نور در حرم نور

برای این آیه در حد تواتر مضمون این روایت و داریم : عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ، قَالَ:سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» فَقَالَ: «یَا أَبَا الصَّبَّاحِ، نَحْنُ وَ اللَّهِ النَّاسُ الْمَحْسُودُون‏(کافی)

#روایت:

 وَ قَالَ ص‏ مَنْ حَسَدَ عَلِیّاً فَقَدْ حَسَدَنِی وَ مَنْ حَسَدَنِی دَخَلَ النَّارَ (فرق بین حسد و غبطه)  وَالْحَاسِدُ الَّذِی یَتَمَنَّى زَوَالَ النِّعْمَةِ عَنْ‏ صَاحِبِهَا وَ إِنْ لَمْ یُرِدْهَا لِنَفْسِهِ فَالْحَسَدُ مَذْمُومٌ وَ الْغِبْطَةُ مَحْمُودَةٌ وَ هُوَ أَنْ یُرِیدَ مِنَ النِّعْمَةِ لِنَفْسِهِ مِثْلَ مَا لِصَاحِبِهَا وَ لَمْ یُرِدْ زَوَالَهَا عَنْهُ.

#داستان:

ماجرای کشته شدن هابیل به واسطه ی حسادت قابیل یا داستان حارث فهوی اینجا میتواند گفته شود که به طور خلاصه بعد از ذکر فضیلیتی که پیامبر ص برای امیرالمومنین ع گفتند این فرد اعتراض کرد که اگه تو پیامبری علی وصی تو دختر سیده نساء عالمین حسن و حسن سید شباب اهل بهشت عمویت حمزه سیدالشهدا جعفر طیار پسر عموی تو که با ملائکه در بهشت پرواز میکند برای دیگران از قریش چیزی باقی نگذاشتی َ فَمَا تَرَکْتَ لِسَائِرِ قُرَیْشٍ وَ هُمْ وُلْدُ أَبِیکَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَیْلَکَ یَا حَارِثُ مَا فَعَلْتُ ذَلِکَ بِبَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَکِنَّ اللَّهَ فَعَلَه‏ که اینجا پیامبر از او میخواهد که توبه کند و او عنوان میکند قلبش برای توبه پذیرش ندارد و میگوید اگر حق است خدایا بر من عذابی نازل کن که سنگی از آسمان فرو می آید و او را از بین میبرد(بحار). در اینجا او باید اینگونه دعا میکرد خدایا اگر اینها حقیقت است این حسد را از قلب من بردار و بر من هم از این نعمت ها ارزانی بدار

#توضیح مراتب حسد:

طبق این روایات و آیه مهم ترین مصداق حسد به اولیای الهی حسدی بود که اهل بیت پیامبر ص انجام شد.حسادت انسان رو به جایی میرسونه که جلوی اولیای الهی بایسته.

این بیشترین میزان حسد است و باید دانست که همیشه بیشترین ها هم از قدم اول شروع میشوند. و حسادت های بزرگ محصول حسادت کوچکی هستند که جلوی رشد آن گرفته نشده.درست است که حسد مادامی که منجر به انجام عملی یا گفتاری نشود گناهی برای فرد نوشته نمیشود ولی باید دانست اگر جلوی آن گرفته نشود رشد میکند و به جایی میرسد که فقط یک احساس قلبی نیست و انسان به خاطر حسدی که در قلبش رشد کرده دست به گناهان بزرگی میزند.

#خطرات حسد:

#روایت: حسد ایمان رو میخوره مثل اینکه آتیش هیزم را الحَسَد یَأکُلُ الایمانَ کما تَأکُل النّارُ الحَطَبَ الیابسَ  (نهج البلاغه)

#روایت: لایَجتَمِعُ الحَسَدُ وَ الایمانُ فی قَلبِ امْرِیءٍ. حسد و ایمان (هرگز) در دل یک نفر با هم جمع نمی‌شوند. (مستدرک،)

#توضیح دلیل این همه خطرات حسد:

این تنافی بین حسد و ایمان از این ناشی میشه که فرد داره به خدایی خدا، به عدل خدا، به قسمت و خدا  و اینکه به چه کسی چه مقدار داده ابراز و احساس نارضایتی میکنه، چرا به او این مقدار داده شده به من نه

#روایت:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع یَا ابْنَ عِمْرَانَ لَا تَحْسُدَنَّ النَّاسَ‏ عَلَى مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی وَ لَا تَمُدَّنَ‏ عَیْنَیْکَ إِلَى ذَلِکَ وَ لَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی وَ مَنْ یَکُ کَذَلِکَ فَلَسْتُ مِنْهُ وَ لَیْسَ مِنِّی. و مهم ترین نتیجه اش همین است که دیگر نه او از خداست و نه خدا از او

#(مهم ترین چیزی که احساس میکنم باید بدونیم اینه که حسد در ما هم وجود داره منتها حسش نمیکنیم ولی هست و یه روز بالا میزنه و این و باید با چند تا مثال جا میانداخت)

#مثال های حسد:

ما در زمانی که یه نفر و میبینیم که در کسب مقامات علمی به جایی رسیده نباید این طور باشیم که بگوییم این که فلان سال از مقام علم و درس هیچ نمیدانست، باید خدا رو شکر کنیم و دعا کنیم خدا به ما هم همچین مقامی عنایت کند

اگر میبینیم شخصی فرزندان صالح و اطاعت پذیری دارد ناراحت باشیم که چرا ما فرزند نداریم یا فرزند من صالح نیست، بلکه باید خوشحال بود که آن شخص فرزندان خوبی دارد و دعا کرد خدا به ما هم فرزند نیکو عنایت کند

طبق کتاب چهل حدیث امام در ذیل توضیح حسد گاهی فرد حتی به چیزی که کمال نیست هم حسادت میورزد مثلا کسی به طریق حرام مثل رشوه یا پارتی به مقامی رسیده، یه ثروتی کسب کرده او در دل خود ناراحت است که چرا او این جایگاه را ندارد این هم حسد است و باید آن را مداوا کرد هر چند در حقیقت فردی که به او حسد ورزیده شده صاحب نعمت نیست