نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

نور در حرم نور

تفسیر قران در محضر حضرت معصومه سلام الله علیها

کلمات کلیدی

آخرین نظرات

5-13.رعد/28 نکته تربیتی: اطمینان قلب و راه رسیدن به آن

چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۰۸ ق.ظ
13:28
۹۶/۰۳/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین صفاریان

j13

نظرات  (۶)

۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۵ سلمان علی زاده

کتاب  معراج السعادة 
اطمینان قلب و طریقه تحصیل آن
اطمینان قلب و طریقه تحصیل آن

بدان که: ضد این خوف، اطمینان قلب است در امور مذکوره، که مطلقا از امثال این امور مضطرب نگردد، و ترس و بیم در دل او راه نیابد. و شکی نیست که: این فضیلتی است مطلوب، و کمالی است به غایت مطلوب، صاحب آن در نظرها محترم، و در نزدارباب بصیرت مکرم، و کسی که از این صفت خالی است، و از چیزهائی که مذکور شدخائف و ترسان است، نام مرد بر آن نهادن ناگوار، و در نظر مردمان بی وقع و بی اعتبار، کودکی است جثه مردان دارد، و مردی است که طبیعت زنان دارد.

پس کسی که خود را از زمره مردان شمارد، باید تحصیل این صفت نماید، و قوت قلب را کسب کند، و چون شاخ ضعیف از هر بادی نلرزد. مانند گیاه خشک هر نسیمی اورا به اضطراب نیاورد، بلکه مانند کوه، پای بر جای بوده باشد

۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۸ سلمان علی زاده

فرق ایمان و اطمیان قلبی

گاهی انسان به وسیله استدلال و برهان علمی و منطقی ممکن است به چیزی یقین داشته باشد و با این استدلال، عقلش راضی شود، ولی آرامش خاطر نداشته باشد. اما اگر نسبت به آن چیز اطمینان قلبی داشت این اطمینان باعث آرامش خاطر و سکون قلب او می‌شود.

در روایتی همین سؤال از امام رضا (ع) شد که: آیا در قلب ابراهیم (ع) شک و تردیدی بود. امام رضا (ع) فرمودند: نه، بلکه ابراهیم (ع) یقین داشت و از خداوند زیادی در یقین را خواست.

۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۱ سلمان علی زاده
در روایتی نقل شده: شخصی به امام موسی کاظم (ع) نامه‌ای نوشت و گفت: من در حال شک هستم و ابراهیم هم به خداوند فرمود: به من نحوه زنده شدن مردگان را نشان بده، من هم دوست دارم که چیزی به من نشان بدهی، 
امام (ع) در جواب نوشت: همانا ابراهیم (ع) مؤمن بود، فقط دوست داشت ایمانش زیاد شود ولی تو در حال شک هستی و در انسان شاکخیری وجود ندارد. [6]
۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۳ سلمان علی زاده
عوامل نگرانی و پریشانی:

1) گاهی اضطراب و نگرانی به خاطر آیندۀ تاریک و مبهمی است که در برابر فکر انسان خود نمایی می‌کند، احتمال زوال نعمتها، ضعف و بیماری و ناتوانی، درماندگی و احتیاج و... همۀ اینها آدمی را رنج می‌دهد.
2) گاهی گذشته تاریک زندگی فکر انسان را به خود مشغول می‌کند.[5]
3) گاهی ریشۀ نگرانی، احساس پوچی در زندگی و بی‌هدف بودن آن است
4) گاهی انسان زحماتی را متحمل می‌شود و خدماتی را انجام می‌دهد ولی کسی از او قدر دانی نمی‌کند، لذا مضطرب می‌گردد.[6]

عوامل اطمینان قلب:

1.    اگر دل آدمی نسبت به حق یقین داشته باشد و گمان و دو دلی در آن راه نیابد و خوف و اندوه او را آشفته نسازد، با تمام آمال و آرزوهایش به سوی پروردگار خویش برود (پروردگاری که) چیزی قوی‌تر و تواناتر از او نیست، این خود باعث اطمینان و پایداری می‌شود.[7]
2.    ایمان به خدا و اینکه در آینده درمانده نیستیم و خدایی توانا و دانا و مهربان داریم، می‌تواند نگرانی ما را از آینده برطرف سازد.
3.    اینکه خداوند غفار و توبه پذیر است و گذشتۀ ما را می‌بخشد نگرانی و اضطراب از گذشته را از بین خواهد برد.
4.    هدف قرار دادن خداوند در زندگی و اعتقاد براینکه در عوض تلاشهایمان در آن دنیا پاداش خواهیم گرفت خود آرامش بخش است.[8] ترس و اضطراب اثر گرایش و دلبستگی به دنیاست، ناآرامی افراد عادی به دلیل اتکای آنان به چیزهایی است که خود تکیه‌گاهی ندارند، کسانی که در محبت دنیا عرق شده‌اند هر لحظه احساس خطر می‌کنند و به این و آن متمسک می‌شوند تا از اضطراب برهند ولی نمی‌توانند، توجه به این نکته که آرامش دلها در گرو ایمان به خداست[9] و نگرانی و اضطراب و سختی‌ها، محصول فراموشی پروردگار،[10] باعث بیدار شدن انسان از خواب غفلت می‌شود و در اثر آن انسان به اطمینان قلب می‌‌رسد.[11]

سیر کلی بحث:

4 مطلب در توضیح آیه:

1)مراد از ذکر: فقط زبانی نیست، و مصداق حقیقی آن در ابتلای به دستورات است(سه روایت)، دو مصداق از انجام واجبات که آرامش می آورند

2)توضیح لغوی اطمینان(لغت نامه)

3)قاعده ی کلی بودن(استدلال لغوی، یک روایت)

4)حصر روش رسیدن به اطمینان(استدلال لغوی، یک آیه، یک روایت)

بسم الله الرحمن الرحیم

أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُّ الْقُلُوبُ(28)

چند نکته از خود آیه:

1)مراد از ذکر: ظاهر این است که مقصود از ذکر، اعم از ذکر لفظى است و بلکه مقصود از آن مطلق انتقال ذهن و خطور قلب است، چه اینکه به مشاهده آیتى و برخوردن به حجتى باشد، و یا به شنیدن کلمه‏اى صورت گیرد(ترجمه ی تفسیر المیزان)

روایت در مورد مقصود از ذکر:

 الف) مَن أَطاعَ اللّه  عَزَّوَجَلَّ فَقَد ذَکَرَ اللّه  وَإِن قَلَّت صَلاتُهُ وَصیامُهُ وَتِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ؛ هر کس خداى عزوجل را اطاعت کند خدا را یاد کرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.بحارالأنوار،

ب)ذکر دو گونه است یاد خدا کردن به هنگام مصیبت (و شکیبائی و استقامت ورزیدن) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند و میان او و حرام سدی ایجاد نماید

ج) در حدیث می‌خوانیم که از وصایایی که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السّلام ـ فرمود این بود: ای علی سه کار است که این امت طاقت آن را ندارند (و از همه کس ساخته نیست) مواسات با برادران دینی در مال 2ـ و حق مردم را از خویشتن دادن،‌3ـ و یاد خدا در هر حال ولی یاد خدا (تنها) سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست بلکه یاد خدا آن است که هنگامی که انسان در برابر حرامی قرار می‌گیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید

 

مصداق هایی که نشان میدهد انجام واجبات قلب را به آرامش میرساند، به عنوان موید اینکه این ذکری که آرامش می آورد حضور خدا در زندگیست و آن عمل به دوستورات اوست :

الف) اَلصِّدْقُ طُمَأْنینَةٌ وَ الْکَذِبُ ریبَةٌ؛راستگویى مایه آرامش و دروغگویى مایه تشویش است.(نهج الفصاحه)به راحتی میبینیم کسی که راست میگوید از این جهت همیشه آرامش دارد، کسی که دروغی گفته یا دروغگوست همیشه در نگرانی

ب)اَلصّیامُ وَ الْحَجُّ تَسْکینُ الْقُلوبِ؛روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.امالى طوسی

2)اطمینان: أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو سکون بعد اضطراب، أى رفع الاضطراب و استقرار حالة السکون، مادّیّا أو معنویّا.(التحقیق). اون قرار و سکون اون آرامشی که باعث میشه یه نفر وقتی تو هواپیماست و در آستانه ی بزرگترین استقبال تو تاریخ ه بتونه با آرامش در زمان استراحت روزانه اش، بخوابد.

3)القلوب جمع محلی ب "ال" است، لذا از آن استغراق برداشت میشود. یعنی همه ی قلوب، نه فقط قلوب مومنین، نه فقط قلوب مسلمین، همه ی قلوب. خدا قلب را اینگونه خلق کرده.

 

اِنَّ الْقَلْبَ لَیَـتَجَلْجَلُ فِى الْجَوْفِ یَطْلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطْمَاَنَّ وَ قَرَّ؛ به راستى که دل در درون سینه بى قرار است و به دنبال حق مى ‏گردد و چون به آن رسید، آرام و قرار مى‏ گیرد.کافى

قلب حق جوست، که مصداق اعلای حق خود خداست

4)حصر است: چون متعلق فعل اطمینان مقدم شده است، حصر برداشت میشود یعنی تنها راه اطمینان و آرامش قلب ذکر خداست، نه چیز دیگر. بنابراین هر کاری که خلاف ذکر باشد، خلاف آرامش را در بر دارد

کسى‏که از یاد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نکبت بارى است. «من اعرض عن ذکرى فانّ له معیشة ضنکا»(154) مگر گمشده ی بشر چیزی جز آرامش است، هر چه امکانات بیشتر شده، آسایش بیشتر شده ولی آرامش هم بیشتر شده؟ آنچه میراث سبک زندگی مدرن و غربی است شلوغ کردن زندگی انسان است، شلوغ شدنی که نتیجه ی آن گم کردن یاد خداست و گم کردن یاد خدا معیشت ضنک به دنبال دارد

قالَ: أَوحَى اللّه  عَزَّوَجَلَّ إِلى موسى علیه السلام یا موسى، لاتَنسَنى عَلى کُلِّ حالٍ وَلا تَفرَح بِکَثرَةِ المالِ، فَإِنَّ نِسیانى یُقسِى القُلوبَ، وَمَعَ کَثرَةِ المالِ کَثرَةُ الذُّنوبِ؛ خداى عزوجل به موسى وحى کرد: اى موسى در هیچ حالى مرا فراموش نکن و به ثروت زیاد شاد نشو، زیرا از یاد بردن من دلها را سخت مى کند و همراه ثروت زیاد، گناهان زیاد است.کافى،

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی