نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 9 (سعه صدر )

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۴۲ ب.ظ

سوره مبارکه اعراف - 198 و 199   

 

وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿۱۹۸﴾ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ﴿۱۹۹﴾

۹۹/۱۲/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j9

نظرات  (۱۱)

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۰۰ محمدمهدی کرمعلی

#آیات مرتبط

فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ(انعام125)

 

أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَی قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ...زمر 22

 

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی(طه 25)

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ(انشراح1)

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۱۲ محمدمهدی کرمعلی

#روایات

 

وَ قَالَ ع‏ آلَةُ الرِّیَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْر(نهج البلاغه حکمت179)

 

ان الله اذا اراد بعبد خیرا شرح صدره للاسلام(کافی جلد 8 صفحه13)

 

سئل عن قوله تعالى: فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏[1] کیف یشرح صدره؟

فقال (صلى الله علیه و آله): «نور یقذف به، فینشرح له و ینفسح».

قالوا: فهل‏ لذلک‏ من‏ أمارة یعرف‏ بها؟

قال (صلى الله علیه و آله): «الإنابة إلى دار الخلود، و التجافی عن دار الغرور، و الاستعداد للموت قبل لقاء الموت»(تفسیر البرهان جلد1 صفحه9)

 

 

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۰۱ محمدمهدی کرمعلی

#نکات تفسیری

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

1- در آیه 199آیه مورد بحث اشاره به سه قسمت از وظائف رهبران و مبلغان- به صورت خطاب به پیامبر ص- شده، در آغاز مى‏گوید:" در طرز رفتار با مردم سختگیر مباش و با آنها مدارا کن، عذرشان را بپذیر، و بیش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه‏(<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->تفسیر نمونه، ج‏7، ص: 62)

 

2- شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنان که در آیه 97 سوره حجر مى‏خوانیم‏ وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ‏:" ما مى‏دانیم که سینه تو بخاطر گفتگوهاى (مغرضانه) آنها تنگ مى‏شود" اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى‏تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن کس که رسالتش از همه عظیمتر است (مانند پیغمبر اکرم) شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان مایوسش نسازد سؤالات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیمترین هدیه الهى به رسول اللَّه بود.(تفسیر نمونه جلد27 صفحه122)

 

<!-- p.MsoFootnoteText, li.MsoFootnoteText, div.MsoFootnoteText {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-link:"Footnote Text Char"; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-fareast-font-family:Calibri; mso-fareast-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} span.MsoFootnoteReference {mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; vertical-align:super;} span.FootnoteTextChar {mso-style-name:"Footnote Text Char"; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-unhide:no; mso-style-locked:yes; mso-style-link:"Footnote Text"; mso-ansi-font-size:10.0pt; mso-bidi-font-size:10.0pt; font-family:"Traditional Arabic","serif"; mso-ascii-font-family:"Traditional Arabic"; mso-hansi-font-family:"Traditional Arabic"; mso-bidi-font-family:Traditional Arabic; mso-bidi-language:AR-SA;} -->

3- به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر ص به عالى‏ترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت، و وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد.(تفسیر نمونه جلد27 صفحه123)

4- نخستین سرمایه براى یک رهبر انقلابى، سینه گشاده، حوصله فراوان استقامت و شهامت و تحمل بار مشکلات است، و به همین دلیل در حدیثى از امیر مؤمنان على ع مى‏خوانیم:

آلة الریاسة سعة الصدر:

" وسیله رهبرى و ریاست سینه گشاده است‏(تفسیر نمونه جلد13 صفحه186)

 

5- کسى که خداوند سینه‏اش را براى قبول اسلام- که همان تسلیم بودن است- شرح کرده باشد در حقیقت سینه‏اش را براى تسلیم در برابر اعتقادات صحیح و عمل صالح وسعت داده، به طورى که هیچ مطلب حق و صحیحى به او پیشنهاد نمى‏شود مگر آنکه او را مى‏پذیرد، و این نیست مگر بخاطر اینکه چشم بصیرتش نورى دارد که همیشه به اعتقاد صحیح و عمل صحیح مى‏تابد، به خلاف آن کسى که چشم دلش کور شده، او حق را از باطل و راست را از دروغ تشخیص نمى‏دهد(ترجمه المیزان جلد7 صفحه 471)

 

6- امام رضا علیه السلام فرمود: نشانه‏ى سعه‏ صدر، تسلیم خدا بودن، اطمینان به او داشتن و دلگرم شدن به وعده‏هاى الهى است و نشانه‏ى ضیق‏صدر، تردید و اضطراب است.[1]از سنّت‏هاى الهى آن است که براى پاکدلان حقّ‏پذیر، شرح صدر قرار دهد و لجوجانِ گریزان از ایمان را گرفتار سلب توفیق و رجس سازد.حضرت موسى همین که مأمور تبلیغ شد، در اوّلین دعاى خود از خداوند خواست: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی»[2] ولى خداوند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بدون درخواست، سعه‏ى صدر عطا کرد. «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»[3](تفسیر نور جلد2 صفحه 550)

 

7- سعه صدر (گشادگى سینه) یکى از مواهب بزرگ و ضیق صدر (تنگى سینه) یکى از کیفرهاى الهى شمرده شده است، همانطور که خداوند در مقام بیان یک موهبت عظیم به پیامبر خود مى‏گوید،" أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ‏":" آیا سینه تو را وسیع و گشاده نساختیم"[1].و این موضوعى است که با مطالعه در حالات افراد به خوبى مشاهد مى‏شود، بعضى روحشان آن چنان باز و گشاده است که آمادگى براى پذیرش هر واقعیتى- هر چند بزرگ باشد- دارند، اما به عکس بعضى روحشان آن چنان تنگ و محدود است که گویا راهى و جایى براى نفوذ هیچ حقیقتى در آن نیست. افق دید فکرى آنها محدود به زندگى روزمره و خواب و خور آنها است، اگر به آنها برسد همه چیز درست است و اگر کمترین تغییرى در آن پیدا شود گویا همه چیز پایان یافته و دنیا خراب شده است!.هنگامى که آیه فوق نازل شد از پیامبر ص پرسیدند شرح صدر چیست؟پیامبر ص فرمود:

نور یقذفه اللَّه فى قلب من یشاء فینشرح له صدره و ینفسح‏

:" نورى است که خدا در قلب هر کس بخواهد مى‏افکند و در پرتو آن، روح او وسیع و گشاده مى‏شود".

پرسیدند: آیا نشانه‏اى دارد که با آن شناخته شود؟

فرمود:

نعم، الانابة الى دار الخلود و التجافى عن دار الغرور و الاستعداد للموت قبل نزول الموت‏

[2]:" آرى نشانه‏اش توجه به سراى جاویدان و دامن‏

بر چیدن از زرق و برق دنیا و آماده شدن براى مرگ است (با ایمان و عمل صالح و تلاش و کوشش در راه حق) پیش از آنکه مرگ فرا رسد.تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 437


۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۰۳ محمدمهدی کرمعلی

#متفرقه

کسی که برخوردار از شرح صدر است، همواره از نور الهی بهره می‌گیرد. انسانی که از طریق شرح صدر تسلیم محض الهی می‌شود و حقیقت را از روی بصیرت و فهم قبول می‌کند، مانند این است که سوار بر مرکبی از نور، گسترة وسیعی از حق را می‌بیند و آن را از باطل باز می‌شناسد. چنین شخصی در ایمان خود دچار تزلزل و اضطراب نمی‌شود.

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۰۵ محمدمهدی کرمعلی

#متفرقه

سعه صدر حضرت موسی

پس از اینکه خداوند حضرت موسی علیه السلام را به تبلیغ فرمان داد و از درجه نبوت به مقام رسالت رساند و پس از اینکه معجزات عصا و ید بیضا را به او عنایت کرد، حضرت موسی نخستین درخواست خود را شرح صدر قرار داد.

موسی در هنگام مواجه شدن با امر رسالت از یک سو ابهت و شوکت قبطیان ـ که در رأس آنها فرعون است ـ را به یاد می‌آورد؛ همان فرعونی که خود را رب مردم می‌دانست و مردم را به ضعف کشانده بود؛ از سوی دیگر ناتوانی و خواری بنی‌اسرائیل را می‌بیند و در کنار اینها کم‌تحملی خودش و واکنش سریع وی در برابر ظلم و ستم را پیش چشم می‌آورد. در قضیة کشتن آن قبطی و در مصاحبت با خضر پیامبر و پرسش پی در پی از حکمت کارهایی که خضر انجام می‌داد، این بی‌صبری‌ها نمایان است.

همة اینها نشان‌گر این است که وی کم‌تحمل بود. بدین‌جهت در این هنگام درخواست کلیدی خود را مطرح می‌سازد: «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی • وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی • وَاحْلُلْ عُقْدَی مِّن لِّسَانِی • یَفْقَهُوا قَوْلِی»؛ «گفت پروردگارا سینه‌ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخن مرا بفهمند». 

حضرت موسی علیه السلام با درخواست شرح صدر، زمینة تسهیل امر رسالت را فراهم می‌آورد. چون اگر قرار است رهبری قوم بنی‌اسرائیل را در مواجهه با فرعونیان قدرت‌مند به عهده گیرد، لازم است سعه صدر داشته باشد تا در برابر تکذیب‌شان دل‌تنگ نگردد.

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۰ محمدمهدی کرمعلی

#روایت

صلى الله علیه و آله: لقد سألت ربی مسئلة وددت انى لم أسئله، قلت: اى رب انه قد کان أنبیاء قبلی، منهم من سخرت له الریح، و منهم من کان یحیى الموتى؟ قال: فقال: ألم أجدک یتیما فآویتک؟ قال: قلت: بلى، قال: ألم أجدک ضالا فهدیتک؟ قال:

قلت بلى اى رب، قال: أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ‏؟ قال: قلت:

بلى أى رب.تفسیر نور الثقلین، ج‏5، ص: 603

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۴۳ محمدمهدی کرمعلی

#روایت

قال امیرالمومنین:مَنْ ضَاقَ صَدْرُهُ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى أَدَاءِ حَقٍّ( بحارالأنوار، ج ‏75، ص 90.)

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۴۵ محمدمهدی کرمعلی

#متفرقه

از آیه «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ». 

 برداشت می‌شود که در مقابل شرح صدر ضیق صدر است و همان‌طور که انشراح صدر مقدّمة هدایت است، ضیق صدر هم مقدمة ضلالت و گمراهی می‌شود. بنابراین در جبهة مقابل شرح صدر، ضیق و قساوت قلب قرار دارد. «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَی قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ...».

 ضیق صدر به معنای دل‌تنگی و سخت شدن دل و کنایه از کم‌حوصلگی و تحمّل پایین می‌باشد؛ به صورتی که در مواجهه با حق و حتّی باطل عکس‌العمل سریع و تندی در رد یا اثبات آن صورت گیرد.

امام علی علیه السلام می‌فرماید: «من ضاق صدره لم یصبر علی أداء حق»؛ «هر کس ضیق صدر داشته باشد، ادای حق را برنمی‌تابد». 

آیة دیگری که می‌توان از آن تقابل شرح و ضیق را فهمید، آیة دوم سوره اعراف است: «کِتَابٌ أُنزِلَ إِلَیْکَ فَلاَ یَکُن فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِکْرَی لِلْمُؤْمِنِینَ». 

این آیه، بیان می دارد که در تبلیغ قرآن، پیامبر صلی الله علیه وآله هیچ‌گونه دل‌تنگی به خود راه ندهد و همواره شرح صدر داشته باشد. به بیانی دیگر «شرط رسالت و تبلیغ سعه صدر است

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۵۲ محمدمهدی کرمعلی

#روایت

إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا یُحَیَّرُ فِیهِ عَنِ الصَّوَابِ
هنگامی که خداوند متعال بنده ای را برای اداره امور بندگانش بر می گزیند به او شرح صدر و ظرفیت این کار را عنایت می کند و چشمه های حکمت را در قلبش قرار می دهد و علم را به او الهام می کند به طوری که در پاسخ به هیچ پرسشی در نمی ماند و در جواب درست دچار حیرت نمی شود .
الکافی ج 1 ص 201


 اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِکَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَیْهِ فَعَمِلَ بِه
بدانید که وقتی خداوند خیر بنده ای را بخواند سینه اش را برای فهم اسلام گشاده می کند و به دنبال زبانش را برای بیان حق گویا می سازد و قلبش را برای حق محکم می سازد تا به حق عمل کند .
الکافی ج 8 ص 13

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۱۶ محمدمهدی کرمعلی

#داستان

روزی شاگردی از راهب پیر هندو  خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد.

 

راهب  از شاگردش خواست یک مشت  نمک را داخل یک  لیوان آب بریزد و آن را بنوشد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد.

 

استادپرسید : “مزه اش چطور بود؟ “

 

 

شاگرد جواب داد: “بد جوری شور و تنده، اصلا نمیشه خوردش”

 

پیر هندو  از شاگردش خواست یک  مشت نمک بردارد و او را  همراهی کند.

 

رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست نمک­‌ها را داخل دریاچه بریزد، بعد یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد. و از او خواست تا آن را بنوشد. شاگرد به­ راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید.

 

استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملاً معمولی بود . “

 

پیرهندو گفت:

 

رنجها و سختی­هائی که انسان در طول زندگی با آن­ها روبرو می­‌شود، همچون یک  مشت نمک است و  این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ­تر و وسیع­‌تر شود، می­‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را  به­‌راحتی تحمل کند.

 

 بنابراین: سعی کن که در زندگی یک دریا باشی نه یک لیوان آب.

۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۲۹ محمدمهدی کرمعلی

#داستان

داستان گفت‌و‌گوی مُفضّل بن عمر (یکی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)) با ابن ابی‌العوجاء (ییکی از زنادقه)در باره سعه صدر

مُفضّل بن عمر یکی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) است. رفت در مسجد مدینه نماز بخواند. خلوت بود. خودش می‌گوید: «بعد از نماز، من درباره پیغمبر و عظمت او فکر می‌کردم». در همان حال ابن ابی‌العوجاء ـ که یکی از زنادقه بود، یعنی اصلاً خدا را قبول نداشت ـ آمد کناری نشست؛ به طوری که فاصله زیادی با مفضّل نداشت. بعد یکی از هم‌فکرانش هم آمد کنار او نشست. شروع کردند با هم‌دیگر صحبت کردن. در بین صحبت‌ها یک دفعه ابن ابی‌العوجاء گفت: من هرچه درباره عظمت این آدم که در این‌جا مدفون شده فکر می‌کنم، متحیرم. ببین چه کرده است! چگونه به گردن مردم افسار زده است! در پنج وقت صدای شهادت به پیامبری او بلند است. شروع کرد به کفر گفتن راجع به خدا، پیغمبر، قیامت و... .

مفضّل آتش گرفت، نتوانست طاقت بیاورد. آمد نزد او و با عصبانیت گفت: ‌ای دشمن خدا! در مسجد پیغمبر خدا چنین سخنانی می‌گویی؟! او پرسید: تو کیستی و از کدام نحله از نحله‌های مسلمین هستی؟ از اصحاب کلامی؟ از فلان فرقه هستی؟ بعد گفت: اگر از اصحاب جعفر بن محمد هستی، ما همین حرف‌ها و بالاتر از این‌ها را در حضور خودش می‌گوییم، با کمال مهربانی همه حرف‌های ما را گوش می‌کند؛ به طوری که ما گاهی پیش خودمان خیال می‌کنیم که تسلیم حرف ما شد و عن قریب او هم حرف ما را قبول می‌کند. بعد با یک سعه صدری شروع می‌کند به جواب دادن؛ تمام حرف‌های ما را جواب می‌دهد. یک ذره از این عصبانیت‌هایی را که جناب عالی دارید، او ندارد، ابداً عصبانی نمی‌شود.

مفضّل برمی‌خیزد، خدمت امام صادق (علیه‌السلام) می‌رود و می‌گوید: یا ابنَ رسول اللَّه! من یک چنین گرفتاری پیدا کردم. حضرت تبسم می‌کند و می‌فرماید: ناراحت نباش. اگر دلت می‌خواهد فردا صبح بیا من یک سلسله درس توحیدی به تو می‌گویم که بعد از این اگر با این طبقه مواجه شدی، بدانی چه جواب بدهی. کتاب توحید مفضّل که امروز در دست است، مولود این جریان است. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی