نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

39:71
۹۷/۰۳/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j24

نظرات  (۶)

سیق الّذین کفروا الى جهنم...

کلمه (سیق ) ماضى مجهول از مصدر (سوق ) به - فتحه سین و سکون واو - است، و بـه طـورى کـه در مـجـمـع البـیـان گـفـتـه بـه مـعناى به حرکت واداشتن است. و کلمه (زمر) جمع (زمرة ) است که - به طورى که در صحاح آمده - به معناى جماعتى از مردم است.

و مـعـنـاى آیه چنین است: در قیامت کفار را دسته دسته از پشت سر به سوى جهنم مى رانند. (حـتـى اذا جاؤ ها) و چون به جهنم مى رسند (فتحت ابوابها) درهاى آن باز مى شود، تـا داخـل آن شـوند. و از اینکه در اینجا فرمود درهاى آن باز مى شود معلوم مى شود درهاى مـتـعـددى دارد. آیـه (لهـا سـبـعـة ابـواب ) بـه ایـن مـعـنـا تـصـریـح مـى کـنـد، (و قـال لهـم خـزنـتـهـا)، خـازنـان دوزخ یـعـنـى مـلائکـه اى کـه مـوکـل بـرآنـنـد، از در مـلامـت و انـکـار بـرایـشـان مـى گـویـنـد: (لم یـاتـکـم رسـل مـنـکـم )، آیـا رسـولانـى از خـود شـمـا یـعنى از نوع خود شما انسانها به سویتان نیامدند؟ (یتلون ) تا بخوانند (علیکم آیات ربکم ) بر شما آیات پروردگارتان را؟ و آن حـجـتها و براهینى که بر وحدانیت خدا در ربوبیت، و وجوب پرستش او دلالت مى کـنـد بـرایتان اقامه کنند؟ (قالوا بلى ) گفتند چرا چنین رسولانى براى ما آمدند، و آن آیـات را بـراى مـا خواندند، (و لکن ) زیر بار نرفتیم و آنان را تکذیب کردیم، و در نـتـیـجـه (حقت کلمة العذاب على الکافرین ) فرمان خدا و حکم ازلیاش درباره کفار به کـرسـى نشست. و منظور از (کلمه عذاب ) همان است که در هنگامى که به آدم فرمان مى داد به زمین فرود آید، فرمود: (و الّذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون ).

 

این دسته های که وارد جهنم میشوند رابطه آنها با مومنین چیست ؟ مراقب باشیم ما دوستدار جهنمیان نباشیم  

روایت درباره اینکه بهشت و جهنم را درب هایى است

و در مـجـمـع البـیـان، در ذیـل آیه (لها سبعة ابواب ) گفته است: در معناى این آیه دو قـول اسـت، یـکـى روایـتـى اسـت کـه از عـلى، امـیـر المؤمنـیـن (عـلیـه السلام) نقل شده که فرمود: جهنم که هفت در دارد بدین جهت است که هفت طبقه دارد، هر طبقه روى طبقه دیـگـر قرار گرفته. آنگاه براى مجسم کردن مطلب، دستهاى خود را روى هم گذاشت، و فرمود: همین طور روى همند و خداى تعالى بهشت را همکف زمین قرار داده و آتش دوزخ را روى هم، که از همه پایینتر (جهنم ) است، و طبقه دوم آن (لظى ) و سومش ‍ (حطمة ) و چهارمش (سقر) و پنجمش (جحیم ) و ششمش (سعیر) و هفتمش (هاویه ) است و در روایت کلبى طبقه زیرین را هاویه و طبقه بالاتر از همه را (جهنم ) دانسته.

و در خـصـال از امـام صـادق (عـلیـه السلام) از پدرش، از جدش، از على (علیه السلام) روایـت آورده کـه فـرمـود: بـراى بـهـشـت هـشـت در اسـت، درى کـه از آن، انـبـیاء و صدیقین داخـل مـى شوند، و درى که از آن، شهداء و صالحین وارد مى شوند، و از پنج در دیگرش ‍ شـیـعـیـان و مـحـبـیـن مـا وارد مـى شوند. و من همچنان بر صراط مى ایستم و دعا مى کنم، مى گـویـم پـروردگـارا شیعیان من، دوستانم، یاورانم، و هر کس که در دار دنیا به من محبت مـى ورزیـده، سـلامـت بـدار. از دل عـرش ندا مى رسد: دعایت مستجاب شد، و شفاعتت درباره شـیعیانت پذیرفته گشت، حتى در آن روز هر یک نفر از شیعیان و دوستان و یاوران و آنها کـه بـا دشـمـنـان مـن جـنـگـیـدنـد، چـه بـا زبـان و چـه بـا عمل، شفاعتشان در هفتاد هزار نفر از همسایگان و اقربایشان پذیرفته مى شود.

و درى دیـگر است که سایر مسلمانان یعنى کسانى که شهادت به (لا اله الا اللّه ) مى داده اند و در دلشان ذره اى بغض ما اهل بیت نبوده از آن در وارد مى شوند.


     کشاندن مجرمان به سوى دوزخ، تحقیرى است جداى از کیفرهاى دیگر. «سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا»

    5- درهاى دوزخ بسته است و همین که دوزخیان به آن مى‌رسند ناگهان باز مى‌شود که این خود وحشت‌آور است. «جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها»

    6- دوزخ درهاى متعدّدى دارد. «أَبْوابُها» (در آیه 44 سوره‌ى حجر نیز مى‌خوانیم: «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ»)

    این در، در حقیقت درهاى گناهانى است که به وسیله آن، افراد وارد دوزخ مى شوند، هر گروهى بوسیله ارتکاب گناهى و از درى، همان گونه که درهاى بهشت، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهایى است که بوسیله آن بهشتیان وارد بهشت مى شوند. جهنم هفت در دارد (بعید نیست عدد هفت در اینجا عدد تکثیر باشد، یعنى درهاى بسیار و فراوان دارد، همانگونه که در آیه ۲۷ سوره لقمان نیز عدد هفت به همین معنى آمده است).

    ولى واضح است این تعدد درها (مانند تعدد درهاى بهشت) نه به خاطر کثرت واردان است به طورى که از یک در کوچک نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتى دارد، بلکه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونى است که انسان را به جهنم مى کشاند، هر نوع از گناهان درى محسوب مى شود.

    حضرت صادق علیه السّلام، از پدرش از جدّش علیهماالسّلام که: جهنّم هفت در دارد: از یک در فرعون و هامان و قارون داخل می شوند، و از یک در مشرکین و کافرینی که به قدر یک چشم بر هم زدن ایمان نیاورده اند، و از یک در بنو امیه وارد می شوند که اختصاص به آنان دارد و کسی در آن در با آنها شریک نیست؛ و آن باب لَظَی و باب سَقَر و باب هاویه است /تبیان


    چرا بهشت ۸ در و جهنم ۷ در دارد؟

    در رابطه با جواب این سؤال چند احتمال می رود:

    ۱ – در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: «و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها» (و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود)[۱] ؛ «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها» (و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود)(همان، آیه ۷۳)

    اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: «ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم» (و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند).[۲]

    ۲- مطلب دیگر آن که وجود درهای متعدد برای بهشت و جهنم به دلیل مراتب اعمال خوب و بد و درجات افراد دارای طبقات است که با میزان اعمال خوب یا بد افراد متفاوت است مثلا درباره منافقان آمده است که آنان در پائین ترین درکات دوزخ قرار دارند: «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار»[۳] و نیز درباره مؤمنان قرآن می فرماید هر عمل نیکی که از آن سر می زند به یکی از درها و درجه های بهشت راه می یابند به عنوان نمونه به هشت عامل ورود به بهشت در سوره رعد اشاره فرموده است که عبارتند از رعایت عهد و پیمان، صله ارحام، خوف الهی، ترس از بد عاقبتی، صبر در راه خدا، بر پا داشتن نماز، انفاق کردن و بدی را با خوبی پاسخ گفتن.[۴]

    ۳- مطابق برخی آیات و روایات هر یک از این درهای بهشت و جهنم به اسمی خوانده می شوند مثلا حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- فرمود: یکی از درهای بهشت «ریان» (به معنی شاداب، سیراب) نام دارد که فقط روزه داران از آن وارد می شوند. در دیگر «معروف» نام دارد که اهل معروف و کارهای خیر از آن وارد می شوند. در دیگر «صبر» است و نیز در دیگر آن «شکر» است. در دیگر بهشتی «بلا» نام دارد و در دیگر آن «اعظم» است که مخصوص پارسایان و پرهیزکاران است.[۵] و نیز در بیانی امام محمد باقر -علیه السلام- نامهای درهای جهنم را چنین بازگو می فرماید: ۱- در اعلی جهنم جهیم نام دارد ۲- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد) ۳- سقر (آتش داغ) ۴- حطمه (آتش افروخته) ۵- هاویه (آتش سوزان) ۶- سعیر (سوزان) ۷- جهنم[۶]

    ۴- همان طو ر که اشاره شد جهنم دارای هفت در بوده و مطابق روایات[۷] بهشت دارای هشت در می باشد این تفاوت بیانگر آن است که راههای نیل به بهشت بیش از جهنم است زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه)(دعای جوشن کبیر)

    ۵- نکته آخر، اسامی درهای جهنم و بهشت منحصر به آنجه ذکر شد نیست بلکه اسمهای دیگری نیز گفته اند و حتی این که کدام در از بهشت و یا جهنم مخصوص چه افراد یا گروهی است یاد شده است.[۸]/

    درهای بهشت و جهنم را به شکل درهای معمولی که وجود دارد ندانستند و از آن به منزله ی اسباب ورود به بهشت و جهنم یاد کردند.

     این درها در واقع درهای گناهانی است که به سبب آن، افراد وارد دوزخ می گردند و هر گروهی به دلیل ارتکاب گناهانی که در دنیا از آن ها سر زده است، از دری مخصوص وارد می شود و به احتمال فراوان مراد از هفت در، هفت طبقه باشد، به نحوی که از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده است که فرموده اند: برای جهنم هفت در است؛ و هفت طبقه، و پس از آن حضرت یکی از دستان مبارک خود را بر روی دست دیگر نهاد و فرمودند: این گونه؛ هر طبقه بالای طبقه ی دیگر قرار داده شده است.
    اما در باب نام طبقات جهنم و تعلق داشتن به کدام گروه از افراد آمده است که آن طبقات عبارتند از: جحیم، لَظی، سقر، حُطمه، هاویه، سعیر، جهنم.
    1- جَحیم: و آن مکانی بسیار خطرناک است و آتشی بسیار هولناک دارد و ساکنان آن از فشار آتش در آن زیر و رو می شوند، درست به مانند گوشتی که در دیگ از فشار جوشش دیگ، زیر و رو می گردد و از این رو خداوند می فرماید: وَالَذین کَفرُوا وَ کَذَبُو بِآیاتِنا اُولئِکَ اَصحاب الجَحیم؛ آنان که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنان یاران و اصحاب «جحیم»؛ آتش بزرگ و هولناک هستند. (حدید: آیه 19)

    2- لَظی: و آن طبقه ی دوم جهنم می باشد و این طبقه از شدت حرارت گوشت بدن را از استخوان جدا می سازد، به نحوی که خداوند می فرماید: گناهکاران وارد لَظی می شوند و آن شعله های سوزان آتش است که پیوسته زبانه می کشد و هر چه را که در کنار و در مسیر خود می یابد می سوزاند (معارج: آیه 11- 18) و این شعله سوزان کسانی را که پشت به فرمان خداوند کرده و از اطاعت او روی گردان شدند را صدا می زند و همچنین کسانی را فرامی خواند که اموال فراوان جمع کرده و ذخیره نمودند، اما در راه خداوند انفاق نکردند، پس آن ها را به عقوبت اعمالشان می رساند.

    3- سَقَر: و آن طبقه سوم می باشد که در آن متکبران و گردنکشان منزل دارند و آن بیابانی است پر از آتش که حرارت آن همه چیز را می سوزاند، به نحوی که خداوند می فرماید: سَاصلیه سَقَر، وَ ما اَدرئکَ ما سَقَر، لاتُبقی وَ لاتَذَر، لَواحَةٌ لِلبَشَر، عَلَیها تِسعَةَ عَشَر؛ ما آن متکبر گردن کش را با آتش سقر می سوزانیم، و تو چه می دانی سقر چیست؟ آتشی است که نه چیزی را باقی می گذارد و نه چیزی را رها می کند، و پوست بدن را به کلی دگرگون می نماید، و نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده اند. (مدثر: آیه 26- 30)

    4حُطمه: و آن طبقه چهارم می باشد و آن جایگاه افراد مردم آزار و مال حرام خور است به نحوی که در قرآن آمده است: لَینبذَنَ فِی الحُطَمة وَ ما اَدرئکَ مَالحُطَمة، نارُاللهِ المَوقَدَة، الَتی تَطلِعُ عَلَی الأَفئِدة؛ کسانی که در حضور و غیبت مردم را اذیت می کنند و از حرام مال جمع می نمایند و گمان می کنند که آن مال، آنان را در دنیا همیشه نگه می دارد، به زودی در حُطمه (آتش خُردکننده) پرتاب می شوند و تو چه می دانی حُطمه چیست؟ و آن آتش برافروخته الهی است. آتشی که از دل ها سر می زند و نخستین جرقه هایش در قلب ها ظاهر می گردد. (همزه: آیه 4- 7)

    5- هاویه: و آن آتش عمیقی است و به قدری حرارت دارد که پوست بدن افرادی که در آن واقع می شوند را درهم می کشد، به نحوی که خداوند می فرماید: کسانی که به آیات ما کافر شدند، به زودی آن ها را در آتش وارد می کنیم که هرگاه پوست های تن آن ها (در آن بریان) گردد و بسوزد، پوست های دیگری را به جای آن قرار می دهیم تا کیفر اعمالشان را مجدد بچشند. (نساء: آیه 56)

    6- سَعیر: خداوند در باب معرفی آن می فرماید: انا اعتَدنا لِلکافرینَ سَلاسِلَ وَ اَغلالاً وَ سَعیراً؛ ما برای کافران، سلسله ها و زنجیرها، غل ها و آتش سعیر را مهیا و آماده کرده ایم (انسان: آیه 4) و مرحوم حویزی در تفسیر خود درباره ی این مکان می نویسد: سعیر مکانی است که در آن، سیصد چادر از آتش برپا شده است و در هر چادری سیصد قصر از آتش وجود دارد، و در هر قصری سیصد اتاق از آتش، و در هر اتاقی سیصد گونه از انواع عذاب های آتشین وجود دارد، و در هر اتاق، مارها و عقرب ها و غل ها و زنجیرهایی که همه از آتش است، محیا می باشد. (تفسیر نورالثقلین، ج3: 17)

    7- فَلق: درباره ی این طبقه از جهنم، معاویة بن وهب می گوید: روزی در خدمت امام صادق (ع) بودیم، شخصی آیه «قَل اَعُوذُ بِرَبّ الفَلَق» را خواند و از حضرت پرسید: فَلَق چیست؟ حضرت فرمودند: بیابانی است در دوزخ، که در آن هفتاد هزار خانه و در هر خانه هفتاد هزار اتاق و در هر اتاق هفتاد هزار مار بزرگ و در شکم هر ماری هفتاد هزار نوع از سم است (نورالثقلین، ج3: 720) و به روایتی دیگر فلق چاهی در جهنم است که اهل دوزخ از حرارت آن دنبال پناهگاه هستند و در آن چاه صندوقی از آتش است که اهل آن چاه از حرارت و سوزندگی آن در رنج و عذاب می باشند.. (آمال الواعظین، ج3: 427- 430)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی