نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

جزء 7 (مقاومت یا سازش)

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۰۶ ب.ظ

سوره مبارکه انعام / 42 -45

 

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ (42)

فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (43)

فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ (44)

فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (45)

 

۹۸/۱۲/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j7

نظرات  (۷۰)

#حضرت_آقا

هزینه سازش، فایده مقاومت

چهار دهه، تجربه‌ی فعّالیّت بین‌المللی به ما نشان میدهد که هزینه‌ی تسلیم در برابر قدرتهای زورگو بمراتب بیشتر از هزینه‌ی ایستادگی در مقابل آنها است؛ تسلیم شدن در مقابل زورگویی‌های قدرتهای زورگو، ملّتها و کشورها را بیچاره میکند؛ راه‌های پیشرفت آنها را به معنای واقعی کلمه مسدود میکند؛ آنها را از ارزشهای انسانی دور میکند؛ هزینه‌های سنگینی دارد. ما به توفیق الهی و به حول‌وقوّه‌ی الهی، با استکبار و با نظام سلطه از سر تسلیم وارد نشدیم، تسلیم نشدیم، با آنها بر سر خواسته‌های آنها سازش نکردیم، و امروز از دیروز تواناتر و قدرتمندتریم؛ امکاناتمان امروز از دیروز خیلی بیشتر است. ایستاده‌ایم در مقابل آنها، تسلیم آنها هم نشده‌ایم؛ این یک تجربه‌ی بسیار مهمّی است. البتّه در این راه شهدائی داشته‌ایم، فداکارانی داشته‌ایم؛ شخصیّت‌های ارزشمند و برجسته‌ای را از دست داده‌ایم لکن نظام جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است، حرکت کرده است، شعارهای خود را برجسته‌تر کرده است.

12 مرداد 96 / بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران‌

#حضرت_آقا

منطقِ مقاومت: دشمنیِ آمریکا

در طول این سالها هم ما هشت سال با صدّام جنگ داشتیم، آمریکایی‌ها پشت سر صدّام محکم ایستادند؛ هرچه توانستند به او کمک کردند. [آمریکایی‌ها] بعد از جنگ یک جور، قبل از شروع جنگ یک جور، در دوران جنگ یک جور، تا امروز یک جور، در قضیّه‌ی برجام یک جور، بعد از برجام یک جور [دشمنی کردند]. چند روز قبل از این، همین آقای مذاکره‌کننده‌ی آمریکایی صریحاً ایستاد و گفت -و در تلویزیون ما هم پخش شد- که ما بعد از برجام هم ایران را تحریم کردیم. آمریکا این است. ایستادگی ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستادگی متّکی به منطق است. [پس] خطای اوّل این بود که میخواهند وانمود کنند مردم از روی لجاجت در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. واقع قضیّه عکس این است؛ مردم از روی منطق در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. این تصحیح خطای اوّل.
حل نشدن مشکلات بواسطة سازش (چیز خاصی ندارد)

 خطای دوّم؛ فکر غلط و خطائی که این هم باز دارد به‌نحوی از سوی آمریکایی‌ها تزریق میشود و کسانی هم در داخل آن را ترویج میکنند و از اوّلی خطرناک‌تر است، این است که اگر ما با آمریکا سازش کنیم، مشکلات کشورمان حل خواهد شد.
[این] از آن اشتباهات عجیب‌وغریب و بسیار خطرناک [است]. [میگویند] اگر ما با آمریکا سازش کردیم، مشکلات کشور حل میشود. خب، حالا ده تا دلیل میشود شمرد برای اینکه این حرف غلط است، این حرف دروغ است، این حرف فریب است. سازش با آمریکا مشکلات کشور را به‌هیچ‌وجه حل نمیکند؛ نه مشکلات اقتصادی را، نه مشکلات سیاسی را، نه مشکلات امنیّتی را، نه مشکلات اخلاقی را، بلکه بدتر خواهد کرد. ده پانزده دلیل وجود دارد و میشود شمرد و ردیف کرد برای این قضیّه؛ آخری‌اش همین قضیّه‌ی برجام است.

عدمِ امکانِ سازش بدلیلِ بدعهدی آمریکا

من چقدر در طول مذاکرات گفتم که اینها بدعهدند، اینها دروغگویند، اینها پای حرفشان نمی‌ایستند؛ حالا ملاحظه میکنید! امروز آن کسی که دارد میگوید آنها بدعهدند دیگر من [فقط] نیستم؛ مسئولین محترم کشور، خود مذاکره‌کنندگان ما که این‌همه زحمت کشیدند، یک سال و خرده‌ای مذاکره کردند، رفتند، نشستند، برخاستند؛ ده روز، پانزده روز، بیست روز خارج از کشور، پشت میز مذاکره با آن‌همه زحمت، عرق ریختند، زحمت کشیدند، آنها دارند میگویند.
12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

منطقِ مقاومت: دشمنیِ آمریکا

در طول این سالها هم ما هشت سال با صدّام جنگ داشتیم، آمریکایی‌ها پشت سر صدّام محکم ایستادند؛ هرچه توانستند به او کمک کردند. [آمریکایی‌ها] بعد از جنگ یک جور، قبل از شروع جنگ یک جور، در دوران جنگ یک جور، تا امروز یک جور، در قضیّه‌ی برجام یک جور، بعد از برجام یک جور [دشمنی کردند]. چند روز قبل از این، همین آقای مذاکره‌کننده‌ی آمریکایی صریحاً ایستاد و گفت -و در تلویزیون ما هم پخش شد- که ما بعد از برجام هم ایران را تحریم کردیم. آمریکا این است. ایستادگی ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستادگی متّکی به منطق است. [پس] خطای اوّل این بود که میخواهند وانمود کنند مردم از روی لجاجت در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. واقع قضیّه عکس این است؛ مردم از روی منطق در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. این تصحیح خطای اوّل.
حل نشدن مشکلات بواسطة سازش (چیز خاصی ندارد)

 خطای دوّم؛ فکر غلط و خطائی که این هم باز دارد به‌نحوی از سوی آمریکایی‌ها تزریق میشود و کسانی هم در داخل آن را ترویج میکنند و از اوّلی خطرناک‌تر است، این است که اگر ما با آمریکا سازش کنیم، مشکلات کشورمان حل خواهد شد.
[این] از آن اشتباهات عجیب‌وغریب و بسیار خطرناک [است]. [میگویند] اگر ما با آمریکا سازش کردیم، مشکلات کشور حل میشود. خب، حالا ده تا دلیل میشود شمرد برای اینکه این حرف غلط است، این حرف دروغ است، این حرف فریب است. سازش با آمریکا مشکلات کشور را به‌هیچ‌وجه حل نمیکند؛ نه مشکلات اقتصادی را، نه مشکلات سیاسی را، نه مشکلات امنیّتی را، نه مشکلات اخلاقی را، بلکه بدتر خواهد کرد. ده پانزده دلیل وجود دارد و میشود شمرد و ردیف کرد برای این قضیّه؛ آخری‌اش همین قضیّه‌ی برجام است.

عدمِ امکانِ سازش بدلیلِ بدعهدی آمریکا

من چقدر در طول مذاکرات گفتم که اینها بدعهدند، اینها دروغگویند، اینها پای حرفشان نمی‌ایستند؛ حالا ملاحظه میکنید! امروز آن کسی که دارد میگوید آنها بدعهدند دیگر من [فقط] نیستم؛ مسئولین محترم کشور، خود مذاکره‌کنندگان ما که این‌همه زحمت کشیدند، یک سال و خرده‌ای مذاکره کردند، رفتند، نشستند، برخاستند؛ ده روز، پانزده روز، بیست روز خارج از کشور، پشت میز مذاکره با آن‌همه زحمت، عرق ریختند، زحمت کشیدند، آنها دارند میگویند.
12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

منطقِ مقاومت: دشمنیِ آمریکا

در طول این سالها هم ما هشت سال با صدّام جنگ داشتیم، آمریکایی‌ها پشت سر صدّام محکم ایستادند؛ هرچه توانستند به او کمک کردند. [آمریکایی‌ها] بعد از جنگ یک جور، قبل از شروع جنگ یک جور، در دوران جنگ یک جور، تا امروز یک جور، در قضیّه‌ی برجام یک جور، بعد از برجام یک جور [دشمنی کردند]. چند روز قبل از این، همین آقای مذاکره‌کننده‌ی آمریکایی صریحاً ایستاد و گفت -و در تلویزیون ما هم پخش شد- که ما بعد از برجام هم ایران را تحریم کردیم. آمریکا این است. ایستادگی ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستادگی متّکی به منطق است. [پس] خطای اوّل این بود که میخواهند وانمود کنند مردم از روی لجاجت در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. واقع قضیّه عکس این است؛ مردم از روی منطق در مقابل آمریکا ایستاده‌اند. این تصحیح خطای اوّل.
حل نشدن مشکلات بواسطة سازش (چیز خاصی ندارد)

 خطای دوّم؛ فکر غلط و خطائی که این هم باز دارد به‌نحوی از سوی آمریکایی‌ها تزریق میشود و کسانی هم در داخل آن را ترویج میکنند و از اوّلی خطرناک‌تر است، این است که اگر ما با آمریکا سازش کنیم، مشکلات کشورمان حل خواهد شد.
[این] از آن اشتباهات عجیب‌وغریب و بسیار خطرناک [است]. [میگویند] اگر ما با آمریکا سازش کردیم، مشکلات کشور حل میشود. خب، حالا ده تا دلیل میشود شمرد برای اینکه این حرف غلط است، این حرف دروغ است، این حرف فریب است. سازش با آمریکا مشکلات کشور را به‌هیچ‌وجه حل نمیکند؛ نه مشکلات اقتصادی را، نه مشکلات سیاسی را، نه مشکلات امنیّتی را، نه مشکلات اخلاقی را، بلکه بدتر خواهد کرد. ده پانزده دلیل وجود دارد و میشود شمرد و ردیف کرد برای این قضیّه؛ آخری‌اش همین قضیّه‌ی برجام است.

عدمِ امکانِ سازش بدلیلِ بدعهدی آمریکا

من چقدر در طول مذاکرات گفتم که اینها بدعهدند، اینها دروغگویند، اینها پای حرفشان نمی‌ایستند؛ حالا ملاحظه میکنید! امروز آن کسی که دارد میگوید آنها بدعهدند دیگر من [فقط] نیستم؛ مسئولین محترم کشور، خود مذاکره‌کنندگان ما که این‌همه زحمت کشیدند، یک سال و خرده‌ای مذاکره کردند، رفتند، نشستند، برخاستند؛ ده روز، پانزده روز، بیست روز خارج از کشور، پشت میز مذاکره با آن‌همه زحمت، عرق ریختند، زحمت کشیدند، آنها دارند میگویند.

12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

حل نشدن مشکلات بواسطة سازش: دشمن در پیِ نابودی کل نظام است نه حل مشکلات

در همین جلسه‌ی وزرای خارجه‌ای که در نیویورک، در حدود یک ماه قبل تشکیل شد، وزیر محترم خارجه‌ی ما هم شرکت کرد، آنها هم شرکت کرده بودند؛ در آن جلسه وزیر خارجه‌ی ما یک کیفرخواست بزرگی علیه آنها ذکر میکند؛ میگوید شماها این کار را کردید که نباید میکردید، این کار را نکردید که باید میکردید؛ یک کیفرخواست، یک ادّعانامه؛ جوابی هم نداشتند؛ خب اینها این[طور] هستند؛ سازش کنید سر سوریه، سازش کنید سر حزب‌الله، سازش کنید سر افغانستان و پاکستان، سازش کنید سر عراق، سازش کنید سر مسائل داخلی؛ با چه کسی؟ با آن کسی که لحظه‌ای از دشمنی فروگذار نمیکند. هدفشان این است که نگذارند این ملّت رشد کند، هدفشان این است که نگذارند مشکلات اقتصادی این کشور حل بشود؛ [آن‌وقت] اینها می‌آیند کمک به حلّ مشکلات کنند؟

12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

حل نشدن مشکلات بواسطة سازش: خودشان بالاترین بحران­ها را دارند

آمریکا برای منطقه‌ی غرب آسیا نقشه داشت. ببینید، شماها یادتان نیست، البتّه مال خیلی وقت نیست، مال ده دوازده‌سال قبل است، ولی خب شما جوانها آن روز را هم یادتان نیست. وزیرخارجه‌ی آمریکا آن روز آمد گفت که «ما میخواهیم یک خاورمیانه‌ی بزرگ درست کنیم»؛ در قضیّه‌ی لبنان و جنگ ۳۳ روزه، اسم خاورمیانه‌ی بزرگ را آورد. خاورمیانه‌ی بزرگ یعنی چه؟ آنها اسم منطقه‌ی غرب آسیا را میگویند خاورمیانه؛ خاورمیانه‌ی بزرگ یعنی یک منطقه‌ای از حدود پاکستان تا مدیترانه، یعنی تمام این کشورهای این منطقه، خاورمیانه است و آمریکا برای همه‌ی این منطقه یک نقشه‌ی کلّی کشیده بود که همه‌ی اینها را با محوریّت اسرائیل توی مشت نگه‌دارد؛ خاورمیانه‌ی بزرگ یعنی این. امروز وضع این خاورمیانه‌ی بزرگِ آن وزیرخارجه -که بیچاره یک خانمی هم بود که این حرف را زد- به جایی رسیده که اینها در قضیّه‌ی سوریه مانده‌اند، در قضیّه‌ی عراق مانده‌اند، در قضیّه‌ی لبنان مانده‌اند، در قضیّه‌ی شمال آفریقا مانده‌اند، در قضیّه‌ی لیبی پا در گِل مانده‌اند، در قضیّه‌ی یمن خودشان را وارد قضیّه کرده‌اند [امّا] مانده‌اند؛ این وضع سیاسی بین‌المللی آمریکا است. بحران از این بالاتر؟ این میخواهد بیاید به کمک شما؟ این میخواهد بیاید مشکلات کشور را حل کند؟
 ما در نقطه‌ی مقابلیم؛ خدا را شکر؛ این کار خدا است؛ این لطف خدا به این ملّت است که به آنها شجاعت داد، به آنها بصیرت داد، به آنها استقامت داد، مشکلات را تحمّل کردند، مردان و زنان مؤمن این ملّت توانستند جوری مشی کنند و جوری عمل کنند که امروز ملّت ایران در خاورمیانه سربلند است. در عراق، در سوریه، در لبنان، در یمن، در منطقه‌ی خلیج فارس، در هرجا که شما نگاه میکنید، ایران یک چهره‌ی درخشان است. [آنها] از لحاظ اقتصادی در بحرانند، از لحاظ سیاسی در بحرانند، از لحاظ بین‌المللی در بحرانند، از لحاظ اخلاقی در بحرانند. از لحاظ اخلاقی -چه در زمینه‌ی مسائل مربوط به اخلاق جنسی، چه [مسائل] مربوط به مفاسد مالی- [براساس] حرفهایی که خودشان میگویند، در مطبوعات خودشان منتشر میشود، حرفهایی که خودشان میزنند -البتّه این خیلی کمتر از واقعیّت است- و آنچه حالا این دو نامزد محترم ریاست‌جمهوری‌شان که یکی از اینها بالاخره چندروز دیگر خواهد رفت در کاخ سفید و رئیس‌جمهورِ آنجا خواهد شد، لابد حرف بی‌حساب نمیزند؛ دوتایی باهم بدند، امّا دست‌به‌دست هم داده‌اند برای افشاگری آمریکا و برای نابود کردن آبروی آمریکا و موفّق هم شده‌اند. این کشور چطور میخواهد بیاید به ایران کمک کند؟ چرا این غلط را در ذهنها میگذارند که «اگر با آمریکا مشکلاتمان را حل کردیم و سازش کردیم، مشکلات کشور حل خواهد شد»؟ نه آقاجان! سازش با آمریکا مشکلات کشور را حل نمیکند، بلکه افزایش خواهد داد؛ مشکلات سیاسی‌ای اگر داشته باشیم، مشکل اقتصادی اگر داشته باشیم؛ مشکلات ما را خودمان باید حل کنیم؛ مشکلات ما را شما باید حل کنید، شما جوانها.

12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

شگردِ نفاق: تبدیل واژه­های زشت به واژهای عام پسند (سازشکاری < عقلانیت)

ما وقتی‌که گامهایمان را محکم برنداشتیم، ما وقتی‌که توصیه‌ی امام را ندیده گرفتیم -آن چشم تیزبین، آن دل حکیم، دل سرشار از حکمت؛ خوب میدید، خوب می­فهمید، درست تشخیص میداد؛ راه را برای ما روشن کرده؛ وصیّت‌نامه‌ی امام دمِ دست ما است؛ خب، آن کسانی که تردید دارند این وصیّت‌نامه را نگاه کنند؛ ببینند چه گفته امام- وقتی مردم را از اینها دور میکنیم، جوانها را از اینها دور میکنیم، جوان را به لاابالی‌گری سوق میدهیم، جوانی را که تمایل به عفّت دارد، به‌سمت بی‌مبالاتی نسبت به مسائل عفّتی و مانند اینها سوق میدهیم، خب معلوم میشود نتیجه بد خواهد شد، زمانه خراب خواهد شد. البتّه خوشبختانه تا امروز نتوانسته‌اند و نخواهند هم توانست؛ جوان ما خیلی خوب است. [اگر] به اسم آزادی، لاابالی‌گری را تزریق کنیم، به اسم عقل و نگاه عقلائی، سازش و تسلیم در مقابل دشمن را القا کنیم، خب زمانه خراب میشود دیگر؛ این راه را بایست با استحکام ادامه داد.

آنچه روحیة مقاومت را تضعیف میکند

امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه میفرماید: فَتَزیغُ قُلوبٌ بَعدَ استِقامَةٍ وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛ بعضی از دلها یک روزی مستقیم بودند، در راه راست قرار داشتند، درست حرکت میکردند امّا بعد برگردانده شدند. زیغ، یعنی واژگونه شدن؛ رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا -که در قرآن هست- یعنی خدایا! دلهای ما را واژگونه نکن؛ [اگر] درست میفهمیدیم، ما را دچار بدفهمی و کج‌فهمی نکن. امیرالمؤمنین میگوید: بعضی‌ها یک روزی درست حرکت میکردند، امّا دلهایشان واژگونه شد. حالا چرا واژگونه میشود؟ خدا که به کسی ظلم نمیکند؛ خودمان هستیم که آلوده‌ی دنیا میشویم، آلوده‌ی محبّتهای بیجا میشویم، آلوده‌ی جاه‌طلبی میشویم، آلوده‌ی رفیق‌بازی میشویم، آلوده‌ی جناح‌بازی و حزب‌بازی میشویم، دلمان واژگونه میشود و از آن راه درست، از آن استقامت اوّلی بر میگردیم. وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعدَ سَلامَة؛ یک روزی سالم بودند، بعد گمراه میشوند. آفت اینها است؛ جلوی اینها را بایستی گرفت و از اینها باید به خدا پناه برد.

12آبان95 / بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

#حضرت_آقا

عدمِ امکانِ سازش با آمریکا بدلیلِ ذاتیاتِ دو نظام (نکتة خاصی ندارد)

یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم.

اوّلاً همان‌طور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد.

بیانات در دیدار مسئولان نظام1395/03/25

#حضرت_آقا

عدمِ امکانِ سازش با آمریکا بدلیلِ ذاتیاتِ دو نظام

یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم.

اوّلاً همان‌طور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد.

بیانات در دیدار مسئولان نظام1395/03/25

#حضرت_آقا

ادامه قبلی

هزینة سازش: نابودی تدریجیِ کل نظام است

ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیست‌وهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا به‌عنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعین‌حال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را میفهمند و تصدیق میکنند؛ بعد از انقلاب هم که خب معلوم است؛ از روز اوّل شروع کردند به خباثت و عناد و تا امروز هم ادامه دارد؛ [پس] بحثِ سوء تفاهم نیست. یک‌وقت بین دو دولت سوء تفاهم هست، خب با مذاکره حل میشود؛ یک‌وقت اختلاف سر یک منطقه‌ی ارضی است، مثلاً فرض کنید که این قسمتِ مرز این قدرش مال من است، این قدرش مال تو است، خب این را با مذاکره میتوانند حل کنند، پنجاه پنجاه تمامش کنند؛ اینجا مسئله‌ی پنجاه پنجاه نیست؛ مسئله‌ی اصل موجودیّت جمهوری اسلامی است و با مذاکره حل نمیشود، با رابطه حل نمیشود؛ این تصوّر، تصوّر درستی نیست. آنچه قدرت و استقلال و پیشرفت ناشی از اسلام و منطبق با اسلام در دنیا به‌عنوان یک پدیده به وجود آورده، برای استکبار -مظهر استکبار، آمریکا است- قابل قبول نیست؛ این یک تصوّر غلطی است که ما خیال کنیم حالا میشود بنشینیم با آمریکایی‌ها، بگوییم آقا بیایید یک‌جوری با همدیگر مصالحه کنیم. مصالحه به این است که شما از حرفهای خودتان بگذرید.
 من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّه‌ی مذاکرات هسته‌ای،گفتم آمریکایی‌ها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقب‌نشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئله‌ی هسته‌ای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّه‌ی هسته‌ای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّه‌ی موشکها پیش آمد؛ قضیّه‌ی موشکها حل بشود، قضیّه‌ی حقوق بشر است؛ قضیّه‌ی حقوق بشر حل بشود، قضیّه‌ی شورای نگهبان است؛ قضیّه‌ی شورای نگهبان حل بشود، قضیّه‌ی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّه‌ی ولایت فقیه حل بشود، قضیّه‌ی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.
 

#حضرت_آقا

عدمِ امکانِ سازش با آمریکا بدلیلِ ذاتیاتِ دو نظام: نظامِ استکبار ونظام کرامت

حالا فرق دزدان دریایىِ امروز دنیا - که دزدان دریا و زمین و هوا و همه‌جا هستند - با دزدان دریایى شناخته‌شده‌ى تاریخ و داستانها و افسانه‌ها و وقایع خارجى، این است که اینها مجهز به علمند. امروز دزدان غارتگر بشر - هم غارت پول، هم غارت منابع، هم غارت حیثیت و عزت، هم غارت اخلاق - مجهزند به دانش؛ این اینها را آبرومند کرده. دانش، هم چهره‌ى اینها را از آن حالت وحشت‌انگیز در چشمها خارج کرده، هم ثروتشان را زیاد کرده؛ فقط فرقشان این است. عاقلانه عمل کردند، خودشان را به علم رساندند، اما به اخلاق نه؛ لذا براحتى جنایت میکنند. براحتى به آرمانهاى بشرى خیانت میکنند، براحتى جنگ‌افروزى میکنند، براحتى سلاح شیمیایى به کار میبرند، سلاح شیمیایى را به به‌کاربرنده‌ى آن براحتى تسلیم میکنند، باکى هم ندارند؛ در مقام حرف و استدلال هم این را با زرورق - به نامهاى مختلفى - میپوشانند، نمیگذارند کسى بفهمد؛ یعنى جنایت اینها از جنایت دزدان دریایىِ سنتى و موجود در افسانه‌ها و فیلمها بالاتر است؛ براى خاطر اینکه گناه بزرگ را انجام میدهند و این را کار صواب وانمود میکنند. ما با یک‌چنین دنیایى طرفیم، با یک‌چنین جبهه‌اى طرفیم؛ چاره‌اى نداریم جز اینکه از خودمان دفاع کنیم؛ مبارزه این است.

اینهایى که براى تئوریزه کردن سازش و تسلیم و اطاعت در مقابل زورگویان، نظام را متهم میکنند به جنگ‌طلبى یا به تئوریزه کردن جنگ، دارند خیانت میکنند، دروغ میگویند. نه، نظام نظام انسانى است، نظام شرف است، نظام احترام به کرامت بشر است، نظام سلامت است؛ وَ الصُلحُ خَیر.

در همه‌ى این صحنه‌ها، چه عرصه‌ى اداره‌ى کشور، چه عرصه‌ى فعالیتهاى گوناگون اقتصادى، علمى، فرهنگى و غیره، چه عرصه‌ى سیاست‌گذارى، چه عرصه‌ى تقنین، چه عرصه‌ى مذاکرات خارجى و غیره، باید بدانیم ما در حال مبارزه‌ایم؛ در ادامه‌ى مبارزاتى و راهى که به پیدایش نظام و بقاى نظام منتهى شد، داریم حرکت میکنیم؛ این را باید بدانیم. این بایستى مثل یک تفکر گسترده‌اى بر تمام فعالیتهاى ما حاکم باشد، هر کارى میکنیم، این بایست در ضمن آن ملحوظ باشد. قواى شیاطین عالم برآنند که  هر جایى، هر پایگاهى از پایگاه‌هاى بشرى و تمدن بشرى وجود دارد که در خدمت آنها نیست منهدم کنند؛ بنایشان بر این است. مى‌بینید دیگر؛ باید در خدمت آنها بود، باید حرف زور آنها و نعره‌ى خشن آنها را شنید و تسلیم آن شد، والا معارضه میکنند، مبارزه میکنند، دعوا میکنند. باید در مقابل آنها خود را قوى کرد و ایستاد؛ این اساس کار است.
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌1393/03/04

 

#حضرت_آقا

سازش با مستعمر ودشمنی با مستبد-همزمان- امکان­پذیر نیست

ببینید، بعد از شکست شیوه‌ی استعمار مستقیم - که قبلاً معمول بود و کشورها را به صورت مستقیم استعمار میکردند - که آن شیوه منسوخ شد، استعمار جدید جایگزین آن شد؛ استعمار جدید به این صورت بود که قدرتهای مداخله‌گر خارجی مستقیماً وارد اداره‌ی کشورهای تحت استعمار نمیشدند؛ عوامل آنها و کسانی که گوش شنوایی از آنها داشتند و متّکی به آنها بودند، در رأس کشورها قرار میگرفتند و چون حکومت متّکی به خارج بدون استبداد امکان‌پذیر نیست، با استبداد حکومت میکردند و منافع قدرتهای خارجی را تأمین میکردند؛ این استعمار جدید بود. مبارزه‌ی با استبداد بدون مبارزه‌ی با آن قدرت خارجی­ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید و نمیرسد. امروز هم همین‌جور است؛ اگر فرض کنیم یک ملّتی که از استبداد حاکمان خود به جان آمده، قیام کند و انقلاب کند و با آن مستبد مبارزه کند، امّا با آن سلطه‌گرِ خارجی ای که پشت سر این مستبد قرار داشت، سازش کند، سرنوشت این انقلاب و مسئولان و مدیران این انقلاب، یا شکست است یا خیانت، از این دو حال خارج نیست؛ یا دچار خیانت خواهند شد و به انقلابشان، به کشورشان خیانت خواهند کرد؛ یا اگر بخواهند خیانت نکنند شکست خواهند خورد، از صحنه محو خواهند شد. همچنان‌که در بعضی از انقلابهای این چند سال اخیر ملاحظه کردیم [ که‌] با مستبد جنگیدند، [ امّا] از آن نیروی پشت سرِ مستبد غفلت کردند، یا احیاناً به فکر سازش و مدارا با او افتادند؛ نتیجه را امروز ملاحظه میکنید. مبارزه‌ی با مستبد و سازش با مستکبر به جایی نخواهد رسید. آن انقلابی موفّق خواهد شد و پیروز خواهد شد که آن قدرت مداخله‌گرِ پشت‌سرِ دیکتاتور را هم ببیند و با او مبارزه کند؛ لذا وقتی جوانهای ما رفتند لانه‌ی جاسوسی آمریکا را گرفتند و ضربه‌ی تحقیرآمیزی را به آمریکا زدند، امام گفتند «انقلابی بزرگتر از انقلاب اوّل». انقلاب اوّل هم انقلاب بود، انقلاب عظیم و بی‌نظیری بود، امّا در این حرکت دوّم، ملّت ایران نشان داد که لایه‌ی بعدی سلطه و گرفتاری و بلا را میشناسد و با آن مقابله و مبارزه میکند.
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش1392/11/19

 

#حضرت_آقا

لوازمِ تعامل: شناختِ اهدافِ کلی وکوتاه نیامدن از آنها

آمریکائی‌ها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتی نیست که برای ما به‌وجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئله‌ی خاصی که در قضیه‌ی عراق داشتیم، و بعضی از قضایای دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربه‌ی من این را نشان میدهد. آمریکائی‌ها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقی‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهی هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیری‌های مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبی که ما گفتیم - که گفتیم خوشبین نیستیم - درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید کردند. انگلیسها هم یک جور دیگر، دیگران هم یک جور دیگر. تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهای او را باید دانست؛ هدفهای اساسی و کلان را باید مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلی خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوی مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد.
بیانات در دیدار مسئولان نظام‌1392/04/30

#حضرت_آقا

هدف آمریکا از طرح مذاکره: مجبور شدنِ جمهوری اسلامی به مذاکره

بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقی، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشکلات و مسائل نیست - که من بعد توضیح خواهم داد - غرضشان یک کار تبلیغاتی است برای اینکه به ملتهای مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهوری اسلامی بود با آن سرسختی، با آن ایستادگی، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتی ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را برای خاموش کردن و ناامید کردن ملتهای سربرافراشته‌ی مسلمان که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامىِ اینها نسیم بیداری وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میکنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکی از هدفها بود. از سالهای اول انقلاب، یکی از هدفهای آنها همین بود که ایران را پای میز مصالحه و بده‌بستان بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا میکرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پای میز مذاکره؟ امروز هم همین هدف را دنبال میکنند. این، مطلب مهمی است. وقتی هدف از مذاکره، یک هدفِ غیرمربوط به مسائل اساسی است، یک هدف تبلیغاتی است، خب معلوم است طرف مقابل که جمهوری اسلامی است، خام نیست، چشم‌بسته نیست، میفهمد که هدف شما چیست؛ لذا متناسب با همان نیت خودتان، جواب شما را میدهد.
بیانات در دیدار مردم آذربایجان‌ شرقی1391/11/28

 

#حضرت_آقا

مراقبت از نفوذ افراد سازشگر در سیستم

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هر حرکت تضعیف‌کننده مقاومت، آینده را مخدوش خواهد کرد، خاطرنشان کردند: باید همواره مراقب نفوذ عناصر سازشکار به کالبد مقاومت بود زیرا بروز بیماری، تدریجی است.

دیدار اسماعیل هنیه نخست‌وزیر فلسطین با رهبر انقلاب1390/11/23

 

#حضرت_آقا

شگردِ نفاق: تبدیل واژه­های زشت به واژهای عام پسند (سازشکاری < عقلانیت)

غرب در دهه‌های بیداری اسلامی و بویژه سالهای اخیر پس از شکستهای پیاپی از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و ... کوشیده است پس از شکست تاکتیک اسلام‌ستیزی و خشونت علنی، به تاکتیک بدل‌سازی و تولید نمونه‌های تقلبی دست بزند، تا عملیات تروریزم ضد مردمی را به جای «شهادت‌طلبی»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جای «اسلامگرائی و جهاد»، «قومیت‌گرائی و قبیله‌بازی» را به جای «اسلام‌خواهی و امت‌گرائی»، «غربزدگی و وابستگی اقتصادی و فرهنگی» را به جای «پیشرفت مستقل»، سکولاریزم» را به جای «علم‌گرائی»، «سازشکاری» را به جای «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقی را به جای «آزادی»، «دیکتاتوری» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرف‌زدگی، دنیاگرائی و اشرافی‌گری» را به نام «توسعه و ترقی»، «فقر و عقب‌ماندگی» را به نام «معنویت‌گرائی و زهد» قلمداد کند.

خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14

 

#حضرت_آقا

عاملی که میتواند جلوی سازش را بگیرد، مردم است

در حوادث دهه‌ی پنجاه و شصت در تعدادی از کشورهای آفریقا و آسیا، بار سنگین انقلاب را نه قشرهای گوناگون مردم و جوانان از همه جای کشورها، که دستجات کودتاگر یا هسته‌های کوچک و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها تصمیم گرفتند و عمل کردند و آنگاه که خودشان یا نسل پس از آنها بر اثر انگیزه‌ها و عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض کردند، انقلابها به ضد خود تبدیل شد و دشمن بار دیگر بر آن کشورها تسلط یافت. این بکلی متفاوت است با تحولی که بر دوش توده‌ی مردم است و آنهایند که جسم و جان خود را به میدان می‌آورند و با مجاهدت و فداکاری، دشمن را از صحنه بیرون میرانند.
 
در اینجا این مردم‌اند که شعارها را میسازند، هدفها را معین میکنند، دشمن را شناسائی و معرفی و تعقیب میکنند، آینده‌ی مطلوب را، اگر چه به اجمال، ترسیم میکنند و در نتیجه اجازه‌ی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و به طریق اولی به عوامل نفوذی دشمن نمیدهند.
بیانات در اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی1390/06/26

 

#حضرت_آقا

ویژگی عوامل سازش: طالب زندگیِ راحت بودن، عیب ندانستنِ ملعبة دشمن بودن

نسل به نسل تجربه‌های یک ملت غنیتر، عمیق‌تر و مفیدتر میشود. پس جوانان امروز ما از لحاظ انگیزه هیچی کسر ندارند. صرف‌نظر از یک عده انقلابی فرسوده‌ی پشیمان که به دلائل گوناگون، زندگی راحت را، سازش را ترجیح دادند، یا به ساز دشمن رقصیدن را عیب ندانستند، جوانِ کشور، توده‌ی ملت که اکثریت هم جوان هستند، این انگیزه‌ی عمیق را دارند.

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان و خانواده‌های شهدا1388/08/12
 

#حضرت_آقا

عدمِ امکانِ سازش با آمریکا بدلیلِ ذاتیاتِ دو نظام: شمارش ذاتیات نظام جمهوری اسلامی

از اولی که این انقلاب پیروز شد و این نظام سر کار آمد، ما در کشورمان با یک چالش پیش‌بینی شده و متوقعی روبه‌رو بوده‌ایم و هستیم و تا مدت‌ها خواهیم بود. اگر کسی خیال کند که ما میتوانیم نظام جمهوری اسلامىِ با این معیارها و با این مرزهای تعریف شده را داشته باشیم و در عین حال، قدرت‌های مسلط بر جهان - که نقطه‌ی مقابل این معیارهای ما هستند - سر جای خودشان بنشینند و نه به ما تعرضی بکنند، بلکه حتی به ما کمک بکنند، این انتظار، انتظار کاملاً ناسنجیده‌ای است؛ اصلاً انتظارش را نباید داشت. ما با معیار «عدالت بین‌المللی»، «گرایش به معنویت»، «کرامت دادن به نوع انسان» و «گرایش به دین خدا و به معنویت و اخلاق معنوی»، سر کار آمده‌ایم؛ ما با معیار تن ندادن به قدرت‌طلبی و زیاده‌خواهىِ سیطره‌جویان عالم سرکار آمده‌ایم؛ اینها، معیارهای جمهوری اسلامی است. بدیهی است که وقتی شما بنایتان مواجهه‌ی با زورگویی است، زورگوهای عالم با شما سرِ سازش نخواهند داشت؛ و این، چالش ایجاد میکند. این چالش از اول انقلاب بوده، تا الان هم هست، بعد از این هم تا وقتی که مأیوس نشده‌اند، وجود دارد.

عوامل از بین­برندة تفکر سازشِ موجود در ذهن دشمن: اتحاد مردم و رشد علمی

باید خودتان و این کشور را به جایی برسانید که مأیوس بشوند. آن وقت هم چالش‌ها باقی خواهد بود؛ منتها با تأثیرات کمتری. بنابراین، همیشه خودتان را در میدان چالش و مواجهه‌ی با افزون‌طلبان بدانید و با این نگاه مسائل خودتان را دنبال کنید.
کسانی که چالش عمده‌ی نظام با آنهاست، مصلحت خودشان را در چه میبینند؟ امریکا مصلحت خودش را در ایران، با سر پا بودن نظام جمهوری اسلامی، در چه وضعیتی میبیند؟ او، مصلحت خودش را در ایجاد اختلاف و از بین بردن این یکپارچگی­ای که امروز شما در مردم مشاهده میکنید و در متوقف کردن حرکت علمی کشور، میبیند؛ چون علم و دست برتر علمی، راز پیشرفت هر کشوری در اقتدار اقتصادی، سیاسی، نظامی و روحیه‌ای است.
بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور‌‌1384/12/08

 

#حضرت_آقا

نتیجه سازش: ذلت

در مقابل نیروی اشغالگرِ مسلطی که قدرت او با قدرت نیروی مقاومت کننده‌ی داخل شهر یا داخل کشور قابل مقایسه نیست و اشغالگر خیلی قویتر است، درعین‌حال ایستادگی و غیرت و ایمان آن جمعیت بر قدرت ظاهرىِ اشغالگر فائق می‌آید و بُرد را آنها میکنند، نه آن چند گروهی که فرصت‌طلب بوده و با دشمن سازش و همکاری کرده‌اند؛ اینها جزو اولین کسانی خواهند بود که توی سرشان میخورد.

بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما‌‌1383/09/11

 

#حضرت_آقا

هزینة سازش: نابودی تدریجیِ کل نظام است

نظام اسلامی در برابر اردوگاه شرق و غرب ایستاد؛ اما در همان روزها یک نظریه این بود که ما به نحوی با استکبار کنار بیاییم! کسانیکه این نظریه را بیان میکردند، آدمهای بدی نبودند؛ بلکه ساده‌اندیش بودند و میگفتند کنار بیاییم تا ضرر آنها را از خود دفع کنیم؛ اما پاسخ این سؤال را نمیدادند که این کنار آمدن و کوتاه آمدن و عقب‌نشینی کردنِ سنگر به سنگر تا کجا باید ادامه پیدا کند؛ ملت ایران باید چه کار کند که امریکا از او راضی شود؛ چقدر باید از ارزشهای خود صرف‌نظر کند تا امریکا بگوید دیگر با شما کاری ندارم؟ شاید بعضی از آنها حتّی فکر نمیکردند که استکبار به حدّی هم قانع نیست. در جنجال اخیرِ فعّالیتهای هسته‌ای ایران دیدید که قدم به قدم شروع کردند به جلو آمدن؛ اوّل گفتند ایران باید پروتکل الحاقی را قبول کند؛ بعد گفتند باید فلان اطّلاعات را بدهد؛ بعد پا را فراتر گذاشتند و گفتند اصلاً ایران نباید فناوری هسته‌ای داشته باشد! عقب‌نشینی در مقابل مجموعه‌ای که زور مادّی دارد، اما مطلقاً ذخیره اخلاقی در وجودش نیست تا از این زور به شکل ظالمانه استفاده نکند، راه علاج نیست. راه علاج، منحصر شده بود در مقاومت، و امام بزرگوار ما - آن انسان مقاوم، صبور و سرسخت - مظهر مقاومت بود؛ و این تنها راهی بود که در مقابل ملت ایران وجود داشت. لذا حتّی حمله نظامیشان اثر نبخشید.

دیدار دانشجویان و دانشگاهیان استان زنجان با رهبر انقلاب1382/07/22

 

#حضرت_آقا

سازش هزینه دارد < مثال: سازش ارتش عراق

ذلت‌پذیری و سازش نیز هزینه‌هایی دارد؛ همان‌گونه که اکنون ارتشی‌های سابق عراق در حال پرداخت هزینه‌ی ذلیلانه‌ی مقاومت‌نکردن در برابر ارتش امریکا هستند.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام1382/05/15

#امام

سازش با سلاطین جور، خلاف قرآن‏

«اگر خود حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- مقتضى بدانند خوب خودشان تشریف بیاورند»! یکى از علما این جورى مى‏گفت- خدا رحمتش کند- که «من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه؛ خوب ایشان هم که مى‏بینند این را، خود ایشان بیایند؛ چرا من بکنم»! این منطق اشخاصى است که مى‏خواهند از زیر بار در بروند. اسلام اینها را نمى‏پذیرد. اسلام اینها را به هیچ چیز نمى‏شمرد. اینها مى‏خواهند از زیر بار در بروند. یک چیزى درست مى‏کنند، دو تا روایت از این طرف از آن طرف مى‏گردند پیدا مى‏کنند که خیر، با سلاطین مثلًا بسازید، دعا کنید به سلاطین. این خلاف قرآن است. اینها نخوانده‏اند قرآن را. اگر صد تا همچو روایتهایى بیاید، ضربِ به جِدار مى‏شود. خلاف قرآن است، خلاف سیره انبیاست. با اینکه روایتى نیست. شما وقتى ملاحظه مى‏کنید آن همه روایاتى که اگر کسى میل به این بکند که- روایتى است- که اگر مایل باشى که زنده باشد این سلطان، تو هم با او محشورى. مسلمان مگر مى‏شود مایل باشد به اینکه یکى زنده باشد و ظلم کند، آدم بکشد؟

صحیفه امام، ج‏3، ص: 339و40

#امام

سیاست گام به گام یعنى سازش و شکست!

اگر ما یک قدم از این حرف عقب بنشینیم، یا به اصطلاح آقایان قدم قدم بخواهیم پیش برویم، یعنى قدم اول را ما حالا تسلیم بشویم که آقا سلطنت بکنند نه حکومت- تز آقایان این است، تز بعضیها این است که حالا این حرف را بزنیم، بیاییم بگوییم که ایشان سلطنت بکند نه حکومت!- معنیش چه است؟ معنیش این است: یک نفر آدمى که قریب سى سال خودش و قریب پنجاه و چند سال خود و پدرش به ما جنایت کرده است، جوانهاى ما را کشته است، هَتْک حُرُمات ما را کرده است، مملکت ما را به غارت داده است، حالا آقا سلطان باشد! سلطان السلاطین! شاهنشاه! ما قبول کنیم این معنا را که ایشان حالا سلطان باشد، حکومت نباشد! اگر ما این مطلب را از اینهایى که تزشان این است قبول کنیم، اسلام را و مسلمین را و مملکت اسلامى را منهدم کرده‏ایم تا آخر؛ و این بالاتر [ین‏] خیانتى است که ما بر کشور خودمان بخواهیم بکنیم و به اسلام کرده‏ایم.

صحیفه امام، ج‏4، ص: 277

#امام

خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه‏هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏آور محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خون‏آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش‏ و فرومایگى، اسلام مرفهین بى‏درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» باشد.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 145

#امام

پیام [به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598)]

کسى تصور نکند که ما راه سازش‏ با جهانخواران را نمى‏دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقده‏ها و حسادتهاى خود را نمى‏توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش‏ و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى‏مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏کنیم.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 98

#امام

پیام [به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598)]

ما با تمام وجود از گسترش باجخواهى و مصونیت کارگزاران امریکایى، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى مى‏کنیم. ان شاء اللَّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش‏ با امریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا مى‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروى را به صدا درآوریم.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 81و2

#امام

پیام [به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598)]

مگر مسلمانان نمى‏بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‏اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابو سفیان، اسلام ملّاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس‏نماهاى بیشعور حوزه‏هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش‏ و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه‏ها، و در یک کلمه «اسلام امریکایى» را ترویج مى‏کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهانخوار، مى‏گذارند.

صحیفه امام، ج‏21، ص: 80و81

#امام

اینهایى که مى‏گویند باید سازش‏ کرد، اینها مى‏فهمند که ما اگر سازش‏ کنیم، له مى‏شویم. اینها راضى‏اند به اینکه سازش‏ بشود. اینها مى‏گویند مطیع باشید، هر چه ما گفتیم عمل کنید، خودتان دیگر قدغن است که فکر کنید، فکر خودتان را باید غلاف کنید. آنها مى‏خواهند که آرامش حاصل بشود در دنیا. آرامش وقتى حاصل مى‏شود پیش آنها، که همه تابع باشند. ملتها باید به فکر باشند، ملت ایران باید به فکر باشد، اگر لحظه‏اى سستى کند تا ابد له است.

صحیفه امام، ج‏20، ص: 271

#روایات

فایده مقاومت

پیروزی: فَلَمَّا رَأَى‏ اللَّهُ‏ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْکَبْتَ‏ وَ أَنْزَلَ عَلَیْنَا النَّصْر

(خ56 نهج البلاغه)

#روایات

بصیرت، لازمه مقاومت:

وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ‏ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ‏] بِمَوَاضِعِ الْحَق‏

(خ173 نهج البلاغه)

#روایات

رهبری جبهه مقاومت هزینه دارد:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْأَسَدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ زَیْدَانَ وَ عَلِیُّ بْنُ الْعَبَّاسِ الْبَجَلِیَّانِ قَالا حَدَّثَنَا أَبُو کُرَیْبٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُعَاوِیَةُ بْنُ هِشَامٍ قَالَ حَدَّثَنَا شَیْبَانُ عَنْ عِکْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَسْرَعَ‏ إِلَیْکَ‏ الشَّیْبُ‏ قَالَ شَیَّبَتْنِی هُودُ وَ الْوَاقِعَةُ وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً وَ عَمَّ یَتَساءَلُونَ‏

(امالی صدوق، ص233)

#روایات

مقاومت به معنای قطع ارتباط با دنیا نیست

از اسماء دختر ابى بکر روایت کرده که گفت: مادرم که زنى مشرک بود و در عهد مشرکین قریش و پیمان ایشان با رسول خدا (ص) قرار داشت، به دیدنم آمده بود من از رسول خدا (ص) پرسیدم آیا اجازه هست به دیدنش بروم، و صله رحم کنم؟ در پاسخ من بود که آیه شریفه‏" لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ" نازل شد، و حضرت فرمود: بله بدیدنش برو و صله کن‏

(الدر المنثور، ج 6، ص 205)

#روایات

از دشمن حتی بعد از سازش نیز باید ترسید

وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّل‏

(نامه 53 نهج البلاغه)

#آیات_مرتبط

امر به عدم سازش

فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ (محمد/ 35)

عدم سازش وکوتاه آمدم از عبودیت ومقررات (دین): بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ (1) لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ (2) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (3) وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ (4) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (5/کافرون)

با چه کسانی نباید سازش کرد:

أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی‏ سَبیلی‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1/ ممتحنه)

إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (9/ ممتحنه)

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (13/ ممتحنه)

مقاومت به معنای قطع ارتباط با دنیا نیست:

لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (8/ ممتحنه)

دشمن به دنبال دشمنی است نه حل مشکلاتِ آنها

إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ (2/ ممتحنه)

ما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُم‏ (بقره/105)

وَدُّوا ما عَنِتُّم‏ (آل عمران/118)

وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَة (نساء/102)

إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً (طارق/15)

یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ یُرِیدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیل‏ (نساء/44)

إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً (نساء/101)

یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (بقره/9)

آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏َ (آل عمران/72)

سازش نکردن نیاز به کمک الهی دارد:

وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً (74) إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصیراً (75)

عذاب سازشِ رهبر جامعه مضاعف است:

وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً (74) إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصیراً (75/ اسراء)

الگوی عدم سازش:

قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَه‏... (4/ ممتحنه)

شرط عدم سازش ومقاومت:

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فیهِمْ ]إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ[ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ (6/ ممتحنه)

امر به استقامت:

فَلِذلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ (شوری/15)

فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ (هود/112)

قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ (اعراف/128)

یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ (1)... وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ (مدثر/7)

تداومِ آیه (در هرروز چندمرتبه) اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (فاتحه/6) دال بر لزومِ استقامت بر طریق است

إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (3)

عامل عدم تسلیم دشمن در مقابل حق:

ظلم وبرتری طلبی نه علم:  وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدینَ (نمل/14)

مقاومت بمعنای انفعال نیست:

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُم‏ (انفال/60)

مقاومت، هزینه وسرزنش دارد:

قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (آل عمران/168)

یَقُولُونَ لَوْ کانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَیْ‏ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا (آل عمران/154)

وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ (ابراهیم/12)

ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ (توبه/120)

فایده مقاومت:

رفع مانع: وَ لَوْ قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً (22) سُنَّةَ اللَّهِ الَّتی‏ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً (فتح/23)

پیروزی: وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ (حج/40)

پیروزی: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (محمد ص/ 7)

پیروزی: وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرى‏ لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ (آل عمران/126)

قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فی‏ فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ أُخْرى‏ کافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ (آل عمران/13)

اجر الهی:  إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ (یوسف/90)

اجر الهی: ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ (توبه/120)

نترسیدن از دشمن+ یاری معنوی فرشتگان: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت/30) نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (فصلت/31)

از بین رفتن ترس: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (احقاف/13)

فرج: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (شرح/6)

رسیدن به اهداف: إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً (فتح/10)

رسیدن به نعمت: وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً (جن/16)

#شان_نزول

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا- لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ- تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ نَزَلَتْ فِی حَاطِبِ بْنِ أَبِی بَلْتَعَةَ، وَ لَفْظُ الْآیَةِ عَامٌّ وَ مَعْنَاهُ خَاصٌّ، وَ کَانَ سَبَبُ ذَلِکَ‏

أَنَّ حَاطِبَ بْنَ أَبِی بَلْتَعَةَ کَانَ قَدْ أَسْلَمَ- وَ هَاجَرَ إِلَى الْمَدِینَةِ وَ کَانَ عِیَالُهُ بِمَکَّةَ وَ کَانَتْ قُرَیْشٌ تَخَافُ أَنْ یَغْزُوَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَصَارُوا إِلَى عِیَالِ حَاطِبٍ وَ سَأَلُوهُمْ أَنْ یَکْتُبُوا إِلَى حَاطِبٍ یَسْأَلُوهُ عَنْ خَبَرِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هَلْ یُرِیدُ أَنْ یَغْزُوَ مَکَّةَ فَکَتَبُوا إِلَى حَاطِبٍ یَسْأَلُونَ عَنْ ذَلِکَ- فَکَتَبَ إِلَیْهِمْ حَاطِبٌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُرِیدُ ذَلِکَ، وَ دَفَعَ الْکِتَابَ إِلَى امْرَأَةٍ تُسَمَّى صَفِیَّةَ، فَوَضَعَتْهُ فِی قَرْنِهَا وَ مَرَّتْ، فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَخْبَرَهُ بِذَلِکَ فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الزُّبَیْرَ بْنَ الْعَوَّامِ فِی طَلَبِهَا فَلَحِقُوهَا، فَقَالَ لَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: أَیْنَ الْکِتَابُ فَقَالَتْ: مَا مَعِی، فَفَتَّشُوهَا فَلَمْ یَجِدُوا مَعَهَا شَیْئاً، فَقَالَ الزُّبَیْرُ: مَا نَرَى مَعَهَا شَیْئاً- فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: وَ اللَّهِ مَا کَذَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَا کَذَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى جَبْرَئِیلَ ع وَ لَا

کَذَبَ جَبْرَئِیلُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ- وَ اللَّهِ لَتُظْهِرِنَّ لِیَ الْکِتَابَ- أَوْ لَأُورِدَنَّ رَأْسَکِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَقَالَتْ تَنَحَّیَا حَتَّى أُخْرِجَهُ- فَأَخْرَجَتِ الْکِتَابَ مِنْ قَرْنِهَا- فَأَخَذَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ جَاءَ بِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: یَا حَاطِبُ! مَا هَذَا فَقَالَ حَاطِبٌ وَ اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نَافَقْتُ- وَ لَا غَیَّرْتُ وَ لَا بَدَّلْتُ وَ إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَقّاً- وَ لَکِنْ أَهْلِی وَ عِیَالِی کَتَبُوا إِلَیَّ بِحُسْنِ صَنِیعِ قُرَیْشٍ إِلَیْهِمْ، فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُجَازِیَ قُرَیْشاً بِحُسْنِ مُعَاشَرَتِهِمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ- تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ إِلَى قَوْلِهِ‏ لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَة

تفسیر القمی، ج‏2، ص: 361و2

#شان_نزول

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (13/ ممتحنه)

جمعى از فقراء مسلمین بودند که اخبار مسلمانان را براى یهود مى‏بردند و در مقابل آنها از میوه‏هاى درختان خود به آنان هدیه مى‏کردند، آیه فوق نازل شد و آنها را نهى کرد

تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 52

#شان_نزول

فی أمالی شیخ الطائفة قدس سره باسناده الى سعید بن مینا عن غیر واحد من أصحابه ان نفرا من قریش اعترض لرسول الله صلى الله علیه و آله: عتبته بن ربیعة و امیة بن خلف و الولید بن المغیرة و العاص بن سعید فقالوا: یا محمد هلم فلنعبد ما تعبد فتعبد ما نعبد فنشرک نحن و أنت فی الأمر، فان یکن الذی نحن علیه الحق فقد أخذت بحظک منه، و ان یکن الذی أنت علیه الحق فقد أخذنا بحظنا منه فأنزل الله تبارک و تعالى‏ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ الى آخر السورة

(نور الثقلین، ج5، ص688)

#نکات_تفسیری

ذیل 35 محمد ص

تفسیر: صلح بیجا و ذلت‏بار!

در تعقیب آیات گذشته پیرامون مسئله جهاد این آیه به یکى از نکات مهم پیرامون" جهاد" اشاره مى‏کند و آن اینکه افراد سست و ضعیف الایمان براى فرار از زیر بار جهاد و مشکلات میدان جنگ غالبا مساله صلح را مطرح مى‏کنند، مسلما صلح بسیار خوب است اما در جاى خود، صلحى که تامین اهداف والاى اسلامى کند، و حیثیت و عظمت و آبروى مسلمین را حفظ نماید، نه صلحى که آنها را به خوارى و ذلت کشاند.

لذا مى‏فرماید:" اکنون که دستورهاى گذشته را شنیدید سست نشوید و دشمنان را دعوت به صلح نکنید در حالى که شما برترید" (فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ‏)

یعنى حالا که نشانه‏هاى پیروزى و برترى شما آشکار شده چگونه با پیشنهاد صلح که مفهومش عقب‏نشینى و شکست است پیروزیهاى خود را عقیم مى‏گذارید؟

این در حقیقت صلح نیست، این تسلیم و سازشى است که از سستى و زبونى سرچشمه‏ مى‏گیرد، این یک نوع عافیت‏طلبى زشتى است که عواقب دردناک و خطرناک به بار مى‏آورد.

تفسیر نمونه، ج‏21، ص: 489

#نکات_تفسیری

ذیل 35 محمد ص

و در ذیل آیه براى تقویت روحیه مسلمین مجاهد مى‏افزاید:" و خدا با شما است، و ثواب اعمالتان را هرگز نمى‏کاهد" (وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ‏) کسى که خدا با او است همه عوامل پیروزى را در اختیار دارد، هرگز احساس تنهایى نمى‏کند، ضعف و سستى به خود راه نمى‏دهد، به نام صلح، تسلیم دشمن نمى‏شود، و فراورده‏هاى خونهاى شهیدان را در لحظات حساس به باد نمى‏دهد.

" لن یترکم" از ماده" وتر" (بر وزن سطر) به معنى منفرد است، و لذا به کسانى که بعضى از بستگان نزدیکشان کشته مى‏شود و آنها تنها مى‏مانند" وتر" (بر وزن فکر) مى‏گویند، و به معنى نقصان و کمبود نیز آمده است و در آیه مورد بحث کنایه زیبایى از این مطلب است که خداوند شما را تنها نمى‏گذارد و اجر و پاداش اعمالتان را همراه شما مى‏کند.

به خصوص اینکه مى‏دانید هر گامى در راه جهاد بردارید براى شما ثبت مى‏شود، نه تنها چیزى از پاداشتان را کم نمى‏گذارد که از فضل و کرمش نیز بر آن مى‏افزاید.

تفسیر نمونه، ج‏21، ص: 490

#نکات_تفسیری

ذیل 35 محمد ص

آیه مورد بحث هیچ تضادى با آیه 61 سوره انفال ندارد، آنجا که مى‏فرماید وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‏:" اگر آنها تمایل به صلح نشان دهند تو نیز از در صلح درآ، و بر خدا تکیه کن که او شنوا و دانا است" تا یکى را ناسخ دیگرى قرار دهیم.

بلکه هر یک از این دو ناظر به مورد خاصى است، یکى اشاره به" صلح معقول" و دیگرى" صلح نابجا" است، یکى صلحى است که منافع مسلمین را کاملا تامین مى‏کند، و دیگرى صلحى است که از ناحیه مسلمانان ضعیف و سست در آستانه پیروزیها مطرح مى‏گردد.

و لذا به دنبال آیه سوره انفال مى‏گوید: وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ‏:" اما اگر آنها بخواهند با مطرح کردن صلح تو را فریب دهند و نیرنگى در کار باشد هرگز تسلیم مشو، و نگرانى به خود راه مده، چرا که خداوند پشتیبان تو است.

امیر مؤمنان على ع در فرمان مالک اشتر به هر دو قسم از صلح اشاره کرده، مى‏فرماید:

و لا تدفعن صلحا دعاک الیه عدوک و للَّه فیه رضا

: هر گاه دشمن تو را به صلحى دعوت کند که رضاى خدا در آن بوده باشد پیشنهاد صلح را رد مکن‏ مطرح شدن صلح از ناحیه دشمن از یک سو و توام بودن با رضاى خدا از سوى دیگر، تقسیم شدن صلح را به دو قسم که در بالا گفتیم نشان مى‏دهد.

تفسیر نمونه، ج‏21، ص: 490و491

#نکات_تفسیری ذیل 35 محمد ص

سؤال: قرآن در یک جا مى‏فرماید: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» اگر دشمن آغوش خود را براى صلح باز کرد، شما نیز بال خود را بگشایید و پیشنهاد صلح را بپذیرید، امّا این آیه از صلح انتقاد کرده و مى‏فرماید: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» پس تکلیف چیست و باید به کدام آیه عمل کرد؟

پاسخ: هر آیه نظر به یک جنبه‏اى دارد، سازش بر اساس ترس و سستى و رعب زدگى ناپسند است، زیرا آرزو و علاقه دشمنان همین است، «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ»

امّا مدارا که از موضع قدرت و ترحم بر ضعیف است، پسندیده مى‏باشد. چنانکه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است وگاهى براى همراهى با کودکان و سالمندان که توان تند رفتن ندارند. اسلام مى‏فرماید: شما از نظر روحیه، قدرت و امکانات باید در مرحله عالى باشید و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح کرد بپذیرید.

تفسیر نور، ج‏9، ص: 102و103

#نکات_تفسیری

ذیل 15 شوری

" فَلِذلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ ..." این جمله تفریع و نتیجه‏ گیرى از مطالب گذشته است که مى‏فرماید: خدا براى همه انبیاء یک دین تشریع کرده بود، ولى امت‏ها دو قسم شدند یکى نیاکان که با علم و اطلاع و از در حسد، در دین اختلاف انداختند، و یکى نسلها که در شک و تحیر ماندند. به همین جهت خداى تعالى تمامى آنچه را که در سابق تشریع کرده بود براى شما تشریع کرد، پس تو اى پیامبر مردم را دعوت کن، و چون آنها دو دسته شدند یکى مبتلا به حسد یکى مبتلا به شک، پس تو استقامت بورز، و به آنچه مامور شده‏اى پایدارى کن، و هواهاى مردم را پیروى مکن.

لام در جمله" فلذلک" لام تعلیل است. و بعضى گفته‏ اند لام به معناى" الى" است و معناى جمله این است که: پس به سوى همین دینى که برایتان تشریع شده دعوت کن، و در ماموریت پایدارى نما.

ترجمه تفسیر المیزان، ج‏18، ص:43و44

#نکات_تفسیری

ذیل 15 شوری

کلمه" و استقم" امر از استقامت است که به گفته راغب‏[1] به معناى ملازمت طریق مستقیم است، و جمله‏" وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ" به منزله تفسیر کلمه‏" اسْتَقِمْ" است.

[1] ( 1) مفردات راغب، ماده" قوم".

ترجمه تفسیر المیزان، ج‏18، ص:44

#نکات_تفسیری

ذیل 15 شوری

پیام‏ها:

1- در برابر تفرقه‏هاى برخاسته از فزون‏طلبى، باید در راه دین، استوار بود. «فَلِذلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ»

2- تبلیغ دین همراه با مشکلاتى است که باید تحمّل نمود. «فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ»

3- استقامتى ارزشمند است که بر اساس حقّ و وظیفه باشد وگرنه حاصلى جز لجاجت ندارد. «وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ»

تفسیر نور، ج‏8، ص:385و 386

#نکات_تفسیری

ذیل کافرون

در این سوره رسول خدا (ص) را دستور مى‏دهد به اینکه برائت خود از کیش وثنیت آنان را علنا اظهار داشته، خبر دهد که آنها نیز پذیراى دین وى نیستند، پس نه دین او مورد استفاده ایشان قرار مى‏گیرد، و نه دین آنان آن جناب را مجذوب خود مى‏کند، بنا بر این نه کفار مى‏پرستند آنچه را که آن جناب مى‏پرستد، و نه تا ابد آن جناب‏ مى‏پرستد آنچه را که ایشان مى‏پرستند، پس کفار باید براى ابد از سازشکارى و مداهنه آن جناب مایوس باشند.

ج‏20، ص: 644

ترجمه تفسیر المیزان ج‏20، ص: 644

#نکات_تفسیری

ذیل کافرون

" قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ" ظاهرا خطاب به یک طبقه معهود و معین از کفار است، نه تمامى کفار، به دلیل اینکه رسول خدا (ص) را مامور کرده از دین آنان بیزارى جوید و خطابشان کند که شما هم از پذیرفتن دین من امتناع مى‏ورزید

ترجمه تفسیر المیزان ج‏20، ص: 645

#نکات_تفسیری

ذیل کافرون

بسیارى از مفسران تصریح کرده‏اند که منظور از" کافرون" در اینجا گروه خاصى از سران بت‏پرستان مکه‏اند، بنا بر این" الف و لام" در" الکافرون" به اصطلاح براى" عهد" است، نه براى" جمع".

ممکن است دلیل آنها بر این مطلب علاوه بر آنچه در شان نزول گفته شد این باشد که بسیارى از بت‏پرستان مکه سرانجام ایمان آوردند، بنا بر این اگر مى‏گوید نه شما معبود مرا عبادت مى‏کنید و نه من معبود شما را حتما در مورد آن گروهى از سران شرک و کفر است که تا پایان عمر هرگز ایمان نیاوردند و گرنه بسیارى از مشرکان به هنگام فتح مکه فوج فوج وارد اسلام شدند.

تفسیر نمونه ج‏27، ص: 386

#نکات_تفسیری

ذیل کافرون

آنچه در این سوره آمده در واقع بیانگر این واقعیت است که توحید و شرک دو برنامه متضاد و دو مسیر کاملا جدا مى‏باشد، و هیچ شباهتى با یکدیگر ندارند، توحید انسان را به خدا مربوط مى‏سازد، در حالى که شرک او را از خدا بیگانه مى‏کند.

توحید رمز وحدت و یگانگى در تمام زمینه‏ ها است در حالى که شرک مایه تفرقه و پراکندگى در همه شؤون است.

توحید انسان را از عالم ماده و جهان طبیعت بالا مى‏برد، و در ما وراى طبیعت به وجود بى انتهاى الهى پیوند مى‏دهد، در حالى که شرک انسان را در چاه طبیعت سرنگون مى‏سازد، و به موجودات محدود و ضعیف و فانى پیوند مى‏دهد.

به همین دلیل پیغمبر اکرم ص و تمام انبیاء عظام نه تنها یک لحظه با شرک سازش نکردند، بلکه نخستین و مهمترین برنامه آنها مبارزه با آن بود.

امروز نیز همه پویندگان راه حق و علماء و مبلغان این آئین باید همین خط را ادامه دهند، و در همه جا برائت و بیزارى خود را از هر گونه شرک و سازش با مشرکان اعلام دارند.

تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 391و2

#نکات_تفسیری

ذیل 1 ممتحنه

خواهى گفت: در آیه شریفه ذکر دشمنى مشرکین با خدا کافى بود، چه حاجت بود به اینکه دشمنى با مؤمنین را هم ذکر کند. در پاسخ مى‏گوییم: از آنجا که زمینه آیه زمینه نهى مؤمنین از دوستى با مشرکین بود، یادآورى دشمنى آنان با ایشان نهى و تحذیر را تاکید مى‏کند، گویا فرموده: کسى که با خدا دشمنى کند، با خود شما هم دشمن است، دیگر چه جا دارد که با آنان دوستى کنید.

کلمه" مودت" مفعول کلمه" تلقون" است، و حرف" باء" که بر سر آن در آمده زائد است، همان طور که در آیه‏" وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ" چنین است.

و مراد از" القاء مودت" اظهار مودت و یا ابلاغ آن به مشرکین است،

و این جمله، یعنى جمله‏" تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ" صفت و یا حال از فاعل‏" لا تَتَّخِذُوا" است.

" وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ"- منظور از" حق" دین حق است، که کتاب خدا آن را توصیف نموده، و رسول خدا (ص) هم به سوى آن دعوت مى‏کند، و این جمله جمله اى است حالیه.

" یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ"- این جمله نیز حالیه است. و منظور از اخراج رسول و اخراج مؤمنین این است که با بد رفتارى خود رسول و مؤمنین را ناچار کردند از مکه خارج شوند، و به مدینه مهاجرت کنند.

و در جمله‏" أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ" لامى در تقدیر است، و جمله را متعلق به" یخرجون" مى‏کند، و معنایش این است که: رسول و شما را مجبور به مهاجرت از مکه مى‏کنند، به خاطر اینکه به پروردگارتان ایمان آورده‏اید.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 389

 

#نکات_تفسیری

ذیل 1 ممتحنه

" إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی"- این جمله متعلق است به جمله" لا تتخذوا" یعنى اگر مهاجرتتان جهاد در راه من، و به منظور خشنودى من است، دیگر دشمنان مرا دوست مگیرید. و در این جمله جزاى شرط حذف شده، براى اینکه همان" لا تتخذوا" مى‏فهماند جزائى که حذف شده یک" لا تتخذوا" ى دیگر است. و کلمه" جهادا" مصدر است، و در اینجا مفعول له واقع شده. و کلمه" ابتغاء" به معناى طلب است. و کلمه‏ " مرضاة" مانند کلمه" رضا" مصدر و به معناى خشنودى است. و معناى جمله این است که: اگر در راه رضاى من و جهاد در راه من بیرون شدید، دیگر دشمن مرا و دشمن خودتان را دوست مگیرید.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 389و90

#نکات_تفسیری

ذیل 1 ممتحنه

" تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ"- وقتى گفته مى‏شود" أسررت الیه حدیثا"، معنایش این است که من فلان قصه را پنهانى به فلان کس رساندم، پس معناى‏" تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ" این است که در خفا به مشرکین اطلاع مى‏دهید که دوستشان دارید- راغب‏ این طور معنا کرده.

و کلمه" اعلان" ضد اخفاء و به معناى آشکار ساختن است.

و جمله‏" أَنَا أَعْلَمُ" حال از فاعل" تسرون" است.

و کلمه" أعلم" اسم تفضیل است، (یعنى من داناترم). بعضى از مفسرین‏ احتمال داده‏ اند که" اعلم" صیغه متکلم وحده از مضارع باشد، که با حرف" باء" متعدى شده است، چون ماده" علم" گاهى با حرف" باء" متعدى مى‏شود، و گاهى بدون آن.

این جمله استینافیه است، اما نه به طورى که ربطى به ما قبل نداشته باشد، بلکه بیان ما قبل است، گویا شنونده وقتى آیه قبلى را شنیده، پرسیده: مگر ما چکار کرده ‏ایم؟ در این آیه پاسخ مى‏دهد: شما پنهانى به مشرکین اطلاع مى‏دهید که ما دوستتان داریم، و حال آنکه من از هر کسى بهتر مى‏دانم، و بهتر خبر دارم آنچه را که پنهانى و یا آشکارا انجام مى‏دهید، یعنى من گفتار و کردار شما را به علمى مى‏دانم که اخفاء و اظهار شما نسبت به آن یکسان است.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 390

#نکات_تفسیری

ذیل 1 ممتحنه

1- جامعه ایمانى حق ندارد با دشمنان خدا، رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

2- ایمان به خداوند با برقرارى پیوند دوستى با دشمن خدا سازگار نیست.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی‏ ... أَوْلِیاء

3- دشمن خدا در حقیقت دشمن مؤمنان نیز هست. «عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ»

4- گرچه کفّار دشمن ما هستند، ولى دلیل اصلى متارکه‏ى ما با آنان، دشمنى آنها با خداست. کلمه‏ى‏ «عَدُوِّی» قبل از «عَدُوَّکُمْ» آمده است.

5- القاى مودّت و ابراز دوستى با دشمنان، جرأت آنان را در برابر مؤمنان بیشتر مى‏کند. «تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»

6- اوامر و نواهى خود را به طور مستدل بیان کنید. لا تَتَّخِذُوا ... قَدْ کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُم‏

7- در سیاست خارجى، برقرارى رابطه و قطع روابط باید بر اساس ملاک‏هاى دینى باشد. «لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

8- دین از سیاست جدا نیست. (فرمان قطع رابطه با دشمنان یک دستور سیاسى است که در متن قرآن آمده است). «لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»

9- کفّار تنها در عقیده مخالف شما نیستند، بلکه کمر به حذف شما بسته‏اند.

کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُم‏

10- دشمنى کفّار با شما به خاطر ایمان شما به خداست. «أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ»

11- برقرارى رابطه با کفّار در صورتى جایز است که آنها به ارزشهاى شما احترام بگذارند و در صدد توطئه نباشند. لا تَتَّخِذُوا ... قَدْ کَفَرُوا ... یُخْرِجُونَ الرَّسُول‏

13- یک دل، دو دوستى بر نمى‏دارد. «إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ»

19- چه بسیارند افرادى که در آغاز رزمنده بودند، ولى در اثر رابطه با دشمنان، بد عاقبت شدند. خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی‏ ... ضَلَّ سَواءَ السَّبِیل‏

20- فکر تأمین منافع از طریق روابط سرّى با دشمنان دین، بیراهه رفتن و حرکتى بى‏فرجام است. «وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ»

تفسیر نور ج‏9، ص: 573تا5

#نکات_تفسیری

ذیل 2 ممتحنه

" إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً ..." راغب گفته" ثقف"- به فتحه حرف اول، و سکون حرف دوم- به معناى حذاقت در ادراک و انجام چیزى است. و اضافه کرده که وقتى گفته مى‏شود:" ثقفت کذا" معنایش این است که من آن را با حذاقتى که در دید دارم دیدم. این معناى لغوى کلمه است، ولى به عنوان مجاز در همه ادراکها هم استعمال مى‏شود، هر چند که ثقافت و حذاقتى در بین نباشد. و دیگران کلمه مذکور را به ظفر و دستیابى معنا کرده‏اند، و شاید این معنا را به کمک مناسبت مقام آیه فهمیده‏اند، و هر دو معنا بهم نزدیکند.

زمینه این آیه بیان این نکته است که پنهان کردن دوستى با کفار به منظور جلب محبت آنان، و رفع عداوتشان هیچ سودى به حالشان ندارد، و مشرکین على رغم این مودتها که بعضى از مؤمنین اعمال مى‏دارند، اگر به ایشان دست یابند دشمنى خود را اعمال مى‏کنند، بدون اینکه دوستى‏هاى مؤمنین تغییرى در دشمنى آنها داده باشد.

" وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ"- این جمله به منزله عطف تفسیر است، براى جمله‏" یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً".

و" بسط أیدى بالسوء" کنایه است از کشتن و اسیر کردن و سایر شکنجه‏ هایى که یک دشمن غالب نسبت به مغلوب روا مى‏دارد. و" بسط زبانها به سوء" کنایه است از ناسزا و بدگویى.

و ظاهرا جمله‏" وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ" عطف باشد بر جزاء یعنى جمله‏" یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً"، و ماضى" ودوا" معناى مضارع را مى‏دهد، چون شرط و جزاء اقتضاء دارد که ماضى‏

مزبور به معناى مضارع باشد. و معناى آیه این است که: اگر مشرکین به شما دست یابند، دشمن شما خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدى به سوى شما دراز مى‏کنند، و دوست مى‏دارند که شما کافر شوید، هم چنان که در مکه مؤمنین را شکنجه مى‏دادند، و به این امید که شاید از دینشان برگردند- و خدا داناتر است.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 391

#نکات_تفسیری

ذیل 2 ممتحنه

دلیل قطع رابطه با کفّار پنج چیز است:

الف) مکتب شما را قبول ندارند. «کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»

ب) رهبر و امّت را تحمّل نمى‏کنند. «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ»

ج) اگر سلطه یابند، دشمنى خود را اعمال مى‏کنند. إِنْ یَثْقَفُوکُمْ‏ ...

د) با دست و زبان، آزارتان مى‏دهند. «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

ه) مى‏خواهند که شما از دین برگشته و مرتد شوید. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»

تفسیر نور ج‏9، ص: 575

#نکات_تفسیری

ذیل 2 ممتحنه

1- دشمنان به دنبال سلطه همه جانبه بر شما هستند. «یَثْقَفُوکُمْ»

2- خاموشى دشمن، نشانه‏ى دوستى او نیست بلکه فرصت ضربه زدن نیافته است. «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً»

3- دشمن هم تهاجم نظامى دارد، «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ» هم تهاجم فرهنگى. «وَ أَلْسِنَتَهُمْ»

4- ریشه‏ى دست و زبان درازى‏هاى دشمن، خواسته‏هاى قلبى و درونى اوست یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ‏ ... وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُون‏

6- هدف دشمن از ضربه‏هاى نظامى و فرهنگى، دست برداشتن شما از مکتب است. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»

7- تا کفر نورزید، دشمن از شما راضى نمى‏شود. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ» (در آیه 217 سوره بقره نیز مى‏خوانیم: «لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا»)

تفسیر نور ج‏9، ص: 576

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

" لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ‏ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ ..." در این آیه شریفه و آیه بعدش نهى وارد در اول سوره را توضیح مى‏دهد. و مراد از آن کفارى که با مؤمنین بر سر دین قتال نکردند و مؤمنین را از دیارشان بیرون نساختند، کفار نقاط دیگر و غیر مکه است، مشرکینى است که با مسلمانان معاهده داشتند.

و کلمه" بر" که مصدر فعل" تبروهم" است، به معناى احسان است.

و کلمه" اقساط" که مصدر فعل" تقسطوا" است، به معناى معامله به عدل است.

و جمله" أن تبروهم" بدل است از کلمه" الذین ...". و جمله‏" إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ" تعلیل است براى جمله‏" لا یَنْهاکُمُ ...".

و معناى آیه این است که: خدا با این فرمانش که فرمود:" دشمن مرا و دشمن خود را دوست نگیرید" نخواسته است شما را از احسان و معامله به عدل با آنهایى که با شما در دین قتال نکردند، و از دیارتان اخراج نکردند، نهى کرده باشد، براى اینکه احسان به چنین کفارى خود عدالتى است از شما، و خداوند عدالت‏کاران را دوست مى‏دارد.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 399

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

سیاست خارجى اسلام بر اساس جذب و جلب دیگران است و این امر از طرق زیر قابل دستیابى است:

1. نیکى. «تَبَرُّوهُمْ» با آنان نیکى کنید.

2. عدالت. «تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.

3. مهلت تحقیق. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ» اگر یکى از آنان مهلت خواست، به او مهلت بدهید تا کلام خدا را بشنود.

4. قبول پیشنهاد صلح. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» گر براى زندگى مسالمت‏آمیز آغوش باز کردند، پیشنهاد صلح آنان را بپذیر.

5. کمک مالى. «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» سهمى از زکات براى ایجاد الفت با آنان مصرف شود.

6. ردّ امانات آنان، وفا به عهد با آنان، محترم شمردن پیمان‏هاى آنان و نیکى به والدین آنان.

بر اساس این آیه، کفّار غیر حربى که بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حکومت اسلامى زندگى مى‏کنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.

تفسیر نور ج‏9، ص: 585

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

پیام‏ها:

1- حساب کفّار بى‏ آزار از کفّار آزاررسان جداست. لَمْ یُقاتِلُوکُمْ‏ ... لَمْ یُخْرِجُوکُمْ‏

2- اسلام دین نیکى و عدالت است، حتّى نسبت به کفّار. «أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ»

3- با اعلام محبت الهى، انگیزه‏ها را بالا ببرید. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»

تفسیر نور ج‏9، ص: 585

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

به این ترتیب افراد غیر مسلمان به دو گروه تقسیم مى‏شوند: گروهى که در مقابل مسلمین ایستادند و شمشیر به روى آنها کشیدند، و آنها را از خانه و کاشانه‏شان به اجبار بیرون کردند، و خلاصه عداوت و دشمنى خود را با اسلام و مسلمین در گفتار و عمل آشکارا نشان دادند، تکلیف مسلمانان این است که هر گونه مراوده با این گروه را قطع کنند، و از هر گونه پیوند محبت و دوستى خوددارى نمایند که مصداق روشن آن مشرکان مکه مخصوصا سران قریش بودند، گروهى رسما دست به این کار زدند و گروهى دیگر نیز آنها را یارى کردند.

اما دسته دیگرى بودند که در عین کفر و شرک کارى به مسلمانان نداشتند، نه عداوت مى‏ورزیدند، نه با آنها پیکار مى‏کردند، و نه اقدام به بیرون راندنشان‏ از شهر و دیارشان نمودند، حتى گروهى از آنها پیمان ترک مخاصمه با مسلمانان بسته بودند، نیکى کردن با این دسته اظهار محبت با آنها بى‏مانع بود، و اگر معاهده‏اى با آنها بسته بودند باید به آن وفا کنند و در اجراى عدالت بکوشند.

مصداق این گروه طائفه" خزاعه" بودند که با مسلمین پیمان ترک مخاصمه داشتند.

بنا بر این جایى براى گفتار جمعى از مفسران باقى نماند که این دستور را منسوخ دانسته، و ناسخ آن را آیه 5 سوره توبه ذکر کرده ‏اند که مى‏گوید: فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ‏:" هنگامى که ماههاى حرام پایان گیرد بت‏پرستان را هر کجا دیدید به قتل برسانید" چرا که این آیه سوره توبه فقط از مشرکانى سخن مى‏گوید که پیمان‏شکنى کرده، و به مخالفت علنى در برابر اسلام و مسلمین برخاسته بودند به گواهى آیات بعد از آن‏.

تفسیر نمونه ج‏24، ص: 31و32

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

بعضى از مفسران در مورد این آیه روایت کرده‏ اند که همسر مطلقه ابو بکر براى دخترش" اسماء" هدایایى از مکه آورد" اسماء" از پذیرش آن امتناع کرد، و حتى اجازه ورود به مادرش نداد، آیه فوق نازل شد و پیامبر ص به او دستور داد مادرش را بپذیرد و هدیه‏اش را قبول کند و او را مورد اکرام و احسان قرار دهد

این روایت نشان مى‏دهد که تمام مردم مکه نیز مشمول این حکم نبودند، بلکه در میان آنها اقلیتى بودند که موضع خصمانه‏اى در برابر مسلمانان نداشتند.

تفسیر نمونه ج‏24، ص: 32

#نکات_تفسیری

ذیل 8 ممتحنه

این آیات" یک اصل کلى و اساسى" در چگونگى رابطه مسلمانان با غیر مسلمین استفاده مى‏شود، نه تنها براى آن زمان که براى امروز و فردا نیز ثابت است، و آن اینکه مسلمانان موظفند در برابر هر گروه و جمعیت و هر کشورى که موضع خصمانه با آنها داشته باشند و بر ضد اسلام و مسلمین قیام کنند، یا دشمنان اسلام را یارى دهند سرسختانه بایستند، و هر گونه پیوند محبت و دوستى را با آنها قطع کنند.

اما اگر آنها در عین کافر بودن نسبت به اسلام و مسلمین بى‏طرف بمانند و یا تمایل داشته باشند، مسلمین مى‏توانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند البته نه در آن حد که با برادران مسلمان دارند، و نه در آن حد که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد.

و اگر جمعیت یا دولتى جزو گروه اول باشند و تغییر موضع دهند و یا به عکس در گروه دوم باشند و مسیر خود را تغییر دهند باید وضع فعلى آنها را معیار قرار داد و طبق آیات فوق با آنها عمل کرد.

تفسیر نمونه ج‏24، ص: 33

#نکات_تفسیری

ذیل 9 ممتحنه

" إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ ..." منظور از" الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ ..." مشرکین مکه ‏اند. و معناى‏" ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ" این است که یکدیگر را در بیرون کردن شما کمک کردند. و جمله‏" أَنْ تَوَلَّوْهُمْ" بدل است از جمله‏" الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ".

و در جمله‏" وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ" قصر افراد به کار رفته (یعنى حکم کلى‏" لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی ..."، را که به اطلاقش شامل دوستى با همه کفار مى‏شد، منحصر کرد در یک طائفه از کفار، یعنى کفار مشرک مکه و یاوران ایشان)، در نتیجه معناى آیه چنین مى‏شود: دوستداران مشرکین مکه و دوستداران یاران مشرکین که علیه مسلمین آنها را کمک کردند، تنها آنان ستمکار و متمردان از نهى خدایند، نه مطلق دوستداران کفار. ممکن هم هست جمله مورد بحث از باب قصر و حصر نباشد، بلکه تنها براى تاکید نهى‏" لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی ..." باشد.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 400

#نکات_تفسیری

ذیل 9 ممتحنه

طبق فرمان این آیه بر تمام مسلمانان واجب است که با رژیم صهیونیستى قطع رابطه کنند و آنان را دوست نگیرند. این آیه نیز از آیات سیاسى قرآن است.

با این که مفهوم این آیه در محتواى آیه قبل بود لیکن براى شفاف بودن روابط، خداوند جداگانه مسئله را طرح کرد.

#نکات_تفسیری

ذیل 9 ممتحنه

پیام‏ها:

3- تجاوز به سرزمین دیگران و بیرون راندن افراد از وطن خود، ممنوع است و مى‏توان با این زورگویان، به عنوان جهاد اسلامى مبارزه کرد. إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ‏ ... أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ‏

4- به اسم نوع دوستى و انسان دوستى، مسالمت با کفّار حربى ممنوع است. «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

تفسیر نور ج‏9، ص: 586و7

#نکات_تفسیری

ذیل 13 ممتحنه

" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ..." مراد از این" قوم" یهود است که در قرآن مجید مکرر به عنوان‏" الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ" از ایشان یاد شده، از آن جمله در باره آنان فرموده:" وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ" شاهد اینکه منظور یهود است ذیل آیه است که از ظاهر آن برمى‏آید که غیر از کفار سابق الذکر است.

ترجمه تفسیر المیزان ج‏19، ص: 412

#نکات_تفسیری

ذیل 13 ممتحنه

غضب شدگان در قرآن‏

در قرآن افراد و گروه‏هایى مورد غضب الهى قرار گرفته‏اند، از جمله:

درباره یهود مى‏فرماید: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ»*[1] آنان به قهر و غضب الهى گرفتار شدند.

درباره قاتلان و منافقان مى‏فرماید: «غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»*[2] خداوند بر آنان غضب کرد.

درباره عالمان بى‏ عمل مى‏فرماید: «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ»*[3] نزد خداوند غضب بزرگى براى کسانى است که به گفته‏ها و وعده‏هاى خود عمل نمى‏کنند.

افرادى نظیر قارون، فرعون، ابولهب و بلعم باعورا نیز در قرآن مورد غضب قرار گرفته‏اند.

[1] ( 1) آل عمران 112.

[2] ( 2) فتح 6

[3] ( 3) غافر 35.

تفسیر نور ج‏9، ص: 596

#نکات_تفسیری

ذیل 13 ممتحنه

در اینکه" قوم مغضوب علیهم" چه اشخاصى هستند بعضى صریحا آن را ناظر به یهود مى‏دانند چرا که در آیات دیگر قرآن از آنها به این عنوان یاد شده است (چنان که در آیه 90 بقره در مورد یهود مى‏خوانیم: فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى‏ غَضَبٍ‏).

این تفسیر با شان نزولى که براى آیه ذکر کرده‏اند نیز سازگار است چه اینکه گفته‏اند جمعى از فقراء مسلمین بودند که اخبار مسلمانان را براى یهود مى‏بردند و در مقابل آنها از میوه‏هاى درختان خود به آنان هدیه مى‏کردند، آیه فوق نازل شد و آنها را نهى کرد

ولى با اینهمه تعبیرات آیه مفهوم وسیع و گسترده‏اى دارد که همه کفار و مشرکین را شامل مى‏شود، و تعبیر به غضب در قرآن مجید منحصر به" یهود" نیست، بلکه در مورد منافقان نیز آمده است (فتح- 6) و شان نزول نیز مفهوم آیه را محدود نمى‏کند.

بنا بر این آنچه در آیه آمده هماهنگ با مطلب گسترده ‏اى است که در نخستین آیه سوره تحت عنوان دوستى با دشمنان خدا آمده است.

تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 51و52

#نکات_تفسیری

ذیل 13 ممتحنه

سپس به ذکر مطلبى مى‏پردازد که در حکم دلیل بر این نهى است، مى‏فرماید: " آنها به کلى از نجات در آخرت مایوسند همانگونه که کافران مدفون در قبرها مایوس مى‏باشند" (قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ)

زیرا مردگان کفار در جهان برزخ نتائج کار خود را مى‏بینند و راه بازگشت براى جبران ندارند لذا به کلى مایوسند، این گروه از زندگان نیز به قدرى آلوده گناهند که هرگز امیدى به نجات خویش ندارند، درست همانند مردگان از کفار.

چنین افرادى مسلما افرادى خطرناک و غیر قابل اعتمادند، نه به قول آنها اعتمادى است، و نه براى صداقت و صمیمیتشان اعتبارى، آنها مایوس از رحمت‏ حقند و به همین دلیل دست به هر جنایتى مى‏زنند، با این حال چگونه بر آنها اعتماد مى‏کنید، و طرح دوستى با آنان مى‏ریزید؟!

تفسیر نمونه، ج‏24، ص: 52و53

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی