نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 28 (بانوان مقاومت)

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۴۸ ب.ظ

سوره مبارکه تحریم/ 10-12

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ (10)

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ (11)

وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتینَ (12)

 

۹۸/۱۲/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j28

نظرات  (۱۹)

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ (10)

#شأن_نزول

«در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که ایشان میفرمایند:این مثل را خداى تعالى براى عایشه و حفصه زده، که علیه رسول خدا (ص) و در دشمنى با آن جناب دست به دست هم داده، سر او را فاش کردند» تفسیر المیزان

«و زمانى که رسول خدا (ص) سرى از اسرار خود را نزد بعضى از همسرانش- یعنى حفصه دختر عمر بن خطاب- افشا کرد، و به وى سفارش فرمود که این مطلب را به کسى نگوید، همین که حفصه آن سر را بر خلاف دستور آن جناب به دیگرى گفت، و قسمتى از سر آن جناب را فاش نموده از فاش کردن بقیه آن سر خوددارى نمود، رسول خدا (ص) جریان را به عنوان اعتراض به خود او خبر داد، یعنى خبر داد که تو سر مرا فاش کردى، آن زن پرسید چه کسى به تو خبر داد که من این کار را کرده‏ام، و سر تو را فاش ساخته‏ام؟ رسول خدا (ص) فرمود خداى علیم و خبیر به من خبر داد، و او خدایى است که عالم به سر و علانیه، و با خبر از سرائر و اسرار است.قرآن از اصل ماجرا پرده برداری کرده ولی آن را سربسته بیان کرده و در ادامه خطاب آن دو زن کرده، و به آن دو فرمود: دلهایتان در اثر عملى که کردید منحرف شده، و به جاى اینکه به آن دو دستور دهد که توبه کنند، خاطرنشان ساخت که شما دو نفر بین دو امر قرار گرفته‏اید، یا اینکه از گناه خود توبه کنید، و یا علیه کسى که خدا مولاى او است، و جبرئیل و صالح مؤمنین و ملائکه پشتیبان اویند، به اتفاق یکدیگر توطئه کنید،

پس مسلم است که این دو زن، رسول خدا (ص) را آزردند و علیه او دست به دست هم دادند» المیزان

روایات و گزارشات متعدد و متفاوتی در مورد اینکه رازی که عایشه و حفصه افشاء کردند چه بوده است وجود دارد أما با توجه به إختلافاتی که دارند چندان نمی توان به آنها اعتنا کرد.

 

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ (10)

#شأن_نزول

«در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که ایشان میفرمایند:این مثل را خداى تعالى براى عایشه و حفصه زده، که علیه رسول خدا (ص) و در دشمنى با آن جناب دست به دست هم داده، سر او را فاش کردند» تفسیر المیزان

«و زمانى که رسول خدا (ص) سرى از اسرار خود را نزد بعضى از همسرانش- یعنى حفصه دختر عمر بن خطاب- افشا کرد، و به وى سفارش فرمود که این مطلب را به کسى نگوید، همین که حفصه آن سر را بر خلاف دستور آن جناب به دیگرى گفت، و قسمتى از سر آن جناب را فاش نموده از فاش کردن بقیه آن سر خوددارى نمود، رسول خدا (ص) جریان را به عنوان اعتراض به خود او خبر داد، یعنى خبر داد که تو سر مرا فاش کردى، آن زن پرسید چه کسى به تو خبر داد که من این کار را کرده‏ام، و سر تو را فاش ساخته‏ام؟ رسول خدا (ص) فرمود خداى علیم و خبیر به من خبر داد، و او خدایى است که عالم به سر و علانیه، و با خبر از سرائر و اسرار است.قرآن از اصل ماجرا پرده برداری کرده ولی آن را سربسته بیان کرده و در ادامه خطاب آن دو زن کرده، و به آن دو فرمود: دلهایتان در اثر عملى که کردید منحرف شده، و به جاى اینکه به آن دو دستور دهد که توبه کنند، خاطرنشان ساخت که شما دو نفر بین دو امر قرار گرفته‏اید، یا اینکه از گناه خود توبه کنید، و یا علیه کسى که خدا مولاى او است، و جبرئیل و صالح مؤمنین و ملائکه پشتیبان اویند، به اتفاق یکدیگر توطئه کنید،

پس مسلم است که این دو زن، رسول خدا (ص) را آزردند و علیه او دست به دست هم دادند» المیزان

روایات و گزارشات متعدد و متفاوتی در مورد اینکه رازی که عایشه و حفصه افشاء کردند چه بوده است وجود دارد أما با توجه به إختلافاتی که دارند چندان نمی توان به آنها اعتنا کرد.

 

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ (10)

#نکات_تفسیری

#آیات_مرتبط

«این آیه، دو زن را به عنوان نمونه اعلاى کفر معرّفى کرده است که هر دو، در خاندان رسالت زندگى مى‏کردند و همسر دو پیامبر الهى بودند، امّا با مخالفان آنان هم رأى و هم‏دست بودند. در آیات بعد نیز، دو زن را به عنوان نمونه برتر ایمان معرّفى مى‏کند.» تفسیر نور

«چندین بار از هلاکت زن لوط سخن به میان آمده است. «کانَتْ مِنَ الْغابِرِین‏»: اعراف، 83؛ حجر، 60؛ شعراء، 171؛ نمل، 57؛ عنکبوت، 32 و 33؛ صافّات 135.» تفسیر نور

«البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبرى آلوده به بى‏عفتى نشده است، چنان که در حدیثى از پیامبر اکرم ص صریحا آمده است،" ما بغت امرأة نبى قط":" همسر هیچ پیامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفت نشد"

خیانت همسر" لوط" این بود که با دشمنان آن پیامبر ع همکارى مى‏کرد، و اسرار خانه او را به دشمن مى‏سپرد، و همسر نوح نیز چنین بود.» تفسیر نمونه

 «- زن در عقیده و عمل آزاد است. وابستگى خانوادگى و اقتصادى و اجتماعى او را مجبور نمى‏کند. کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا ... فَخانَتاهُما

- در نظام خانوادگى دینى، سرپرستى و مدیریّت با مرد است. «کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ»

- وابستگان فاسد، ضربه‏ اى به عصمت و عدالت رهبران آسمانى نمى‏زنند.عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا ... فَخانَتاهُما» تفسیر نور

«و در ضمن هشدارى است به همه مؤمنان در تمام قشرها که پیوندهاى خود را با اولیاء اللَّه در صورت گناه و عصیان مانع عذاب الهى نپندارند» تفسیر نمونه

 

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (11)

#نکات_تفسیری

#آقا

«در قرآن به عنوان نمونه‌ی ایمان - نه نمونه‌ی ایمان زنان، نمونه‌ی ایمان همه‌ی بشر؛ زن و مرد - دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»(۱) و «مریم ابنت عمران»؛(۲) یکی زن فرعون است،» مقام معظم رهبری

«یکى همسر فرعون است، که درجه کفر شوهرش بدانجا رسید که در بین مردم معاصر خود (با کمال بی شرمى و جنون) فریاد زد:

" رب اعلاى شما منم"» تفسیر المیزان

«نام آن همسر فرعون به طورى که در روایات آمده آسیه بوده» المیزان

«به طورى که از روایات برمى‏آید آسیه همسر فرعون به دست همسرش فرعون کشته شد، چون فرعون به دست آورده بود که وى به خداى یگانه ایمان آورده، و اما اینکه به چه صورت کشته شده، روایات اختلاف دارند.» تفسیر نمونه

هنگامى که آسیه، (همسر فرعون) معجزه حضرت موسى را دید، به او ایمان آورد و فرعون، به کیفر این کار، دست و پایش را به زمین میخکوب کرد و او را زیر آفتاب سوزان قرار داد. هنگامى که آسیه آخرین لحظه‏هاى عمر خود را مى‏گذرانید، دعایش این بود، «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ»

 «-حضرت آسیه محیطزده نبود و جامعه شخصیّت او را نساخته بود. او با منطق در برابر رژیمى فاسد ایستاد.

-زرق و برق زده نبود و به تمام مظاهر دنیوى پشت کرد و از کاخ و رفاه و مادیات گذشت‏

-صبور بود و زیر شکنجه جان داد و به شهادت رسید، ولى از راه و مکتبش دست بر نداشت.

-حامى رهبر معصوم زمان خود، حضرت موسى‏ بود.

-منطق و عقل و وحى را بر مسایل خانوادگى ترجیح مى‏داد.

-می ‏گویند: زن شخصیّت مستقل ندارد، امّا او ثابت کرد زن در انتخاب راه مستقل است.» تفسیر نور

وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ (12)

 

#نکات_تفسیری

«تنها زنى که نامش در قرآن آمده، حضرت مریم است که 31 مرتبه در دوازده سوره از او نام برده شده‏

«أَحْصَنَتْ» از «حصن» به معناى قلعه، در مورد زنان، رمز عفت و پاکدامنى است.

خداوند از پاکان دفاع مى‏کند. چون به حضرت مریم تهمت ناپاکى زدند، «وَ قَوْلِهِمْ عَلى‏ مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظِیماً»(نساء156)، خداوند در قرآن دو بار فرمود: او پاکدامن است. «أَحْصَنَتْ فَرْجَها»(أنبیاء 91، تحریم 12)

- ارزش زن به پاکدامنى اوست. «مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها»

- فرزند پاک از دامان پاک برمی خیزد. «أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا»» تفسیر نور

#بانوان_مقاومت#روایاتچهار زن برتر أهل بهشت:

«پیامبر صلی الله علیه و آله: " برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند" خدیجه" دختر خویلد و" فاطمه" دختر محمد ص و" مریم" دختر عمران و" آسیه" دختر مزاحم همسر فرعون‏»تفسیر نمونه

 

 

حجاب عفت حضرت زهراء:

«قَالَ قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : اِسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهَا فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لاَ یَرَاکِ فَقَالَتْ عَلَیْهَا السَّلاَمُ إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ اَلرِّیحَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی .

امام صادق علیه السّلام از امام على علیه السّلام روایت کرده،که آن حضرت فرمود:مرد نابینایى اجازه گرفت،که به حضور حضرت فاطمه علیها السّلام برسد،اما فاطمه علیها السّلام با حجاب خود را از او پوشید.رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم فرمود:چرا خود را پوشیدى،در حالى که مرد چشم ندارد که تو را ببیند؟ حضرت فاطمه علیها السّلام گفت:اگر او مرا نمى‌بیند،من که او را مى‌بینم،و او بوى خوش را»  نوادر الراوندی

 

حجاب و عفت حضرت زهراء:

پیامبر سؤال فرمود:در چه هنگامى زن به خداوند نزدیکتر است‌؟ ولى اصحاب پیامبر نتوانستند به این سؤال وى پاسخ بگویند؛هنگامى که این سؤال به فاطمه عرضه شد،گفت:هنگامى زن به خداوند نزدیکتر است که در کنج خانه‌اش قرار داشته و از اختلاط‍‌ با نامحرمان به دور باشد.

بحارالأنوار (جلد 43) / ترجمه روحانی ؛ ج 1 , ص 398

وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ قَالَ: سَأَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَصْحَابَهُ عَنِ اَلْمَرْأَةِ مَا هِیَ قَالُوا عَوْرَةٌ قَالَ فَمَتَى تَکُونُ أَدْنَى مِنْ رَبِّهَا فَلَمْ یَدْرُوا فَلَمَّا سَمِعَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ ذَلِکَ قَالَتْ أَدْنَى مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی   بحار الأنوار ؛ ج 43 , ص 92

 

 

تقسیم کار در خانواده توسط پیامبر صلی الله علیه و آله:

امام صادق (ع) فرمود: این تقسیم کار، با رهنمود رسول خدا انجام گرفت، آنگاه که فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه و کارهای بیرون منزل را علی (ع) انجام دهد. حضرت زهرا(س) از این تقسیم کار به شدّت خوشحال شد لذا فرمود: «فلا یعلم ما داخلینی من السُّرور الّا الله بإکفائی رسول الله تحمّل رقاب الرّجال ؛ جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است معاف داشت.    بحار الأنوار ؛ ج 43 , ص 81

 

حجاب و عفّت حضرت زهراء سلام الله علیها:

اسماء بنت عمیس می گوید: در روزهای آخر زندگانی با او بودم، روزی مرا به یاد کیفیّت حمل جنازه توسط مردم انداخت، و ابراز نگرانی فرمود: که چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟! فرمود؟: من بسیار زشت می دانم که (جنازه) زنان را پس از مرگ بر روی تابوت سرباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند، که حجم بدن را برای بینندگان نمایش می دهد. مرا بر روی تابوت آنچنانی نگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنّم باز دارد(5).

اسماء می گوید: خدمت حضرت زهرا (س) توضیح دادم: که در سرزمین حبشه تابوتی برای حمل جنازه ها درست می کنند که بدن میت را می پوشاند و سپس به وسیله چوب های تر و شاخه های نازک درخت، شکل و قیافه آن را ترسیم کردم. حضرت خوشحال شده فرمود: «اِصنعی لی مثلهُ اُسترینی سترک الله من النّار؛ برای من تابوتی مثل آن درست کن و مرا (با آن) بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نماید .  وسائل الشیعه ج3 ص 220

 

التزام به حجاب حضرت زهراء سلام الله علیها در هنگام ایفای مهمترین نقش اجتماعی:

رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ: أَنَّهُ لَمَّا أَجْمَعَ أَبُو بَکْرٍ عَلَى مَنْعِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلَامُ فَدَکَ، وَ بَلَغَهَا ذَلِکَ لاتت [لَاثَتْ‏] خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ‏ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُیُولَهَا، مَا تَخْرِمُ مِشْیَتُهَا مِشْیَةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِی بَکْر

عبد اللَّه بن الحسن مثنّى به اسناد خود از پدران گرامش- درود خداوند بر آنان باد- نقل مى‏کند:

ابو بکر عزم خود را بر گرفتن فدک از فاطمه زهرا علیها السّلام جزم کرد. چون خبر به سمع و نظر حضرت رسید، سرپوش بر سر افکند و خود را در چادرى پیچیده با گروهى از زنان به جانب مسجد به راه افتاد. حضرت خود را سخت مستور داشته بود و همچون پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بدون هیچ کاستى قدم برمى‏داشت، تا اینکه بر ابو بکر وارد شد

کتاب زندگی حضرت زهرا (ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه ی روحانی

 

 

 

مقاومت در مشکلات زندگی توسّط حضرت زهرا سلام الله علیها و حفظ کانون خانواده:

در یکی از صبحگاهان امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: «فاطمه جان! آیا غذایی داری تا گرسنگی ام برطرف شود؟ پاسخ داد: نه، به خدایی که پدرم را به نبوّت و شما را به امامت برگزید سوگند که دو روز است در منزل غذای کافی نداریم، آنچه بود به شما و فرزندانم دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم.امام با تأسف فرمود: فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیّه غذا بروم؟ فاطمه گفت: «یا اباالحسن انّی لاستحیی من الهی ان اکلف نفسک مالاتقدّر علیه؛(20) ای اباالحسن! من از خدایم حیا می کنم که تو را به چیزی وادار نمایم (و از تو درخواستی داشته باشم) که تو بر آن توان و قدرت نداری» این درس بزرگی است برای همه زنانی که زهرا(س) را به عنوان الگو پذیرفته اند، که بخاطر درخواستهایی که در توان شوهر نیست زندگی و نشاط زندگی را از بین نبرند، و خدای ناکرده زندگی مشترک را متلاشی نکنند

#بانوان_مقاومت

#روایات

#رهبری

جهاد زن، حفظ پیکره ی خانواده و ایفای نقش همسری و مادری

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْجَوْزَاءِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ کَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهَادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتَّى یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَیْرَتِهِ.

- وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ‏[1].   (کافی،همچنین در حکمت 132 نهج البلاغه) تبعّل: إطاعة زوجها

مقام معظم رهبری پیرامون این حدیث:(نشست اندیشه های راهبردی 14/10/90)«جهاد المرأة حسن التّبعّل»؛ یعنی ثواب مجاهدت آن جوانی را که رفته توی میدان جنگ و جان خودش را کف دستش گرفته، به خاطر این کار، به این زن میدهند؛ چون این کار هم زحمتش کمتر از آن نیست. البته شوهرداری خیلی سخت است. با توقعاتشان، با انتظاراتشان، با بداخلاقیهاشان، با صدای کلفتشان، با قد بلندترشان؛ خب، زنی بتواند با این شرائط، محیط خانه را گرم و گیرا و صمیمی و دارای سکینه و آرامش - سَکَن - قرار بدهد، خیلی هنر بزرگی است؛ این واقعاً جهاد است؛ این شعبه‌ای از همان جهاد اکبری است که فرموده‌اند؛ جهاد با نفس است.

 

 

نقش متعالی مادر

مقام معظّم رهبری: حقّ مادر بر گردن فرزند، بیشتر و وظیفه‌ی فرزند نسبت به مادر سنگینتر است.روایات فراوانی در این زمینه هست: پیغمبر اکرم در جواب کسی که سؤال کرد: «من اَبِرَ؟» (به چه کسی نیکی کنم؟) فرمود: «امّک.» یعنی «به مادرت.» دفعه‌ی دوم هم همین را فرمود؛ دفعه‌ی سوم هم همین را فرمود. دفعه چهارم که سؤال کرد، فرمود: «اباک.» یعنی «به پدرت».(

الکافی،ثقة الاسلام کلینی ج ۲ ص ۱۵۹

#بانوان_مقاومت

#کلام_بزرگان

#آیت_الله_جوادی_آملی

#روایات

#داستان

زن و مسأله ی جهاد (از کتاب زن در آیینه ی جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی)

شبهه دیگری که مطرح می شود حضور زن در جبهه وجهاد دانست. اولا: زن می تواند در بخش مهمی از امور مربوط به جهاد حضور یابد، چرا که تمام جهاد، در سنگر بودن و تیراندازی کردن نیست علاوه بر کمک های تداکارتی پشت جبهه و متن جبهه، نقشه کشیدن و راهنمایی کردن نیز بخش های مهمی از جهاد به شمار می آید، مگر آنان که در متن جنگ حضور دارند، همه کار نظامی می نمایند؟ بخش قابل توجهی از آنان امور مربوط به نقشه برداری، اطلاعات جنگی و... را به عهده دارند. زنها فقط امور تنگاتنگ نظامی را که کار شاق ودشواری است، به عهده نمی گیرند نه این که از فیض جهاد محروم باشند. وثانیا: اگر کشوری در حال جنگ و دفاع است و از طرف بیگانه ها تهدید می شود، زنها باید فاع کنند ولازمه دفاع آموزش نظامی دیدن است. پس در هیچ یک از این مسائل، زن مرحوم نیست بلکه در اکثر دشواریها و باربرداری وامانت داریها، در بسیاری از مصائب و مشکلات، زن همتای مرد است.

این که گفته می شود جنگ و جهاد و مبارزه وظیفه زن نیست، مربوط به جهاد ابتدایی است که مربوط به امام معصوم سلام الله علیه است و تنها بعضی از فقهای مارضوان الله علیهم فرموده اند، که اختصاصی به امام معصوم ندارد، اما در جنگهای دفاعی ورد کید اجانب، اگر زن فرمانده لشکر زنان بشود نه تنها جایز ست بلکه گاهی واجب است، چون دفاع اختصاصی به زن و مرد ندارد. هرجا که دفاع باشد زن همتای مرد و در همه مسائل جنگی و غیر جنگی حضور دارد.

هجرت نیز که در مبارزه بار سنگینی است، بر زن و مرد واجب است، همواره هجرت با جهاد همراه بوده است. در صدر اسلام، هم مهاجرین بودند و هم مهاجرات. واکنون هم مهاجرت مخصوص مرد نیست بلکه به هنگام ضرورت بر هر دو گروه واجب است.

ثالثا: این شبهه که می گویند; تقسیم کارهای اجرایی مانع از دستیابی زنها به فضائل است، در اثر عدم توجه به نظام ارزشی اسلام است. ملاک های نظام ارزشی اسلام غیر از معیارهای مکاتب دیگر است. در اسلام تعبد هست و این تعبد مایه تقرب است، وهرکس بنده تر باشد مقرب تر است. بندگی خدا نیز در آن نیست که مطابق آرا و پیشنهادهای خود عمل کنیم، بلکه بندگی آن است که برابر دستور خدا رفتار کنیم.

کسی توقع تکامل وانتظار فضیلت دارد، معیار تکامل و فضیلت را باید وحی الهی تضمین کند و وحی الهی هم برنامه ها را تقسیم و توزیع نموده است. زن هرگز نمی تواند بگوید: چون من نسبت به بخشی از وظایف مرد محروم هستم، پس از فضائل آن وظایف نیز محروم می باشم، ومرد نیز نمی تواند مدعی شود به دلیل انجام کارهای ویژه از فضیلت ویژه ای برخوردارم. چون برای هر کار اجرایی یک پاداشی است و به هر شخصی به مقدار اخلاص پاداش داده می شود، اگر چنانچه برای مرد کارهای اجرایی مشخص و ثواب های معین است، برای زن هم کارهای اجرایی وثواب های مشخص است.

این شبهه در زمان رسول خدا (ص) مطرح شده، و حضرت با جمله ای کوتاه به نوع این نقد واشکال ها، پاسخ داده است، این سؤال وجواب را، حضرت استاد علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در تفسیر قیم المیزان به نقل از کتاب «الدر المنثور فی التفسیر بالماثور» در خلال «بحث روائی » بخشی از آیات سوره نساء ذکر فرموده است. (1)

در المنثور از بیهقی نقل می کند که: روزی رسول خدا (ص) در جمع یاران واصحابش نشسته بود، اسماء بنت یزید انصاریه، یکی از زنان انصار، به حضور پیامبر صلوات الله وسلامه علیه رسید، عرض کرد: من نماینده تمام زنان هستم به سوی شما، این سؤال، تنها سؤال زنان انصار و زنان مدینه نیست، بلکه سؤال همه زنهاست و هیچ زنی در مشرق یا در مغرب نیست مگر این که وقتی سخن مرا بشنود آن را می پذیرد، پس من در حقیقت نماینده همه زنان عالم هستم، زیرا شما پیامبر همه جوامع بشری اعم از زن ومرد هستید واین سؤال عموم زنان از شما است. او در کمال ادب این سؤالها را طرح کرد. در آغاز سخنش جمله «بابی انت وامی » گفت، بعد هم گفت: «نفسی لک الفداء» یعنی من و پدر ومادرم فدای تو.

پس از ایراد خطبه به عنوان نماینده زنان جهان عرض کرد:

«ان الله عزوجل بعثک الی الرجال و النساء»

یعنی خدای سبحان تو را به عنوان پیامبر بشر مبعوث کرد چه برای رجال، چه برای نساء

«فامنا بک و بالهک »

ما به مبدا و معاد و وحی و رسالت ایمان آوردیم، به خدایی که تو را فرستاد ایمان آوردیم. سخن این زن در حقیقت بیانگر اصول سه گانه دین بوددر قرآن کریم گاهی سه اصل مبدا و معاد و وحی در کنار هم ذکر می شود و گاهی دو اصل مبدا و وحی، سرش این است که بازگشت معاد به همان مبدا است و اگر کسی به خدا ایمان آورد به معاد هم ایمان آورده است

«و انا معشر النساء محصورات مقصورات قواعد بیوتکم و مقضی شهواتکم و حاملات اولادکم »

ما زنها خانه نشین و محصور و حامل فرزندان شما مردان هستیم. تفکری که در آن روز رایج بود تفکر جاهلی بود. این زن در عین حال که نماینده زنان جهان است نماینده زنان مسلمان نیز هست، ولی در متن سؤالش تفکر جاهلی را مطرح می کند او می گوید، زن حامل فرزند شوهر است، غافل از این که زن حامل فرزندی است که به پدر ومادر به صورت مشترک منسوب است.

«و انکم معاشر الرجال فضلتم علینا بالجمع و الجماعات و عیادة المرضی و شهود الجنائز و الحج بعد الحج و افضل من ذلک الجهاد فی سبیل الله »

و شما مردها بر ما فضیلت دارید برای این که در نماز جمعه وجماعت، در عیادت بیمار، در تشییع جنازه شرکت می کنید، شما مکرر می توانید به حج بروید وبالاتر از همه جهاد فی سبیل الله وظیفه شماست و ما محرومیم.

«و ان احدکم اذا خرج حاجا او معتمرا او مجاهدا حفظنا لکم اموالکم و غزلنا اثوابکم و ربینا لکم اولادکم »

شما اگر به عنوان حج یا جهاد حرکت کردید ما باید در خانه ها بنشینیم واموالتان را حفظ کنیم، لباسهایتان را ببافیم، فرزندان شما را تربیت کنیم.

«فما نشارککم فی هذا الاجر و الخیر»

ما زنها با شما مردها در هیچ یک از فضیلت ها شریک نیستیم.

پاسخ پیامبر (ص) در تبیین وظایف زن:

«فالتفت النبی (ص) الی اصحابه بوجهه کله »

حضرت رسول (ص) با تمام صورت رو به اصحاب کرد وفرمود:

«هل سمعتم مسالة امراة قط احسن من مسالتها فی امر دینها من هذه »

یعنی شما تاکنون زنی به این فضیلت دیده اید که در مسائل دینی اینچنین سؤال کند؟ معلوم می شود شنیدن صدای زن در این گونه از مسائل دینی برای معصوم هم رواست و زن می تواند در مجامع عمومی درباره مسائل دین سخن بگوید و مردها هم می توانند سخن زن را درباره مسائل دینی بشنوند ویا گوش دهند. این قصه در مدینه و در زمانی واقع شده که بسیاری از مسائل حجاب و فضائل دینی و دستورات عفاف نازل شده است، اگر یک چنین سؤال و جواب و سخنرانی در اوائل اسلام و در مکه رخ می داد، ممکن بود کسی بگوید آن روز هنوز دستور حجاب نبوده و... اما این جریان در مدینه و در جمع انصار اتفاق می افتد و سؤال و جواب در مقام وموقعیت زن در جهاد بوده است.«فقالوا یا رسول الله ما ظننا ان المراة تهتدی الی مثل هذا»اصحاب گفتند: ما فکر نمی کردیم زن به این مقام برسد. چرا که زمینه ای نبود تا زن را بپروراند. نباید توقع داشت، تفکر جاهلی توان تربیت این گونه از زنها را داشته باشد. آنگاه:«فالتفت النبی (ص) الیها» پیامبر رو به این زن کرد:

«فقال افهمی ایتها المراة و اعلمی من خلفک من النساء ان حسن تبعل المراة لزوجها و طلبها مرضاته و اتباعها موافقته یعدل ذلک کله فانصرفت و هی تهلل حتی وصلت الی نساء قومها».

ای زن برگرد به همه زنهایی که تو نماینده آنهایی، چه در مشرق و چه در مغرب، اعلام بکن که مسؤولیت تربیت خانواده و تشکیل خانه، شوهرداری، حسن تبعل که چشم شوهر در بیرون به گناه گشوده نشود و گوشش در بیرون منزل به گناه و آهنگ باطل باز نشود، و دستش به خیانت باز نشود، نیک شوهرداری کردن و خانواده را حفظ کردن وارکان خانه را به دوش کشیدن، حفظ اولاد واموال و تامین آبرو، معادل همه آن فضائل است که بر شمردی. مگر نه آن است که شما خواهان ثواب و تقرب الهی هستید، مگر نه آن است که فروع دین تعبدی است و ذات اقدس آله مصالح ما را بهتر از ما می شناسد، آن خدایی که به شما شش سال زودتر از دیگران دستور عبادی داد و زودتر از دیگران سخن گفت و شش سال زودتر از دیگران به حضور پذیرفت، این چنین دستور داده است که خانواده در اسلام اصل است. آنها که خانه را منحل کرده و در حد یک خوابگاه به او می نگرند، آنها جان و روح زن را از خانه بیرون آوردند و به مراکز فساد کشاندند.

نمونه بارز انحطاط را در کشورهای پیشرفته دیده و می بینید. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین حدیث شریف بحث مبسوطی دارند و می فرمایند:

آنها زن را تحت عنوان آزادی بازیچه قرار دادند. اما دین می گوید زن گل است و نظیر ابزار بازی نیست، او را ضایع نکنید، کارهای سنگین به اینها ارائه نکنید، نگذارید با نامحرم تماس بگیرند، نامحرم با او تماس بگیرد چرا که این گل لا مرده می شود، این فقط باید در بوستان منزل باشد، آنگاه است که می تواند پیغمبر تربیت کند.

اگر زنان، کانون خانه را متلاشی نکنند و گرم نگه دارند و گونه ای عمل کنند که مرد، تمام تلاشش متوجه خانه باشد، با حسن برخورد، با اداره صحیح شؤون منزل، با قناعت و کم توقعی، با تربیت دقیق فرزندان، با رفتار مؤدبانه داشتن و حفظ عفاف و لباس حتی در برابر اولاد، و در نتیجه تربیت فرزندانی وزین و عفیف، آنگاه می توانند نقص آن فضائل را جبران کنند، چه این که اینها معادل همه فضائلی است که برای مردها وارد شده است.

پی نوشت:

1. تفسیر المیزان، ج 4، ص 37، چاپ اول.

 

#بانوان_مقاومت

#تاریخ

#رهبری

#حضرت_خدیجه

بانوان مقاومت در صدر اسلام

در صدر اسلام، زن در میدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان – که این کار بیش­تر بر عهده‌ى زنان بود حتّى گاهى با نقاب، در میدان جنگ و رزم­هاى دشوار آن روز، شمشیر هم مى‌زد! درعین‌حال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش مى‌گرفت، تربیت اسلامى هم مى‌کرد، حجاب خود را هم حفظ مى‌کرد؛ چون اینها منافاتى با هم ندارد. اگر کسى درست توجّه کند، خواهد دید که منافاتى ندارد.«مقام معظّم رهبری»

 

 

حضرت خدیجه علیها السلام

ایشان اوّلین همسر رسول الله صلی الله علیه و آله و همچنین اوّلین زن مسلمان بودند

کمک‌های مالی حضرت خدیجه(س) موجب غنای پیامبر(ص) شد.

در ماجرای محاصره شعب ابی طالب، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از بنی‌هاشم مصرف شد

پیامبر صلی الله علیه و آله سالی را که در آن أبوطالب و حضرت خدیجه سلام الله علیهما وفات یافتند را «عام الحزن» یعنی سال اندوه نامید.

سال ها بعد از وفات این بانو وقتی یکی از زنان پیامبر صلی الله علیه وآله کلام دور از ادبی را درمورد حضرت خدیجه سلام الله علیها به زبان آورد، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچ‌گاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ‌کس مرا تصدیق نکرد، یاری‌ام کرد در زمانی که هیچ‌کس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، مالشان را از من دریغ کردند. - ویکی شیعه

(حضرت خدیجه(س) در واقع مادر دوازده امام است؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى. رهبر انقلاب اسلامی ۹۵/۲/۲۰)

#بانوان_مقاومت

#تاریخ

#سمیه

#رهبری

#کلام_آقا

#حضرت_زینب

#آمار_دفاع_مقدس

 

بانو سمیّه مادر عمّار صحابی معروف رسول الله صلّی الله علیه و آله

وقتی حضرت محمد(ص) به مقام نبوت مبعوث شد، یاسر و سمیه و فرزندشان عمار، جزو اولین نفراتی بودند که به دین اسلام گرویدند و تمام خطرات احتمالی را با جان و دل پذیرا شدند. در ریگزار داغ مکه، ابوجهل و مشرکان سخت دل، سنگ‌های سنگینی روی سینه هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آن‌ها را شکنجه و آزار می‌دادند. می گفتند از اسلام دست بردارید تا شما را رها کنیم ولی از زبان آن‌ها جملاتی غیر از «الله اکبر» و «لا اله الا الله» و بد گفتن به لات و عزی و یاد کردن نام پیامبر(ص) با کمال احترام چیزی شنیده نمی‌شد.

یاسر در نهایت در اثر شکنجه‌ها به شهادت رسید. و سپس أبوجهل به طرز وحشتناکی بانو سمیّه، همسر یاسر را نیز به شهادت رساند.

جوانان قریش که شاهد این صحنه بودند، با تمام وحدتی که در کوبیدن اسلام داشتند، عمار را با تن مجروح از زیر شکنجه ی ابوجهل نجات دادند، تا بتواند جسد پدر و مادر خود را به خاک بسپارد.  ویکی شیعه

 

حضرت زینب سلام الله علیها

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.»۱۳۸۹/۰۲/۰۱

 

 

آمار مشارکت بانوان در دفاع مقدس:

بانوان انقلابی در دفاع مقدس از راه های گوناگونی همچون نظامی‌، پشتیبانی ‌و تدارکاتی‌، فرهنگی‌، امدادی ‌و درمانی ‌و ... ‌در دفاع‌ مقدس مشارکت نمودند.

بر اساس آمار تهیه شده از فهرست شهدای جنگ تحمیلی زنان قهرمان ایران ۶ هزار و۴۲۸ نفر شهیده در طول سال­های دفاع مقدس تقدیم اسلام کردند که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیده‌اند.طبق آماری به نقل از نشریه داخلی بنیاد شهید و امور ایثارگران، 500 نفر از این افراد، رزمنده بودند،

تعداد کل جانبازان زن ۵ هزار و ۷۳۵ نفر است 

همسران شهدا 61 هزار و 52 نفر بوده است.

همسران جانبازان 317 هزار و 193 نفرند.

خبرگزاری صدا و سیما

#بانوان_مقاومت

#کلام_امام

#خاطره

خاطره ی فراموش نشدنی امام رحمة الله علیه

این جانب در طول این جنگ صحنه‏هایى از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیده‏ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد. و آنچه براى من یک خاطره فراموش نشدنى است- با اینکه تمام صحنه‏ها چنین است- ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: «حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دیْن خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم.» عظمت روحانى این صحنه و ارزش انسانى و نغمه‏هاى الهى آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمى‏توانند بیان و یا ترسیم کنند. و فداکارى و خداجویى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمى‏تواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند

#بانوان_مقاومت

#کلام_امام

وصیت نامه امام خمینی رحمة الله علیه

ما مفتخریم که بانوان و زنان‏ پیر و جوان و خرد و کلان‏ در صحنه ‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‏اند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندى که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمى‏آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مى‏لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوارى زینب‏گونه- علیها سلام اللَّه- فریاد مى‏زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خداى تعالى و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر؛ و مى‏دانند آنچه به دست آورده‏اند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.

 

 

عنایت اسلام به زن

عنایتى که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتى است که بر مردان دارد. مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بیشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مى‏کنند. قرآن کریم انسان‏ساز است، و زنها نیز انسان‏ساز. وظیفه زنها انسان‏سازى است. اگر زنهاى انسان‏ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت مى‏کنند، شجاع مى‏کنند.  صحیفه امام، ج‏6، ص: 300

 

درخواست امام خمینی رحمة الله علیه از زنان

خواهران من، کوشش کنید که فرزندان خودتان را خوب و با ایمان و با اراده تربیت کنید؛ فرزندانی تحویل جامعه بدهید که برای اسلام مفید باشند. فرزندان، از مادران بیشتر حرف را قبول می‌کنند. ۱۳۵۸/۳/۲۳ صحیفه امام خمینی (رحمه‌الله) جلد۸،ص۱۱۷

 

#بانوان_مقاومت

#کلام_امام

#پرستار

#کرونا

پیام [به ملت ایران به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س)

4 اردیبهشت 1360

پیروز و سرافراز باد نهضت اسلامى زنان معظم ایران. افتخار بر این قشر عظیمى که با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع از میهن اسلامى و قرآن کریم، انقلاب را به پیروزى رسانده و اکنون هم در جبهه و پشت جبهه در حال فعالیت و آماده فداکارى هستند. رحمت خداوند بر مادرانى که جوانان نیرومند خود را به میدان دفاع از حق فرستاده و به شهادت ارجمند آنان افتخار مى‏کنند.

درود بى ‏پایان بر زنان متعهدى که اکنون در سراسر کشور، به تربیت نوباوگان و تعلیم بیسوادان و تدریس علوم انسانى و آموزش فرهنگ غنى قرآنى اشتغال دارند. و درود خداوند بر زنانى که در این انقلاب و در دفاع از میهن، به درجه والاى شهادت نایل شده‏اند. و بر آنانى که در بیمارستانها و درمانگاهها در خدمت معلولان و بیماران مى‏باشند

 

 

ارزش کار پرستاران

پرستارى از بیمار امر بسیار مشکلى است، لکن خیلى ارزشمند است. انسان با یک بیمارى به طور محبت، به طور برادرى، به طور خواهرى مراعات احوال او را بکند، و این براى انجام یک وظیفه انسانى- الهى باشد، از عبادات بسیار ارزشمند است. شما متوجه باشید که شغل شما شغل بسیار شریفى است و از آن طرف مسئولیتش هم زیاد است. صحیفه امام خمینی رحمة الله علیه- ج 12 ص 286

#بانوان_مقاومت

#کلام_آقا

#کلام_امام

#خاطره «به امام بگو فدای سرتان»

مادر اسیری - نمی‌دانم در تبریز بود، یا در جای دیگر - به من گفت که بچه‌ام اسیر بود، امروز خبر آمد که شهید شده است. شما برو به امام بگو که فدای سرتان، من ناراحت نیستم. این زن، وضع خیلی عجیبی داشت. دیدم جمعیت را می‌شکافد و می‌آید. نمی‌گذاشتند بیاید؛ من گفتم بگذارید بیاید، ببینم چه می‌گوید. آمد این حرف را زد. از این حرف، من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتی که خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد که بیرون آمدم، یادم آمد. به یکی از آقایانی که در آن‌جا بود، گفتم به امام عرض بکنید، یک جمله ماند. ایشان، پشت درِ حیاط اندرونی آمدند، من هم به آن‌جا رفتم. وقتی حرف آن زن را گفتم، امام آن‌چنان چهره‌یی نشان دادند و آن‌چنان رقتی پیدا کردند و گریه‌شان گرفت که من از گفتنش پشیمان شدم. این، واقعاً خیلی عجیب است. ما این‌همه شهید دادیم، مگر شوخی است؟ هفتادودو تن از یلان انقلاب قربانی شدند، ولی او مثل کوه ایستاد و اصلاً انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است؛ حالا در مقابل این‌که یک اسیر را کشتند، چهره‌اش گریان می‌شود.

بیانات در دیدار با اعضای ستاد برگزاری مراسم اولین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 1/3/69

#بانوان_مقاومت

#کلام_آقا

خلاصه دیدار رهبر انقلاب با جمعی از بانوان برگزیده کشور30/1/93

یکی از بزرگ‌ترین افتخارات نظام اسلامی است که در سایه‌ی نظام اسلامی این‌همه زن فرزانه و تحصیل‌کرده و خوش‌فکر و ممتاز از لحاظ فکری و عملی در جامعه‌ی ما وجود دارندکه این واقعاً مایه‌ی افتخار است. در تاریخ ما بی‌سابقه است

مسئله‌ی زن در دنیای امروز و ازجمله در کشور ما، یکی از مسائلی است که به جهات مختلف همچنان درخور پیگیری و تأمّل و کار و فکر است. اگر ما می خواهیم درباره‌ی مسئله‌ی زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهای کلیشه‌ای فراورده‌ی غربی‌ها بکلّی خالی کنیم. غربی‌ها نسبت به مسئله‌ی زن بد فهمیدند، بد عمل کردند قرآن میفرماید: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ‌اللهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلّا الظَّنَّ وَ اِن هُم اِلّا یَخرُصُون؛(۴) دنباله‌روِ فکر رایج در دنیای جهل و خرافه نباید بود؛ فکر اسلامی را باید پیدا کرد، نمی گویم بی اطلاع بمانیم، نه. اما مرجعیت آن افکار را بکلّی رد کنیم.نگاه به حقایق آفرینش را بایستی با نگاه معرفت‌شناسی الهی شناخت و فهمید و دنبال کرد.

  • انسان به روشنی می بیند در رویکرد غربی به مسئله‌ی زن یک نگاه کاسب‌گرانه و مادّی و اقتصادی دخالت داشته است. در اروپایی که زن حقّ مالکیّت و حقّ رأی دادن نداشت،ناگهان مسئله‌ی انقلاب صنعتی و کارخانجات و حضور مؤثّر شاغل زن در کارخانجات با خرج کمتر برای سرمایه‌دارها مطرح شد.
  • یک جهت دیگر در اینکه ما بایستی از نگاه غربی در مسئله‌ی زن پرهیز کنیم، این است: در نگاه غربی زن وسیله‌ای برای اطفای شهوت است؛کتابی از "جیمی کارتر" رئیس جمهور پیشین آمریکا، [منتشر شده‌] به اسم "تقاضایی برای اقدام" که به موضوع نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان پرداخته. جیمی کارتر در این کتاب میگوید: هر ساله صدهزار دختر به‌عنوان برده در آمریکا فروخته میشود.

انسان گریه‌اش میگیرد! این چه وضعی است در دنیا؟ این چه‌جور تکریم زن است؟ نویسنده‌ی نامدار و معروف غربی، کتاب رُمان مینویسد برای شرافتمندانه نشان دادنِ شغل روسپی‌گری! این است فرهنگ غرب نسبت به زن.

  • یکی از بزرگ‌ترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسئله‌ی زن، همین عنوان «برابری جنسی» است. عدالت یک حق است؛ برابری گاهی حق است، گاهی باطل است.اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئله‌ی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقه‌ی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقه‌ی اختصاصی آن قالب دیگر؟

الزام دوّم اینکه به متون اسلامی مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و از سنّت و از حدیث و از دعا و از متون اسلامی و از کلمات ائمّه و رفتار ائمّه، آن اصول و پایه‌های اصلی را اتّخاذ کنید.

  • پرداختن به مسئله‌ی خانواده و بخصوص مسئله‌ی سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکی از مسائل اصلی است. زن در خانه مایه‌ی آرامش است؛ مایه‌ی آرامش مرد، و مایه‌ی آرامش فرزندان؛ دختر و پسر. اگر خود زن برخوردار از آرامش روانی و روحی نباشد، نمیتواند این آرامش را به خانواده بدهد. این مسأله ی اصلی است. یعنی امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانه‌داری برای بُروز استعدادها؛ [چیزی‌] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - [برای] کسی که اهل این چیزها است - میدان برای این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است.
  • در مورد اشتغال زنان، یکی از کارهایی که باید انجام بگیرد این است که ببینند آن مشاغلی که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضی از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکی از کارها این است که آن تحصیلاتی را که به آن مشاغل منتهی میشود، بر زن تحمیل نکنند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسی برای بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور این‌جوری شرکت کردی، و این‌جوری نمره آوردی، حتماً باید بروی فلان درس را بخوانی، که این درس نه با طبیعت زنانه‌ی او سازگار است، نه با اهداف عالی او سازگار است

 

زن مسلمان ایرانی

زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی، و در تعریف غالباً غربی، به مثابه‌ موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.

زن مجاهد مسلمان ایرانی، معلّم ثانی برای زنان جهان خواهد بود؛ پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند.

 

نقش زنان در دفاع مقدّس

 اگر زنان حماسة جنگ را نمی سرودند و در خانه­ ها جنگ را به عنوان یک ارزش تلقی نمی­ کردند ، مردان اراده و انگیزة رفتن به جنگ را پیدا نمی­ کردند و خیل عظیم بسیجی­ ها به سمت جبهه روانه نمی شد.

 

ایثار زنان در دفاع مقدس

اگر این مادرها آن وقتی که جنازه‌ی بچه‌هاشان میآمد یا حتّی نمیآمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است

 همسران صبور شهدا، زنهای جوان، شوهران جوانِ خودشان را در آغاز زندگی شیرین خانوادگىِ مورد آرزو از دست بدهند. اولاً راضی بشوند این شوهر جوان بلند شود برود جائی که ممکن است برنگردد؛ بعد هم شهادت او را تحمل کنند؛ بعد هم افتخار کنند، سرشان را بالا بگیرند. اینها آن نقشهای بیبدیل است.

 بعد آنچه که تا امروز ادامه دارد، همسری با جانبازان است.(نشست اندیشه های راهبردی14/10/90)

 

نقش زنان در بیداری اسلامی:

اگر زنان در حرکت اجتماعی یک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد.(۱) اگر زنان در یک حرکت حضور پیدا بکنند، یک حضور جدی و آگاهانه و از روی بصیرت، آن حرکت به طور مضاعف پیشرفت خواهد کرد. در این حرکت عظیمِ بیداری اسلامی، نقش زنان، یک نقش بی بدیل است و باید ادامه پیدا کند. زنان هستند که همسران خود را و فرزندان خود را برای حضور در خطرناکترین میدانها و جبهه‌ها آماده میکنند و تشجیع میکنند. ما در دوران مبارزه با طاغوت در ایران و همچنین بعد از پیروزی انقلاب تا امروز، برجستگی نقش زنان را به طور واضح و ملموس مشاهده کردیم و دیدیم. اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصه‌ی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم. شرکت کنندگان در اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی 21/4/91

#بانوان_مقاومت

#شعر

#همسران_شهدا

 عشق سوزان است 

از اولش هم گفته بودم که سری از من

دیدی که من حق داشتم؟! عاشق‌تری از من

دلبسته‌ات بودم من و دلبسته‌ام بودی

اما رهایت کرد عشق دیگری از من

آتش شدی، رفتی و گفتی: «عشق سوزان است

باقی نماند کاش جز خاکستری از من»

رفتی و جا مانده فقط مُشت پَری از تو

رفتی و باقیمانده چشمانِ تری از من

«فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظا» خواندم که برگردی

برگشته‌ای با حال و روز بهتری از من

من عاشق لبخندهایت بودم و حالا...

با خنده‌های زخمی‌ات دل می‌بری از من

عاشق‌ترینم! من کجا و حضرت زینب؟!

حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من...

سیده تکتم حسینی

#بانوان_مقاومت

#شعر

#مادران_شهدا

 

چشمان صبور (مادران شهداء)

کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟

کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟

با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال

جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید

گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم

تنها چراغ خانه‌ام آخر می‌آید!

گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت

«دارد زمان انتظارت سر می‌آید...»

سی سال پای قاب عکسی صبر کردن

این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید

صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص

گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید

عصر است؛‌ در بخش شناسایی جوانی

با برگه‌ای و چشم‌هایی تر می‌آید

از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال

یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید

آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع:

«اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...»

بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز

با چشم‌ تر دارد زنی دیگر می‌آید

سعید تاج محمدی

#بانوان_مقاومت

#شعر

#همسران_شهدا

 

شعری از زبان همسران شهدا

مرا روزی نگاری مهربان بود – که عشقِ او مرا آرام جان بود

غزل، نوش از نگاهش باده می‌کرد – تمنایَش دلِ سجاده می‌کرد

 

ز سر می‌برد هوشم، عطر سیبش - دلم دربند چشمان نجیبش

نمازش عطر زینب داشت یارم - ز داغِ فاطمه تب داشت یارم

 

نگارم آرزویِ کربلا داشت – به جان عهدِ شهادت باخدا داشت

به دردِ عشق زهرا مبتلا بود دلش بیتابِ رفتن کربلا بود

 

به پا کرب و بلایی در حلب بود کَسی او را به یاری در طلب بود

صدایی پاک و معصوم و طَهورا – به‌سوی کربلا می‌خواند او را

 

عطش بر سینه ی او چاک می‌زد – نگارم ضجه تا افلاک می‌زد

شبی بار سفر را بست یارم – مرا گفت او حرم را بی‌قرارم

 

به عشق زینب و زهرا اسیرم – عطش دارد دلم تا پر بگیرم

دلم بیتاب بانوی دمشق است – به پا در سینه‌ام غوغای عشق است

 

مرا زینب به یاری خوانده، عشقم – حلالم کن که عازم بر دمشقم

شود معراج عشقم تا که آغاز پروبال مرا بگشا به پرواز

 

مشو سَدِ رَهَم اِی غم نگارم – حلالم کن که فردا رهسپارم

حلالش کردم و شد رهسپار او خرامان رفت و شد گُم در غبار او

 

خبر آمد پس از چندی ز یارم که لیلایم نمان چشم‌انتظارم

ندارد رفتنِ من بازگشتی – ندارم جز شهادت سرگذشتی

 

حلالش کردم آن شوریده سر را عزیزِ کربلا کرده سفر را

خبر آمد از او چندی پس‌ازآن که یارت داده در کرب و بلا جان

 

نگارم کربلایی شد سرانجام – گرفت آخر سَرِ پُرشورش آرام

به راه عشق زینب جان فدا کرد – وفا بر عهد و میثاق خدا کرد

 

مرا این داغ و این درد افتخارم – شهیدِ عشقِ زینب گشته یارم

فدای آل زهرا هرچه دارم – تمام هستی و ایل‌وتبارم

(شاعر: آقای منصور نظری)

#بانوان_مقاومت

#معرفی_کتاب

#متفرقه

معرفی کتاب «دا»:

کتاب دا را می توان یکی از بهترین نمونه ها برای گسترش فرهنگ و ارزش های دینی و انقلاب اسلامی قلمداد نمود.

این کتاب، خاطرات سیده‌زهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سال‌های محاصرهٔ خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی کتاب را تشکیل می‌دهد. حسینی در آن زمان دختر هفده ساله‌ای بوده و گوشه‌ای از تاریخ جنگ را بازگو می‌کند که غالباً به اشغال و فتح خرمشهر مربوط می‌شود. حسینی در این کتاب، خاطرات خود از روزهای آغاز مقاومت و روزهای پس از آن را با جزئی‌ترین موارد روایت می‌کند تا آنجا که این گونه جزیی‌نگری و بیان لحظه به لحظه وقایع باعث شده تا بسیاری آن را رمان بنامند؛ حال آنکه این کتاب سراسر مبتنی بر رویدادهای واقعی و خاطرات حقیقی سیده زهرا از آن روزهاست. راوی در آن روزها تنها 17 سال داشته و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع جنگ ما برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است؛ خاطراتی که راوی حدود 20 سال آن‌ها را درون سینه خود همچون یک راز حفظ کرد و حرفی از آن نزد. در این کتاب ناگفته‌هایی از جنگ بیان شده که تاکنون کسی از آن‌ها حرف نزده است.

این کتاب 900 صفحه است و تاکنون بیش از 150 بار تجدید چاپ شده است.

حضرت آقا در تقریظی این کتاب را بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی دانسته اند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی