نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

14-2. سوال از اعمال (نحل،۹۲-۹۲)

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۶ ب.ظ
16:92
16:93
۹۷/۰۳/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین منیب

j14

نظرات  (۸)

مثال ابتدای آیه بهتر نیست برای موضوع معاد
که خیلی ها مثالشان مانند این زن است که عمری دینداری و زحمت می کشند اما سپس کاری می کنند که تمام سرمایه دینی خود را از دست می دهند
مثلا با یک مسافرت خارج از کشور تمام سرمایه دینی فرزندان خود را که عمری با مشقت تربیت دینی کرده است را پنبه می کنند
خیلی ها در ابتدا با پیامبر بودند و انقلابی ولی انقلابی ماندن سخت است (با توجه به صحبت های دیروز رهبر) و در آخرت نصیبی ندارند و نکته اساسی و مصداق بارز آن در شان نزول و روایات اهل بیت برای مثل رشته ها را پنبه کردن که یک زن دیوانه انجام میدهد « بی اعتبایی به ولایت و رهبری جامعه است »

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Noor_Nazli","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Noor_Nazli; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Noor_Nazli","serif"; mso-ascii-font-family:"Noor_Nazli"; mso-hansi-font-family:"Noor_Nazli"; mso-bidi-font-family:Noor_Nazli; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

و چرا از ابتدا به نشستن در خانه و مراقبت و ملاحظه اوضاع و سرنوشت آن بسنده نکرد بلکه شخصا به میدان جنگ آمد و پیشاپیش سپاه پیمان شکنان، مردم را به جنگ و کشتار تحریک و دعوت مى‏کرد؟ و خطبه‏هاى جانسوزى براى آنان خواند تا شور و هیجان را برانگیزد و آنان را روانه میدان نبرد کند تا در این آوردگاه تاریخى به نفع خود بهره گیرد و حکومت عدل و داد به رهبرى پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم را بى اعتبار سازد؟! آیا او حتى در لحظات تیره و تارى که در گیر و دار جنگ بر او گذشت و مى‏دید که مردم همچون پشته‏هایى از اجساد بى دست و سر در اطراف او روى هم ریخته مى‏شوند، هرگز کلمه استرجاع بر زبان آورد و تصمیم به بازگشت گرفت؟!

آیا هرگز از این که موجب ریخته شدن خون مسلمانان و یتیم شدن کودکان آنها و به لرزه انداختن زندگى اجتماعى بصره شده بود، احساس گناه مى‏کرد؟! ولى سخن امام على علیه السّلام درباره او کافى است و راه هر عذر و بهانه‏اى را بسته است. اصبغ بن نباته روایت مى‏کند: «وقتى شتر عایشه پى شد على علیه السّلام بر سر [هودج‏] عایشه ایستاد و گفت: چه چیز تو را به چنین کارى وا داشت؟ او گفت:

چنین و چنان اما امام علیه السّلام فرمود: قسم به کسى که دانه را شکافت و انسان را آفرید، گوشهایت از سخن رسول خدا پر است که اصحاب جمل و نهروان را لعنت کرد و فرمود زندگانشان در فتنه کشته مى‏شوند و مردگانشان بر دین یهود و در آتش دوزخ خواهند بود».[1] این عایشه است صاحب شتر سرخ مویى که مصداق این آیه شریفه شده است:

کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً[2] «مانند زنى که رشته خود را پس از تابیدن محکم واتابید».

و وقتى درباره معناى این آیه از امام صادق علیه السّلام پرسیدند فرمود: «عایشه آن کسى است که رشته‏هاى ایمانش را واتابید».[3] و نیز در آیه دیگرى مى‏فرماید: «مثل کسانى که غیر خدا را اولیاء خود بر مى‏گزینند همانند عنکبوت است که خانه‏اى از تار درست مى‏کند»



[1] ( 1) الکافیه، 34، ح 35.

[2] ( 2) نحل، 92.

[3] ( 3) تفسیر عیاشى، 2، 269، ح 65.


الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص292

لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ‏ یَوْمَ الْقِیامَةِ ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَ‏ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ‏ دَخَلًا بَیْنَکُمْ‏ فَتَزِلَّ قَدَمٌ‏ بَعْدَ ثُبُوتِها یَعْنِی بَعْدَ مَقَالَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی عَلِیٍّ ع- وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ‏ یَعْنِی بِهِ عَلِیّاً ع‏ وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظِیم

إرشاد القلوب / ترجمه مسترحمى ؛ ج‏1 ؛ ص192

و فرمود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اى گروه مردم بشتابید باوامر و نواهى پروردگار و از او طلب عفو و بخشش کنید از گناهانتان چنان که میفرماید فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ‏ همه مستقیم براه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ‏ اى گروه مردم در مثل مانند زنى که رشته خود را پس از تابیدن محکم وامیتابد نباشید که عهد و قسم‏هاى استوار و محکم‏

خود را براى فریب یک دیگر و فساد کارى بکار برید، بدانید هر که براه راست (که دین اسلام است) نرود و بسوى آن نشتابد از خوى حیوانیت خارج نمیگردد و در قیامت مقام بلند را نخواهد داشت. پس اى مردم کوشش کنید تا اینکه از عزّت بدر نروید و بذلّت معصیت گرفتار شوید، و انس باطاعت پیدا کنید تا اینکه بخطا گرفتار نگردید، و هیچ گاه با دیگران غشّ نکنید که ظاهر و آشکارا خواهد شد، و سخنان زشت و قبیح نگوئید زیرا در دنیا و آخرت ذلیل خواهید بود و بجهنم و عذاب آن گرفتار خواهید شد و نادم و پشیمان میشوید و لیکن سودى ندارد و جزو زیانکاران محسوب میشوید

غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص168

حمد و سپاس مخصوص خدا است، و درود بر پدرم محمّد صلى اللَّه علیه و آله و سلم و فرزندان پاک و برگزیده او باد. امّا بعد: اى مردم کوفه! اى نیرنگبازان، بى‏وفایان و پراکندگان! آیا به حال ما گریه مى‏کنید، اشکتان خشک مباد، و ناله شما فرو ننشیند، مثل شما مثل آن زنى است که رشته‏هاى خود را پس از تابیدن باز مى‏کرد، چه فضیلتى در شما هست؟ لاف و گزاف، آلودگى و سینه‏هاى پرکینه، در ظاهر همانند کنیز چاپلوس، و در باطن همانند دشمنان سخن‏چین، یا مانند سبزى‏ها هستید که در لجنزارها روییده، و یا نقره‏اى که با آن قبر مرده را بیارایند، بدانید که براى آخرت خود کردار زشتى از پیش فرستادید که به خشم خداوند گرفتار، و در عذاب جاوید خواهید ماند.

آیا گریه مى‏کنید؟ و فریاد گریه سر مى‏دهید؟ آرى به خدا سوگند باید زیاد بگریید و کمتر بخندید، که دامن خود را به عار و ننگ‏آلوده نموده‏اید که هرگز نمى‏توانید آن را بشویید؟ خون سرور جوانان اهل بهشت و پناه نیکان شما و گریزگاه پیش آمدهاى ناگوار شما، و جایگاه رفیع حجّت شما و بزرگ و رهبر قوانین شما را ریخته‏اند.

اى مردم کوفه! بدانید کار زشتى را انجام مى‏دهید، از رحمت خدا دور باشید و نابود گردید که کوششهاى شما به هدر رفت و دستهاى شما از کار بریده شد، و در سوداى خود زیان دیدید و گرفتار خشم خدا گشتید، و سکّه خوارى و بدبختى به نام شما زده شد.[1]

 

غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص167

متن خطبه حضرت زینب علیها السلام الحمد للَّه و الصّلوة على جدّى محمّد صلى اللَّه علیه و آله و سلم و آله الطّیّبین الاخیار. امّا بعد یا اهل الختل و الغدر و الخذل ا تبکون؟! فلا رقأت العبرة و لا هدأت الرّنّة انّما مثلکم کمثل الّتى‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ‏ الا و هل فیکم الّا الصّلف و النّظف، و الصّدر الشّنف و ملق الاماء و غمز الاعداء؟ او کمرعى على دمنة او کفضّة على ملحودة، الا ساء ما قدّمت لکم انفسکم‏ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ‏ علیکم، و فی العذاب انتم خالدون.

أ تبکون و تنتحبون، اى و اللَّه فابکوا کثیرا، و اضحکوا قلیلا، فلقد ذهبتم بعارها و شنارها و لن ترحضوها بغسل بعدها ابدا، و انّى ترحضوها قتل سلیل خاتم النّبوّة، و معدن الرّسالة، و سیّد شباب اهل الجنّة، و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم و منار حجّتکم و مدرة سنّتکم.

الا ساء ما تزرون، و بعدا لکم و سحقا، فلقد خاب السّعى و تبّت الایدى، و خسرت الصّفقة و بؤتم‏ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ‏ علیکم الذّلّة و المسکنة.[2]

 

غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص166

خطبه پرشور حضرت زینب علیها السلام در کوفه‏

وقتى که نگاه اهل کوفه به اسیران مظلوم افتاد ناله و گریه کردند، امام سجّاد علیه السّلام به آنها رو کرد و فرمود:

أتنوحون و تبکون من اجلنا؟ فمن الّذى قتلنا؟،

آیا شما به حال ما نوحه مى‏کنید و مى‏گریید، پس چه کسى ما را کشت؟

بشیر بن حزیم اسدى‏[3] مى‏گوید: در آن روز زینب علیها السلام دختر امام‏

على علیه السّلام را مشاهده کردم:

فلم ار خفرة قطّ انطق منها، کأنّها تفرغ عن لسان امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب و قد اومأت الى النّاس ان اسکتوا، فارتدّت الانفاس و سکنت الاجراس، تا آن روز بانوى پوشیده و نجیبى را مانند زینب علیها السلام هرگز ندیده بودم، که از او شیواتر سخن بگوید، گویى سخنانش از زبان حضرت على علیه السّلام فرو مى‏بارید، به مردم اشاره کرد که ساکت باشید، نفسها در سینه‏ها حبس شد، زنگها که در گردن اسبها و استرها بود از حرکت ایستاد.[4]

 



[1] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.

[2] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.

[3] ( 2). شبیر بن خزیم، و خذیم بن شریک نیز گفته شده که از اصحاب امام سجّاد( ع) بود( احتجاج طبرسى، ج 1، ص 29) و در بعضى از متون، مانند بحار، جلد 45 ص 108 تعبیر به بشیر بن حزیم اسدى شده است.( مترجم).

[4] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.

وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی‌ نَقَضَت‌ غَزلَها مِن‌ بَعدِ قُوَّةٍ أَنکاثاً تَتَّخِذُون‌َ أَیمانَکُم‌ دَخَلاً بَینَکُم‌ أَن‌ تَکُون‌َ أُمَّةٌ هِی‌َ أَربی‌ مِن‌ أُمَّةٍ إِنَّما یَبلُوکُم‌ُ اللّه‌ُ بِه‌ِ وَ لَیُبَیِّنَن‌َّ لَکُم‌ یَوم‌َ القِیامَةِ ما کُنتُم‌ فِیه‌ِ تَختَلِفُون‌َ (92)

و نبوده‌ باشید ‌در‌ نقض‌ عهد و قسمهای‌ ‌خود‌ مثل‌ ‌آن‌ زنی‌ ‌که‌ غزل‌ میکرد بتمام‌ قوة و ‌پس‌ ‌از‌ غزل‌ نقض‌ میکرد غزل‌ ‌خود‌ ‌را‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هم‌ میپاشید گرفتید قسم‌های‌ ‌خود‌ ‌را‌ مکر و حیله‌ و خدعه‌ ‌در‌ میانه‌ ‌خود‌ اینکه‌ بوده‌ ‌باشد‌ گروهی‌ ‌که‌ اکثر و زیادتر و بهتر ‌باشد‌ ‌از‌ گروه‌ دیگر جز ‌اینکه‌ نیست‌ ‌که‌ خداوند ‌شما‌ ‌را‌ امتحان‌ میکند باو و ‌هر‌ آینه‌ ظاهر میفرماید ‌برای‌ ‌شما‌ روز قیامت‌ آنچه‌ ‌که‌ بودید ‌در‌ ‌او‌ اختلاف‌ میکردید و مخالفت‌ میکردید.

(توضیح‌) کلام‌ طبق‌ استفاده‌ ‌از‌ اخبار منقوله‌ ‌از‌ کافی‌ و ‌علی‌ ‌إبن‌ ابراهیم‌ و عیاشی‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر و حضرت‌ صادق‌ علیهما ‌السلام‌ بلکه‌ ‌از‌ نفس‌ ‌آیه‌ شریفه‌ اینکه‌ ‌اینکه‌ آیات‌ راجع‌ بنقض‌ بیعت‌ امیر المؤمنین‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ رحلت‌ حضرت‌ رسالت‌

ارتد ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الا اربعة ‌او‌ خمسة

و خداوند ‌در‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ مثل‌ میزند بآن‌ زنی‌ ‌که‌ حمقاء ‌بود‌ ‌در‌ قریش‌ نامش‌ریطه‌ بنت‌ کعب‌ ‌بن‌ سعد ‌إبن‌ تیم‌ ‌بن‌ کعب‌ ‌بن‌ لوی‌ ‌إبن‌ غالب‌ و جواری‌ داشت‌ ‌از‌ صبح‌ ‌تا‌ شام‌ ‌از‌ شعر و پشم‌ غزل‌ میکرد بسیار محکم‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هم‌ میپاشید ‌که‌ دلیل‌ ‌بر‌ حماقت‌ ‌او‌ ‌بود‌ و نظیر ‌آن‌ ‌در‌ اطفال‌ بسیار مشاهده‌ شد بزحمت‌ زیادی‌ باغچه‌ درست‌ میکنند و درختکاری‌ و آبیاری‌ می‌کنند ‌تا‌ شام‌ موقعی‌ ‌که‌ فارغ‌ میشوند ‌از‌ بازی‌ یک‌ پا میزنند و تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خراب‌ می‌کنند ‌ یا ‌ خانه‌ ‌ یا ‌ حمام‌ میسازند سپس‌ منهدم‌ می‌کنند بلکه‌ بسیاری‌ ‌از‌ اهل‌ دنیا چه‌ عماراتی‌ محکم‌ بنا می‌کنند سپس‌ می‌ گویند دمده‌ ‌شده‌ خراب‌ می‌کنند و طرز دیگر ‌که‌ مد روز ‌باشد‌ بنا می‌کنند لذا میفرماید وَ لا تَکُونُوا نباشید ‌شما‌ (کالتی‌) مثل‌ ‌آن‌ زن‌ ‌که‌ ریطه‌ ‌بود‌ ‌از‌ قریش‌ (نَقَضَت‌ غَزلَها) ‌که‌ بافته‌های‌ ‌خود‌ ‌را‌ نقض‌ میکرد (مِن‌ بَعدِ قُوَّةٍ) ‌شما‌ ‌هم‌ ولایت‌ ‌علی‌ ‌علیه‌ السّلام‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ چه‌ اندازه‌ محکم‌ کردند چه‌ ‌در‌ آیات‌ شریفه‌ و چه‌ ‌در‌ اخبار متواتره‌ بلکه‌ ادله‌ عقلیه‌ ‌که‌ هیچ‌ امری‌ ‌در‌ دین‌ محکم‌تر ‌از‌ ‌اینکه‌ نیست‌

چهار سوالی که در قیامت از بنده می پرسند در حالی که قدم از قدم بر نداشته است
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ»؛ این تعبیری که می فرماید: «لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ»، کنایه است از اینکه قدم از قدم بر نمی دارد؛ قیامت که بر پا می شود، بنده هنوز قدم از قدم بر نداشته، از او درباره این چهار چیز پرسش می شود.
جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟
سؤال اول: «عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ»؛ از تو سؤال می کنند مدّتی که در نشئه دنیا بودی، عمرت را در چه راهی فنا کردی؟ چهطور مصرف کردی؟ اینجا در واقع یک سؤال کلّی از سراسر عمر انسان است؛ بگو هر چند سال که در دنیا بودی، چ‏کار کردی؟
سؤال دوم: «وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ»؛ نه تنها از سراسر عمر سؤال می کنند، از یک بخش خاصّ عمر هم سؤال می‏شود؛ یعنی از جوانی؛ معلوم می شود این بخش از عمر، از آن بخش‏هایی است که روی آن نظر بیشتری هست؛ «أَبْلَاهُ»، کنایه از کهنه کردن است؛ مثل لباسی که آرام ‏آرام کهنه می شود؛ سؤال می‏شود که این جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟ در چه راهی این جوانی را فرسوده کردی؟
سؤال سوم: «وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ»؛ ‌هر مقدار مال در دنیا به دست آوردی،‌ چه کم چه زیاد، از چه راه به دست آوردی و در چه راه مصرف کردی؟ خوب دقت کنید! این خودش دو سؤال است: از چه راهی به دست آوردی؟ در چه راهی مصرف کردی؟
حب اهل بیت در قیامت کارسازی می کند
سؤال چهارم: «وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ و از پیوند قلبی و دوستی با ما اهل بیت نیز سؤال می شود؛ آیا پیوندی با ما برقرار کردی یا نه؟ معلوم می شود این سؤال چهارم در قیامت برای انسان جنبه سرنوشتی دارد؛ یعنی اگر کسی در دنیا محبّت اهل بیت را واقعاً در دلش جاسازی کند، این حبّ در قیامت کارسازی می کند؛ این سؤالات را از انسان می پرسند، پس جواب‏ هایش را حاضر کنید! ‌بالأخره باید جواب بدهیم دیگر.
إِنَّ أَوَّلَ مَا یُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عَنِ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ وَ عَنِ الزَّکَاةِ الْمَفْرُوضَةِ وَ عَنِ الصِّیَامِ الْمَفْرُوضِ وَ عَنِ الْحَجِّ الْمَفْرُوضِ وَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنْ أَقَرَّ بِوَلَایَتِنَا ثُمَّ مَاتَ عَلَیْهَا قُبِلَتْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ صَوْمُهُ وَ زَکَاتُهُ وَ حَجُّهُ وَ إِنْ لَمْ یُقِرَّ بِوَلَایَتِنَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ (4) یعنی:
روز قیامت اولین چیزی که از بنده سؤال می‌شود، نمازهای واجب، زکات واجب، روزه واجب، حج واجب و از ولایت ما خانواده است. اگر اقرار به ولایت ما کرد و بر همین اعتقاد مرد، نماز و روزه و زکات و حج او قبول می‌شود. اما اگر اقرار به ولایت ما نکرد در پیشگاه پروردگار هیچ یک از اعمالش را قبول نخواهد کرد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی