انگیزۀ او (= صدام) و دوستانش سرکوبی اسلام به نفع ابرقدرتها و انگیزۀ ملت و قوای مسلح اسلامی ایران دفاع از اسلام و قرآن کریم به نفع ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان است. حزب بعث خبیث عراق با انگیزۀ شیطانی خود در سراشیبی سقوط به سوی عذاب الیم الهی میغلتد، ولی ملت و ارتش و پاسداران و بسیج و سایر قوای مسلح نظامی و انتظامی و مردم ایران، با احدیالحسنیین: پیروزی یا شهادت و وصول به لقاءاللّه، قلۀ سعادت را میپیمایند. چه غم امتی را که یا به سوی خداوند تعالی میرود و یا به سوی تحقق اهداف اسلامی و انعکاس آن در جهان. و چه غم این ملت انقلابی را که هفتههای جنگ داشته باشد و به پیامبر اسلام ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ و خاندان او اقتدا نموده و در راه اهداف اسلام عمری با شرافت و سربلندی به جهاد مقدس ادامه دهند و پس از صدام دشمن اسلام، به اسرائیل خبیث ـ دشمن بشریت ـ بپردازد. تأسف ما در این جنگ تحمیلی آن است که قدرتهایی که باید صرف برانداختن اسرائیل و نجات بیت المقدس بزرگ شود با تبانی بین شیاطین بزرگ و صهیونیسم جهانی و بین حزب بعث عراق، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائیل و امریکا شد و میشود.
مکلّف بودن مسلمانان به مبارزه با ظلم
مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند؛ یعنی بفهمند که خودشان یک فرهنگی دارند، خودشان یک کشوری دارند، خودشان یک شخصیتی دارند. اینکه در ذهن جوانهای ما کردهاند که باید مثلاً فلان مکتب در اینجا پیاده بشود، مکاتب شما چیزی نیستند، اینها همین تعلیماتی است که ابرقدرتها در ایران پیاده کردهاند. آنها یک همچو فرهنگی را برای ما درست کردند که ما از خودمان بیخود بشویم، و آنها تمام چیزی که ما داریم و حیثیتی که ما داریم ببرند. باید ما برگردیم به حال اول اسلام، باید مسلمین برگردند به همان حال که با جمعیت کم غلبه کردند بر همۀ قدرتها. مسلمین با داشتن اینهمه ذخایر و با داشتن این همه مکنتها و با داشتن این همه جمعیت، معالأسف اینها را چون تکهتکه کردند بعد از جنگ عمومی، عثمانی را تکهتکه کردند، و هر جا را دادند دست یک نوکری از نوکرهای خودشان، حالا این گرفتاریها پیدا شده است. مسلمین باید یکپارچه بشوند و با ابرقدرتها مقابله کنند، و هیچ ابرقدرتی هم نمیتواند با آنها مقابله کند. ما الآن با جمعیت کمی که داریم ـ ما ۳۵ میلیون جمعیت داریم، در صورتی که حریفهای ما میلیارد جمعیت دارند ـ ما با جمعیت کم عازم این شدیم که مقابله کنیم، و هیچ هم بنا نداریم به اینکه پیروز بشویم. ما بنا داریم به تکلیف عمل کنیم. ما مکلفیم که با ظلم مقابله کنیم. در پاریس هم که میآمدند، به من بعضی «خیراندیشان» و اشخاصی که ملتفت قضایا نبودند میگفتند که نمیشود؛ دیگر امکان ندارد، دیگر شما یک فکری مثلاً بکنید که یک تنازلی بکنید، من به آنها میگفتم ما تکلیف داریم ادا میکنیم، میشود و نمیشود برای ما مطرح نیست. ما مکلفیم از طرف خدای تبارک و تعالی که با ظلم مقابله کنیم؛ با این آدمخوارها و با این خونخوارها مقابله کنیم. ما به آن اندازهای که قدرت داریم مقابله میکنیم؛ اگر پیروز شدیم که خوب، الحمدللّه، و اگر پیروز هم نشدیم، الحمدللّه که به تکلیف عمل کردیم. مسلمین باید خودشان را مکلف بدانند؛ گمان نکنند که اگر پیروز نشدند، نیستید پیروز. اگر معنویات ما محفوظ بشود، گرایشمان به قرآن محفوظ باشد، چه شهادت برای ما حاصل بشود، که نیل بزرگی است؛ و چه پیروز بشویم. ما الحمدللّه در همه جاها پیروز هستیم؛ و اِحدَی الحُسنَیَین برای ماست، انشاءاللّه.
From <http://farsi.khamenei.ir/sahifeh-content?id=15062>