29-4. محکمه وجدان (قیامه/ 1و 2)


شاید شباهت قیامت با نفس لوّامه که هر دو مورد قسم واقع شدهاند، در این باشد که در دنیاى کوچک وجود انسان دادگاهى به نام نفس لوّامه وجود دارد، در عالم هستى نیز دادگاهى به نام قیامت قرار دارد. «1»
«1». تفسیرنمونه.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به ابن مسعود فرمود: اعمال خوب را زیاد انجام بده که نیکوکار و بدکار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیکوکاران از این که چرا کارهاى نیک بیشترى انجام ندادهاند و بدکاران از کوتاهىها و تقصیر خود. سپس فرمود: آیه «وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» شاهد و گواه این مطلب است. «1»
نفس در قرآن
در قرآن و روایات و دعاها، چند گونه نفس براى انسان تصویر شده است:
الف) نفس امارّة
که همواره انسان را به بدىها فرمان مىدهد و اگر با عقل و ایمان مهار نشود، انسان را به سقوط و تباهى مىکشاند. در قرآن مىخوانیم: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی» «2» به درستى که نفس (انسان را) به کارهاى زشت و ناروا فرمان مىدهد مگر آن که پروردگارم رحم کند.این نفس، آنقدر خواهش و خواسته خود را تکرار مىکند تا انسان را گرفتار سازد. حضرت على علیه السلام مىفرماید: نفس امّارة همچون فرد منافق تملّق انسان را مىگوید و در قالب دوست جلوه مىکند تا بر انسان مسلّط شود و او را به مراحل بعد وارد کند. «3»
قرآن کریم در سوره یوسف مىفرماید: پس از آن که برادران یوسف، بنیامین را در سرزمین مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگیر شدن او به اتهام سرقت بیان کردند، حضرت یعقوب به آنان فرمود: «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ» «4»* بلکه نفس، این کار زشت را براى شما زینت داد و شما را به سوى آن کشاند.
در حدیث دیگرى مىخوانیم: بعد از نماز، از خداوند چنین بخواهید: «الهى لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا» حتّى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به نفس خودم وامگذار. «5»
«1» بحار ج 74 ص 104
«2» یوسف 53
تفسیر نور(10جلدى) ج10 304 الف) نفس امارة ..... ص : 304
«3» غررالحکم
«4» یوسف 83
«5» کافى ج 3 ص 346
جلد 10 - صفحه 305
امام زین العابدین علیه السلام در مناجات شاکّین به خداوند متعال عرض مىکند: من از نفسى به تو شکایت مىکنم که به بدىها فرمان مىدهد، به سوى خطاها مىرود، نسبت به انجام گناه شتابان است، هنگامى که شرّى به او مىرسد فریاد مىزند و هنگامى که قرار است خیرى از ناحیه او به کسى برسد بخل مىورزد، به لهو و لعب تمایل شدید دارد، از غفلت و سهو و اشتباه پر شده است، به سوى گناه سرعتم مىبخشد و براى توبه، مرا به طفره وا مىدارد.
ب) نفس لوّامة
که در این سوره (قیامت) آمده است و شاید مراد از آن، همان وجدان اخلاقى باشد. آرى، انسان داراى حالتى است که در برابر انجام بدىها یا کم شدن خوبىها، هم در دنیا خود را ملامت مىکند و هم در آخرت. این ملامتها، همان ندامت و پشیمانى است که مىتواند مقدّمه توبه باشد و یا بسترى براى یأس و خودباختگى فراهم آورد.ج) نفس مطمئنّة
که در اثر نماز و یاد خدا حاصل مىشود و انسان به آرامش و اطمینان دست پیدا مىکند. قرآن کریم در یک مىفرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی» «1» نماز را به پادار تا به یاد من برسى و در جاى دیگر مىفرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «2» آگاه باشید که با یاد خداوند دلها اطمینان و آرامش پیدا مىکنند.انسان مطمئن، از مرگ نمىهراسد، مشتاق شهادت است، به زرق و برقها و جلوههاى دنیا بىاعتنا است و به مقدّرات الهى همواره راضى است.
منکران معاد گاهى سؤالاتى را براى انکار قیامت مطرح مىکردند. از جمله این که مىگفتند: «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ» «3» چه کسى این استخوانها را زنده مىکند در حالى که پوسیده و پراکنده شدهاند؟ و گاهى به طور علنى قیامت را انکار مىکردند و مىگفتند: «إِنْ هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ» «4» جز این زندگانى دنیا، زندگانى دیگرى نیست که ما در آن به دنیا مىآییم و مىمیریم و ما مبعوث نمىشویم.
در مقابل تردید و تشکیک مخالفان در معاد که بازگشت آن به قدرت خداوند است، قرآن بر قدرت الهى در باز آفریدن انسانها تأکید مىکند که به نمونههایى از آن اشاره مىکنیم:
«قادِرٌ عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ» «5»* او قادر است که همانند آنها را دوباره خلق کند.
«بِقادِرٍ عَلى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى» «6»* خداوند بر اینکه مردگان را زنده کند توانا است.
«1». طه، 14.
«2». رعد، 28.
«3». یس، 78.
«4». مؤمنون، 37.
«5». اسراء، 99.
«6». احقاف، 33.
جلد 10 - صفحه 306
«عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ» خداوند بر بازگرداندن او توانا است.
و در این آیه مىفرماید: نه تنها بازگرداندن اصل انسان، بلکه آفرینش خطوط نوک انگشتان او در نزد خداوند کار مهمّى نیست. «بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»
در انگشتان هر انسانى خطوط خاصّى است که مخصوص به اوست و هیچ دو نفرى پیدا نمىشوند که خطوط انگشتان آنها یکسان باشد و به همین جهت براى شناسایى مجرمان، از انگشت نگارى استفاده مىکنند. آرى علم خداوند و قدرت او بر ظریفترین ذرّات وجود هر فردى جارى است. «نُسَوِّیَ بَنانَهُ»
پیام ها2- یکى از ویژگىهاى انسان، داشتن وجدان اخلاقى و شناخت فطرى خوبىها و بدىها و سرزنش و ملامت خود یا دیگران به هنگام انجام بدىها است.
«بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»
3- در میان سه نفس امّاره، مطمئنّة و لوّامة، آن که به سرزنشها و حسرتهاى روز قیامت شباهت دارد، نفس لوّامة است. لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ ... بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
4- ایمان به معاد مانع از انجام فسق و فجور است. لذا آنان که بناى بر انجام گناه و فجور دارند، معاد را زیر سؤال مىبرند. «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ»
5- منکران معاد، بر اساس پندار و خیال به انکار قیامت مىپردازند نه استدلال و دلیل و برهان. «أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ»
6- اعضا و جوارح و استخوانهاى پوسیده و پراکنده، در قیامت قابل جمعآورى است. «نَجْمَعَ عِظامَهُ»
7- معاد جسمانى است و در قیامت وجود انسان از استخوانهاى خودش است.
«نَجْمَعَ عِظامَهُ»
10- انسان قیامت، همان انسان دنیایى است. «بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»
12- بسیارى از کسانى که قیامت را انکار مىکنند مشکل علمى ندارند، بلکه از نظر روانى انکار آنان براى آن است که به خیال خود راه را براى خواستههاى خود باز کنند. «یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»
1 عُدَّةُ الدَّاعِی، قَالَ النَّبِیُّ ص أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ.