نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

14-1.جهنم هفت در دارد (حجر،۴۳-۴۴)

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۵ ب.ظ
15:43
15:44
۹۷/۰۳/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین منیب

j14

نظرات  (۴)

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۱۶ محمدجعفر مصلحی
#حدیث

تفسیر الصافی ؛ ج‏3 ؛ ص114

و فی الخصال عن الصادق علیه السلام عن أبیه عن جده علیهم السلام أن للنار سبعة أبواب باب یدخل منه فرعون و هامان و قارون و باب یدخل منه المشرکون و الکفار و من لم یؤمن بالله طرفة عین و باب یدخل منه بنو أمیة هو لهم خاصة لا یزاحمهم فیه أحد و هو باب لظى و هو باب سعیر و هو باب الهاویة یهوی بهم سبعین خریفا فکلما هوى بهم سبعین خریفا فار بهم فورة قذف بهم فی أعلاها سبعین خریفا ثم هوى بهم هکذا سبعین خریفا فلا یزالون هکذا أبدا خالدین مخلدین و باب یدخل منه مبغضونا و محاربونا و خاذلونا و انه لأعظم الأبواب و أشدها حرا ثم قال و الباب الذی یدخل منه بنو أمیة هو لأبی سفیان و معاویة و آل مروان خاصة یدخلون من ذلک الباب فتحطمهم النار فیه حطما لا یسمع لهم واعیة و لا یحیون فیها و لا یموتون.

البرهان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏3 ؛ ص370

ثم قال: و فی روایة أبی الجارود، عن أبی جعفر (علیه السلام) فی قوله تعالى: و إن جهنم لموعدهم أجمعین‏ «فوقوفهم على الصراط».

و أما: لها سبعة أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم‏ فبلغنی- و الله أعلم- أن الله جعلها سبع درجات، أعلاها الجحیم، یقوم أهلها على الصفا منها، تغلی أدمغتهم فیها کغلی القدور بما فیها.

و الثانیة: لظى: نزاعة للشوى* تدعوا من أدبر و تولى* و جمع فأوعى‏.

و الثالثة: سقر لا تبقی و لا تذر* لواحة للبشر* علیها تسعة عشر.

و الرابعة: الحطمة ترمی بشرر کالقصر* کأنه جمالت صفر تذر کل من صار إلیها مثل الکحل، فلا تموت الروح، کلما صاروا مثل الکحل عادوا.

و الخامسة: الهاویة، فیها مالک، و یدعون: یا مالک، أغثنا؛ فإذا أغاثهم جعل لهم آنیة من صفر من نار، فیها صدید: ماء یسیل من جلودهم- کأنه مهل‏، فإذا رفعوه لیشربوا منه، تساقط لحم وجوههم فیها من شدة حرها، و هو قول الله: و إن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب و ساءت مرتفقا و من هوى فیها هوى سبعین عاما فی النار، کلما احترق جلده، بدل جلدا غیره.

و السادسة: السعیر، فیها ثلاثمائة سرادق من نار، فی کل سرادق ثلاثمائة قصر، ثلاثمائة بیت من نار، فی کل بیت ثلاثمائة لون من عذاب النار، فیها حیات من نار، و جوامع من نار، و عقارب من نار، و سلاسل من نار، و أغلال من نار، و هو الذی یقول الله تعالى: إنا أعتدنا للکافرین سلاسل و أغلالا و سعیرا.

و السابعة: جهنم، و فیها الفلق، و هو جب فی جهنم، إذا فتح أسعر النار سعرا، و هو أشد النار عذابا؛ و أما صعود، فجبل من صفر من نار وسط جهنم؛ و أما أثام، فهو واد من صفر مذاب، یجری حول الجبل، فهو أشد النار عذابا.

