نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

13-2 مومن اهل بصیرت است(یوسف/108)

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ق.ظ

12:108

۹۵/۰۳/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین منیب

n13

نظرات  (۱۰)

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۹ سلمان علی زاده

تفسیر القمی ؛ ج‏1 ؛ ص358

، قَالَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع یَا سَیِّدِی- إِنَّ النَّاسَ یُنْکِرُونَ عَلَیْکَ حَدَاثَةَ سِنِّکَ- قَالَ وَ مَا یُنْکِرُونَ عَلَیَّ مِنْ ذَلِکَ- فَوَ اللَّهِ لَقَدْ قَالَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ ص «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی- أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی‏» فَمَا اتَّبَعَهُ غَیْرُ عَلِیٍّ ع وَ کَانَ ابْنَ تِسْعِ سِنِینَ وَ أَنَا ابْنُ تِسْعِ سِنِین‏

________________________________________
قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، 2جلد، دار الکتاب - قم، چاپ: سوم، 1404ق.


۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۰ سلمان علی زاده

تفسیر فرات الکوفی ؛ ؛ ص201

[قَالَ حَدَّثَنَا] فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْکُوفِیُّ [رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو الْحَنَّاطُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْهَیْثَمِ التَّمِیمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ ثَابِتٍ عَنْ أَبِی دَاوُدَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ‏] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [ع‏] فِی هَذِهِ الْآیَةِ قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی‏ قَالَ هِیَ [هُوَ] وَ اللَّهِ وَلَایَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لَا یُنْکِرُهُ أَحَدٌ إِلَّا ضَالٌّ وَ لَا یَنْتَقِصُ عَلِیّاً [ع‏] إِلَّا ضَال‏

________________________________________
کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، 1جلد، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی - تهران، چاپ: اول، 1410 ق.


۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۱ سلمان علی زاده

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِیُّ [قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ تَسْنِیمٍ الْحَجَّالُ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ حُمَیْدٍ] عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ‏ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ [تَعَالَى‏] قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی‏ قَالَ مَنِ اتَّبَعَنِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع‏

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۲ سلمان علی زاده

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ الْقَاسِمِ [قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی‏


تفسیر فرات الکوفی، ص: 203

عُمَرَ بْنِ حَرْبِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حَفْصِ بْنِ رَاشِدٍ قَالا أَخْبَرَنَا شَاذَانُ الطَّحَّانُ عَنْ کَهْمَسِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَیْمٍ الْحَذَّاءِ] عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ [ع‏] قَالَ‏ قَالَ النَّبِیُّ [رَسُولُ اللَّهِ‏] ص فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى‏ قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی‏ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی لَا یَزَالُ الرَّجُلُ بَعْدَ الرَّجُلِ یَدْعُو إِلَى مَا أَدْعُو إِلَیْه‏

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۶ سلمان علی زاده
دشمن در جنگ نرم اعتقادات وباورهای دینی رانشانه رفته وسعی درتغییر افکار عمومی جوانان نسبت به انقلاب راداردکه با بصیرت وهوشیاری جوانان مخلص این صحنه جنگ به گورستانی برای دشمن تبدیل شده است
۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۸ سلمان علی زاده
غلامعلی حداد عادل عصر امروز در همایش بصیرت سیاسی در پرتو اصولگرایی در بوشهر اظهار داشت: انسان با‌بصیرت کسی است که می‌تواند ورای ظاهر، باطن را تشخیص دهد نه اینکه غیب‌گو باشد اما عقل و فکر خود را به کار می‌اندازد و می‌فهمد پشت این ظاهرچه باطنی است.

وی بیان کرد: آدم با‌بصیرت می‌تواند پنجه‌های آهنین را از درون دستکش مخملی تشخیص دهد و تشخیصش درباره مسائل مربوط به آنچه اکنون می‌بیند محدود نمی‌شود بلکه آن موضوع را در گذر زمان می‌بیند و بررسی می‌کند، تاریخ را کنار نمی‌زند، آدم با‌بصیرت فراموشکار و کم‌حافظه نیست.

حدادعادل تصریح کرد: اگر کسی ادعایی کرد، انسان با‌بصیرت این ادعا را در کنار حرف‌های قبلی او می‌گذارد و تصمیم می‌گیرد و در گستره زمان تصمیم گرفتن بسیار مهم است لذا از نشانه‌های انسان با‌بصیرت این است که منفعت پایدار را به منفعت گذرای نزدیک ترجیح می‌دهد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: از دیگر خصوصیات انسان با بصیرت این است که رجال را به حق می‌شناسد نه حق را با رجال.

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۲ سلمان علی زاده

معروف است که میگویند شَرف هر علمی بستگی دارد به شَرف موضوع آن علم؛ هر علمی که موضوع آن شرافت بیشتری دارد، آن علم هم شرافت بیشتری دارد. حالا اگر این را از علم به مشاغل تسرّی بدهیم، موضوع مشغله‌ی شما و کار شما و همّت شما عبارت است از مدح اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و بصیرت‌افزایی و بیدارگری مستمعین؛ بالاترین چیزها است، خیلی باارزش است، از این ارزش استفاده کنید.
۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۵ سلمان علی زاده

عضو شورای انقلاب فرهنگی با بیان اینکه ریشه بصیرت ایمان و دوری از هوای نفس است، گفت: حرام‌خواری و کسانی که شکمشان از حرام پر می‌شود نیز مانع بصیرت است.

حداد عادل با اشاره به فوائد بصیرت گفت: بصیرت چراغ راه مومن برای عبور از فتنه است و فتنه و بصیرت دو روی یک سکه‌اند، بصیرت چشم مومن است که از بصر ظاهری 100 درجه مهم‌تر است و این بصیرت است که استقامت می‌آورد، شهدا استقامت کردند چرا که بصیرت داشتند.

وی گفت: وضعیتی که ایران امروز دارد نتیجه بصیرت امام، شهدا و رهبری است که ایشان خود معلم بصیرت هستند، امروز ایران کشوری است که به عنوان یک حکومت، چراغ ایمان را روشن و حکومت دینی را برپا کرد و به جدایی دین از سیاست پایان داده و به دنبال اخلاق است.

۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۸ سلمان علی زاده

حضرت امام خامنه ای


هدف آنها ایجاد جنگ داخلی بین مسلمانها است و متأسّفانه تا حدودی موفّق شده‌اند. کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری دارند ویران میکنند -سوریه را ویران میکنند، یمن را ویران میکنند، لیبی را ویران میکنند- زیرساخت‌هایشان را از بین میبرند، چرا؟ چرا ما تسلیم این توطئه بشویم؟ چرا آن چیزی که هدف آنها است، برای ما ناشناخته باقی بماند؟ بصیرت پیدا کنیم؛ اگر میخواهیم در این راه موفّق بشویم، باید بصیرت پیدا کنیم. امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) فرمود: اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر؛(۶) باید بصیرت پیدا کرد، باید در این راه صبور بود. وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛(۷) اگر با بصیرت حرکت کنیم و صبر کنیم و استقامت به‌خرج بدهیم اثری نمیبخشد؛ امّا وقتی‌که ما هم مثل آنها حرف بزنیم، مثل آنها کار بکنیم، آن‌وقت نتیجه این میشود.
۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۴ سلمان علی زاده
کلیدواژه ی «بصیرت» یکی از پرکاربردترین واژگان موجود در ادبیات مقام معظم رهبری بوده و همواره مورد تأکید فراوان ایشان قرارداشته است. بررسی ها نشان می دهد که این کلیدواژه از بَدو دوران رهبری معظم له پیوسته حضور پررنگی در بیانات و مکتوبات ایشان داشته لکن استعمال آن در بازه ی زمانی سال های 88 و 89 نسبت به گذشته به طرز معناداری افزایش یافته است.

همین مسئله اهمیت واکاوی معنا و مفهوم بصیرت در اندیشه ی رهبر انقلاب و کشف دلایل پافشاری خاص ایشان بر لزوم بصیرت زایی و بصیرت افزایی در جامعه را دوچندان می سازد. نگارنده در یادداشت پیش رو کوشیده است تا از رهگذر مطالعه ی مجموع گفتارها و نوشتارهای رهبر معظم با موضوع بصیرت از خردادماه 1368 لغایت آذرماه 1390 (قابل دسترسی در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای) به صورت بندی مفهوم بصیرت از منظر ایشان بپردازد.

1. تعریف مفهوم بصیرت:

بصیرت، کلمه ای عربی از ریشه ی بصر (چشم) و به معنای بینایی است اما در کاربرد اصطلاحی، توانایی بیناییِ ظاهری که جزو حواس پنج گانه ی انسان است از آن مُستفاد نمی گردد بلکه بصیرت در اصطلاح به معنای آگاهی، هوشمندی و هشیاری در برخورد با حوادث و پدیده های بیرونی و برخورداری قدرت تحلیل مسائل اجتماعی و زمان شناسی است. می توان به استناد این جمله ی مشهور امیرالمؤمنین (ع) که «تُعرَفُ الأشیاءُ بِأضدادِها» بصیرت را نیز در قیاس با ضد خود معنا کرد و آن را نقطه ی مقابل غفلت و ناآگاهی دانست.

با این حساب ممکن است فردی از حس بینایی بسیار خوبی بهره مند باشد اما به دلیل غفلت و ناآگاهی، حجابی بر دیدگانش قرارگیرد و نتواند بسیاری از مسائل را به درستی درک و تحلیل نماید. چنان که پروردگار متعال در قرآن کریم در وصف مشرکان و منافقان می فرماید: «... وَ عَلَی أبصارِهِم غِشاوَهٌ»1 . یعنی بر چشمان آنان پرده ای است که با وجود بینایی ظاهری، مانع از دیدن حقایق می گردد.

2. سطوح تحلیل بصیرت:

برمبنای تعریف فوق، مقام معظم رهبری دو سطح تحلیل را برای مفهوم بصیرت درنظر می گیرند: یکی سطح اصولی و لایه ی زیرین بصیرت است که به بصیرت در انتخاب جهان بینی و فهم اساسی مفاهیم توحیدی مربوط می شود. نتیجه ی بصیرت داشتن در این سطح، هدفدار و نظام مند دیدن جهان است که زمینه ی همه ی تلاش ها و مبارزات انسانی در جامعه می باشد. از این منظر که نقطه ی مقابل نگاه مادی است، در صورتِ یافتن هدف نظام توحیدی، هرگونه تلاش و مجاهدتی در راه تحققِ هدف، قطعاً انسان را به نتیجه می رساند.

رهبر معظم در تبیین این سطح از بصیرت معتقدند: «در دیدگاه توحیدى، خسارت و ضرر براى مومن اصلاً متصور نیست. فرمود: «ما لنا الّا احدى الحسنیین» یکى از دو بهترین در انتظار ماست؛ یا در این راه کشته می شویم، که این بهترین است؛ یا دشمن را از سر راه برمی داریم و به مقصود می رسیم، که این هم بهترین است. پس در اینجا ضررى وجود ندارد. درست نقطه ى مقابل، نگاه مادى است.

نگاه مادى اولاً پیدایش انسان را، وجود انسان را در عالم بدون هدف می داند؛ اصلاً نمی داند براى چه به دنیا آمده است. البته در دنیا براى خودش هدف هایى تعریف می کند...اما این ها هیچ کدام هدف هاى طبیعى نیست، ملازم با وجود او نیست. وقتى اعتقاد به خدا نبود، اخلاقیات هم بى معنى می شود، عدالت هم بى معنى می شود؛ جز لذت و سود شخصى، هیچ چیز دیگرى معنا پیدا نمی کند... پس ببینید فرق بین نگاه توحیدى و نگاه مادى، معرفت الهى و معرفت مادى این است. این اساسى ترین پایه هاى بصیرت است.»2

اما سطح دیگر که بیشتر مدنظر رهبر معظم انقلاب قرار دارد، بصیرت در برخورد با حوادث اجتماعی است. بصیرت داشتن در این سطح عبارت است از تدبر کردن، درست نگاه کردن و درست سنجیدنِ حوادث به هنگام مواجهه با آنها و پرهیز از نگاه های عامیانه و سطحی. رهبر انقلاب در این زمینه اظهار می دارند: «حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد می کند؛ یعنى بینایى ایجاد می کند و انسان چشمش به حقیقت باز می شود. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «فانما البصیر من سمع فتفکر و نظر فابصر» بصیر آن کسى است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد. وقتى شنید، بیندیشد.»3

3. عامل موجد بصیرت:

اگر بصیرت را به معنای توانایی تحلیل درست مسائل و تشخیص راه از بیراهه بدانیم، آن گاه این سؤال به میان می آید که چگونه باید چنین توانایی ای را تحصیل نمود؟ برطبق آموزه های اسلامی، وجود ملکه ی تقوا در انسان سبب ایجاد قوه ی تمیز حق از باطل (فرقان) که همان خصیصه ی بصیرت است می گردد. چنان که خداوند متعال می فرماید: «إن تَتَّقُوا اللهَ یَجعَل لَکُم فُرقاناً»4 .

رهبر انقلاب تقوا را نقطه ی مقابل غفلت و بی توجهی و حرکت بدون بصیرت دانسته و معتقدند: «خدا ناهوشیارى مؤمن را در امور زندگى نمى پسندد. مؤمن باید در همه ى امور زندگى، چشم باز و دل بیدار داشته باشد. این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همه ى امور زندگى، براى انسان مؤمن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد کارى که مى کند، برخلاف خواست خدا و طریقه و ممشاى دین نباشد.

وقتى این مراقبت در انسان به وجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او برطبق خط مشیی است که خداى متعال معین کرده، اسم این حالت هوشیارى و توجه و تنبه در انسان تقواست که در فارسى به پرهیزگارى ترجمه شده و مقصود از پرهیزگارى این است که حالت پرهیز و برحذر بودن همیشه در انسان زنده باشد...

تقوا موجب مى شود که خداى متعال نورى را در قلب و زندگى و راه شما قرار بدهد تا بتوانید در پرتو آن نور حرکت کنید و راه زندگى را پیدا نمایید. بشر نمى تواند با سردرگمى حرکت کند. بدون شناختن مقصد و هدف، حرکت انسانى میسور نیست. این نورى که مى تواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان بدهد ناشى از تقوا و پرهیزگارى است. توصیه ی همه ی انبیا و اولیا به تقواست.»5 پس می توان گفت که کارویژه ی تقوا بصیرت زایی بوده و انسان متقی در برخورد با حوادث از قوه ی بصیرت و توانایی تمیز سره از ناسره برخوردار است.

4. پیامد فقدان بصیرت:

به باور رهبر انقلاب پیامد فقدان قوه ی بصیرت در انسان، ناتوانی از تشخیص جبهه ی حق از باطل در جامعه است. افراد بی بصیرت قادر به درک و هضم درست مسائل مستحدثه ی اجتماعی نیستند و معمولاً تحلیل های غلطی از شرایط دارند که زمینه ساز سقوط و اشتباهات جبران ناپذیری می گردد. این نقیصه بالأخص در روزگار فتنه که روزگار غبارآلودگی فضا و نامشخص بودن خطوط و صف بندی ها است بیشتر نمایان می شود. ویژگی دوران فتنه، بروز شبهات است.یعنی حق و باطل و سره و ناسره در هم می آمیزند و امر بر آحاد جامعه مشتبه می گردد. در چنین شرایطی تنها افراد صاحب بصیرت و آگاه به زمان هستند که می توانند راه را از بیراهه تشخیص داده و جبهه ی حق را برگزینند.

رهبر معظم مصداق بارز شرایط فتنه گون در تاریخ اسلام را دوران دشوار حکومت امیرالمؤمنین (ع) می دانند که دوران جنگ با اهل قبله بود. ایشان حدیثی را از علی ابن ابی طالب (ع) نقل می کنند که می فرماید: «و قد فتح باب الحرب بینکم و بین اهل القبله و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر»6 .در تبیین این حدیث باید گفت که در دوران پیامبر اکرم (ص) خطوط و جبهه ها آشکار بود زیرا مسلمانان با کفار و مشرکان می جنگیدند لذا امکان بازشناسی حق از باطل با سهولت میسر می-شد.لکن در دوران امیرالمؤمنین هر دو طرفِ جنگ ها مسلمانان و اهل عبادت و دینداری بودند و همگی به جانب یک قبله نماز می خواندند.این درهم آمیختگیِ حق و باطل و به هم ریختگیِ خطوط، تشخیص را برای افراد ناآگاه و بی بصیرت نظیر خوارج در سپاه امام علی (ع) دشوار می کرد.

به همین خاطر رهبر انقلاب ایستادگی در جبهه ی امیرالمؤمنین را بسیار دشوارتر از ایستادگی در جبهه ی پیامبر اکرم(ص) می پندارند: «سختى پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آن چنان واضح نبودند.

دشمن همان حرف هایى را می زد که دوست می زند؛ همان نماز جماعت را که در اردوگاه امیرالمؤمنین می خواندند، در اردوگاه طرف مقابل هم در جنگ جمل و صفین و نهروان می-خواندند. حالا شما باشید چه کار می کنید؟»7 با این حساب تنها کسانی می توانستند در زیر پرچم امیرالمؤمنین شمشیر بزنند که اهل صبر و بصیرت باشند.

به باور رهبر انقلاب بزرگ ترین مشکل خوارج فقدان قدرت تحلیل بود. ایشان می فرمایند: «اصحاب امیرالمؤمنین آنهایى که دل او را خون کردند همه مغرض نبودند؛ اما خیلى از آنها مثل خوارج قدرت تحلیل نداشتند. قدرت تحلیل خوارج ضعیف بود. یک آدم ناباب، یک آدم بدجنس، یک آدم زبان دار پیدا مى شد و مردم را به یک طرف مى کشاند؛ شاخص را گم مى کردند. در جاده همیشه باید شاخص موردنظر باشد. اگر شاخص را گم کردید، زود اشتباه مى کنید.»8

حرکت در دوران فتنه گونِ حکومت امیرالمؤمنین بصیرتی از جنس بصیرت خود ایشان را می-طلبید.به همین خاطر تنها علی(ع) بود که می توانست رویاروی خوارجِ عابد و ظاهرالصلاح بایستد و چشم فتنه را کور نماید. رهبر انقلاب می گویند: «بى مورد نیست که امیرالمؤمنین فرمود: هیچ کس نمى-توانست این کارى را که من کردم بکند و این فتنه را بخواباند. این کار واقعاً شمشیر و آگاهى و آن ایمان على به خودش و راه خودش را مى خواست... در روایتى از امام صادق نقل شده است که اگر امیرالمؤمنین با اهل قبله نمى جنگید، تکلیف اهل قبله ى بد و طغیانگر تا آخر معلوم نمى شد. این على-بن  ابى طالب بود که این راه را باز نمود و به همه نشان داد که چه کار باید کرد.»9

مقام معظم رهبری نبرد رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس را نیز نمونه ی دیگری از جنگ با اهل قبله می دانند:«یادتان است که در جنگ تحمیلى وقتى بچه هاى ما مى رفتند سنگرهاى دشمن را مى-گرفتند و آنها را اسیر مى کردند و به داخل سنگر مى آوردند، وقتى جیب هایشان را مى گشتند، مهر و تسبیح پیدا مى کردند.

آنها جوانان مسلمان شیعه ى عراقى بودند که مهر و تسبیح در جیبشان بود؛ اما طاغوت و شیطان از آنها استفاده مى کرد. این دست مسلمان تا وقتى ارزش دارد و دست مسلمان است که به اراده ى خدا حرکت کند. اگر این دست به اراده ى شیطان حرکت کرد، همان دستى مى-شود که باید قطعش کرد. این را امیرالمؤمنین خوب تشخیص می داد»10

رهبر انقلاب در سال های آغازین زعامت خود، در شهریورماه 1370 با آینده نگریِ عمیقِ خویش به مردم درباره ی فرارسیدن دوران مبهم شدن صفوف همانند دوران امیرالمؤمنین هشدار می دهند: «البته بحمدلله ما هنوز در چنان دورانى نیستیم. هنوز صفوف روشن است؛ هنوز خیلى از اصول و حقایق، واضح و نمایان است؛ اما مطمئن نباشید که همیشه این گونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شما باید چشم بصیرت داشته باشید. شما باید بدانید بازویتان در اختیار خداست یا نه. این بصیرت مى-خواهد؛ این را دست کم نگیرید.»11

5. نمادسازی برای مفهوم بصیرت:

رهبر معظم انقلاب با هدف ملموس و عینی سازی مفهوم بصیرت، اقدام به نمادسازی برای آن کرده و شخصیت «عمار یاسر»، صحابیِ بصیرِ پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین را به عنوان نماد و مظهر بصیرت در جامعه ی اسلامی معرفی می کنند. ایشان می فرمایند: «در جنگ صفین یکى از کارهاى مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود.

چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونى داشتند... شبهه افکنى می کردند، سوءظن وارد می کردند... کسى که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانى بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود که در قضایاى جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه به آن طرف جبهه و صفوف خودى می رفت و همین طور این گروه هایى را که جدا جداى از هم بودند، به هر کدام می رسید، در مقابل آنها مى ایستاد و مبالغى براى آنها صحبت می کرد؛ حقایقى را براى آنها روشن می کرد و تأثیر می گذاشت.

یک جا می دید اختلاف پیدا شده، یک عده اى دچار تردید شدند، بگومگو توى آنها هست، خودش را به سرعت آنجا می رساند و برایشان حرف می زد، صحبت می کرد، تبیین می کرد؛ این گره ها را باز می کرد.»12 نمادسازی رهبر انقلاب موجب می شود که بحث بصیرت از فضای نظریِ صرف خارج شده و امکان الگوگیری برای آحاد جامعه وجود داشته باشد.

6. بصیرت به مثابه ابزار:

مقام معظم رهبری با تشبیه صحنه های سیاسی به جبهه ی جنگ، بصیرت را به مثابه ابزاری برای شناخت دشمن می دانند. ایشان می فرمایند:«یکى از کارهاى مهم در عمل نظامى، شناسائى است؛ شناسائى از نزدیک که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جورى است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند.

اگر کسى این شناسائى را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت مى بینید که دارد خمپاره اش را، توپخانه اش را آتش می کند به طرفى که اتفاقاً این طرف، طرف دوست است نه طرف دشمن. نمی داند دیگر. عرصه ی سیاسى عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مى بینید آتش توپخانه ى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند نه دشمنان.آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است٬ تبیین لازم است.»13

بی شک اهمیت شناسایی دشمن و برآورد امکانات و پیش بینیِ صحیح حرکت های آن در دوران فتنه دوچندان می گردد چراکه «در حوادث فتنه گون شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است.»14

به زعم رهبر عالیقدر، دوران دشوار هر انقلاب آن دورانی است که حق و باطل در هم ممزوج می شوند و غبار فتنه فضا را پرمی کند. در چنین فضایی ابزار بصیرت به عنوان یک چراغ مه شکن یا یک قطب نما افراد جامعه را هدایت نموده و آنها را از قدم گذاشتن در بیراهه بازمی دارد. معظم له معتقدند: «بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمی تواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد.

اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب گاهى در راه بد قدم می گذارد. شما در جبهه ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه خوانى بلد نباشید، اگر قطب نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه می کنید مى بینید در محاصره ى دشمن قرار گرفته اید؛ راه را عوضى آمده اید، دشمن بر شما مسلط می شود.این قطب نما همان بصیرت است.»15

اما در صورت فقدان این ابزار، رزمندگان نمی توانند به خوبی از عهده ی شناسایی دشمن برآیند و لذا به ورطه ی شک و تردید فرومی افتند. این همان آفتی بود که در جنگ صفین به جان شماری از سربازان بی بصیرت سپاه امیرالمؤمنین افتاد و رهبر انقلاب در توضیح آن می فرمایند: «در روایت دارد که آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمؤمنین ـ یعنى قبول هم داشتند که امیرالمؤمنین است ـ انا قد شککنا فى هذا القتال» ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال داخل نباشیم!»16


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی