12-6 رؤیاهای صادقه باعث ایمان به ماوراء میشود(یوسف/ 4 و 43)
پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: .
خواب و رؤیا بر سه قسم است: یا بشارتی از سوی خداوند است یا غم و اندوهی از طرف شیطان است یا مشکلات روزمره انسان است.
کسانی که خواب می بینند چند دسته اند:
دسته اول: کسانی که روح کامل و مجردی دارند و بعد از خواب رفتن حواس، با عالم دیگری مرتبط شده و حقایقی را صاف و روشن از دنیای دیگر دریافت می کنند. و دیگر نیازی به تأویل نیست.
دسته دوم: کسانی که دارای روح متوسط هستند و در عالم رؤیا حقایق را همراه با تشبیه و تخیل دریافت می کنند؛ این گونه خواب ها نیاز به تأویل دارد.
دسته سوم: کسانی هستند که روح آنان به قدری متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومی ندارد؛ این گونه خواب ها قابل تعبیر نیست.
قرآن در سوره های مختلفی به رؤیاها پرداخته و سه دسته فوق اشاره کرده است.
نمونه هایی از رؤیاهای صادقانه در قرآن:
الف) رؤیای یوسف ـ علیه السّلام ـ درباره سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او (یوسف/5)
رؤیای دویار زندانی یوسف ـ علیه السّلام ـ که یکی آزاد و دیگری اعدام شد. (یوسف/41) .
ج) رؤیای پادشاه مصر درباره گاو لاغر و چاق (یوسف/49ـ35) .
د) رؤیای پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ درباره فتح مکه (فتح/27) .
هـ ) رؤیای مادر موسی ـ علیه السّلام ـ درباره گذاشتن بچه در داخل صندوق 38 و 39) .
و) رؤیای حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ درباره ذبح فرزندش اسماعیل. (صافات/10).[6)
در نتیجه قرآن، رؤیا را یک اصل مسلم می داند و حاصل فعل و انفعالات مغزی و احاطه نفس و روح انسان بر آن معرفی می کند. اما تمامی رؤیاها را قابل اعتنا و تعبیر نمی داند. روح سالم و پاک، اندیشه ناب، ایمان، حتی غذا و... در رؤیاهای صادقانه دخیل است
کسانىکه خواب مىبینند چند دستهاند:
دسته اوّل، کسانىکه روح کامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقایقى را صاف و روشن از دنیاى دیگر دریافت مىکنند. (نظیر تلویزیونهاىسالم با آنتنهاى مخصوص جهتدار که امواج ماهوارهاى را از نقاط دور دست مىگیرد.)
اینگونه خوابها که دریافت مستقیم و صاف است، نیازى به تعبیر ندارد.
دسته دوم، کسانى هستند که داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤیا، حقایق را ناصاف و همراه با برفک و تشبیه و تخیّل دریافت مىکنند. (که باید مفسّرى در کنار دستگاه گیرنده، ماجراى فیلم را توضیح دهد وبه عبارتى، عالمى آن خواب را تعبیر کند.)
دسته سوم، کسانى هستند که روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومى ندارد. (نظیر صحنههاىِ پراکنده و پربرفک تلویزیونى که کسى چیزى سردرنمىآورد.) این نوع رؤیاها که قابل تعبیر نیستند، در قرآن به «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» تعبیر شده است.
قرآن در سورههاى مختلف، از رؤیاهایى نام برده که حقیقت آنها به وقوع پیوسته، از جمله:
الف: رؤیاى یوسف علیه السلام درباره سجدهى یازده ستاره و ماه و خورشید بر او که با رسیدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبیر گردید.
ب: رؤیاى دو یار زندانىِ یوسف که بعداً یکى از آنها آزاد ودیگرى اعدام شد.
ج: رؤیاى پادشاه مصر درباره گاوِ لاغر و چاق که تعبیر به قحطى و خشکسالى بعد از فراخ شد.
د: رؤیاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله درباره عدد اندک مشرکان در جنگ بدر که تعبیر به شکست مشرکان شد. «1»
ه: رؤیاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله درباره ورود مسلمانان با سر تراشیده به مسجدالحرام که با فتح مکّه و زیارت خانه خدا تعبیر شد «2»
و: رؤیاى حضرت ابراهیم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعیل. «3»
از قرآن که بگذریم در زندگى خود، افرادى را مىشناسیم که در رؤیا از امورى مطلع شدهاند که دست انسان به صورت عادّى به آن نمىرسد.
حاجشیخعباسقمى صاحب مفاتیحالجنان، به خواب فرزندش آمد وگفت: کتابى نزدم امانت بوده، آنرا به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتى بیدار شد به سراغ کتاب رفت، با نشانههایى که پدر گفته بود تطبیق داشت، آن را برداشت. وقتى مىخواست از خانه بیرون برود، کتاب از دستش افتاد و کمى ضربه دید. او کتاب را به صاحبش برگرداند و چیزى نگفت، دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتى کتاب تو ضربه دیده است تا اگر خواست خسارت بگیرد و یا رضایت دهد.
اما دلیل رویا های صادقانه چیست؟
روح انسان در طی خواب از بدن خارج می شود و از آنجایی که بعد زمان برای روح مطرح نیست در گذشته و آینده سفر می کندو گاهی اوقات اتفاق هایی را می بیند که در گذشته برای انسان اتفاق افتاده اند یا قرار است در آینده برای انسان اتفاق بی افتند.
چرا همه ی خوابهای ما صادقانه نیستند؟
عوامل متعددی برای دیدن رویاهای صادقانه وجود دارد تجربیات نشان داده که افرادی که در طول روز راستگوترند رویاهای صادقانه ی بیشتر می بینند.
۲-تعدادی از این اتفاقها در دنیای ارواح اتفاق می افتد و ربطی به دنیای انسان ها ندارد.
۳-مساله ی سوم این که نشان می دهد که اختیار در زندگی انسان وجود دارد و می تواند با کمی چرخش جهت زندگی خود را عوض کند.