نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

3 - 28 اصول سیاست خارجی اسلام (ممتحنه/8 و 9)

چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۲ ق.ظ
60:8
60:9
۹۵/۰۴/۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

n28

نظرات  (۱۲)

۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۲ امیرحسین صفاریان
#نکته

سیاست خارجى اسلام بر اساس جذب و جلب دیگران است و این امر از طرق زیر قابل دستیابى است:

1. نیکى. «تَبَرُّوهُمْ» با آنان نیکى کنید.

2. عدالت. «تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.

3. مهلت تحقیق. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ» «1» اگر یکى از آنان مهلت خواست، به او مهلت بدهید تا کلام خدا را بشنود.

4. قبول پیشنهاد صلح. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» «2» اگر براى زندگى مسالمت‏آمیز آغوش باز کردند، پیشنهاد صلح آنان را بپذیر.

5. کمک مالى. «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» «3» سهمى از زکات براى ایجاد الفت با آنان مصرف شود.

6. ردّ امانات آنان، وفا به عهد با آنان، محترم شمردن پیمان‏هاى آنان و نیکى به والدین آنان.

۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۸ امیرحسین صفاریان
#نکته
مصداق بارز و اتم آیه دوم در زمان ما اسرائیل است که طبق دستور این آیه همه مسلمانان باید او را دشمن گرفته و با او از سر جنگ وارد شوند طبق دستوری که قرآن  به ما میدهد. پس این آیه یک معیاری هم به دست ما میدهد که اگر دیدی ملتی ادعای مسلمانی دارند اما با اسرائیل دوست اند بدان آنها مسلمان نیستند چون که به دستور قرآن عمل نمیکنند.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۱ امیرحسین صفاریان
#شهید مطهری
اسلام دین بشر دوستى است. اسلام حتّى مشرک را دوست دارد امّا نه از آن نظر که مشرک است، بلکه از این نظر که مخلوقى از مخلوقات خداست، و البتّه از آن جهت که در راه هلاکت و ضلالت افتاده است و راه نجات و سعادت را گم کرده است، ناراحت است، و اگر او را دوست نمى‏داشت در مقابل شرک و بدبختى‏اش بى‏تفاوت مى‏بود.
در اسلام حبّ و بغض هست امّا حبّ و بغض عقلى و منطقى نه احساسى و بى‏قاعده و ضابطه. دوستى و دشمنى که صرفاً از احساس برخیزد منطق ندارد، احساسى است کور و کر که بر درون انسانى مسلّط مى‏گردد و او را به هر طرف که بخواهد مى‏کشد؛ امّا حبّ و بغض عقلى ناشى از یک نوع درک، و در حقیقت ناشى از علاقه به سرنوشت انسان دیگرى است که مورد علاقه واقع شده است.
یک مثال: پدر و مادر نسبت به فرزند خود دو نوع علاقه دارند: یکى عقلى و منطقى و دیگرى احساسى. علاقه منطقى موجب مى‏گردد گاهى والدین با کمال جدّیت فرزند خویش را در رنج قرار دهند و موجبات ایلام وى را فراهم آورند؛ مثلًا طفل را در اختیار جرّاح قرار مى‏دهند. والدین در آن حال اشک مى‏ریزند، دلشان مى‏سوزد و چشمانشان مى‏گرید امّا از پزشک مى‏خواهند هر چه زودتر او را تحت عمل قرار دهد، عضو قطع کردنى را قطع کند با همه لوازم و عوارضى که درد و رنج و احیاناً نقص عضو دارد. آن اشک در اثر علاقه احساسى است و این تقاضا در اثر علاقه عقلى و منطقى. اگر آنها ملاحظه دل سوختن فعلى را بکنند و علاقه احساسى را بر علاقه منطقى مقدّم بدارند و اجازه ندهند که عضوى از اعضاى او را ببرند، در حقیقت به مرگ او تن داده‏اند؛ امّا به منطق عقل و به حکم علاقه به سرنوشت فرزند، پا روى احساسات خویش مى‏گذارند و به ایلام و آزار طفل تن مى‏دهند
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۳ امیرحسین صفاریان
#شهید مطهری
رفتار عادلانه با کافر
بعلاوه راجع به عدل و به عدالت رفتار کردن و حق واقعى هر فردى را به او دادن، حتى نسبت به همین کافرانى که با شما مى‏جنگند و شما را [از خانه هایتان‏] بیرون کردند، نیز مى‏گوید از عدل خارج نشوید. آن، مسئله احسان بود. فرمود: به اینها احسان نکنید. اما مسئله عدل چطور؟ اینکه مى‏خواهیم حق آنها را به ایشان بدهیم.
آیا مى‏توانیم به آنها ظلم کنیم؟ مى‏گوید: نه. در اوایل سوره مبارکه مائده است:
وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ الّا تَعْدِلُوا اعْدِلوا هُوَ اقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ «1»
.
هرگز کینه و دشمنى یک قومى شما را وادار نکند که بر آنها ظلم و ستم کنید، یعنى آنچه را که مستحق آن نیستند به آنها برسانید؛ با آنها هم به عدالت رفتار کنید که عدالت به تقوا نزدیکتر است.
در آیات دیگر قرآن نیز هست که با کافر جنگیدن هم یک حدى دارد؛ یعنى جایى مى‏رسد که اگر بیش از آن جلو بروند، به تعبیر خود قرآن اعتداء و تجاوز از حد است، که در آیه دیگر مى‏فرماید:
وَ قاتِلوا فى سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلونَکُمْ وَ لا تَعْتَدوا انَّ اللَّهَ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ «2»
.
در راه خدا با مردمى که با شما مى‏جنگند بجنگید، ولى از حد تجاوز نکنید. مثلًا آن‏ وقت که دشمن اسلحه‏اش را زمین مى‏گذارد و مى‏گوید تسلیم، آنگاه که دیگر تسلیم شد و شمشیرش به روى شما کشیده نیست دیگر او را نکشید. یا مثلًا متعرض بچه هایشان نشوید، متعرض زنهایشان نشوید، متعرض پیرمردهایشان نشوید؛ متعرض آبادى‏شان، درخت و چشمه هایشان نشوید (همان دستورهایى که پیغمبر اکرم غالباً وقتى که مسلمین به جنگ مى‏رفتند، به صورت متحدالمآل به آنها مى‏فرمود).
بنابراین وقتى که پاى عدالت و نقطه مقابل آن، ظلم در میان باشد مى‏گوید در مورد کافران هم از حد تجاوز نکنید، به آنها ظلم نکنید، با آنها هم به عدالت رفتار کنید.
پس عدالت به هرحال باید رعایت بشود. احسان به کافر را در جایى اجازه مى‏دهد که اثر خوب داشته باشد، اما آنجا که اثر بد مى‏بخشد (یا براى خود او و یا براى مسلمین) مسلّم اجازه نمى‏دهد. مثلًا مى‏گویند اسلحه به کافر نفروشید «1». ولى ذکر مى‏کنند که این در صورتى است که شما بدانید یا احتمال بدهید که اگر این اسلحه را به او بفروشید، او را تقویت کرده‏اید و با همین اسلحه فردا به جنگ شما مى‏آید و شما را از بین مى‏برد. پس این در واقع تقویت غیرمستقیم دشمن علیه خودتان است؛ این کار را نکنید، و الّا فروختن چیزى به کافران که هیچ اثر نامطلوبى از آن پیدا نمى‏شود مانعى ندارد
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۴ امیرحسین صفاریان
#داستان روایی
حضرت صادق در راه سفر کسى را در کنار جاده و در زیر سایه یا کنار درختى دیدند که خودش را به یک وضعى انداخته که معلوم است که ناراحت است و حالش حال عادى نیست. به کسى که همراهشان بود فرمودند: برویم این طرف، گویا این مرد گرفتارى دارد. هیچ صدایش هم در نمى‏آمد که از کسى استمداد کند.
رفتند و مردى را دیدند که از لباسش شناخته مى‏شد که مسلمان نیست و غیرمسلمان است. طیلسانى داشت و ... (لباسهاى مخصوصى مى‏پوشیدند که از آن لباس شناخته مى‏شدند). معلوم شد که بیچاره در این بیابان، تنها و تشنه و گرسنه‏ گرفتار شده. حضرت فوراً دستور دادند [که به او آب و غذا بدهند] و خلاصه نجاتش دادند. آن شخصى که همراه حضرت بود گفت: آخر این کافر است، مگر ما به کافر هم مى‏توانیم محبت کنیم؟! فرمودند: بله، صِرف محبت که فقط خیرى به این آدم مى‏رسد، این که دیگر به جایى ضرر نمى‏زند. آیا اگر به این محبت کنید، به مسلمین دشمنى کرده‏اید؟ نه. در این گونه موارد باید هم محبت کرد.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۹ امیرحسین صفاریان
#شهید مطهری
 از نظر اسلام جامعه اسلامى حکم پیکر واحد را دارد؛ تفاوتى که میان مسلمان و غیر مسلمان هست این است که با مسلمانان باید آن‏طور رفتار کند که با اعضاى پیکر خودش رفتار مى‏کند و با غیر مسلمان باید آن طور رفتار کند که خوبى و احسان هم که مى‏کند باید توجه داشته باشد که او فردى است خارج و بیرون از این پیکره‏
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۹ امیرحسین صفاریان
#شهید مطهری
 از نظر اسلام جامعه اسلامى حکم پیکر واحد را دارد؛ تفاوتى که میان مسلمان و غیر مسلمان هست این است که با مسلمانان باید آن‏طور رفتار کند که با اعضاى پیکر خودش رفتار مى‏کند و با غیر مسلمان باید آن طور رفتار کند که خوبى و احسان هم که مى‏کند باید توجه داشته باشد که او فردى است خارج و بیرون از این پیکره‏
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۵۸ امیرحسین صفاریان
#بیانات
مسأله‌ی جهاد اسلام را هم نفهمیدن و بد معرفی کردن، یک بی‌انصافی دیگر است. جهاد اسلام برای تحمیل عقیده نیست؛ برای مبارزه‌ی با کسانی است که انسانها را به بردگی میکشند. جهاد اسلام جنگ با ملتها نیست؛ بلکه جنگ با قدرتهای ستمگر و ظالم است. این، تاریخ اسلام است؛ این، عملکرد پیشوایان اسلام است؛ این، توصیه‌ی پیشوایان اسلام است. امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلوةوالسّلام) در خطاب و فرمان خود به مالکاشتر این جمله‌ی جاودانه و فراموش‌نشدنی را دارند که میفرمایند: کسانی که تو با اینها در آنجا مواجه میشوی، یا با تو از لحاظ عقیده یکسانند، یا «و امّا شریک لک فی الخلق»؛ یا در انسان بودن با تو شریک هستند. حتی کسانی که از لحاظ عقیده با تو همراه نیستند، ولی انسانند، باید با انسان برخورد تکریم‌آمیز داشت. «لا ینهاکم اللَّه عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم انّ اللَّه یحبّ المقسطین» - این دستور قرآن است - با کفار، با کسانی که با شما همعقیده نیستند، اما به شما تجاوز نکردند؛ تعرض نکردند؛ تعدی نکردند؛ با شما ظالمانه برخورد نمیکنند، به اینها اعمال قسط کنید؛ نیکی کنید. «و ان تبرّوهم»؛ به آنها نیکی کنید. دستور اسلام این است. چطور کسی این را نفهمد و جهاد اسلامی را که مبارزه‌ی آزادیبخش ملتهاست؛ مبارزه‌ی رها کردن ملتها از چنگال قدرتهای ستمگر ظالم است، این را این‌طور تفسیر کند، که متأسفانه در این بیانات تفسیر شده و متعلق به امروز هم البته نیست؛ قرنها روحانیهای اروپایی این حرفها را نسبت به اسلام میگفتند و ما در دورانهای اخیر تصورمان این بود که این حرفها تمام شده و روشنگرىِ حقیقت کار خودش را کرده است؛ اما انسان متأسفانه باز میبیند که از این حرفها بر زبانهایی که نباید جاری شود، جاری میشود.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۲ امیرحسین صفاریان
#بیانات
اگر منظور از اسلام رحمانی این است که ما به همه‌ی موجودات عالم با چشم رحمت نگاه کنیم، با چشم مودّت نگاه کنیم، این هم درست نیست؛ این هم خلاف قرآن است. صریح قرآن، ناطق برخلاف این حرف است. بله، محبّت و مودّت و مَعدِلت(۸) را مخصوص مسلمانها نمیداند؛ میگوید شما که توانایی دارید، نسبت به غیر مسلمان هم بایستی با مودّت و مَعدِلت رفتار کنید، به شرطی که با شما دشمنی نکرده باشند و دشمنی نخواهند بکنند. امیرالمؤمنین در آن خطبه‌ی معروف [میفرماید] : بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَی المَرأَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخری‌ المُعاهِدَة؛(۹) بعد در آخرش حضرت میفرماید که جا دارد که انسان مسلمان از این غصّه دق کند؛ چرا دق کند؟ برای اینکه سپاه معاویه بر زنان غیر مسلمان -زنان «معاهَد»، یعنی مسیحی یا یهودی‌ای که در ذمّه‌ی اسلام زندگی میکند- وارد شدند و به او اهانت کردند و مثلاً دستبندش را و زیورآلاتش را از دستش کندند و بردند. حضرت میگوید از این غصّه انسان باید دق کند. بله، نسبت به غیر مسلمانی که دشمنی نمیکند، این است. قرآن میگوید: لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الذَّینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم؛(۱۰) [کسانی که] کافرند امّا به شما دشمنی نکردند و دشمنی نمیکنند، با اینها نیکی کنید، با اینها قسط و عدل به‌کار ببرید؛ امّا از آن طرف میفرماید که «اَلا تُقاتِلونَ قَومًا نَکَثوا اَیمنَهُم وَ هَمّوا بِاِخراجِ الرَّسولِ وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة»؛(۱۱) با آن کسانی که عهدشکنی میکنند، به بر هم زدن کانون زندگی شما و پیغمبرتان همّت میگمارند و آنها شروع کننده‌اند به دشمنی، میخواهید مبارزه نکنید؟ این آیه‌ی قرآن است؛ با خطاب عتاب‌آمیز و گلایه‌آمیز یا ملامت‌آمیز میگوید: اَتَخشَونَهُم؛ از اینها میترسید؟ بعد میفرماید: فَاللهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوه؛ اگر راست میگویید، اگر مؤمنید، از خدا باید بترسید، نه از این کسان. خب، این هم قرآن است. اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران، علیه ملّت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش میکنند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، بایستی با چهره‌ی محبّت‌آمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه، این اسلام نیست. این‌جور معارفِ من‌درآوردیِ خودساخته را من توصیه نمیکنم، امّا به معارف واقعی اسلامی توصیه میکنم. تشکلّهای دانشجویی، روی معارف اسلامی کار کنند.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۵ امیرحسین صفاریان
#بیانات
جریان تکفیر چهره‌ى اسلام را در دنیا مخدوش کرد، زشت کرد. همه‌ى دنیا در تلویزیون‌ها دیدند که کسى را مى‌نشانند و با شمشیر گردن میزنند، بدون اینکه جرمى براى او معیّن شده باشد. لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین. اِنَّما یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِى الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلى‌ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم. اینها درست بعکس عمل کردند؛ مسلمان را کشتند، غیر مسلمانِ غیر متعرّض را زیر شمشیر نشاندند، تصویر آن در همه‌ى دنیا پخش شد، همه‌ى دنیا این را دیدند. همه‌ى دنیا دیدند که یک نفرى به نام اسلام دست کرد از سینه‌ى یک آدم کشته شده، دل او را بیرون آورد و به دندان کشید! این را دنیا دید. اینها به نام اسلام تمام شد؛ اسلامِ رحمت، اسلامِ تعقّل، اسلامِ منطق، اسلامِ «لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِى الدّین»، این اسلام را اینها این‌جورى معرّفى کردند؛ از این جنایتى بالاتر؟ از این فتنه‌اى خبیث‌تر؟ این مال جریان تکفیر است.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۷ امیرحسین صفاریان
#بیانات
من جوانان عزیز را به یک مجاهدت حقیقی دعوت میکنم. مجاهدت فقط جنگیدن و به میدان جنگ رفتن نیست. کوشش در میدان علم، اخلاق، همکاریهای سیاسی و تحقیق نیز برای مردم جهاد محسوب میشود. ایجاد فرهنگ و اندیشه‌ی صحیح در جامعه نیز جهاد است. اینها، همه جهاد در راه خدا و جهاد فی‌سبیل‌اللَّه است. طرف این جهاد، مستکبران، دشمنان و کسانی هستند که با اسلام، ایران، هویّت، ملیّت، اسلامیّت و صفتهای اسلامی عناد و دشمنی دارند. قرآن میگوید: «اشدّاء علی الکفّار»؛ مسلمانان بایستی نسبت به کفّار سختگیر باشند. این کفّار کجا هستند؟ هر غیر معتقد به اسلام کسی نیست که باید نسبت به او سختگیر بود و شدّت گرفت. قرآن میگوید: «لا ینهاکم اللَّه عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوهم و تقسطوا الیهم انّ اللَّه یحبّ المقسطین»؛ کسانی که با شما سر ستیزه ندارند و علیه شما توطئه نمیکنند و کمر به نابودی نسل و ملت شما نبسته‌اند، ولو از دین دیگری باشند، با آنها نیکی کنید و رفتار خوب داشته باشید؛ کافری که با او باید شدید بود، این نیست. «انّما ینهاکم اللَّه عن الّذین قاتلوکم فی الدّین و اخرجوکم من دیارکم». باید با کسانی شدید بود که با هویّت، اسلام، ملیّت، کشور، تمامیت ارضی، استقلال، شرف، عزّت، ناموس، سنّتها، فرهنگ و ارزشهای شما مبارزه میکنند. این فرهنگی است که باید بر جامعه‌ی ما حاکم باشد. تساهل و تسامح باید بین خود مسلمانان برقرار باشد.
۱۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۲ امیرحسین صفاریان
#بیانات
این آیات هیچ کدام - تا آن‌جائی که بنده مراجعه کردم - به مسلمانها دستور نمیدهد که کافر را به خاطر اعتقادش، نه به خاطر عملش، مورد تعرض و آزار قرار بدهند. جنگ با کفار مربوط است یا به آن صورتی که کافر علیه نظام اسلامی و ایمان اسلامی دست به مبارزه و حمله زده است که وظیفه‌ی اسلام و مسلمین در اینجا دفاع از حوزه‌ی اسلام و جامعه‌ی اسلامی است یا مربوط است به مبارزه با سران کفر و سردمداران نظام‌های ملحد و طاغوتی که ملتها را اسیر خود کرده‌اند. اما در مورد خود اعتقاد کفر ما در قرآن آیه‌ای داریم که بخصوص مسلمانها را امر میکند که با دارندگان این اعتقاد اگر تجاوز و تعرضی علیه‌اسلام و مسلمین نکردند، حتی نیکوکاری هم بشود. آن آیه در سوره‌ی مبارکه‌ی ممتحنه است که میفرماید: «لا ینهکم الله عن الّذین لم یقاتلوکم فی الدّین و لم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم و تقسطوا الیهم انّ الله یحبّ المقسطین»؛(۲) یعنی آن کفاری که بر سر ایمان شما و دین شما با شما به جنگ برنخواستند، خدا نمیگوید به آنها نیکی نکنید و خدا نمیگوید با آنها قسط و عدل را رعایت نکنید، بلکه خدای متعال میگوید که به آنها نیکی هم بکنید و خدای متعال نیکوکاران را دوست میدارد. قسط و عدل در جامعه‌ی اسلامی قاعدتاً به معنای رعایت حقوق افراد آن جامعه است که آن کافر هم یکی از همان افراد است یا حتی کفاری که در خارج از آن جامعه زندگی میکنند، ولی با نظام اسلامی، با مسلمین و با اسلام ستیزه‌ای نمیکنند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی