لشکر قریش با ساز و برگ جنگى فراوان و آذوقهى کافى و حتّى زنان خواننده براى تقویت روحیّهى جنگجویان، وارد منطقهى بدر شدند و ابتدا چاههاى آب را در اختیار گرفتند؛ ولى مسلمانان دچار تزلزل بودند. پیامبر که مىدید یارانش ممکن است شب را به آرامى نخوابند و فردا با جسم و روحى خسته در برابر دشمن قرار گیرند، بشارت داد که فرشتگان الهى به یارى آنان خواهند آمد و آنها را دلدارى داد به طورى که شب را به آرامى خوابیدند. از طرف دیگر علاوه بر کمبود آب براى تطهیر و رفع تشنگى، مشکل اساسى منطقهى بدر، وجود شنهاى نرم و روان بود که پا در آن فرو مىرفت، در آن شب باران بارید و مسلمانان دلگرم شدند و زمین زیر پایشان سفت شد.
هر کمک ناپیدا و پیشبینى نشدهاى را مىتوان امداد غیبى دانست؛ مثلًا:
گاهى نزول فرشتگان، امداد غیبى است.
گاهى الهاماتى که به دل مىشود، امداد غیبى است.
گاهى امداد غیبى از طریق جمادات حاصل مىشود؛ مثل شنهاى صحراى طبس براى سرنگونى هلىکوپترهاى دشمن.
گاهى توسط حیوانات؛ خداوند پرندگانى رابطور دسته جمعى مثل ابابیل آماده مىکند و گاهى بطور فردى مثل کلاغى که چیزى را زیر خاک کرد تا دفن مرده را به قابیل بیاموزد یا عنکبوتى که ورودى غار را پوشاند تا مشرکان بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله
گاهى امداد از طریق افراد است، مثل شاهدى که به پاکدامنى حضرت یوسف علیه السلام شهادت داد.
گاهى امداد از طریق کودکى همچون حضرت عیسى است که در گهواره، نبوت خود و پاکدامنى مادرش را ثابت کرد.
گاهى امداد از طریق گیاهان است، مثل درخت خشکى که براى مریم رحمهم الله رطب و خرماى تازه آورد.
گاهى امداد غیبى از طریق تصرفى است که در نگاههاى انسان است، مثلًا در جنگ بدر خداوند دو تصرف در چشمان کفار کرد. در مرحله اول، کفار مکه مسلمانان را کم دیدند: «یقللکم فى أعینهم» «1» تا آنجا که گفتند: بردگان ما این چند نفر را از پاى درمىآورند و نیازى به خود ما نیست. این گونه خداوند دید آنها را عوض کرد؛ ولى همین که جنگ شروع شد، در وسط جنگ، تصرف دوم صورت گرفت و آنها مسلمانان را دوبرابر خود دیدند وحشت کرده و جنگ را باختند: «یرونهم مثلیهم» «2» در این ماجرا یک گروه در یک عملیات با یک نگاه، دو دید متضاد پیدا مىکنند، نگاهى که مسلمانان را کم مىپندارد و به آنها حمله مىکند و نگاهى که مسلمانان را زیاد مىبیند و خود را مىبازد.
نمونه دیگر عصاى حضرت موسى علیه السلام است. در یک مرحله دریا را خشک مىکند: «فاضرب بعصاک البحر» «3» و در مرحله دیگر از سنگ سفت و خشک دوازده چشمه بیرون مىآورد:
«اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا» «1» یک موسى و یک دست و یک عصا ولى دو أثر متضاد.
در آیهى 124 سورهى آلعمران، از سه هزار فرشتهى یارى کننده یاد شده «بِثَلاثَةِ آلافٍ» و در آیهى بعد، سخن از پنج هزار فرشتهى
نشاندار است. این اختلاف رقمها شاید به میزان مقاومت آنان بوده است. یعنى هر چه مقاومت مسلمانان بیشتر مىشد، امداد غیبى خداوند نیز بیشتر مىشد