نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

14-5 کار قیامت مانند یک چشم بر هم زدن (نحل،۷۷)

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ب.ظ
16:77
۹۷/۰۳/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین منیب

j14

نظرات  (۴)

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۰۶ محمد هادی انصاریپور
تفسیر نور (محسن قرائتی)

وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ «77»

غیب آسمان‌ها و زمین مخصوص خداست و برپایى قیامت (در سرعت و آسانى) جز مانند چشم بر هم زدن یا نزدیک‌تر نیست. البتّه خداوند بر هر چیزى قادر است.

نکته ها

«غَیْبُ» در برابر شهود و یک امر نسبى است. یعنى ممکن است چیزى نسبت به شخصى، غیب باشد و نسبت به دیگرى، حاضر و ظاهر باشد.

...

پیام ها

1- خداوند نه تنها عالم به غیب است، بلکه مالکِ غیب است. «لِلَّهِ غَیْبُ السَّماواتِ»

2- هیچ‌کارى براى او سخت نیست، حتّى برپایى قیامت. «ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ»

3- باطن و غیب هر کارى در قیامت جلوه مى‌کند. وَ لِلَّهِ غَیْبُ‌ ... وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ

4- قیامت، شدنى است، زیرا خداوند هم علم به همه چیز دارد و هم قدرت بر دوباره آفریدن. «لِلَّهِ غَیْبُ‌، عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ»

5- به دنیا مغرور نشویم، قیامت دور نیست، خود را آماده کنیم. «کَلَمْحِ الْبَصَرِ»

6- خدا مى‌تواند مقدّمات هر کارى را حذف یا فشرده کند و یا سرعت بخشد. «1»

«کَلَمْحِ الْبَصَرِ»

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۲ محمد هادی انصاریپور
در مورد این آیه عموما به بحثهای علمی درباره قدرت خدا بر اقامه ی قیامت و... پرداخته شده است.
من پیشنهاد میکنم به جای این بحثها به این مطلب بپردازید که انسان نباید به این فکر باشد که حالا امروز رو به نحو دلخواه زندگی میکنیم و فردا توبه و اصلاح میکنیم و...
این فکر غلط و باطل است. خدا هر وقت اراده کند به سرعت انسان رو به آخرت خواهد برد.
لذا تسویف و آرزو و... نباید در کار انسان راه پیدا کند و این از مکاید شیطان است که انسان رو به بیراهه خواهد کشاند.

کافی

کَتَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِلَى بَعْضِ أَصْحَابِهِ یَعِظُه‏...

فَارْفُضِ‏ الدُّنْیَا فَإِنَّ حُبَّ الدُّنْیَا یُعْمِی‏ وَ یُصِمُ‏ وَ یُبْکِمُ‏ وَ یُذِلُّ الرِّقَابَ‏ فَتَدَارَکْ مَا بَقِیَ‏ مِنْ عُمُرِکَ‏ وَ لَا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِیِّ وَ التَّسْوِیفِ‏ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ‏ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ‏ فَنُقِلُوا عَلَى أَعْوَادِهِمْ‏ إِلَى قُبُورِهِمُ الْمُظْلِمَةِ الضَّیِّقَةِ وَ قَدْ أَسْلَمَهُمُ الْأَوْلَادُ وَ الْأَهْلُونَ فَانْقَطِعْ‏ إِلَى اللَّهِ بِقَلْبٍ‏ مُنِیبٍ‏ مِنْ رَفْضِ الدُّنْیَا وَ عَزْمٍ‏[1] لَیْسَ فِیهِ انْکِسَارٌ وَ لَا انْخِزَالٌ‏[2] أَعَانَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ‏ لِمَرْضَاتِهِ‏.

دنیا را رها کن که محبت دنیا کور و کر و لال و زبون کند، پس در آنچه از عمرت باقیمانده جبران گذشته نما و فردا و پس فردا مگو، زیرا پیشینیانت که هلاک شدند، بخاطر پایدارى بر آرزوها و امروز و فردا کردن بود تا آنکه ناگهان فرمان خدا بسویشان آمد (مرگشان رسید) و آنها غافل بودند، سپس بر روى تابوت بسوى گورهاى تنگ و تاریک خود رهسپار گشته و فرزندان و اهل بیتش او را رها کردند، پس با دلى متوجه و از همه بریده و ترک دنیا نموده، با تصمیمى که شکست و بریدگى ندارد بسوى خدا رو. خدا من و ترا بر اطاعتش یارى کند و بموجبات رضایتش موفق دارد.


نهج البلاغه:

وَ قَالَ ع‏ کُلُّ مُعَاجَلٍ یَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ کُلُّ مُؤَجَّلٍ‏ یَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِیفِ‏

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->


تحف العقول:

وَ قَالَ ص‏ مَنْ عَدَّ غَداً مِنْ أَجَلِهِ فَقَدْ أَسَاءَ صُحْبَةَ الْمَوْتِ

فرمود: هر که فردا را از عمر خود شمارد با مرگ بد رفاقتى کرده.



<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۱ محمد هادی انصاریپور
امالی طوسی
وصیت پیامبر به ابوذر:

یَا أَبَا ذَرٍّ، کُنْ‏ عَلَى‏ عُمُرِکَ‏ أَشَحَ‏ مِنْکَ عَلَى دِرْهَمِکَ وَ دِینَارِکَ.

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->
۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۱ محمد هادی انصاریپور

صحیفه امام، ج‏3، ص: 217

سخنرانى [: هشدار به روحانیون حوزه نجف نسبت به برداشتهاى غلط از احکام اسلام‏]

زمان: 6 مهر 1356/ 14 شوال 1397

مکان: نجف، مسجد شیخ انصارى

اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

تنظیم اوقات، شرط هدر ندادن نعمت جوانى‏

دیروز ما مسئله «غَصْب» را عنوان کردیم و صحبت کردیم. بعد از مباحثه، یکى از آقایان تذکر دادند که این مسأله را قبلًا هم گفته بودى و این مطالب یک دفعه دیگر صحبت شده است. و این از مثلِ من بعید نیست؛ براى اینکه انسان وقتى که سنش زیاد شد و کهولت بر او غلبه کرد همه قواى انسان ضعیف مى‏شود. همان طورى که قواى جسمانیه انسان وقتى که پیرمرد شد ضعیف مى‏شود، قواى فکرى، قواى روحى، قدرت بر عبادات، حال عبادت هم ... همه اینها در جوانى قوّت دارد؛ و لهذا من کراراً عرض کردم به آقایان که شما حالا که این نعمت را دارید، نعمت جوانى را دارید، این را قدرش بدانید و هدر ندهید این نعمت را ... انسان جوان من نمى‏گویم که تفریح نداشته باشد، من عرض نمى‏کنم که همه‏اش مشغول باشد؛ من عرض مى‏کنم که اوقاتش تقسیم باشد و قسم مهمش براى تحصیل. شما آقایان که مهیا شدید از براى تحصیل، حالا که نعمت جوانى را دارید، اوقاتتان تقسیم بشود و قسمت مهمش صرف مباحثه و مطالعه و مذاکره و درس و تدریس باشد. و اگر چنانچه ایام جوانى از دست برود دیگر خیال نکنید که مى‏توانید عبادت را بگذارید آخر ایام عمر و تحصیل را بگذارید براى آخر عمر. در آخر عمر، انسان نه عبادت مى‏تواند بکند، نه تحصیل مى‏تواند بکند، نه افکارش یک افکار قوى مستقیمى است که بتواند مطالب علمى را درک بکند. باید شما از حالا که جوان هستید تحکیم کنید مبانى علمى را، مبانى فقهى را؛ و آن وقت- در آخر ایام- این چیزهایى که‏ تحکیم شده است، آن وقت شاخ و برگهایش ثمره بدهد؛ آن وقت از آن استفاده بکنید. ولى اگر بگذارید حالا و هدر بدهید این نعمت را، بعدها موفق نخواهید شد. بنابراین، این مطلب باید در نظر آقایان باشد که ایام پیرى، ایام نسیان و ایام فراموشى [است‏]؛ و لهذا دیدید که من مباحثه‏اى که قبلًا کرده بودم دوباره شروع کردم همان مباحثه را، همان مطلب را دوباره شروع کردم به گفتن. این براى همین ضعفى است که در ایام پیرى بر انسان رخ مى‏دهد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی