22-1. موقعیت خاص و مسئولیت مضاعف (احزاب/30 و 31)


فی تفسیر القمی،": فی قوله تعالى: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ» کان سبب نزولها أنه لما رجع رسول الله ص من غزوة خیبر- و أصاب کنز آل أبی الحقیق قلن أزواجه أعطنا ما أصبت- فقال لهن رسول الله ص قسمته بین المسلمین- على ما أمر الله عز و جل فغضبن من ذلک، و قلن: لعلک ترى أنک إن طلقتنا- أن لا نجد الأکفاء من قومنا یتزوجونا؟.
فأنف الله عز و جل لرسوله فأمره أن یعزلهن- فاعتزلهن رسول الله ص فی مشربة أم إبراهیم- تسعة و عشرین یوما حتى حضن و طهرن- ثم أنزل الله عز و جل هذه الآیة و هی آیة التخییر- فقال: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ- إلى قوله- أَجْراً عَظِیماً» فقامت أم سلمة أول من قامت فقالت: قد اخترت الله و رسوله- فقمن کلهن فعانقنه و قلن مثل ذلک.
عن علی بن الحسین (ع): أنه قال رجل إنکم أهل بیت مغفور لکم. قال: فغضب و قال: نحن أحرى أن یجری فینا ما أجرى الله فی أزواج النبی من أن نکون کما تقول- إنا نرى لمحسننا ضعفین من الأجر و لمسیئنا ضعفین من العذاب.
این گونه افراد تنها متعلق به خویشتن نیستند، بلکه وجود آنها داراى دو بعد است، بعدى تعلق به خودشان دارد، و بعدى تعلق به جامعه، و برنامه زندگى آنها مىتواند جمعى را هدایت یا عدهاى را گمراه کند، بنا بر این اعمال آنها دو اثر دارد، یک اثر فردى و دیگر اثر اجتماعى، و از این لحاظ هر یک داراى پاداش و کیفرى است.
چند برابر شدن عذاب مجرمین که در جملهى «یُضاعَفْ» آمده است، با عدل الهى مخالفتى ندارد، زیرا عذاب مضاعف در شرایطى است که گناه، آثار شوم و چند برابر داشته باشد. مثلًا زناکار هم گناه مىکند و هم دیگرى را به گناه وادار مىسازد و هم چه بسا از این گناه، فرزند حرامزادهاى به دنیا مىآورد که گرایشهاى منفى دارد. در قتل نفس نیز قاتل، فردى را مىکشد، ولى افرادى را داغدار، بىسرپرست ویتیم وجامعه را ناامن مىکند. هریک از این عناوین به تنهایى قابل کیفر است، همانگونه که اگر کسى سنّت بدى را در جامعه بنا نهد در طول تاریخ هر کس به آن سنّت عمل کند، براى مؤسّس آن نیز گناهى ثبت مىشود.
عواملى وجود دارد که کیفر را چند برابر مىکند. برخى از آن عوامل به این شرح است:
1- گاهى داشتن شخصیّت اجتماعى، کیفر مجرم را دو برابر مىکند. خداوند به زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مىفرماید: «مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ» «2» هر کس از شما همسران پیامبر کار زشت انجام دهید، دو برابر کیفر دارید.
2- گاهى زمان، گناه را دو برابر مىکند. مثل گناه در روز جمعه، چنانکه در روایات آمده است که کار خیر و یا شر در روز جمعه دو برابر سنجیده مىشود. «3»
3- گاهى گناهِ کلیدى است، یعنى علاوه بر انحراف شخص، دیگران را نیز منحرف مىکند.
الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً ... یُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ «4»
«یُغفر للجاهل سبعون ذنباً قبل أن یغفر للعالم ذنب واحد»
چرا که علما نقش اجتماعی بیشتری دارند.
از امام هادى علیه السلام پرسیدند: چرا حضرت على علیه السلام در جنگ جمل هر که را زخمى مىشد رها مىکرد، ولى در جنگ صفین فرمان داد زخمىها را هم بکشند؟
امام هادى علیه السلام در پاسخ فرمود: در جنگ صفین رهبر مخالفان زنده بود و زخمىهاى فرارى را دوباره جمع و کمبودها را جبران و ضعفها را تقویت و بیماران را عیادت و دلجوئى مىنمود و ریشه فساد در آب بود، (تا ریشه در آب است امید ثمرى هست) و لذا براى خشکاندن ریشه فساد و پایان دادن به توطئه باید اثرى باقى نگذارد، امّا در ماجراى جنگ جمل، پس از کشته شدن بزرگان دشمن مثل طلحه و زبیر و از هم پاشیده شدن فرماندهى سپاه دشمن، امید و پناهگاهى براى فریب خوردگان فرارى و زخمىها نبود، لذا هر کدام زخمى مىشدند یا پا به فرار مىگذاشتند، مورد تعقیب قرار نمىگرفتند
ٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَکَ قَبْلَ هَرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِنَاکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَرَاغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حَیَاتَکَ قَبْلَ مَوْتِک
قَالَ الشُّقْرَانُ مَوْلَى رَسُولِ اللَّهِ ص خَرَجَ الْعَطَاءُ أَیَّامَ أَبِی جَعْفَرٍ وَ مَا لِی شَفِیعٌ فَبَقِیتُ عَلَى الْبَابِ مُتَحَیِّراً وَ إِذَا أَنَا بِجَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ أَنَا مَوْلَاکَ الشُّقْرَانُ فَرَحَّبَ بِی وَ ذَکَرْتُ لَهُ حَاجَتِی فَنَزَلَ وَ دَخَلَ وَ خَرَجَ وَ أَعْطَانِی مِنْ کُمِّهِ فَصَبَّهُ فِی کُمِّی ثُمَّ قَالَ یَا شُقْرَانُ إِنَ الْحَسَنَ مِنْ کُلِ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ وَعَظَهُ عَلَى جِهَةِ التَّعْرِیضِ لِأَنَّهُ کَانَ یَشْرَبُ.
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود: «زَلّةُ العالم تُفسد العَوالِم»
و نیز فرمود: «زلّة العالم کانکِسار السّفینَة تُغَرق و تُغرقُ معَها غَیرها»
و در سخن دیگر فرمود:
«عوام امت من اصلاح نمىشوند مگر با اصلاح خواص امت من!»
شخصى پرسید: خواص امت چه کسانى هستند؟. فرمود:
«خواص امتى اربعة: الملوک و العلماء و العباد و التجار»
خواص امت من چهار دستهاند: 1- زمامداران. 2- دانشمندان. 3- عابدان. 4- تاجران.
شخصى دیگر پرسید: چگونه؟ پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:
«زمامداران
چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبیبان
مردمند، وقتى طبیب بیمار باشد، بیماران را چه کسى درمان کند، بندگانِ عابد
خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه کسى راه رونده را هدایت
مىکند؟ و تاجران امین مردمند، وقتى که امین خیانت کرد، به چه کسى باید
اطمینان نمود؟»
مواعظ العددیه
«و لو تَقَوّلَ علینا بعض الاقاویل. لَاخَذنا منِه بِالَیمین. ثمّ لَقطعنا مِنه الوَتین. فَما مِنکم مِن احد حاجِزین.»
اگر کسى در کنار خیابان، لجن خیابان را در بشقاب بریزد و به مردم بدهد و بگوید بخورید، یک نفر هم بگیرد و بخورد و مریض شود، آن کس را که لجن در بشقاب مىریزد و به مردم مىدهد، نمىگیرند. اما اگر کسى بستنى بدهد که شیرش فاسد باشد، ادارهى بهداشت او را مىگیرد. براى اینکه مىگوید: تو به اسم بستنى، این را به مردم فروختى و اینها نفهمیدند که بستنى فاسد است و لذا خدا تو را به جهنم مىبرد. آن کس که لجن مىدهد و آن کسى که مىگیرد باید چشمش باز باشد و بگوید: که این لجن است و من نمىخورم. اگر آدم مىفهمد لجن است و مىخورد، آن وقت اگر گفت او را بگیرید. او به مردم لجن مىدهد. من خوردم و مریض شدم، به او مىگویند: مىخواستى نخورى. اگر بستنى فروش، بستنى داد و مریض شدى، از او شکایت مىکنى. چرا از بستنى فاسد مىشود شکایت کرد، ولى از لجن فاسد نمىشود، شکایت کرد؟ چون لجن را خود ما تشخیص مىدهیم ولى بستنى را تشخیص نمىدهیم.
فقوله: «مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ» الفاحشة الفعلة البالغة فی الشناعة و القبح و هی الکبیرة کإیذاء النبی ص و الافتراء و الغیبة و غیر ذلک، و المبینة هی الظاهرة.
و ختم الآیة بقوله: «وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً» للإشارة إلى أنه لا مانع من ذلک من کرامة الزوجیة و نحوها إذ لا کرامة إلا للتقوى و زوجیة النبی ص إنما تؤثر الأثر الجمیل إذا قارن التقوى و أما مع المعصیة فلا تزید إلا بعدا و وبالا.