نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

10-3. مجازات ثروت اندوزان (توبه/34 و 35)

جمعه, ۴ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ق.ظ
9:34
9:35
۹۷/۰۳/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j10

نظرات  (۱۵)

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۲ امیرحسین صفاریان
#المیزان

الآیة توعد الکانزین إیعادا شدیدا، و یهددهم بعذاب شدید غیر أنها تفسر الکنز المدلول علیه بقوله: «الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ» بقوله: «وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ‏» فتدل بذلک على أن الذی یبغضه الله من الکنز ما یلازم الکف عن إنفاقه فی سبیل الله إذا کان هناک سبیل.

و سبیل الله على ما یستفاد من کلامه تعالى هو ما توقف علیه قیام دین الله على ساقه و أن یسلم من انهدام بنیانه کالجهاد و جمیع مصالح الدین الواجب حفظها، و شئون مجتمع المسلمین التی ینفسخ عقد المجتمع لو انفسخت، و الحقوق المالیة الواجبة التی أقام الدین بها صلب المجتمع الدینی، فمن کنز ذهبا أو فضة و الحاجة قائمة و الضرورة عاکفة فقد کنز الذهب و الفضة و لم ینفقها فی سبیل الله فلیبشر بعذاب ألیم فإنه آثر نفسه على ربه و قدم حاجة نفسه أو ولده الاحتمالیة على حاجة المجتمع الدینی القطعیة.

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۵ امیرحسین صفاریان
#نمونه

در آغاز مبادله‏ها همواره به صورت مبادله جنس به جنس بود، زیرا پول اختراع نشده بود، و از آنجا که مبادله جنس به جنس مشکلات فراوانى ایجاد مى‏کرد، زیرا چه بسا افراد ما زاد نیاز خود را مى‏خواستند بفروشند ولى چیز دیگرى در آن حال مورد نیازشان نبود که با آن بخرند اما مایل بودند آن را به چیزى تبدیل کنند که هر گاه بخواهند بتوانند با آن اجناس مورد نظر خویش را فراهم سازند، از اینجا مسئله اختراع" پول" مطرح شد.

پیدایش" نقره" و از آن مهمتر" طلا" به این فکر تحقق بخشید و این دو فلز به ترتیب پول ارزان قیمت و گران‏قیمت را تشکیل دادند و به وسیله آنها گردش معاملات رونق بیشتر و چشمگیرترى پیدا کرد.

بنا بر این فلسفه اصلى پول همان گردش کاملتر و سریعتر چرخهاى مبادلات اقتصادى است، و آنها که پول را به صورت" گنجینه" پنهان مى‏کنند نه تنها موجب رکود اقتصادى و زیان به منافع جامعه مى‏شوند بلکه عمل آنها درست بر ضد فلسفه پیدایش پول است.

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۰ امیرحسین صفاریان
#احادیث

1- عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ‏- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کُلُّ مَالٍ یُؤَدَّى زَکَاتُهُ فَلَیْسَ‏ بِکَنْزٍ وَ إِنْ کَانَ تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ کُلُّ مَالٍ لَا یُؤَدَّى زَکَاتُهُ فَهُوَ کَنْزٌ وَ إِنْ کَانَ فَوْقَ الْأَرْضِ.

 

2-ِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‏ فِی قَوْلِهِ‏ وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ‏[1] فَإِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ کَنْزَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ أَمَرَ بِإِنْفَاقِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَوْلِهِ‏ یَوْمَ یُحْمى‏ عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ‏ قَالَ کَانَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ یَغْدُو کُلَّ یَوْمٍ وَ هُوَ بِالشَّامِ فَیُنَادِی بِأَعْلَى صَوْتِهِ بَشِّرْ أَهْلَ‏ الْکُنُوزِ بِکَیٍّ فِی الْجِبَاهِ وَ کَیٍّ بِالْجُنُوبِ وَ کَیٍّ بِالظُّهُورِ أَبَداً حَتَّى یَتَرَدَّدَ الْحَرَقُ فِی أَجْوَافِهِم‏

3- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ مَجَاعَةٌ حَتَّى نَبَشُوا الْمَوْتَى فَأَکَلُوهُمْ فَنَبَشُوا قَبْراً فَوَجَدُوا فِیهِ لَوْحاً فِیهِ مَکْتُوبٌ أَنَا فُلَانٌ النَّبِیُّ یَنْبُشُ قَبْرِی حَبَشِیٌّ مَا قَدَّمْنَا وَجَدْنَاهُ وَ مَا أَکَلْنَا رَبِحْنَاهُ وَ مَا خَلَّفْنَا خَسِرْنَاه‏

 

4-سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ‏ لَا یَجْتَمِعُ الْمَالُ إِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِیدٍ وَ أَمَلٍ طَوِیلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِیعَةِ الرَّحِمِ وَ إِیثَارِ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَة

 

5-عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ: أَتَى یَهُودِیٌّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَکَانَ فِیمَا سَأَلَهُ لِمَ سُمِّیَ الدِّرْهَمُ دِرْهَماً وَ الدِّینَارُ دِینَاراً فَقَالَ ع إِنَّمَا سُمِّیَ الدِّرْهَمُ دِرْهَماً لِأَنَّهُ دَارُ هَمٍّ مَنْ جَمَعَهُ وَ لَمْ یُنْفِقْهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ أَوْرَثَهُ النَّارَ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الدِّینَارُ دِینَاراً لِأَنَّهُ دَار النَّارِ مَنْ جَمَعَهُ وَ لَمْ یُنْفِقْهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ أَوْرَثَهُ النَّارَ فَقَالَ الْیَهُودِیُّ صَدَقْتَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین‏

 6-

َ قَالَ ع‏ لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع یَا بُنَیَّ لَا تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَکَ شَیْئاً مِنَ الدُّنْیَا فَإِنَّکَ تُخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَةِ اللَّهِ فَکُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ وَ لَیْسَ أَحَدُ هَذَیْنِ حَقِیقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ.

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۱ امیرحسین صفاریان
#داستان

هنگامى که آیه فوق نازل شد کار بر مسلمانان مشکل گردید و گفتند با این حکم هیچیک از ما نمى‏تواند چیزى براى فرزندان خود ذخیره کند و آینده آنها را تامین نماید ... سرانجام از پیامبر سؤال کردند، پیغمبر ص فرمود:"

ان اللَّه لم یفرض الزکاة الا لیطیب بها ما بقى من اموالکم و انما فرض المواریث من اموال تبقى بعدکم‏

":" خداوند زکات را واجب نکرده است مگر به خاطر این که باقیمانده اموال شما براى شما پاک و پاکیزه باشد، لذا قانون ارث را در باره اموالى که بعد از شما مى‏ماند قرار داده است"[1] یعنى اگر گردآورى مال به کلى ممنوع بود قانون ارث موضوع نداشت


۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۴ امیرحسین صفاریان
#نکته
چرا این مواضع گفته شده که میسوزد؟

گفته شده این به خاطر آن است که با این سه عضو در مقابل محرومان عکس العمل نشان مى‏دادند: گاهى صورت را در هم مى‏کشیدند، و زمانى به علامت بى اعتنایى از روبرو شدن با آنها خود دارى مى‏کردند و منحرف مى‏شدند و گاهى به آنان پشت مى‏نمودند لذا این سه نقطه از بدن آنها را با اندوخته‏هاى زر و سیمشان داغ مى‏کنند!

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۹ امیرحسین صفاریان
#حدیث

َ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّمَا أَعْطَاکُمُ اللَّهُ هَذِهِ الْفُضُولَ مِنَ الْأَمْوَالِ لِتُوَجِّهُوهَا حَیْثُ وَجَّهَهَا اللَّهُ وَ لَمْ یُعْطِکُمُوهَا لِتَکْنِزُوهَا.

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۰ امیرحسین صفاریان
#جمع بندی

کنز چیست؟ به صورت مجمل و کلی هر آن مالی است که حقوق الهی اش ادا نشده باشد. حال گاهی در شرایط عادی هستیم که یک سری حقوقی را میطلبد و گاهی هم در شرایط ضروری که آن هم یک سری حقوقی را میطلبد.

از بررسى مجموع احادیث به ضمیمه خود آیه مى‏توان چنین نتیجه گرفت که در شرائط عادى و معمولى یعنى در مواقعى که جامعه در وضع ناگوار و خطرناکى نیست و مردم از زندگانى عادى بهره‏مندند پرداختن زکات کافى است و باقیمانده کنز محسوب نمى‏شود (البته باید توجه داشت که اصولا با رعایت موازین و مقررات اسلامى در درآمدها، اموال به صورت فوق العاده متراکم نمى‏شود، زیرا اسلام آن قدر قید و شرط براى آن قائل شده است که تحصیل چنین مالى غالبا غیر ممکن است).

و اما در مواقع فوق العاده و هنگامى که حفظ مصالح جامعه اسلامى ایجاب کند حکومت اسلامى مى‏تواند محدودیتى براى جمع‏آورى اموال قائل شود  و یا به کلى همه اندوخته‏ها و ذخیره‏هاى مردم را براى حفظ موجودیت جامعه اسلامى مطالبه کند (آن چنان که در روایت امام صادق ع در باره زمان قیام قائم آمده است که وقت ظهور ایشان همه کنوز را بیرون میکشند و با توجه به ذکر علت در آن روایت سایر زمانها را نیز شامل مى‏شود زیرا مى‏فرماید: (فیستعین به على عدوه‏))

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۳ امیرحسین صفاریان
#ابوذر و آیه‏ى کنز

ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پیامبر، در اعتراض به زراندوزى‏هاى معاویه و عثمان و عمّال حکومت و حیف و میل اموال عمومى، صبح و شام این آیه را با صداى بلند در برابر معاویه و سپس در مقابل عثمان مى‏خواند و مى‏گفت: این آیه مخصوص مانعان زکات نیست و هر نوع زراندوزى را شامل مى‏شود.

در تفسیر شریف المیزان آمده است که از برخوردهاى ابوذر با عثمان و معاویه و کعب الأحبار، بر مى‏آید که ثروت‏اندوزى در جامعه‏ى فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زکاتش پرداخت شده باشد.

البتّه برخى آن را به اجتهاد شخصى ابوذر نسبت مى‏دادند، ولى خودش مى‏گفت: «ما قلتُ لهم الّا ما سَمعتُ من نبیّهم» آنچه گفته‏ام از پیامبر شنیده‏ام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأیید پیامبر است.

از فرازهاى برجسته‏ى زندگى ابوذر، همین امر به معروف و نهى از منکر او نسبت به حکّام، در زمینه‏ى ریخت‏وپاش‏هاى اقتصادى است و نزاعش با عثمان بر سر مال و مقام نبود، بلکه اعتراض به یک منکر اجتماعى بود سرانجام عثمان، این صحابى پارسا و انقلابى را به شام تبعید کرد، از شام هم به بدترین وضعى به مدینه آوردند، سپس به «ربذه» تبعید شد و در تبعیدگاه، مظلومانه جان سپرد. و این نیز از فرازهاى ناپسند وننگین حکومت عثمان بود.

دیگران براى تبرئه‏ى عثمان، کوشیده‏اند تا به ابوذر تهمت سوسیالیست بودن و فکر اشتراکى داشتن و مخالفت با مالکیّت خصوصى بزنند، امّا علامه امینى قدس سره در الغدیر، بحث مبسوطى در ردّ این اتهام دارد. «1»

تبعیدهاى مکرّر ابوذر به خاطر مناقشات او با حکومت و فریادهاى اعتراض آمیزش بر ضدّ روش مالى عثمان و زراندوزى معاویه و توجیه‏گرى‏هاى کعب‏الأحبار، در کتب تاریخى شیعه و اهل سنّت آمده است، «2» هر چند برخى خواسته‏اند به نوعى توجیه کنند و این مناقشات را به حساب آزادى بیان و عقیده در دوره‏ى عثمان بگذارند، یا آنکه تبعید آن صحابى بزرگوار را به عنوان اینکه «دفع شرّ مهم‏تر از کسب منفعت است» بدانند و حضورش را در مدینه و شام، شرّ تلقّى کنند و تبعیدش را رعایتِ مصلحت به شمار آورند، «3» ولى این رفتار ننگ‏آلود با یار صدیق و پرهیزکار پیامبر که زبان صریح و اعتراض دلسوزانه‏اش تنها با انگیزه‏ى عمل به وظیفه در برابر انحرافات بود، هیچ توجیه و تأویلى نمى‏پذیرد.

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۸ امیرحسین صفاریان
#نکته

به این نکته اشاره شود که همه مشکلات اقتصادی ما تقصیر دولت نیست. خیلی از مشکلات اقتصادی باید با کمک مردم حل شود. وظیفه مردم ادای حقوق مالی است که بر عهده شان است. از خمس و زکات گرفته تا کمک به فقرا و... . اشاره به این نکته که وقتی مردم در زمان جنگ حاضر به انفاق مالی شدند با اینکه وضع مملکت به مراتب بدتر از حالا بود ولی جنگ به احسن وجه اداره شد. یا این روایاتی که میفرماید اگر مردم حقوق واجبشان را بپردازند دیگر فقیری وجود نخواهد داشت و....
۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۹ امیرحسین صفاریان
#بهترین مالها

َ أَفْضَلَ‏ الْمَالِ‏ مَا وُقِیَ بِهِ الْعِرْضُ وَ قُضِیَتْ بِهِ الْحُقُوق‏

 

۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۲ امیرحسین صفاریان
#بیانات

در اسلام انفاق یک اصل است؛ باید در راه خدا خرج کرد. نمیگویند معامله نکنید و تحصیل مال نکنید، بکنید، اما خرج کنید. اسلام مردم را عادت میدهد که آنچه را که به دست آورده‌اند، به قدر نیاز زندگی - نیاز متوسط، نه حالا با عسرت و فشار، نیاز معمولی و متوسط، ولو توام با مقداری رفاه و آسایش و گشایش در روزی - برای خودش صرف کند و خرج کند، ماادای او و آنچه زیاد می‌آید، باید در راه مصالح عمومی جامعه خرج بشود. اگر کسی ثروت را درآورد و آن را با اسراف، با خرجهای بیخودی، با زیاده‌روی‌های گوناگون، با تجمل، با اشرافیگری، با خوراک مسرفانه، با پوشاک مسرفانه، با مرکب یا منزل مسرفانه، همه‌ی آن را خرج کرد یا آن را نگه داشت و جمع ثروت کرد، این از نظر اسلام مذموم و منفور است؛



....آن کسانی که پول را، ثروت را، سرمایه را گنج میکنند و ذخیره میکنند و در حالی که نیاز مبرم جامعه به او هست، آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، آن هم مشمول همین «یکنزون الذهب و الفضه» باشد - آن وقت میفرماید: «فبشرهم بعذاب الیم». اگر این گناه نباشد، اگر گناه کبیره نباشد، این «فبشرهم بعذاب الیم» دیگر چرا؟ آنها را به عذاب دردناکی مژده بده؛ یعنی بگو که منتظر عذاب دردناک الهی باشند که این عذاب دردناک هم میتواند در دنیا نتایج طبیعی اعمال سو آنها باشد که البته فقط به خود آنها این نتایج برنمی‌گردد، بلکه گریبان همه‌ی جامعه را میگیرد. و البته ممکن است عذاب اخروی باشد، که احتمالا هر دوی اینها هم هست. یعنی هم در دنیا و هم در آخرت عذاب الیمی ناشی از این کار خواهد شد. بنابراین انفاق یک عمل واجب و لازم هست.
۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۵ امیرحسین صفاریان
#داستان

رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) وارد منزلشان شدند و دیدند بلال حبشی که خادم حضرت و خدمتگزار منزل آن حضرت بود، یک مقداری خرما، یک کوتی از خرما یک گوشه‌ای گذاشته، پیغمبر چشمشان افتاد به این خرماها و فرمودند که اینها را برای چه میخواهی؟ «ما هذا یا بلال»، این چیه اینجا جمع کردی؟ گفت یا رسول الله چون شما گاهی مهمان برایتان می‌آید و وقتی مهمان دارید، ممکن است چیزی در منزل نباشد و شما میخواهی از مهمان پذیرائی کنی، این را من نگه داشتم برای روز مبادا که مهمانی برای شما بیاید. «اعد ذلک لاضیافک»؛ برای صرف شخصی خودمان هم نیست، برای مهمانهاست. پیغمبر در جواب او، برای یک مشت خرمائی که برای مهمان نگه داشته شده، ببینید چه میفرماید. فرمود: «اما تخشی ان تکون لک دخان فی نار جهنم»؛نمیترسی که این خرمائی که اینجا جمع کردی، این دودی بشود برای تو در آتش جهنم. معلوم میشود مردم محتاج بودند. به عبارت دیگر در حالی که مردم در بیرون به اینی که شما تو خانه‌ات جمع کردی، احتیاج دارند و شما این را نگه میداری و نمیدهی، نمیترسی که خدای متعال این را وسیله‌ی عذاب تو قرار بدهد؟ بعد فرمود: «انفق یا بلال»؛ انفاق کن. «و لا تخش من ذی العرش اقلالا»؛ از خدای متعال ترس کم و کسری نداشته باش، خدا خواهد رساند. ی
۰۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۷ امیرحسین صفاریان
#بیانات

دم انفاق منفور و مذموم است و اگر با جمع ثروت همراه باشد، حرام است. آیات متعددی در قرآن بعلاوه‌ی روایات فراوان وجود دارد که من به این دو آیه اشاره میکنم که اولی در سوره‌ی حدید است، میفرماید: «و اللّه لا یحبّ کلّ مختال فخور. الّذین یبخلون و یأمرون النّاس بالبخل»؛(۳) آن کسانی که بخل میورزند، دیگران را هم وادار به بخل ورزیدن میکنند، دیگران را هم از انفاق در راه خدا باز میدارند، خودشان هم اموال خودشان را در راه خدا نمیدهند. این بخل کردن معنایش این نیست که فقط حقوق شرعیه را نمیدهد؛ بلکه فراتر از حقوق شرعیه، فراتر از آنچه که در شریعت اسلامی معین شده که باید ادا کند، اگر بیش از آن هم زیادی داشت، در حالی که جامعه به آن احتیاج دارد، باید در راه جامعه خرج کند. آنوقتی که جهاد متوقف به مال یک ثروتمندی است، بنای موارد لازم عمرانی در جامعه محتاج به اموال ثروتمندان هست که بدون آن کار مردم لنگ میماند و زندگی مردم معطل میماند، آنوقتی که در جامعه فقرای زیادی هستند که دولت اسلامی نمیتواند آنها را تأمین بکند، آنوقت آیا اسلام راضی است که همین طور فقرا در این فقر زندگی کنند یا مشکلات جنگ و جهاد در راه خدا بر دوش جامعه سنگینی کند، یک عده‌ای هم ثروتهای خودشان را جمع کنند که از همین امکانات عمومی جامعه به دست آوردند - و حالا فرض کنیم که از راه‌های حرام هم نبوده، از راه‌های معمولی و مشروع بوده، اگر فرض کنیم که از راه‌های مشروع آنقدر ثروتهای آنچنانی میشود فراهم بشود، اگر فرض کردیم فراهم نمیشود که هیچ، مطلب روشن است - اینها هم ثروتها را برای خودشان حفظ کنند و نگه دارند در حالی که جامعه به این احتیاج مبرم دارد، این قابل قبول نیست و از اسلام چنین چیزی بر نمی‌آید، بلکه ضد این بر می‌آید.
۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۵ امیرحسین صفاریان
#پیشنهاد
 باتوجه به اینکه سالروز رحلت حضرت خدیجه س است تنبه به این موضوع که ایشان همه اموال خود را در راه اسلام و ارتقای دین پیامبر ص مصرف نموده و از ذخیره بیهوده آن امتناع کردند. در حقیقت این مال را برای خود نگه داشتند نه اینکه از دست داده باشند.

آن گونه که از تاریخ بر می‌‌آید ثروت حضرت خدیجه علیهاالسلام حاصل دست رنج خود وی بود و از ارث و میراث خبری نبود، به همین جهت پدر و عمویش هیچ‌‌گونه دخالت و تصرفی در امور و اموال ایشان نداشتند، به گونه‌‌ای که از ایشان به ملکه عظیمه تعبیر می‌‌کردند.

در مورد اموال حضرت، علامه مجلسی چند روایت نقل می‌‌کند که طبق این احادیث در شهر مکه کسی از ایشان ثروتمندتر نبود و در هر سو و ناحیه، غلامان احشام و اغنام فراوانی داشتند و بیش از 80 هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت داشتند، و در مناطق مختلفی چون مصر و حبشه تجارتخانه داشتند و عده‌‌ای برای ایشان مشغول تجارت بودند.

در مورد منزل ایشان گفته شده که از لحاظ وسعت به اندازه‌ای بود که تمام مردم مکه را در بر می‌گرفت و در بالای این منزل گنبدی از ابریشم آبی رنگ قرار داده بودند و در آن نقش‌‌های خورشید و ماه و ستارگان منقش بود و آن گنبد ابریشمی زیبا را با طناب‌هایی از ابریشم و میخ‌‌هایی از فولاد، محکم کرده بودند.این بانو بعد از ازدواج با پیامبر(ص) تمام اموال خود را در راه پیشرفت اهداف اسلام هدیه کردند. وی به عمویش ورقه گفت: کلید تمام اموالم را نزد حبیبم ببر و از جانب من به او بگو: تمامی این اموال هدیه است به او و تمامی آن ملک اوست که در آن هرگونه تصرفی بخواهد، انجام دهد.
۰۵ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۲۲ امیرحسین صفاریان
#حدیث

قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ فَلَمَّا ذَکَرْنَا خَدِیجَةَ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ «خَدِیجَةُ وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَبَ.»

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی