11-2. قبل از آنکه عبد توبه کند خداوند بر اوتوبه میکند. ثم تاب الله علیهم لیتوبوا (توبه/118)

سه مسلمانى که در تبوک شرکت نکردند، «کعببن مالک، مرارةبن ربیع و حلال بن امیّه» پشیمان شده و براى عذرخواهى نزد پیامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد کسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزدیک نشوند. آنان به کوههاى اطراف مدینه رفتند و براى استغفار، جدا از یکدیگر به تضرّع وگریه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذیرفت.
توبه به معناى برگشت است، لذا در قرآن، هم به خداوند نسبت داده شده و هم به انسان. «1» توبه خدا یعنى برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معناى برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود است و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا مىبینیم؛
یکى برگرداندن لطف خودش به بندگان گناهکار است که با این لطف انسان متوجه بدىهاى خود مىشود و پس از این توجه، انسان نیز توبه کرده و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و برمىگردد و دیگرى پذیرش توبه انسان است که بار دیگر خدا لطف کرده و توبه او را مىپذیرد.
همانند پدرى که لطف مىکند و سرمایهاى را به فرزندش مىبخشد و این فرزند با همان سرمایه، اجناسى تهیه مىکند، دوباره پدر، آن اجناس را با قیمت چند برابر از پسرش مىخرد که در واقع یک تجارت و سود فرزند، میان دو لطف پدر قرار دارد.
بنابراین یک توبه انسان میان دو توبه خدا قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا خداوند توفیق توجه به عیبها را به انسان عطا مىفرماید، آنگاه انسان پشیمان شده و از آن عیبها و گناهان توبه مىکند و سپس خداوند توبه او را مىپذیرد که این لطفى دیگر است
عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَطُوفُ فَکَانَ لَا یَمُرُّ فِی طَوَافٍ مِنْ طَوَافِهِ- بِالرُّکْنِ الْیَمَانِیِّ إِلَّا اسْتَلَمَهُ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُمَّ تُبْ عَلَیَ حَتَّى أَتُوبَ وَ اعْصِمْنِی حَتَّى لَا أَعُودَ.
أن المراد بالتوبة فی قوله: «ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ» فی الموضعین رجوعه تعالى إلیهم بالهدایة إلى الخیر و التوفیق فقد ذکرنا مرارا فی الأبحاث السابقة أن توبة العبد محفوفة بتوبتین من الرب تعالى، و أنه یرجع إلیه بالتوفیق و إفاضة رحمة الهدایة و هو التوبة الأولى منه فیهتدی العبد إلى الاستغفار و هو توبته فیرجع تعالى إلیه بقبول توبته و غفران ذنوبه و هو التوبة الثانیة منه تعالى.