نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

23-2. معاد لازمه عدل پروردگار (ص/28)

پنجشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۲۶ ب.ظ
38:28
۹۷/۰۳/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j23

نظرات  (۸)

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۵۸ امیرحسین صفاریان
#المیزان

پس تنها کسانى که ایمان آورده و به صالحات عمل کردند، و خلاصه مردم با تقوى، انسان‏هاى کامل هستند، و اما مفسدان در زمین یعنى آنها که عقاید فاسد و اعمال فاسد دارند و نام" فجار" معرف آنان است، افرادى هستند که در واقع در انسانیتشان نقص دارند، و مقتضاى آن کمال و این نقص این است که در مقابل کمال حیاتى سعید و عیشى طیب باشد و در ازاى آن نقص، حیاتى شقى، و عیشى نکبت‏بار باشد.

و معلوم است که زندگى دنیا که هم آن طایفه و هم این طایفه از آن استفاده مى‏کنند، در تحت سیطره اسباب و عوامل مادى اداره مى‏شود، که تاثیر آن اسباب و عوامل در مورد انسان کامل و ناقص، مؤمن و کافر یکسان است (زهرش هر دو را مى‏کشد، آتشش هر دو را مى‏سوزاند، آفتابش به هر دو مى‏تابد)، در نتیجه هر کس عمل خود را نیکو و آن طور که باید انجام دهد، و اسباب مادى هم با عمل او موافقت داشته باشد قهرا زندگى مطلوبى خواهد داشت، و هر کس بر خلاف این باشد، زندگى تنگ و ناراحتى خواهد داشت.

و بنا بر این اگر زندگى منحصر در همین زندگى دنیا باشد، که گفتیم نسبتش به هر دو طایفه یکسان است، و دیگر حیات آخرت با زندگى مختص به هر یک از این دو طایفه و مناسب با حال او نبوده باشد، با عنایتى که خداى تعالى نسبت به رساندن هر حقى به صاحب حقش دارد، منافات دارد، و با عنایتى که آن ذات اقدس به دادن مقتضاى هر چیز به مقتضى‏اش دارد نمى‏سازد.

 

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۴ امیرحسین صفاریان
#حدیث

ً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ‏ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى‏ أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ فِی ثَلَاثَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَهُمُ الْمُتَّقُونَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ فِی ثَلَاثَةٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَهُمُ [هم‏] الْمُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَأَمَّا الثَّلَاثَةُ مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ حَمْزَةُ وَ عُبَیْدَةُ وَ أَمَّا الثَّلَاثَةُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَعُتْبَةُ بْنُ رَبِیعَةَ وَ شَیْبَةُ [أَخُو عُتْبَةَ] وَ الْوَلِیدُ بْنُ عُتْبَةَ وَ هُمُ الَّذِینَ تَبَارَزُوا یَوْمَ بَدْرٍ فَقَتَلَ عَلِیٌّ الْوَلِیدَ وَ قَتَلَ حَمْزَةُ عُتْبَةَ بْنَ رَبِیعَةَ وَ قَتَلَ عُبَیْدَةُ شَیْبَةَ.

 

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۶ امیرحسین صفاریان
#آیات مرتبط

«أفَنَجعلُ المسلِمینَ کالمُجرِمین» «2» آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان قرار مى‏دهیم؟!

«أفَمَن کان مؤمِناً کمَن کانَ فاسِقاً لایَستَوون» «3» آیا مؤمن و فاسق یکسانند؟! هرگز چنین نیست.

«أم حَسِبَ الّذینَ اجْتَرِحوا السّیئاتِ أن نَجعلهم کالّذین آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحات» «4» آیا گناهکاران گمان دارند که ما آنها را همچون مؤمنین و کسانى که کارهاى صالح انجام داده‏اند، قرار مى‏دهیم؟

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۶ امیرحسین صفاریان
#قرائتی

سؤال: چرا خداوند در همین دنیا جزا نمى‏دهد؟ آیا بهتر نبود معامله نقدى مى‏شد و هر نیکوکار یا گناهکار در این دنیا حسابش تصفیه مى‏گردید تا دیگر نیازى به قیامت نبود؟

پاسخ اوّل: به دیگران هم سرایت مى‏کند

توضیح آنکه: برفرض من یک سیلى به صورت مظلومى زدم و خداوند در همین دنیا مرا کیفر داد و مثلًا دستم فلج شد، هنگامى که به منزل مى‏روم تمام بستگان که دست فلج مرا مشاهده مى‏کنند رنج مى‏برند، در حالى که بستگان من گناهى نکرده‏اند.

آرى، دنیا جاى سرایت است، یعنى رنج و خوشى من به دیگران هم سرایت مى‏کند و در این صورت اگر جزا در این دنیا باشد، نوعى بى‏عدالتى و ظلم است‏

پاسخ دوّم: مخالف اختیار و آزادى مردم است‏

اگر خداوند در دنیا پاداش و کیفر دهد، مردم یا از ترس و یا از روى طمع، عمل بد انجام نمى‏دهند و خوب مى‏شوند و این نوع خوبى قهرى است و چندان ارزش ندارد. انسان باید مختار و آزاد باشد و گناه نکند.

 

پاسخ سومّ: در دنیا امکان جزا نیست‏

سوّمین پاسخ این است که دنیا به خاطر محدودیّت‏هایى که دارد، امکان جزا براى نیکوکاران و جنایتکاران در آن نیست. مثلًا رسول خدا صلى الله علیه و آله که با تحمّل رنجهاى فراوان و طاقت فرسا و با آوردن قرآن و احکام اسلامى ودر سایه تلاش پیگیر خود، قرن‏ها نسل‏هاى بشر را از گمراهى، شرک، جهل و تفرقه نجات داد، در دنیا چه خیرى مى‏توان به او داد که جبران همه آنها باشد؟!

 

پاسخ چهارم: نظام زندگى بهم مى‏خورد

جواب دیگر از آیه 61 سوره نحل استفاده مى‏شود که مى‏فرماید: «ولو یؤاخِذُ اللَّهُ النّاسَ بِظُلمِهم ما تَرَک عَلیها مِن دابّةٍ و لکن یُؤخّرهم الى أجَلٍ مُسمّىً» «3»

اگر خداوند مردم را به خاطر ظلم و گناهشان کیفر دهد، هیچ جنبنده‏اى را بر زمین باقى نخواهد گذارد، لیکن خداوند زود کیفر نمى‏دهد و تا مدّتى که خودش مى‏داند به آنها مهلت داده و کیفر را تأخیر مى‏اندازد.

 

پاسخ پنجم: کیفر در دنیا کم لطفى است‏

گر چه گوشمالى ها و کیفرهاى موقّت در دنیا عامل هوشیارى و توجه و زنگ بیدار باش است، امّا اگر بطور کلّى در دنیا هر گناهکارى به کیفر برسد کم لطفى است، زیرا شاید این گناهکار توبه کند و خلافکارى خود را اصلاح نماید و حقّى که کتمان کرده افشا نماید، چقدر ما نمونه‏هایى از گناهکاران را دیده یا شنیده‏ایم که توبه کرده و دست از گناه برداشته‏اند؟

 

 

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۶ امیرحسین صفاریان
#نکته

از موارد عدل الهی جزا دادن افراد است نیکوکارانی را می بینیم که عمر خود را درعبادت و اطاعت و خیر و صلاح گذارنیدند و آنطوری که باید در دنیا پاداش خود را نمی بینند و همچنین بدکارانی را می بینیم که چه فسادها و تبه کاری از آنها سر می زند و پاداش کردار خود را نمی بینند بلکه غالبا اهل فساد خوش تر از اهل صلاح عمر خود را می گذرانند و نیز می بینیم که بشر چه ظلم هائی که به یک دیگر می کنند و از غضب و تلف اموال و هتک اعراض و ریختن خونها و چون خدا عادل است پس یقینا روزی را خواهد آورد که هر کس به جزای عملش برسد و حق هر کس بر عهده او است که داده شود ظالمی که به مظلومی ظلم کرده در آن روز به آتشی که وعده داده شده برسد مقتولی که بی گناه کشته شده از قاتلش انتقام بگیرد و به مظلوم و مقتول اجر دهد تا تلافی شود و نیز نیکوکار را جزای خیر و تبه کار را جزای شر دهد تا عدل او ظاهر گردد.


۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۴ امیرحسین صفاریان

عمل بر طبق عدل از شاخه های مسأله ی حسن و قبح عقلی است کسانی که در بخش عقل عملی به چنین اصلی معتقدند، یادآور می شوند که عمل بر طبق آنچه که عقل آن را زیبا می شمرد، و دوری از کاری که خرد آن را نازیبا می داند، یک اصل کلی و گسترده است و اختصاص به انسان ندارد، و خِرَد، کار «حسن» و نیک را در همه شرایط و از هر فاعل مرید و مختار، زیبا و کار قبیح و زشت را به همین کیفیت نازیبا می داند و در این داوری (به حکم کلی بودن موضوع) فرقی میان فاعل ممکن (انسان) و واجب (خدا) قائیل نیست.

شکی نیست که اگر همه ی بندگان خدا مطیع و نیکوکار بودند هرگز عدل الهی ایجاب نمی کرد که به آنها پاداش دهد، زیرا همگان با سرمایه های الهی وارد بازار کار شده و هرچه انجام داده اند از حرکت های بدنی گرفته تا اندیشه های مغزی، همه و همه با سرمایه های الهی انجام گرفته است، در این صورت کوچکترین طلبی از خدا نخواهند داشت. از این گذشته، با توجه به نعمت های بی شمار خداوندی که بندگان از آنها برخوردارند دیگر جایی برای استحقاق پاداش اخروی باقی نمی ماند و اگر خدا به این گروه وعده ی پاداش داده است چیزی جز جود واحسان الهی به آنان نیست.([9])

در مقابل اگر همه بندگان خدا افراد بزهکار و گنهکار بودند هرگز بر خدا لازم نبود آنها را تنبیه کند و به کیفر برساند، زیرا کیفر حق او است و هرگز لازم نیست که او حق خود را استیفا نماید.

بنابر این اگر همه انسانها صالح یا گنهکار بودند، مسأله کیفر و پاداش بر مبنای عدل الهی قابل توجیه نبود، ولی انسانهابر دو گروهند:

1. صالحان.

2. تبهکاران.

در این جا لازم است مقتضای عدل الهی را در باره این دو گروه از بندگان مورد بررسی قرار دهیم.

همان طور که یادآور شدیم بندگان خدا در این جهان در برابر تکالیف الهی به دو گروه متفاوت تقسیم می شوند. در این جا خرد، از آن حکم کلی خود در زمینه حسن و قبح استمداد می جوید و می گوید برخورد یکسان با این دو گروه بر خلاف شیوه «عدل» است بنابر این اگر هر دو گروه را پاداش نیک، و یا هر دو را کیفر دهد، و یا اصلاً اطاعت و مخالفت هر دو گروه را نادیده بگیرد و کوچکترین ترتیب اثری به آن ندهد، رفتار عادلانه نکرده است و همان گونه که پاداش دادن همگان و یا کیفر دادن به هر دو گروه بر خلاف عدل الهی است، هر چند با واقعیت معاد منافات ندارد، همچنین بی طرفی و بی تفاوتی نسبت به دو گروه صالح و تبهکار که اصل معاد را نفی می کند، نیز بر خلاف عدل الهی می باشد و سخن ما در این بحث بر مبنای همین مطلب سوم است که قرآن نیز روی آن تکیه می کند.

 

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۲ امیرحسین صفاریان
#نکته
یکی از راه های جلوگیری از سرکشی نفس توجه به همین نکته است که انسان یا جزء گروه خوبان است و یا جزء گروه بدان. هرکدام از اینها هم عاقبت وارد بر خدا میشوند و بر طبق عملشان جزا داده میشوند. فلذا توجه به این موضوع بسیار میتواند سازنده باشد.
۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۹ امیرحسین صفاریان
#بیانات

 مسئله‌ی دومی که مسئله‌ی اساسی است، قضیه‌ی معاد، قضیه‌ی محاسبه، قضیه‌ی تمام نشدن قضایا با زوال جسم - با مرگ - است؛ این خیلی مسئله‌ی مهمی است؛ این که حساب و کتابی در کار است؛ «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره». ملتی که این اعتقاد را داشته باشد و در برنامه‌ی عملیاش این معنا باشد که «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره»، (۶) در زندگیاش تحول اساسی به وجود خواهد آمد. اعتقاد به امتداد نتائج عمل، ایثار و جهاد را معنا میبخشد و منطقی میکند. یکی از ابزارهای مهم ادیان - که در اسلام به طور واضحی وجود دارد - مسئله‌ی جهاد است. جهاد باید همراه با ایثار باشد؛ والّا جهاد نخواهد شد. ایثار یعنی ازخودگذشتگی. در منطق عقل ابزاری، ازخودگذشتگی یک امر بیمنطقی است. خوب، چرا من از خودم بگذرم؟ این اعتقاد به معاد است که این را منطقی میکند، عقلانی میکند. وقتی ما معتقدیم که هیچ عملی از بین نخواهد رفت و همه‌ی اعمال محفوظ است و ما در آن زندگی واقعی - که حَیَوان واقعی و زندگی واقعی است؛ «انّ الدّار الأخرة لهی الحیوان» (۷) - این اعمال را در مقابل چشممان خواهیم دید، آن وقت اینجا اگر برای تکلیف، برای وظیفه یک چیزی را از دست دادیم، احساس خسارت نمیکنیم؛ ولو آن چیز جانمان باشد، ولو آن چیز عزیزان و فرزندانمان باشد. باید اینها جزو الگوی پیشرفت بیاید و در پیشرفت یک جامعه معنا پیدا کند. بنابراین مسئله‌ی اصلی، مسئله‌ی توحید و مسئله‌ی معاد است.

 بعد مسئله‌ی عدم تفکیک دنیا و آخرت است؛ «الدّنیا مزرعة الأخرة»، (۸) که به نظرم بعضی از دوستان هم اشاره کردند؛ این خیلی مهم است. دنیا و آخرت از هم جدا نیستند. آخرت ما آن روی سکه‌ی دنیای ماست. «و انّ جهنّم لمحیطة بالکافرین»؛ (۹) کافر همین حالا توی جهنم است، منتها جهنمی که او نمیفهمد که الان توی جهنم است؛ بعد که این تجسم پیدا کرد، میفهمد. «ای دریده پوستین یوسفان / گرگ برخیزی از این خواب گران». الان او گرگ است، منتها احساس گرگی نمیکند. ما هم که چشممان بسته است، او را گرگ نمیبینیم؛ اما وقتی که از خواب بیدار شدیم، میبینیم این گرگ است. پس پیوستگی دنیا و آخرت به این معناست. اینجور نیست که حالا مثلاً فکر کنیم دنیا مثل بلیتهای بخت‌آزمائی است؛ نه، اصلاً آخرت آن روی این دنیاست، آن روی این سکه است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی