29-3. مجرم حاضر است برای نجات از عذاب همه نزدیکانش را فدا بنماید (معارج/11 - 14)




مجرم در قیامت سه آرزو مىکند:
الف) با خاک یکسان شود. «لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ» «1»
ب) از اعمالش دور شود. «أَمَداً بَعِیداً» «2»
ج) با فدیه دادن رها شود. یوم یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی ...
مراقب باشیم که در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نکنیم. زیرا در آن روز هیچ یک از آنها به داد ما نمىرسند و به درد ما نمىخورند
عذاب آخرت سختتر است، زیرا:
الف: در قیامت اسباب و وسایل قطع مىگردد. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «1»
ب: نسب و فامیلى، دیگر کارآیى ندارد. «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ» «2»
ج: فدیه قبول نمىشود. یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی ... بِبَنِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ ... وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً کَلَّا «3» حاضر است بستگان و حتّى تمام جهان را فدا کند.
د: عذرخواهى مفید نیست. «یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ» «4»
ه: دوستان یکدیگر را رها مىکنند. «لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً» «5»
و: دوام دارد و همیشگى است. «خالِدِینَ فِیها» «6»
ز: تخفیفى در کار نیست. «لا یُخَفَّفُ» «7»
ح: هم روحى و هم جسمى است. «ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ» «8»
ِ وَ أَسْأَلُکَ الامَانَ یَوْمَ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤوِیهِ وَ مَنْ فِی الارْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنْجِیهِ کَلا إِنَّها لَظى نَزّاعَةً لِلشَّوى
آرى به قدرى عذاب خدا در آن روز هولناک است که انسان مىخواهد عزیزترین عزیزان را که در چهار گروه در اینجا خلاصه شدهاند (فرزندان، همسران، برادران، و فامیل نزدیک که یار و یاور او هستند) همه را براى نجات خود فدا کند، نه فقط آنها بلکه حاضر است تمام مردم روى زمین براى رهایى او از عذاب قربانى شوند!" یود" از ماده" ود" (بر وزن حب) به معنى" دوست داشتن" توأم با" تمنى" است، و به گفته" راغب" در هر یک از این دو معنى (بلکه در هر دو معنى) نیز به کار مىرود.