3 - 22 فلسفه احکام عفاف طهارت قلب است (احزاب/53)

با توجه به نقش زن در تربیت و تکامل خانواده لازم است زن (و حتی مرد) به منظور استحکام خانواده، به حدود شرعی پایبند باشد. رهبر معظم انقلاب چنین می فرمایند:
مردی که می تواند آزادانه در جامعه اطفای شهوت بکند، زنی که می تواند بدون هیچ ایراد و اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، این ها در خانواده ، نه یک شوهر خوب و نه یک همسر خوب و زن خوب خواهند بود؛ لذا بساط خانواده متلاشی شد. (86)
فرهنگ غربی در مورد زن و بی بند و باری و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق موجب شده است که خانواده سست بشود؛ بنیان خانواده متزلزل بشود؛ زن و مرد در داخل خانواده خیانت به یکدیگر برایشان خیلی مهم شمرده نشود. (174)
حسن ختام
یکی از نشانه های مرد سالاری غربی ها همین است که زن را برای مرد می خواهند؛ لذا می گویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است می خواهند مرد آزاد باشد، حتی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرج در مقابل مرد تشویق می کنند. (93)
آنچه که در ایران اسلامی در مقایسه با فرهنگ غرب مورد توجه قرار گرفته است، مقابله با ابتذال و بی بند و باری است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه چنین می فرمایند:
زن های ایرانی، بخصوص کسانی که در رشته های گوناگون دانش و در چارچوب اسلام و احکام اسلامی و مهم تر از همه، مسأله حجاب، توانسته اند حرکت بکنند، بایستی به زنان و دختران و دانشجویان زن دنیا عملاً تفهیم کنند که علم به معنای بی بند و باری نیست و لازمه ی تحصیل علم، بی قیدی نسبت به موازین اخلاقی در مورد معاشرت زن و مرد نیست؛ بلکه می توان با رعایت کامل این موازین، علم را هم تحصیل کرد و به جاهای بالایی رسید و وجود شما می تواند به عنوان یک نمونه از پیام جهانی اسلام نشان داده بشود. (13 و 12)
بدیهی است درد زنان جامعه ی ما، کمبود آزادی به معنای بی بند و باری نیست. با توجه به این که بی بند و باری خود مانع ظهور شخصیت حقیقی، کرامت انسانی و شکوفایی استعدادهای زنان می باشد. - بلکه باید موانع و محدودیت های دیگری را که بعد فرهنگی و اجتماعی دارد، جستجو نمود. ایشان در این باره چنین می فرمایند:
زن در همه جوامع - از جمله در جامعه ما - دچار ستم و دچار کمبودهایی است که بر او تحمیل می شود؛ اما این کمبود؛ کمبود آزادی به معنای بی بند و باری نیست؛ این کمبود، کمبود میدان ها و فرصت ها برای علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادهاست؛ این را باید تأمین و جستجو کرد. (87)
بالاخره ایشان از یک سو در خصوص احتراز از ابتذال و بی بند و باری هشدار می دهند:
مبادا چنان که در افراد سطحی و غافل دیده شده است، نسل انقلابی و زنان مؤمن، دوباره روی به مصرف و تجملهای پوچ و گرایشهای غیر انقلابی بیاورند یا رسم جاهلی اختلاط بی پروا را دوباره زنده کنند .... (3)
حضرت امیرالمومنین على (ع ) در ضمن فرمایشاتشان به فرزندش (ع ) مى فرماید: در مورد حجاب بانوان سختگیر باش ، چرا که رعایت حجاب به طور جدّى و محکم ، زنان را به سالمتر و پاکیزه ، حفظ خواهد کرد. (1)
و نیز فرمودند:
پوشیدن لباس ضخیم بر شما لازم است ، زیرا کسى که لباسش نازک و بدن نما باشد، دینش نیز ضعیف و نازک است . (2)
و نیز فرمودند: شوهرى که از همسرش اطاعت کند، خداوند او را از جانب صورت به طور واژه گونه وارد دوزخ گرداند.
شخصى پرسید: این اطاعت که موجب چنین مجازاتى است کدام اطاعت است ؟
حضرت فرمودند: زن از او مى خواهد که با لباس نازک (به مراکز پر جمعیت مانند) حمّامها و عروسیها و مجالس ترحیم برود، و شوهرش ، به او اجازه دهد و از سخن او اطاعت کند. (3)
(زیرا عدم کنترل این قبیل مراکز عمومى با موازین شرعى و اخلاقى ، جایگاهى براى فساد خواهد شد)
و نیز فرمودند:
پیغمبر (ص ) نهى کرد، زنى را که براى غیر شوهرش آرایش نماید و اگر چنین کند بر خداوند سزاوار است که او را در آتش دوزخ بسوزاند. (4)
امیرمومنان على (ع ) در یکى از فرمایشاتشان به همین مطلب اشاره و نیز فرمودند:
در آخرالزمان که بدترین زمانها است ، زنان بى حجاب و برهنه آشکار مى شوند که با زینت و آرایش بیرون مى آیند، آنان از مرز دین خارج شده اند و در فتنه ها وارد گشته اند و به سوى شهوتها تمایل و شتاب دارند،
حرامها را حلال مى کنند و سرانجام در جهنم و دوزخ گرفتار آتش و عذاب ابدى خواهند شد. (5)
از این فرمایشات هشدار دهنده شش مطلب مهم زیر فهمیده مى شود:
1- آن زمانى که زنان رعایت حریم حجاب و عفاف نکنند، بدترین زمانها است .
2- زنانى که با آرایش و نمایش از خانه بیرون مى آیند و سنگر عفّت را بشکنند، از دین خارج شده اند و در مقابل دین قرار گرفته اند.
3- این گونه زنان در فتنه ها وارد شده اند و موجب فتنه ها و انحرافها و گناهان خواهند شد.
4- این گونه زنان گرایش به هوسهاى شهوت انگیز دارند، شهوت پرستى بر آنها حاکم است نه عقل و منطق .
5- این گونه زنان حرامهاى الهى را حلال کرده و با بى بند و بارى خود، حدود الهى و مرزهاى دینى را زیر پا مى گذارند، و موجب افزایش فساد مى شوند.
6- سرانجام این گونه بانوان ، عذاب ابدى در دوزخ خواهد بود.
آرى آنانکه حریم حجاب و عفّت اسلامى را رعایت نمى کنند، این گونه موجب انحرافها و پلیدیها شده ، و موجب گسترش دامنه فساد مى گردند و سرانجام ، خود نیز در میان دنیاى جهنمى خود مى سوزند و زندگى پوچشان ، به عذاب ابدى الهى مى پیوندد. (6)
پی نوشتها:
1- نهج البلاغه : نامه 31 / حجاب برتر: 56.
2- بحارالانوار: 83/183 / حجاب برتر: 60.
3- ثواب الاعمال : 201 / بحار: /103/243 / حجاب برتر: 66.
4- بحارالانوار: 103/243 / حجاب برتر: 67.
5- وسائل الشیعه : 14/19 / حجاب برتر: 77.
6- حجاب بیانگر شخصیت زن : 77.
آیا حجاب از ضروریّات دین اسلام است؟ چرا؟
حجاب از ضروریّات دین مبین اسلام است و هیچ یک از فقهاء و علماء اسلام، از صدر اسلام تا کنون، در این خصوص تشکیک نکردهاند. چنانکه در قرآن شریف، آیات متعدّد[8] و در روایات حضرات معصومین(، روایات فراوان[9] بر این مسئله دلالت دارد و توضیح و تفصیل این آیات و روایات در کتب معتبر آمده است و در این مختصر، گنجایش ندارد.
22- پوشش حضرت زهرا& چگونه بوده است؟
از تاریخ و از جمله، صدر خطبة حضرت زهرا& که شیعه و سنّی نقل کردهاند،[10] استفاده میشود که آن حضرت، علاوه بر مقنعه، چادری که سرتاپای مبارک آن حضرت را میپوشانده، داشتهاند و نیز استفاده میشود، که به مجرّد ورود حضرتش به مسجد رسول الله$، پردهای میان مردها و زنها حائل کردهاند و آن حضرت در طرفِ زنها، خطبة غرّاءِ ماندگارِ خود که مشتمل بر معارف حیاتبخش و انسانساز الهی است را ایراد فرمودهاند.
آیا پوشیدن لباس بلند و آزاد و شلوار و روسری به عنوان پوشش اسلامی کفایت میکند؟
کفایت میکند؛ ولی باید دانست:
اوّلاً: استفاده از چادر، مخصوصاً همراه با روگرفتن به سیرة متدیّنین، یک حجاب مذهبی و ملّی و بلکه از مفاخر اسلامی و ملّی است که متأسّفانه به آن، در برخی از موارد، بیمهری شده است؛ ولی بانوان محترمه بهویژه زن ایرانی که همیشه و حتّی قبل از اسلام، شهرت به عفّت داشته است، نباید این حجاب مذهبی و ملّی را از دست دهد و باید بدانند و بدانیم که از دست دادن چادر و بیمهری و کنار گذاردن آن، بدون شک، مقدّمهای برای بدحجابی یا بیحجابی است.
ثانیاً: به تعبیر قرآن کریم که میفرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً)[11]؛ چادر، علامت و نشانة عفّت و شخصیّت بانوان مسلمان است و همچنین موجب حفظ آنان از آزار و آسیب بیماردلان خواهد بود: (ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ).
ثالثاً: در مواردی که باید بانوان، حتّی صورت و دستهای خود را از نامحرم بپوشانند، نظیر آنجا که احتمال مفسده باشد و یا در هنگام زینت و آرایش و یا موارد نظیر آن، بهترین ابزار برای حفظ حجاب و پوشش دست و صورت، چادر است.
26- آیا نوع پوشش و رنگ آن بر اساس عرف جامعه میباشد؟ یا اینکه فقه اسلامی مصداق ویژهای معیّن کرده مثلاً چادر یا مانتو، ساده یا رنگی؟
اوّلاً قرآن شریف، با تأکید، از زنان میخواهد که از هر آنچه موجب جلب توجّه دیگران میشود، پرهیز نمایند.
ثانیاً بر اساس آیة شریفة «جلباب»،[12] استفاده از چادر از زنان خواسته شده است و چنانکه در تفاسیر هم آمده است، پس از نزول این آیه، زنان مسلمان خود را در لباسهای سرتاسری پوشاندند.[13]بنابراین عرف جامعه نمیتواند تعیین کنندة وضع حجاب زن مسلمان باشد و البته اگر کسانی از تشخیص اصول و مبانی ارزشی دین مبین اسلام عاجز باشند، ممکن است حجاب را یک بند و قید برای زنان به شمار آورند و با شیوة تسامح و تساهل با آن برخورد نمایند، حال آنکه قرآن کریم در بیان علّت و فلسفة حجاب، سخن از مصلحت زن میفرماید: (ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ). حجاب و پوشش یک حقِّ الهی است برای آنکه زن شناخته نشود و مورد اذیّت واقع نگردد، چرا که زن، تجسّم حرمت و مظهر حیا و عفاف جامعة انسانی است و بدین سبب از حرمت و احترام ویژه برخوردار است.
27- رنگهای روشن برای چادر، کت و دامن، پیراهن و شلوار برای خانمها، چه حکمی دارد؟
استفاده از اینگونه رنگها، برای بانوان مسلمان، در محیط خانه و برای همسران، مناسب و شایسته است، امّا در خارج از خانه و یا در مقابل نامحرمان، استفاده از اینگونه رنگها، با تقدّس و تنزّه شخصیّت والای زن مسلمان، سازگاری ندارد.
فلسفة حجاب و پوشش برای زنان چیست؟
فلسفـة حجاب از دیدگاه خداوند تعالی، حفظِ احترام و حرمتِ شخصیّت زن است، از اینرو آنگاه که سخن از حجاب ظاهر، به معنای پوشش میشود، میفرماید: ]یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً)[1]؛ در این آیة شریفه، علّت و فلسفـة ضرورت حجاب ظاهر، چنین بیان شده است: حجاب برای آن است که آنان شناخته نشوند و مورد اذیّت واقع نگردند و در حقیقت از دید ناسالم و حیوانی و شهوانی دور بمانند.
همچنین وقتی سخن از حجاب در کلام و گفتار میشود، قرآن کریم میفرماید: ]فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ)[2]؛ علّت و فلسفة ضرورت حجاب در گفتار را هم چنین بیان می فرماید که افراد بیمار دل به طمعِ خام نیفتند. بنابراین حجاب، یک حقِّ الهی است که برای حفظ حرمت زن مقرّر گردیده و نه تنها حصار و محدودیت و نشانة ضعف زنان نیست، بلکه به منزلة حافظ و نگاهبان و نشانة حرمت و شخصیّت وی و برای مصونیّت اوست.
جالب ترین تفسیر براى "قلب سلیم" را امام صادق (ع) بیان فرمود، آن جا که مى فرماید: "الْقَلْبُ السَّلِیمُ الَّذِی یلْقَى رَبَّهُ وَ لَیسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ"؛ [2] قلب سلیم قلبى است که خدا را ملاقات کند، در حالى که هیچ کس جز او در آن نباشد.
نیز در روایت دیگرى از همان امام همام (ع) آمده است: "صاحِبُ النِّیةِ الصّادِقَةِ صاحِبُ الْقَلْبِ السَّلِیمِ، لِأَنَّ سَلامَةُ الْقَلْبِ مِنْ هَواجِسِ الْمَحْذُوراتِ بِتَخْلِیصِ النِّیةَ لِلّهِ فِى الاُمُورِ کُلِّها"؛[3] کسى که نیت صادقى دارد، صاحب قلب سلیم است؛ چرا که سلامت قلب از شرک و شک، نیت را در همه چیز خالص مى کند. بنابراین، امام صادق (ع)، صاحبان نیت پاک و خالص را، صاحب قلب سلیم می داند.
درباره اهمیت قلب سلیم همین بس که قرآن مجید آن را تنها سرمایه نجات روز قیامت شمرده، چنان که در سوره "شعراء" مى خوانیم: "یوْمَ لا ینْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ* إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ"؛[4] روزى که نه مال سود مىدهد و نه فرزندان، مگر آن کس که با قلبى رسته از شرک نزد خدا بیاید.