1 - 20 پاداش احسان به خلق دستیابی به حکمت و علم است (قصص/14)
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوَى ءَاتَیْنَاهُ حُکْمًا وَ عِلْمًا وَ کَذَالِکَ نجَْزِى الْمُحْسِنِینَ(14)
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوَى ءَاتَیْنَاهُ حُکْمًا وَ عِلْمًا وَ کَذَالِکَ نجَْزِى الْمُحْسِنِینَ(14)
وَ قَالَ الرَّضِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ الْخَوَّاصُ الْکُوفِیُّ وَ کَانَ هَذَا رَجُلًا مِنَ الصَّالِحِینَ، وَ یَجْمَعُ إِلَى ذَلِکَ التَّقْدِیمِ «7» الْعِلْمَ بِمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ وَ غَوَامِضِ مَا فِیهِ، وَ سَرَائِرِ مَعَانِیهِ عَمَّا جَاءَ فِی الْخَبَرِ [أَنَّهُ] «8» «مَنْ أَحْسَنَ عِبَادَةَ اللَّهِ فِی شَبَابِهِ، لَقَّاهُ اللَّهُ الْحِکْمَةَ عِنْدَ شَیْبِهِ» [قَالَ:] «9» کَذَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَ «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً» ثُمَّ قَالَ تَعَالَى «وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ» «10» وَعْداً حَقّاً، أَ لَا تَرَى [أَنَ] «11» أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ اجْتَهَدَ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ صَغِیراً، فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ «12» صَارَ نَاطِقاً حَکِیماً؟
فَقَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ:
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص: 50
رَحِمَ اللَّهُ امْرَءاً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَى، وَ دُعِیَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا، وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ «1» فَنَجَا، قَدَّمَ خَالِصاً، وَ عَمِلَ صَالِحاً، وَ اکْتَسَبَ مَذْخُوراً [وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً] «2» وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً، کَابَرَ «3» هَوَاهُ، وَ کَذَّبَ مُنَاهُ، خَافَ ذَنْبَهُ، وَ رَاقَبَ «4» رَبَّهُ، وَ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِیَّةَ نَجَاتِهِ، وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ، رَکِبَ الطَّرِیقَةَ الْغَرَّاءَ، وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ «5» الْبَیْضَاءَ، اغْتَنَمَ الْمَهَلَ، وَ بَادَرَ الْأَجَلَ، وَ قَطَعَ الْأَمَلَ، وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ «6». [ثُمَ] «7» قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَهَلْ سَمِعْتُمْ أَوْ رَأَیْتُمْ کَلَاماً أَوْجَزَ، أَوْ وَعْظاً أَبْلَغَ مِنْ هَذَا، وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ کَذَلِکَ وَ هُوَ خَطِیبُ قُرَیْشٍ وَ لُقْمَانُهَا.
از دیگر آثار نیکی کردن تعالی یافتن و پیشرفت کردن است .انسانهایی که به دیگران خوبی کنند با سرعت بیشتری پیشرفت میکنند و به سعادت و کمال دست مییابند. در احادیث مختلف این موضوع اینگونه مطرح شده است .کسی که کار نیک انجام دهد نلغزد و اگر هم بلغزد تکیه گاهی دارد.(غرر الحکم ج2ص213)
انجام کارهای نیک نعمتها را فراوان میکند و بدی ها را برطرف میسازد(غرر الحکم ج2ص213)
و یا بسیار زیاد نیکی کن به مردم زیاد احسان کن که پایدارترین ذخیره و زیباترین یادگاری است (غرر الحکم ج2ص213)
امام جواد میفرمایند:همسایه خوب بودن به این نیست که همسایه را آزار ندهی بلکه به این است که آزارش را تحمل کنی(تحف العقول ص432)
براساس آموزه های وحیانی قرآن، بشر از این امکان برخوردار است که تحت تعلیم و تزکیه اولیای الهی، در مسیر تقوای الهی گام برداشته و درهای حکمت شگفت انگیزی را برخود بگشاید. به این معنا که بتواند با کشف تام و کامل حضرت محمد(ص) ارتباط کامل برقرار کند و همه معارف قرآنی در سطوح مختلف اشارات، لطائف و حقایق را افزون برعبارات، درک کند و بفهمد، چنان که امیرمومنان علی(ع) می فرماید: ان کتاب الله علی اربعه اشیاء: علی العباره و الاشاره و ا للطائف و الحقایق، فالعباره للعوام، و الاشاره للخواص، و اللطائف للاولیاء، و الحقائق للانبیاء؛ همانا کتاب خدا بر چهار چیز استوار است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق. عبارت، برای عوام است، اشارت برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیا. (بحارالانوار، ج75، ص872 البته این حدیث از امام صادق(ع) و امام حسین(ع) نیز نقل شده است.)
بنابراین هرچه انسان تحت تعلیم و تزکیه اولیای الهی قرار گیرد و با افزایش معرفت و عمل و تقوای خود در مسیر الهی گام بردارد، درهای معرفت قرآنی بر او بیشتر گشوده می شود و حقایق قرآنی را که مختص پیامبران است نیز درک می کند؛ چرا که اصولا وجوب و لزوم تبعیت از معصومان(ع) برای دست یابی به این حکمت ها و مراتب آن است. از این رو ایشان را اسوه های کاملی معرفی می کند تا بشر با پیروی از آنها از همه مراتب و مقامات انسانی بهره مند شود.
از نظر قرآن، حکمت و معرفت خاص، فضل و بخشش الهی است که از طریق تعلیم خاص یعنی پیروی از عقل و آموزه های پیامبران و نفس روحانی ایشان به دست می آید.
خداوند کسانی را که در مسیر شریعت و تعلیم و تزکیه اولیای الهی قرار می گیرند، به فضیلت حکمت خاص می رساند. از این رو از نظر قرآن، حکمت، خیر کثیر است. (بقره، آیه269)
پس حکمت، معرفت و خیر و فضل بزرگ الهی به بشر، روز به روز با پیروی از کتاب و تعلیم و نفوس اولیای الهی در تعلیم دیدگان و تزکیه شدگان افزایش می یابد و آنان در مقام فهم حقایقی بر می آیند که مختص پیامبران است. به این معنا که با تعلیم و تزکیه اولیای الهی در کنار تلاش شخص برای تقوای الهی و انجام کامل شریعت، او به مرتبه پیامبران می رسد و از حقایق آسمانی در آن مرتبه آگاه می شود.
معانی الأخبار ؛ النص ؛ ص226
1- حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً «1» قَالَ أَشُدَّهُ: ثَمَانَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ اسْتَوَى الْتَحَى «2».
________________________________________
ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، 1جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: اول، 1403 ق.