4-14.نحل/99 و 100 راه های گریز از سلطه ابلیس.


# تجلی ایمان و توکل در ذکر است. نه فقط به زبان، یاد همیشگی خدا در قلب که طبق روایت این یاد این است که در واجبات و محرمات، خدا را در نظر داشته باشیم. راه ذکر است:
# ... َ إِذَا أَتَاکَ الشَّیْطَانُ مُوَسْوِساً-لِیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ الْحَقِّ وَ یُنْسِیَکَ ذِکْرَ اللَّهِ تَعَالَى فَاسْتَعِذْ مِنْهُ بِرَبِّکَ وَ بِرَبِّهِ فَإِنَّهُ یُؤَیِّدُ الْحَقَّ عَلَى الْبَاطِلِ وَ یَنْصُرُ الْمَظْلُومَ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَل إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ وَ لَنْ تَقْدِرَ عَلَى هَذَا وَ مَعْرِفَةِ إِتْیَانِهِ وَ مَذَاهِبِ وَسْوَسَتِهِ إِلَّا بِدَوَامِ الْمُرَاقَبَةِ وَ الِاسْتِقَامَةِ عَلَى بِسَاطِ الْخِدْمَةِ وَ هَیْبَةِ الْمُطَّلِعِ وَ کَثْرَةِ الذِّکْرِ وَ أَمَّا الْمُهْمِلُ لِأَوْقَاتِهِ فَهُوَ صَیْدُ الشَّیْطَانِ لَا مَحَالَة...(مصباح الشریعه عن الصادق ع)
در تایید این روایت که راهکار را ذکر میداند:إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسهُمْ طَئفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ(201)
وَ مَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَانِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ(36)
اِنَّ اِبلیسَ یَلتَقِمُ القَلبَ، فاذا ذُکِراللهُ خَنَسَ فَلِذلِکَ سُمِّیَ «الخَنّاس».(بحار)
ثلاثَةٌ عُصِموا مِنْ اِبْلِیسَ: الذَّاکِرُونَ لِلَّهِ ...(جامع الاحدیث شیعه)
راه ذکر است: به همان معنایی که گفته شد اگر لغزیدیم در جایی یعنی در آنجا از ذکر او روی گردان شدیم وقتی کمی از ذکر او روی گردان شدیم شیطانی همانند پوست بر او قرار میگیرد. وقتی این چنین شد او به همین میزان سلطه میابد
مقدّمات سلطهى شیطان را خودمان فراهم مىکنیم. «انّما سلطانه على الّذین یتولّونه»
#قاعده ی ان الاختیار بسوء الاختیار لا ینافی الاختیار: مثال پریدن از پشت بام، وارد شدن به هواپیمایی که هدف او با هدف ما یکی نیست، اینها بر ما سلطنت ندارند ولی اگر قدم اول را ما برداشتیم دیگر سلطنت پیدا میکنند. شیطان همانطور که در آیه ی دیگری بیان میشود وَ مَا کاَنَ لىَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَنٍ او در مرحله ی اول سلطنت ندارد ما خودمان کاری میکنیم که سلطه بیابد
#فرقی بین شیاطین جن و انس نیست: ما خودمان راه نفوذ را بر آنها باز میکنیم.
روایت برای صلوات گرفتن:
إنَّ الشَّیطانَ اِثنانِ: شیطانُ الجِنِِّ وَ یَبعُدُ «بِلاحَولَ وَلاقُوَّةَ إلاّ بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم» و شیطانُ الاِنسِ وَ یَبعُدُ بِالصّلاةِ عَلَیالنَّبِیِّ و آلِهِ علیهم السلام.
#همین طور فرقی بین شیاطین انسی معمولی و شیطان بزرگ نیست، ما خودمان راه نفوذ را بر او باز میکنیم.
اگر کسی ایمان به خدا و توکل بر خدا داشت شیطان سلطه ای ندارد
#مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ لَمْ یضُرَّهُ شَیطَان، هرکس به خدا متوسل شود، شیطان به او ضرر نمیرساند. (تصنیف غررالحکم ودررالکلم)
#اِذا وَسوَس الشیطانُ اِلی أحدِکُم، فَلْیَتعوَّذْ بِاللهِ وَلْیَقُل: «آمنتُ بِاللهِ وبِرسولهِ صلیالله علیه و آله مُخلِصاً لَهُ الدّین(خصال). ذکر استعاذه همین ایمان به خدا و روسول است
#موسی پرسید: به من از گناهی خبر بده که اگر انسان آن را انجام دهد ، تو بر او پیروز می شوی و هر کجا که بخواهی افسار او را به آنجا می کشی. ابلیس گفت: «اِذا اَعجَبَتهُ نَفسُهُ ، وَاستَکثَرَ عَمَلَهُ، و صَغُرَ فِی عَینِهِ ذَنبُهُ (کافی)(اگر کسی به جای توکل به خدا بر خودش توکل کرد، بر اعمالش توکل کرد دیگر تحت سلطه ی او قرار میگیرد)