 

البرهان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏3 ؛ ص371

ابن طاوس فی (الدروع الواقیة)، قال: فی کتاب (زهد النبی (صلى الله علیه و آله)) لأبی محمد جعفر بن أحمد القمی، قال: إنه لما نزلت هذه الآیة على النبی (صلى الله علیه و آله) و إن جهنم لموعدهم أجمعین* لها سبعة أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم‏ بکى النبی (صلى الله علیه و آله) بکاء شدیدا، و بکى أصحابه لبکائه، فلم یدروا ما نزل به جبرئیل (علیه السلام)، و لم یستطع أحد من أصحابه أن یکلمه. و کان النبی (صلى الله علیه و آله) إذا رأى فاطمة (علیها السلام) فرح بها، فانطلق بعض أصحابه إلى باب بیتها، فوجد بین یدیها شعیرا و هی تطحن فیه، و تقول: و ما عند الله خیر و أبقى‏ فسلم علیها، و أخبرها بخبر النبی (صلى الله علیه و آله) و بکائه، فنهضت و التفت بشملة لها خلق‏، قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل. فلما خرجت نظر سلمان الفارسی إلى الشملة و بکى، و قال: وا حزناه، إن قیصر و کسرى فی الحریر و السندس، و ابنة محمد رسول الله (صلى الله علیه و آله) علیها شملة صوف خلق قد خیطت فی اثنی عشر مکانا! فلما دخلت فاطمة (علیها السلام) على النبی (صلى الله علیه و آله)، قالت: «یا رسول الله، إن سلمان تعجب من لباسی، فو الذی بعثک بالحق نبیا، ما لی و لعلی منذ خمس سنین إلا مسک‏ کبش نعلف علیه بالنهار بعیرنا، فإذا کان اللیل‏ افترشناه، و إن مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف». فقال النبی (صلى الله علیه و آله): «یا سلمان، إن ابنتی لفی الخیل السبق».

ثم قالت: «یا أبت- فدتک نفسی- ما الذی أبکاک؟». فذکر لها ما نزل به جبرئیل (علیه السلام) من الآیتین المتقدمتین. قال: فسقطت فاطمة (علیها السلام) على وجهها، و هی تقول: «الویل ثم الویل لمن دخل النار».

…..

و قال علی (علیه السلام): «یا لیت السباع مزقت‏ لحمی، و لیت امی لم تلدنی، و لم أسمع بذکر النار» ثم وضع علی (علیه السلام) یده على رأسه و جعل یبکی، و یقول: وا بعد سفراه، وا قلة زاداه، فی سفر القیامة یذهبون، و فی النار یترددون، و بکلالیب النار یتخطفون، مرضى لا یعاد سقیمهم، و جرحى لا یداوى جریحهم، و أسرى لا یفک أسیرهم. من النار یأکلون، و منها یشربون، و بین أطباقها یتقلبون، و بعد لبس القطن و الکتان مقطعات النیران یلبسون، و بعد معانقة الأزواج مع الشیاطین مقرنون».

 

تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب ؛ ج‏7 ؛ ص136

روی عن أمیر المؤمنین- علیه السلام-: أن جهنم لها سبعة أبواب أطباق بعضها فوق بعض- و وضع أحدى یدیه على الأخرى- فقال: هکذا. و أن الله وضع الجنان على العرض، و وضع النیران بعضها فوق بعض: فأسفلها جهنم، و فوقها لظى، و فوقها الحطمة، و فوقها سقر، و فوقها الجحیم، و فوقها السعیر، و فوقها الهاویة.

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۱۷ محمدجعفر مصلحی
#تفسیر نمونه

  - درهاى جهنم!

  در آیات فوق خواندیم، جهنم هفت در دارد (بعید نیست عدد هفت در اینجا عدد تکثیر باشد، یعنى درهاى بسیار و فراوان دارد، همانگونه که در آیه 27 سوره لقمان نیز عدد هفت به همین معنى آمده است).

ولى واضح است این تعدد درها (مانند تعدد درهاى بهشت) نه به خاطر کثرت واردان است به طورى که از یک در کوچک نتوانند وارد شوند، و نه جنبه تشریفاتى دارد، بلکه در حقیقت اشاره به عوامل گوناگونى است که انسان را به جهنم مى‏کشاند، هر نوع از گناهان درى محسوب مى‏شود.

در خطبه جهاد در نهج البلاغه مى‏خوانیم‏

ان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه اللَّه لخاصة اولیائه:

" جهاد درى از درهاى بهشت است که آن را به روى بندگان خاصش گشوده است".

و در حدیث معروف مى‏خوانیم‏ ان السیوف مقالید الجنة:

" شمشیرها کلیدهاى بهشتند" این گونه تعبیرات به خوبى منظور از درهاى متعدد بهشت و دوزخ را روشن مى‏سازد.

قابل توجه اینکه در حدیث امام باقر ع مى‏خوانیم" بهشت، هشت در دارد" در حالى که آیات فوق مى‏گوید: جهنم هفت در دارد، این تفاوت اشاره به این است که هر چند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى با این حال درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است (در ذیل آیه 23 سوره رعد نیز در این زمینه صحبت کردیم).

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۱۸ محمدجعفر مصلحی
# المیزان


[معناى اینکه جهنم هفت در دارد:" لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ..."]

" لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ".

خداى سبحان نه در این آیه و نه در هیچ جاى کلام خود، بیان ننموده که مراد از این" ابواب: درها" چیست. آیا مانند درهاى خانه و چهار دیوارى است که در آنجا داخل مى‏شوند و همه واردین را در یک عرصه جمع مى‏کند؟ و یا طبقات و درکات مختلفى است که از نظر نوع عذاب، و شدت آن با هم تفاوت دارند. استعمال کلمه" باب" در هر دو معنا متداول است و چه بسا امورى را که در نوع مختلفند، هر نوعش را یک باب مى‏گویند، مثلا گفته مى‏شود:" ابواب خیر"،" ابواب شر" و" ابواب رحمة" و قرآن فرموده:" فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ" و چه بسا که اسباب رسیدن به چیزى و راههاى رسیدن به آن را نیز ابواب مى‏گویند، مانند" ابواب رزق" که مقصود از آن انواع معاملات است.

و بعید نیست از آیات متفرقه در قرآن که در باره آتش دوزخ آمده معناى دومى استفاده شود، مانند آیه‏" وَ سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها- تا آنجا که مى‏فرماید- قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها- و آیه‏ " إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ" و همچنین آیاتى دیگر.

مؤید این احتمال فقره دوم آیه مورد بحث است که مى‏فرماید:" لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ‏- از ایشان براى هر درى قسمتى است تقسیم شده" چون ظاهر آن این است که خود جزء تقسیم شده بر درها است، و این وقتى معناى صحیح مى‏دهد که" باب" به معناى طبقه باشد نه در ورودى. و اما اینکه بعضى‏ کلمه‏" جُزْءٌ مَقْسُومٌ" را به معناى" طائفه معین و مفروز" گرفته‏اند تفسیر موهونى است که وهنش بر همه روشن است.

و بنا بر این، معناى" هفت در داشتن جهنم" این مى‏شود که هفت نوع عذاب دارد، و هر نوع آن به مقتضاى واردین براى خود چند قسم دارد. و این مطلب خالى از دلالت بر این معنا نیست که گناهانى که مستوجب آتش است هفت قسم، و طرقى که آدمى را به هر یک از آن گناهان مى‏کشاند نیز چند قسم است، و در صورتى که آیه شریفه چنین دلالتى داشته باشد مؤید روایاتى خواهد بود که در باره طبقه‏بندى عذابهاى دوزخ آمده، و به زودى از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد- ان شاء اللَّه تعالى.

۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۱۹ محمدجعفر مصلحی
#حدیث

بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏8 ؛ ص145

رأیت على أبواب النار مکتوبا على الباب الأول ثلاث کلمات من رجا الله سعد و من خاف الله أمن‏  و الهالک المغرور من رجا غیر الله و خاف سواه و على الباب الثانی من أراد أن لا یکون عریانا یوم القیامة فلیکس الجلود العاریة فی الدنیا من أراد أن لا یکون عطشانا یوم القیامة فلیسق العطاش فی الدنیا من أراد أن لا یکون یوم القیامة جائعا فلیطعم البطون الجائعة فی الدنیا و على الباب الثالث مکتوب لعن الله الکاذبین لعن الله الباخلین لعن الله الظالمین و على الباب الرابع مکتوب ثلاث کلمات أذل الله من أهان الإسلام أذل الله من أهان أهل البیت أذل الله من أعان الظالمین على ظلمهم للمخلوقین و على الباب الخامس مکتوب ثلاث کلمات لا تتبعوا الهوى فالهوى یخالف الإیمان و لا تکثر منطقک فیما لا یعنیک فتسقط من رحمة الله و لا تکن عونا للظالمین و على الباب السادس مکتوب أنا حرام على المجتهدین أنا حرام على المتصدقین أنا حرام على الصائمین و على الباب السابع مکتوب ثلاث کلمات حاسبوا نفوسکم قبل أن تحاسبوا و وبخوا نفوسکم قبل أن توبخوا و ادعوا الله عز و جل قبل أن تردوا علیه و لا تقدروا على ذلک.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی