1 - 28 ایمان به خدا با مودت دشمنان دین جمع نمیشود (مجادله/22)

مسلمانها بگویند که موضعشان در مقابل این غزو استکبارى و صهیونیستى چیست. جایش کجاست اگر بخواهند اعلام موضع کنند غیر از مکه؛ غیر از این مجامع عظیم و میقات عظیم امت اسلام. جایش همانجاست. همه باید بکنند؛ همهى ملتها و همهى رؤساى کشورها، اگر به این حقیقت توجه کنند و وجدان بیدارى وجود داشته باشد.
اگر آنها نمىکنند، ما مىکنیم. ما کار خودمان را تعطیل نمىکنیم به خاطر اینکه دیگران به این وظیفه عمل نمىکنند؛
این بسیار مهم است. فقط هم اعلام موضع است؛ این، بیان موضع یک کشور است؛ آن هم با استدلال و منطق. سعى بشود این حقیقت به ملتهاى مسلمان تفهیم بشود. در این ارتباطاتى که وجود دارد، این معنا روشن بشود که ما هدفمان از این اعلام برائت چیست و معناى این اعلام برائت چیست؟ اینها تدوین بشود، نوشته بشود، با لغت متناسب و قابل فهم بیان بشود و در اختیار حجاج کشورهاى اسلامى گذاشته بشود.
برائت از دشمنان خدا شرط ولایت خدا و رسول اوست، زیرا قلبانسان نمىتواند حامل دو نوع ولایت و جایگاه دو نوع محبّت متضادباشد، و هر انسان هم جز یک قلب بیشتر ندارد.
وابستگى به خط مکتب، مستلزم این است که دل باید ازهمه انواع وابستگىهاى دیگر، حتّى وابستگى خانوادگى معارض باولایت خداوند، پاک شود.
قرآن کریم از دوستى و مودّت با دشمنان خدا و رسول منع کرده است،زیرا آنان به حق و حقیقت، کفر ورزیدند و مؤمنین را از سرزمینشاناخراج کردند. و دشمن تو همان کسى است که مخالف ارزشها و منافع توباشد. خداوند مىفرماید:
)یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْکَفَرُوْا بِمَا جَاءَکُم مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمخَرَجْتُمْ جِهَاداً فِی سَبِیلی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَاأَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ(303)).
اینکه انسان در ولایتها، گرایشها و محبّتهاى خود دچار دوگانگىوتضاد شود، از خطرناکترین بیماریهاى جامعه است، و باید با تمام توان بااین آفت مبارزه شود؛ زیرا همین بیمارى، محور نفاق و دورویى، ریشهفساد سیاسى و علّت ضعف و ناتوانى در جامعه است.
در فرهنگ اسلامی، جهان عرصه تقابل و هم آوردی دو «ولایت» است؛
ولایت خدا و دوستان او از یک سو و ولایت شیطان (طاغوت) و پیروان او از سوی دیگر. در این فرهنگ، انسان ها یا در خط ولایت خدا و دوستان خدا هستند که خدا، آنها را از تاریکی های نادانی و گمراهی، خارج و به روشنای دانایی و رستگاری داخل می کند یا در خط ولایت شیطان و دوستان شیطان قرار دارند که اولیایشان، آنها را از روشنایی هدایت به سوی تاریکی های ضلالت می کشانند:
اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ امَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَولِیائُهُم الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ.1
خداوند، سرور کسانی است که ایمان آورده اند. آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی به در می برد. و[لی ]کسانی که کفر ورزیده اند، سرورانشان طاغوتند که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی ها به در می برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند.
بر اساس این نگرش، در آموزه های اسلامی، به نقش «ولایت» در زندگی انسان ها توجه ویژه ای شده است و همه اهل ایمان موظفند از یک سو، سر در گرو ولایت حق و پیروان آن داشته باشند و از سوی دیگر، از ولایت شیطان و پیروان او بیزاری جویند. این همان حقیقت «تولِّی» و «تبرِّی» است که در مکتب تشیع بر آن بسیار تأکید شده است.
امام خمینی رحمه الله علیه
سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظهای از این آهنگ مقدس توحیدی و جهان شمولی اسلام، غفلت نکنند که مسلماً جهانخواران و دشمنان ملتها، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیلهها و تزویرها و چهرههای گوناگون متمسک میشوند و روحانینماها و آخوندهای درباری و اجیرشدگان سلاطین و ملیگراها و منافقین به فلسفهها و تفسیرها و برداشتهای غلط و منحرف روی میآورند و برای خلع سلاحهای مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به هر کاری دست میزنند و چه بسا جاهلان متنسک (12) بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایی و اعلان برائت نباید شکست و حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صف آرایی و رزم و نیز چه بسا عالمان متهتک (13) القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز، کار دنیاداران و دنیا طلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسی، آن هم در ایام حج دون شأن روحانیون و علما میباشد. که خود این القائات نیز از سیاست مخفی و تحریکات جهانخواران به شمار میرود که مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند
حضرت آقا
جدالی که در برائت (از مشرکین) هست، جدال با شرک است، جدال با کفر است؛ این جزو اساسیترین خطوط حیات اسلامی است؛ آن جدالی که در حج نباید باشد، جدال برادران و مؤمنین با یکدیگر است.۱۳۹۲/۰۶/۲۰