاب آن فقط مومنین زمان پیامبر ص نیستند که، تهدیدی ست برای همه ی زمان ها که اگر ما آن قومی نباشیم که اهل یاری ولی باشیم خدا انقدر مخلوق خلق خواهد کرد تا زمانی که قومی بیایند که اهل یاری ولی باشند

میزان الحکمه: مجمع البیان :رُویَ أنّ النبیّ صلى الله علیه و آله سُئلَ عن هذهِ الآیةِ : «یا أیُّها الّذینَ آمَنوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنکُم عَن دِینِهِ فسَوفَ یَأتِی اللّهُ بقَومٍ یُحِبُّهُم و یُحِبُّونَهُ ......... » فَضَربَ بیَده على عاتِقِ سلمانَ فقالَ ـ : هذا و ذَوُوهُ ......... لو کانَ الدِّینُ مُعَلّقا بالثُّریّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن أبناءِ فارِسَ

هر چند این نوید داده شده که از اهل فارس خواهند بود این افراد ولی هیچ تضمینی در مورد زمان آن داده نشده است...


داستان هابیل و قابیل
حسد: یکی از سه رذیله ی رئیسه ی بنی آدم
انما یتقبل الله من المتقین یک قاعده ی کلی، تقوی و رعایت شریعت شرط قبولی اعمال
با دیدن چند گزاره از دین انسان دین شناس نمیشود، باید نزد اهلش رفت(با توجه به اپیدمی خود دین شناس پنداری)
جبهه ی حق اهل یقه گیری و نزاع دائمی نیست
اشاره ی کوتاه به آیات آفاقی

داستان هابیل و قابیل:

پیام: حسد، یکی از سه رذیله ی رئیسه ی بنی آدم

وَ اتْلُ عَلَیهِْمْ نَبَأَ ابْنىَ‏ْ ءَادَمَ بِالْحَقّ‏ِ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الاَْخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ  قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ(27)

در مورد حسادت قابیل:

کافی: سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ ص أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا فَإِنَّ لِذَلِکَ «2» لَشُعَباً کَثِیرَةً وَ لِلْمَعَاصِی شُعَبٌ فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ مَعْصِیَةُ إِبْلِیسَ حِینَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ ثُمَّ الْحِرْصُ وَ هِیَ مَعْصِیَةُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ ع حِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمَا- فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا

مِنَ الظَّالِمِینَ «3» فَأَخَذَا مَا لَا حَاجَةَ بِهِمَا إِلَیْهِ فَدَخَلَ ذَلِکَ عَلَى ذُرِّیَّتِهِمَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَکْثَرَ مَا یَطْلُبُ ابْنُ آدَمَ مَا لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَیْهِ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِیَ مَعْصِیَةُ ابْنِ آدَمَ حَیْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِکَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْکَلَامِ وَ حُبُّ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَالٍ فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِی حُبِّ الدُّنْیَا فَقَالَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِکَ حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.

عن امیر المومنین ع: َ الْحِرْصُ وَ الْکِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِی الذُّنُوبِ وَ الشَّرُّ [جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ‏] جَامِعُ مَسَاوِئِ الْعُیُوب‏

عن امیرالمومنین ع:  رَأْسُ الرَّذَائِلِ الْحَسَدُ. (عیون الحکم)

علت نکوهش حسد: عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله :ألا لا تُعادُوا نِعَمَ اللّهِ . قیلَ : یا رسولَ اللّهِ ، و مَنِ الّذی یُعادِی نِعَمَ اللّهِ ؟! قالَ : الّذینَ یَحْسُدونَ النّاسَ .

کسی که دارد حسادت میکند به نعمت دیگری در حقیقت از این ناراحت است که چرا خدا به او داده به من نداده. مومن وقتی نعمتی را در مومن دیگری میبیند باید خوشحال شود از بهره مندی او، خرید ماشین، خانه، ازدواج، بچه دار شدن، پیشرفت در موقعیت اجتماعی و ... . اگر کسی وقتی از نعمت دیگری خبر دار شد و یک تنگی و ضیقی در قلب خودش احساس کرد باید بداند که این در حقیقت غضب به خدا و قضا و قدر اوست.

چهل حدیث امام خمینی: و تنگی و فشـار وکـدورت وظلمـتیکه در قلب بواسـطه حسـدپیـدا میشود درکمتر از اخلاـق فاسـده است . در هرحـال،

صاحب این خلق هم در دنیا معـذب و مبتلاست ، و هم در قبر در فشار وظلمت است ، و همدر آخرت گرفتار و بیچاره است .

اینها مفاسـدخودحسـداست درصورتیکه از اوخلق فاسـددیگر یا عمل باطل فاسدی تولیدنشود، وکم اتفاق افتدکه آن،

سبب فساد دیگر نشود، بلکه از اوسـیئات اخلاقی و اعمال دیگری زاییـده شود

همان طور که امام راحل به معنویات و اخلاق چه فردی و چه اجتماعی اهتمام ویژه داشتند مقام معظم رهبری نیز همین گونه اند و این را به وضوح در بیانیه گام دوم انسان میتواند مشاهده کند: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

پیام:در انتهای آیه اشاره به یک قاعده ی کلی میکند. که انما یتقبل الله من المتقین. تقوا و رعایت موازین شرعی، شرط قبولی عمل

پیام: باید دین را در یک نظام واره دید، تمسک به چند گزاره بدون دیدن نظام واره دین و بقیه ی گزاره ها باعث گمراهی انسان میشود. این نظام واره استخراج نمیشود مگر در قرآن با تعلیم امام معصوم ع. اگر الان دست ما از امام معصوم ع کوتاه است دست خود را از دامن علما کوتاه نکنیم

 

این داستان از این جهت مهم است که از گوشه کنار شنیده میشود عده ای هستند که پول هایی را به ناحق جمع میکنند و مقداری از آن را در راه خیر صرف میکنند، به گمان اینکه این کار آن پول را تطهیر میکند

 

ذیل آیه ی انما یتقبل الله من المتقین این روایت داستان گونه گفته شود.

َ کَرَجُلٍ سَمِعْتُ غُثَاءَ النَّاسِ تُعَظِّمُهُ وَ تَصِفُهُ فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْرِفُنِی لِأَنْظُرَ مِقْدَارَهُ وَ مَحَلَّهُ فَرَأَیْتُهُ فِی مَوْضِعٍ قَدْ أَحْدَقَ بِهِ خَلْقٌ مِنْ غُثَاءِ الْعَامَّةِ فَوَقَفْتُ مُنْتَبِذاً عَنْهُمْ مَغْشِیّاً بِلِثَامٍ أَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ إِلَیْهِمْ فَمَا زَالَ یُرَاوِغُهُمْ حَتَّى خَالَفَ طَرِیقَهُمْ وَ فَارَقَهُمْ وَ لَمْ یَقِرَّ فَتَفَرَّقَتِ الْعَوَامُ عَنْهُ لِحَوَائِجِهِمْ وَ تَبِعْتُهُ أَقْتَفِی أَثَرَهُ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ مَرَّ بِخَبَّازٍ فَتَغَفَّلَهُ فَأَخَذَ مِنْ دُکَّانِهِ رَغِیفَیْنِ مُسَارَقَةً فَتَعَجَّبْتُ مِنْهُ ثُمَّ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَعَلَّهُ مُعَامَلَةٌ ثُمَّ مَرَّ مِنْ بَعْدِهِ بِصَاحِبِ رُمَّانٍ فَمَا زَالَ بِهِ حَتَّى تَغَفَّلَهُ فَأَخَذَ مِنْ عِنْدِهِ رُمَّانَتَیْنِ مُسَارَقَةً فَتَعَجَّبْتُ مِنْهُ ثُمَّ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَعَلَّهُ مُعَامَلَةٌ ثُمَّ أَقُولُ وَ مَا حَاجَتُهُ إِذاً إِلَى الْمُسَارَقَةِ ثُمَّ لَمْ أَزَلْ أَتْبَعُهُ حَتَّى مَرَّ بِمَرِیضٍ فَوَضَعَ الرَّغِیفَیْنِ وَ الرُّمَّانَتَیْنِ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ مَضَى وَ تَبِعْتُهُ حَتَّى اسْتَقَرَّ فِی بُقْعَةٍ مِنْ صَحْرَاءَ فَقُلْتُ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ بِکَ وَ أَحْبَبْتُ لِقَاءَکَ فَلَقِیتُکَ لَکِنِّی رَأَیْتُ مِنْکَ مَا شَغَلَ قَلْبِی وَ إِنِّی سَائِلُکَ عَنْهُ لِیَزُولَ بِهِ شُغُلُ قَلْبِی قَالَ مَا هُوَ قُلْتُ رَأَیْتُکَ مَرَرْتَ بِخَبَّازٍ وَ سَرَقْتَ مِنْهُ رَغِیفَیْنِ ثُمَّ بِصَاحِبِ الرُّمَّانِ فَسَرَقْتَ مِنْهُ رُمَّانَتَیْنِ فَقَالَ لِی قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَدِّثْنِی مَنْ أَنْتَ قُلْتُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ آدَمَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص قَالَ حَدِّثْنِی مِمَّنْ أَنْتَ قُلْتُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ أَیْنَ بَلَدُکَ قُلْتُ الْمَدِینَةُ قَالَ لَعَلَّکَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قُلْتُ بَلَى قَالَ لِی فَمَا یَنْفَعُکَ شَرَفُ أَصْلِکَ مَعَ جَهْلِکَ بِمَا شُرِّفْتَ بِهِ وَ تَرْکِکَ عِلْمَ جَدِّکَ وَ أَبِیکَ لِأَنْ لَا تُنْکِرَ مَا یَجِبُ أَنْ یُحْمَدَ وَ یُمْدَحَ فَاعِلُهُ قُلْتُ وَ مَا هُوَ قَالَ الْقُرْآنُ کِتَابُ اللَّهِ قُلْتُ وَ مَا الَّذِی جَهِلْتُ قَالَ قَوْلُ‏

__________________________________________________

 (1) سورة الفاتحة، الآیة: 6.

اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها «1» وَ إِنِّی لَمَّا سَرَقْتُ الرَّغِیفَیْنِ کَانَتْ سَیِّئَتَیْنِ وَ لَمَّا سَرَقْتُ الرُّمَّانَتَیْنِ کَانَتْ سَیِّئَتَیْنِ فَهَذِهِ أَرْبَعُ سَیِّئَاتٍ فَلَمَّا تَصَدَّقْتُ بِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهَا کَانَتْ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً فَانْتَقَصَ مِنْ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً أَرْبَعُ سَیِّئَاتٍ بَقِیَ لِی سِتٌّ وَ ثَلَاثُونَ قُلْتُ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَنْتَ الْجَاهِلُ بِکِتَابِ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ «2» إِنَّکَ لَمَّا سَرَقْتَ الرَّغِیفَیْنِ کَانَتْ سَیِّئَتَیْنِ وَ لَمَّا سَرَقْتَ الرُّمَّانَتَیْنِ کَانَتْ سَیِّئَتَیْنِ وَ لَمَّا دَفَعْتَهُمَا إِلَى غَیْرِ صَاحِبِهِمَا بِغَیْرِ أَمْرِ صَاحِبِهِمَا کُنْتَ إِنَّمَا أَضَفْتَ أَرْبَعَ سَیِّئَاتٍ إِلَى أَرْبَعِ سَیِّئَاتٍ وَ لَمْ تُضِفْ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً إِلَى أَرْبَعِ سَیِّئَاتٍ فَجَعَلَ یُلَاحِینِی فَانْصَرَفْتُ وَ تَرَکْتُه

این داستان از این جهت مهم است که از گوشه کنار شنیده میشود عده ای هستند که پول هایی را به ناحق جمع میکنند و مقداری از آن را در راه خیر صرف میکنند، به گمان اینکه این کار آن پول را تطهیر میکند

ترجمه روایت:‏ مانند آن مردى است که شنیدم عوام مردم خیلى احترامش مى‏کنند و از او تعریف مینمایند علاقمند شدم او را ببینم بطورى که مرا نشناسد تا ببینم قدر و قیمتش چیست.

بالاخره دیدم در محلى اطرافش را گروهى از عوام اهل سنت گرفته‏اند در گوشه‏اى ایستادم و صورت خود را پوشیده بودم نگاهش میکردم پیوسته از جمعیت کناره میگرفت تا از آنها جدا شد و براه خود ادامه داد مردم از پى کار خود رفتند من از پى او رفتم ببینم چه میکند.

رسید بدکان نانوائى همین که نانوا غافل شد دو گرده نان دزدید خیلى تعجب کردم‏

                       

با خود گفتم شاید با او معامله دارد بعد رسید به انار فروشى او را نیز غافل نموده دو انار دزدید بیشتر تعجب کردم باز گفتم شاید معامله‏ایست.

ولى میگفتم پس چرا بصورت دزدى بردارد. همین طور رفت تا رسید بشخص مریضى دو گرده نان و انارها را باو داده رفت. از پى او رفتم تا رسید بصومعه‏اى در بیابان گفتم بنده‏ى خدا آوازه ترا شنیدم میل داشتم ترا به‏بینم ولى از تو چیزى مشاهده کردم نگران شدم مایلم بپرسم تا نگرانى من برطرف شود.

گفت چه چیز؟ گفتم دیدم از نانوا دو گرده نان دزدیدى از انار فروش نیز همین طور. اول پرسید تو که هستى گفتم یکى از فرزندان آدم از امت محمّد. باز گفت از کدام خانواده هستى. گفتم از اهل بیت پیامبر. گفت: از کدام شهرى جواب دادم مدینه. گفت شاید شما جعفر بن محمّد بن على بن حسین ابن علی بن ابى طالبی.

گفتم بلى. گفت چه فایده‏اى براى تو دارد این شرافت نژادى که اطلاعى از دانش جد و پدرت ندارى و گر نه ناپسند نمى‏شمردى کارى را که باید انجام دهنده‏ى آن را ستایش کنى.

گفتم چه چیز را نفهمیده‏ام. گفت قرآن کتاب خدا را. گفتم کدام آیه آن را نمیدانم. گفت این آیه که میفرماید مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها «1» وقتى من دو گرده نان دزدیدم دو گناه کردم با دزدیدن دو انار نیز چهار گناه مى‏شود وقتى آنها را صدقه دادم مى‏شود چهل ثواب از چهل ثواب چهار گناه کم کن باقى مى‏ماند سى و شش ثواب.

گفتم: مادرت بعزایت بنشیند تو قرآن را نمیفهمى خداوند میفرماید:

إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ «2» وقتى دو نان دزدیدى دو گناه کردى، با دزدیدن دو انار چهار گناه کردى چون بدون اجازه صاحبش بدیگرى دادى چهار گناه‏ دیگر بر آن افزودى نه اینکه چهل ثواب کرده باشى در مقابل چهار گناه. شروع کرد با من به بحث و نزاع رهایش کردم و براه خود رفتم.

در ابتدای روایت علت این گمراهی دوری از اهل بیت ع ذکر شده است:

 

 قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ «1» یَقُولُ أَرْشِدْنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِکَ وَ الْمُبَلِّغِ إِلَى جَنَّتِکَ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِکَ فَإِنَّ مَنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ أُعْجِبَ بِرَأْیِهِ کَانَ کَرَجُلٍ سَمِعْت‏...

احتجاج طبرسى- حضرت صادق علیه السّلام در باره این آیه: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ فرمود میگوید ما را راهنمائى کن براهى که موجب محبت تو و بهشت برین شود و مانع پیروى هواى نفس گردد که بدبخت شویم و یا بدلخواه خود رفتار کنیم و هلاک گردیم کسى که پیرو هواى نفس باشد و بدلخواه خود عمل کند مانند آن مردى است که شنیدم‏

الان هم نباید به صرف دیدن چند روایت یا چند آیه یا خواندن چند کتاب خود را از محضر علما مستغنی دید. به فرموده ی روایت باید به رواه احادیث رجوع کرد. (این تفکر هم خیلی در حال رواج است)

خواندن و عمل به آیات و روایات بسیار خوب است اما به شرط اینکه انسان دست خود را از دامن علما کوتاه نکند.

معانی الاخبار: ِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِیثٍ تَرْوِیهِ وَ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّى یَعْرِفَ مَعَارِیضَ کَلَامِنَا وَ إِنَّ الْکَلِمَةَ مِنْ کَلَامِنَا لَتَنْصَرِفُ عَلَى سَبْعِینَ وَجْهاً لَنَا مِنْ جَمِیعِهَا الْمَخْرَجُ.

فهم عمق و بطون دین کار ساده ای نیست و طول عمر و تلاش و مرارت زیاد در این راه میطلبد و این طور نیست که با خواندن چند کتاب حاصل شود

بقیه ی داستان هابیل و قابیل،

 

لَئنِ بَسَطتَ إِلىَ‏َّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنىِ مَا أَنَا بِبَاسِطٍ یَدِىَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ  إِنىّ‏ِ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَلَمِینَ(28)

پیام:جبهه ی حق اهل یقه گیری دائم و نزاع نیست، تا جایی که بتواند مدارا میکند.

سیاست جمهوری اسلامی، اعلام شده از طرف مقام معظم رهبری در سال 93:

لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌هاى بى‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریب‌خورده میدانیم؛ به اینها گفته‌ایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ (۱) تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریب‌خورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است

إِنىّ‏ِ أُرِیدُ أَن تَبُوأَ بِإِثْمِى وَ إِثمِْکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ  وَ ذَالِکَ جَزَ ؤُاْ الظَّالِمِینَ(29)

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الخَْاسِرِینَ(30)

فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فىِ الْأَرْضِ لِیرُِیَهُ کَیْفَ یُوَارِى سَوْءَةَ أَخِیهِ  قَالَ یَاوَیْلَتىَ أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِىَ سَوْءَةَ أَخِى  فَأَصْبَحَ مِنَ النَّدِمِینَ(31)

پیام:اشاره به آیات آفاقی: گاهی خدا میخواهد از طریق یک حیوان یا یک درخت یا یک اتفاق درسی به انسان بدهد، باید در این موارد دقت کرد تا فهم کرد


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی