14-2. سوال از اعمال (نحل،۹۲-۹۲)


و چرا از ابتدا به نشستن در خانه و مراقبت و ملاحظه اوضاع و سرنوشت آن بسنده نکرد بلکه شخصا به میدان جنگ آمد و پیشاپیش سپاه پیمان شکنان، مردم را به جنگ و کشتار تحریک و دعوت مىکرد؟ و خطبههاى جانسوزى براى آنان خواند تا شور و هیجان را برانگیزد و آنان را روانه میدان نبرد کند تا در این آوردگاه تاریخى به نفع خود بهره گیرد و حکومت عدل و داد به رهبرى پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم را بى اعتبار سازد؟! آیا او حتى در لحظات تیره و تارى که در گیر و دار جنگ بر او گذشت و مىدید که مردم همچون پشتههایى از اجساد بى دست و سر در اطراف او روى هم ریخته مىشوند، هرگز کلمه استرجاع بر زبان آورد و تصمیم به بازگشت گرفت؟!
آیا هرگز از این که موجب ریخته شدن خون مسلمانان و یتیم شدن کودکان آنها و به لرزه انداختن زندگى اجتماعى بصره شده بود، احساس گناه مىکرد؟! ولى سخن امام على علیه السّلام درباره او کافى است و راه هر عذر و بهانهاى را بسته است. اصبغ بن نباته روایت مىکند: «وقتى شتر عایشه پى شد على علیه السّلام بر سر [هودج] عایشه ایستاد و گفت: چه چیز تو را به چنین کارى وا داشت؟ او گفت:
چنین و چنان اما امام علیه السّلام فرمود: قسم به کسى که دانه را شکافت و انسان را آفرید، گوشهایت از سخن رسول خدا پر است که اصحاب جمل و نهروان را لعنت کرد و فرمود زندگانشان در فتنه کشته مىشوند و مردگانشان بر دین یهود و در آتش دوزخ خواهند بود».[1] این عایشه است صاحب شتر سرخ مویى که مصداق این آیه شریفه شده است:
کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً[2] «مانند زنى که رشته خود را پس از تابیدن محکم واتابید».
و وقتى درباره معناى این آیه از امام صادق علیه السّلام پرسیدند فرمود: «عایشه آن کسى است که رشتههاى ایمانش را واتابید».[3] و نیز در آیه دیگرى مىفرماید: «مثل کسانى که غیر خدا را اولیاء خود بر مىگزینند همانند عنکبوت است که خانهاى از تار درست مىکند»
الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج1 ؛ ص292
لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها یَعْنِی بَعْدَ مَقَالَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی عَلِیٍّ ع- وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ یَعْنِی بِهِ عَلِیّاً ع وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظِیمإرشاد القلوب / ترجمه مسترحمى ؛ ج1 ؛ ص192
و فرمود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اى گروه مردم بشتابید باوامر و نواهى پروردگار و از او طلب عفو و بخشش کنید از گناهانتان چنان که میفرماید فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ همه مستقیم براه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ اى گروه مردم در مثل مانند زنى که رشته خود را پس از تابیدن محکم وامیتابد نباشید که عهد و قسمهاى استوار و محکم
خود را براى فریب یک دیگر و فساد کارى بکار برید، بدانید هر که براه راست (که دین اسلام است) نرود و بسوى آن نشتابد از خوى حیوانیت خارج نمیگردد و در قیامت مقام بلند را نخواهد داشت. پس اى مردم کوشش کنید تا اینکه از عزّت بدر نروید و بذلّت معصیت گرفتار شوید، و انس باطاعت پیدا کنید تا اینکه بخطا گرفتار نگردید، و هیچ گاه با دیگران غشّ نکنید که ظاهر و آشکارا خواهد شد، و سخنان زشت و قبیح نگوئید زیرا در دنیا و آخرت ذلیل خواهید بود و بجهنم و عذاب آن گرفتار خواهید شد و نادم و پشیمان میشوید و لیکن سودى ندارد و جزو زیانکاران محسوب میشوید
غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص168
حمد و سپاس مخصوص خدا است، و درود بر پدرم محمّد صلى اللَّه علیه و آله و سلم و فرزندان پاک و برگزیده او باد. امّا بعد: اى مردم کوفه! اى نیرنگبازان، بىوفایان و پراکندگان! آیا به حال ما گریه مىکنید، اشکتان خشک مباد، و ناله شما فرو ننشیند، مثل شما مثل آن زنى است که رشتههاى خود را پس از تابیدن باز مىکرد، چه فضیلتى در شما هست؟ لاف و گزاف، آلودگى و سینههاى پرکینه، در ظاهر همانند کنیز چاپلوس، و در باطن همانند دشمنان سخنچین، یا مانند سبزىها هستید که در لجنزارها روییده، و یا نقرهاى که با آن قبر مرده را بیارایند، بدانید که براى آخرت خود کردار زشتى از پیش فرستادید که به خشم خداوند گرفتار، و در عذاب جاوید خواهید ماند.
آیا گریه مىکنید؟ و فریاد گریه سر مىدهید؟ آرى به خدا سوگند باید زیاد بگریید و کمتر بخندید، که دامن خود را به عار و ننگآلوده نمودهاید که هرگز نمىتوانید آن را بشویید؟ خون سرور جوانان اهل بهشت و پناه نیکان شما و گریزگاه پیش آمدهاى ناگوار شما، و جایگاه رفیع حجّت شما و بزرگ و رهبر قوانین شما را ریختهاند.
اى مردم کوفه! بدانید کار زشتى را انجام مىدهید، از رحمت خدا دور باشید و نابود گردید که کوششهاى شما به هدر رفت و دستهاى شما از کار بریده شد، و در سوداى خود زیان دیدید و گرفتار خشم خدا گشتید، و سکّه خوارى و بدبختى به نام شما زده شد.[1]
غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص167
متن خطبه حضرت زینب علیها السلام الحمد للَّه و الصّلوة على جدّى محمّد صلى اللَّه علیه و آله و سلم و آله الطّیّبین الاخیار. امّا بعد یا اهل الختل و الغدر و الخذل ا تبکون؟! فلا رقأت العبرة و لا هدأت الرّنّة انّما مثلکم کمثل الّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ الا و هل فیکم الّا الصّلف و النّظف، و الصّدر الشّنف و ملق الاماء و غمز الاعداء؟ او کمرعى على دمنة او کفضّة على ملحودة، الا ساء ما قدّمت لکم انفسکم أَنْ سَخِطَ اللَّهُ علیکم، و فی العذاب انتم خالدون.
أ تبکون و تنتحبون، اى و اللَّه فابکوا کثیرا، و اضحکوا قلیلا، فلقد ذهبتم بعارها و شنارها و لن ترحضوها بغسل بعدها ابدا، و انّى ترحضوها قتل سلیل خاتم النّبوّة، و معدن الرّسالة، و سیّد شباب اهل الجنّة، و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم و منار حجّتکم و مدرة سنّتکم.
الا ساء ما تزرون، و بعدا لکم و سحقا، فلقد خاب السّعى و تبّت الایدى، و خسرت الصّفقة و بؤتم بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ علیکم الذّلّة و المسکنة.[2]
غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ص166
خطبه پرشور حضرت زینب علیها السلام در کوفه
وقتى که نگاه اهل کوفه به اسیران مظلوم افتاد ناله و گریه کردند، امام سجّاد علیه السّلام به آنها رو کرد و فرمود:
أتنوحون و تبکون من اجلنا؟ فمن الّذى قتلنا؟،
آیا شما به حال ما نوحه مىکنید و مىگریید، پس چه کسى ما را کشت؟
بشیر بن حزیم اسدى[3] مىگوید: در آن روز زینب علیها السلام دختر امام
على علیه السّلام را مشاهده کردم:
فلم ار خفرة قطّ انطق منها، کأنّها تفرغ عن لسان امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب و قد اومأت الى النّاس ان اسکتوا، فارتدّت الانفاس و سکنت الاجراس، تا آن روز بانوى پوشیده و نجیبى را مانند زینب علیها السلام هرگز ندیده بودم، که از او شیواتر سخن بگوید، گویى سخنانش از زبان حضرت على علیه السّلام فرو مىبارید، به مردم اشاره کرد که ساکت باشید، نفسها در سینهها حبس شد، زنگها که در گردن اسبها و استرها بود از حرکت ایستاد.[4]
[1] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.
[2] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.
[3] ( 2). شبیر بن خزیم، و خذیم بن شریک نیز گفته شده که از اصحاب امام سجّاد( ع) بود( احتجاج طبرسى، ج 1، ص 29) و در بعضى از متون، مانند بحار، جلد 45 ص 108 تعبیر به بشیر بن حزیم اسدى شده است.( مترجم).
[4] ابن طاووس، على بن موسى، غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف - تهران، چاپ: اول، 1377ش.
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أَنکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیمانَکُم دَخَلاً بَینَکُم أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَربی مِن أُمَّةٍ إِنَّما یَبلُوکُمُ اللّهُ بِهِ وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُم یَومَ القِیامَةِ ما کُنتُم فِیهِ تَختَلِفُونَ (92)
و نبوده باشید در نقض عهد و قسمهای خود مثل آن زنی که غزل میکرد بتمام قوة و پس از غزل نقض میکرد غزل خود را و آنها را از هم میپاشید گرفتید قسمهای خود را مکر و حیله و خدعه در میانه خود اینکه بوده باشد گروهی که اکثر و زیادتر و بهتر باشد از گروه دیگر جز اینکه نیست که خداوند شما را امتحان میکند باو و هر آینه ظاهر میفرماید برای شما روز قیامت آنچه که بودید در او اختلاف میکردید و مخالفت میکردید.
(توضیح) کلام طبق استفاده از اخبار منقوله از کافی و علی إبن ابراهیم و عیاشی از حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام بلکه از نفس آیه شریفه اینکه اینکه آیات راجع بنقض بیعت امیر المؤمنین است که پس از رحلت حضرت رسالت
ارتد النّاس بعد رسول اللّه الا اربعة او خمسة
و خداوند در اینکه آیه مثل میزند بآن زنی که حمقاء بود در قریش نامشریطه بنت کعب بن سعد إبن تیم بن کعب بن لوی إبن
غالب و جواری داشت از صبح تا شام از شعر و پشم غزل میکرد
بسیار محکم پس از آن تمام آنها را از هم میپاشید که
دلیل بر حماقت او بود و نظیر آن در اطفال بسیار مشاهده شد
بزحمت زیادی باغچه درست میکنند و درختکاری و آبیاری میکنند تا
شام موقعی که فارغ میشوند از بازی یک پا میزنند و تمام آنها
را خراب میکنند یا خانه یا حمام میسازند سپس منهدم میکنند
بلکه بسیاری از اهل دنیا چه عماراتی محکم بنا میکنند سپس می
گویند دمده شده خراب میکنند و طرز دیگر که مد روز باشد بنا
میکنند لذا میفرماید وَ لا تَکُونُوا نباشید شما (کالتی) مثل آن زن
که ریطه بود از قریش (نَقَضَت غَزلَها) که بافتههای خود
را نقض میکرد (مِن بَعدِ قُوَّةٍ) شما هم ولایت علی علیه
السّلام را که خدا و رسول چه اندازه محکم کردند چه در آیات
شریفه و چه در اخبار متواتره بلکه ادله عقلیه که هیچ امری
در دین محکمتر از اینکه نیست
که خیلی ها مثالشان مانند این زن است که عمری دینداری و زحمت می کشند اما سپس کاری می کنند که تمام سرمایه دینی خود را از دست می دهند
مثلا با یک مسافرت خارج از کشور تمام سرمایه دینی فرزندان خود را که عمری با مشقت تربیت دینی کرده است را پنبه می کنند