جزء 12 (عدم رکون به ظالمین)
سوره مبارکه هود - 113
النساء : 139 الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا
فَکُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (40) مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (41) ( قرآن از هم جبهگی با ظالمین نهی میکند چراکه سرنوشت قطعی آنان هلاکت است و در سوره عنکبوت به ترتیب ماجرای هلاکت چندین قوم ظالم به سان ضرب المثل بیان شده است)
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ قَالَ هُوَ الرَّجُلُ یَأْتِی السُّلْطَانَ فَیُحِبُّ بَقَاءَهُ إِلَى أَنْ یُدْخِلَ یَدَهُ إِلَى کِیسِهِ فَیُعْطِیَهُ.
منبع: الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص:108- 109
رکون به ظالم یکی از کبائر:
وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِیدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِی کِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ: الْإِیمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ اجْتِنَابُ جَمِیعِ الْکَبَائِرِ وَ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ اجْتِنَابُ الْکَبَائِرِ وَ هِیَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَى وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ ظُلْماً وَ أَکْلُ الْمَیْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَةٍ وَ أَکْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَیِّنَةِ وَ السُّحْتُ وَ الْمَیْسِرُ وَ هُوَ الْقِمَارُ وَ الْبَخْسُ فِی الْمِکْیَالِ وَ الْمِیزَانِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ الزِّنَا «5» وَ اللِّوَاطُ وَ الْیَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ مَعُونَةُ الظَّالِمِینَ وَ الرُّکُونُ إِلَیْهِمْ وَ الْیَمِینُ الْغَمُوسُ وَ حَبْسُ الْحُقُوقِ مِنْ غَیْرِ عُسْرٍ وَ الْکَذِبُ وَ الْکِبْرُ وَ الْإِسْرَافُ وَ التَّبْذِیرُ وَ الْخِیَانَةُ وَ الِاسْتِخْفَافُ بِالْحَجِّ وَ الْمُحَارَبَةُ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ الِاشْتِغَالُ بِالْمَلَاهِی وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذُّنُوبِ.
منبع: وسائل الشیعة، ج15، ص: 329
باب الاعتقاد فی الظالمین
قال الشیخ- رحمه اللّه-: اعتقادنا فیهم أنّهم ملعونون، و البراءة منهم واجبة.
قال اللّه تعالى: وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ
...و من تولّى ظالما فهو ظالم.
قال اللّه تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
و قال تعالى: وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
و قال تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ
و قال تعالى: لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ
و قال تعالى: وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ
منبع: إعتقادات الإمامیة (للصدوق)، ص: 103
این آیه یکى از اساسىترین برنامههاى اجتماعى و سیاسى و نظامى و عقیدتى را بیان مىکند، عموم مسلمانان را مخاطب ساخته و به عنوان یک وظیفه قطعى مىگوید:" به کسانى که ظلم و ستم کردهاند، تکیه نکنید" و اعتماد و اتکاى کار شما بر اینها نباشد (وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا).
...
*** در اینجا چند نکته مهم است که باید به آن توجه کرد:
1- مفهوم" رکون"
-" رکون" از ماده" رکن" به معنى ستون و دیوارههایى است که ساختمان یا اشیاء دیگر را بر سر پا مىدارد، و سپس به معنى اعتماد و تکیه کردن بر چیزى به کار رفته است...
2- در چه امورى نباید به ظالمان تکیه کرد
- بدیهى است که در درجه اول نباید در ظلمها و ستمگریهایشان شرکت جست و از آنها کمک گرفت، و در درجه بعد اتکاء بر آنها در آنچه مایه ضعف و ناتوانى جامعه اسلامى و از دست دادن استقلال و خودکفایى و تبدیل شدن به یک عضو وابسته و ناتوان مىگردد باید از میان برود که این گونه رکونها جز شکست و ناکامى و ضعف جوامع اسلامى، نتیجهاى نخواهد داشت.
و اما اینکه: فى المثل مسلمانان با جوامع غیر مسلمان، روابط تجارى یا علمى بر اساس حفظ منافع مسلمین و استقلال و ثبات جوامع اسلامى داشته باشند، نه داخل در مفهوم رکون به ظالمین است و نه چیزى است که از نظر اسلام ممنوع بوده باشد و در عصر خود پیامبر ص و اعصار بعد همواره چنین ارتباطاتى وجود داشته است.
3- فلسفه تحریم رکون به ظالمان.
تکیه بر ظالم، مفاسد و نابسامانیهاى فراوانى مىآفریند که بطور اجمال بر هیچکس پوشیده نیست، ولى هر قدر در این مساله کنجکاوتر شویم به نکات تازهاى دست مىیابیم.
- تکیه بر ظالمان باعث تقویت آنهاست و تقویت آنها باعث گسترش دامنه ظلم و فساد و تباهى جامعهها است، در دستورات اسلامى مىخوانیم که انسان تا مجبور نشود (و حتى در پارهاى از اوقات مجبور هم شود) نباید حق خود را از طریق یک قاضى ظالم و ستمگر بگیرد، چرا که مراجعه به چنین قاضى و حکومتى براى احقاق حق مفهومش به رسمیت شناختن ضمنى و تقویت او است، و ضرر این کار گاهى از زیانى که به خاطر از دست دادن حق مىشود بیشتر است.
- تکیه بر ظالمان در فرهنگ فکرى جامعه تدریجا اثر مىگذارد و زشتى ظلم و گناه را از میان مىبرد و مردم را به ستم کردن و ستمگر بودن تشویق مىنماید.
- اصولا تکیه و اعتماد بر دیگران که در شکل وابستگى آشکار گردد، نتیجهاى جز بدبختى نخواهد داشت تا چه رسد به اینکه این تکیهگاه ظالم و ستمگر باشد.
- یک جامعه پیشرو و پیشتاز و سربلند و قوى، جامعهاى است که روى پاى خود بایستد همانگونه که قرآن در مثال زیبایى در سوره فتح آیه 29 مىفرماید فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ:" همانند گیاه سرسبزى که روى پاى خود ایستاده و براى زنده ماندن و سرفرازى نیاز به وابستگى به چیز دیگر ندارد.
یک جامعه مستقل و آزاد، جامعهاى است که از هر نظر خودکفا باشد و پیوند و ارتباطش باد گران، پیوندى بر اساس منافع متقابل باشد، نه بر اساس اتکاء یک ضعیف بر قوى، این وابستگى خواه از نظر فکرى و فرهنگى باشد یا نظامى یا اقتصادى و یا سیاسى، نتیجهاى جز اسارت و استثمار ببار نخواهد آورد، و اگر این وابستگى به ظالمان و ستمگران باشد، نتیجهاش وابستگى به ظلم آنها و شرکت در برنامههاى آنها خواهد بود.
البته فرمان آیه فوق مخصوص به روابط جامعهها نیست بلکه پیوند و رابطه دو فرد را با یکدیگر نیز شامل مىشود که حتى یک انسان آزاده و با ایمان هرگز نباید متکى به ظالم و ستمگر بوده باشد که علاوه بر از دست دادن استقلال، سبب کشیده شدن به دایره ظلم و ستم او و تقویت و گسترش فساد و بیدادگرى خواهد بود.
منبع: تفسیر نمونه، ج9، ص: 263
... على أن من المعلوم أن هاتین الآیتین کالنتیجة المأخوذة من قصص القرى الظالمة التی أخذهم الله بظلمهم و هما متفرعتان علیها ناظرتان إلیها، و لم یکن ظلم هؤلاء الأمم الهالکة فی شرکهم بالله تعالى و عبادة الأصنام فحسب بل کان مما ذمه الله من فعالهم اتباع الظالمین و الفساد فی الأرض بعد إصلاحها و هو الاستنان بالسنن الظالمة التی یقیمها الولاة الجائرون، و یستن بها الناس و هم بذلک ظالمون.
خلاصه: این آیه نتیجه داستان های قبل که به هلاکت ظالمین ختم می شد است. ظلم در آیه تنها بت پرستی نیست بلکه تبعیت از قواعد ظالمین و نظام فسادی که برپا کرده اند هم مصداق ظالم بودن است.
منبع: المیزان فی تفسیر القرآن، ج11، ص: 51
#نکات تفسیری
المیزان
أن المنهی عنه فی الآیة إنما هو الرکون إلى أهل الظلم فی أمر الدین أو الحیاة الدینیة کالسکوت فی بیان حقائق الدین عن أمور یضرهم أو ترک فعل ما لا یرتضونه أو تولیتهم المجتمع و تقلیدهم الأمور العامة أو إجراء الأمور الدینیة بأیدهم و قوتهم و أشباه ذلک.
و أما الرکون و الاعتماد علیهم فی عشرة أو معاملة من بیع و شرى و الثقة بهم و ائتمانهم فی بعض الأمور فإن ذلک کله غیر مشمول للنهی الذی فی الآیة لأنها لیست برکون فی دین أو حیاة دینیة، و قد وثق النبی ص عند ما خرج من مکة لیلا إلى الغار برجل مشرک استأجر منه راحلة للطریق و ائتمنه لیوافیه بها فی الغار بعد ثلاثة أیام و کان یعامل هو و کذا المسلمون بمرأى و مسمع منه الکفار و المشرکین.
منبع: المیزان فی تفسیر القرآن، ج11، ص: 56
بر تواضع های دشمن تکیه کردن ابلهی است
پای بوس سیل،ازپای افکند دیوار را (صائب تبریزی)
یک موضوع دیگر که این هم جزو تجربههای اساسی ما است و بایستی شماها در مدیریّت کشور -در هر بخشی که هستید- به آن توجّه داشته باشید، مسئلهی اعتماد نکردن به دشمن و به وعدههای دشمن است؛ این حرف، جدّی است؛ این مسئله، جدّی است؛ ما یک جاهایی اعتماد کردیم به دشمن، ضربه خوردیم؛ با اینکه میتوانستیم اعتماد نکنیم، با اینکه گمان نمیکردیم اعتماد کنیم، امّا کردیم. این اعتماد کردن به دشمن و به وعدهی دشمن، به ما ضربه میزند؛ اینکه ما استبعاد(۱۲) کنیم که «نه، بعید است اینکه گفتهاند عمل نشود»، این درست نیست. آنوقتی که بحث کارِ با بیگانگان است، باید با دقّت تمام روی جزئیّات تکیه کرد و ملاحظه کرد و وسواس به خرج داد و احتیاط به خرج داد. نباید به اینها اعتماد کرد؛ نه در عمل اعتماد کنیم، نه در کیفیّت بیان. این را هم من عرض بکنم که بعضی از شما حضرات محترم که اینجا تشریف دارید، غیر از مسئولین درجهی یک کشور [یعنی] رؤسای قوا و مانند اینها، افراد گوناگون دیگری هستند که اینها اهل سخن گفتنند، یعنی اهل منبرند -که منبر را بنده به جای تریبون به کار میبرم- دارای منبرند و میتوانند حرف بزنند و حرف آنها شنیده میشود؛ در لحنِ بیان [این افراد] هم بایستی احساس اعتماد به دشمن نشود؛ این، هم در ذهنیّت داخل تأثیر منفی میگذارد، هم در انعکاسش پیش مخالفین ما و دشمنان ما در خارج تأثیر میگذارد. گاهی در مقاطعی اتّفاق افتاده است، ما مثلاً در یک مسئلهای کوتاه آمدهایم بهعنوان اینکه در فلان قضیّه «بهانه از دست آمریکاییها یا از دست دشمن گرفته شود»، گرفته هم نشده، ما هم یک چیزی را از دست دادهایم! نباید اعتماد کرد؛ [همینطور] در مسائل گوناگون.
بنده مکرّر گفتهام، ما به مسئولینی که رفتند برجام را دنبال کردند، اعتماد داشتهایم و داریم، الان هم همینجور [است]، اینها را افراد خودی و علاقهمند و مؤمن میدانیم؛ لکن در همین قضیّهی برجام، ما در موارد زیادی -بهخاطر اعتماد به حرف آن طرف مقابل، مذاکرهکنندهی مقابل- از یک نقطهای صرفِنظر کردیم، به یک چیزی اهتمام نورزیدیم، یک خلأیی باقی ماند؛ دشمن همین الان از همان خلأ دارد استفاده میکند؛ اینها واقعاً مسائل مهمّی است. وزیر محترم خارجهی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامهی گویایی به مسئول اروپایی مینویسند -البتّه این بارِ چندم است- و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح میکند]. گاهی میگفتند روح برجام نقض شده، ایشان میگوید که فقط روح برجام نیست، [بلکه] یک جاهایی هم خود برجام -یعنی جسم برجام- هم نقض شده بهوسیلهی آمریکاییها؛ ایشان فهرست کردند فرستادند برای آنها. یعنی این [شخص] دیگر کسی نیست که بگویند مخالفین این مذاکرات هستند که این حرف را میزنند؛ نه، خود وزیر محترم خارجه، چون انسان متدیّنی است، انسان باوجدانی است و انسان صاحب احساس مسئولیّت است، خود ایشان هم این اعتراض را دارد میکند. این بهخاطر آن است که آنجا یک مسامحهای انجام گرفته از ناحیهی ما؛ اگر این تسامح انجام نمیگرفت، اعتماد به دشمن نمیشد، راه دشمن بسته بود و نمیتوانست این کار را انجام بدهد.
۱۳۹۶/۰۳/۲۲ بیانات در دیدار مسئولان نظام
#امام و آقا
گاهی دشمنان موانعی ایجاد میکنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونهاش همین مذاکرات هستهای و برجام است که امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجهاش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولین خود برجام دارند میگویند...خب امام بزرگوار ما فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعاً این تعبیر، تعبیر فوقالعادهای است. خدای متعال از قول شیطان نقل میکند که شیطان در قیامت به کسانی که از او متابعت کردهاند میگوید: اِنَّ اللهَ وَعَدَکُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُکُم فَاَخلَفتُکُم؛(۴) شیطان به پیروان خودش میگوید خدا وعدهی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعدهی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعدهی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلّف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلّف کردم؛ شیطان پیروان خودش را اینجور در قیامت ملامت میکند. بعد هم خدای متعال میفرماید از قول شیطان که به آنها میگوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را میزند، آمریکاییها امروز در دنیا این حرف را میزنند؛ وعده میدهند، عمل نمیکنند، تخلّف میکنند. امتیاز نقد را میگیرند، امتیاز نسیه را نمیدهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد.
۱۳۹۵/۰۵/۱۱ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
#امام و آقا
«لا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا»؛(۱۴) به کسی که ستمگر است، به ظالم اعتماد نکنید، گرایش پیدا نکنید -«رکون» یعنی میل پیدا کردن و گرایش پیدا کردن و اعتماد به او کردن- به آدم ظالم اعتماد نکنید. نتیجهی اعتماد کردن به ظالم همین میشود که شما میبینید دولتهای مسلمان، مجموعههای اسلامی به ظالمترین و ستمگرترین عناصر عالَم اعتماد میکنند و نتیجهاش را دارند مشاهده میکنند و میبینند.
۱۳۹۹/۰۲/۰۶ سخنرانی تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن کریم
با توجه به آیه قبل، ظاهرا یکی از مصادیق بزرگ استقامتی که در کریمه " فاستقم کما امرت و من تاب معک" همین عدم رکون است (واو ابتدای آیه میتواند عطف تفسیر باشد). در کریمه ی " فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیر" نیز عدم اطاعت از کافرین جهاد بزرگی خوانده شده است همچنین در مواضعی بسیاری مانند " طه : 130 فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُون" در مقابل فشار روانی دشمن (هدف دشمن از این فشار متبوع کردن جریان حق است) دستور صبر داده شده است.
تمامی این آیات در این مضمون مشترک هستند که یکی از مهمترین شاخصه های جریان حق پامردی و مقاومت در مقابل فشار های جریان باطل است فلذا میتوان بصورت کلّی چنین بر دولت اسلامی تکلیف کرد "نباید سیاست های وابسته و معتمد به کفّار داشته باشد"
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1) إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ (2) الممتحنة