نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

24-5. بدی را با خوبی دفع کنیم (فصلت/34)

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۰۶ ق.ظ
41:34
۹۶/۰۳/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j24

نظرات  (۸)

به عنوان نمونه نظر شما را به فراز تاریخی زیر جلب می‏کنیم:

پیر مردی ناآگاه از اهالی شام در مدینه، امام حسن (علیه‌السلام) را سوار بر مرکب دید، آنچه توانست از آن حضرت بدگویی کرد، وقتی که فارغ شد، امام حسن (علیه‌السلام) کنار او آمد، و بدو سلام کرد، و در حالی که لبخندی بر چهره داشت‏به او فرمود: «ای پیرمرد! گمانم غریب هستی، و گویا اموری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنی از تو خوشنود می‏شویم، اگر چیزی از ما بخواهی به تو عطا می‏کنیم، اگر از ما راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی می‏کنیم، اگر کمک برای باربرداری از ما بخواهی، بار تو را برمی‏داریم، اگر گرسنه باشی تو را سیر می‏نماییم، اگر برهنه باشی، تو را می‏پوشانیم، اگر نیازمند باشی تو را بی‏نیاز می‏کنیم، اگر گریخته باشی به تو پناه می‏دهیم. اگر حاجتی داری آن را ادا می‏نماییم، اگر مرکب خود را به سوی خانه ما روانه سازی، و تا هر وقت‏بخواهی مهمان ما باشی، برای تو بهتر خواهد بود، زیرا ما خانه آماده و وسیع، و امکانات بسیار داریم.»

هنگامی که آن پیر ناآگاه این گفتار مهرانگیز نشات گرفته از حلم و صبر انقلابی امام حسن (علیه‌السلام) را شنید، آن چنان دگرگون شد که اشک از چشمانش جاری گردید و گفت: «گواهی می‏دهم که تو خلیفه خدا در زمینش هستی، خداوند آگاه‏تر است که مقام سالت‏خود را در وجود چه کسی قرار دهد، تو و پدرت مبغوض‏ترین افراد در نزد من بودید، ولی اینک تو محبوب‏ترین انسان‏ها در نزد من هستی!»

سپس او به خانه امام حسن (علیه‌السلام) وارد شد، و مهمان آن بزرگوار گردید، و پس از مدتی در حالی که قلبش سرشار از محبت‏خاندان رسالت‏بود، از محضر امام حسن (علیه‌السلام) بیرون رفت. (13)

2- مالک اشتر پهلوان بود و امیر لشکر، داشت در مسیری می‌رفت، شخصی به او جسارت کرد و رفت. بعد به او گفتند که او مالک اشتر بوده متنبه شد و به دنبالش به راه افتاد و او را در مسجد پیدا کرده و شروع به عذر خواهی کرد مالک اشتر هم گفت: اتفاقاً من آمده‌ام درخانه خدا(مسجد) برای تو دعا کنم.
3- علی بن ابیطالب(علیه السلام) از ابن ملجم، شمشیر می‌خورد با این حال زمانی که برای او ظرف شیر می‌آورند می‌فرماید: نصف از آن را برای ابن ملجم ببرید
(بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا)
خدا رحمت کند شهریار را زمانی این شعر را: (علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را) گفته بود که هنوز از این سروده هیچ کس خبر نداشت که آیة الله عظمی نجفی مرعشی در خواب می‌بیند که به او می‌گویند شهریار شعر خوبی در مدح علی علیه السلام گفته. شهریار را خبر داده خدمت ایشان می‌آورند، می‌گوید: بله من این شعر را سروده و تا به حال هم برای هیچ کس نخوانده ام. معلوم می‌شود این سروده مورد قبول واقع شده. و خوشا به حال کسانی که نخوانده هایشان مورد قبول، و بدا به حال کسانی که خوانده‌شان مورد قبول واقع نشود به خاطر اینکه ریا می‌کنند.
4- امام سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا تنها یادگاری بود که از امام حسین علیه السلام مانده بود و از همه فعالیت‌های اجتماعی توسط حکومت بنی امیه محروم بود. در عین حال حضرت یک دانشکده سری درست کرده و برده‌ها را می‌خرید و با آنها کار کرده، آنها را متوجه و آگاه می‌کرد و بعد آنها را سالی یک دفعه آزاد می‌کرد. در این میان والی مدینه که برموج حکومت بنی امیه سوار و از فرصت استفاده می‌کرد خیلی نسبت به امام سجاد علیه السلام اهانت و جسارت می‌کرد، زمان گذشت تا توسط بنی العباس، حکومت بنی امیه سرنگون و این والی مدینه را هم عزل کردند، یک روز این والی در کوچه‌های مدینه می‌رفت برخورد کرد به امام سجاد علیه السلام به نزد خود احساس کرد که الان آن حضرت با اعوان و انصار خویش، آن بدیها و اذیتها را تلافی خواهد کرد، حضرت وقتی به او رسید با او محبت کرد و فرمود: من به دوستان هم گفته‌ام اگر شما کار یا کمکی خواسته باشی مساعدت کنند، او هم در جواب گفت: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» انعام/124 خداوند بهتر می‌داند که مقام رسالت را کجا قرار دهد. یعنی شما بهترین هستید که خداوند شما را به این مقام منصوب فرموده. 


اما ما الان در روابط خود خیلی حساب و کتاب می‌کنیم؛ گفت: وقتی مرا به افطاری می‌برند نگاه می‌کنم به سفره و به اندازه پذیرایی و سفره دعا می‌خوانم، در حدی که سفره رنگین باشد به همان اندازه، دعاهای شکمی همین است یعنی بر اساس شکم. نگاه به کادو می‌کنیم و به همان اندازه احترام می‌کنیم، و در عید دیدنی ها، اقوامی که عنوان و پول دارند احترام بیشتری می‌گذاریم، سر کلاس اگر فرزند پولداری باشد یا فقیر رفتارمان فرق می‌کند، در مسجد اگر پولدار بود چای پر رنگ براش می‌ریزند اگر فقیر. . . ، در انتخابات. . . خیلی باید مواظب باشیم.

آرامش فرد و خانواده

چشم‌پوشى، گذشت و مقابله‌به‌مثل نکردن در برابر بدی‌ها، برای خانواده، آرامش و سلامت به ارمغان می‌آورد و موجب می‌شود آنان در کانونی پر از صلح و صفا زندگى کنند و در پی آن، کودکانشان را با تندرستی و نشاط رشد دهند.
اگر می‌خواهید فرزندانتان از نظر روحی سالم باشند، باید در خانه «سخت‌گیری» و «بهانه‌جویی» نکنید، از «منفی‌نگری» بپرهیزید، «سعه‌صدر» داشته باشید و در رابطه با همسر و فرزندانتان از خود، گذشت و نرمی نشان دهید. نگذارید سخنان تند و نیش‌دار و کردار بد، صفا و دوستی و محبت را از میان ببرد و زمینه را برای رشد دیگر اختلاف‌ها، کدورت‌ها و نابسامانی‌ها فراهم سازد. یادمان باشد همه اتفاق‌هایی که پیش چشم فرزندانمان در محیط خانه رخ می‌دهد، در رفتارشان بازتاب می‌یابد و فراموش نکنیم که قرار است، ما با همسرمان سال‌های سال زندگى کنیم، پس بخشش، بزرگ‌منشی و سعه صدر را در رفتار و کردارمان رعایت کنیم تا کم‌کم در مراحل بعدی از اشتباه‌های همسرمان نیز کاسته شود.
به یقین، شیرینى، صفا و معنویت خانواده، رهین همین بخشش‌ها و ازخودگذشتگی‌هاست و در سایه آن، استحکام و تثبیت نظام خانواده امری حتمی خواهد بود.(۹)

جلوگیری از طلاق 

اگر کسی بدی‌های اعضای خانواده را با بدی پاسخ گوید و انتقام‌جویی کند، با این‌گونه برخورد، کینه و دشمنی آنها را برمی‌انگیزد، ولی هرگاه بدی را با نیکی و نرمی پاسخ گوید، می‌تواند از این راه، طرف مقابل را شرمسار و آگاهانه همراه خود سازد و کینه و دشمنی او را به دوستی و رأفت تبدیل کند، چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید:
«وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَه وَ لاَ السّیِّئَه ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَه کَأَنّهُ وَلِیٌ حَمیمٌ؛(سوره فصلت، آیه ۳۴) و نیکی با بدی یکسان نیست. [بدی را] به آنچه خوب‌تر است دفع کن. آن‌گاه کسی که میان تو و میان او و دشمنی است، گویی دوستی یکدل می‌گردد».
همچنین، در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: «عفو و بخشش را شیوه خود قرار دهید؛ زیرا بخشش و گذشت جز بر عزت انسان نیفزاید. پس در برابر یکدیگر گذشت داشته باشید تا خدا شما را عزیز کند».(۷)
در روایت دیگری از آن حضرت آمده است «هرگز مردی از ستمی که بر او رفته است، درنمی‌گذرد، جز اینکه خدا بر عزتش بیفزاید».(۸)
بدین ترتیب، با کمی بخشش و نادیده گرفتن خطای دیگران، می‌توان به آسانی فضایی آکنده از صمیمیت و دوستی را ایجاد کرد و بر عزت و احترام خود و خانواده افزود. پس هرگاه با خطاهای یکدیگر روبه‌رو شدید، چشمه‌های زلال رأفت و گذشت، بر قلب‌هایتان جاری کنید و سنگ‌ریزه‌های خطا و عیب دیگران را از آن بروبید تا نهال عشق و محبت، در کانون گرم خانواده‌تان جوانه بزند و زندگى‌ای سراسر شور و حال و معرفت و معنویت هدیه بگیرید.
 تهذیب نفس

محیط خانه می‌تواند محلی برای سلوک و عروج و تکامل مرد و زن و نیز فرزندان باشد، به‌ویژه اگر سعه صدر داشته باشند. بدون تردید، هرگاه کسی به انسان ستمی روا می‌دارد، حس انتقام‌جویی او را برمی‌انگیزد. ولی انسان نباید اسیر هواها و غرایز حیوانی باشد، بلکه باید با هوای نفس و خواسته دل بستیزد و به وسوسه‌های شیطانی توجهی نکند؛ زیرا انسان والاتر از این است که پایبند این‌گونه غرایز شیطانی باشد.
چون این‌گونه رفتار کردن با کسی که به انسان ظلم کرده، کاری است بس بزرگ و باارزش، قرآن دراین‌باره می‌فرماید:
«وَ ما یُلَقّاها إِلاّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظیمٍ؛(سوره فصلت، آیه ۳۵) و این [خصلت] را جز کسانی که شکیبا بوده‌اند، نمی‌یابند و آن را جز صاحب بهره‌ای بزرگ، نخواهند یافت».
چه خوب است که هیچ‌یک از افراد خانواده، سبب رنجش قلب دیگری نشوند. بهتر است با هم قرار بگذارند که هرگاه یکی عصبانی می‌شود، دیگری کاملاً سکوت کند، حرف‌های او را هیچ به دل نگیرد و مهار خود را به دست خشم و هیجان منفی ندهد تا آزرده خاطر شود.

«وَلَا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَن؛(24) و نیکى با بدى یکسان نیست [بدى را] به آنچه بهتر است دفع کن.»

«عصام بن المصطلق» گوید: وارد مدینه شدم، حسین بن على علیه السلام را مشاهده نموده و خوش‏نامى و مقام و منزلتش مرا به شگفت آورد به گونه‏اى که حسدى که در سینه نسبت به پدرش داشتم مرا به شدت برانگیخت به او گفتم: تو پسر ابوتراب هستى؟ ایشان فرمود: آرى. شروع کردم به شتم و سب او و پدرش، حسین علیه السلام نگاهى رئوفانه به من کرد و فرمود: «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. بسم اللَّه الرحمن الرحیم * خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِین.»

آنگاه فرمود: آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت کن اگر از ما یارى مى‏خواستى ما تو را کمک مى‏کردیم و اگر طالب حمایت بودى، تو را پشتیبانى مى‏نمودیم و اگر هدایت و ارشاد طلب مى‏کردى تو را رهنمون مى‏شدیم... عصّام مى‏گوید آثار ندامت و پشیمانى در چهره‏ام نقش بست. آنگاه امام فرمود: سرزنشى بر تو نیست خداوند تو را مى‏بخشاید که مهربان‏ترین مهربانان است. آیا تو اهل شامى؟ گفتم: بلى، گفت: خداوند ما و تو را زنده نگه دارد، هر حاجت و نیازى داشتى با ما در میان بگذار، امیدوارم که به خواست خدا هر چه مى‏خواهى به بهترین وجهى آن را بیابى. عصّام گوید: زمین با تمام وسعتش بر من تنگ شد. دوست داشتم که مرا در خود فرو برد. در همان لحظه ناگهان فکر کردم که در سرتاسر زمین محبوب‌تر از او و پدرش نزد من هیچ کس وجود ندارد.»(25)

جایزه ویژه از خداوند است امتحان کنید 

فَإِذَا الّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَه کَأَنّهُ وَلِیٌ حَمیمٌ

روزی آقای طاهانی به منزل آمدند و گفتند: امروز در خدمت آقا شاهد ماجرای عجیبی بودم! دو نفر برای طرح شکایتی نزد ایشان آمده بودند، آنکه شاکی بود وقتی خواست مسئله خود را عنوان کند.

آقا فرمودند: اجازه بدهید من چند کلمه ای صحبت کنم بعد شما بفرمائید. و خود اینگونه آغاز فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم ـ و لا تستوی الحسنه و لا السیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه و بینه عداوه کانه ولی حمیم ـ یعنی بدی و نیکی مساوی نیستند، بدی را به نیکی دفع کن پس در این هنگام آنکه دشمن توست، دوست صمیمی تو خواهد شد.

تا این آیه به وسیله ایشان خوانده و ترجمه شد، یک مرتبه اشک از دیدگان آن دو نفر فرو ریخت؛ برخاستند و یکدیگر را در آغوش کشیده و گفتند: ما دیگر با هم دشمن نیستیم، دوست و برادریم و شکایتی نداریم. و رفتند.

فتوّت و جوانمردی از فضائل بزرگ اخلاقی است که هم دین و هم اخلاق شدیدا به آن اهمیت می دهند، یکی از مصادیق و زیر مجموعه این خصلت فوق العاده، زیبایی اخلاقی، خوشرفتاری و نیک بر خوردی با دشمن و رقیب و طرف مقابل است.

قرآن شریف در سوره های فصّلت (آیه 35) و مؤمنون (آیه 96) توصیه می کند که حتّی در مقابله با بدی و دشمنی و بدان و دشمنان نیز به بدی مقابله نکنید، بلکه با برخوردهای سنجیده و رفتار حَسَن به آنها پاسخ دهید و مقابله کنید، إدفع بالّتی هی أحسن، به طریقه أحسن برخورد کنید و بدی را دفع کنید، این تعبیر از لطافت بالایی برخوردار است، چون ضمن دستور دفع بدی و دشمنی به احسان و خوبی، اشاره به آن دارد که احسان و خوبی و خوشرفتاری است ، که می تواند بدی ها و دشمنیها را برطرف کند و از بین ببرد، و لذا است که بدنبال آن فرمود: «فإذا الّذی بینک و بینه عداوة کأنّه ولی حمیم» یعنی بناگاه می بینی که دشمنی به دوستی تبدیل شد و دشمنِ جانی چو دوستِ گرم و صمیمی گردیده است.

تیغ حـلم از تیغ آهـن تیـز تـر بل زصد لشگر ظفر انگیز تر3

«از محبّت خارها گل می شود»:

آدمی تشنه محبّت است، از بَدو تا ختم، از نوزادی تا پیری، و حتّی از جنینی تا بعد از مرگ، می خواهد که همه چیز و همه کس با او مهربان باشد و به او محبّت کند، و از این رو، از نا مهربانی و نا مهربانان می رنجد و می گریزد، کیست که اینگونه نیست؟! انسان با محبّت سرشته شده است، رسول گرامی اسلام فرمودند:

«جُلبَت القلوب علی حبّ من أحسن إلیها و بغض من أساء إلیها»

دل ها به محبّت کسانی که به آنها نیکی می کنند سرشته شده است، چنانکه به بغض کسانی که به آنها دشمنی می کنند نیز».4

انسان علاوه بر آنکه تشنه محبّت است، اسیر آن نیز هست، محبّت روح و جان انسان را تسخیر می کند، ما به محبّت به دیگران می توانیم در اعماق دل آنان نفوذ کنیم، چنانکه آنها با محبّت خویش دل های ما را تسخیر می کنند، امیر المؤمنین علی فرمودند:

«انسان بنده احسان است. احسان و محبّت، انسان را چونان عبد و بنده می سازد.»5

خوشرفتاری و بخصوص رفتارهای محبّت آمیز، دیگران را وادار به تواضع و تسلیم و احترام متقابل می کند، خصوصاً در مواردی که طرف مقابل در انتظار برخوردهای تند و خشن است.

در تفسیر نمونه آمده است: «به هنگام فتح مکّه که نه تنها دشمنان، بلکه دوستان انتظار انتقام جویی شدید مسلمین و به راه انداختن حمّام خون در آن سرزمین کفر و نفاق و کانون دشمنان سنگدل و بی رحم را داشتند و حتّی بعضی از پرچمداران سپاه اسلام در آن روز رو به سوی ابو سفیان کرده و شعار «الیوم یوم الملحمة… امروز روز انتقام و روز از بین رفتن احترام نفوس و اموال، و روز ذلّت و خواری قریش است» سر دادند. پیغمبر گرامی اسلام با جمله «إذهبوا فأنتم الطّلقاء، بروید همه آزادید» همه را مشمول عفو خود قرار داد و رو به سوی ابوسفیان کرد و شعار انتقامجویانه را به این شعار محبت آمیز تبدیل فرمود:

«ألیوم یوم المرحمة…، امروز روز رحمت است، امروز روز عزّت قریش است»، همین عمل چنان طوفانی در سرزمین دل های مکّیان مشرک بر پا کرد که به گفته قرآن: «یدخلون فی دین اللّه أفواجاً؛ فوج فوج مسلمان شدند و آیین اسلام را با جان و دل پذیرا گشتند».6


و چه صادق است سخن امام صادق که «خوشرفتاری آهن ربای دوستی و مودّت است».8

خوشرفتاری نوعی محبّت به دیگران است و محبّت است که محبّت می زداید، چنانکه لجاجت، کینه توزی و عداوت را به ارمغان می آورد و نتیجه ای جز ذلّت و خواری در پی ندارد، و خداوند در قرآن صریحاً به پیامبرش دستور می دهد که بدی ها را به نیکی پاسخ دهد نه به بدی.


ما افطاری خانه ی فلانی نمی رویم، چرا؟ ایشان دیدن ما نیامد. در عروسی ما نیامد. خانه ی نو خریدیم، نیامد. نمی دانم چه. . . ایام عید بروید دیدن کسانی که با شما قطع رابطه کردند، این هنر است. اگر کسی را نشناختی و سلامش کردی هنر است. «صِلْ مَنْ قَطَعَک» (فقیه/ج /4ص 177) «صِلْ مَنْ قَطَعَک» حدیث است، یک آیه هم نوشتم. می گوید: «ادْفَعْ» یعنی دفع کن.«ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» (مؤمنون/96) یعنی او با تو بدی کرد، تو بدی اش را به کار احسن دفع کن. «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَه یِ» (قصص/54) قران می فرماید: آدم های خوب  «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَه یِ» با کار حسنه و نیکو، «السَّیِّئَه ی» یعنی بدی، آدم های خوب بدی ها را با خوبی جواب می دهند. نمی گوید: دیدن من نیامد، من هم دیدن او نمی روم. چشم روشنی برای بچه ی من، نوه ی من نیاورد، من هم نمی برم.
 امام جعفر صادق علیه السلام در بخشی از سفارش‌های خود به ابن جندب فرمودند: 
با کسى که از تو بریده، وصل کن؛ به کسى که چیزى به تو نداده، عطا کن؛ با کسى که به تو بدى کرده، خوبى کن؛ به کسى که به تو دشنام داده، سلام کن؛ باکسى که با تو دشمنى کرده، انصاف داشته باش؛ و از کسى که به تو ظلم کرده، در گذر؛ همچنان که دوست دارى از تو در گذرند.
پس از گذشت خداوند از خودت عبرت بگیر. آیا نمى بینى خورشید خداوند برخوبان و بدان مى تابد و بارانش بر صالحان و مجرمان نازل مى شود؟ 

متن حدیث:

یابن جندب! صل من قطعک واعط من حرمک واحسن الى من اسإ الیک وسلم على من سبک و انصف من خاصمک واعف عمن ظلمک کما انک تحب ان یعفى عنک فاعتبر بعفوالله عنک  الاترى ان شمسه اشرقت على الابرار و الفجار و ان مطره ینزل على الصالحین و الخاطئین


«مستدرک، جلد 9، صفحه 11

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی