نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

43:67
۹۵/۰۴/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

n25

نظرات  (۷)

۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۰۹ حسین منیب

الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ «67»

دوستانِ (امروز)، در آن روز با یکدیگر دشمن‏اند، جز اهل تقوا.

نکته‏ها:

حال کسانى‏که بر اساس غیر تقوا، دوستانى انتخاب کرده‏اند، در قیامت چنین است:

- پشیمانى و حسرت که چرا با او دوست شدم. «یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا» «2» واى بر من! اى کاش فلانى را دوست خود بر نمى‏گزیدم.

- دوستان هیچ نقشى براى کمک به یکدیگر ندارند. «وَ لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً» «3»

- دوستان، دشمن یکدیگر مى‏شوند. «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» (آیه مورد بحث)

- به یکدیگر لعنت خواهند کرد. «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «4»

- از یکدیگر فرار مى‏کنند. «یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ» «5»

______________________________
(1). زخرف، 61.

(2). فرقان، 28.

(3). معارج، 10.

(4). اعراف، 38.

(5). عبس، 34- 36.

تفسیر نور، ج‏8، ص: 472

- گناهان خود را به گردن یکدیگر مى‏اندازند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ» «1»

- از یکدیگر برائت دارند. «یا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ» «2»

پیام‏ها:

1- وقوع قیامت ناگهانى است و زمان آن بر کسى معلوم نیست. «بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»

2- تمام دوستى‏هایى که بر اساس تقوا نباشد، به دشمنى تبدیل مى‏شود.

الْأَخِلَّاءُ ... عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین‏

 

۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۱ حسین منیب
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «روش آدمی بر طبق مذهب و سیرۀ دوست صمیمی و رفیق دلبندش خواهد بود» (وسائل الشیعه، ج 4، ص 207)
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله):
 
«المرءُ علی دین خلیله و قرینه» (وسائل الشیعه، ج 4، ص 207)
 
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«روش آدمی بر طبق مذهب و سیرۀ دوست صمیمی و رفیق دلبندش خواهد بود»
 
توضیح:
   انسان در تمام ادوار زندگی از ایام کودکی و جوانی تا روزگار کهولت و پیری همواره نیازمند رفاقت و دوستی با دیگران است، همانطور که آدمی از داشتن رفیق موافق و دوست یکدل، احساس مسّرت می‌کند و از مصاحبتش خشنود می‌گردد. همچنین از تنهایی رنج می‌برد و از نداشتن هم صحبت شایسته و مناسب آزرده خاطر و متاثّر می‌شود.
  رفقا و دوستان نه تنها با هم انس می‌گیرند و با مصاحبت و هم‌نشینی، موجبات شادمانی و نشاط یکدیگر را فراهم می‌سازند، بلکه هر دوستی به مقیاس درجۀ رفاقت و دوستی در امور مادی و معنوی رفیق خود نفوذ می‌کند و هر یک دانسته و یا ندانسته روی عقاید و اخلاق و رفتار و گفتار دیگری اثر می‌گذارد.
۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۲ حسین منیب
شناخت فرد از طریق دوستان او

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آدمى بر آیین دوست خود است ؛ پس هر یک از شما مواظب باشد که با چه کسى دوستى مى کند .

۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۳ حسین منیب
# آقا مجتبی تهرانی

مصیبتِ بزرگِ خانواده‏های خوب!

بسیاری از مصیبت‏هایی که خانواده‏های خوب دارند، این است که بچه‏هایشان وقتی می‏آیند در محیط‏های آموزشی، خراب می‏شوند که منشأ خیلی از آنها هم رفاقت‏هایی است که بچه‏ها در محیط آموزشی پیدا کرده‏اند. غیر از این است؟! آن‏هایی که مبتلا هستند، حرف‏های من را خوب می‏فهمند! این همه زحمت کشیدی، معلّم هم بد نیست‏، امّا رفیق بد است. نگاه کن فرضیه را چگونه گام‏به‏گام پیش رفتم. همه خوب، امّا بچه چگونه شد؟!

این مسأله متأسفانه از مسائل مبتلابه جامعه ما است. من که عرض می‏کنم محیط آموزشی خیلی مهم است، برای همین چیزها است. امّا متأسفانه به این چیزها توجه نمی‏شود. همان سیری که تا حالا گفتم، همان است. مصیبت این است که فقط دنبال این هستند که بچه درسی را یاد بگیرد که یک‏وقت پشت کنکور نماند! می‏گویند هر چه شود، بشود امّا پشت کنکور نماند. چقدر روی آن هم تبلیغ می‏کنند! این جامعه اسلامی است؟! جامعه انسانی است؟!

تأثیر پیوند رفاقتی بر دین انسان

یک روایت می‏خوانم؛ روایت از پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) است که حضرت فرمود: «الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ»؛ اگر می­خواهی ببینی دین شخصی چیست، ببین رفیقش چه دینی دارد. از آنجا بفهم دین او چیست. «الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ».[10] حواست را جمع کن با چه کسی رفیقی! با هر کسی که رفیقی، دین او را هم داری؛ با او هم‏دین هستی. این همان مسأله قدرت و بُرد پیوند رفاقتی و محبّتی را می‏رساند که هم نقش سازندگی دارد و هم نقش تخریبی دارد. من سراغ هر دو مورد رفتم.

بنابر این من عرض کردم در باب محیط آموزشی، یک محیط سوم که چه بسا قدرتمندتر از محیط دوم است، از آن تولّد پیدا می‏کند. حالا آیا این درست است که انسان بی‏تفاوت باشد؟ لذا گفتم مدرسه و محیط آموزشی فرزندت هر قدر هم خوب و مطمئن بود، هیچ وقت خاطر جمع نباش؛ چون یک خطر بزرگ‏تر کنار گوش او هست. خاطرجمعی در کار نیست. بلکه انسان باید از نظر تربیتی نسبت به کسانی که تحت سرپرستی او هستند دقّت داشته باشد.



متن فوق، برگرفته از جلسه هجدهم سلسله جلسات اخلاقی حضرت آیه‌الله تهرانی با موضوع غیرت‌مومن است؛ که در تاریخ هجدهم مهرماه 89 ایراد فرموده اند.
۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۵ حسین منیب

هجده ساله‏ها مراقب باشید!

آیه‏ای از آیات شریفه قرآن است که من این را تلاوت می‏کنم و روایتی از امام صادق(علیه‏السلام) ذیل آیه هست که آن را هم می‏خوانم که ببینید همین مقطع آموزشی که روی آن تأکید دارم، یک مقطع بسیار حساسی است و در زندگی انسان نقش سرنوشت‏ساز هم دارد. آیه در سوره فاطر است که دارد: «وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ».[3] این نقل سخنان گروهی از جهنّمی‏ها است که در جهنم فریاد می‏کنند ای پروردگار ما، ما را از این جهنم بیرون بیاور! چرا؟ تا کرداری غیر از آنچه که کردیم انجام دهیم؛ تا کردار شایسته و صالح انجام دهیم. «أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ». یعنی خدایا، ما را از جهنّم نجات بده تا کارِ خوب کنیم. به آنها خطاب می‏شود: آیا ما به شما آن‏قدر عمر ندادیم که در آن پند بگیرید که هر کس می‏خواست پند بگیرد، می‏گرفت؟

سؤال این است که منظور از این عمری که در آیه آمده کدام مقطع زمانی است؟ ذیل آیه روایتی از امام صادق(علیه‏السلام) است که فرمود: «تَوْبِیخٌ لِابْنِ ثَمَانَ عَشْرَةَ سَنَةً».[4] این آیه خطاب به هجده ساله‏ها است. یعنی خطاب خدای متعال در این آیه، توبیخِ هجده ساله­هایی است که به جهنّم رفته‏اند؛ مُراد، هفتاد ساله و هشتاد ساله‏ها نیست؛ چهل سال به بالا نیست؛ منظور، هجده ساله‏ها است! هجده ‏ساله‏ هایی که روش رفتاری غلط گرفتند و سراغ معصیت رفتند و جهنّمی شدند. امّا چرا خدا هجده ساله‏های جهنّمی را این‏طور توبیخ می‏کند؟ جهت این است که انسان از نظر رشد روحی به این مقطع که رسید، دیگر عذری ندارد و می‏تواند کاملاً تمییز بدهد؛ در این سن، دریافت و فهم بهترین دریافت و بالاترین فهم است.

خوب، بگو ببینم چه کسی تو را جهنّمی کرد؟ این روش رفتاریِ غلط را از چه کسی یاد گرفتی؟ تو که نونهال بودی و در مقطعی بودی که می‏شد تو را به هر سو کشاند؛ پس تحت سرپرستی چه کسی قرار گرفتی؟ این اعوجاج از کجا پدید آمد؟ این مطلب به این مربوط است که حضرت فرمودند از نظر عمر حسّاس‏ترین مقطع زمانی، این مقطع است. ای جوان‏ها! حواستان را جمع کنید. وقتی به این مقطع برسی دیگر خوب می‏توانی زشت را از زیبا تشخیص دهی. تو دیگر انسانی و می‏فهمی! دیگر در بُعد اعتقادی‏ات هم خوب می‏توانی بفهمی. امّا بگو ببینم چه کسی تو را خراب‏ کرد؟ در محیط آموزشی، به تو رفتار غلط دادند، تو هم تأثیر گرفتی و جهنّمی شدی.

۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۶ حسین منیب
# شهید مطهری
معاشرت با صالحان

یکی دیگر از عواملی که برای اصلاح و تربیت به آن توجه شده، معاشرت با صالحان و نیکان است.
انسان هر اندازه هم که بخواهد از دیگران اثر نگیرد، وقتی با کسی معاشرت کند، کم و بیش اثر می پذیرد، لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود: المرء علی دین خلیله(174) این مطلب هم در مورد مجالست با نیکان صادق است هم در مورد مجالست با بدان؛ مثلا علی علیه السلام می فرماید: مجالسة اهل الهوی منساة للایمان(175)


و در قرآن نیز این مطلب زیاد آمده؛ مثلا خداوند خطاب به موسی علیه السلام می فرماید: و لا یصدنک عنها من لا یؤمن بها واتبع هواه فتردی؛(176)
به قرینه جمله آخر معلوم می شود که این ممانعت، غیر از ممانعتی است که مثلا فرعون به زور مانع کار کسی شود، بلکه هشداری است که مواظب تأثیر سوء آدمهای بد باش. در مقابل هم احادیثی هست که مثلا از عیسی علیه السلام سوال شده که با چه کسانی باید مجالست داشت و ایشان فرموده:
من یذکرکم الله رؤیته و یزید فی عملکم منطقه و یرغبکم فی الاخرة عمله.(177)
این معاشرت اخلاقی که بحث ماست، غیر از معاشرت معلم با متعلم، و غیر از معاشرت مربی با زیردست خود است. بلکه انس گرفتن است؛ انسان دو جور معاشرت دارد:
در برخی معاشرت ها، انسان دروازه روح خود را می بندد؛ نه خود را آن طوری که هست بر طرف مقابل، ظاهر می کند و نه آمادگی دارد که طرف را در خودش بپذیرد.
غالبا در برخوردهایی که انسان اول بار با دیگران دارد چنین است، ولی همین که با هم صمیمی شدند، دیگر در دل ها به روی هم باز می شود و طرفین آن چه دارند از یکدیگر پنهان نمی کنند. معاشرت موثر اخلاقی مورد بحث، همین معاشرت های صمیمانه است که فوق العاده اثر دارد و انسان چه با افراد خوب معاشرت کند، چه با افراد بد، نمی فهد که چقدر از آن ها تأثیر گرفته است.
مولوی می گوید:
می رود از سینه ها در سینه ها - از ره پنهان صلاح و کینه ها
صحبت صالح تو را صالح کند - صحبت طالح تو را طالح کند
در این معاشرت های صمیمانه آن چه اثری فوق العاده دارد، حالت ارادت است. مسئله ارادت و شیفتگی به شخص معین بالاترین و بزرگترین عامل در تغییر دادن انسان - چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی - است.
اگر انسان، فردی را ایده آل تلقی کند و بعد شیفته اخلاق و روحیاتش شود، فوق العاده تحت تأثیر او قرار می گیرد و برای همین است که عرفا به مسأله ارادت پیدا کردن به یک شیخ و مرشد، فوق العاده اهمیت می دهند.
آیا تاکنون به این سوال توجه کرده اید که اساسا توصیه هایی که در اسلام راجع به محبت اولیا داریم برای چیست؟ آیا این شرک نیست؟ اگر ما ماموریم خدا را پرستش کنیم، پس محبت به علی علیه السلام، گرچه کامل ترین انسان هاست، دیگر چرا؟
پاسخ این است که چون محبت به هر انسان کاملی بزرگترین عامل اصلاح و تربیت انسان است، محبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام و دیگر ائمه علیهم السلام نیز که وسایل رسیدن به خدا هستند، از عوامل مهم اصلاح و تربیت است.
در زیارت امین الله که از نظر سند از معتبرترین و از نظر مضمون عالی ترین زیارت ها می باشد، بعد از چند جمله می گوییم: فاجعل نفسی محبة لصفوة اولیائک محبوبة فی ارضک و سمائک؛(178)یعنی هم می خواهم محب باشم هم محبوب،(179) اما چه کسی را دوست بدارم؟ برگزیدگان اولیای خدا.
در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام هم این مطلب را مفصل گفته ام که در اصلاح نفس تفاوت تأثیر محبت اولیا با تأثیر تفکر و محاسبه نفس، مثل تفاوت جمع آوری براده های آهن در میان خاک با آهن ربا و با دست می باشد. با تکیه بر تفکر و تذکر و محاسبه و مراقبه و... البته می شود اصلاح شد، اما اگر کسی شیفته انسان کاملی شد ره چند ساله را یک روزه می رود.(180)


#یکی از مصادیق رفیق بازی های بد ، رفیق بازی در عوالم سیاسی است
بحث روز
اگر ما انتسابی به قدرت یا مسئولین داشته باشیم، و سعی کنیم دوستان خودمون رو در مناصب مختلف قرار بدهیم این دوستی هم برای ما آن مسئول بد است هم برای آن شخص گمارده شده....

آقا :
ما اگر کم‌کاری و کوتاهی کنیم، کشور ضرر می‌کند. ما اگر خدای نکرده از هوای نفس خود در تصمیم‌گیری‌ها پیروی کنیم، از رفیق‌بازی و خطبازی و عدم ملاحظه‌ی ارزشهای حقیقی تبعیت کنیم، کشور صدمه می‌بیند. کار ما سخت است. ما بیشتر از دیگران باید به فکر جهنم و عبور از این صراط دشوار باشیم. این چند سال مسؤولیت، ابدی نیست. نماینده‌ی مجلس هستید، عضو دولت هستید، وزیرید، مدیرید؛ این سه سال، چهار سال، پنج سال، ده سال می‌گذرد. اگر این چند سال را دندان روی جگر بگذارید و دنبال کسب پول، دنبال درآمدهای نامشروع، دنبال رانت‌خواری، دنبال استفاده‌ی از امکانات دولتی و دنبال تعرض به بیت‌المال نباشید - این‌که خیلی دشوار نیست - آن وقت «انّ الّذین سبقت لهم منّا الحسنی اولئک عنها مبعدون»(۸). «هذا یومکم الّذی کنتم توعدون»؛(۹) فرشتگان الهی پیش متقین و مؤمنین می‌آیند و می‌گویند این همان روز شماست؛ همان روزی است که وعده و مژده‌ی آن را انبیا در طول تاریخ به مؤمنین داده‌اند. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی