نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

37:10137:102
37:10337:104
37:105
37:106
37:107
37:10837:109
37:110
37:111
۹۵/۰۴/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

n23

نظرات  (۱۰)

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۱ سلمان علی زاده
یکی از محوری ترین مباحث قرآنی، بحث ابتلا و امتحان در قرآن است که اطلاع و آگاهی از معنا و فلسفة آن و راه های برون رفت از آن، تاثیر غیر قابل انکاری در سعادت بشر دارد.
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۴ سلمان علی زاده
ابتلاء و آزمایش در فرهنگ قرآنی

مراد از واژة «ابتلاء» در اصطلاح قرآن، با توجه به ریشة لغوی کلمه که در بردارندة معنای تداوم و تکرار است، عبارت است از مجموعة برنامه های مستمر و مداوم که در رابطه با انسان و عملکرد و رفتار وی جاری است. (موسوی نسب،/17) مفهوم قرآنی «امتحان» و «فتنه» نیز همین است.

بلاء

بلاء در قرآن به سه معنا آمده است: (تفلیسی،/49)
1. آزمایش؛( إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِینُ)( صافات/106)
2. نعمت؛(وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ )( بقره/49) یعنی نعمة عظیمة من ربِّکم
3. محنت؛(وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ)(اعراف/168) (وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً)(انبیاء/ 35)

فتنه

در قرآن واژة فتنه در پانزده معنا استعمال شده است. (تفلیسی،/217-218)
1. آزمایش؛ (الم*أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُون)(عنکبوت/ 1-2) (وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْن)(دخان/ 17)
2. شرک؛ (وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَة)(بقره/ 193)(الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل)( بقره/ 191)
4. کفر؛ (آل عمران/7 )، (توبه /48)
5. بزه. (توبه/ 49)
6. عذاب کردن. (نحل/110)، (عنکبوت/10)
7. کشتن. (نساء/101)، (یونس/83)
8. سوختن. (ذاریات/ 16)، (بروج /10)
9. گم راه شدن. (مائده/41)، (صافات/ 162)
10. برگردانیدن. (مائده/ 49)
11. دیوانه شدن (قلم/ 6)
12. لغزانیدن. (بنی اسرائیل/73)
13. عبرت. (یونس/85)، (ممتحنه/ 5)
14. عذر. (انعام/23)
15. خواسته و فرزند. (تغابن/ 15)

امتحان در قرآن در دو به کار رفته است

1. خالص نمودن. (حجرات/3)
2. آزمایش نمودن. (ممتحنه/10)

ابعاد عام سنت آزمایش ( ابتلاء)

الف: گستردگی زمانی ـ مکانی

آزمایش الهی از نظر زمان و مکان، یک امر مقطعی و منطقه ای نیست که مخصوص دوره و زمان خاصی باشد و یا به منطقه و کشور خاصی محدود شود و ساکنان نقاط دیگر از قلمرو آزمایش الهی خارج شوند، بلکه نسبت آزمایش و امتحان از این نظر، دائمی و جهان شمول است. تا روزی که دنیایی وجود دارد و در آن نوع بشر زندگی می کند، آزمایش الهی هم وجود دارد.
بعضی از آیات دلیل بر این مطلب است که عبارتند از:
1.(أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُون)(عنکبوت/2)
« آیا مردم گمان کردند به حال خود رها می شوند و آزمایش نمی شوند.»
2.(وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِین)(عنکبوت/3)
« ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم.»

ب: فراگیری انسانی

با توجه به بعضی از آیات کریمه، همة انسان ها در معرض قانون آزمایش الهی قرار دارند و هیچ فردی از نوع بشر از آزمایش الهی مستثنی نیست. بعضی از این آیات عبارتند از:
1.(إِنَّا خَلَقْنَا الإنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیه)(انسان/2)
«ما انسان را از نطفة مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم.»
2.(الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُم)(ملک/2)
« آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید.»
3.(هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا)(احزاب/11)
«در آن جا مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند.»
آیة فوق اشاره به آزمایش مؤمنان در جنگ احزاب دارد.
4.(أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُون)(عنکبوت/2)
«آیا مردم گمان می کردند به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟»

ج: عمومیت از نظر اسباب و عوامل

کثرت و گستردگی اسباب و عوامل آزمایش به حدی است که نمی توان آمار مشخصی برای آن ذکر نمود. اما به طور خلاصه می توان گفت هر که به نحوی با شئون ارادی انسان در ارتباط است و در انتخاب و گزینش انسان مؤثر است، می تواند از عوامل آزمایش به شمار رود.
در آیات قرآن نیز، کثرت و وسعت عوامل ابتلاء با تعبیرات مختلف بیان شده است:
1.(وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الأرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ) (انعام/165)
«او کسی است که شما را جانشینان (و نمایندگان) خود در زمین ساخت، و درجات بعضی از شما را بالاتر از بعضی دیگر قرار داد تا شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید..»
کلمه ( ما) در آخر آیه شامل همه نعمت های مادی و معنوی می شود. (موسوی نسب،/26)
2.(وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَالأنْفُسِ وَالثَّمَرَات) (بقره/155)
« قطعاً همة شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش می کنیم.»
در این جا نیز کلمه (شئ) عام است، شامل هر نوع اسباب مادی و معنوی می شود. کلمه (مِن) بعد از آن، برای بیان مفهوم «شیء» نیست تا اختصاص به موارد مذکور داشته باشد، بلکه برای بیان مصادیق بارز (شئ) است. (موسوی نسب، /26)
3. (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا) (کهف/7)
«ما آن چه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم تا آن ها را بیازماییم کدامینشان بهتر عمل می کنند.»
کلمة (ما) در آخر آیه شامل هر عطای خداوندی می شود

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸ سلمان علی زاده
ابزارهای آزمایش در قرآن

اگر چه با استفاده از آیة 165 انعام و7 کهف و 155 بقره، ابزار آزمایش الهی عمومی است و منحصر به ابزار خاصی نیست، ولی از آن جا که ذکر آن برای آگاهی و تنبیه مردم است، به بعضی از ابزار آزمایش اشاره نموده است که عبارتند از:

1. تعداد مأموران دوزخ

مأموران دوزخ را جز فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معین نکردیم. (مدثر/31)
این آزمایش از دو جهت بود: نخست از این جهت که آن ها استهزاء می کردند که چرا از میان تمام اعداد، عدد نوزده انتخاب شده، در حالی که هر عدد دیگری انتخاب شده بود جای همین سئوال وجود داشت.
از سوی دیگر این تعداد را کم می شمردند و از روی سخریه می گفتند: ما در مقابل هر یک از آن ها ده نفر قرار می دهیم تا آن ها را در هم بشکنیم! در حالی که فرشتگان خدا چنان هستند که به گفتة قرآن چند نفر از آن ها مأمور هلاکت قوم لوط می شوند و شهرهای آباد را از زمین برداشته زیر و رو می کنند. (مکارم شیرازی،25/239-240)

2. کشتن پسران و زنده نگاه داشتن دختران توسط فرعونیان

(یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیم)(بقره/49) و به همین مضمون(اعراف/141) و( ابراهیم/61)
«پسران شما را سر می بریدند و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگاه می داشتند. و در اینها آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.»

3 و4. اموال و فرزندان

(إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلادُکُمْ فِتْنَة)(تغابن/15)
«اموال و فرزندانتان فقط وسیلة آزمایش هستند.

5. ناقة صالح

(إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ)(قمر/27)
«ما (ناقه) را برای آزمایش آن ها می فرستیم.»

6. مجسمة گوساله

(قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِی)(طه/85)
«فرمود: ما قوم تو را بعد از تو آزمودیم و سامری آن ها را گمراه ساخت.»

7. نعمت های مادی

(وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیه)(طه/131)
«و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادی که به گروه هایی از آنان داده ایم میفکن، این ها شکوفه های زندگی دنیاست تا آنان را در آن بیازماییم.»

8 . فقر و نداری

(وَکَذَلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ....)(انعام/53)
«و این چنین بعضی از آن ها را با بعض دیگر آزمودیم.»

9. نعمت

(فَإِذَا مَسَّ الإنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُون)(زمر/49)
«هنگامی که انسان را زیانی رسد ما را (برای حل مشکلش) می خواند، سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، می گوید: «این نعمت را به خاطر کاردانی خودم به من داده اند» ولی این وسیلة آزمایش (آن ها) است، اما بیشترشان نمی دانند.»

10. درخت زقوم

(إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِین)(صافات/63)
«ما آن را مایة درد و رنج ظالمان قرار دادیم.»
«فتنه» در آیه ممکن است به معنی رنج و عذاب باشد و ممکن است به معنی آزمایش باشد، اشاره به این که آن ها هنگامی که نام زقوم را شنیدند، به سخریه و استهزا پرداختند و از این رو وسیله ای برای آزمایش این ستمگران شد. ( مکارم شیرازی، 19/71)

11. نهر آب

(قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی)(بقره/249)
«به آن ها گفت: خداوند شما را به وسیلة یک نهر آب آزمایش می کند آن ها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند و آن ها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند.»

12. زینت زمین (همة موجودات)

(إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ)(کهف/7)
«ما آن چه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم تا آن ها را بیازماییم.»

13. ذبح فرزند

(إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِین)(صافات/106)
«این مسلماً امتحان آشکار است.»

14. دستورات الهی

(وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون)(هود/37)
«ما به نوح وحی کردیم که کشتی را در حضور ما بساز ... (آری) در این ماجرا (برای صاحبان عقل و اندیشه) آیات و نشانه هایی است و ما مسلماً همگان را آزمایش می کنیم.»

15. شر و خیر

(وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَة) (أنبیاء/35)
«و ما شما را با بدی ها و خوبی ها آزمایش می کنیم.»
در حدیثی از امام علی(ع)می خوانیم که امام بیمار شده بود. جمعی از برادران (یاران) به عیادتش آمدند. عرض کردند: کیف نجدک یا امیرالمومنین؟ قال: بالشر؛ حالتان چطور است ای امیرمومنان؟ فرمود: شرّ است. گفتند این سخن شایسته مثل شما نیست. قالو ما هذا کلام مثلک. امام فرمود: ان الله تعالی یقول: و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه. فالخیر: الصحه و الشّرُ: المرض و الفقر.(مکارم شیرازی،13/405)

16. خلقت خدا

(وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ)(هود/7)
«او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز [شش دوران] آفرید و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت (به خاطر این آفرید) تا شما را بیازماید.»

17. عهد و پیمان

(وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ... یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ ...)(نحل/92-91)
«خدا می خواهد شما را با این وسیله آزمایش کند.»

18. تنگی روزی

(وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَه)(فجر/16)
«و امّا هنگامی که برای امتحان روزیش را برای او تنگ می گیرد.»

19. گرسنگی، ترس، نقص اموال و انفس و ثمرات

(وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَالأنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِین)(بقره/155)
«قطعاً همة شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها، آزمایش می کنیم.»

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۰ سلمان علی زاده
اهداف آزمایش

نوع اول: گاهی امتحان و آزمایش برای شناختن است، به این معنی که شخص امتحان کننده وقتی می خواهد مجهولی را تبدیل به معلوم کند، آن را آزمایش می کند. مثلاً مواد غذایی را به آزمایشگاه می برند برای این که ببینند سالم است یا نه. این امتحانی است که هدف امتحان کننده از آن این است که می خواهد حقیقتی را کشف کند. در مورد خداوند نسبت به بندگان چنین امتحانی معنی ندارد.
نوع دوم: گاهی آزمایش برای اتمام حجت است؛ یعنی برای این است که به خود امتحان شونده امری را ثابت کند. یک معلم که در طول سال با دانش آموز کار می کند، خودش می داند که به کدام دانش آموز باید نمرة قبولی بدهد و به کدام نمرة رد بدهد. به کدام یک باید بیست بدهد، به کدامیک نمرة نوزده و به کدام چهارده. ولی مسلم است که اگر امتحان نکرده بخواهد این نمره ها را بدهد، غیر از آن کسی که بیست می گیرد همه اعتراض می کنند. او آن ها را امتحان می کند، تا بر همه روشن شود که نمره هایی که می خواهد بدهد همه درست است. امتحان به این معنی در مورد خدای متعال معنی دارد. ممکن است خدای متعال بنده ای را مورد امتحان قرار بدهد برای این که حجت بر آن بنده تمام شود.
نوع سوم: گاهی امتحان برای تمرین امتحان شونده است؛ یعنی خداوند متعال ـ که البته در مورد غیر خداوند متعال هم صدق می کند ـ انسان را مورد آزمایش قرار می دهد برای این که در طی آن آزمایش استعدادهای درونی او به فعلیت برسد. مثل آدمی که خودش یا دیگری را به آب می اندازد برای این که شنا یاد بگیرد. این نوع امتحان، نوعی عمل و رفتار برای کمال یافتن است. بر اثر تلاش کردن در آب است که انسان شناگر می شود.
امتحان های الهی برای این جهت است که انسان در خلال آن گرفتاری ها، کمال یابد. (مطهری، آشنایی با قرآن، ج7 ص183)
قرآن مجید به این حقیقت تصریح دارد؛ او آنچه را شما در سینه دارید می آزماید تا دل های شما کاملاً خالص گردد و او به همة اسرار درون شما آگاه است. (آل عمران/154)
به تعبیر دیگر در سر دو راهی ها و سختی ها قرار دادن، برای آن که استعدادهای درونی اش بروز و ظهور کند، یعنی اگر این آزمایش نباشد، او در حد خامی و در حد بالقوه می ماند، این آزمایش است که تکمیل کننده است. نوع سوم آزمایش یعنی آزمایش تکمیل کننده. آزمایش الهی دربارة بندگان همان خصلت تکمیل کنندگی را دارد. (مطهری، آشنایی با قرآن، ج 8 ، ص135)


۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۲ سلمان علی زاده
ابعاد گوناگون بلاء

بلا و امتحان در روایات جنبه های مختلفی دارد که اگر به این جنبه ها توجه شود، مسیر زندگی بشر عوض خواهد شد و از درد و رنج، ناله و فریاد نمی کند؛ بلکه خدا را سپاس می گوید.

1. بلاء؛ آزمون تکامل

مهم ترین جنبه بلاها، خاصیت رشد دهندگی آن هاست. در حالت آسایش و راحتی، قابلیت های نهفتة انسان پرورش نمی یابد.
شهید مطهری: «زشتی ها مقدمة وجود زیبایی ها و آفریننده و پدیدآورندة آن ها هستند.» (مطهری،1/174) به همین جهت قرآن فرمود: «همانا انسان را در رنج و سختی آفریدیم.» (بلد/4)
شهید مطهری در این زمینه می فرماید:
«این خصوصیت مربوط به موجودات زنده بالاخص انسان است که سختی ها و گرفتاری ها، مقدمة کمال ها و پیشرفت هاست. ضربه ها، جمادات را نابود می سازد و از قدرت آنان می کاهد؛ ولی موجودات زنده را تحریک می کند و نیرومند می سازد؛ بس زیادت ها که اندر نقص هاست. مصیبت ها و شدائد، برای تکامل بشر ضرورت دارد، اگر محنت ها و رنج ها نباشد، بشر تباه می گردد.» (مطهری، مجموعه آثار، ج1ص176)

2. بلا و تطهیر گناهان

جنبة دوم بلایا و شدائد، پاک کردن گناهان و لغزش های انسان است. ممکن است انسان دچار لغزش هایی شده باشد که پیامدهای تلخی به دنبال آورد. ماندن آنها برای آخرت خیلی سخت است. اگر بتوان آنها را در این دنیا تسویه کرد موقعیت ممتازی است. این کار به وسیلة بلاها و شدائد صورت می گیرد. (پسندیده،/293)
امام باقر (ع) می فرماید: وقتی آیة «من یعمل سوءاً یجز به» نازل شد، هرکس عمل بدی انجام دهد کیفر آن را می بیند. بعضی از اصحاب پیامبر (ص) گفتند: آیه ای از این سخت تر نیست. پس پیامبر (ص) به آنان فرمود: آیا در اموال و جان ها و خانواده تان دچار مصیبت نمی شوید؟ گفتند: بله. حضرت فرمود: این از آن چیزهایی است که خداوند به وسیله آن، برای شما حسنه می نویسد و به وسیلة آن بدی ها را محو می کند. (همان/294)

3. بلا و ترفیع درجه

همیشه بلاها به معنای گنه کار بودن فرد نیست. گاهی خداوند برای این که درجة کسی را بالا ببرد، او را مبتلا می سازد. اینجاست که راز ابتلای انبیا و اولیای الهی مشخص می شود. بلاها برای آن ها که از مقام عصمت برخوردارند، پاک کننده نیست، ترفیع دهنده است.
روزی پیامبر (ص) به شدت بیمار شد به گونه ای که از شدت درد، به خود می پیچید و می نالید. عایشه که از این وضع در شگفت شده بود گفت: اگر بعضی از ما این کار را می کرد، به او خرده می گرفتی.
پیامبر خدا فرمود: «همانا بر صالحان سخت گرفته می شود. به تحقیق رنجی به مؤمن نمی رسد، از یک تیغ باشد تا بالاتر از آن، مگر آن که خطایی را از او پاک می کند و او را درجه ای بالاتر می برد. (همان/295)

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۵ سلمان علی زاده
عوامل پیروزی در آزمایش

بدون شک در انجام هرکاری باید عوامل مختلفی دست به دست هم دهند تا فاعل کار با موفقیت کامل، کار را به اتمام برساند. به عنوان نمونه برای موفقیت در تحصیل دانشجو، عواملی از جمله محیط مناسب، استاد خوب، انگیزة دانشجو و ... باید وجود داشته باشد تا دانشجو بتواند با موفقیت دورة تحصیلی خود را به اتمام برساند، ولی اگر شرایط و عوامل مذکور مهیا نباشد، توقع موفقیت و پیروزی خیالی بیش نیست. برای پیروزی در امتحان و آزمایش الهی از نگاه قرآن کریم عوامل متعددی دخیل است که عبارتند از:

1. صبر

از عوامل ریشه ای و اصیل در موفقیت هر کاری به خصوص پیروزی در آزمایش الهی، صبر و پایداری است که هم عقل صدق آن را تأیید می کند و هم شرع مقدس بر آن تأکید دارد و برای بهره گیری و کمک طلبی از این عامل مهم ارشاد نموده و فرموده است: (وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاة)(بقره/45)
این آیه از نیاز ضروری انسان به برخورداری از صبر در انجام هر کاری خبر می دهد. در خصوص نقش اساسی صبر در آزمایش الهی می توان به سه نمونه از آیات کریمه اشاره نمود.
(وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأمُور)(آل عمران/186)
«و اگر استقامت کنید و تقوای الهی پیشه سازید (شایسته تر) است؛ زیرا این ها از کارهای محکم و قابل اطمینان است.»
آیة فوق در مورد آزمایش الهی نسبت به اموال و نفوس می باشد که خداوند می فرماید از اهل کتاب و مشرکین سخنان آزار دهندة فراوان خواهید شنید. در ادامة آیه مردم را به صبر و داشتن تقوا در این آزمایش فرا می خواند.
(وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ*الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَة) (بقره/156-155) این جمله با صراحت می گوید رمز پیروزی در این راه ـ امتحان الهی اعم از نیک و شر ـ صبر و پایداری است و به همین دلیل بشارت پیروزی را تنها به صابران و افراد با استقامت می دهد. (مکارم شیرازی،1/531)
(وَجَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا)(فرقان/20)
«و بعضی از شما را وسیلة امتحان بعضی دیگر قرار دادیم، آیا صبر و شکیبایی می کنید؟ پروردگار تو بصیر و بیناست.»
(یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِین)(صافات/102)
«ای پدر انجام بده نسبت به آن چه که امر شدی . به زودی اگر خدا خواست مرا از صابرین می یابی.»

2. تقوا (خویشتن داری)

در پیروزی از آزمایش الهی وجود تقوا در امتحان شونده ضروری می باشد. چه آن که اگر تقوا و خویشتن داری باشد، انسان در برابر آزمایش الهی خودش را حفظ می کند و شکست نمی خورد. فرمود:
(لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأمُور)(آل عمران/186)
«و اگر استقامت کنید و تقوای الهی پیشه سازید شایسته تر است.»

3. تسلیم (فرمان برداری)

تسلیم به معنای سلام کردن، سالم داشتن و چیزی به کسی دادن و اطاعت و انقیاد آمده است. شریعت مقدس اسلام، چنان که از اسمش پیداست، دین تسلیم و رضا در برابر خواست خدای متعال است. و هدف همة پیامبران الهی نیز این بوده که جامعة بشری را در برابر فرمان خدا تسلیم کرده، به قضا و قدرش راضی نماید. (الهامی نیا،/67) و زبان حال همه این شود که:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ***ای عجب من عاشق این هردو ضدّ
ناخوش او خوش بود بر جان من***جان فدای یار دل رنجان من
امام علی (ع) در تعریف اسلام می فرماید: الاسلام هو التسلیم؛ «اسلام، تسلیم و گردن نهادن است. (نهج البلاغه، قصار/125)
از داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل این پیام به خوبی فهمیده می شود که عامل مهم موفقیت حضرت ابراهیم (ع) در امتحان الهی، تسلیم و فرمان برداری او از خداوند بوده است که خداوند به زیبایی ترسیم نموده است. می فرماید:
هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او را به خاک نهاد، او را ندا دادیم که ای ابراهیم! آن چه را در خواب مأموریت یافتی انجام دادی، ما این گونه نیکوکاران را اجر می دهیم. این مسلماً امتحان مهم و آشکار بود. ( صافات/106-103)

4. توجه به گذرا بودن سختی ها و مشکلات

عامل دیگری در پیروزی از امتحان الهی است که آیه : (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون)(بقره/156) به آن اشاره دارد.
امام علی (ع) در تفسیر این جمله فرمود: «این که می گوییم (إِنَّا لِلَّهِ)، اعتراف به این حقیقت است که ما مملوک اوییم و این که می گوییم (وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون)، اقرار به این است که ما از این جهان خواهیم رفت و جایگاه ما جای دیگری است. (نهج البلاغه، قصار/99)
این که می بینیم بزرگان اسلام به هنگام بروز مصائب سخت این جمله را با الهام گرفتن از قرآن مجید تکرار می کردند، برای این بوده است که شدت مصائب آن ها را تکان ندهد و در پرتو ایمان به مالکیت خداوند و بازگشت همة موجودات به سوی او، این حوادث را در خود هضم کنند. (مکارم شیرازی، 1/531)

5. استمداد از نیروی ایمان و الطاف الهی

عامل مهم دیگری در پیروزی از آزمایش الهی است که از بعضی از آیات کریمه استفاده می شود.
خداوند می فرماید:
(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْض)(اعراف/96)
«اگر اهل قریه ها ایمان بیاورند و تقوای الهی را پیشه سازند، ما برکات آسمان ها و زمین را برای آن ها می گشاییم.»
و روشن است که هر که در راه خدا مجاهده نماید و بر بلا و گرفتاری و آزمایشات الهی صبر نماید و ایمان داشته باشد، خداوند او را به راه خودش هدایت می کند تا در انتخاب راه صحیح دچار اشتباه نشود.
( وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا) (عنکبوت/69)
«کسانی که در راه ما به جهاد برخیزند، ما آن ها را به راه های خود هدایت می کنیم.»

6. توجه به عکس العمل پیامبران در برابر آزمایش های الهی

این نیز از عوامل موفقیت و پیروزی در آزمایش الهی است. به تصریح قرآن، خداوند پیامبران را آزمایش نموده است و آن ها عکس العمل مثبت از امتحانات الهی داشته اند و در نتیجه به خاطر عکس العمل خوب از آزمایشات الهی، به مقامات بلندی رسیده اند. از جمله آن پیامبران، حضرت ابراهیم (ع) است که خداوند به خاطر موفقیت از آزمون های متعدد به او مقام امامت را عنایت فرموده است؛
(وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا)(بقره/124)
«هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود، و او به خوبی از عهدة آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.»
آدمی اگر به آزمایش های الهی نسبت به پیامبران و عکس العمل آن ها توجه داشته باشد، روح او آماده می شود تا بتواند از امتحانات الهی سرافراز بیرون آید. چه آن که آزمایش برای همة افراد آدمی بوده؛ از گذشته وجود داشته و حال هم وجود دارد و تا روزی که آدمی در دنیا باقی است آزمایش می شود. خداوند برای دلگرمی مؤمنان و دلداری پیامبر اسلام (ص) و تقویت روحیة او، توجه آن ها را به تاریخ پیشینیان معطوف نموده و می فرماید: «اگر تو را استهزا می کنند نگران مباش، پیامبران پیشین نیز گرفتار استهزای جاهلان بودند، اما با نیروی استقامت بر آن ها پیروز شدند.» (انعام/10)
و یا در جای دیگر می فرماید: «اگر تو را تکذیب کنند تعجب نیست، پیامبران پیشین را نیز تکذیب کردند. آن ها در برابر تکذیب مخالفان پایداری و شکیبایی به خرج دادند و آزار شدند تا سرانجام نصرت و یاری ما به سراغشان آمد.» (انعام/34)

7. توجه به حضور خدا

عامل دیگری در پیروزی از امتحانات الهی است. چه آن که این عقیده و بینش به انسان چنان قوتی می بخشد که بتواند به وسیلة امتحانات الهی از مسیر صحیح منحرف نشود و تحمل سختی ها و گرفتاری ها بر او آسان شود. بعضی از آیات به این راهکار تصریح دارد.
1. خداوند به هنگامی که حضرت نوح (ع) تحت شدیدترین فشارها از سوی قومش مأمور به ساختن کشتی شد به او فرمود:
(وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا)(هود/37)
«در برابر ما اقدام به ساختن کشتی کن!»
جملة (بِأَعْیُنِنَا)«در برابر دیدگاه علم ما» چنان قوت قلبی به نوح (ع) بخشید که فشار استهزای دشمنان، کمترین خللی در ارادة نیرومند او ایجاد نکرد. (مکارم شیرازی،1/533)
استاد مکارم شیرازی در جای دیگر می فرمایند: تعبیر(بِأَعْیُنِنَا)؛ «در برابر دیدگاه ما» اشاره به این است که تلاش و کوشش تو در این راه در حضور ماست و تحت پوشش حمایت ما، بنابراین با فکر راحت و آسوده به راه خود ادامه ده و از هیچ چیز ترس و واهمه نداشته باش. (همان،4/230)
در آزمایشات الهی هم انسان باید بداند که آزمایش در حضور خدا انجام می پذیرد. با این فکر و بینش انسان می تواند از عهده آزمایش خوب برآید، چرا که توجه به حضور خدا در زندگی به انسان آرامش می دهد.
2. خداوند برای دلداری پیامبر اسلام (ص) هم می فرماید: «در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، زیرا تو در برابر دیدگاه علم ما قرار داری. (طور/48)
از سالار شهیدان و مجاهدان راه خدا، امام حسین (ع) همین معنا نقل شده که در صحرای کربلا به هنگامی که بعضی از عزیزانش با فجیع ترین وجه شربت شهادت نوشیدند، فرمود: «اهون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همین که می دانم این امور در برابر دیدگاه علم پروردگار انجام می گیرد، تحمل آن بر من آسان است.» (مویدی،/529)

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۸ سلمان علی زاده

آزمایش حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) دربردارنده چه پیامی است؟

یکی از پیام های مهم آزمایش حضرت ابراهیم(ع) و خانوده اش این است که دستیابی به هر گونه مقام عالیه الهی مشروط و متوقف بر قبولی در آزمون های سخت زندگی است. همان گونه که در قرآن به این مطلب در سوره  بقره اشاره کرده است:

وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ...؛ و چون ابراهیم را پروردگارش به کارهایى که او را بدانها امر فرمود بیازمود و وى را به انجام آنها موفق ساخت ، گفت : من تو را پیشواى مردم قرار خواهم داد ... . (بقره/124)

امام صادق(ع) در ذیل این آیه فرمودند: خداوند مقام امامت و ولایت را زمانی به حضرت ابراهیم(ع) عنایت فرمودند که حضرت ابراهیم(ع) در آزمون ذبح اسماعیل(ع) قبول شدند و از این آزمون روسفید بیرون آمدند. بنابراین اعطای این مقام مهم با اینکه حضرت ابراهیم(ع) پیغمبر بودند اما معلوم است این مقام امامت خیلی بالاتر از مقام نبوت است. چون خداوند می فرماید پس از اینکه ابراهیم(ع) در این آزمایش قبول شد ما مقام امامت را  به او عطا کردیم. پس بنابراین ، نکته  مهم برای زندگی ما این است که هر کدام ما اگر بخواهیم در زندگی به یک مقامات معنوی بالاتر  که نهایتش قرب الی الله است برسیم باید در معرض آزمایش های الهی قرار بگیرم و بتوانیم از این آزمایش سر بلند بیرون بیاییم  وگرنه بدون آزمایش و بدون مبارزه با هواهای نفسانی هیچ گاه به مقامات بالا نخواهیم رسید .

اطرافیان هم در معرض آزمایش الهی هستند

نکته ای که باید مدنظر قرار داد این است که در این آزمایشات علاوه بر خودمان، اطرافیان ما هم نیز مورد آزمایش قرار می گیرند لذ در قضیه آزمایش حضرت ابراهیم ، فرزندش اسمائیل و همسرش هاجر نیز مورد آزمایش قرار گرفتند  که هر سه تای آنها توانستند در مقابل این آزمایش روسفید بیرون بیایند و آنگونه مورد ستایش خداوند قرار بگیرند.

مقامات بالای حکومتی بعد از آزمایش افراد داده شود

در اینجا مطلبی که هست این که خداوند بعد از آزمایش آمده و مقام امامت و ولایت را پس از مقام پیامبری به حضرت ابراهیم عطا کرده و ما امروز می توانیم نکته جالبی را از این قضیه استفاده کنیم در مدیریت جامعه استفاده کنیم و آن اینکه اگر واقعا می خواهیم مقام های مهم و مدیریت های حساس جامعه را به کسانی بسپاریم که سرنوشت افراد کثیری از جامعه با این مدیریت رقم می خورد این را باید عنایت داشته باشیم که جریان حضرت ابراهیم(ع) به ما می آموزد که اول آزمون و اول آزمایش افراد و اینکه بررسی کنیم ببنیم آیا این افراد می توانند از پس این ماموریت ها برآیند یا خیر؟ اگر ما این ملاک را در جامعه لحاظ کنیم من فکر می کنم بسیاری از آسیب های مدیریت ما در جامعه برطرف می شود و ما شاهد یک تحولی در عرصه مدیریت جامعه هستیم، آن هم مدیریت های کلان و حساس جامعه که  گاهی اوقات بدون هیچ تجربه و آزمایشی به دست افرادی سپرده می شود که پس چند صباحی می بینیم که مشکلات فراوان در آن حوزه ایجاد شده است. همان گونه که خداوند بعد از ابتلا و آزمایش حضرت ابراهیم(ع) مقام ولایت و امامت را به ایشان عطا می کند چه زیباست که دست اندرکاران جامعه اسلامی در سپردن  امانت های الهی و مقامات مهم در جامعه حساس باشند و پس از آزمون و سربلندی از آن، این مقامات به افراد داده شود.

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۱ سلمان علی زاده
قربانی کردن و بزرگداشت این عید جزئی از سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. طبق داستان عید قربان در قرآن، خداوند از ابراهیم(ع) خواست تا پسرش را به دست خودش قربانی کند. حرکت این پیامبر بزرگ در این داستان نماد ایثار و تسلیم در برابر خواست معبود است.

حضرت ابراهیم(ع) سالیان سال از داشتن فرزند محروم بود و اسماعیل را بسیار عزیز می‌داشت. این دلبستگی باید قطع می‌شد تا این پیامبر به مقام والای انسان کامل برسد.

در قرآن هم به این معنا اشاره شده که ابراهیم(ع) پس از امتحانات بسیار که از تمام آنها سربلند بیرون آمد، به این آزمایش مبتلا شد. این بزرگ‌ترین آزمایش او بود و پیروزی در این آزمایش موجب رسیدن ابراهیم(ع) به مقام امامت شد. این داستان برای تمام بشر درس‌آموز است. برای رسیدن به مقام توحید باید انسان از تمام تعلقات دنیوی بگذرد حتی اگر عشق پاکی مانند عشق به فرزند باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: واکنش اسماعیل در این زمینه نیز بسیار درس‌آموز است. تسلیم محض در برابر خواست خدا و به قربانگاه رفتن وی.

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۴ سلمان علی زاده
به نظر حضرتعالی دفاع مقدس چه ارتباطی با داستان حضرت ابراهیم(ع) می تواند داشته باشد؟

در اینجا ما می توانیم این نکته را متذکر شویم که خیلی از افراد جامعه ما توانستند از اسماعیل(ع) های خود بگذرند و با هدیه کردن اسماعیل(ع) های خود، یعنی بهترین جوان های این مملکت، راه آن پیامبر عزیز را  احیا کنند و در این عصر کنونی که دنیاگرایی، ظلم و پلیدی همه دنیا را گرفته در این زمان می بینیم که برخی پدر و مادرها آمده اند و اسماعیل(ع) های خودشان را نه یکی نه دوتا بلکه در برخی خانواده ها چهار  فرزند خودشان را هدیه به محضر الهی کردند تا مکتب اهل بیت(ع) در این عصر حفظ شود و زمینه برای ظهور امام زمان مهیا شود.

 

ما آرام آرام ماه ذیحجه را تمام می کنیم و به ماه محرم نزدیک می شویم. و به سراغ شخصیتی می رویم که علاوه بر هدیه دادن اسماعیل(ع) های خود، خودش را هم در معرض ذبح الهی قرار داد و لذا خودش و اسماعیل(ع) هایش را در راه خدا ایثار کرد. برای اینکه دین جدش یعنی دین رسول گرامی اسلام(ص) بماند و به دست مهدی صاحب الزمان(عج) برسد تا دنیا از ظلم پاک کند.

پس می توانیم یک جمع بندی کنیم که در روز عید قربان خداوند منان با ابدی کردن سنت ذبح قربانی که در واقع به جای ذبح اسماعیل(ع) خداوند به حضرت ابراهیم(ع) هدیه کرد و این سنت را در اعمال حج و غیر آن انجام می دهیم و در محله و جامعه خود احیا می کنیم، اما آنچه مهم است این است که خداوند منان با طرح قضیه قربا ی کردن حضرت اسماعیل(ع) به ما این درس را داده که اگر می خواهید به سوی تکامل و قرب الی الله برسید، خودتان و خانواده و جامعه تان و جهان می خواهد به سوی تکامل برسد یکی از راه های مهم آن این است که باید از اسماعیل(ع) ها و علایق دنیوی بگذرید تا به آنجا برسید. تا زمانی که علایق دنیوی وجود داشته باشد این را باید بدانیم که هیچ وقت خداوند ما را موفق نخواهد کرد.

۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۶ سلمان علی زاده
عید قربان، عرصه جهاد اکبر
واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن است و «قربان» به معنای قربانی یا هر آن چه با آن بر پروردگار، تقرب جویند. از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره وری از فرصت های ناب به دست می آید. زایران خانه خدا که پس از تحمّل مرارت های بسیار و پرهیز از آلایش های دنیوی، اینک به منزل گاه آخر رسیده اند، و نیز مردمانی که این روز را از روزهای ویژه الهی می دانند، عید قربان را جشن می گیرند. در این روز، مردمان مسلمان، با بزرگ داشت خاطره ابراهیم و اسماعیل و با درس آموزی از ایثار تأثیرگذار آن دو بزرگ مرد یکتاپرستِ تاریخ، بار دیگر با نهیب بر اندیشه های خویش، باورهای خود را به ستیز با خودخواهی ها و منیّت ها می فرستند، تا در پیکار اصلی با هواهای نفسانی ـ که به جهاد اکبر تعبیر شده ـ پیروز میدان باشند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی