# معنای انتظار فرج
معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به
اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبیت(علیهم السّلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی
وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است.
منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا
بکند. مسئله، مسئلهی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (علیه
الصّلاة و السّلام) برای اینکه فرج برای همهی بشریت به وجود بیاورد، ظهور
میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعهی بشریت را نجات بدهد؛
بلکه تاریخ آیندهی بشر را نجات بدهد.
# درس فرج عدم یاس فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و
تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز
کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر
کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگىِ انسان، در مقابلهی با
اینهمه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در
بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است. این، درس
امید به همهی انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همهی انسانهاست؛ لذا
انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است،
بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی
دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک
آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و
پویایی است در همهی زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمهی قرآنی
است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و
نجعلهم الوارثین» یا «ان الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقب
از نگاه اهل سنت، مهدی منتظر(عج) از آلالبیت است و زمانی میآید که
اختلافات و تفرقهها و ضعف دین و عقیده ایجاد میشود. او میآید تا قدرت و
سربلندی اسلام را به آن بازگرداند. از نظر شیعه نیز مهدی(عج) از اهلبیت
محمد(ص) است. مهدی(عج) هم در نزد شیعه و هم اهل سنت از اهل بیت رسول
خدا(ص) است و این از نقاط مشترک جدی و مهم است. او میآید که قوت و مَجد
اسلام را بازگرداند و این از نقاط مشترک فریقین است. پس هیچ اختلافی میان
اهل سنت و شیعه در اصل این قضیه وجود ندارد. البته برخی اختلافات در جزئیات
مسئله وجود دارد، اما در اصل هیچ اختلافی نیست.
# عقیده درست در مورد مهدویت در روایات آمده است: «لا یضرّه تَقَدُّمَ هذا الأمر أو تَأخَّرَهُ»؛ کسی که
اعتقادش درست است، فرقی ندارد که ظهور زود باشد یا دیر. تعبیر دیگری در
روایات ما آمده است: «کَذِب الوَقّاتُونَ»؛ اینکه کسانی بیایند و ادعا
کنند ظهور بسیار نزدیک است و بهزودی اتفاق خواهد افتاد. اینها آسیبهایی
است که رهبر انقلاب نسبت به آن نهی کردهاند.
متوهم و منحرف!
نکتهی کلیدی و بسیار مهم دیگری که رهبری به آن اشاره فرمودند، بحث تطبیق
بود. روایاتی نقل شده که از اشخاص و ویژگیهایی را به عنوان نشانههای ظهور
نام بردهاند. نخست اینکه همین روایات نیازمند مطالعه و بررسی عالمانه
است و باید روایات قوی و ضعیف را از هم تفکیک کرد. دوم اینکه تطبیق دادن
این نشانهها بر مصادیق، یکی از خطاهای فاحش و بزرگ است که در چند ماه
گذشته در جامعهی ما اتفاق افتاد. افراد این نشانهها را بر مصادیقی تطبیق
میدهند، اما پس از مدتی این مصادیق تغییر میکند یا اینکه معلوم میشود
آنطور نیست که گفته بودند. اینها باعث دلزدگی مردم از مهدویت میشود و
این آسیب است.
اینجور نیست که بگویند کسی متولد خواهد شد، کسی به وجود خواهد آمد؛ نه،
کسی است که هست، وجود دارد، حضور دارد، در بین مردم است. در روایت دارد که
مردم او را میبینند، همچنانی که او مردم را میبیند، منتها نمیشناسند. در
بعضی از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف که برادران او را میدیدند، بین
آنها بود، در کنار آنها بود، روی فرش آنها راه میرفت، ولی نمیشناختند. یک
چنین حقیقت بارز، واضح و برانگیزانندهای؛ این کمک میکند به معنای انتظار.
این انتظار را بشریت نیاز دارد، امت اسلامی به طریق اولی نیاز دارد. این
انتظار، تکلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتی انسان یقین دارد که یک چنین
آیندهای هست؛ همچنانی که در آیات قرآن هست: «و لقد کتبنا فی الزّبور من
بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون. انّ فی هذا لبلاغا لقوم
عابدین» (۱) - مردمانی که اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند - باید خود را
آماده کنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمهاش آمادهسازی خود
هست. بدانیم که یک حادثهی بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید. هیچ
وقت نمیشود گفت که حالا سالها یا مدتها مانده است که این اتفاق بیفتد،
# تمام بشریت نه فقط مسلمانان امام زمان علیه سلاماللَّه، رمز عدالت و مظهر قسط الهی در روی زمین است.
به همین جهت است که همه بشریّت، به شکلی انتظار ظهور آن حضرت را میکشند.
البته مسلمانان به صورت مشخّص، این انتظار بزرگ را معلوم و تحدید کردند و
شیعیان نسبت به شخصی که این لباس بر قامت او دوخته شده است، آگاهیهای روشن و
مشخّص کنندهای هم دارند. لذاست که موضوع امام زمان عج اللَّه تعالی فرجه
الشّریف، با این دید، نه مخصوص شیعه و نه حتی مخصوص مسلمین است. بلکه
انتظاری در دل همه قشرهای بشر و ملتهای عالم است. امیدی است در دل بنیآدم؛
که تاریخ بشریّت به سمت صلاح حرکت میکند. این امید، به بازوان قوّت میبخشد،
به دلها نور میدهد و معلوم میکند که هر حرکت عدالتخواهانهای، در جهت
قانون و گردش طبیعی این عالم و تاریخ بشر است
# بشریت دنبال اتوبان ظهور است نا از پیچ و خم های نابرابری راحت شود
اینهایى که سعى میکنند در مبانى و تفکّرات اصولى، معتقد به تنوّع و تغییر و
تحوّل و مانند اینها بشوند، اینرا نمیتوانند انکار کنند که خواستهى
بشریّت از روز اوّل تا امروز چند خواسته است، که از جملهى اساسىترین آنها
عدالت است؛ بشر دنبال عدالت [است]؛ هیچوقت از این خواسته منصرف نشده است و
در نهایت، این خواسته برآورده میشود، که در آثار ما [آمده] : «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا»
(۳) - در اغلب متون «کَما مُلِئَت» [است]، در بعضى هم «بَعدَ ما مُلِئَت» -
این پاسخ همهى ادیان است. در واقع هر فردى از آحاد بشر میداند که این
سِیر عمومى بشر به کجا منتهى خواهد شد. اگر بخواهیم تشبیه کنیم، اینجور
باید بگوییم که یک مسافرى یا یک کاروانى از پیچوخمهاى دشوار، از معبرهاى
سخت، از کوهستانها، از وادىها، از درّهها، از لجنزارها، از خارزارها،
همینطور دارد عبور میکند، راه را میپیماید، براى اینکه خودش را به یک
نقطهاى برساند؛ این نقطه کجا است؟ این نقطه عبارت است از یک اتوبان، یک
جادّهى مهم، یک جادّهى باز، یک راه هموار. همهى آنچه در تاریخ بشر تا
امروز مشاهده میکنیم، حرکت در همان کورهراهها و در همان فرازونشیبها و
در همان خارستانها و لجنزارها و مانند اینها بوده است؛ بشریّت دارد
همینطور این راه را طى میکند تا به اتوبان برسد؛ این اتوبان، دورانِ
مهدویّت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله علیه) است.
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبیت(علیهم السّلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئلهی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) برای اینکه فرج برای همهی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعهی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آیندهی بشر را نجات بدهد.