جزء 10 (توریسم اسلامی و جذب حداکثری)
سوره مبارکه توبه - 6
#آیات_مرتبط
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبین (آل عمران 137 )
#آیات_مرتبط
أَ وَ لَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون (9 روم)
#نکات_تفسیری
المیزان
اساس این دعوت حقه و وعد و وعیدش و بشارت و انذارش و لوازم این وعد و وعید یعنى عهد و پیمانبستنش و یا پیمان شکستنش و نیز احکام و دستورات جنگیش همه و همه هدایت مردم است و مقصود از همه آنها این است که مردم را از راه ضلالت به سوى رشد و هدایت برگردانیده و از بدبختى و نکبت شرک بسوى سعادت توحید بکشاند.
و لازمه این منظور این است که کمال اهتمام را در رسیدن به آن هدف مبذول داشته و براى هدایت یک گمراه و احیاى یک حق هر چند هم ناچیز باشد از هر راهى که امید مىرود به هدف برسد استفاده شود، و به همین جهت است که خداى تعالى با اینکه از مشرکین غیر معاهد بیزارى جسته و خون و مال و عرض آنان را هدر کرده بود از آنجایى که منظورش این بود که حقى احیاء و باطلى ابطال شود لذا وقتى احتمال مىدهد همین مشرکین براه راست بیایند همین امید و احتمال تا آنجا که مبدل به یاس و نومیدى از هدایتشان نشود از هر قصد سویى جلوگیرى مىکند.
پس وقتى مشرکى پناه مىخواهد تا از نزدیک دعوت دینى را بررسى نموده و اگر آن را حق دید و حقانیتش برایش روشن شد پیروى کند واجب است او را پناه دهند تا کلام خدا را بشنود، و در نتیجه پرده جهل از روى دلش کنار رفته و حجت خدا برایش تمام شود، و اگر با نزدیک شدن و شنیدن باز هم گمراهى و استکبار خود را ادامه داد و اصرار ورزید البته جزو همان کسانى خواهد شد که در پناه نیامده و امان نیافتهاند، و خلاصه امانى که به آنها داده شده بود باطل گشته و باید به هر وسیله که ممکن باشد زمین را از لوث وجودش پاک کرد
ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص: 206
#نکات_تفسیری
المیزان:
از آنچه گذشت معلوم شد: اولا آیه شریفه آن حکم عمومى را که در آیه قبلیش در جمله" فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ" بود تخصیص مىزند.
و ثانیا کلمه حتى در جمله" حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ" حکم تخصیص را که مساله پناه دادن به پناهخواهان است مقید بسر رسید معینى مىکند ، و رسول خدا (ص) تا آن مقدار از زمان مىتواند به امان خود وفادارى کند که مشرکین براى شنیدن کلام خدا و بررسى ادله نبوت او به آن مقدار مهلت محتاج باشند، و اما بعد از آنکه کلام خدا را شنیدند، و تا آنجا که ضلالت از هدایت برایشان متمایز شود
بررسى نمودند دیگر معنا ندارد آن مهلت امتداد پیدا کند، بلکه قهرا و خود بخود مساله امان باطل گشته و شخص امان یافته تنها این مقدار فرصت دارد که به جایگاه و مامن خود که از آنجا به نزد پیغمبر آمده بود برگردد، و مسلمین در این فرصت متعرض او نشوند، تا بتواند از مرگ و زندگى یکى را به اراده خود اختیار کند.
و رابعا اینکه منظور از شنیدن کلام خدا واقف شدن بر اصول دین و معالم آن است نه صرف شنیدن (...) بطورى که از سیاق استفاده مىشود مقصود از شنیدن همان به دست آوردن اصول دین و معالم آن خواهد بود.
[حکم وجوب امان دادن براى استماع کلام خدا، قابل نسخ نیست]
و خامسا معلوم شد این آیه از آیات محکمه است و نسخ نشده و بلکه قابل نسخ نیست، زیرا این معنا از ضروریات مذاق دین و ظواهر کتاب و سنت است که خداوند قبل از اینکه حجت بر کسى تمام شود او را عقاب نمىکند، و مؤاخذه و عتاب همیشه بعد از تمام شدن بیان است، و از مسلمات مذاق دین است که جاهل را با اینکه در مقام تحقیق و فهمیدن حق و حقیقت برآمده دست خالى برنمىگرداند و تا غافل است او را مورد مؤاخذه قرار نمىدهد...
و سادسا به دست آمد که این آیه پناه دادن به پناهخواهان را وقتى واجب کرده که مقصود از پناهنده شدن، مسلمان شدن و یا چیزى باشد که نفعش عاید اسلام گردد، و اما اگر چنین غرضى در کار نباشد آیه شریفه به هیچ وجه دلالت ندارد که به چنین کسى باید پناه داد، و این شخص مشمول آیات سابق است که دستور تشدید را داده است
ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص: 208
#نکات_تفسیری
نمونه:
ایمان زائیده علم است
از آیات فوق این نکته نیز استفاده مىشود که عامل مهم بى ایمانى جهل است و سرچشمه اصلى ایمان علم و آگاهى است، لذا براى ارشاد و هدایت مردم باید امکانات کافى براى مطالعه و اندیشه در اختیار آنها گذارد تا بتوانند راه حق را پیدا کنند نه اینکه کورکورانه و یا از روى تقلید اسلام را پذیرا شوند
#نکات_تفسیری
تفسیر نور:
- به درخواست پناهندگى دشمن براى تحقیق و شناخت عقاید و افکار اسلامى، پاسخ مثبت دهید. «اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ»
- به دشمن هم فرصت فکر و انتخاب بدهید و حتّى در شرایط جنگى نیز مردم را از رشد فکرى باز ندارید. «اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ»
- انتخاب حقّ وپذیرش عقاید صحیح، مهلت مىطلبد. «فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ»
- حکومت اسلامى باید زمینهى شنیدن کلام خدا و فرصت مطالعه آن را براى منحرفان فراهم کند، چون انحراف بعضى، به خاطر عدم تبلیغ ماست، نه از روى کینه. چه بسا اگر حق را بشنوند، تغییر یابند. «حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ
#آقا :
این گزارشگرانی که میروند در این مجموعهها و افراد را هدایت میکنند، اینها بایستی بدانند که چه چیزهایی را در این گزارشگری باید گفت. این گزارشگری با -به قول متعارف- گزارشگری برای گردشگران یا توریستهای خارجی که میآیند مثلاً فلان بنا را تماشا میکنند فرق دارد؛ این یک چیز دیگر است، این را با آن نباید اشتباه کرد؛ آنجا یکجور گزارش مطلوب است، اینجا یکجور گزارش. اینجا محتوای گزارش بایستی پُر از تبیین، پُر از معرفت، پُر از بیان حقایق، پُر از نقاط برجسته و مثبت دوران دفاع مقدّس و ارزشهای دفاع مقدّس باشد؛ اینجوری باید باشد
۱۳۹۵/۱۲/۱۶
آقا :
جذب حداکثری دفع حداقلی
جبههی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر دربارهی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت میدهید معتقدند، در فلان مسئلهی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید، از دایرهی انقلابیگری خارج بدانید. هر چه میتوانید جبههی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البتّه منظورم جذب منافق نیست، جذب آدم بیاعتقاد نیست؛ جذب آدم معتقدی است که با شما اختلاف سلیقه دارد.
۱۳۹۹/۰۲/۲۸
#آیات_مرتبط
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ حَکیم (28 توبه)
ترس از فقر و کسادی تجارت، باعث نشود مشرکین را که نجس هستند به حریم الهی راه دهید.
سود حاصل از رفت و آمد گردشگران باعث نشود هر نوع گردشگری را آزاد کنید.