22-5. علم حقیقی، عامل خشیت است (فاطر/28)

انشاالله سعی مان این است که از داعیان الی الله باشیم. مسیر ما این است. برای داعی الی الله شدن به همین علومی که به آن اشتغال داریم، نمی توان اکتفا کرد؛ این ها دل ما را آرام نمی کند. در دنیای جهنمی ما این اشتغالات کافی نیست. اگر به این علوم ظاهری اکتفا کنیم{ که واجب عینی هم هست، منتهی کافی نیست} به جایی نمی رسیم. در زمان ما ابزار و امکانات خیلی هست که زمینه های اجتهاد را فراهم می کند، اما این کافی نیست. روایات به ما می گویند: این ها کافی نیست. ما علم لدنی و علم نوری در عالم می شناسیم. قرآن از شناخت دیگری خبر می دهد که آن علم است که درد ها را درمان می کند. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء»2
اگر ما علما هستیم پس خشیت کجاست؟ این چه علمی است که خشیت می آورد. آن علم، علم نوری است. «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِیمَانِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجا».3
علم نوری، یک علمی است که رجس را از بین
می برد. اگر جان ما و قلب ما از نور برخوردار نباشد، گرفتار رجس است و قلب
قسی است و رو به ملکوت نیست. در محافل دعا و نیایش و خلوت ها دیدید که گاه
گاهی نفحاتی می آید، انسان در ک می کند که سایه ی همان علم نوری است که صد
در صد اگر انسان به این علم رو بیاورد سعادتمند است. این علم دارای شدت و
ضعف است و آرام آرام انسان را روشن تر و روشن تر می کند.
علم نوری این چنین است. «ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا»4. این جا تعبیر به فرقان شده و در جای دیگر از این علم تعبیر به حیات طیبه شده است. تعبیر به نور من ربهّ شده است. از عالم غیب است که به این دل می تابد .
«و من الناس و الدواب و الأنعم مختلف الونه, کذلک إنما یخشی الله من عباده العلموا إن الله عزیز غفور»؛(فاطر،28)
و از مردمان و جانوران و دام ها که رنگ هایشان همان گونه مختلف است [پدید
آوردیم ]. از بندگان خدا تنها دانایند که از او می ترسند ،آری ،خدا ارجمند
آمرزنده است.
خداوند پس از بیان یک سری نشانه های توحیدی ،ازآنجا که بهره گیری از این
آیات بزرگ آفرینش ،بیش از همه برای بندگان خردمند و دانشمند است ،در ادامه
آیه می فرماید :تنها بندگان عالم و دانشمندند که از خدا می ترسند .آری از
میان تمام بندگان ،دانشمندان هستند که یه مقام عالی خشیت ،یعنی ترس از
مسئولیت توأم با درک عظمت مقام پروردگار ،نائل می گردند .این خشیت مولود
سیر درآیات آفاقی و انفسی وآگاهی از علم و قدرت پروردگار و هدف آفرینش است
.
این آیه روشن می سازد که خشیت به معنی حقیقی کلمه ،تنها درعلما یافت می شود و مراد از علما ،علمای بالله است یعنی کسانی که خدای سبحان را به اسماءو صفات و افعالش می شناسد .مراد از خشیت در چنین زمینه ای ،همان خشیت حقیقی است که دنبالش خشوع باطنی و خضوع در ظاهر پیدا می شود .(موسوی همدانی ،1363،ج17،ص59)
از امام صادق (ع) روایت شده است که میفرماید: هرکس عالم دینشناس مسلمانی را گرامی بدارد در روز قیامت، خدا را در حالی ملاقات میکند که از وی راضی است.
ویژگی عالمان مورد احترام در قرآن
خشیت الهی: از میان بندگان خدا تنها عالماناند که از خدا میهراسند و در برابر او خشوع میورزند.
ابلاغ رسالت و نترسیدن: هم آنان که پیامهای خدا را ابلاغ میکردند و از خدا میترسیدند و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند و حسابرس بودن خدا را بس میدانند پس بایسته است که تنها از او پروا شود.
فروتنی و تسلیم در برابر قرآن: به آنان که علم داده شد باید بدانند که قرآن حق و از جانب خدای توست و به آن ایمان آورند و دلهایشان در برابر آن فروتن ونرم میشود.
گریه و مناجات: کسانی که پیش از آن به آن ها علم ارزانی شده است چون قرآن بر آنان خوانده شود به زمین میافتد و سجده میکنند و میگویند پروردگارمان منزه است. وعده پروردگارمان عملی خواهد شد. سجده میکنند و میگریند در حالی که بر خشوع آنها افزوده میشود.
رسول خدا (ص) با استناد به این آیه فرمود: آن که به علمی دست یافته که سبب گریه او نمیشود در حقیقت به علم غیر نافع رسیده است.
زمان شناسی و خود شناسی: امام صادق (ع) در معرفی عالمان مورد احترام میفرماید: صاحب فقه و خرد، دارای اندوه و حزن و بیداری در شب است. سر در جامعه بندگی نهاده و در تاریکی شب برپا میخیزد و در حالی به عمل میپردازد که خشیت الهی او را فرا گرفته و بیمناکانه خدا را میخواند و به شان خود توجه دارد ومردم زمان خود را میشناسد و از مطمئنترین برادرانش وحشت دارد. خدا ارکان اینگونه عالم را استوار میکند و روز قیامت به او ایمنی میبخشد.
امیر مومنان (ع) همواره میفرمود: ای جوینده علم! عالم، سه نشانه دارد: علم و حلم و سکوت و برای متظاهر به علم سه نشانه: با برتر از خود به ناروا نزاع میکند و به فروتر از خود به چیرگی ستم میکند و حامی ستمگران است.
"اگر بخواهی بدانی عالم هستی یا نه، همین کفایت میکند که ببینی در برابر خدا خشیت داری یا خیر؛ و اگر میخواهی بدانی جاهل هستی یا نه ببین به علم خود عُجب داری یا خیر؟
[25]-" و حسبک من العلم ان تخشی اللّه و حسبک من الجهل ان تعجبک بعلمک": بحار الانوار، ج 2، باب 11 (صفات العلما و اصنافهم ...)، ص 48.
«خَشِیتُ» ترس همراه با تعظیم و برخاسته از علم و آگاهى است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «عالم، کسى است که رفتارش، گفتارش را تصدیق کند و گرنه عالم نیست». «1»
این آیه مىفرماید: علم سبب خشیت الهى است و آیه 28 همین سوره مىفرماید: خشیت الهى، سبب پندپذیرى از انبیا است. پس نتیجه مىگیریم که علم باید سبب هشدارپذیرى شود. بنابراین اگر دیدیم که دانشمندان پندپذیر نیستند ولى عوام هشدار پذیرند، باید بگوئیم علمى که در قرآن مطرح است غیر از اصطلاح روز است، بلکه مراد از علم دریافت حقیقت و داشتن نورانیّت و بصیرت و حکمت است و دانشمندان بى تقوى، در آئینهى قرآن جاهلند؛ جهل به عظمت پروردگار، جهل به رسالت و تکلیف در دنیا، جهل به هدف آفرینش، جهل به سرنوشت و قیامت.
در کنار حرم امام رضا علیه السلام خدمت علامهى طباطبایى قدس سره رسیدم و عرض کردم: من در سالهاى اول تحصیلم همین که مشغول نماز مىشدم، حالت گریه و خشوع داشتم، ولى اکنون که با سواد شدهام در نماز غافلم، پس آیه «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» چه مىگوید؟ ایشان فرمود: علمى که شما دارید، یک سرى اطلاعات و محفوظات است، اگر علم واقعى بود، عبودیّت تو بیشتر مىشد.
«1». کافى، ج 1، ص 36.
جلد 7 - صفحه 495