7-3.انعام/52 و 53 پرهیز از طرد مومنان راستین


مستکبران به پیروان حضرت نوح توهین مىکردند و آنان را اراذل و افراد بىمایه مىدانستند و به نوح پیشنهاد مىکردند که اگر این افراد را از خود دور کنى ما مىتوانیم با تو کنار بیاییم! آن حضرت که همواره حامىمستضعفان بود جواب منفى مىداد و مىفرمود: «و ما انَا بِطارِدِ الَّذینَ آمنُوا» «3» من هرگز افراد با ایمان را (به خاطر جذب نیروهاى مستکبر) از خود طرد نمىکنم.
بیشترین یاران و پیروان رسولان الهى در طول تاریخ، مستضعفان و محرومان بوده و بیشترین سختى رسالت انبیا بر دوش آنان بوده است. کمااینکه این نکته در انقلاب خود ما نیز نمایانگر است.
شیعه اى از امام کاظم (ع) اجازه گرفت در دربار منصور دوانقى برود. بنىعباس! رفت و یک روز این شیعه مىخواست مکه برود، آمد مدینه در خانهى امام کاظم را زد. گفت: چه کسى است؟ گفت: من فلانى هستم. گفت: من شما را راه نمىدهم. گفت: ا ... من شیعه هستم. تو امام کاظم، امام هفتم من هستى. من با اجازهى شما در دربار رفتم. وگرنه مىدانم دربار طاغوت است. شما به من گفتى برو! مشکلات مسلمانها را آنجا حل کن. من عامل نفوذى شما هستم. چرا آقا؟ فرمود: یک روز یک چوپاندر دفتر تو آمد. راهش ندادى! چون به آن چوپان راه ندادى من هم تو را راه نمىدهم. نمىخواهد مکه بروى، خدا هم تو را راه نمىدهد. حج تو قبول نیست.
بندهى خدا از مدینه به کوفه برگشت، سراغ چوپان رفت. چوپان را خواست. صورتش را به خاک گذاشت. وزیر مملکت بود. صورتش را روى خاک گذاشت. به چوپان گفت: با پایت روى سر من بمال. که غرور و تکبّر من تکانده شود. غرور و تکبر من تکانده شود
در دوران رژیم فاسد و مفسد پهلوی، فساد را طبقات مرفه بیدرد، سرمایهداران فاسد، آن کسانی که به پولی که از راههای نامشروع و بندوبستهای سیاسی و فساد در عمل به دست آمده بود، متکی بودند، در جامعه رایج میکردند. همانها موجب شدند که آن رژیم ساقط شد؛ چون رژیم منحوس پهلوی، متکی به آنها بود. این نظام را قشرهای محروم و متوسط - که غالب مؤمنین را اینها تشکیل میدهند - بهوجود آوردند و از آن حمایت و دفاع کردند. اینها وفادارند و پشتیبان این نظام هم اینهایند. لذا این نظام، به پشتیبانی این تودهی عظیم مردم مؤمن، ماندنی و پایدار و بادوام است.
طرد و تحقیر مردمِ با ایمان، (حتّى از طرف انبیا) قهر الهى را به دنبال خواهد داشت. «مَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ»
وَ لا تَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِىِّ یُریدُونَ وَجْهَه
وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (28)
آیات ابتدایی سوره مبارکه عبس:
1- حفظ نیروهاى مخلص و فقیر و مجاهد، مهمتر از جذب سرمایه داران کافر است.
2- هدف، وسیله را توجیه نمىکند. براى جذب سران کفر، نباید به مسلمانان موجود اهانت کرد
3- طرد پابرهنگان و محرومان مخلص، ظلم است. «فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ»
4- تفاوتهاى اجتماعى، گاهى وسیلهى آزمایش و شکوفا شدن خصلتها و رشد آنهاست. اغنیا، با فقرا آزمایش مىشوند. «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ»