27-4. قیامت روز دگرگونی منزلتها (واقعه/ 1-3)



کات آیه از دیدگاه علامه در تفسیر المیزان
" خافِضَةٌ رافِعَةٌ" این دو کلمه دو خبر است براى ضمیرى که به واقعه بر مىگردد، و تقدیر کلام" هى خافضة و هى رافعة" است، یعنى قیامت خافض و رافع است. و خفض درست معناى خلاف رفع را مىدهد، و اما اینکه به چه حساب قیامت پایین آورنده و بالا برنده است باید گفت که:
این تعبیر کنایه است از اینکه قیامت نظام عالم را زیر و رو مىکند، مثلا باطن دلها را که در دنیا پنهان بود ظاهر مىکند، و آثار اسباب که در دنیا ظاهر بود، همه مىدانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قیامت پنهان مىشود، یعنى اسباب به کلى از اثر مىافتد، و روابط جارى میان اسباب و مسببات به کلى قطع مىگردد، در دنیا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل کفر و فسق بودند، که عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنین جمعى دیگر یعنى اهل تقوا ذلتشان هویدا بود، ولى در قیامت اثر از عزت کفار و فساق و نشانهاى از ذلت متقین نمىماند.
اشاره به اینکه در دنیا امروز عده ای کار مردم دستشان است اگر کم کاری کنند یک روزی اینها گیر مردم می افتند و اون روز جریان برعکس میشود پس با ارباب رجوع خوب برخورد کنید امروز بالا آید یک روز باید جواب بدهید ...
بنابراین، اجتناب از حقّالنّاس و پرهیز جدّی از خوردن مال حرام ضروری است. کسی که حقّی از مردم ضایع کرده است و اموال دیگران را به باطل خورده، یا دزدی و حیف و میل و ربا و رشوه و ...، در زندگی خود داشته است، در دنیا و آخرت دچار پریشانی، سردرگمی و بیچارگی خواهد شد.
البته باید توجّه داشت که حقّالنّاس مالی، صرفاً با دزدی از اموال دیگران محقّق نمیشود، بلکه تضییع حقّ دیگران، ابعاد گوناگونی دارد که تشریح آن در این مجال نمیگنجد. ولی برای نمونه میتوان به مواردی نظیر کمکاری، بیکاری و بدکاری توسّط افراد در ادارهها، شرکتها، کارخانهها، دوایر دولتی و غیردولتی و... اشاره کرد که خود نوعی دزدی تلقی میشود. کارمندان و کارگران باید به بهترین وجه بهانجام وظیفه بپردازند و کوتاهی در خدمترسانی به ارباب رجوع، حقّالنّاس است.
امروزه یکی از مصیبتهایی که در جامعة مسلمین وجود دارد و نقص بزرگی برای آنان محسوب میشود، مصیبت فساد اداری است. عدم رسیدگی به مشکلات اداری مردم، معطّل کردن پروندهها، رشوهخواری، پارتیبازی و حیف و میل، در ادارهها وجود دارد و این امور، علاوه بر این که برای جامعه و مردم مضر است، درآمد برخی کارمندان را حرام میکند و دنیا و آخرت آنان و فرزندان آنان را تباه میسازد.
از امام سجاد% سؤال شد: اگر کسی حقّ یک مسلمان را ضایع کند، آن مسلمان چگونه میتواند حقّ خویش را بستاند؟ آن حضرت فرمودند: در قیامت به اندازة حقّ مظلوم از اعمال نیک ظالم بر میدارند و به اعمال مظلوم میافزایند. سپس از آن امام بزرگوار سؤال شد: اگر ظالم، حسنهای نداشته باشد، چه میشود؟ فرمودند: گناهان مظلوم را به پروندة اعمال ظالم منتقل میکنند:
«إِنْ لَمْ یَکُنْ لِلظَّالِمِ حَسَنَاتٌ فَإِنَّ لِلْمَظْلُومِ سَیِّئَاتٍ یُؤْخَذُ مِنْ سَیِّئَاتِ الْمَظْلُومِ فَتُزَادُ عَلَی سَیِّئَاتِ الظَّالِم»[3]
بنابر این در سرای آخرت و هنگام محاسبة اعمال، از عبادات و اعمال نیک و حسنات شخص بدهکار یا کسی که حقّی از دیگران ضایع کرده است میکاهند و آن اعمال را به پروندة بستانکاران او میافزایند. حتّی اگر کسی که حقّ النّاس دارد، عمل نیک یا عبادتی در پروندة خویش نداشته باشد و یا به جهت کثرت بدهکاری، اعمال حسنة وی تمام شود، گناهان و اعمال ناشایست بستانکاران را به پروندة وی منتقل میکنند. بهگونهای که گویی خود او آن گناهان را مرتکب شده است و به ناچار باید برای گناه دیگران نیز عذاب شود. در واقع خدمت بزرگی به بستانکاران خود کرده است که عذاب گناهان آنان را تحمّل مینماید و آنان باید از این جهت که از عقوبت اعمالشان کاسته شده است، خشنود باشند.
در انقلابات دنیا میبینید سلطان را از تخت به زیر میآورند، چگونه آن عزیز به خاک مذلت میافتد این انقلابات در برابر انقلاب قیامت که چیزی نیست معالوصف اسباب عبرت است نمونه ایست از خافضه بودن در قیامت .